آیا امام عسکری (ع) برای غیبت امام مهدی (ع) زمینهسازی کرده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
«امام حسن عسکری (ع) نقش نظریهپرداز بدون واسطه غیبت فرزندش، حضرت مهدی (ع) را ایفا نمود و اصول آنرا بیان کرد. از جمله آن اصول؛ میتوان از آراسته شدن به زیور شکیبایی، آگاهی و بیداری، احتیاط در مصیبتها و مشکلاتی که انسان هر از چندگاهی دچار آن میشود، نام برد. بهویژه اینکه مسئله غیبت، از جمله مسائلی نیست که انسان به آسانی بتواند آنرا بپذیرد و ما این نکته را در نامهامام (ع) به علی بن حسین بن بابویه قمی میتوانیم بیابیم. در آن نامه آمده بود: باید شکیبا باشی و انتظار فرج را داشته باشی، پیامبر (ع) فرمود: برترین کارهای امت من، انتظار فرج است پیوسته پیروان و دوستداران ما، در اندوه خواهند بود تا آنکه فرزندم که پیامبر مژده ظهور او را داده، هم او که زمین را همانگونه که آکنده از جور و بیداد شده، سرشار از عدالت و داد و انصاف میکند، ظهور کند. شیخ من، شکیبا باش، ای ابا الحسن علی، شکیبا باش و به تمام دوستداران ما بگو که شکیبا باشند، بیگمان زمین از آن خداست و آنرا به هرکس از بندگانش که بخواهد به ارث میدهد و پایان از آن (و به سود) پرهیزگاران است[۳].
امام حسن عسکری (ع)، زمانی که حجت (ع) را به یاران خود نشان داد، آنان را تشویق به تحمل بار مسئولیتهایشان کرد. از معاویة بن حکیم و محمد بن ایوب از نوح و محمد بن عثمان العمرینقل شده که آنها گفتند: ما که ۴۰ نفر بودیم و در منزل ابو محمد الحسن بن علی (ع) حضور داشتیم، ایشان در آن زمان فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: این پس از من، امام شما و جانشین من بر شما خواهد بود، از او فرمانبرداری کنید و پس از من با تفکرات و باورهای خود در مورد دین پراکنده نشوید و از گرد او هم پراکنده نشوید، زیرا هلاک خواهید شد، اما مسئلهای باقی است و آن اینکه شما پس از امروز او را نخواهید دید. آنها گفتند ما از منزل امام بیرون رفتیم و تنها پس از گذشت چند روز ابو محمدامام حسن عسکری (ع) رحلت کرد[۴].
امام (ع)، به وجود آمدن اختلاف میان یاران و نزدیکانش را پیشبینی کرد و فرمود: در سال ۲۶۰ ه.ق شیعه و پیروان و دوستداران من گروهگروه پراکنده میشوند[۵].
امام (ع) زمانی که برای حضرت مهدی (ع) سفیران و نایبان و وکیلانی تعیین کرد تا سؤالهای مردم را به او برسانند و ایشان از طریق توقیعات خود، پاسخ آنها را بدهند، زمینه امر سفارت و نمایندگی از ایشان را آماده کرد. البته امام هادی (ع) نیز پیش از آن، دست به چنین کاری زده بود و ایشان هم بر مفهوم غیبت برای یاران و دوستان ایشان تکیه و تأکید کرده بودند. شاید بتوان گفت، علت رفتارهای عباسیان و آمادهسازی وسایل کفن و دفن و نماز خواندن بر ایشان به همین مسئله شیوع مفهوم غیبت در میان دوستداران و یاران امام، بازمیگردد. احمد بن عبید الله بن خاقان میگوید: زمانی که ابو محمد الحسن بن علی در بستر بیماری افتاد، پدرم کسی به دنبال من فرستاد و گفت، ابن الرضابیمار شده است. پس او با شتاب سوار بر مرکب خود شد و به سوی دار الخلافه رفت و سپس شتابان بازگشت، در این حال پنج نفر از خدمتکاران مورد اعتماد و از خواصامیر المؤمنین همراه او بودند ... او به آنها دستور داد پیوسته در خانه ابی محمد بمانند و از حال و احوال او کسب خبر کنند ... دو روز بعد به او خبر داده شد که ابی محمد ضعیف شده است، او سوار بر مرکب خود شد و به دیدن ایشان رفت، سپس به برخی افراد پزشکنما دستور داد پیوسته همراه ایشان باشند و کسی را در پی قاضی القضاة فرستاد و او را به مجلسش آورد و به او دستور داد، ده نفر از یارانش را برگزیند. پس از آن، او آنها را به خانه ابی محمد روانه کرد و به آنها دستور داد شب و روز کنار او باشند، آنها همچنان در خانه ابی محمد (ع) بودند تا اینکه ایشان (ع) وفات کرد ... پس از آن، آنها شروع به آماده کردن جنازه ایشان برای دفن و امکانات لازم برای این کار کردند. بازارها تعطیل شد و پدرم و بنی هاشم و دیگر مردمان به تشییع جنازه ایشان پرداختند و سلطان به ابو عیسی بن متوکلدستور داد بر او نماز گزارد. چون جنازه بر زمین نهاده شد، ابو عیسی نزدیک شد و پارچه روی چهره ایشان را کنار زد و چهره ایشان را به علویان و عباسیانقبیلهبنی هاشم و فرماندهان و کاتبان و قاضیان و فقیهانعادل، نشان داد و گفت: این حسن بن علی بن محمد بن رضا است ..[۶]..
این نوع رفتار و برخورد و این کار حاکمان یعنی قاضیان را پیوسته در منزل ایشان نگه داشتن، کنار زدن پارچه از روی چهره ایشان و نشان دادن کالبد پاک ایشان به گروههای یادشده در این روایت، بیانگر یک مسئله و موضوع پنهان بود و شاید (خداوند آگاهتر از همه است) علت این کارها جلوگیری از نفوذ و رخنه اندیشهغیبتامام حسن عسکری (ع) در میان مردم بود و این از جمله اموری است که پرده از وجود این اندیشه در میان بزرگان و علمای آن زمان و آشنایی آنها با آن برمیدارد»[۷].
«فعّالیتهای امام عسکری (ع) را در این زمینه میتوان به چند دسته تقسیم نمود:
تعلیمات و بیانات:امام عسکری (ع) در حدیث مبسوطی به احمد بن اسحاق فرمود: ... ای احمد بن اسحاق! مَثل او در این امّت مَثل خضر (ع) و مثلش مثل ذی القرنین است. به خداسوگند! هر آینه غیبتی خواهد نمود که تنها کسانی که خداوند آنان را بر قول به امامت او ثابت کرده، و به دعا بر تعجیل فرجش موفق ساخته، هلاک نخواهند شد...[۸] و نیز فرمود: ... آگاه باشید! همانا برای فرزندم غیبتی خواهد بود که در آن مردمشک خواهند کرد جز کسانی که خداوند عزّوجلّ آنها را حفظ کرده باشد[۹].
کم کردن ارتباطات خود با شیعیان: مسعودی میگوید: هنگامی که امر امامت به او رسید با خواص خود و غیر خواص از پشت پرده سخن میگفت، مگر در اوقاتی که او را به خانه سلطان میبردند.[۱۰] لذا شیعیانحضرت برای ملاقات با او در راه مینشستند تا در آن اوقات حضرت را ملاقات کنند[۱۱].
قربانی کردن برای فرزندش:صدوق به سندش از ابی جعفر عَمْری نقل کرده که فرمود: هنگامی که آقا متولد شد، ابومحمّد (عسکری) فرمود: کسی را نزد ابوعمرو بفرستید. کسی را فرستادند. هنگامی که آمد، حضرت به او فرمود: ده هزار پیمانه نان و ده هزار پیمانه گوشت بخر و به گمانم فرمود آن را بین بنی هاشم تقسیم کن. و از طرف او فلان تعداد گوسفند عقیقه کن.[۱۴]. و نیز در نامهای به خواصّ خود در قمدستور داد که از طرف فرزندش عقیقه کرده و به مردم گوشزد کنند که این عقیقه به مناسبت ولادت مولود جدید امام عسکری (ع) محمّد است. و نیز به خواص خود در بغداد و سامرا نیز چنین نوشت.
علاوه بر این امام عسکری (ع) تنها به عدهای خاص و قلیل از شیعیان و یا عدهای کم از دیگران به منظور اتمام حجت، فرزند خود امام مهدی (ع) را نشان میدادند. قسمت مهمی از این امر را امام (ع) با احادیث و فرمایشها و نامههای خود محقق میفرمود. از آنجا که بیان تفصیلی این مطلب مجال وسیعی میخواهد در اینجا به ذکر یک نامه از حضرت عسکری (ع) در این زمینه اکتفا میکنیم. این نامه را حضرت به ابو الحسنعلی بن الحسین بن بابویه قمی مرقوم فرمودند: بر تو باد به صبر و انتظار فرج، چرا که پیامبر خدا (ص) فرمود: "برتریناعمال امت من انتظار فرج است." و پیوسته شیعیان ما در غم و اندوه خواهند بود تا فرزندم (مهدی) ظاهر شود. همو که پیامبر خدا وعده فرموده که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد. ای شیخ بزرگوار من! خود صبر کن و تمام شیعیان مرا نیز امر به صبر [در برابر سختیها، مبارزات، شهادتها و سایر مشکلات در راه خدا] بنما؛ چرا که زمین از آن خداست و [[[حکومت]]] آن را به بندگانی که خود بخواهد، خواهد داد؛ و عاقبت از آن تقویپیشگان است. سلام بر تو و همه شیعیان باد... [۱۷].
↑... یا أحمد بن إسحاق! مثله فی هذه الأمّه مثل الخضر ومثله مثل ذی القرنین، واللَّه لیغیبنّ غیبه لا ینجو فیها من الحرکه إلّا من ثبّته اللَّه عزّوجلّ علی القول بإمامته، ووفّقه فیها الدعآء بتعجیل فرجه...؛ کمال الدین، ص ۳۸۴؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۳و۲۴، ح ۱۶
↑... أما أنّ لولدی غیبه یرتاب فیها النّاس إلّا من عصمه اللَّه عزّوجلّ؛ همان، ص ۴۰۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰، ح ۶