آیا باور به وساطت غیر خدا در امور مادی و معنوی از مصادیق شرک به شمار می‌رود؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا باور به وساطت غیر خدا در امور مادی و معنوی از مصادیق شرک به شمار می‌رود؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا باور به وساطت غیر خدا در امور مادی و معنوی از مصادیق شرک به شمار می‌رود؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علمای ابرار است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علمای ابرار مراجعه شود.

پاسخ نخست

مصطفی سلیمانیان

حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی سلیمانیان در کتاب «مقامات امامان» در این‌باره گفته‌ است:

«وهابیت و طرف‌داران ابن‌تیمیه، با تمسک به آیاتی از قرآن کریم که هرگونه شریک گرفتن را برای خداوند نفی می‌کند، و با تمسک به آیاتی که در آنها کارها را فقط به خداوند منتسب می‌سازد، هرگونه واسطه گرفتن را به صورت عموم و مطلق، کفر و شرک حساب کرده و به ویژه شیعیان را به خاطر توسل به اهل بیت (ع) و اعتقاد به مقامات ایشان واجب القتل می‌شمارند، برای نمونه ابن تیمیه رساله‌ای به نام واسطه بین حق و خلق دارد که در آنجا می‌نویسد: «اگر مراد از واسطه وساطت در جلب منفعت و دفع ضرر و رزق بندگان و بخشش گناهان ایشان و رفع حوائج باشد از بزرگ‌ترین شرک‌ها می‌باشد و به اجماع مسلمین کفر است»[۱].

اما شیعیان در این باره معتقدند: عالم مادیات و معنویات هر دو دارای نظام اسباب و مسببات‌اند و در هر دو مورد با توکل به خداوند و علم به اینکه تأثیرگزار اصلی اوست و ممکنات هرچه دارند از اوست به سراغ اسباب و مسببات می‌رویم و چنین وساطتی نه تنها شرک و کفر نیست بلکه عین توحید و اعتقاد به مظاهر قدرت و رحمت الهی می‌باشد. از منظر قرآن کریم حوادث آسمانی و زمینی دارای اسباب و علل هستند و از نظر عقلی و علمی هم مسلم است که عالم طبیعت عالم اسباب و مسببات است، البته با توجه به اینکه تأثیرگزاری علل و اسباب در حدوث و بقاء وابسته به خواست و قدرت خداوند است، یک سری قوانین عام و ضروری در مبدأ و معاد وجود دارد اما ضروری بودن آنها فی نفسه و ذاتی نیست، بلکه خداوند متعال ضرورت و لزوم را به آنها عطا کرده است[۲]. و این سببیت در طول سببیت خداوند است نه در عرض آن و همان طور که می‌توان نوشتن را به قلم، دست و انسان نسبت داد، امور معنوی را هم به خداوند و هم به واسطه‌ها می‌توان نسبت داد.

همچنین بر اساس نظریه امرٌ بین امرین، خداوند به موجودات اختیاراتی داده و در آنها تأثیر و تأثراتی قرار داده و برخی را وابسته به برخی و بعضی را علت و بعضی را معلول قرار داده و احکام و قوانینی را برای زندگی در این دنیا قرار داده که براساس همین قانون علیت و نظام اسباب و مسببات است. پس نمی‌توان وجود واسطه‌ها را انکار کرد. نتیجه اینکه توجه به اسباب با اعتقاد به اینکه سبب‌ها با اذن الهی کار می‌کنند نه تنها شرک و کفر نیست، بلکه عین توحید و عین خداشناسی از راه نشانه‌شناسی است.

ابن‌عربی در این باره معتقد است: «وجود اسباب و اعتقاد به آنها بهترین نشانه بر شناخت خداست که به این اسباب سببیت را عطا کرده است و هرکس این اسباب را به بهانه شرک بودن بردارد، بزرگ‌ترین بی‌ادبی را به خداوند کرده است»[۳]. و به قول شهید مطهری فعل خدا دارای نظام است و اگر کسی به نظام آفرینش بی‌اعتنایی کند گمراه است[۴].

واقعیت آن است که در قرآن و روایات اصل وساطت پذیرفته شده و بارها اشیاء و افراد مختلف به عنوان واسطه در امور مختلف مادی و معنوی معرفی شده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. به دنبال وسیله بودن: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۵].
  2. دادن اسباب به ذی‌القرنین: إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا[۶][۷].
  3. معرفی فرشتگان به عنوان واسطه در قبض روح، رساندن وحی، تدبیر و تقسیم امور[۸]: فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۹]، فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا[۱۰]. فخر رازی در ذیل این آیه گفته: «اگر کسی اشکال کند: وقتی همه امور برای خداست چطور برای فرشتگان تدبیر امر قرار داده شده؟ جواب می‌دهیم: چون‌که این تدبیر امر به خواست خداست گویا که امر برای خداست».
  4. قرآن واسطه شفاء و رحمت: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۱].
  5. ابر و باد واسطه‌های زنده کردن زمین: أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ[۱۲].
  6. آب واسطه حیات برای موجودات[۱۳]: وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ[۱۴].
  7. نیکویی‌ها وسیله از بین رفتن بدی‌ها: إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ[۱۵].
  8. نور معنوی وسیله و سبب هدایت: لَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ[۱۶]
  9. کعبه وسیله برکت و هدایت: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۱۷].
  10. عسل وسیله شفاء: فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ[۱۸].

و همچنین در قرآن همسران وسیله آرامش، ایمان و عمل صالح وسیله از بین رفتن گناهان، وضو سبب طهارت، کفر و شرک و گناه سبب از بین رفتن اعمال، مؤمنین واسطه حمایت از پیامبر، مؤمنین وسیله عذاب کافران شمرده شده است و در روایات صدقه مخفیانه و نیکی به پدر و مادر و دعا و کارهای نیک وسیله و واسطه‌های خیر ذکر شده‌اند[۱۹]. پس اصل وساطت در امور تکوینی و تشریعی در قرآن و روایات مطرح شده و شرک و کفر و غلو هم نیست.

اما همین اعتقاد به وساطت اگر از این سه نوع باشد بر اساس قرآن، شرک و کفر و باطل است:

  1. اعتقاد به وساطت چیزی که هیچ تأثیر و سود و ضرری ندارد: وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ[۲۰].
  2. اعتقاد به وساطت چیزی در عرض سلطه و قدرت خداوند[۲۱]: أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى[۲۲].
  3. اعتقاد به وساطت چیزی بدون اذن خداوند و بدون این که از طرف خداوند اعلام شده باشد: وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا[۲۳]. أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ[۲۴].

پس اگر وساطت با اذن خدا و در سلطه خدا و به دستور خدا در نظر گرفته شود اعتقاد به آن ایرادی ندارد[۲۵] و در خود قرآن هم مطرح شده و شرک و کفر و غلو هم نیست، ولی اگر وساطت از سه نوع بالا باشد شرک یا غلو است و از منظر قرآن پذیرفته شده نیست؛ در ضمن توجه و توکل و توحید نسبت به خداوند به این معنی نیست که نظام اسباب و مسببات نادیده گرفته شود، بلکه توجه به اسباب و مسبباتی که خداوند قرار داده عین دین‌داری و توحید است، لذا پیامبر به مردی که گفت: شترم را رها می‌کنم و به خداوند توکل می‌کنم. فرمود: «شترت را ببند و به خدا توکل کن»[۲۶]»[۲۷]

پانویس

  1. الواسطه بین الحق و الخلق، ص۲۰ تا ۲۲؛ ر.ک: نظام واسطه در خلقت، علی اصغر رضوانی.
  2. ر.ک: المیزان، ج۶، ص۲۵۴.
  3. فتوحات مکیه، ج۳، ص۷۲ و ۷۳.
  4. مجموعه آثار، ج۱، ص۲۶۴.
  5. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  6. «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
  7. ر.ک: أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ «آیا در نیافته‌اند که پیش از آنان چه بسیار مردم یک دوره را نابود کردیم که به آنان در زمین توانمندی داده بودیم (و) به شما آن توانمندی را نداده‌ایم؟ و بر آنها بارانی یکریز فرو فرستادیم و رودها را در دسترس آنان روانه ساختیم، آنگاه ایشان را برای گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان مردم دوره‌ای دیگر را پدید آوردیم» سوره انعام، آیه ۶؛ وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ «و بی‌گمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشه‌ها نهادیم؛ اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰؛ وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «و آن مرد مصری که او را خریده بود به همسر خود گفت: جایگاه او را نیکو بدار (و با خادمان مگمار) باشد که به ما سود رساند یا او را به فرزندی بگزینیم؛ و بدین‌گونه یوسف را در آن (سر) زمین جای دادیم و (بر آن شدیم) تا بدو از (دانش) خوابگزاری بیاموزیم و خداوند بر کار خویش چیرگی دارد اما بسیاری از مردم نمی‌دانند» سوره یوسف، آیه ۲۱؛ وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ «و بدین گونه ما یوسف را در آن سرزمین توانایی بخشیدیم تا هرجا خواهد در آن جای گیرد؛ هر کس را بخواهیم به بخشایش خویش می‌رسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌گردانیم» سوره یوسف، آیه ۵۶؛ إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴؛ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ «بر او مقرّر است که هر کس او را دوست گیرد وی، گمراهش می‌کند و او را به عذاب آتش رهنمون می‌شود» سوره حج، آیه ۴؛ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ «و به راستی ما به آنان در چیزهایی توانمندی دادیم که به شما در آنها توانمندی نداده‌ایم و برای آنان گوش و دیدگان و دل‌هایی نهادیم، اما گوش و دیدگان و دل‌های آنان هیچ به کارشان نیامد زیرا آیات خداوند را انکار می‌کردند و (کیفر) آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها» سوره احقاف، آیه ۲۶.
  8. قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ «بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  9. «آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.
  10. «و کار پخش (باران در سرزمین‌ها) را انجام می‌دهند» سوره ذاریات، آیه ۴.
  11. «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو می‌فرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمی‌افزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.
  12. «و خداوند است که بادها را می‌فرستد و (بادها) ابری را بر می‌انگیزد و ما آن را به سرزمینی مرده می‌رانیم و آن زمین را بدان (آب) پس از مردن آن زنده می‌گردانیم؛ رستخیز نیز همین‌گونه است» سوره فاطر، آیه ۹.
  13. وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانه‌هایی بر هم نشسته بیرون می‌آوریم و از شکوفه خرما، خوشه‌هایی دسترس و باغستان‌هایی از انگور (بیرون می‌آوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید می‌آوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بی‌گمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانه‌هایی است» سوره انعام، آیه ۹۹؛ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ «آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲؛ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «و زمین را سترون می‌بینی و چون بدان آب فرو فرستیم فرا می‌جنبد و برمی‌آید و هر گونه گیاه شادابی می‌رویاند» سوره حج، آیه ۵؛ وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ «و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است» سوره نحل، آیه ۶۵.
  14. «و هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم» سوره انبیاء، آیه ۳۰.
  15. «بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند» سوره هود، آیه ۱۱۴.
  16. «ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم» سوره شوری، آیه ۵۲.
  17. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  18. «که در آن برای مردم درمانی است» سوره نحل، آیه ۶۹.
  19. قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴؛ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱؛ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «ای پیامبر! تو را خداوند و مؤمنان پیرو تو، بس» سوره انفال، آیه ۶۴؛ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۸۸؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۶۶۱؛ سنن ترمذی، ج۴، ص۴۴۸.
  20. «و به جای خداوند چیزی را می‌پرستند که نه زیانی به آنان می‌رساند و نه سودی و می‌گویند» سوره یونس، آیه ۱۸.
  21. لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶؛ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ «آیا خداوند بنده خویش را بسنده نیست؟ و تو را از کسانی جز او می‌ترسانند و هر کس را خداوند گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت» سوره زمر، آیه ۳۶.
  22. «آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.
  23. «و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است» سوره حج، آیه ۷۱.
  24. «مگر آنان را شریک‌هایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشته‌اند؟» سوره شوری، آیه ۲۱.
  25. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ «خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴؛ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ «به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.
  26. مستدرک حاکم، ج۳، ص۶۲۳.
  27. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۱۵۸-۱۶۳.