آیا حدیث ثقلین می‌تواند بر علم غیب امامان از اهل بیت پیامبر خاتم دلالت کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا حدیث ثقلین می‌تواند بر علم غیب امامان از اهل بیت پیامبر خاتم دلالت کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا حدیث ثقلین می‌تواند بر علم غیب امامان از اهل بیت پیامبر خاتم دلالت کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

احمد مطهری

حجج الاسلام و المسلمین احمد مطهری و غلام رضا کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند:

«دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد زیرا طبق بعضی از روایات و شواهد دیگر مقصود از کتاب در آیه مبارکه همان قرآن کریم است. چنان‌که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این معنی را تأیید می‌کند و می‌گوید: با این شواهد تأیید می‌گردد آن‌چه جمعی گفته‌اند و بر طبق آن روایاتی از طرق ائمه اهل بیت وارد شده است که آیه درباره علی (ع) نازل شده پس اگر آیه وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ بر کسی از پیروان پیامبر (ص) انطباق داشته باشد همانا بر علی (ع) تطبیق می‌گردد، زیرا او دانشمندترین فرد امت به کتاب خداست و روایات صحیحه بسیاری بر آن وارد شده است و اگر نبود جز حدیث متواتر ثقلین که از طریق فریقین وارد شده: «لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ» همانا در این باره کافی بود.[۱] در نتیجه می‌توان گفت آیهٔ مبارکهٔ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ[۲] اختصاص به امور مربوط به هدایت ندارد بلکه قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند»[۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در این‌باره گفته‌ است: «دلالت حدیث ثقلین بر علم غیب فعلی ائمه (ع) این است که آنها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفته‌اند که در آن تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ [۴]، وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ [۵] است و به مفاد جمله «لَنْ‏ يَفْتَرِقَا‏‏‏‏» در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد ائمه (ع) ثابت می‌باشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آنها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. توضیح مطلب: برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا [۶] است، اما مرتبه غیب وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ [۷] است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است</ref>»[۸].
۲. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فائز باقری در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان «بررسی علم اولیای الهی» در این‌باره گفته است: «نخستین منبع دانش پیامبر (ص) و ائمه (ع) ‌به هیچ تردید کتاب خداست. بر پایه باور شیعه، پیامبر (ص) و ائمه (ع) دانش قرآن را به گونه کامل در اختیار دارند و با همه ابعاد و زوایای پنهان و آشکار آن آشنایند. قرآن کریم خود به این حقیقت اشاره کرده و علم تأویل قرآن و فهم آیات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده.وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا[۹] مطابق با روایات فراوان، منظور از راسخان در علم پیشوایان معصوم الهی و اهل بیت پیامبر (ص) هستند. در آیه‌ای نیز گواه بر رسالت پیامبر اکرم (ص) خداوند یکتا و وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۱۰] دانسته شده است. به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس، جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن می‌توان یافت. امیرمؤمنان (ع) که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژه‌ای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را می‌داند، توانایی خود را برای بهره‌گیری از کتاب الهی چنین شرح می‌دهد: از آن (قرآن) بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید،اما من شما را از آن خبر می‌دهم. بدانید که در قرآن دانش آینده است و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است. امام صادق (ع) می‌فرماید: به خدا قسم من به آنچه در آسمان‌ها و زمین است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مایکون علم دارم و همه این علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم، خداوند درباره قرآن می‌فرماید: تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ[۱۱] شاید بهترین گواه بر این مطلب حدیث شریف و متواتر ثقلین باشد که پیوند آنان با قرآن را تا روز قیامت ناگسستنی برشمرده و بر ملازمت آن ‌دو با هم تأکید کرده است»[۱۲].
۳. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد صادق عظیمی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در این‌باره گفته‌ است:
  • «شیخ صدوق بر لزوم علم امام به جمیع احکام و قرآن، استدلالی را از ابن قبه رازی نقل کرده است. وی می‌گوید: «گواه آگاهی امام از همه احکام و قرآن، حدیث ثقلین است، در این حدیث دو نکته وجود دارد: یکی این که قرآن و اهل بیت (ع) جداناپذیرند و دیگراین که تمسک به اهل بیت (ع) واجب است. ابن قبه می‌‌افزاید: لازمه عقلی جداناپذیری اهل بیت از قرآن این است که همواره در میان اهل بیت پیامبر (ص)، کسی هست که همه قرآن را می‌داند و از ناسخ و منسوخ، عام و خاص، واجب و مستحب و محکم و متشابه آن آگاه است. چنان‌که مقتضای لزوم تمسک به اهل بیت، وجود کسی در میان ایشان است که جامع علوم دین باشد تا بتوان درتمام اموردینی به او رجوع کرد و هنگام اختلاف در تأویل کتاب و سنت او را مرجع نهایی قرارداد[۱۳]»[۱۴].
  • «یکی از معتبرترین خاستگاه علوم اهل‌ بیت (ع)، قرآن کریم است. این کتاب آسمانی، سرچشمه تمامی احکام شریعت و مهم‌ترین منبع علوم و معارف اسلامی است، لکن همه کس نمی‌تواند به عمق و باطن آن دست یابد و حقایق علمی آن را کشف کند. تنها کسانی که بعد از رسول اعظم (ص) به تمام قرآن آشنایند و از ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، و مطلق و مقیدش آگاهی دارند، ائمه (ع) و پیشوایان معصوم هستند. با این تفاوت که پیامبر (ص) به‌ طور مستقیم از نور وحی برخوردار بود و از این راه با تأویل آیات و حقایق قرآنی آشنا می‌شد ولی امامان معصوم (ع) از وحی برخوردار نیستند و لذا با هدایت‌های پیامبر (ص) و تأییدات ویژه خدای متعال که از لوازم شایستگی برای تصدی مقام امامت می‌باشد، از حقایق قرآنی آگاه می‌شدند. فضل بن شاذان می‌گوید: قرآن به تمام و کمال و با همه حلال و حرام خود، بدون هیچ اختلاف و نزاعی، نزد ائمه (ع) که درود خداوند بر ایشان باد موجود است. ابن قبه رازی نیز بعد از نقل حدیث ثقلین، می‌گوید: از این حدیث دانستیم که عترت از قرآن جدا ناشدنی است و تمسک به آن سبب نجات از گمراهی است. بنابراین، تمسک به عترت واجب است، چنان‌که واجب است آنها، عالم به قرآن باشند، ناسخ‌اش را از منسوخ، خاص‌اش را از عام، مستحب‌اش را از واجب و محکم‌اش را از متشابه، باز شناسند. و نیز نسبت به قرآن امین باشند تا هر چیزی را در جای که خدا مقرر فرموده است، قرار دهند و مقدم را مؤخر و مؤخر را مقدم نسازند. در تأیید این مطلب. روایاتی فراوانی نیز وجود دارد که به عنوان نمونه دو روایت نقل می‌شود: نخست: حضرت علی (ع) فرمود: هیچ آیه از قرآن بر پیامبر خدا نیامد مگر آنکه آن را بر من خوانده و املا نمود و من آن را با خط خود نوشتم، پیامبر اسلام (ص) تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم متشابه و عام و خاص آن را به من آموخت. دوم: جابر از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که از ظاهر و باطن قرآن به طور کامل آگاه است، مگر اوصیا و جانشینان پیامبر. از این روایات و سخنان بزرگان امامیه، استفاده می‌شود که یکی از مصادر علوم و معارف اهل‌ بیت (ع) قرآن مجید است»[۱۵].
۴. آقای فخلعی؛
آقای محمد تقی فخلعی در کتاب «مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی» در این‌باره گفته‌ است: «براساس عقیده قطعی شیعه، امامان معصوم (ع) در قله دانش و حکمت و معرفت قرار داشته و هیچیک از آحاد امت را یارای درک مقام برتر علمی آنان نیست. به گفته امام علی (ع) «يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْر»[۱۶] از آنجا که در گفتمان امامت امام (ع) وظیفه و مسؤولیت خطیر حفاظت از کیان دین و شریعت و تبیین احکام الهی و هدایت و اصلاح امر مردم را بر عهده دارد این اقتضا می‌کند که آگاهی او از دین کامل و بی‌نقص بوده و در هیچ مسأله‌ای نیازمند به هدایت و تعلیم دیگران نباشد. در غیر این صورت نقش هدایتگری مطلق امام (ع) محل تردید قرار خواهد گرفت. به این جهت در ذیل برخی روایات حدیث ثقلین از اعلمیت عترت سخن به میان آمده و گفته شده:«فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم»[۱۷] .</ref>[۱۸].
۵. پژوهشگران وبگاه آنتی شبهه.
پژوهشگران «وبگاه آنتی شبهه» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «چون عترت طاهرین (ع) همتای قرآن حکیم‌اند و قرآن کریم حقایق فراوان غیبی را که ظرف قیام معاد از آن جمله است در باطن خود دارد، اگر امامان معصوم (ع) از آن حقایق عینی آگاه نباشند، لازم می‌آید که عترتش طاهرین (ع) از قرآن کریم جدا شده باشند؛ زیرا برخی از معارف غیبی را قرآن در باطن خود دارد و عترت طاهرین (ع) فاقد آن هستند و این محذور قابل پذیرش نیست؛ زیرا ظاهرِ حدیث شریف ثقلین از این تفکیک اِبا دارد»[۱۹].

پرسش‌های وابسته

  1. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  2. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  3. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  4. با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  5. آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  6. آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  7. دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  8. دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  9. دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  10. شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  11. آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  12. بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  13. دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  14. دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  15. دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  16. شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  17. آیا امامان اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  18. چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  19. نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. تفسیر المیزان، ج ۱۱، ص ۴۲۶.
  2. «بیانگر هر چیز»، سوره نحل، آیه ۸۹.
  3. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۲۲۴-۲۲۷.
  4. بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  5. و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  6. به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.
  7. و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.
  8. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۷۲.
  9. «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.
  10. «و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست». سوره رعد، آیه ۴۳.
  11. «که بیانگر هر چیزى است»؛ سوره نحل، آیه۸۹.
  12. بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۳-۱۲۲.
  13. همان، ص ۹۴ و ۹۵.
  14. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۰ - ۱۲۶.
  15. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۱.
  16. سیلاب دانش از آنان سرازیر بوده و هیچ طایر بلند پروازی به بلندای قله علم و کمال آنان نتواند برسد؛ نهج البلاغه خطبه ۳.
  17. ‏هرگز بر آنان پیشی نگیرید که به هلاکت افتید و به ایشان تعلیم ندهید که آنان از شما داناترند؛ اصول کافی ج۱ ، ص۲۹۴ ، ح۳.
  18. وبگاه حج
  19. آنتی شبهه.