آیه ۵۴ سوره نور چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ (پرسش)

آیه ۵۴ سوره نور چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

آیه ۵۴ سوره نور چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
محسن اراکی

آیت‌الله محسن اراکی، در کتاب «فقه نظام سیاسی اسلام ج۴» در این‌باره گفته است:

«﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۱]؛

این آیه نیز از آیات صریح در نصب رسول اکرم (ص) برای فرمانروایی مطلق بر جامعه بشر از سوی خداوند است، دلالت این آیه را نیز در سه بخش توضیح می‌دهیم:

بخش اول: تبیین دلالت آیه مورد بحث و توضیح نکات دلالتی آن.

این آیه متضمن چهار جمله است: جمله اول: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ.

این جمله ابتدا به وجوب اطاعت خداوند پرداخته، و با جمله ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ بر حاکمیت مطلق و بلا منازع خداوند تأکید نموده است. در مباحث جهان‌بینی سیاسی، و نیز فلسفه سیاسی توضیح دادیم که از دیدگاه عقل نظری و عقل عملی حاکمیت ذاتی تنها برای خداوند است، و نیز گفتیم که در قرآن کریم نیز با واژگانی؛ نظیر: «مَلِک» در وصف خداوند و جملاتی؛ نظیر: ﴿لَهُ الْمُلْكُ و ﴿لَهُ الْحُكْمُ و ﴿لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ و ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ و امثال آنها بر همین مطلب تأکید فراوان شده است؛ لذا هر حاکمیت و حق فرمانی باید از سوی خداوند عطا شود، و هر موجودی که بدون نصب و اذن خداوند برای خود حق اطاعت و فرمانروایی قائل شود مستکبر و طاغوت ستمگری است که به ناحق بر جایگاه حاکمیت و فرمانروایی تکیه زده و در حقیقت این مقام و جایگاه را غاصبانه اشغال کرده است.

عبارت ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ به همین حقیقت اشاره دارد، و زمینه عقلی عبارت ﴿وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ را فراهم می‌کند.

عبارت نخست: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ که با تأکید بر وجوب اطاعت خداوند اشاره به حق حاکمیت و فرمانروایی بالذات خداوند دارد زمینه عقلی عبارت دوم را که بر وجوب اطاعت رسول الله (ص) دلالت دارد فراهم می‌کند، از این رو حاصل معنای این جمله چنین است «اطاعت خداوند که فرمانروایی بالذات همه جهان هستی از آن اوست واجب است، بر این اساس خداوند اعلام می‌دارد که اطاعت رسول الله (ص) نیز به همان نحو واجب است؛ یعنی اطاعت از رسول الله (ص) به طور مطلق واجب است همان‌گونه که اطاعت از خداوند به طور مطلق واجب است»؛ بنابراین آیه بر این حقیقت مهم و بنیادین دلالت دارد که همان‌گونه که دایره وجوب اطاعت خداوند نامحدود است و اطاعت از او به طور مطلق - و بدون استثنا - در هر آنچه امر کند و دستور دهد واجب است، اطاعت از رسول خدا (ص) نیز به همان اطلاق و گستردگی نامحدود، واجب و فرض است. وجوب اطاعت رسول که حکمی است تکلیفی منشأ انتزاع حکم وضعی؛ یعنی مقام حاکمیت و جایگاه فرمانروایی مطلق برای رسول خدا (ص) است، و لذا مدلول التزامی این حکم تکلیفی ﴿وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ نصب رسول خدا (ص) برای جایگاه رفیع فرمانروایی و حاکمیت مطلق بر سراسر جهان هستی است.

جمله دوم: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ. در این جمله به مسئولیت ناشی از نصب رسول خدا (ص) برای منصب فرمانروایی مطلق جامعه بشر اشاره شده که عبارت است از:

یک: مسئولیت رسول خدا (ص) به عنوان فرمانروای مردم در برابر خداوند.

مسئولیت رسول خدا (ص) در برابر خداوند تبلیغ و تعلیم و امر به عدل و نیز اجرای عدل است. این همان مسئولیتی است که در جای دیگر قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است، نظیر: ﴿وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ[۲]؛

﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ[۳].

دو: مسئولیت مردم در برابر خداوند.

مردم مسئولند که با اطاعت از فرمان رسول او را در اجرای عدل یاری کنند، خداوند با اشاره به مسئولیت مردم فرمود: ﴿وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ و در جای دیگر نیز فرمود: ﴿فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ[۴]؛ نیز فرمود: ﴿وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ * مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ[۵]. ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ اشاره به جریان نافرمانی رسول (ص) و آثار و نتایج ناشی از آن شده و تأکید شده که مسئولیت آثار ناشی از نافرمانی رسول دامنگیر همان‌ها خواهد شد که نافرمانی می‌کنند، و از اطاعت فرمان رسول (ص) رویگردان می‌شوند.

مسئولیت ناشی از فرمانروایی رسول (ص) در برابر خداوند همان مسئولیت امر به عدل و اجرای عدل است که با جمله ﴿فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ بدان اشاره شده است؛ لکن مسئولیت مردم این است که به فرمان رسول (ص) گوش بسپارند و آن را خوب بفهمند، و سپس آن را اطاعت و اجرا نموده و رسول خدا (ص) را در راه اجرای آن یاری کنند.

گوش نسپردن به فرمان رسول خدا (ص) و رویگردانی از فرمان او، آثار و عواقب وخیمی را برای عاصیان و رویگردانان از امر و فرمان رسول خدا (ص) به دنبال دارد که قرآن کریم ضمن برحذر داشتن مکرّر مردم از عصیان فرمان رسول خدا (ص)، به عواقب وخیم این تمرّد و نافرمانی اشاره کرده است، در آیات کریمه ذیل به تعدادی از عواقب وخیم و نتایج دردناک نافرمانی رسول خدا (ص) اشاره شده است:

  1. از دست دادن قدرت تعقل صحیح، و فقدان شنوایی و زبان گویای حق، قال تعالی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ * وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ * إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ[۶]؛ در این آیات با اشاره به اینکه بدترین جنبندگان روی زمین موجودات بی خردی هستند که نه سخن حق رسول (ص) را می‌شنوند، و نه زبان به این سخن حق می‌گشایند یکی از عواقب نافرمانی رسول خدا (ص) را بازگو می‌کند که فقدان خِرد، و از دست دادن استعداد شنیدن حق و گفتن حق است.
  2. کفر به خدا و رسول، قال تعالی: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ[۷]؛ در این آیه به یکی دیگر از آثار سلبی و عواقب وخیم نافرمانی رسول (ص) اشاره شده است و آن غلطیدن در پرتگاه کفر است. کسانی که پس از ایمان به خدا و رسول (ص) در برابر فرمان رسول (ص) سرکشی و نافرمانی می‌کنند عاقبت به دامان کفر می‌غلطند و نعمت ایمان و اسلام از آنها سلب می‌شود.
  3. افساد فی الارض، قال تعالی: ﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ[۸]؛ همچنین: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ[۹]؛ و نیز: ﴿فَأَوْلَى لَهُمْ * طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ * فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ * أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا[۱۰]؛ در این آیات به یکی دیگر از خطیرترین عواقب نافرمانی رسول خدا (ص) اشاره شده که «افساد فی الارض» است. و در یکی دو آیه اخیر افزون بر «افساد فی الارض» به یکی دیگر از عواقب نافرمانی رسول خدا (ص) که در آیات گذشته آمده بود - و آن فقدان خِرد و قوه تدبر و تعقل قلب و همچنین فقدان استعداد شنوایی حق، و افزون بر آن فقدان قوه حق بینی و بصیرت- اشاره شده است.
  4. عذاب و رسوایی دنیا و آخرت، قال تعالی: ﴿فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ[۱۱]؛ در این آیه و برخی دیگر از آیات به یکی دیگر از عواقب تمرّد بر فرمان رسول خدا (ص) اشاره شده و آن عذاب و رسوایی دنیا و آخرت است؛ نظیر: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ[۱۲]؛ و همچنین: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا... ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۳]؛ و همچنین: ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ[۱۴]؛
  5. اختلاف و پراکندگی و چند دستگی، قال تعالی: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا... * وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ[۱۵]؛ در این آیات ضمن اشاره به نعمت رهبری رسول خدا (ص) اعتصام به حبل خدا و اطاعت و پیروی از رسول خدا (ص) موجب وحدت و یکپارچگی جامعه مسلمین به شمار آمده، و کفران نعمت رسول خدا (ص) که با معصیت و نافرمانی او تحقق می‌یابد موجب تفرقه و اختلاف قلمداد گردیده و از آن نهی شده است.
  6. جریان سنت الهی استبدال، و جایگزینی قومی دیگر بجای آن دسته از مؤمنانی که به رغم تصدیق به رسالت رسول خدا (ص) از فرمان او سرپیچی نموده و نافرمانی او را پیشه کردند. مؤمنانی که به جای آن دسته از سوی خداوند برگزیده می‌شوند و جایگزین دسته نخست نافرمان می‌شوند مطیع و یاور رسول خدا (ص) خواهند بود، و از فرمان او روی نخواهند گردانید. خداوند می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ... * وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ[۱۶]؛ نیز فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ * إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ[۱۷]؛

جمله سوم: ﴿وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا. این جمله - در مقابل جمله قبل - نتیجه اطاعت از رسول خدا (ص) را بیان می‌کند که در «هدایت» خلاصه می‌شود. نتایج و آثار فراوانی بر این هدایت مترتب است که در آیات قرآنی بیان شده است از جمله:

  1. از نتایج هدایت الهی، آسان و روان شدن فرمانبری و پیروی از رسول خدا (ص) است. خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ[۱۸]؛ بنابر آنچه در این آیه آمده اتّباع رسول (ص) بر کسانی که هدایت الهی شامل آنها نشده است سخت و ناگوار است، و در مقابل بر کسانی که هدایت الهی شامل آنها شده است سهل و آسان و روان است ﴿وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ.
  2. مورد دیگر از نتایج هدایت الهی، گزینش و پذیرش بهترین سخن از میان سخنان است. در نتیجه هدایت الهی آدمی به برتری سخن بهتر پی می‌برد، و در میان سخنان گوناگون آن را برمی‌گزیند و از آن پیروی می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به این اثر از آثار هدایت الهی می‌فرماید: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ[۱۹].
  3. یکی دیگر از نتایج هدایت الهی به‌دست آوردن حال توکّل بر خداست، خداوند در بیان سخن رُسل الهی در برابر مشرکان و مستکبران می‌فرماید: ﴿وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ[۲۰]؛ فرستادگان خداوند توکّل بر خدا را نتیجه هدایت الهی شمرده، و آن را موجب بالا رفتن توان مقاومت و صبر خویش دربرابر آزار دشمنان می‌دانسته‌اند، و تنها خداوند را - و نه قدرت‌های پوشالی قدرت طلبان دنیا را - شایسته اعتماد و توکّل اعلام کرده‌اند: ﴿وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ.
  4. از جمله نتایج هدایت الهی، دست یافتن به حالت تقوا و هدایت فزاینده است. خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ[۲۱].
  5. نیز از جمله نتایج هدایت الهی، آسیب ناپذیری در برابر تهاجم نرم دشمن و تأثیر ناپذیری از اضلال مضلّین است، خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ[۲۲].
  6. و از جمله نتایج هدایت الهی، دست یافتن به مقام امن و سلام الهی در دنیا و آخرت است، خداوند می‌فرماید: ﴿قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ[۲۳]؛ در جای دیگر فرمود: ﴿وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۲۴]؛ همچنین فرمود: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ[۲۵]؛ نیز فرمود: ﴿فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۲۶].
  7. و از جمله نتایج هدایت الهی، رستگاری جاودان و بهشت برین الهی است. خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ * دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ[۲۷]؛ نیز فرمود: ﴿سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ * وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ[۲۸].

جمله چهارم: ﴿وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ. در این جمله به شیوه اقناع برهانی انبیا (ع) در برپایی حکومت اشاره شده است. در گذشته گفتیم یکی از امتیازات مکتب سیاسی انبیا (ع) نسبت به مکاتب سیاسی غیر الهی این است که در مکاتب سیاسی غیر الهی به دلیل فقدان مبانی برهانی برای برقراری یک نظام حکومتی و نداشتن ابزارهای اقناع منطقی مردم به پذیرش حاکمیت رژیم غیر الهی و خضوع برای قوانین و دستورات آن، گزیری از بکارگیری یکی از دو شیوه نیست:

  1. تزویر و فریب؛
  2. اعمال زور و بکارگیری قوه قهریّه و استفاده از عنصر ترس و ارعاب به منظور وادار ساختن مردم به پذیرش حاکمیت، و همراهی برای برپایی حکومت و شکل‌گیری قدرت سیاسی.

سیستم‌های حکومتی غیر الهی به دلیل آنکه از بکارگیری شیوه برهان و استدلال عاجزند گزیری از بکارگیری یکی از دو روش مذکور برای ایجاد قدرت سیاسی، و تمکین مردم به حاکمیت هیئت حاکمه یا فرد حاکم ندارند، درحالی‌که در نظام سیاسی الهی، برای برپایی حکومت از شیوه اقناع برهانی استفاده می‌شود. انبیا (ع) با بیّنات می‌آیند، و با تبیین هدف و مقصودی که دارند که همان برپایی عدالت در جامعه بشر است مردم را به ایمان به رهبری سیاسی خویش دعوت می‌نمایند.

مردم بر اساس اعتقاد به حقانیت انبیا (ع) به فرمان آنان گردن می‌نهند، و حاکمیت آنان را می‌پذیرند، و بدین طریق حاکمیت انبیا (ع) در جامعه شکل می‌گیرد، و قدرت سیاسی انبیا (ع) در جامعه برپا می‌شود.

آیات فراوانی در قرآن کریم به این شیوه اقناعی انبیا (ع) در ایجاد قدرت سیاسی اشاره دارند؛ نظیر: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ * قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ * أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ * أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۲۹]؛

سخنان نوح (ع) در اینجا با بیانی دیگر در سوره شعراء آمده است، خداوند می‌فرماید: ﴿كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۳۰]؛

این نوع گفتمان انبیا (ع) از قول بسیاری دیگر از انبیا (ع) در قرآن کریم نقل گردیده و در سوره‌هایی نظیر: اعراف (آیات ۵۹-۹۳)، هود (آیات ۲۵-۱۰۱)، شعراء (آیات ۱۰۵-۱۹۰) و دیگر سوره‌های قرآنی تبیین شده است.

این گفتمان نبوی همواره با دلایل بیّن و معجزات روشن و آشکار همراه بوده است که در زبان قرآن کریم از آنها به «بیّنات» تعبیر شده است: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳۱]؛

انبیا (ع) با گفتمانی اقناعی و روشن و همراه با بیّنات مردم را به اطاعت و پذیرش فرمانروایی خویش از سوی خداوند فرا می‌خوانند، از این روش گفتمانی در قرآن کریم به «بلاغ مبین» تعبیر می‌شود. بنابراین مقصود از ﴿وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ این است که رُسل الهی برای واداشتن مردم به پذیرش فرمانروایی آنها از شیوه گفتمانی برهانی «بلاغ مبین» استفاده می‌کنند، نه از شیوه‌های اجبار و اکراه یا تزویر و فریب؛ لهذا در قرآن کریم انبیا را با اوصافی؛ نظیر: ﴿نَاصِحٌ أَمِينٌ[۳۲]، ﴿رَسُولٌ أَمِينٌ[۳۳]، ﴿وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ[۳۴] معرفی کرده، و شیوه گفتمانی آنان را در فراخوانی مردم برای پذیرش فرمانروایی آنان شیوه «بلاغ مبین» اعلام کرده است و بکارگیری قوه قهریه برای ایمان مردم به آنان و پذیرش فرمانروایی آنان در جامعه را نفی کرده است: خداوند در تأکید بر این مطلب خطاب به رسول اکرم (ص) می‌فرماید: ﴿وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ[۳۵]؛

نیز می‌فرماید: ﴿لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ[۳۶]»[۳۷].

پانویس

  1. «بگو: خدا را اطاعت کنید و رسول را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدید همانا بر عهده اوست آنچه بر او بار کرده‌ایم، و بر عهده شماست آنچه بر شما بار کرده‌ایم (او در برابر تکلیف خود مسئول است و شما در برابر تکلیف خود مسئول هستید) و اگر او را اطاعت کنید هدایت خواهید شد و بر عهده رسول چیزی جز پیام‌رسانی روشن و آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  2. «و به طور حتم از رسولان سؤال خواهیم کرد» سوره اعراف، آیه ۶.
  3. «روزی که خداوند رسولان را گرد می‌آورد و از آنان می‌پرسد: چگونه به شما پاسخ دادند؟!» سوره مائده، آیه ۱۰۹.
  4. «پس حتماً از کسانی که رسولان را برای آنها فرستادیم سؤال خواهیم کرد» سوره اعراف، آیه ۶.
  5. «و نگهدارید آنها را همانا آنان مسئولند و باید پاسخگو باشند * که چه شد شما را که یاری نکردید» سوره صافات، آیه ۲۴-۲۵.
  6. «هان ای کسانی که ایمان آوردید خدا و رسولش را اطاعت کنید، و از او روی نگردانید درحالی‌که می‌شنوید * و همانند آنها که گفتند می‌شنویم و نمی‌شنیدند، نباشید * همانا پست‌ترین جنبندگان نزد خداوند کر و گنگ‌هایی هستند که بی خردند» سوره انفال، آیه ۲۰-۲۲.
  7. «بگو: اطاعت کنید خدا و رسول را پس اگر رویگردان شدید پس همانا خداوند کافران را دوست ندارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
  8. «همانا این است آن داستان حق، و هیچ معبودی جز خدا نیست، و همانا خداوند عزیز و حکیم است * پس اگر رویگردان شدند همانا خداوند بر مفسدان آگاه و داناست» سوره آل عمران، آیه ۶۲-۶۳.
  9. «برخی از مردم چنین‌اند که سخن آنها درباره زندگی دنیا، تو را خوش آید درحالی‌که خداوند گواه است بر آنچه در دل اوست و او سخت‌ترین دشمنان است * و آنگاه که رویگردان می‌شود سعی و تلاش می‌کند در زمین تا در آن فساد بپا کند و هر موجود زنده‌ای را نابود کند، و خداوند از فساد بیزار است» سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۵.
  10. «پس برای آنها بهتر است * که اطاعت کنند، و سخن پسندیده گویند پس آنگاه که دستور و فرمان قطعی شد اگر با خدا راستین باشند برای آنان بهتر است * پس آیا چنین خواهید بود آنگاه که از (فرمان رسول) سرپیچی می‌کنید که در زمین فساد بپا کنید، و پیوند خویشاوندی خویش را بگسلید؟ * اینان کسانی هستند که خداوند بر آنها نفرین کرده است پس آنان را کر و کور کرده است * آیا در قرآن نمی‌اندیشند، یا دلی دارند که بر آن قفل زده شده است؟» سوره محمد، آیه ۲۰-۲۴.
  11. «پس اگر به اطاعت خدا و رسول بازگردند برای آنها بهتر است، و اگر روی گردانند خداوند آنان را با عذاب دردناکی در دنیا و آخرت کیفر خواهد نمود» سوره توبه، آیه ۷۴.
  12. «و آنگاه که به ایشان گفته می‌شود به سوی آنچه خداوند نازل فرمود، و به سوی رسول خدا بازگردید، منافقان را می‌بینی که مردم را از تو با جدّیت و اصرار دور می‌کنند * پس چگونه است آن هنگام که بلایی دامنگیر آنها شود در نتیجه آنچه مرتکب شده‌اند؟» سوره نساء، آیه ۶۱-۶۲.
  13. «همانا کیفر آنان که با خدا و رسولش به جنگ بر می‌خیزند و سعی و تلاش در برپایی فساد در زمین می‌کنند... این کیفر آنهاست که موجب رسوایی آنها در دنیاست، و در آخرت کیفر بزرگی در انتظار آنهاست» سوره مائده، آیه ۳۳.
  14. «آیا نمی‌دانند که همانا کسی که با خدا و رسول بجنگد پس همانا آتش جهنم برای اوست که در آن جاودان خواهد بود، این همان رسوایی بزرگ است» سوره توبه، آیه ۶۳.
  15. «و به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید، و به یاد آورید نعمت خدا را بر شما آنگاه که با یکدیگر دشمن بودید پس دل‌های شما را با یکدیگر پیوند بخشید، و با یکدیگر در اثر نعمت خداوند برادر شدید، و در لبه گودالی از آتش بودید و شما را از آن رهایی بخشید... و نباشید همانند آنها که از یکدیگر جدا شدند و با همدیگر به اختلاف و نزاع پرداختند پس از آنکه براهین روشن به سوی آنها آمد» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳ و ۱۰۵.
  16. «هان ای کسانی که ایمان آوردید خدا را اطاعت کنید و رسول را اطاعت کنید و اعمال خود را باطل نکنید... و چنانچه رویگردان شوید قومی جز شما را جایگزین می‌کند که همانند شما - در رویگردانی و نافرمانی - نخواهند بود» سوره محمد، آیه ۳۳-۳۸.
  17. «هان ای کسانی که ایمان آوردید شما را چه می‌شود که آنگاه که به جهاد و پیکار در راه خدا فراخوانده می‌شوید سنگین بار به زمین می‌چسبید؟ آیا زندگی دنیا را بر آخرت برگزیده اید پس همانا توشه زندگی در آخرت جز پشیز ناچیزی نیست * چنانچه به سوی پیکار روی نیاورید شما را کیفری سخت خواهد کرد، و قومی دیگر جایگزین شما خواهد نمود» سوره توبه، آیه ۳۸-۳۹.
  18. «قرار ندادیم قبله پیشین را که بر آن بودی مگر برای آنکه معلوم شود چه کسی از رسول پیروی می‌کند، و چه کسی به پیشینه خود بر می‌گردد، و همانا این کار سنگینی بود مگر بر آنها که خداوند آنان را هدایت کرده است» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  19. «پس مژده ده * آنان را که به سخن گوش فرا می‌دهند، پس بهترین آن را برمی‌گزینند و از آن پیروی می‌کنند، آنان کسانی هستند که خداوند آنها را هدایت کرده است» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
  20. «و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۲.
  21. «و آنان را که هدایت شدند بر هدایتشان می‌افزاید و تقوایشان را به آنان می‌دهد» سوره محمد، آیه ۱۷.
  22. «آن را که خداوند هدایت کند گمراه کننده‌ای نخواهد داشت» سوره زمر، آیه ۳۷.
  23. «همانا از سوی خداوند، نور و کتاب روشنگری برای شما آمده است * خداوند به وسیله آن کسانی را که از رضای او پیروی کنند به راه‌های سلامت و امن هدایت می‌کند» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.
  24. «و سلام بر آن است که از هدایت پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.
  25. «آنان که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نپوشاندند امنیت و آرامش از آنِ آنان است و آنان هدایت‌شدگانند» سوره انعام، آیه ۸۲.
  26. «پس آن کس که از هدایت من پیروی کند همانا بیم و اندوهی بر او راه نخواهد یافت» سوره بقره، آیه ۳۸.
  27. «همانا آنان که ایمان آورده و رفتار نیکو دارند خداوند به وسیله ایمانشان آنان را هدایت می‌کند، در بهشت‌های پر از نعمت‌اند و از زیر پای آنان نهرهای روان جاری است * گفتمان آنان تسبیح خداوند است، و تکریم آنان در آن بهشت سلام است» سوره یونس، آیه ۹-۱۰.
  28. «آنان را هدایت خواهد نمود و درون آنان را سامان خواهد داد * و آنان را در بهشتی که از پیش به آنها شناسانده است جای خواهد داد» سوره محمد، آیه ۵-۶.
  29. «همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم پس به آنان گفت: ای قوم، خدا را بپرستید، جز او معبودی ندارید، همانا من بر شما از عذاب روزی بزرگ بیمناکم * سران قومش به او گفتند همانا ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم * نوح گفت: ای قوم من گمراه نیستم، بلکه فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم * پیام‌ها و دستورات او را به شما ابلاغ می‌کنم و شما را اندرز، نصیحت و پند می‌دهم و از خداوند آنچه را شما نمی‌دانید می‌دانم * آیا در شگفت شده اید که از سوی خداوند پیام ذکر و یادی بر فردی از شما آمده است تا به شما بیم دهد، و برای آنکه تقوا پیشه کنید، و به امید آنکه رحمت خداوند شما را فرا گیرد» سوره اعراف، آیه ۵۹-۶۳.
  30. «قوم نوح رسولان را تکذیب کردند * آنگاه که برادرشان نوح به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟ * همانا من برای شما رسولی امین هستم * پس تقوای خدا را پیشه سازید و از من اطاعت کنید..». سوره شعراء، آیه ۱۰۵-۱۰۸.
  31. «همانا رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و همراه آنان کتاب و میزان فرستادیم تا مردم عدل و قسط را بپا کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  32. «خیرخواهی امین» سوره اعراف، آیه ۶۸.
  33. «پیامبری امین» سوره شعراء، آیه ۱۰۷، ۱۲۵، ۱۴۳ و....
  34. «و آنان که راستی آورند» سوره زمر، آیه ۳۳.
  35. «هر آینه اگر پروردگار تو مشیّت می‌فرمود همه مردم زمین به یکباره ایمان می‌آوردند آیا تو مردم را به ایمان آوردن اکراه و اجبار می‌کنی؟» سوره یونس، آیه ۹۹.
  36. «گویا خود را در معرض هلاکت قرار داده‌ای از اینکه ایمان نمی‌آورند * همانا اگر مشیّت کنیم نیرویی از آسمان فرو می‌فرستیم که گردن آنها در برابر آن خم شود و سر در برابر آن فرود آورند» سوره شعراء، آیه ۳-۴.
  37. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۴، ص ۱۶۳-۱۷۸.