اثبات افضلیت امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

دلایل افضلیت امیرالمؤمنین (ع) دو گونه‌اند: گونه نخست دلایلی‌اند که فقط اصل افضلیت آن حضرت را اثبات می‌کنند و موارد یا جهات افضلیت را بیان نمی‌کنند. گونه دوم، موارد و جهات افضلیت آن بزرگوار مانند علم، ایمان، زهد، سخاوت و نظایر را بیان می‌کنند. گونه نخست را دلایل اجمالی و کلی، و گونه دوم را دلایل تفصیلی افضلیت نامیده‌اند[۱]. در اینجا به تبیین برخی از مهم‌ترین دلایل دسته اول بسنده می‌کنیم:

دلیل اول: آیه مباهله

آیه مباهله علاوه بر دلالت بر برتری اهل بیت (ع)، به خصوص، دلالت بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) هم دارد:

  1. روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: بزرگ‌‎ترین فضیلت علی (ع) در قرآن کدام است؟ امام رضا (ع) فرمودند: فضیلتی که آیۀ مباهله بر آن حکایت دارد....[۲].
  2. جدا‎ شدن حق از باطل: موضوع مباهله حق را از باطل جدا می‎کند، پس تنها کسی باید در آن شرکت کند که نیک‌‎سیرت، مؤمن به تمام معنا و برترین بندگان خدا باشد.
  3. قرار گرفتن علی (ع) همانند نفس پیامبر (ص): پیامبر (ص) بر اساس آیه: ﴿وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ او را نفس خود دانسته است؛ زیرا جز پیامبر (ص) و علی (ع) کسی دیگر در آنجا نبود و چون علی را نفس خود قرار داد از این‎رو احدی در فضل و نزدیک بودن به پیامبر (ص) به علی (ع) نمی‎رسد[۳].[۴]

دلیل دوم: حدیث منزلت

در احادیث پیامبر (ص) مقام‌های هارون برای علی (ع) به صراحت، بیان شده است[۵]، اما باید توجه داشت حدیث منزلت عام است و همۀ شؤون پیامبر غیر از نبوت را در برمی‌گیرد و در کنار طرح منزلت، خلیفه بودن نیز مطرح شده است. بنابراین هم بر منزلت امام علی (ع) گواهی می‌دهد که برترین و استوارترین یاور پیامبر (ص) در امر تبلیغ بوده و نزد پیامبر (ص) جایگاهی داشته است که هیچ یک از صحابه یارای رسیدن به آن را نداشته‌اند و هم به عصمت، خلافت و امامت علی (ع) اشاره دارد؛ زیرا پیامبر (ص) همۀ فضایل و خصایص و مناصب هارون (ع) را برای امام (ع) ثابت کرده است، مگر نبوت. استثنای مقام نبوت در پایان حدیث بر این تأیید می‌کند امام علی (ع) از همۀ مناصب دیگر (ع) برخوردار بوده است و به همین جهت خدای متعال، علی (ع) را برای پیامبر (ص) همچون هارون برای موسی (ع) قرار داد[۶].

دلیل سوم: احادیث اخوت

دلالت احادیث اخوت بر برتری امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر صحابه آشکار است، زیرا پیامبر (ص) در مکه و مدینه علی (ع) را برای خود برگزید و تأکید کرد که او در دنیا و آخرت برادر پیامبر (ص) خواهد بود. این گزینش ویژه، بیانگر آن است که تنها فرد شایسته در میان اصحاب پیامبر (ص) برای احراز اخوت با پیامبر (ص) علی بود، بدین سبب بود که او در مواقع مختلف از آن به عنوان یکی از مفاخر خویش نام می‌برد و این سخن پیامبر (ص) را یادآور می‌شد که اگر کسی مدعی آن شود، کذّاب خواهد بود[۷]. روزی امام بر منبر این حدیث را از پیامبر (ص) روایت کرد، فردی جسارت کرد و مدعی اخوت با رسول خدا شد، بی‌درنگ پریشان حال شد و به هلاکت رسید[۸].[۹]

دلیل چهارم: حدیث طیر

مطابق حدیث طیر، پیامبر خاتم (ص) از خداوند خواست تا محبوب‌ترین آفریده خود را نزد او بیاورد. دعای رسول خدا (ص) مستجاب شد و حضرت علی(ع) نزد او آمد. روشن است محبت خداوند به افراد جز بر اساس مقام و منزلت معنوی و پارسایی آنان نیست: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۱۰]، محبت خداوند به افراد به میزان پیروی آنان از شریعت الهی بستگی دارد: ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۱۱]، بنابراین، علی(ع) گرامی‌ترین و برترین انسان نزد خداوند بوده است. بدون شک پیامبر (ص) از این حکم مستثناست، زیرا در اینکه او برترین و گرامی‌ترین آفریده خدوند است، تردید و اختلافی نیست و او که از این مقام ویژه برخوردار است از خداوند خواسته است محبوب‌ترین آفریده‌اش را نزد او آورد. بر این اساس، امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر اصحاب پیامبر (ص) برتر است[۱۲].

دلیل پنجم: شباهت امام علی با پیامبران

از طرق متعدد، از عده‌ای از صحابه، مانند عبدالله بن عباس، ابوسعید خدری، انس بن مالک، ابوالحمراء، ابوهریره و حارث همدانی روایت شده است که پیامبر (ص) علی (ع) را به عده‌ای از پیامبران چون آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و یحیی (ع) تشبیه کرده و صفات ویژه هر یک از آنان را برای او اثبات کرده مانند علم آدم، حکمت یا تقوای نوح، حلم ابراهیم، شدت و سطوت موسی، عبادت عیسی و زهد یحیی.

دلالت این احادیث بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر مؤمنان آشکار است، زیرا آن حضرت در صفات یاد شده با پیامبران الهی برابر است و در برتری پیامبران بر مؤمنان تردیدی نیست[۱۳]. بلکه این روایت بر برتری علی بر پیامبران مزبور نیز دلالت می‌کند، زیرا او به تنهایی دارنده صفت برجسته هر یک از آنان است[۱۴].[۱۵]

دلیل ششم: روایات دیگر

علاوه بر احادیث یاد شده، روایات نبوی بسیار دیگری نیز در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت آمده است که مفاد آنها برتری امیرالمؤمنین (ع) بر عموم افراد بشر یا امت اسلامی است. بدیهی است پیامبر گرامی (ص) از مدلول این روایات مستثنی است. در اینجا نمونه‌هایی از این روایات را با برخی از مصادر آنها بازگو می‌کنیم:

  1. «عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ»[۱۶]؛ علی (ع) برترین فرد بشر است.
  2. «عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أَتْرُكُهُ بَعْدِي‌»[۱۷]؛ علی (ع) برترین کسی است که پس از خود باقی می‌گذارم.
  3. «عَلِيٌّ خَيْرُ أُمَّتِي وَ أَعْلَمَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً»[۱۸]؛ علی (ع) بهترین امت من است، از نظر علم داناترین و از نظر حلم بزرگ‌ترین آنهاست.
  4. «عَلِيٌّ سَيِّدُ الْمُؤْمِنِينَ‌»[۱۹]؛ علی (ع) بزرگ مؤمنان است.
  5. «عَلِيٌ سَيِّدُ الْعَرَبِ‌»[۲۰]؛ علی (ع) بزرگ عرب است.
  6. «علي مني بمنزلتي من ربي‌»[۲۱]؛ منزلت علی (ع) نزد من، همانند منزلت من نزد خداوند است.
  7. «عَلِيٌّ مِنِّي مِثْلُ رَأْسِي مِنْ بَدَنِي‌»[۲۲]؛ نسبت علی (ع) به من، مانند نسبت سر من به بدنم می‌باشد.
  8. «عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ وَ كَانَ أَصْحَابُ النَّبيٌّ إِذَا أَقْبَلَ عَلِيٌّ قَالُوا قَدْ جَاءَ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»[۲۳]؛ پیامبر (ص) علی (ع) را برترین انسان معرفی کرده بود و هرگاه علی (ع) به سوی اصحاب پیامبر می‌آمد می‌گفتند: برترین بشر آمد.
  9. «يَا فَاطِمَةُ أَنَّ زَوْجَكِ خَيْرُ أُمَّتِي خَيْرَ أُمَّتِي أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً»[۲۴]؛ ای فاطمه! همسر تو برترین امت من است، پیش از دیگران اسلام آورد، علم او بیشتر از آنان و حلم او برتر از آنهاست”.
  10. «یا فاطمه! إن الله عزوجل اطلع إلی أهل الأرض فاختار رجلین، أحدهما أبوک و الآخر بعلک»[۲۵]؛ ای فاطمه! خداوند به اهل زمین نظر افکند و دو مرد را از میان آنان برگزید: یکی پدرت و دیگر همسرت”.
  11. «خَيْرُ رِجَالِكُمْ عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ خَيْرُ نِسَائِكُمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ»[۲۶]؛ بهترین مردان شما علی بن ابی‌طالب و بهترین زنان شما فاطمه دختر محمد (ص) است”.
  12. «عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي‌»[۲۷]؛ علی (ع) از من و من از علی (ع) هستم و او ولی هر مؤمنی پس از من است”.
  13. «ما من نبي إلا و له نظير من أمته و علي نظيري‌»[۲۸]؛ هیچ پیامبری نیست مگر اینکه در امتش همانندی دارد و علی (ع) همانند من است.
  14. «لحمک لحمی و دمک دمی و الحق معک و الإیمان مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي‌»[۲۹]؛ گوشت تو گوشت من و خون تو خون من و حق با توست و ایمان آن گونه که با گوشت و خون من آمیخته است با گوشت و خون تو آمیخته است.
  15. پیامبر (ص) درباره ذی الثدیّه فرمود: «يَقْتُلُهُ خَيْرُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي‌»[۳۰]؛ بهترین فرد از امت من پس از من او را خواهد کشت”. ذی الثُدیَّه فردی از خوارج بود که یکی از دستانش کوتاه و به صورت تکه‌ای گوشت همانند پستان بود. وی در جنگ نهروان به دست امیرالمؤمنین (ع) کشته شد[۳۱].[۳۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه، ص۳۸۳-۳۸۹؛ گوهر مراد، ص۵۴۲ و ۵۵۰.
  2. «قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا (ع) أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ...»؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.
  3. و استدل أصحابنا بهذه الآیة علی أن أمیر المؤمنین کان أفضل الصحابة من وجهین: أحدهما - أن موضوع المباهلة لیتمیز المحق من المبطل و ذلک لا یصح أن یفعل إلا بمن هو مأمون الباطن مقطوعاً علی صحة عقیدته أفضل الناس عند الله. و الثانی- أنه (ص): جعله مثل نفسه بقوله: ﴿وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ﴾ لأنه أراد بقوله ﴿أَبْنَاءَنَا﴾ الحسن و الحسین (ع) بلا خلاف. و بقوله: ﴿وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ﴾ فاطمه (س) و بقوله: ﴿وَأَنْفُسَنَا﴾ أراد به نفسه، و نفس علی (ع) لأنه لم یحضر غیرهما بلا خلاف، و إذا جعله مثل نفسه، وجب ألا یدانیه أحد فی الفضل، و لا یقاربه؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۸۵.
  4. ر.ک: مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۹۴.
  5. «ای علی! تو نسبت به من همانند هبة الله نسبت به آدم، و همانند سام نسبت به نوح، و همانند اسحاق نسبت به ابراهیم، و همانند هارون نسبت به موسی، و همانند شمعون نسبت به عیسی می‌باشی جز اینکه پس از من پیامبری نیست، ای علی! تو وصی و جانشین من هستی، پس هر کس با وصی بودن و جانشینی تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من دشمن او در روز قیامت می‌باشم، ای علی! تو برترین افراد امت من و قدیمی‌ترین ایشان در اسلام هستی، و عالم‌ترین ایشان، و بردبارترین آنها، و شجاع‌ترین ایشان، و بخشنده‌ترین ایشان می‌باشی، ای علی! تو امام و امیر پس از من، و وزیر و رئیس بعد از من می‌باشی، و همانند تو در امت من نیست»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.
  6. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۹.
  7. مطالب السؤول، ص۸۷-۸۸.
  8. خصائص امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۱۰۱، حدیث ۶۷.
  9. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۴۳.
  10. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  11. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  12. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.
  13. کشف المراد، ص۵۳۴؛ اللوامع الالهیة، ص۳۸۳.
  14. نفحات الأزهار، ج۱۹، ص۳۰۱.
  15. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۴۶.
  16. کنز العمال، ج۱۱، ص۶۲۵، حدیث ۳۹۸۴.
  17. مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۳؛ الغدیر، ج۳، ص۳۸؛ المناقب، ص۱۱۱، حدیث ۱۲۱.
  18. کنز العمال، ج۱۱، ص۶۰۵، حدیث ۳۲۹۲۶؛ ص۱۱۴، حدیث ۳۶۳۷۰؛ ص۱۳۵، حدیث ۳۶۴۲۳.
  19. المناقب خوارزمی، ص۳۲۸، حدیث ۳۴۰.
  20. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۳ - ۱۳۴، حدیث ۴۶۲۵ و ۴۶۲۶؛ الریاض النضره، ج۳، ص۱۱۸، حدیث ۱۳۶۹.
  21. المناقب، ص۲۹۷، حدیث ۲۹۲؛ الریاض النضرة، ج۳، ص۱۰۲، حدیث ۱۳۰۴؛ السیرة الحلبیة، ج۱۳، ص۳۶۲.
  22. المناقب، ص۱۴۴، حدیث ۱۶۷؛ الصواعق المحرقه، ص۱۵۸.
  23. المناقب، ص۱۱۱، حدیث ۱۱۹ و ۱۲۰.
  24. المناقب، ص۱۰۶، حدیث ۱۱۱.
  25. المستدرک، ج۳، ص۱۴۰، حدیث ۴۶۴۵؛ المناقب، ص۱۱۲، حدیث ۱۲۲.
  26. تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۹۲، حدیث ۳۲۸۰.
  27. مسند احمد، ج۶، ص۴۸۹، حدیث ۲۲۵۰۳.
  28. الریاض النضره، ج۳، ص۱۰۳، حدیث ۱۳۰۹.
  29. کفایة الطالب، ص۲۶۵، باب ۱۲؛ المناقب، حدیث ۱۴۳، ۱۶۳ و ۱۷۰.
  30. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۱۱؛ المعیار و الموازنة، ص۲۲۴.
  31. المعیار و الموازنة، ص۲۱۷.
  32. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۴۶.