افضلیت امام جواد
افضلیت امام جواد (ع) بر دیگران در کمالاتی که لازمه امامت است مستند به سخنان امام رضا (ع) و اعتراف دیگران است. امام رضا (ع) در این زمینه فرمودند: «فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ».
افضلیت امام جواد (ع)
روایات
برتری و تقدیم امام جواد (ع) بر دیگران در کمالاتی که لازمه امامت است مستند به سخنان امام رضا (ع) و اعتراف دیگران است:
- صنعانی میگوید: خدمت امام رضا (ع) بودم که پسر کودکش ابی جعفر (ع) را آوردند فرمود: این همان مولودی است که مولودی پربرکتتر از او نسبت به شیعیان ما متولد نشده است[۱].
- محمد بن حسن بن عمار میگوید: من دو سال نزد علی بن جعفر بن محمد (عموی امام رضا (ع)) بودم و هر خبری که او از برادرش موسی بن جعفر (ع) شنیده بود، مینوشتم. روزی در مدینه خدمتش نشسته بودم که ابوجعفر محمد بن علی الرضا (ع) در مسجد رسول خدا (ص) بر او وارد شد. علی بن جعفر برخواست و بدون کفش و عبا نزد او رفت و دستش را بوسید و احترامش کرد، ابوجعفر به او فرمود: ای عمو! بنشین، خدایت رحمت کند، او گفت: آقای من چگونه من بنشینم و تو ایستاده باشی؟! چون علی بن جعفر به مسند خود برگشت، اصحابش او را سرزنش کرده، میگفتند: شما عموی پدر او هستید و با او این گونه رفتار میکنید؟! او دست به ریش خود گرفت و گفت: خاموش باشید، اگر خدای عزوجل این ریش سفید را سزاوار امامت ندانست و این کودک را سزاوار دانست و به او چنان مقامی داد، من فضیلت او را انکار کنم؟! پناه به خدا از سخن شما، من بنده او هستم[۲].
امام جواد (ع) در نگاه دیگران
- کمال الدین محمد بن طلحه شافعی (م ۶۵۲) درباره امام جواد (ع) مینویسد: "وَ أَمَّا مَنَاقِبُهُ فَمَا اتَّسَعَتْ حَلَبَاتُ مَجَالِهَا وَ لَاَ امْتَدَّتْ أَوْقَاتُ آجَالِهَا بَلْ قَضَتْ عَلَيْهِ الأقتدار الإلهيَّةُ بِقِلَّةِ بَقَائِهِ فَمَا الدُّنْيَا بِحُكْمِهَا وَ اسْتَجَالَهَا فَقُلْ فِي الدُّنْيَا مَقَامَهُ و عَجَّلَ القُدُومَ عَلَيْهِ لِزِيَارَتِهِ حَمامَهُ فَلَم تَطُلْ بِهَا مُدَّتُهُ وَ لاَ امْتَدَّتْ فِيهَا أَيَّامُهُ غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عزَّ و عَلاَ خَصَّهُ بِمَنْقَبَةٍ مُتَأَلِّقَةٍ في مَطَالِعِ التَّعْظِيمِ بَارِقَةٌ أَنْوَارُهَا مُرْتَفِعَةٌ فِي مَعَارِجِ التَّفْضِيلِ قَيِّمَةُ أَقْدَارِهَا بَادِيَةً لِعُقُولِ أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ آيَةُ أَثَرِهَا وَ هِيَ وَ إِنْ كَانَتْ صَغِيرَةً فَدَلاَلَتُهَا كَبِيرَة"[۳].
- مسعودی در اثبات الوصیه مینویسد: "كَانَ اِسْمُ أُمِّ أَبِي جَعْفَرٍ سَبِيكَة فإنّها كَانَتْ أَفْضَلُ نِسَاءِ زَمَانِهَا. فَلَمَّا وُلِدَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) لِأَصْحَابِهِ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ قَدْ وُلِدَ لِي شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (ع) فَالِقُ الْبِحَارِ ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي و أُمِّي شَهِيدٌ يَبْكِي عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ يُقْتَلُ غَيْظاً وَ يَغْضَبُ اللَّهُ جل وَ عَزَّ عَلَى قَاتِلِهِ فَلاَ يَلْبَثُ إِلاَّ يَسِيراً حَتَّى يُعَجِّلَ اللَّهُ بِهِ إلى عَذَابِهِ الْأَلِيمِ وَ عِقَابِهِ الشَّدِيد"[۴].
- ابن حجر هیتمی (م ۹۷۳) درباره امام جواد (ع) جریان برخورد زیرکانه آن حضرت در سن کودکی با مأمون را نقل میکند: پس از شهادت امام رضا (ع)، روزی مأمون از یکی از کوچههای بغداد عبور میکرد و امام جواد که کودک ۹ ساله بود، ایستاده بود و دیگر بچهها بازی میکردند. همین که مأمون رسید غیر از امام جواد (ع) دیگر کودکان فرار کردند ولی او همچنان باقی بود مامون از او پرسید تو چرا فرار نکردی؟ امام به سرعت جواب داد: راه تنگ نبود تا برای شما راه باز میکردم و جرمی مرتکب نشده بودم تا از شما میترسیدم و در حق شما نیز حسن ظن داشتم که به کسی که جرمی ندارد آسیبی نمیرسانید. مأمون از سخنان و صورت زیبای او خیلی خوشش آمد و از او پرسید: اسمت چیست و فرزند چه کسی هستی؟ امام جواب داد: من محمد بن علی بن موسی الرضا (ع) هستم. مأمون برای علی بن موسی الرضا (ع) از خداوند طلب مغفرت کرد و به راه خود ادامه داد. "ابن حجر هیتمی" بعد از بیان فضائل و کرامات و برخورد علمی امام جواد (ع) در دربار عباسیان، به وجد آمده است و مینویسد: در این گفته تأمل کن او دارای موقعیت عظیم در خاندان مکرمی است که عضویت در آن، توفیق خداوندی میخواهد. کسی که در این فرمایش امام تأمل کند به نسب خود مغرور نمیشود و به سوی خدا باز میگردد و آن چیزی را قبول میکند که پدرانش که امامان اهل بیت بودند قبول داشتند و به آنها در تلاشهای عظیمشان، زهد، عبادات، آراسته بودن به زیور علم، آراسته بودن به زیور اخلاق و کرامات آشکار اقتدا میکند. خداوند این صفات را به ما برگرداند و ما را در زمره دوستان این خاندان محشور نماید! آمین[۵].
غلبه بر عالمان دربار معتصم
در ایام معتصم عباسی مناظرهای بین امام جواد (ع) و فقها راجع به محل قطع دست سارق رخ داد، فقها معتقد بودند دست سارق باید از مچ قطع شود و امام جواد (ع) فرمودند دست دزد را باید از انگشتان قطع نمود زیرا بر اساس آیه قرآن که فرموده است: ﴿أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ﴾ اعضای سبعه ـ یعنی همان هفت عضوی که در سجده نماز روی زمین قرار میگیرند ـ برای خداوند است. بنابراین کف دستها مال خداست و تنها انگشتان دست باید قطع شود[۶].[۷]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- شایستهسالاری
- افضلیت در علم
- افضلیت در شجاعت
- افضلیت در سخاوت
- افضلیت در زهد
- افضلیت پیامبر
- افضلیت امام
- افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم
- افضلیت حضرت فاطمه
- افضلیت امام علی
- افضلیت امام حسن
- افضلیت امام حسین
- افضلیت امام سجاد
- افضلیت امام باقر
- افضلیت امام صادق
- افضلیت امام کاظم
- افضلیت امام رضا
- افضلیت امام جواد
- افضلیت امام هادی
- افضلیت امام عسکری
- افضلیت امام مهدی
- افضلیت پیامبر
- افضلیت پیامبر خاتم
- ملاک افضلیت
- پاسخ به شبهات افضلیت
- اثبات افضلیت اهل بیت
- افضلیت امام
- افضلیت امام از دیدگاه اباضیه
- افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه
- افضلیت امام از دیدگاه اشاعره
- افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت
- افضلیت امام از دیدگاه زیدیه
- افضلیت امام از دیدگاه ظاهریه
- افضلیت امام از دیدگاه ماتریدیه
- افضلیت امام از دیدگاه معتزله
- افضلیت امام از دیدگاه وهابیت
- افضلیت امام در کلام اسلامی
- افضلیت امام ناطق نسبت به امام صامت
- برتری امام ناطق بر امام صامت تا پایان دوران امامت
- تفاوت در هدایت بندگان از سوی امامان
- تفاوت رتبه امامان
- عدم لزوم افضلیت امام در تمام دوران قبل از امامت
- لزوم افضلیت امام تنها در دوران امامت
- لزوم منصوص بودن امام
- مشروعیت نداشتن امامت مفضول
- گستره افضلیت امام
منابع
پانویس
- ↑ «فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ»؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.
- ↑ "اسْكُتُوا إِذَا كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَبَضَ عَلَى لِحْيَتِهِ لَمْ يُؤَهِّلْ هَذِهِ الشَّيْبَةَ وَ أَهَّلَ هَذَا الْفَتَى وَ وَضَعَهُ حَيْثُ وَضَعَهُ أُنْكِرُ فَضْلَهُ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِمَّا تَقُولُونَ بَلْ أَنَا لَهُ عَبْدٌ"؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۲.
- ↑ مطالب السئول، ص ۳۰۳.
- ↑ اثبات الوصیة، ص ۲۱۶ و بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۱۵.
- ↑ ر.ک: الصواعق، ج ۲، ص ۵۳۱. "فَتَأَمَّلْ ذَلِكَ فَمَا أَعْظَمَ مَوْقِعَهُ مِمَّنْ وَفَّقَهُ اللَّهُ مِنْ أهل هَذَا الْبَيْتِ الْمُكَرَّمِ فَإِنَّ مَن يَتَأَمَّلُ ذَلِكَ مِنْهُمْ لَمْ يَغْتَرَّ بِنَسَبِهِ وَ رَجَعَ إِلَي اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَمَّا هُوَ عَلَيْهِ مِمَّا لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ الْمُتَقَدِّمُون الأَئِمَّةَ مِنْ آبائِهِ وَ اُقْتُدِيَ بِهِمْ فِي عِظَمِ مَآثِرِهِمْ وَ زُهْدِهِمْ وَ عِبَادَاتُهِمْ وَ تحليهمْ بِالْعُلُومِ السَّنِيَّةِ وَ الْأَحْوَالِ الْعُلِّيَّةُ وَ الْخَوَارِقِ الْجَلِيَّةِ أَعَادَ اَللَّهُ مِنْ بَرَكَتِهِمْ وَ حَشَرَنا فِي زُمْرَةِ مُحِبِّيهِمْ آمِينَ"
- ↑ ر.ک: روح المعانی، ج ۱۵، ص ۱۰۲.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۷۷-۷۹.