اثبات افضلیت اهل بیت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

دلیل عقلی

درباره برتری یا عدم برتری امام در مقایسه با افراد دیگر از نظر کمالات انسانی سه فرض قابل تصویر است:

  1. امام در کمالات انسانی بر دیگران برتر است؛
  2. امام در کمالات انسانی از دیگران (همه یا برخی از آنان) در مرتبه پایین‌تری قرار دارد؛
  3. امام در کمالات انسانی با دیگران (همه یا برخی از آنان) برابر است.

فرض دوم و سوم از نظر عقل باطل است، زیرا لازمه فرض دوم این است که مفضول بر افضل مقدم باشد، و تقدیم مفضول بر افضل از نظر عقل قبیح است و فعل قبیح از خداوند سر نمی‌زند[۱]. فرض سوم نیز از آن جهت باطل است که مستلزم ترجیح بلامرجح است و ترجیح بلامرجح از نظر عقل قبیح و بلکه محال است[۲] بنابراین، امام باید بر دیگران برتر باشد[۳].

دلیل نقلی

قرآن

  1. خداوند متعال در آیه ۳۵ سوره یونس می‌فرماید: أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۴]. آیه دلالت می‌کند بر اینکه آن کس که مردم را به حق راهنمایی می‌کند، باید متابعت شود. از این آیه چند نکته به دست می‌آید:
    1. در نزد خداوند هیچ‌گاه هادی و ضالّ یکسان نیستند.
    2. هیچ‌گاه افضل، فروتر از مفضول نخواهد بود؛ زیرا ترجیح مفضول، قبح عقلی دارد.
    3. در مقام پیروی و عمل، باید هادی بر کسی که به هدایت نیازمند است مقدّم شود: أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ... از سویی مساوی نبودن، عالم و جاهل بدیهی است.
    4. استفهام در آیه، انکاری است، گویا مردم در برخی موارد مفضول را بر افضل، مقدّم کرده‌اند و خداوند آنها را توبیخ می‌کند که چرا شما چنین کردید؟ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ. بر پایه آنچه گفته شد به این نتیجه می‌رسیم که امام، از آن رو که هادی مردم است، از دیگران برتر و در پیروی کردن از دیگران، سزاوارتر است[۵].
  2. در آیه ۹ سوره زمر می‌خوانیم: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ[۶]. چگونه ممکن است عالم‌تر و زاهدتر و از حیث نسب شریف‌تر، پیرو کسی گردد که فروتر است؟[۷]
  3. آیه وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۸] بر پایه آیه، امام از نبی افضل و نبی از دیگر مردم و در نتیجه، امام از همه مردم افضل است[۹]. آیات و روایات متعددی که در شأن و جایگاه امیرمؤمنان و اهل بیت عصمت و طهارت وارد شده، افضلیت آنها از صحابه و دیگران را روشن می‌کند، آیه مباهله، تطهیر، مودت، لیلة المبیت، حدیث طیر، مؤاخاه، منزلت و ثقلین از جمله این دلایل، به شمار می‌آید[۱۰].

روایات

با مراجعه به روایات فریقین پی می‌بریم تأکید فراوانی بر موضوع امامت شخص افضل شده است:

  1. امام صادق (ع) کسانی را که اهل بیت را بر خود مقدم بدارند آنان را جزء اهل بیت (ع) می‌داند: "هرکس ولایت آل محمد را بپذیرد و آنان را به سبب خویشاوندیشان با رسول خدا بر همه مردم مقدم دارد چنین کسی از آل محمد است چون ولایت آل محمد را دارد نه به خاطر اینکه او از اعیان آنها محسوب گردد بلکه به جهت دوستی با آنها و متابعت از اقوال و افعال آنان از آل محمد به حساب می‌آید"[۱۱]. اگر انسانی آن شناخت را نسبت به اهل بیت پیدا کرد که باید آنها را در همه امور و در همه ابعاد زندگی وارد کند، چنین کسی موفق می‌شود به درجات بالای قرب الهی و نزدیک مقام ایشان برسد و این تعبیرات بلند، نشان از این دارد که رسیدن به مقام و جایگاه اهل بیت به صورت مقید و نسبی امکان‌پذیر است و این در صورتی است که ایشان را در همه زمینه‌ها الگو قرار دهیم.
  2. امام رضا (ع) می‌فرمایند: "... امام از گناهان پاک و از عیب‌ها برکنار است، به دانش مخصوص و به خویشتن‌داری نشانه‌دار است، موجب نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقین و هلاک کافرین است، امام یگانه زمان خود است، کسی به هم‌طرازی او نرسد، دانشمندی با او برابر نباشد، جایگزین ندارد، مانند و نظیر ندارد، به تمام فضیلت مخصوص است بی‌آنکه خود او در طلبش رفته و به دست آورده باشد، بلکه امتیازی است که خدا به فضل و بخشش به او عنایت فرموده است..."[۱۲].[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱.
  2. کشف المراد، ص۴۹۵.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۲۱ و مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۳۷-۱۴۲؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۹۳-۹۴؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۷۸.
  4. «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  5. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۹۴-۹۵؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۷۸- ۱۸۰.
  6. «آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.
  7. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۸.
  8. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  9. تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۲۴ بقره.
  10. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۹۵-۹۶.
  11. «مَنْ تَوَلَّى آلَ مُحَمَّدٍ وَ قَدَّمَهُمْ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ بِمَا قَدَّمَهُمْ مِنْ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَهُوَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ لِتَوَلِّيه آلِ مُحَمَّدٍ لَا أَنَّهُ مِنَ الْقَوْمِ بِأَعْيَانِهِمْ وَ إِنَّمَا هُوَ مِنْهُمْ بِتَوَلِّيهِ إِلَيْهِمْ وَ اتِّبَاعِهِ إِيَّاهُمْ»؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۳۱.
  12. الکافی، ج۱، ص۱۹۸، ترجمه مصطفوی، ج۱، ص۲۸۷.
  13. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۰- ۱۸۲.