الیاس در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه الیاس از دیدگاه بیشتر لغت‌پژوهان، عجمی (غیر عربی) است. این واژه در زبان‌های عبری، سریانی، حبشی و یونانی آمده است که حکایت از قدمت و غیر عربی بودن آن می‌کند.

در قرآن نیز به دو شکل ﴿إِلْيَاسَ در آیات ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ[۱]، ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۲] و ﴿إِلْ يَاسِينَ در آیات ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۳] آمده است. البته بر اساس تفاسیری که ﴿إِلْ يَاسِينَ را همان «الیاس» دانسته‌اند[۴].

منابع اسلامی، غالباً الیاس(ع) را از اعقاب هارون برادر موسی دانسته‌اند که در حدود سال ۸۷۵ قبل از میلاد می‌زیسته است و بنابر تورات، «ایلیا» (الیاس) در نیمه اول قرن نهم پیش از میلاد میزیسته و پانزده سال نبوت کرده است[۵].

درباره تاریخ زندگی الیاس به‌ویژه جزئیات آن کمتر اتفاق نظر یا تاریخ مستند وجود دارد، ولی به طور فشرده می‌‌توان گفت: در حدود سال ۸۷۴ ق.م که «اَخآب» بر قوم بنی‌اسرائیل حکومت میکرد به لحاظ سیاسی یکی از نیرومندترین حکومت‌ها را به وجود آورده بود اما به لحاظ دینی از ضعیف‌ترین و سست اعتقادترین پادشاهان بود؛ به گونه‌ای که از پرستش خداوند، روی گردانید و به پرستش «بعل» روی آورد و مردم را نیز به گمراهی کشاند. در این دوران، خداوند الیاس (ایلیا، ایلیاهو) را به پیامبری فرستاد تا مردم را به توحید فراخوانده و از پرستش بعل بازدارد. از اینجا بود که مبارزه الیاس با حکومت آغاز شد و او یک تنه در برابر شاه و همسر خونریزش ایستاد و بسیاری از پیامبران دروغین و حامی بعل و اَخآب را نابود کرد. او مدت‌ها پنهانی می‌زیست و از وطن خود مهاجرت کرد و در کوه‌ها یا روستاهای دوردست زندگی میکرد و در مقابل، مشکلات بسیاری (از قبیل قحطی و خشکسالی) برای حکومت و مردم کافر کیش پدید آورد و یا به دعا از درگاه خداوند درخواست کرد و معجزات متعدد (از قبیل زنده کردن فرزند پیرزن میزبان خود) نشان داد؛ اما تأثیر چندانی بر مردم نگذاشت و در نهایت از خداوند، تقاضای نجات خود را کرد که خداوند نیز به عنوان اجابت، او را به شکلی رازآلود به آسمان برد.

در فرهنگ اهل کتاب و نزد مسلمانان، او همچنان زنده است و گاه و بی‌گاه خود را بر مردمان می‌نمایاند و از آنان دستگیری می‌کند. یهودیان و مسیحیان بر این باورند که او پیش از ظهور مسیح باز می‌گردد تا احتمالاً محیط را برای او آماده سازد و در برخی از منابع اسلامی، او را در شمار نوشندگان آب حیات به شمار آورده‌اند که از این لحاظ با خضر قرابت یافته و یک نوع آمیختگی پیدا می‌کند[۶].

در قرآن، تنها در دو آیه به طور صریح از الیاس نام برده شده است:

  1. در آیه ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۷] که می‌فرماید: «زکریا و یحیی و عیسی و الیاس، همگی از شایستگان بودند».
  2. آیه ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ[۸] که در آن چنین آمده است: «و همانا الیاس از پیامبران بود». افزون بر موارد فوق، آیه ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۹] هم می‌فرماید: «و سلام بر آل یاسین» که بسیاری از مفسران «آل یاسین» را همان الیاس دانسته‌اند. بر طبق آیات ﴿ وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ [۱۰] خداوند رسالت و مأموریت اصلی الیاس را این‌گونه بازگو می‌کند: چنین بود که به قومش گفت آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا بعل را می‌‌پرستید و بهترین آفریدگاران را رها می‌کنید؟ خداوند که پروردگار شما و پرورگار نیاکان [و پدارن] شما است! پس او را دروغگو شمردند و ایشان [برای حساب و عذاب] احضار میشوند؛ مگر بندگان اخلاص یافته خداوند. و برای او در میان آیندگان نام نیک نهادیم. و سلام بر آل یاسین. ما به این سان نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. او از بندگان مؤمن ما بود.

در عهد عتیق از «اپلیّای تِشْبی» (که همان الیاس پیامبر باشد) و مبارزه او با «اَخآب بن عمری» پادشاه بنی‌اسرائیل آن روزگار که حدود ۳۲ سال سلطنت نمود سخن گفته شده است. در گزارش عهد عتیق آمده است که: پس از آن‌که ایلیا مبارزه خود را شروع کرد به فرمان خداوند، مأموریت یافت تا به طرف مشرق و نهر کریت حرکت کند و در آنجا ساکن شده و از آن نهر بنوشد. ایلیا چنین کرد و از نهر آب نوشید و غراب‌ها، نیز برای او نان و گوشت میآوردند. پس از مدتی باز به فرمان خداوند به «صَرَفَ» نزدیک صیدون رفت و در آنجا مهمان پیرزنی شد که خدا فرمان داده بود. در اینجا نیز، معجزاتی به دست او ظاهر شد. از جمله، مختصر آرد پیرزن و کوزه روغن او که تنها برای یک وعده غذا کافی بود تمام نشد و نیز، پس از مرگ پسر پیرزن، ایلیا زنده شدن او را از خداوند درخواست نمود و او دوباره حیات یافت، گزارش عهد عتیق درباره مبارزه ایلیا و سال‌های خشکسالی و پس از آن، باران آمدن برای مردم و نجات آنها ادامه مییابد تا سرانجام به گزارش چگونگی بر آسمان شدن «ایلیا» به پایان می‌رسد[۱۱].

از مقایسه داستان ایلیا در عهد عتیق با آیات قرآن در این زمینه، می‌‌توان نتیجه گرفت که تنها نقطه مشترک بین آنها، پیامبر بودن الیاس و مبارزه پایدار او با پرستش «بعل» است. البته قرآن با سایر گزارش‌های عهد عتیق درباره الیاس به طور صریح مخالفتی ندارد؛ زیرا اساساً قرآن متعرض آن مباحث نشده است. نکته دیگر اینکه در عهد عتیق از این پیامبر به نام «ایلیا» و در قرآن به نام الیاس، یاد شده است[۱۲].

مفسران غالباً داستان الیاس را ذیل آیات ﴿ وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ [۱۳] آورده‌اند؛ زیرا در سوره انعام یک آیه بیشتر درباره الیاس نیامده است. نکته دیگر اینکه برخی از مفسران گزارش‌هایی را نقل کرده‌اند که مستقیماً از متون مقدس برگرفته شده و یا با آن گزارش‌ها آمیخته شده است. نکته سوم اینکه برخی نیز، بر این باورند که الیاس پیامبر، همان خضر می‌باشد و برخی از کسانی که خضر و الیاس را یک نفر دانسته‌اند گفته‌اند که خضر نیز، همان ذوالنون است.

برخلاف اکثر مفسران پیشین که داستان الیاس را با جزئیات گزارش کرده‌اند مفسران معاصر کمتر به این گزارش‌ها اهمیت داده‌اند. به عنوان نمونه، علامه طباطبایی با گزارش مختصر داستان، بر این باور است که بیشتر روایات و اخباری که گزارش شده، ضعیف و غیر مستند می‌باشند و با ظاهر آیات این قصه هماهنگی ندارند[۱۴]. در تفسیر هدایت نیز به جای پرداختن به گزارش‌های تاریخی و غیر مستند به رسالت الیاس از دیدگاه قرآن میپردازد و آن را در این سه امر خلاصه می‌کند:

  1. دعوت به پرهیزکاری خدا: ﴿إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ[۱۵].
  2. مبارزه با شرک: الباس به قوم خود اعتراض می‌کند که چرا خداواره‌های دروغین و بر ساخته خود را پرستش می‌کنند؛ ﴿أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ[۱۶].
  3. مبارزه با تقلید نابخردانه از پدارن: ﴿اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ[۱۷][۱۸].

در تفسیر فرهنگ قرآن نیز به درس‌ها و نکاتی پرداخته شده است که می‌توان از آیات مربوط به الیاس استفاده کرد مانند: ایمان، حکمت، خوش‌نامی، رسالت، عبودیت، شرک‌ستیزی و فضائل الیاس که در نهایت او را برای سلام خداوند بر او، شایستگی بخشیده است[۱۹].

عرفا بر این باورند که در پس ظواهر آیات که ناظر به شریعت و قوانین آن می‌باشد حقایق دیگری وجود دارد که اهل باطن به آن آگاهی دارند. بر این اساس، برخی از عرفا اولاً: الیاس را همان خضر دانسته و ثانیاً: با استناد به آیاتی که درباره همراه شدن حضرت موسی با بنده‌ای از بندگان خدا، می‌باشد نتیجه گرفته‌اند که خضر و الیاس در زمره اولیاء الهی می‌باشند و مقام ولایت را از خلافت جدا می‌دانند.

افزون بر این، عرفا و شعرای متصوفه از چند جهت خضر را مورد توجه قرار داده‌اند:

  1. خضر نمونه عشق و موسی مظهر عقل می‌باشد.
  2. آب حیات (یا آب خضر) در درون ظلمت قرار دارد.
  3. خضر راهنما است و راهنما در حقیقت همان پیر طریقت است.
  4. خضر دارای عمری جاودانی است[۲۰].

ابن عربی در فصوص الحکم خود که یک فص را به «الیاس» اختصاص داده، داستان بیرون آمدن اسب آتشین از کوه لبنان و سوار شدن الیاس بر اسب و به آسمان رفتن او را این گونه تأویل نموده است: کوه اشاره به جسم و اسب کنایه از نفس حیوانی و آتش اشاره به نورانیت عقل است[۲۱].

خلاصه اینکه الیاس در قرآن و کتاب مقدس به عنوان یکی از پیامبران نام برده شده است و در برخی گزارش‌های تاریخی - تفسیری، الیاس همان خضر (و حتی ذوالنون) دانسته شده که چندان مستند به نظر نمی‌رسند. در گزارش‌های کتاب مقدس آمده که او زنده به آسمان برده شد در حالی که قرآن چنین گزارشی ندارد[۲۲].

الیاس در آیات قرآن

نام الیاس دوبار و بنابر نظر کسانی که "الیاسین" را تعبیر دیگری از الیاس می‌دانند، سه بار در قرآن آمده است: ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۲۳]، ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ[۲۴]، ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۲۵] با توجه به اینکه قرآن به بیان جزئیات رخدادهای تاریخی نمی‌پردازد، درباره زمان، مکان، نسب و برخی دیگر از ویژگی‌های الیاس نمی‌توان از مستند قرآنی کمک گرفت؛ اما در منابع اسلامی دیدگاه‌های گوناگونی در این باره وجود دارد. بیشتر مفسّران[۲۶] و مورّخان[۲۷] او را از نوادگان هارون و از پیامبران بنی‌اسرائیل و نسب او را الیاس بن یاسین بن فنحاص بن العیزار بن هارون بن عمران دانسته‌اند. عده‌ای از مفسران هم به نقل از عبدالله بن مسعود و قتاده، او را همان "ادریس" شمرده‌اند،[۲۸] حتی گفته شده که ابن‌مسعود در قرائتی نادر، آیه ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ[۲۹] را "إنّ ادريس" قرائت کرده است[۳۰]، ولی گویا این گفته با آیات ﴿ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۳۱] سازگاری ندارد، زیرا به دلیل بازگشت ضمیر ﴿مِن ذُرِّيَّتِهِ به "ابراهیم" یا "نوحالیاس نواده یکی از این دو پیامبر به شمار می‌رود، در حالی ‌که بیشتر مفسّران، ادریس را از اجداد نوح دانسته‌اند[۳۲]. از ابن عباس نقل شده که الیاس همان "خضر"، یعنی معلّم موسی است[۳۳] و برخی دیگر بر این باورند که الیاس از دوستان خضر بوده و هر دو زنده‌اند و الیاس مأمور خشکی‌ها و خضر مأمور جزیره‌ها و دریاهاست یا مأموریت الیاس را در بیابانها و خضر را در کوه‌ها می‌دانند[۳۴]. برخی او را "یحیی"، تعمید دهنده عیسی[۳۵]، "الیسع"[۳۶] و "ذا الکفل"[۳۷] نیز دانسته‌اند؛ ولی آن‌گونه که از ظاهر آیات قرآن برمی‌آید، الیاس به طور جداگانه نام یکی از پیامبران بوده و با هیچ یک از پیامبران دیگر که نام برخی از آنها در کنار الیاس آمده، متحد نیست.

در سوره انعام، نام الیاس در میان چند پیامبر دیگر که همه آنان از صالحان شمرده شده‌اند، آمده است: ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۳۸] بیشتر مفسران بدون هیچ توضیحی درباره ﴿الصَّالِحِينَ از کنار آن گذشته‌اند؛ اما برخی گفته‌اند: ﴿كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ یعنی همه آنها از انبیا و رسولان هستند[۳۹]، چنان‌که برخی دیگر از مفسران در ذیل آیه ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۴۰] که درباره حضرت ابراهیم می‌فرماید: ﴿إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ معتقدند که مراد از صالحان در این آیه، کسانی نیستند که شایستگی رحمت عامّه خدا یا رحمت ویژه مؤمنان یا ولایت و سرپرستی از سوی خدا را دارند، بلکه مقصود، این است که آنها کسانی و دارای مقامی هستند که رحمت الهی آنان را دربرمی‌گیرد و این همان امنیت مطلق از عذاب الهی است و چنین مقامی، خود دارای مراتبی است[۴۱]. در سوره صافّات الیاس از پیامبرانی معرفی شده که با دعوت قوم خود به پرهیزگاری و پرستش خدا، آنان را از پرستش غیر او برحذر داشته است؛ ولی قومِ او ـ جز شماری از افراد بااخلاص ـ سخنانش را نادیده گرفته، به وی ایمان نیاوردند: ﴿ وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ[۴۲] در ذیل این آیات، داستا‌نهای فراوانی نقل شده که در یکی از آنها به نقل از صدوق آمده است: بعد از تجزیه سرزمین بنی‌اسرائیل، گروهی از آنان به شهری که به سبب وجود بتی به نام "بعل"، "بعلبک" نامیده می‌شد، کوچ کردند. مردم و پادشاه این دیار، بت بعل را می‌پرستیدند و خدای متعال برای هدایت آنها الیاس را به سویشان فرستاد. پادشاه در آغاز دعوت او را پذیرفت؛ ولی همسرش، وی را به سرپیچی و مخالفت با الیاس وا داشت. پادشاه نیز ضمن مخالفت با الیاس درصدد کشتن وی برآمد و الیاس به کوه‌ها و بیابان‌ها گریخت. بنابر قولی دیگر، الیاس، الیسع را به جانشینی خود برگزید و خدای متعال او را به آسمانها برد[۴۳].

همان‌گونه که از آیات قرآن برمی‌آید، قوم الیاس به جای پرستش خدای یگانه، به پرستش بتی به نام بعل روی آورده بودند: ﴿إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ[۴۴]، ﴿أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ[۴۵] معنا و مصداق بعل مورد اختلاف مفسران است؛ از جمله آن را به معنای "ربّ"[۴۶]، نام یک فرشته[۴۷] و نیز نام زنی دانسته‌اند که قوم الیاس را گمراه کرد و مورد پرستش آنان قرار گرفت[۴۸].

بیشتر مفسران شیعه و سنی هماهنگ با ظاهر آیات، آن را نام بتِ قوم الیاس دانسته‌اند. طلایی بودن، درازی، برخورداری بت یاد شده از صورتهای چهارگانه و ۴۰۰ خدمتکار و نیز چگونگی به‌کارگیری آن از سوی شیطان برای واداشتن مردم به تکذیب الیاس و بی‌اثر کردن دعوت وی از مطالبی است که برخی مفسران در ذیل آیه بدان پرداخته‌اند[۴۹]. قوم الیاس، جز شماری از آنان، با اصرار بر بت‌پرستی خویش، به تکذیب آن حضرت پرداختند: ﴿فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ[۵۰]، ﴿إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ[۵۱] خداوند نیز گنهکاران را عذاب کرده، نام نیک الیاس را در میان امت‌های بعد جاودان ساخت: ﴿وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ[۵۲] گروهی از مفسران، مراد از ﴿إِلْ يَاسِينَ را در آیه ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۵۳] الیاس یا همراهان و پیروان الیاس دانسته‌اند، هرچند در چگونگی تطبیق آن بر الیاس اختلاف دارند:

  1. عده‌ای آن را لغتی از الیاس، مانند "میکال" و "میکائیل" می‌دانند یا اینکه نام او "یاسین" بوده و "ال" بر آن داخل شده است[۵۴].
  2. برخی دیگر آن را جمع "إلیاسی" به همراه "ی" نسبت و به معنای همه همراهان و پیروان الیاس می‌دانند[۵۵].
  3. برخی نیز این واژه را "آل‌یاسین" با الف ممدوده قرائت کرده و "یاسین" را نام پدر الیاس دانسته و گفته‌اند: "آل" به معنای خاندان است و شامل فرزند نیز می‌شود[۵۶]؛ ولی گروهی دیگر "یاسین" را یکی از نام‌های پیامبر اکرم (ص) و "آل‌یاسین" را به خاندان و اهل بیت حضرت (ع) تفسیر کرده‌اند[۵۷]، ولی با توجه به ضمیر در ﴿إِنَّهُ که در آیه بعد آمده و مرجع آن باید مفرد باشد، دیدگاه نخست تقویت می‌شود[۵۸].[۵۹]

منابع

پانویس

  1. «و نیز الیاس از پیامبران بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳.
  2. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  3. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  4. دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  5. اعلام القرآن.
  6. داستان پیامبران، بحارالانوار،؛ المیزان.
  7. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  8. «و نیز الیاس از پیامبران بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳.
  9. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  10. «و نیز الیاس از پیامبران بود. و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟ ... خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر می‌گردانند. مگر بندگان ناب خداوند را.و برای او در میان آیندگان، (نامی نیکو) بر جای نهادیم. و درود بر ال یاسین. ما بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم. به راستی او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۳۲.
  11. کتاب مقدس، عهد عتیق.
  12. داستان پیامبران.
  13. «و نیز الیاس از پیامبران بود. و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟ ... خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر می‌گردانند. مگر بندگان ناب خداوند را.و برای او در میان آیندگان، (نامی نیکو) بر جای نهادیم. و درود بر ال یاسین. ما بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم. به راستی او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۳۲.
  14. ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۲۴۲.
  15. «و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴.
  16. «آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۵.
  17. «خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟» سوره صافات، آیه ۱۲۶.
  18. تفسیر هدایت، ج۱۱، ص۲۶۹.
  19. فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۰۹.
  20. اعلام القرآن.
  21. شرح فصوص الحکم، قیصری.
  22. نوری‌ها، حسن علی، مقاله «الیاس»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۲۹۷-۲۹۹.
  23. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  24. «و نیز الیاس از پیامبران بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳.
  25. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  26. جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۴۰؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰.
  27. عرائس المجالس، ص ۲۲۳؛ الکامل، ج ۱، ص ۱۶۱؛ قصص الأنبیاء، ص ۳۸۵.
  28. التبیان، ج۴، ص ۱۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۷۹.
  29. «و نیز الیاس از پیامبران بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳.
  30. الکشاف، ج ۴، ص۶۰؛ مجمع‌البیان، ج۸، ص۷۱۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۶.
  31. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۵.
  32. جامع‌البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۴۰؛ تفسیر قرطبی، ج۷، ص۲۴؛ روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۴.
  33. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۲۴؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۹؛ نمونه، ج ۱۹، ص ۱۴۴.
  34. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۱۳؛ قصص‌الانبیاء، ص۳۸۶؛ روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۳.
  35. نمونه، ج ۱۹، ص ۱۴۴.
  36. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۴.
  37. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۳؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۲۷.
  38. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  39. مجمع البیان، ج ۳، ص ۵۱۰.
  40. «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  41. المیزان، ج ۱، ص ۳۰۴ ـ ۳۰۵.
  42. «و نیز الیاس از پیامبران بود و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟ خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر می‌گردانند. مگر بندگان ناب خداوند را.» سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۲۸.
  43. الکامل، ج ۱، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۶۰.
  44. «و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴.
  45. «آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۵.
  46. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۲۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۵۲۵؛ کنزالدقائق، ج ۱۱، ص ۱۷۴.
  47. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۷.
  48. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۲؛ روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۴.
  49. مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ البحرالمحیط، ج ۹، ص ۱۲۲؛ روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۴.
  50. «پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر می‌گردانند» سوره صافات، آیه ۱۲۷.
  51. «مگر بندگان ناب خداوند،» سوره صافات، آیه ۴۰.
  52. «و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم» سوره صافات، آیه ۷۸.
  53. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  54. التبیان، ج۸، ص۵۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص ۷۹؛ البیان فی غریب اعراب القرآن، ج ۲، ص ۳۰۸.
  55. التبیان، ج ۸، ص ۵۲۳؛ الکشاف، ج ۴، ص ۶۰.
  56. الکشاف، ج ۴، ص ۶۰؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۲۹؛ الفرقان، ج ۲۲ ـ ۲۳، ص ۲۰۰.
  57. التبیان، ج۸، ص۵۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۷۹؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۹.
  58. نمونه، ج ۱۹، ص ۱۴۵.
  59. خراسانی، محمد، مقاله «الیاس»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴.