بحث:سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
فعلا کار نشود
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
پاسخ اجمالی
خروج سفیانی مشهور ترین نشانۀ ظهور
- مشهورترین نشانۀ ظهور[۱۳] حضرت ولی عصر (ع) که وقوعش حتمی شمرده شده خروج سفیانی است[۱۴] که قبل از ظهور اتفاق میافتد[۱۵]. امام صادق (ع) فرمودند[۱۶]: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است»[۱۷]. و نیز حضرت(ع) در ذیل تفسیر آیۀ ﴿ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ﴾[۱۸]؛[۱۹] فرمودند[۲۰]: «خداوند امر فرمودند دو أجل را، أجل موقوف و أجل محتوم، و سپس فرمودند: خروج "سفیانی" أجل حتمی است. که حتما به وقوع میپیوندد»[۲۱]. خروج "سفیانی" در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی[۲۲]، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان آمده است[۲۳].[۲۴]
- دربارۀ نام سفیانی نظرات مختلفی مطرح شده است اما مشهور آن است که نام او عثمان بن عنبسه است[۲۵] و مشهورترین لقب او سفیانی است، او را از آن جهت سفیانی مینامند که از تبار ابوسفیان است[۲۶]. در مورد خصوصیات سفیانی نیز چنین آمده است: او مردی است چهار شانه به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود[۲۷]، آبله رو، بد منظر، ستمگر، خیانت کار[۲۸]، بی بند و بار، آلوده و پرده در[۲۹]، از نسل یزید بن معاویه[۳۰]، بنی امیه و ابوسفیان است[۳۱]. در ظاهر ذکر خدا میگوید[۳۲]، و همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است[۳۳]،[۳۴] ولی از پلیدترین و کثیف ترین مردم روزگار است[۳۵] و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچه دارِ خود را از ترس اینکه مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۳۶].[۳۷] او با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد[۳۸]، حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان(ع)[۳۹] خروج و قیام خود را از منطقۀ وادی یابس[۴۰] یعنی بیابان بیآب و علف[۴۱]، (احتمالاً جنوب غرب سوریه واقع است)[۴۲] و شام[۴۳] یا از بین مکه و شام[۴۴] شروع میکند[۴۵].
احتمال ها درباره سفیانی
احتمال اول: سفیانی نماد یک جریان
- در اینکه آیا سفیانی فرد مشخصی است یا نماد جریان کفر در برابر اسلام، اختلاف نظر وجود دارد:
- برخی[۴۶] قائلند سفیانی، نماد جریان کفر در برابر اسلام است نه یک شخص[۴۷]؛ هر چند از بعضی روایات بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از آل ابوسفیان و فرزندان اوست؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده[۴۸] بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان، که در آستانۀ ظهور حضرت مهدی(ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند[۴۹].
- ایشان در بیان دیدگاه خود میگویند[۵۰]: در حقیقت، ابوسفیان، به عنوان سرسلسلۀ سفیانیان، نماد پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستمکشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت. ابوسفیان، در جایگاه سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شمارۀ یک خود میدانست و با قدرت تمام برابر آن به مبارزه برمیخاست[۵۱].
- همچنین اشاره به صفات و برنامه های مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مَظهر آن بودهاند[۵۲]. از جمله در روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده[۵۳]: «ظهور قائم از ناحیۀ خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هر قیام کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد»[۵۴]؛ از این حدیث به خوبی روشن میشود سفیانی جنبۀ "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای او است و نیز استفاده میشود که در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک یا چند سفیانی قد علم خواهد کرد[۵۵]. در حدیث دیگری امام صادق (ع) میفرماید[۵۶]: «ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان، با پیامبر (ص) مبارزه کرد و معاویه با علی (ع) و یزید با حسین بن علی (ع) به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم (ع) خواهد جنگید»[۵۷].
- بر اساس این روایات، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است[۵۸] و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونۀ بارزی از جریان این دو خط است[۵۹]. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابوسفیان هم بدانیم، اشکالی پدید نمیآید و آخرین مهرۀ این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانۀ ظهور قائم (ع) خروج میکند[۶۰]. اینکه همزمان با خروج سفیانی از منطقۀ شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیۀ خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد[۶۱].[۶۲]
- در برابر هر قائم و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و ظالم، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد و میکوشد، تلاشهای انقلابی قائم و مصلح را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل تاریخ انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر قیام مصلح بزرگ جهانی "مهدی" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با قدرت جهنّمیشان سعی دارند در مسیر انقلاب راستین مهدی وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانۀ طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند[۶۳].[۶۴] بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۶۵].[۶۶]
احتمال دوم: شخص بودن سفیانی
- احتمال دیگر آن است که سفیانی یک شخص به شمار میرود؛ زیرا ویژگی و خاصیت یک علامت، این است که انسان را به مطلوب دلالت کند، و انسان بین او و مطلوب رابطه ببیند، بنابراین سفیانی نیز باید فردی باشد که با خروج او، مردم پی به ظهور حضرت ببرند[۶۷]. و افزون بر آن اخبار و روایات متعددی وجود دارد که بر خصوصیات و فرد بودن سفیانی دلالت دارند[۶۸]، که برخی از آنها عبارتند از:
- امیر مؤمنان(ع) نیز در نامهای به معاویه، اینگونه به سفیانی اشاره نموده است[۶۹]: پیامبر(ص) در مورد خروج سفیانی به معاویه فرموده بود: «مردی از فرزندان تو که (شوم و ملعون و احمق و خشن و وارونه قلب و سنگدل و غلیظ است و داییهایش از طایفۀ کلب است، گویا او را میبینم، و اگر بخواهم نام او و صفتش و این که چند سال سن دارد را ذکر میکنم)، او لشکری به مدینه میفرستد آنان وارد شهر میشوند، و کشتار و فواحش را از حد میگذرانند[۷۰] و آنگاه که وارد سرزمین "بیداء" شدند و مستقر گردیدند خداوند آنان را در زمین فرو میبرد. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾[۷۱][۷۲]؛ اگر ببینی وحشتزده میشوند و از دست نمیروند بلکه از مکانی نزدیک گرفته میشوند؛ یعنی، از زیر پاهایشان، و از لشکر آنها جز فردی که خداوند صورت او را به پشت سرش بر میگرداند، باقی نمیماند»[۷۳].
- و نیز فرمود[۷۴]: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یک چشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود هم دست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین[۷۵] را تصرف مینماید»[۷۶] و...[۷۷].
نتیجه گیری
- خروج سفیانی یکی از مشهورترین نشانههای ظهور است، فردی که در اوج پلیدی قرار دارد و در آستانۀ ظهور قتل عام زیادی خواهد کرد. البته دربارۀ سفیانی دو احتمال وجود داشت برخی او را نماد یک جریان میدانند که در مقابل هر قیام کننده ایی یک سفیانی وجود دارد و برخی هم او را شخص میدانند که در روایات هم به شکل ظاهری او پرداخته شده است.
پاسخ تفصیلی
خروج سفیانی مشهور ترین نشانۀ ظهور
- مشهورترین نشانۀ ظهور[۷۸] حضرت ولی عصر (ع) که وقوعش حتمی شمرده شده خروج سفیانی است[۷۹] که قبل از ظهور اتفاق میافتد[۸۰]. امام صادق (ع) فرمودند[۸۱]: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است»[۸۲]. و نیز حضرت(ع) در ذیل تفسیر آیۀ ﴿ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ﴾[۸۳]؛[۸۴] فرمودند[۸۵]: «خداوند امر فرمودند دو أجل را، أجل موقوف و أجل محتوم، و سپس فرمودند: خروج "سفیانی" أجل حتمی است. که حتما به وقوع میپیوندد»[۸۶]. خروج "سفیانی" در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی[۸۷]، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان آمده است[۸۸].[۸۹]
- دربارۀ نام سفیانی نظرات مختلفی مطرح شده است اما مشهور آن است که نام او عثمان بن عنبسه است[۹۰] و مشهورترین لقب او سفیانی است، او را از آن جهت سفیانی مینامند که از تبار ابوسفیان است[۹۱]. در مورد خصوصیات سفیانی نیز چنین آمده است: او مردی است چهار شانه به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود[۹۲]، آبله رو، بد منظر، ستمگر، خیانت کار[۹۳]، بی بند و بار، آلوده و پرده در[۹۴]، از نسل یزید بن معاویه[۹۵]، بنی امیه و ابوسفیان است[۹۶]. در ظاهر ذکر خدا میگوید[۹۷]، و همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است[۹۸]،[۹۹] ولی از پلیدترین و کثیف ترین مردم روزگار است[۱۰۰] و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچه دارِ خود را از ترس اینکه مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۱۰۱].[۱۰۲] او با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد[۱۰۳]، حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان(ع)[۱۰۴] خروج و قیام خود را از منطقۀ وادی یابس[۱۰۵] یعنی بیابان بیآب و علف[۱۰۶]، (احتمالاً جنوب غرب سوریه واقع است)[۱۰۷] و شام[۱۰۸] یا از بین مکه و شام[۱۰۹] شروع میکند[۱۱۰].
احتمالها درباره سفیانی
احتمال اول: سفیانی نماد یک جریان
- در اینکه آیا سفیانی فرد مشخصی است یا نماد جریان کفر در برابر اسلام، اختلاف نظر وجود دارد:
- برخی[۱۱۱] قائلند سفیانی، نماد جریان کفر در برابر اسلام است نه یک شخص[۱۱۲]؛ هر چند از بعضی روایات بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از آل ابوسفیان و فرزندان اوست؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده[۱۱۳] بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان، که در آستانۀ ظهور حضرت مهدی(ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند[۱۱۴].
- ایشان در بیان دیدگاه خود میگویند[۱۱۵]: در حقیقت، ابوسفیان، به عنوان سرسلسلۀ سفیانیان، نماد پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستمکشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت. ابوسفیان، در جایگاه سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شمارۀ یک خود میدانست و با قدرت تمام برابر آن به مبارزه برمیخاست[۱۱۶].
- همچنین اشاره به صفات و برنامه های مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مَظهر آن بودهاند[۱۱۷]. از جمله در روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده[۱۱۸]: «ظهور قائم از ناحیۀ خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هر قیام کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد»[۱۱۹]؛ از این حدیث به خوبی روشن میشود سفیانی جنبۀ "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای اوست و نیز استفاده میشود در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک یا چند سفیانی قد علم خواهد کرد[۱۲۰]. در حدیث دیگری امام صادق (ع) میفرماید[۱۲۱]: «ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان، با پیامبر (ص) مبارزه کرد و معاویه با علی (ع) و یزید با حسین بن علی (ع) به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم (ع) خواهد جنگید»[۱۲۲].
- بر اساس این روایات، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است[۱۲۳] و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونۀ بارزی از جریان این دو خط است[۱۲۴]. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابوسفیان هم بدانیم، اشکالی پدید نمیآید و آخرین مهرۀ این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانۀ ظهور قائم خروج میکند[۱۲۵]. اینکه همزمان با خروج سفیانی از منطقۀ شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیۀ خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد[۱۲۶].[۱۲۷]
- در حقیقت ابوسفیان، به عنوان سر سلسلۀ سفیانیان مشخصات زیر را داشت[۱۲۸]:
- سرمایهداری بود که از طریق غارتگری و غصب حقوق دیگران و ربا خواری و مانند آن به نوایی رسیده بود[۱۲۹].
- قدرتمندی بود که از طرق شیطانی کسب نفوذ و قدرت نموده، نقش رهبری احزاب جاهلی را در مکه و اطراف آن برعهده داشت؛ پیش از ظهور اسلام برای خود ریاست و حکومتی داشت، امّا پس از ظهور اسلام همۀ ارکان قدرتش متزلزل گردید[۱۳۰].
- او مظهر نظام ظالمانۀ جامعۀ طبقاتی مکه به شمار میرفت، و بتها را وسیله ای برای "نفاق افکندن و حکومت کردن" و "تحمیق و تخدیر تودههای به زنجیر کشیده" و در نتیجه تحکیم پایههای قدرت ابوسفیانها قرار داده بود[۱۳۱].
- او به عنوان سردمدار شرک و بت پرستی و سرمایه داری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن خود میدانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه بر میخاست[۱۳۲].
- در برابر هر قائم و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و ظالم، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد، و میکوشد، تلاشهای انقلابی قائم و مصلح را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل تاریخ انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر قیام مصلح بزرگ جهانی "مهدی" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با قدرت جهنّمیشان سعی دارند در مسیر انقلاب راستین مهدی وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانۀ طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند[۱۳۳].[۱۳۴] بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۱۳۵].[۱۳۶]
احتمال دوم: شخص بودن سفیانی
- احتمال دیگر آن است که سفیانی یک شخص به شمار میرود؛ زیرا ویژگی و خاصیت یک علامت، این است که انسان را به مطلوب دلالت کند، و انسان بین او و مطلوب رابطه ببیند، بنابراین سفیانی نیز باید فردی باشد که با خروج او، مردم پی به ظهور حضرت ببرند[۱۳۷]. و افزون بر آن اخبار و روایات متعددی وجود دارد که بر خصوصیات و فرد بودن سفیانی دلالت دارند[۱۳۸]، که برخی از آنها عبارتند از:
- امیر مؤمنان(ع) نیز در نامهای به معاویه، این گونه به سفیانی اشاره نموده است[۱۳۹]: پیامبر(ص) در مورد خروج سفیانی به معاویه فرموده بود: «مردی از فرزندان تو که (شوم و ملعون و احمق و خشن و وارونه قلب و سنگدل و غلیظ است و داییهایش از طایفۀ کلب است، گویا او را میبینم، و اگر بخواهم نام او و صفتش و این که چند سال سن دارد را ذکر میکنم)، او لشکری به مدینه میفرستد آنان وارد شهر میشوند، و کشتار و فواحش را از حد میگذرانند[۱۴۰] و آن گاه که وارد سرزمین "بیداء" شدند و مستقر گردیدند خداوند آنان را در زمین فرو میبرد. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾[۱۴۱][۱۴۲]؛ اگر ببینی وحشتزده میشوند و از دست نمیروند بلکه از مکانی نزدیک گرفته میشوند؛ یعنی، از زیر پاهایشان، و از لشکر آنها جز فردی که خداوند صورت او را به پشت سرش بر میگرداند، باقی نمیماند»[۱۴۳].
- و نیز فرمود[۱۴۴]: «فرزند خورندۀ جگرها از وادی یابس خارج میشود اسمش عثمان و پدرش عنسبه و از اولاد ابوسفیان است»[۱۴۵].
- و نیز فرمود[۱۴۶]: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یک چشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود هم دست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین[۱۴۷] را تصرف مینماید»[۱۴۸].
- امام صادق(ع) فرمودند:[۱۴۹]: «اگر سفیانی را ببینی، او را خبیثترینِ مردم مییابی؛ بور، سرخرو و کبود چشم، که میگوید: خدایا! انتقامم را میگیرم، انتقامم را میگیرم، هر چند با رفتن در آتش باشد. او آن اندازه خبیث است که یکی از کنیزانش را که از او فرزند دارد، زنده به گور میکند، مبادا که جایش را نشان دهد»[۱۵۰].
- امام باقر (ع) میفرمایند[۱۵۱]: «سفیانی سرخ رو، سفید پوست و زاغ چشم است هرگز خدا را پرستش نکرده است و به مکه و مدینه نرفته است»[۱۵۲].
نتیجه گیری
- خروج سفیانی یکی از مشهورترین نشانههای ظهور است، فردی که در اوج پلیدی قرار دارد و در آستانۀ ظهور قتل عام زیادی خواهد کرد. البته دربارۀ سفیانی دو احتمال وجود داشت برخی او را نماد یک جریان میدانند که در مقابل هر قیام کننده ایی یک سفیانی وجود دارد و برخی هم او را شخص میدانند که در روایات هم به شکل ظاهری او پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ کمال الدین ص ۶۵۰.
- ↑ کمال الدین ص ۶۵۱.
- ↑ الغیبه شیخ طوسى، ص ۲۷۰.
- ↑ الغیبه، شیخ طوسى، ص ۲۷۸.
- ↑ الغیبه، شیخ طوسى، ص ۲۷۳.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۲۶.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۴، ص ۳۶۹.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۳۴.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۲۶.
- ↑ تاریخ غیبت کبرى، سید محمد صدر، ص ۶۴۸.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۰-۵۳.
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۹۰؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ ۲۷۵؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۳۵؛ «خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَحْتُومِ».
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴.
- ↑ «سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۰۰: «"عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی ثُمَ قَضی أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًی عِنْدَهُ فَقَالَ إِنَّهُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوفٌ فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ مَا الْمَحْتُومُ قَالَ الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیئَةُ قَالَ حُمْرَانُ إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ أَجَلُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ"»
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸، ۲۰۹.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵.
- ↑ ر.ک. مهدی پور، علی اکبر، در آستانۀ ظهور، ص؟؟؟؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. مهدیپور، علی اکبر، در آستانۀ ظهور، ص؟؟؟؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانهای ظهور، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی، فروغ تابان ولایت، ص ۶۸ ـ ۶۹.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۲۷۷.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانهای ظهور، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان چشم به راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۷۴.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲؛ «"أَمْرُ السُّفْیَانِیِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا یَکُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْیَانِی"».
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰؛ «"إِنَّا وَ آلُ أَبِی سُفْیَانَ أَهْلُ بَیْتَیْنِ تَعَادَیْنَا فِی اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا کَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْیَانَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِیَةُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) وَ قَاتَلَ یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) وَ السُّفْیَانِیُّ یُقَاتِلُ الْقَائِم(ع)"».
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ – ۱۸۴.
- ↑ ر.ک. جمعی از نویسندگان مجلۀ حوزه، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳.
- ↑ هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ج ۲، ص ۷۷۴؛ «"یَا مُعَاوِیَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَدْ أَخْبَرَنِی... وَ أَنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِکَ مَشُومٌ مَلْعُونٌ جِلْفٌ جَافٍ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ فَظٌّ غَلِیظٌ قَدْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ أَخْوَالُهُ مِنْ کَلْبٍ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ لَوْ شِئْتُ لَسَمَّیْتُهُ وَ وَصَفْتُهُ وَ ابْنُ کَمْ هُوَ فَیَبْعَثُ جَیْشاً إِلَی الْمَدِینَةِ فَیَدْخُلُونَهَا فَیُسْرِفُونَ فِیهَا فِی الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ یَهْرُبُ مِنْهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی زَکِیٌّ نَقِیٌّ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"».
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ «و کاش آنگاه را میدیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته میشوند» سوره سبأ، آیه ۵۱.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص۲۰۶؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص ۴۵۸؛ «"یَخْرُجُ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ الْجُدَرِیِّ إِذَا رَأَیْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِی سُفْیَانَ حَتَّی یَأْتِیَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِینٍ فَیَسْتَوِیَ عَلَی مِنْبَرِهَا"».
- ↑ قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. (ر.ک. مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۱۲۶)
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸؛ رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۹۰؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ ۲۷۵؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۳۵؛ «خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَحْتُومِ».
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴.
- ↑ «سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۰۰: «"عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی ثُمَ قَضی أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًی عِنْدَهُ فَقَالَ إِنَّهُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوفٌ فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ مَا الْمَحْتُومُ قَالَ الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیئَةُ قَالَ حُمْرَانُ إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ أَجَلُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ"»
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸، ۲۰۹.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵.
- ↑ ر.ک. مهدی پور، علی اکبر، در آستانۀ ظهور، ص؟؟؟؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. مهدیپور، علی اکبر، در آستانۀ ظهور، ص؟؟؟؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانهای ظهور، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی، فروغ تابان ولایت، ص ۶۸ ـ ۶۹.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۲۷۷.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶؛ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰ ـ ۳۹۱.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانهای ظهور، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان چشم به راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۷۴.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲؛ «"أَمْرُ السُّفْیَانِیِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا یَکُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْیَانِی"».
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰؛ «"إِنَّا وَ آلُ أَبِی سُفْیَانَ أَهْلُ بَیْتَیْنِ تَعَادَیْنَا فِی اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا کَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْیَانَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِیَةُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) وَ قَاتَلَ یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) وَ السُّفْیَانِیُّ یُقَاتِلُ الْقَائِم(ع)"».
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ – ۱۸۴.
- ↑ ر.ک. جمعی از نویسندگان مجلۀ حوزه، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳.
- ↑ هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ج ۲، ص ۷۷۴؛ «"یَا مُعَاوِیَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَدْ أَخْبَرَنِی... وَ أَنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِکَ مَشُومٌ مَلْعُونٌ جِلْفٌ جَافٍ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ فَظٌّ غَلِیظٌ قَدْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ أَخْوَالُهُ مِنْ کَلْبٍ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ لَوْ شِئْتُ لَسَمَّیْتُهُ وَ وَصَفْتُهُ وَ ابْنُ کَمْ هُوَ فَیَبْعَثُ جَیْشاً إِلَی الْمَدِینَةِ فَیَدْخُلُونَهَا فَیُسْرِفُونَ فِیهَا فِی الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ یَهْرُبُ مِنْهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی زَکِیٌّ نَقِیٌّ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"».
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ «و کاش آنگاه را میدیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته میشوند» سوره سبأ، آیه ۵۱.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ر.ک. خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱: «"یَخْرُجُ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ جُدَرِیٍّ إِذَا رَأَیْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِی سُفْیَان"»
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص۲۰۶؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص ۴۵۸؛ «"یَخْرُجُ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ الْجُدَرِیِّ إِذَا رَأَیْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِی سُفْیَانَ حَتَّی یَأْتِیَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِینٍ فَیَسْتَوِیَ عَلَی مِنْبَرِهَا"».
- ↑ قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. (ر.ک. مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۱۲۶)
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱، ح ۱۰: «"إِنَّکَ لَوْ رَأَیْتَ السُّفْیَانِیَّ لَرَأَیْتَ أَخْبَثَ النَّاسِ أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَقَ یَقُولُ یَا رَبِّ ثَأْرِی ثَأْرِی ثُمَّ النَّارَ وَ قَدْ بَلَغَ مِنْ خُبْثِهِ أَنَّهُ یَدْفِنُ أُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَ هِیَ حَیَّةٌ مَخَافَةَ أَنْ تَدُلَّ عَلَیْهِ"»
- ↑ ر.ک. باقری زادۀ اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ ۷۸.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۰: «"السُّفْیَانِیُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ یَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ یَرَ مَکَّةَ وَ لَا الْمَدِینَةَ قَط"»
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۳.