بسمله در فقه اسلامی
احکام عام بسمله
در کتب فقهی احکام مختلفی درباره قرآن بیان شده است که از جمله میتوان به حرمت مسّ قرآن بدون وضو[۱]، حرمت مسّ آن برای جنب[۲] و حرمت نوشتن قرآن با مرکب نجس[۳] و... اشاره کرد. این احکام همگی عام و شامل تمامی آیات قرآن از جمله ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾[۴] است[۵].
احکام خاص بسمله
علاوه بر احکام عام، آیه شریفه بسمله به تنهایی موضوع احکام اختصاصی و متنوع در فقه است که با مراجعه به منابع فقهی و تفسیری احکام ذیل را میتوان برشمرد:
- آیات شریفه ﴿فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا﴾[۶]، ﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ﴾[۷] و ﴿وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ﴾[۸] بر وجوب تسمیه هنگام ذبح و حرمت خوردن از ذبیحهای که هنگام ذبح آن عمداً ﴿بِسْمِ اللَّهِ﴾ گفته نشده باشد دلالت دارد[۹]؛
- همچنین از این آیات وجوب تسمیه در هنگام تیراندازی برای شکار و فرستادن سگ شکاری برای صید استفاده میشود. امامیه، ابوحنیفه و ثوری افزون بر اتفاق بر این آرا، ترک تسمیه را در صورت فراموشی موجب حرمت ذبیحه نمیدانند؛ امّا شعبی، داوود و ابوثور تسمیه را شرط حلیت ذبیحه و ترک آن را از روی عمد یا فراموشی سبب حرمت ذبیحه میدانند؛ ولی شافعی چون نظر به استحباب تسمیه دارد ترک آن را سبب حرمت ذبیحه نمیشمرد[۱۰]. آلوسی ذکر بسمله را در ابتدای کارهای حرام و مکروه، به ترتیب دارای حرمت و کراهت و با قصد استخفاف هر دو صورت را حرام و موجب کفر میداند[۱۱].[۱۲]
قرائت بسمله در نماز
قرائت بسمله در نماز نیز دارای احکامی متفاوت در بین مذاهب اسلامی است؛ امامیه ترک بسمله را در نماز جایز نمیدانند و جهر (بلند خواندن) به آن را در نمازهای جهری واجب و در نمازهای اخفاتی مستحب میدانند. شافعی نیز ترک بسمله را جایز نمیداند و به وجوب جهر به آن در نمازهای جهری قائل است؛ ولی جهر به آن را در نمازهای اخفاتی مستحب نمیداند. احمد بن حنبل نیز بسمله را در نماز واجب میداند؛ ولی جهر به آن را جایز نمیداند. ابوحنیفه ترک آن را در نماز جایز میداند و در صورت قرائت قائل به اخفات (آهسته خواندن) است و به نظر مالک قرائت بسمله در نماز مکروه است، جز در ماه رمضان که میتوان آن را تبرکاً بین دو سوره قرائت کرد، بدون اینکه در ابتدای سوره فاتحه آورده شود. ابنمنذر از برخی تابعان و مفسران نخستین چون عطاء، طاووس، مجاهد و سعید بن جبیر قول به جهر بسمله را گزارش کرده و برای ابن عمر نیز این نظر روایت شده است؛ امّا از فقهای نخستین سفیان ثوری، اوزاعی و ابوعبیده به اخفات بسمله در نماز معتقد بودهاند[۱۳].
از اهل سنّت در این رابطه روایاتی وارد شده است که بخشی از آن بر قرائت نکردن بسمله در نماز نیز دلالت دارد[۱۴]؛ از جمله روایاتی که مشخصاً بر اخفات بسمله دلالت دارد روایت انس بن مالک است که میگوید: پیامبر (ص)، ابوبکر و عمر، بسمله را در قرائت به جهر نمیخواندند[۱۵] که البته نقلهای این روایت مختلف است؛ در برخی نقلها آمده است آنان اصلاً بسمله را نمیخواندند و در برخی دیگر آمده است که انس میگوید: من بسمله را از آنان نشنیدم[۱۶]. برای اثبات جهر به بسمله در نماز، نیز به روایات بسیاری از طریق شیعه و سنی میتوان تمسک کرد.
در روایات امامیه به دلالت اخبار مستفیضه، جهر به بسمله یکی از ۵ علامت مؤمن است[۱۷]. فقهای امامیه تنها در نماز احتیاط و در رکعات سوم و چهارم نماز که نمازگزار به جای تسبیحات حمد قرائت میکند به اخفات بسمله فتوا دادهاند[۱۸]. در روایات اهل سنّت، بیهقی از ابوهریره روایت کرده است که پیامبر (ص) بسم الله را در نماز بلند میخواند[۱۹]. سیوطی از حکم بن عمیر اینگونه روایت میکند: پشت سر پیامبر (ص) نماز گزاردم و پیامبر در نمازهای صبح، شب هنگام و نماز جمعه ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾[۲۰] را به جهر میخواندند[۲۱]. بیهقی بلند خواندن آن را از ابن عباس،[۲۲] عمر، ابن عمر[۲۳] و ابنزبیر[۲۴] روایت کرده است. بر اساس روایتی عمرو بن سعید بن عاص را در مدینه، اولین کسی میداند که بسمله را به اخفات خوانده است[۲۵]. فخر رازی جهر به ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾[۲۶] را سنّت میداند و در ضمن ادلّه ششگانهاش بر این مطلب میگوید: "بلند خواندن ﴿بِسْمِ اللَّهِ﴾ مذهب علی (ع) است" و این قویترین دلیلی است که هیچ یک از سخنان مخالفان آن، نمیتواند دل انسان را نگران کند. همو در ادامه سخنانش مینویسد: به تواتر ثابت شده است که علی ﴿بِسْمِ اللَّهِ﴾ را بلند میخواند و هیچ اختلافی در آن نیست و هرکس در دینش به علی اقتدا کند هدایت شده است، زیرا پیامبر (ص) فرمودند: بار خدایا به هر سو علی گردید حق را با او بگردان. وی در پاسخ دو روایت که از انس بن مالک و ابنمغفل بر خلاف این نظر نقل شده است میگوید: روایت انس در نقلهای مختلف مضطرب و متناقض است، افزون بر این در دَوَران بین قول و روش علی با نظر انس و ابنمغفل قطعا پیروی از نظر و روش علی (ع) اولی است، زیرا هرکس در دینش علی را امام خود قرار دهد یقیناً به دستگیره محکم الهی چنگ زده است[۲۷].[۲۸]
نتیجه
چنانکه گذشت نظریه جزئیت بسمله برای سورهها متضمن پیامدها و آثاری در مباحث گوناگون فقهی است که برخی از آنها در فقه شیعه عبارت است از:
- بنابر مشهور هنگام قرائت هر سورهای باید قصد بسمله همان سوره را کرد[۲۹] و در نماز بعد از قصد بسمله سورهای خاص قرائت سورهای دیگر جایز نیست[۳۰].
- در سورههای جحد و توحید پس از قرائت بسمله[۳۱] و در سورههای دیگر اگر با احتساب بسمله نصف سوره قرائت شده باشد عدول از آنها جایز نیست[۳۲].
- در نماز آیات، بسمله یک آیه به شمار میآید و رکوع بعد از آن جایز است[۳۳].
- سورههای ضحی و انشراح و نیز فیل و قریش در نماز، یک سوره به شمار میروند و خواندن یکی از آن دو کفایت نمیکند؛ لکن در وجوب قرائت بسمله میانی اختلاف است[۳۴].
- بلند خواندن بسمله در نمازهای جهریّه واجب و در نمازهای اِخفاتیّه بنابر مشهور مستحب است[۳۵].
- خواندن هر ذکر و دعایی در قنوت نماز حتّی یک بار بسمله کفایت میکند[۳۶].
- گفتن بسمله هنگام شروع به هر کاری مستحب است.
- جزء ۷ آیهای که قرائت بیشتر از آن برای جنب مکروه است محسوب میگردد[۳۷] و به قصد سورههای عزائم قرائت آن بر جنب و حائض حرام است[۳۸].[۳۹]
منابع
پانویس
- ↑ مستمسک العروه، ج ۲، ص ۲۷۲.
- ↑ مستمسک العروه، ج ۳، ص ۴۲.
- ↑ مستمسک العروه، ج ۱، ص ۵۱۷.
- ↑ «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
- ↑ قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «نام خداوند را بر آنها ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.
- ↑ «پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید» سوره انعام، آیه ۱۱۸.
- ↑ «و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص ۶۱؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۸۷۳.
- ↑ الخلاف، ج ۶، ص ۱۰ ـ ۱۱.
- ↑ روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۷.
- ↑ قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ ر. ک: الخلاف، ج ۱، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۲؛ الفقة علی المذاهب الخمسه، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ آیات الاحکام، ج ۱، ص ۸ ـ ۹.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۸ ـ ۳۴۹.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۵۱.
- ↑ عون المعبود، ج ۲، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۹، ص ۳۸۶.
- ↑ تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۱۵۲.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۴.
- ↑ «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
- ↑ الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۱ ـ ۲۳.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۴.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۵.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۶.
- ↑ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۴۸.
- ↑ «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
- ↑ التفسیر الکبیر؛ ج ۱، ص ۲۰۴ - ۲۰۸.
- ↑ قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ مستند العروه، ج ۳، ص ۳۶۷.
- ↑ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۵۰۳.
- ↑ مستمک العروه، ج ۶، ص ۱۸۹.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص ۵۳.
- ↑ توضیح المسائل، ج ۱، ص ۸۴۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۰، ص:۲۴؛ مستمسک العروة، ج۶، ص:۱۷۷
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص:۳۸۵
- ↑ تحریر الوسیلة، ج۱، ص:۱۸۳.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص ۵۳.
- ↑ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۵۰۳.
- ↑ قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، صفحه ۱۱۰-۱۱۱.