جمعه در قرآن
برترین روز هفته نزد مسلمانانو روز عبادت آنان
جمعه که در زبان عربی به صورتهای جُمْعَه، جُمُعَه و جُمَعَه قرائت شده[۱] و نام فارسی آن آدینه است[۲]، هفتمین روز هفته مسلمانان است[۳]. یهودیان، مسیحیان[۴] و مسلمانان[۵] هریک روزی را در هفته، مقدس و روز تعطیل شمرده، در آن به عبادت الهی میپردازند. روز شنبه برای یهودیان و یکشنبه برای مسیحیان از قدیم بسیار عظیم بوده و مراعات نکردن حرمت آن گناهی بزرگ در حد بتپرستی به شمار میرفته است[۶]. در کتاب مقدس درباره روز عبادت به اموری اشاره شده است؛ مانند از جانب خدا بودن این روز، نهی از کارهای دنیایی در آن، وجود واجباتی در آن و سفارش به انجام دادن کارهای خیر در آن، بهرهمندی از برکات الهی برای کسانی که حق آن را نگاه دارند و بیمی از سوی خدا برای کسانی که حق آن را رعایت نکنند. در منابع اسلامی نیز مطالبی درباره روز مقدس هفته نزد ادیان پیشین آمده است؛ برای نمونه گفته شده که بنیاسرائیل هنگام سرگردانی در بیابان و استفاده از غذاهای آسمانی[۷] روز شنبه غذایی بر آنان فرود نمیآمد، از این رو آنان ناگزیر غذای آن روز را یک روز پیشتر، ذخیره میساختند و اگر چنین کاری در روزهای دیگر انجام میپذیرفت آن غذا لاجرم فاسد میشد[۸]؛ همچنین از ابن عباس نقل شده که در جنگ بنیاسرائیل با ساکنان ستمگر فلسطین، در روز جمعه آثار پیروزی بر بنیاسرائیل به فرماندهی یوشع پدیدار گشت و چون وی نگران بود که در صورت ادامه جنگ، بنیاسرائیل در روز شنبه (روز مقدس آنان) از جنگ دست بکشند، از خدا خواست که خورشید دیرتر غروب کند و بدین ترتیب زمان روز جمعه طولانیتر شد تا فرجام جنگ در همان روز محقق شود[۹]. نام جمعه پیش از اسلام «عروبة» یا «العروبة» بوده که گویا لفظی غیر عربی است[۱۰]. از دیگر نامهای آن «الازهر»[۱۱] و «حربة»[۱۲] است. برخی به آن «یوم القیامه» نیز گفتهاند[۱۳]. گفته شده: نخستین کسی که این روز را جمعه نامید کعب بن لؤی، جدّ پیامبراکرم(ص) و از بزرگان قریش بود که پیش از آمدن اسلام، قریش در این روز نزد وی گرد میآمدند و او برای آنان سخن میگفت[۱۴]. برخی نیز گفتهاند: نخستین بار انصار در رقابت با یهودیان و مسیحیان که هر یک روزی مقدس در هفته داشتند، این روز را انتخاب کردند و آن را جمعه نامیدند[۱۵]. در سبب نامیدن این روز به جمعه نیز گفته شده: در این روز آفرینش مخلوقات به پایان رسید و همه چیز جمع شد[۱۶]، مردم برای نماز جمع میشوند[۱۷] یا خداوند آفرینش آدم(ع) را به پایان رساند[۱۸]. در برخی روایات شیعی نیز آمده است که خداوند در میثاق، مخلوقاتش را در روز جمعه برای اقرار به ولایت پیامبر اکرم(ص) و جانشین ایشان جمع کرد و آن روز را جمعه نامید[۱۹]. روز جمعه نزد مسلمانان اهمیت بسیار بالایی دارد. در روایات و منابع اسلامی فضایل پرشماری برای آن ذکر شده است. این روز، عید[۲۰] و حتی برتر از عید قربان و عید فطر دانسته شده[۲۱] و از آن با عناوینی چون بهترین و عظیمترین روز[۲۲]، روز برگزیده الهی[۲۳] و سَرور روزها[۲۴] یاد شده است. فضایلی چون باز شدن درهای رحمت الهی[۲۵]، چند برابر شدن پاداش نیکیها، محو گناهان، بالا رفتن درجات، نزول جبرئیل(ع) به مسجد الحرام[۲۶] و فرشتگان مقرب به مساجد[۲۷] برای جمعه ذکر شده است. مستحبات فراوانی مانند غسل[۲۸]، قرائت قرآن[۲۹] یا سورههای خاصی از آن[۳۰]، درود فرستادن بر پیامبر اکرم(ص)[۳۱] و اهل بیت ایشان(ع)[۳۲]، دعا[۳۳] و صدقه[۳۴]
نام شصت و دومین سوره قرآن، جمعه است که در نهمین آیه آن به روز جمعه تصریح شده است: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوْمِ ٱلْجُمُعَةِ فَٱسْعَوْا۟ إِلَىٰ ذِكْرِ ٱللَّهِ وَذَرُوا۟ ٱلْبَيْعَ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌۭ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۳۵]. در این آیه به مؤمنان فرمان داده شده با شنیدن اذان[۳۶] نماز جمعه به سوی نماز بشتابند و خرید و فروش و هر آنچه را که مانع برگزاری نماز میشود ترک گویند[۳۷]؛ همچنین در روایتی، سفارش به برخی مستحبات روز جمعه و مقدمات نماز جمعه مانند غسل، نظافت، پوشیدن بهترین لباس و عطر زدن از مصادیق آیه دانسته شده است[۳۸]. در روایتی گفته شده که حکمت غسل و نظافت روز جمعه آن است که گاه برخی مسلمانان با تن آلوده در نماز حاضر میشدند که موجب آزردگی دیگران میشد[۳۹]. در آیه بعدی اجازه داده شده تا پس از نماز یا روز شنبه[۴۰] در زمین پراکنده شوند و در پی روزی باشند[۴۱] یا به اعمال نیکی مانند اطاعت الهی و دعا[۴۲]، عیادت بیماران، دیدار برادران[۴۳] و طلب دانش[۴۴] بپردازند. در آیه پایانی سوره نیز به این رخداد اشاره شده که مسلمانان در روز جمعهای هنگامی که رسول اکرم(ص) خطبههای نماز جمعه میخواند، وی را ترک کرده، درپی کاروانی تجاری رفتند[۴۵]. (نماز جمعه) گرچه در قرآن به جز سوره جمعه در جایی دیگر، از روز جمعه با صراحت نامی به میان نیامده است؛ ولی مفسران ذیل آیات متعددی، از این روز یاد کردهاند:
- در آیاتی آفرینش آسمانها و زمین در ۶ روز دانسته شده است[۴۶] و بر اساس آیهای، خداوند آفرینش آسمانها را در دو روز به پایان رساند.[۴۷] غالب مفسران در تفسیر این آیات، شروع آفرینش مخلوقات را روز یکشنبه و پایان آن را روز جمعه دانسته[۴۸] و معتقدند که آسمانها در روز پنجشنبه و جمعه آفریده شدند[۴۹] و در روز جمعه ستارگان، خورشید، ماه، فرشتگان و آدم(ع) آفریده شدند[۵۰]. بر اساس روایتی در روز چهارشنبه و پنجشنبه آسمانها و در روز جمعه، روزیهای اهل آسمانها آفریده شدند[۵۱]. برخی نیز در تفسیر آیه ﴿خُلِقَ ٱلْإِنسَـٰنُ مِنْ عَجَلٍۢ سَأُو۟رِيكُمْ ءَايَـٰتِى فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ﴾[۵۲] گفتهاند: خداوند، آدم(ع) را در پایان روز جمعه با سرعت آفرید تا آفرینش وی و دمیده شدن روح در او پیش از غروب جمعه به پایان رسد[۵۳]. از آنجا که این گونه روایات اشکالاتی دارند و از جمله با مسائل ثابت شده علمی مانند پدیدار شدن روز و شب از گردش زمین به دور خورشید و... مخالفاند، چندان قابل پذیرش به نظر نمیرسند.[۵۴] برخی نیز این ۶ روز را از روزهای آخرتی دانستهاند که مقدار هر روز آن برابر ۱۰۰۰ سال دنیاست.[۵۵]
- آدم(ع) پس از سرپیچی از فرمان الهی در بهشت[۵۶] با کلماتی به سوی خدا توبه کرد.[۵۷] بنابر قولی مقصود از این کلمات، انجام دادن ۱۰ عمل از جمله غسل روز جمعه است[۵۸].
- فرزندان یعقوب(ع) هنگامی که از ستم خویش به یوسف(ع) پشیمان شدند از پدر خواستند برای آنها آمرزش طلب کند.[۵۹] یعقوب(ع) به آنان وعده داد در آینده برایشان مغفرت بخواهد.[۶۰] گفته شده: یعقوب(ع) پاسخ این خواسته را به تأخیر انداخت تا در شب جمعه برای فرزندانش آمرزش بخواهد[۶۱].
- خداوند صید ماهی را در روز شنبه بر یهودیان حرام کرد. برخی ذیل آیه ۱۶۳ اعراف[۶۲] علت این تحریم را آن دانستهاند که خداوند به بنی اسرائیل مانند سایر امتها فرمان داده بود تا جمعه را تعظیم کرده، آن روز را عید قرار دهند؛ ولی آنان از دستور الهی سرپیچی کرده، روز شنبه را برگزیدند[۶۳]، بر همین اساس برخی مقصود از اختلاف در آیه ﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبْتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخْتَلَفُوا۟ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ فِيمَا كَانُوا۟ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾[۶۴] را مخالفت یهود با فرمان بزرگداشت جمعه دانستهاند[۶۵]، گرچه به اعتقاد برخی دیگر این قول مخالف سیاق آیه است[۶۶]. معنای یاد شده، در تفسیر اعتداء در آیه ﴿وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعْتَدَوْا۟ مِنكُمْ فِى ٱلسَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا۟ قِرَدَةً خَـٰسِـِٔينَ﴾[۶۷] نیز نقل شده است[۶۸]؛ همچنین درباره آیه ﴿...فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لِمَا ٱخْتَلَفُوا۟ فِيهِ مِنَ ٱلْحَقِّ بِإِذْنِهِۦ وَٱللَّهُ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍ﴾[۶۹] با تعمیم این امر به مسیحیان گفته شده است: معنای آیه[۷۰] یا یکی از مصادیق آن[۷۱] این است که یهودیان و مسیحیان درباره جمعه اختلاف ورزیدند؛ یهودیان روز شنبه و مسیحیان روز یکشنبه را برگزیدند؛ ولی خداوند، مؤمنانِ به پیامبر اکرم(ص) را هدایت کرده، جمعه را روز عبادت آنان قرار داد.
- در آیه ۱ فجر[۷۲] به فجر سوگند یاد شده که گفته میشود مقصود از فجر در این آیه، صبح روز جمعه است[۷۳].
- در آیه ۳ بروج[۷۴] سوگندی با تعبیر «وشاهِدٍ و مَشهود» آمده است. برخی مقصود از شاهد را روز جمعه دانسته[۷۵] و گفتهاند: جمعه نسبت به اعمالی که در این روز انجام میشود شاهد است[۷۶]. برخی نیز منظور از مشهود را روز جمعه دانسته[۷۷] و گفتهاند: فرشتگان شاهدان آناند[۷۸]. در مقابل، برخی این گونه اقوال را مخالف سیاق آیات دانسته و آیه را بر معنای دیگری حمل کردهاند[۷۹].
- برای بهشتیان نزد خداوند افزون بر آنچه خود میخواهند نعمتهای دیگری نیز مهیا شده است: ﴿لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌۭ﴾[۸۰] بر اساس روایتی در تفسیر «ولَدَینا مَزید» در هر جمعه نعمتهای بهشتیان ۷۰ برابر میشود[۸۱]. در روایت دیگری از تجلی خداوند برای بهشتیان در هر جمعه سخن به میان آمده است[۸۲]. این روز نزد فرشتگان «یوم المزید» نامیده میشود[۸۳]. برخی از مفسران وقوع اموری را نیز در روز جمعه دانستهاند؛ مانند وارد شدن آدم(ع) پس از آفرینش به بهشت[۸۴].[۸۵]، هبوط او به زمین[۸۶].[۸۷]، پذیرفته شدن توبه وی[۸۸]، رحلت او از دنیا[۸۹]، قرار گرفتن کشتی نوح(ع) بر کوه جودی پس از طوفان[۹۰]، شروع عذاب قوم عاد[۹۱]، نجات یافتن قوم یونس از عذاب[۹۲]، رؤیای یوسف(ع)[۹۳]، سخن گفتن خداوند با موسی[۹۴]، اعطای تورات به موسی(ع)[۹۵]، جنگ بدر[۹۶]، نزول آیه ۱۱ مجادله[۹۷] برای فراهم آوردن زمینه استفاده همگان از سخنان رسول اکرم(ص)[۹۸]، نخستین قنوت پیامبر اکرم(ص) در نماز، کامل شدن دین و ناامید شدن کافران[۹۹] و وقوع قیامت.[۱۰۰]
منابع
پانویس
- ↑ تاج العروس، ج ۵، ص۳۰۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۳۹۵، «جمع»؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۹.
- ↑ لغت نامه، ج ۵، ص۶۸۹۹؛ فرهنگ فارسی، ج ۱، ص۱۲۴۲؛ الرائد، ج ۱، ص۶۲۷، «جمعه».
- ↑ فرهنگ فارسی، ج ۱، ص۱۲۴۲؛ فرهنگ لاروس، ج ۱، ص۷۶۵، «جمعه».
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۴۶۵.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۶۱۲ - ۶۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۰؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۱۷.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۴۶۵.
- ↑ ﴿وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْمَنَّ وَٱلسَّلْوَىٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَـٰتِ مَا رَزَقْنَـٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾ «و ابر را سایهبان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا میداشتند» سوره بقره، آیه 57.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص۲۵۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۵ - ۲۲۶؛ تفسیر ثعالبی، ج ۱، ص۲۴۵.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۴۲؛ تفسیر جلالین، ص۱۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۲۷۱ - ۲۷۲.
- ↑ تاج العروس، ج ۱، ص۳۷۳؛ لسان العرب، ج ۱، ص۵۹۳، «عرب».
- ↑ تاج العروس، ج ۳، ص۲۴۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۲۹۷، «زهر»؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۶۹.
- ↑ تاج العروس، ج ۱، ص۲۰۶، «حرب».
- ↑ النهایه، ج ۵، ص۱۲۴؛ لسان العرب، ج ۲، ص۶۲۸، «نوح»؛ ج ۱۲، ص۵۰۶، «قوم»؛ تاج العروس، ج ۹، ص۳۷، «قوم».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۵۹۳؛ تاج العروس، ج ۱، ص۳۷۳، «عرب»؛ ج ۵، ص۳۰۶، «جمع».
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۹۷ - ۹۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص۲۶۸؛ ج ۱۰، ص۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۹۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۹۷؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۲۲۷؛ مفردات، ص۹۷، «جمع».
- ↑ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۲؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۱۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۲۲۷.
- ↑ تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۳۳۳؛ الکافی، ج ۳، ص۴۱۵؛ الصافی، ج ۵، ص۱۷۴.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۱۸؛ الکافی، ج ۱، ص۴۸۰؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص۱۲۲.
- ↑ الخصال، ص۳۱۶؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۳۴۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۱۶.
- ↑ صحیح ابن خزیمه، ج ۳، ص۱۱۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۲۳۶؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۱۶.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۱۳؛ جامعالبیان، ج ۱۰، ص۱۶۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۶۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۷؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۴۹؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۱۸۶.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۱۴.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۳، ص۱۳۱؛ کنزالعمال، ج ۸، ص۳۷۷.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۱۳؛ جمال الاسبوع، ص۱۴۸؛ اثنا عشر رساله، ج ۸، ص۴۹.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۱۷؛ غنائم الایام، ج ۲، ص۵۴؛ العروة الوثقی، ج ۱، ص۴۵۵.
- ↑ التبیان فی آداب حملة القرآن، ص۱۷۶.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۲۷۶؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۲۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۲۵.
- ↑ سنن الدارمی، ج ۱، ص۳۶۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۲۲؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۲۱۹.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۱۶؛ ثواب الاعمال، ص۳۸؛ جمال الاسبوع، ص۱۲۳.
- ↑ صحیفه سجادیه، دعای ۴۶، ۴۸.
- ↑ تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۸۷؛ ثواب الاعمال، ص۱۸۵.
- ↑ «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه 9.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۷۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۳؛ فقهالقرآن، ج ۱، ص۱۳۴؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۷۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۷؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۱۳۲؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۳۲۶.
- ↑ سنن نسائی، ج ۳، ص۹۴؛ اللمع، ص۳۵.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۷؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۱۳۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۱۳۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۷۴.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص۹؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۱۳۵ - ۱۳۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۲۲۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۸، ص۱۳۱؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۲۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۰۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۵.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۴۸۴؛ اسباب النزول، ص۲۸۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۵.
- ↑ فرقان ۵۹؛ اعراف ۵۴؛ یونس ۳؛ هود ۷؛ سجده ۳۲، ۴؛ ق ۳۸؛ حدید ۴.
- ↑ ﴿فَقَضَىٰهُنَّ سَبْعَ سَمَـٰوَاتٍۢ فِى يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِى كُلِّ سَمَآءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنْيَا بِمَصَـٰبِيحَ وَحِفْظًۭا ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ ٱلْعَزِيزِ ٱلْعَلِيمِ﴾ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصّلت، آیه 12.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص۲۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۸۶؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۴، ص۱۲۵؛ التبیان، ج ۹، ص۱۱۲؛ معانیالقرآن، ج ۶، ص۲۴۵.
- ↑ جامعالبیان، ج ۲۴، ص۱۱۸ ـ ۱۱۹؛ التبیان، ج ۹، ص۱۰۸؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص۹.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص۱۴۵؛ الصافی، ج ۲، ص۲۰۳؛ نورالثقلین، ج ۴، ص۲۵.
- ↑ «آدمی را از شتاب آفریدهاند، به زودی نشانههای خود را به شما نشان خواهم داد بنابراین از من شتاب مخواهید» سوره انبیاء، آیه 37.
- ↑ جامعالبیان، ج ۱۷، ص۳۷؛ التبیان، ج ۷، ص۲۴۸؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۲۴۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص۳۷۲.
- ↑ ﴿وَنَزَعْنَا مَا فِى صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٍۢ مُّتَقَـٰبِلِينَ﴾ «و آنچه کینه است از دل آنان میزداییم و برادروار بر اورنگهایی روبهرو مینشینند» سوره حجّ، آیه 47.
- ↑ ﴿فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ ٱلْجَنَّةِ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ﴾ «آنگاه، (هر دو) از آن خوردند و شرمگاههاشان بر آنان نمایان شد و آغاز کردند به نهادن برگ (درختان) بهشت بر خودشان و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه 121.
- ↑ ﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَـٰتٍۢ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ﴾ «آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه 37.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۷۳۱؛ زادالمسیر، ج ۱، ص۱۲۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۷۰.
- ↑ ﴿قَالُوا۟ يَـٰٓأَبَانَا ٱسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَـٰطِـِٔينَ﴾ «گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه 97.
- ↑ ﴿قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّىٓ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ﴾ «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره یوسف، آیه 98.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۱۹۶؛ جامع البیان، ج ۱۳، ص۸۵؛ التبیان، ج ۶، ص۱۹۵.
- ↑ ﴿وَسْـَٔلْهُمْ عَنِ ٱلْقَرْيَةِ ٱلَّتِى كَانَتْ حَاضِرَةَ ٱلْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِى ٱلسَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًۭا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا۟ يَفْسُقُونَ﴾ «و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم» سوره اعراف، آیه 163.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۴۴؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۳۸۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۷.
- ↑ «(احکام روز) شنبه تنها برای آنان که در آن اختلاف میورزیدند مقرّر شد و به راستی پروردگارت روز رستخیز در آنچه در آن اختلاف میورزیدند میان آنان داوری میکند» سوره نحل، آیه 124.
- ↑ التبیان، ج ۶، ص۴۳۸؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۲۰۹؛ زادالمسیر، ج ۴، ص۳۶۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص۳۶۹ ـ ۳۷۱.
- ↑ «و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه 65.
- ↑ جامعالبیان، ج ۱، ص۴۶۹؛تفسیرثعالبی، ج ۱، ص۲۵۵.
- ↑ «آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه 213.
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص۴۶۰؛ زادالمسیر، ج ۱، ص۲۰۹؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۲۱۴.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۲۵۷؛ معانی القرآن، ج ۱، ص۱۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۲.
- ↑ ﴿وَٱلْفَجْرِ﴾ «سوگند به سپیدهدم،» سوره فجر، آیه 1.
- ↑ روح المعانی، ج ۳۰، ص۲۱۵؛ التسهیل، ج ۴، ص۱۹۶؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۷۹.
- ↑ ﴿وَشَاهِدٍۢ وَمَشْهُودٍۢ﴾ «و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه 3.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۴۱۳؛ التبیان، ج ۱۰، ص۳۱۶؛ تفسیر مجاهد، ج ۲، ص۷۴۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۱۵؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۲۸۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص۱۱۵؛ الکشاف، ج ۴، ص۷۲۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص۱۱۵؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۴۱۵.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص۲۵۰.
- ↑ «در آن است آنچه بخواهند و نزد ما، بیشتر (نیز) هست» سوره ق، آیه 35.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۶۹؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۱۱۵ - ۱۱۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۶، ص۲۲۵؛ زادالمسیر، ج ۷، ص۱۹۹؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۱۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۶، ص۲۲۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۴۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۱۰۸.
- ↑ سنن الترمذی، ج ۱، ص۳۰۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۳۹۰؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۴۸.
- ↑ ﴿وَقُلْنَا يَـٰٓـَٔادَمُ ٱسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ ٱلْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّـٰلِمِينَ﴾ «و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید» سوره بقره، آیه 35.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۳۴۴ - ۳۴۵؛ الخصال، ص۳۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۴۸.
- ↑ ﴿فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّيْطَـٰنُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا ٱهْبِطُوا۟ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّۭ وَلَكُمْ فِى ٱلْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّۭ وَمَتَـٰعٌ إِلَىٰ حِينٍۢ﴾ «شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره بقره، آیه 36.
- ↑ ﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَـٰتٍۢ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ﴾ «آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه 37.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۳۴۵؛ الخصال، ص۳۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۴۸.
- ↑ ﴿وَقِيلَ يَـٰٓأَرْضُ ٱبْلَعِى مَآءَكِ وَيَـٰسَمَآءُ أَقْلِعِى وَغِيضَ ٱلْمَآءُ وَقُضِىَ ٱلْأَمْرُ وَٱسْتَوَتْ عَلَى ٱلْجُودِىِّ وَقِيلَ بُعْدًۭا لِّلْقَوْمِ ٱلظَّـٰلِمِينَ﴾ «و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه 44.
- ↑ ﴿سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍۢ وَثَمَـٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًۭا فَتَرَى ٱلْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَىٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍۢ﴾ «که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز)ها بر زمین افتاده میدیدی، گویی تنههای خرمابنهایی فرو افتادهاند» سوره حاقّه، آیه 7.
- ↑ ﴿فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ ءَامَنَتْ فَنَفَعَهَآ إِيمَـٰنُهَآ إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُوا۟ كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ ٱلْخِزْىِ فِى ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَمَتَّعْنَـٰهُمْ إِلَىٰ حِينٍۢ﴾ «پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهرهمند ساختیم» سوره یونس، آیه 98.
- ↑ ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَـٰٓأَبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًۭا وَٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَـٰجِدِينَ﴾ «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه 4.
- ↑ ﴿وَنَـٰدَيْنَـٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَـٰهُ نَجِيًّۭا﴾ «و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه 52.
- ↑ ﴿إِنَّآ أَنزَلْنَا ٱلتَّوْرَىٰةَ فِيهَا هُدًۭى وَنُورٌۭ يَحْكُمُ بِهَا ٱلنَّبِيُّونَ ٱلَّذِينَ أَسْلَمُوا۟ لِلَّذِينَ هَادُوا۟ وَٱلرَّبَّـٰنِيُّونَ وَٱلْأَحْبَارُ بِمَا ٱسْتُحْفِظُوا۟ مِن كِتَـٰبِ ٱللَّهِ وَكَانُوا۟ عَلَيْهِ شُهَدَآءَ فَلَا تَخْشَوُا۟ ٱلنَّاسَ وَٱخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا۟ بِـَٔايَـٰتِى ثَمَنًۭا قَلِيلًۭا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْكَـٰفِرُونَ﴾ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه 44.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدْرٍۢ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌۭ فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ «و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آلعمران، آیه 123.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا۟ فِى ٱلْمَجَـٰلِسِ فَٱفْسَحُوا۟ يَفْسَحِ ٱللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ ٱنشُزُوا۟ فَٱنشُزُوا۟ يَرْفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنكُمْ وَٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْعِلْمَ دَرَجَـٰتٍۢ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌۭ﴾ «ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه 11.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۴۱۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۳۴۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص۲۶۷.
- ↑ ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ ٱلْمَيْتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحْمُ ٱلْخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلْمُنْخَنِقَةُ وَٱلْمَوْقُوذَةُ وَٱلْمُتَرَدِّيَةُ وَٱلنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا۟ بِٱلْأَزْلَـٰمِ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ٱلْيَوْمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَٱخْشَوْنِ ٱلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلْإِسْلَـٰمَ دِينًۭا فَمَنِ ٱضْطُرَّ فِى مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍۢ لِّإِثْمٍۢ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌۭ رَّحِيمٌۭ﴾ «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیمخور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کردهاید- و آنچه بر روی سنگهای مقدّس (برای بتها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بختآزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بیآنکه گراینده به گناه باشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه 3.
- ↑ جمالی، احمد، مقاله «جمعه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۱۳.