ابوقتاده انصاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از حارث بن ربعی بن بلدمة)
ابوقتاده انصاری
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملأبو قتادة حارث بن ربعی بن بلدمة بن خناس بن سنان بن عبید انصاری
جنسیتمرد
کنیهابو قتاده
لقبحارث بن ربعی سلمی
از قبیلهخزرج
پدرربعی بن بلدمة انصاری
محل زندگیمدینه
درگذشت۳۸ هجری
محل آرامگاهمدینه یا کوفه
از اصحاب
حضور در جنگ
علت شهرتاز سواران رشید لشکر پیامبر

مقدمه

ابوقتاده انصاری اسم او، حارث و به قولی نعمان یا عمرو است، فرزند ربعی بن بلدمة انصاری و مشهور به کنیه‌اش ابو قتاده. او از قبیله خزرج و مادرش کبشه دختر مطهر بن حرام نام داشت. ابو قتاده در زمره اصحاب رسول خدا (ص) و از شجاعان و دلاوران کم‌نظیر و افاضل یاران آن حضرت به شمار می‌آید که به «فارس رسول الله (ص)» (یعنی یکه سوار پیامبر) معروف بود.

مؤرخان معتقدند: ابو قتاده در تمامی غزوه‌ها و جنگ‌های صدر اسلام همراه پیامبر خدا (ص) بوده است، لکن درباره حضور وی در بدر بر یک نظر واحد نیستند، لذا برخی او را از بدریون می‌دانند و جمعی بر این عقیده‌اند که او در جنگ احد به بعد حضور داشته است[۱].[۲]

ابو قتاده یار همیشگی علی (ع)

ابو قتاده از یاران مخلص و با وفای امیرالمؤمنین (ع) به شمار می‌آید، او در تمامی جنگ‌های زمان خلافت آن حضرت حضور داشته و در جمل و صفین و نهروان ملازم رکاب امام (ع) بود[۳].

امیرالمؤمنین (ع) هنگامی که به خلافت رسید، خالد بن عاصی بن هاشم بن مغیره مخزومی را که از سوی عثمان والی مکه بود، عزل کرد و ابوقتاده انصاری را بر آن شهر گماشت ولی پس از مدتی ابو قتاده را نیز از ولایت مکه برکنار نموده[۴] و قثم فرزند عباس را به جای او منصوب کرد و قثم تا زمانی که امیرالمؤمنین (ع) به شهادت رسید در مکه ولایت و حکومت داشت[۵].[۶]

حضور در جنگ نهروان و عزیمت به مدینه

امیرالمؤمنین (ع) در جنگ خوارج (پس از آنکه از هدایت آنها مأیوس شد) سپاه خود را آرایش داد و فرماندهی میمنه را به حجر بن عدی و میسره را به شبث بن ربعی یا معقل بن قیس ریاحی و سواره‌نظام را به ابو ایوب انصاری و پیاده نظام را به ابوقتاده انصاری سپرد. در این نبرد که هفتصد یا هشتصد تن از صحابی رسول الله (ص) از مدینه در رکاب امیر المؤمنین (ع) حضور داشتند، فرماندهی آنان را به قیس بن سعد بن عباده واگذار نمود و خود حضرت هم در قلب لشکر قرار گرفت[۷].

خطیب بغدادی نقل می‌کند: هنگامی که امیرالمؤمنین علی (ع) از جنگ با نهروانیان فارغ شد، ابوقتاده انصاری با شصت یا هفتاد نفر از اصحاب انصار رسول خدا (ص) به مدینه مراجعت نمود و ابتدا به دیدار عایشه شتافت و آن دو گفت وگوهای زیادی درباره حضرت علی (ع) و اقدامات او و سخنان رسول خدا (ص) درباره علی (ع) داشتند. در پایان عایشه گفت: ای ابو قتاده، نباید چیزی مانع این شود که من حقی درباره علی بن ابی طالب می‌دانم، نگویم و آن حق این است که: از رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: «امت من به دو گروه تقسیم می‌شوند: یکی از این دو گروه سرهای خود را می‌تراشند و سبیل‌های خود را کوتاه می‌کنند، قرآن می‌خوانند اما قرآن از گلوی آنها تجاوز نمی‌کند، این گروه را کسی می‌کشد که نزد من و نزد خداوند محبوب است»[۸].

چون عایشه اقرار به حق کرد و علی (ع) و یارانش را که کشندگان خوارج بودند، محبوب‌ترین افراد نزد خدا و رسول او اعلام کرد، ابو قتاده گفت: ای عایشه، آیا با اینکه تو این حقیقت را می‌دانی؟! پس چرا با علی (ع) چنین کردی؟! (و جنگ جمل را بپا داشتی؟) عایشه از جواب طفره رفت و چنین گفت: ای ابو قتاده، برای امر خدا، اندازه و مقدار معینی است و برای این اندازه اسباب و وسایلی است...[۹].[۱۰]

وفات ابو قتاده

ابو قتاده در سال ۳۸ یا ۴۰ هجری در کوفه و در زمان خلافت امیرالمؤمنین (ع) درگذشت. حضرت بر جنازه او نماز گزارد و بر او شش یا هفت بار تکبیر گفت. و قول دیگری هم در وفات او آمده که: وی در سال ۵۴ هجری در مدینه از دنیا رفت و سن او در آن زمان ۷۰ یا ۷۲ سال بوده است[۱۱].[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: الاصابه، ج۷، ص۳۲۷؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۷۴ و تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۱.
  2. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰.
  3. اسد الغابه، ج۵، ص۲۷۵؛ الاصابه، ج۷، ص۳۲۹ و رجال طوسی، ص۶۳.
  4. ظاهرا علت برکناری ابوقتاده از ولایت مکه، جهت فراخوانی او به همراهی با حضرت در جنگ جمل، صفین و نهروان بوده است.
  5. شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۱۴۰.
  6. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۲۰.
  7. شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۸۵ و شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۲.
  8. «تفترق أمتی علی فرقتین، تمرق بینهما فرقة محقون رؤسهم محقون شواربهم... یقرأون القرآن لا یتجاوز تراقیهم، یقتلهم أحبهم إلی و أحبهم إلی الله تعالی»
  9. تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۶۰-۱۵۹.
  10. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۲.
  11. ر. ک: اسد الغابه، ج۵، ص۲۷۵ و الاصابه، ج۷، ص۳۲۹؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۶۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۹۲ و ۹۰ و تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۲۹.
  12. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۲۲.