دفاع الهی
انواع دفاع الهی در برابر تهدیدات
دفاع در مادّه اصلیاش «دفْع» به معنای دور نمودن چیزی است. اگر با کلمه «اِلی» متعدّی شود به معنای رساندن و پرداختن است و در صورتی که با کلمه «عن» متعدّی شود به معنای حمایت است.[۱]
دفاع در اصطلاح فقه اسلامی، تکلیفی است برای پیشگیری از آسیبهایی که اساس اسلام را تهدید میکند و یا جان و مال و آبروی انسان را هدف قرار میدهد.[۲] در اصطلاح حقوقی نیز دفاع، جوابی است که اصحاب دعوی به یکدیگر میدهند، که به معنای اعم؛ یعنی شامل ایرادات هم میمی شود که در لایحه طرف مقابل است.[۳]
البته در آیات قرآنی برای بیان مفاهیم پیش گفته تنها واژه دفع و مشتقات آن به کار نرفته است، بلکه خدا از واژههای دیگری چون «حصن»، «سد» و «صرف» و مشتقات آنها نیز استفاده کرده است. باید توجه داشت که دفع به معنای پیشگیری است، در حالی رفع به معنای درمان است؛ به این معنا که مدافع با عمل خویش اجازه نمیدهد تا تهدید به فعلیت برسد، در حالی در رافع با عمل خویش تلاش میکند تا تهدید فعلی را بردارد و مشکلات را برطرف کند و به چاره جویی و درمان بحران بپردازد.
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، خدا از طریق اسباب و روشهای گوناگون به دفع تهدیداتی میپردازد که جان، مال، عرض، عقیده، اماکن دینی و امور دیگر مؤمنان را به خطر میافکند. این دفاع الهی از مؤمنان امری دایمی و همیشگی است[۴]؛ زیرا فعل مضارع «یدافع» دلالت بر دوام و استمرار این سنت الهی است. البته باید توجه داشت که همان طوری که دفاع از سوی خدا در حق برخی از افراد بشر از جمله مؤمنان انجام میشود، خدا در فطرت هر انسانی دفاع را قرار داده و انسان به طور فطری گرایش به دفاع از خود و حریمهای خویش دارد[۵] از نظر قرآن، مراد از «دفع اللّه» در آیه ۴۰ سوره حج، همان سنّت فطری است که در وجود همه انسانها از سوی خداوند قرار داده شده است.[۶]
۱. دفاع از عرض مؤمنان: آیات بسیاری را در قرآن میتوان شناسایی کرد که اهتمام خداوند، به دفاع از آبروی مؤمنان است.[۷] البته ازنظر قرآن، هر چند که خدا مدافع حریم حرمتهای مؤمنان است؛ چنان که خدا از حرمت و آبروی حضرت مریم(س) دفاع کرد[۸]، ولی مؤمنان نیز میبایست از مواضع تهمت خود را حفظ کرده و برای دفاع از آبرو و عرض خویش تلاش کنند؛ چنان که حضرت یوسف(ع)[۹] و نیز حضرت لوط(ع)[۱۰] برای دفاع از عرض خویش و خانواده این گونه عمل کردند. برهمین اساس، شخص میتواند برای دفاع از عرض و آبروی خویش به دیگران متوسل شده[۱۱] و به تبرئه خود بپردازد[۱۲] و حتی گناه دیگران در حق خویش را افشا کند[۱۳]؛ زیرا دفاع از آبرو تا جایی ارزشمند است که نه تنها مال بلکه گاه باید انسان جانش را برای آن بگذارد. مولی الموحدین امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مِنَ النُبلِ أن يبذُلَ الرّجُلُ مالَهُ و يَصونَ عِرضَهُ»؛ کسی که برای حفظ آبرو وحیثیت خود از مال و منالش میگذرد نشانه اصالت و بزرگواری اوست.[۱۴]
همچنین امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إنّ أفضَل الِفعالِ صِيانَةُ العِرض بِالمالِ»؛ افضل اعمال انسان در آنست که مال و داراییاش را سپر حیثیّت و آبروی خود قرار دهد.[۱۵] امام حسین(ع) نیز میفرماید: «اِنَّ خَيرَ مالِكَ ما وَقَيتَ بِهٍ عِرضَكَ»؛ بهترین مال و دارایی تو آن است که در راه حفظ آبرو و حیثیت خود به کار بری.[۱۶] از نظر آموزههای وحیانی اسلام، همان طوری که دفاع از جان و مال و عرض خود لازم است[۱۷]، دفاع از عرض و آبروی دیگران نیز اهمیت دارد؛ چنان که امام صادق(ع) میفرماید: «منَ رَدَّ عَن عِرضِ اَخيهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّه»؛ کسی که آبروی برادر مسلمان خود را حفظ کند، البتّه و مسلماً بهشت جایگاه او خواهد بود.[۱۸] از همین روست که خدا در قرآن مسلمانان را موظف میکند تا به دفاع از آبروی محمّد(ص)در برابر توطئه افک بپردازند.[۱۹] البته بر پیامبران نیز تا از پیروان خویش دفاع کنند؛ زیرا این دفاع دو سویه و متقابل است.[۲۰]
۲. دفاع از حریم خانه و خانواده: از نظر آموزههای وحیانی قرآن، خدا به دفاع از مؤمنان نسبت به هر خیانتکار و کفور و ناسپاسی وعده داده و هماره این گونه عمل میکند.[۲۱] خدا همان طوری که خوداین گونه عمل میکند، ازمؤمنان نیزمی خواهد تا در برابر خیانتکاران وافرادی که به حریم خانواده و خانه تعرض دارند، بیایستند و از آن دفاع کنند.[۲۲] در همین ارتباط حفظ حرمت مهمان و دفاع از آن در برابر تجاوز دیگران، تکلیفی برعهده میزبان است که خدا به آن اشاره میکند.[۲۳] همچنین خدا دفاع از سرزمین و میهن در برابر اشغالگری را وظیفه خود و مؤمنان دانسته است.[۲۴] ساخت سد دفاعی برای ایجاد امنیت و جلوگیری از تعرض دشمنان از شیوههایی است که مؤمنان میبایست برای دفاع از خود و مظلومان و مستضعفان در پیش گیرند.[۲۵]
۳. دفاع از اماکن دینی: خدا همان طوری که جان و مال و عرض و عقیده مؤمنان محافظت میکند، همچنین به دفاع از اماکن دینی میپردازد و کسانی را که به دفاع میپردازند را یاری و نصرت میرساند تا به هدف خویش برسند و کسی اماکن دینی را نابود نکند؛ البته چنان که گفته شد، مؤمنان میبایست خود در این امر به عنوان اسباب الهی وارد شوند تا خدا به امداد غیبی آنان را یاری و نصرت رساند و پیروز میدان نبرد کند.[۲۶] در حقیقت خدا به صراحت میفرماید که سنت الهی در دفاع بر این است که از اسباب بهره گیرد؛ چراکه اگر خدا وارد میدان دفاع نمیشد، هرگز امنیتی برای اماکن دینی نبود و بقای این اماکن به سبب سنت الهی در دفاع از آن است؛ هر چند که این امر از طریق اسباب از جمله دفاع از طریق مردم است: ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۲۷]
۴. دفاع از مظلوم: از نظر قرآن، خدا مهمترین و اصلیترین مدافع در هر چیزی و نسبت به هر کسی است. از نظر قرآن، دفاع الهی از مظلوم یکی از مهمترین سنتهای الهی است. البته خدا میفرماید که مظلوم میبایست خود گامی بردارد و درحقیقت «منظلم» و ظلم پذیر نباشد، آنگاه است که خدا به عنوان مدافع وارد میشود؛ چنان که خدا به صراحت میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ * أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾[۲۸] امیرمؤمنان امام علی(ع) میفرماید: «يا بُنَي اياك وَظُلمَ مَنْ لا يجِدُ عَلَيك ناصِراً الّا اللَّهَ»؛ فرزندم، بپرهیز از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد.[۲۹] رسول مکرم اسلام(ص) در همین باره فرموده که خدا میفرماید: «اشْتَدَّ غَضَبي عَلي مَنْ ظَلَمَ مَنْ لايجِدُ ناصِراً غَيري»؛ خشم من شدید است بر آنکه ستم نماید بر کسی که جز من فریادرسی ندارد.[۳۰] رسول اللَّه(ص) میفرماید: «اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَانِّها تَصْعَدُ الي السَّماءِ كانَّها شَرارَةٌ»؛ از نفرین مظلوم بترس که آن همانند پاره ای آتش به سوی آسمان میرود.[۳۱] همچنین از حضرت امیر(ع) پرسیدند: فاصله بین آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: «بَينَ السَّماءِ وَالارْضِ مَدُّ الْبَصَرِ وَدَعْوَةُ الْمَظْلُومِ»؛ بین آسمان و زمین، تنها گشودن چشمی و نفرین مظلومی فاصله است.[۳۲] رسول اللَّه(ص) میفرماید: «اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ وَانْ كانَ كافِراً فَانَّهُ لَيسَ دُوَنَهُ حِجابٌ»؛ از نفرین مظلوم هر چند کافر باشد بترس زیرا که برای استجابت آن حجابی نیست.[۳۳] امام علی(ع) نیز میفرماید: «انْفَذُ السِّهامِ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ»؛ نافذترین تیرها، نفرین مظلوم است.[۳۴] از نظر قرآن هر کسی با هر وسیله و زبانی و ابزاری میبایست به دفاع از مظلوم بپردازد و او را تنها نگذارد؛ دفاع فکری و فرهنگی و اجتماعی و نظامی همگی امری لازم که مؤمنان میبایست در قبال مظلومان داشته باشند.[۳۵] از نظر قرآن، گاه خدا برای دفاع از مظلوم، قوانینی را وضع میکند تا مظلوم با بهرهگیری از آن حق خود یا دیگری را بگیرد؛ چنان که اولیای مقتول به عنوان اولیای مظلوم ازچنین حقی برای قصاص یا دیه برخوردار هستند.[۳۶]دفاع شاعران از مظلومان در جهاد فرهنگی یکی دیگر از مصادیق دفاع است[۳۷]؛ زیرا مقصود از قید ﴿وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا﴾ دفاع شاعران مؤمن از پیامبر(ص)، اسلام و مسلمانان با ردّ اشعار هجوی شاعران جاهلی میباشد.[۳۸]
۵. پیامبران و امامان: خدا از پیامبران و امامان معصوم(ع) به عنوان فرستادگان و اولیای خویش دفاع میکند. این دفاع در قالب اشکال گوناگون چون معجزه، نصرت و یاری، پیروزی، صیانت از جان و مال و عرض آنان انجام میشود که آیات بسیاری در این باره وارد شده است.[۳۹] البته از نظر قرآن، مؤمنان نیز میبایست به این امر اقدام کنند؛ چنان که مؤمن آل فرعون به دفاع از حضرت موسی(ع) و حبیب نجار به دفاع از رسولان انطاکیه پرداختند.[۴۰] بر اساس آموزههای وحیانی قرآن، آمادگی برای دفاع از ائمّه(ع)، وظیفه مؤمنان است[۴۱]؛ زیرا امام صادق(ع) در معنای «رابطوا» فرموده اند: رباط ادنی ما هستیم، پس هر کس در دفاع از ما جهاد کند، از پیامبر(ص) دفاع کرده است.[۴۲] دفاع از حق: خدا از حق دفاع میکند و از مردم نیز میخواهد تا به دفاع از حق بپردازند. البته برای دفاع از حق اموری لازم است که از جمله آنها لزوم بهکارگیری بهترین روشها است.[۴۳] همچنین از نظر قرآن، قیام برای خدا و دفاع از حق، نیازمند قدرت روحی و قلبی نیرومند است که مؤمنان میبایست آن را در خود با ایمان و توکل ایجاد کنند.[۴۴]
۶. دفاع از مستضعفان: از مواردی که خدا به دفاع از افراد اقدام میکند، دفاع از مستضعفان همانند مظلومان است. در این امر نیز تنها عنوان مستضعف موجب میشود تا خدا به دفاع از آنان بپردازد و کاری به دین او ندارد؛ از همین رو، کافران مستضعف و نیز مظلوم ازسوی خدا مورد دفاع قرار میگیرند. پس همان طوری که خدا پاسخ مضطر حتی کافر را میدهد به دفاع از مظلوم و مستضعف میپردازد؛ البته شرایط برای مؤمنان بهتر است؛ زیرا این دفاع همراه بهبود اوضاع برای آنان نیزخواهد بود و نعمتهایی را نیز به مؤمنان مستضعف و مظلوم میدهد.[۴۵] البته در این امر همانند دفاع از مظلوم خدا خواهان آن است که مؤمنان نیز به دفاع از مظلومان ومستضعفان بپردازند و به این کار به عنوان یک واجب شرعی و دینی اقدام کنند.[۴۶].[۴۷]
منابع
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۳۱۶، «دفع»
- ↑ تحریرالوسیله، امام خمینی، ج ۱، ص۴۸۵
- ↑ ترمینولوژی حقوق، جعفری لنگرودی، ص۳۰۳، «دفاع»
- ↑ ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴾ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد» سوره حج، آیه ۳۸.
- ↑ بقره، آیات ۲۶۴ و۲۶۵؛ حج، آیه ۴۰
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص۳۸۵
- ↑ نساء، آیات ۱۵و ۱۱۲؛ نور، آیات ۱۱ و ۱۵ و ۱۹ و ۲۱ و ۲۳؛ حجرات، آیات ۱۱ و ۱۲
- ↑ نساء، آیه ۱۲۵؛ مریم، آیه ۷۵
- ↑ یوسف، آیات ۲۶ و۵۰ و ۵۱
- ↑ هود، آیه ۷۸؛ حجر، آیات ۶۸ و ۶۹
- ↑ مریم، آیات ۲۸ و۲۹
- ↑ ﴿قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِينَ﴾ «گفتند: سوگند به خداوند که شما میدانید ما نیامدهایم تا در این سرزمین تبهکاری کنیم و ما دزد نیستیم» سوره یوسف، آیه ۷۳.
- ↑ ﴿قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴾ «(یوسف) گفت: او بود که از من، کام میخواست و گواهی از کسان آن زن گواهی داد: اگر پیراهن وی از پیش دریده است زن راست میگوید و مرد از دروغگویان است» سوره یوسف، آیه ۲۶.
- ↑ فهرست غرر الحکم، ص٢۴٢
- ↑ وسائل الشیعه، ج ١۵، ص٢۶٢
- ↑ بحارالانوار، ج ۴۴، ص١٨٩
- ↑ مستدرک وسایل الشیعه، نوری، ج ٩، ص٢٣٩
- ↑ ثوابالاعمال، ص٣٢۴
- ↑ نور، آیات ۱۱ و ۱۲
- ↑ قصص، آیات ۱۵ و ۱۹
- ↑ حج، آیه ۳۸
- ↑ بقره، آیه ۲۶۴
- ↑ حجر، آیه ۶۸؛ هود، آیه ۷۸؛ عنکبوت، آیه ۳۳
- ↑ بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیات ۳۹ و۴۰
- ↑ کهف، آیات ۹۴ و ۹۵
- ↑ حج، آیه ۴۰
- ↑ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد * به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۸-۳۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۷۵، ص۳۰۸؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص۳۳۹
- ↑ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص۳۴۱
- ↑ کنز العمال، حدیث شماره ۷۶۰۱
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۰، ص۸۸
- ↑ کنز العمال، حدیث ۷۶۰۲
- ↑ غرر الحکم، شماره حدیث ۲۹۷۹؛ میزان الحکمه با ترجمه فارسی، ج ۶، ص۵۶۱
- ↑ نساء، آیه ۷۵
- ↑ اسراء، آیه ۳۲
- ↑ شعراء، آیه ۲۲۷
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص۳۶۲
- ↑ بقره، آیه ۱۰۲؛ آل عمران، آیه ۵۵؛ احزاب، آیه ۳۷ تا ۴۰؛ توبه، آیه ۶۱
- ↑ غافر، آیات ۲۸ و ۲۹؛ یس، آیات ۲۰ تا ۲۴؛ مجمع البیان، ج ۷ ـ ۸، ص۶۵۵
- ↑ آل عمران، آیه ۲۰۰
- ↑ تفسیر عیّاشی، ج ۱، ص۲۱۲، ح ۱۷۹
- ↑ مؤمنون، آیه ۹۶
- ↑ کهف، آیه ۱۴
- ↑ قصص، آیات ۴ تا ۶
- ↑ نساء، آیه ۷۵
- ↑ منصوری، خلیل، دفاع خدا از مؤمنان از نظر قرآن.