روزه در تربیت اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

سن آموزش روزه‌داری

با توجه به اینکه کودکان در سال‌های اولیه زندگی توانایی روزه‌داری را ندارند، این پرسش مطرح می‌شود که آموزش روزه‌داری باید از چه سنی آغاز شود. بررسی سیره معصومان(ع) نشان می‌دهد که آنان آموزش روزه‌داری کودکان خود را پیش از آنکه به سن تکلیف برسند، آغاز می‌کردند و به شیعیان نیز چنین سفارش می‌نمودند. در روایتی از امام صادق(ع) می‌‌خوانیم: ما کودکانمان را در هفت سالگی به روزه گرفتن، به اندازه‌ای که توان دارند، تا نصف روز، بیشتر یا کمتر، دستور می‌دهیم.... شما کودکانتان را در نُه سالگی به روزه گرفتن، به هر اندازه که می‌‌توانند. امر کنید... [۱].

براساس این سیره، معصومان(ع) آموزش روزه به فرزندان خود را از هفت سالگی شروع می‌‌کردند، ولی به شیعیان دستور می‌دادند از نه سالگی این کار را شروع کنند. علت این تفاوت چیست؟ در پاسخ به این سؤال، دو مطلب قابل طرح است: نخست اینکه در باب سن شروع آموزش روزه‌داری، هفت و نه سالگی موضوعیت ندارند، بلکه معیار اصلی شروع آموزش روزه‌داری این است که کودک توانایی نسبی روزه‌داری را به دست آورده باشد. از آنجا که میان کودکان بر حسب نژاد و زمان و مکان تفاوت‌هایی در سن کسب این توانایی وجود دارد، امام(ع) دستور داده است شیعیان آموزش روزه به فرزندان خود را از نه سالگی آغاز کنند. مؤید این مطلب روایتی است از امام صادق(ع) که، «هرگاه کودک توانایی روزه را به دست آورد، روزه بر او واجب می‌شود»[۲]. و شیخ طوسی در ذیل این روایت می‌‌فرماید: مراد از وجوب در این روایت وجوب فقهی نیست، بلکه مراد از آن، وجوب آموزش روزه به فرزند است[۳].

دوم اینکه این تفاوت از باب سهل‌گیری است؛ بدین معنا که امام(ع) برای تسهیل در انجام این وظیفه به شیعیان دستور داده است که آموزش روزه را از نه سالگی شروع کنند؛ چراکه کودکان در این سن، توانایی بیشتری برای روزه‌داری کسب کرده‌اند و در نتیجه آموزش‌های والدین را آسان‌تر قبول می‌کنند[۴].

اصول آموزش روزه‌داری

تسهیل و تدریج

روزه دو ویژگی دارد که آن را از نماز متمایز می‌کند: نخست آنکه زمان روزه‌دار بودن، یک ماه در سال است؛ در حالی که نماز عبادتی است که در هر شبانه روز پنج بار تکرار می‌شود. به همین سبب، فرصت برای تمرین و تکرار روزه در مقایسه با نماز محدودتر است و لازم است آموزش روزه فرآیندی تدریجی داشته باشد. دوم آنکه روزه‌داری نیاز به توانایی جسمانی خاصی دارد در حالی که برای انجام نماز توانایی جسمانی ویژه‌ای نیاز نیست. به همین سبب، در فرآیند آموزش روزه‌داری باید تسهیلاتی برای متربی در نظر گرفت. دقت در سیره معصومان(ع) روشن می‌کند که آنان در آموزش روزه‌داری هر دو اصل پیش‌گفته را به صراحت مطرح کرده‌اند. در روایتی از امام صادق(ع) درباره سن شروع آموزش روزه که پیش از این نقل کردیم، آمده است: ما کودکانمان را در هفت سالگی به روزه گرفتن، به اندازه‌ای که توان آن را دارند، تا نصف روز، بیشتر یا کمتر، دستور می‌دهیم. هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنها غلبه کرد افطار می‌کنند، تا به روزه عادت کنند و توان روزه‌داری بیابند. شما کودکانتان را در نه سالگی به روزه گرفتن، به هر اندازه که می‌‌توانند، امر کنید و هرگاه تشنگی بر آنها غلبه کرد افطار کنند[۵].

در این روایت اصل «تدریج» مطرح و رعایت شده است؛ زیرا امامان(ع) آموزش روزه به فرزندان خود را از پنج سالگی شروع می‌کردند و به تدریج تا سن بلوغ که حدود پانزده سالگی است، آنها را به روزه‌داری عادت می‌دادند و هم اصل تسهیل رعایت شده است؛ زیرا در این روایت نه روزه کامل، بلکه روزه به اندازه‌ای که توان آن را دارد، خواسته شده است. کودکی ممکن است تا ساعت ده صبح و کودکی دیگر تا ظهر توان روزه داشته باشد. هر کودک به اندازه توان خود روزه می‌گیرد و سپس افطار می‌کند و به تدریج که توانایی بیشتری به دست آورد ساعت‌های روزه‌داری خود را افزایش می‌دهد[۶].

جلوگیری از افراط

روزه عبادتی بسیار مهم و تأثیرگذار است. ولی افراط در آن آثار زیانباری دارد؛ چراکه این کار مسلمان را از پرداختن به دیگر فعالیت‌های ضروری زندگی باز می‌‌دارد؛ چهره‌ای ناخوشایند از اسلام به دیگران نشان می‌دهد و افزون بر این، چه بسا ممکن است به تدریج خود فرزند را از روزه و دیگر عبادت‌های اسلامی دلزده و بیزار کند. به همین جهت معصومان(ع)، مسلمانان را از افراط در روزه‌داری برحذر می‌‌داشتند. در سیره پیامبر(ص) آمده است: همسر عثمان بن مظعون خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا، عثمان روزها را روزه می‌گیرد و شب‌ها را به نماز می‌‌پردازد. پیامبر(ص) خشمگین کفش‌های خود را برداشت و بیرون آمد تا به عثمان رسید و دید در حال نماز است. عثمان که پیامبر(ص) را دید نمازش را تمام کرد و پیامبر(ص) به او فرمود: ای عثمان، خداوند مرا به رهبانیت[۷] نفرستاده است، بلکه به دین اسلام که آسان و سهل‌گیر است، مبعوث کرده است. روزه می‌گیرم و نماز می‌خوانم و وظایف همسری خود را انجام می‌دهم. پس کسی که دین مرا دوست دارد، به سنت من اقتدا کند و یکی از سنت‌های من انجام وظایف زناشویی است[۸].[۹]

مراقبت والدین

آموزش روزه‌داری چنان که پیش از این گفته شد، فرآیندی تدریجی و زمان‌بر است و بدیهی است که پیمودن مسیر طولانی این آموزش و دستیابی به مقصد عالی روزه‌داری جز با هدایت و مراقبت و نظارت فردی دلسوز و آگاه امکان ندارد. ولی از آنجا که فرزند مقدار قابل ملاحظه‌ای از اوقات شبانه روز خود را در خانواده می‌گذراند و سال‌های طولانی را زیر نفوذ والدین خویش است، والدین، شایسته‌ترین افراد برای عهده‌داری این مسئولیت‌اند. از این رو، معصومان(ع) وظیفه مراقبت بر آموزش روزه را به عهده والدین قرار داده‌اند. روایات متعددی که پیش از این نقل شد که معصو مان(ع) به والدین دستور می‌دادند فرزندان خود را به روزه‌داری امر کنند، مؤید این مطلب است[۱۰].

روش‌های آموزش روزه‌داری

آشنا کردن با روزه‌داری در ماه رمضان

از آنجا که انسان موجودی آگاه و با اراده است، اولین گام در آموزش وی، آشنا کردن با رفتار مورد نظر است. در آموزش روزه نیز این قاعده صادق است و به همین سبب، در سیره معصومان(ع) به آشنا کردن متربیان با این عمل عبادی توجه جدی شده و در فرصت‌های مناسب آنان را با ابعاد گوناگون روزه و نیز با ماه رمضان و آثار آن آشنا کرده‌اند. در روایتی آمده است: پیامبر(ص) [قبل از ماه رمضان] رو به مردم می‌کرد و می‌فرمود: ای مردم! آنگاه که ماه رمضان طلوع کند، شیاطین سرکش دربند می‌شوند و درهای آسمان و درهای بهشت و درهای رحمت باز می‌شود و درهای آتش بسته؛ دعا در آن مستجاب است و خداوند، هنگام افطار عده‌ای را از آتش جهنم آزاد می‌کند؛ و منادی هر شب ندا می‌کند که: آیا سائلی هست؟ آیا استغفار کننده‌ای هست؟[۱۱]. امامان(ع) نیز به پیروی از پیامبر(ص) پیش از ماه رمضان، آثار و برکات ماه رمضان و روزه‌داری را برای فرزندان خویش بیان می‌کردند. مسمعی می‌گوید: امام صادق(ع) هنگام داخل شدن ماه رمضان، فرزندانش را سفارش می‌کرد و می‌‌فرمود: خودتان را به زحمت بیندازید و بکوشید؛ زیرا در این ماه روزی‌ها تقسیم می‌شود، اجل‌ها معین می‌شود، زائران خانه خدا که به سوی او حرکت می‌کنند تعیین می‌شوند و در این ماه شبی است که عمل در آن شب، از عمل هزار ماه برتر است[۱۲].[۱۳]

ترغیب به روزه‌داری

هرگاه انسان با آثار و پیامدها و سودهای یک رفتار آشنا شود، خود به خود انگیزه‌ای برای انجام آن عمل در وی به وجود می‌آید. به همین جهت معصومان(ع) برای ترغیب مردم به روزه‌داری فوائد و برکات مادی و معنوی روزه را بیان می‌کردند. پیامبر(ص) فرمود: «روزه سپری است در برابر آتش جهنم»[۱۴]. امام صادق(ع) می‌‌فرماید: پیامبر(ص) به اصحابش فرمود: آیا شما را از کاری آگاه نکنم که اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور می‌‌شود، چنان که مشرق از مغرب دور است؟ گفتند: آری، فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند»[۱۵]. و در روایت دیگری فرمود: «روزه بگیرید تا سالم بمانید»[۱۶].[۱۷]

معرفی الگوهای روزه‌داری

چنان که پیشتر گفتیم، آشنایی با چگونگی روزه‌داری الگوها نقش مؤثری در آموزش روزه‌داری دارد و متربی با مقایسه روزه‌داری خود با روزه‌داری الگو، میزان دوری و نزدیکی خود به مقصد عالی تربیت را در می‌‌یابد و این امر به او این امکان را می‌دهد تا نیروهای خود را در راه حرکت سریع‌تر به سوی هدف بسیج کند. از این رو، امامان(ع) حالات و رفتار امامان پیش از خود و نیز چگونگی روزه‌داری آنان را برای متربیان بیان می‌‌کردند. امام صادق(ع) می‌‌فرماید: پیامبر(ص) در ابتدای بعثت روزه می‌گرفت تا جایی که می‌‌گفتند هیچ روزی را بدون روزه سپری نمی‌کند و روزه نمی‌گرفت تا جایی که می‌‌گفتند هیچ روزی را روزه نمی‌گیرد. سپس این رویه را رها کرد و یک روز در میان روزه می‌گرفت که روزه حضرت داوود(ع) است. این روش را نیز ترک کرد و تنها سه روز اول ماه را روزه می‌گرفت. این روش را نیز ترک کرد و هر ده روز یک روز را روزه می‌گرفت: دو پنجشنبه و یک چهارشنبه در میان آن دو و پیامبر(ص) تا زمان رحلت همین روش را داشت[۱۸].

امام صادق(ع) در جای دیگری حالات امام زین العابدین(ع) را در ماه رمضان توصیف می‌کند و می‌‌فرماید: امام زین العابدین(ع) هنگامی که ماه رمضان فرا می‌رسید جز به دعا و تسبیح و استغفار سخن نمی‌گفت[۱۹].[۲۰]

تمرین و تکرار

روزه‌داری عبادتی دشوار و سنگین است و برای کودکان دشوارتر و سخت‌تر. شاید به همین سبب، خداوند فرموده است: «روزه برای من است و من پاداش آن را می‌دهم»[۲۱]. چگونه می‌‌توان این توانایی را در نونهالان ایجاد کرد که یک ماه را روزه بگیرند؛ آن هم در مواردی که روزها طولانی و هوا گرم است؟ مثلی معروف می‌گوید: کار نیکو کردن از پر کردن است. مطابق این ضرب‌المثل، انسان به واسطه تمرین و تکرار می‌تواند کارهایی را انجام دهد که در آغاز محال به نظر می‌‌رسد. یکی از این کارها که در ابتدا محال به نظر می‌رسد، ولی با تمرین و تکرار می‌‌توان توانایی آن را در نونهالان ایجاد کرد، روزه‌داری است. به همین جهت، معصومان(ع) برای آموزش روزه‌داری به فرزندان خود از روش تمرین و تکرار استفاده کرده و آن را به شیعیان نیز توصیه می‌کردند؛ امام صادق(ع) در بیان این روش می‌فرماید: ما کودکانمان را در هفت سالگی به روزه گرفتن، به اندازه‌ای که توان آن را دارند، تا نصف روز، بیشتر یا کمتر، دستور می‌دهیم. هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنها غلبه کرد افطار می‌‌کنند، تا به روزه عادت کنند و توان روزه‌داری بیابند. شما کودکانتان را در نُه سالگی به روزه گرفتن، به هر اندازه که می‌‌توانند، امر کنید و هرگاه تشنگی بر آنها غلبه کرد افطار کنند[۲۲].

بر پایه سخنان امام صادق(ع) در این روش از یک کودک که به هفت یا نه سالگی رسیده و توانایی نسبی روزه‌داری را کسب کرده، می‌خواهند به اندازه‌ای که می‌تواند روزه بگیرد. بدین صورت که همراه با پدر و مادر خود سحری می‌خورد و تا زمانی که می‌‌تواند گرسنگی و تشنگی را تحمل کند، روزه می‌گیرد و هرگاه گرسنگی یا تشنگی بر او فشار آورد افطار می‌کند و این کار را در روزهای دیگر ماه رمضان و نیز در سال‌های آینده تکرار می‌کند تا به تدریج به روزه‌داری عادت کرده و توانایی روزه‌داری کامل را به دست بیاورد. بنابراین، از این سیره فهمیده می‌شود که از نظر امامان(ع) نیز تمرین و تکرار موجب می‌شود توانایی روزه‌داری کامل در کودک به وجود آید. سعدی در گلستان داستانی نقل می‌کند که مؤید این مدعاست؛ او می‌گوید: دو درویش خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر دو شب افطار کردی و دگری قوی که روزی سه بار خوردی. قضا را بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند. هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گِل برآوردند. بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌گناه‌اند. قوی را دیدند که مرده و ضعیف، جان سالم به در برده، درین عجب ماندند. حکیمی گفت: خلاف این عجب بودی؛ یکی بسیار خوار بود، طاقت بینوایی نیاورد و به سختی هلاک شد؛ وین دگر خویشتندار بود، لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت ماند»[۲۳].[۲۴]

مؤاخذه و تنبیه

چنان که پیش از این گفته شد، تشویق و ترغیب و مؤاخذه و تنبیه همچون دو بالی هستند که فرآیند تربیت با آن در مسیر دستیابی به اهداف خود به پرواز در می‌‌آید و به پرواز خود ادامه می‌دهد تا به مقصد خود برسد. بدیهی است در آموزش روزه نیز افزون بر ترغیب و تشویق از ابزار مؤاخذه و تنبیه نیز باید استفاده گردد، گرچه در چگونگی و میزان استفاده از این دو شروطی را باید رعایت کرد.

در سیره معصومان(ع) مواردی از تنبیه و مؤاخذه در مورد روزه به دست نیامد؛ گرچه روایاتی از معصومان(ع) نقل شده است مبنی بر اینکه تنبیه و مؤاخذه به سبب انجام ندادن برخی واجبات و ارتکاب برخی محرمات در حد محدود جایز است.

کودکان مکتبی لوحه‌های خود را خدمت امیر مؤمنان علی(ع) آوردند تا ایشان بهترین آنها را انتخاب کند. حضرت فرمود: همانا این کار نوعی داوری است و ستمکاری در این موضوع مانند ستمکاری در حکومت بر مردم است. به معلمتان بگویید که اگر شما را در مقام تأدیب بیش از سه ضربه بزند، او را قصاص می‌کنم[۲۵].

برخی فقها در توضیح این روایت گفته‌اند: براساس این روایت، تنبیه جایز است و تفاوتی ندارد که متربی کاری خلاف شرع یا خلاف برنامه‌های آموزشی و تربیتی مدرسه انجام داده باشد[۲۶].[۲۷]

تبیین آفات روزه‌داری

روزه‌داری تنها خودداری از خوردن و آشامیدن و تحمل گرسنگی و تشنگی نیست. تحمل تشنگی و گرسنگی مقدمه‌ای است برای اینکه دیگر اعضا و جوارح انسان نیز از گناهان خودداری کنند تا به برکت روزه‌داری در ماه رمضان، به تدریج به مقامی برسند که در تمام روزها و ماه‌های سال از تمام گناهان دوری کنند و به مقام متقین و مقربان نائل گردند. به دیگر سخن، روزه عبادتی است که اگر مطابق با دستورهایی که در اسلام آمده انجام شود، آثاری عمیق و عظیم بر روح و جان روزه‌دار بر جای می‌گذارد. ولی این ثمرات شیرین هنگامی بر این درخت زیبا می‌روید که از آفات در امان بماند. به همین سبب، معصومان(ع) در آموزش روزه، به آموزش ظواهر روزه اکتفا نمی‌کردند و آفات روزه‌داری را نیز برای متربیان خود تبیین می‌‌کردند. امام صادق(ع) فرمود: روزه تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. سپس فرمود: «مریم فرمود: نذر خدای رحمان کرده‌ام که روزه بگیرم». یعنی روزه سکوت. هرگاه روزه گرفتید زبانتان را حفظ کنید و چشمتان را از [گناهان] ببندید و نزاع نکنید و حسد نورزید. رسول خدا(ص) شنید که زنی با زبان روزه کنیز خود را دشنام داد. پس او را به غذائی دعوت کرد و به او فرمود: بخور. زن گفت: من روزه ‌دارم. پیامبر(ص) فرمود: چگونه روزه‌داری در حالی که کنیزت را دشنام داده‌ای. روزه تنها از خوردن و آشامیدن نیست. امام(ع) فرمود: هرگاه روزه گرفتی، باید گوش و چشمت را از حرام و زشت باز داری و مجادله و آزار خادم را رها کنی و بر تو وقار روزه نمایان باشد و روزی را که روزه‌داری مانند روزی نباشد که روزه نیستی[۲۸].[۲۹]

احکامی در خصوص روزه

چون ماه رمضان انسان روزه‌دارد و از بعضی کارها محروم است، گزارش‌هایی از سیره معصومان درباره احکام مختلف روزه نقل شده است. معصومان نیز مانند دیگران گاهی مجبور به سفر بودند که در عمل حکم روزه را بیان کرده‌اند.

توصیه به روزه‌گرفتن پسربچه‌ها از نه‌سالگی

کودکان از چه سنی لازم است تمرین روزه کنند تا با این حکم عبادی بیگانه نباشند؟ در روایتی صحیح امام صادق(ع) می‌فرماید: ما بچه‌هایمان را در سن هفت‌سالگی به گرفتن روزه دستور می‌دهیم، به‌مقدار طاقتی که دارند، در حد یک روز یا تا ظهر و بیشتر یا کمتر؛ پس هر وقت تشنگی و گرسنگی بر آنان غلبه کرد، افطار می‌کنند. این عمل برای آن است که به روزه عادت نمایند و طاقت آن را بیابند؛ پس شما هم وقتی پسرانتان به نه سال رسیدند، به مقدار توانشان از آنها بخواهید روزه بگیرند و اگر تشنه شدند، افطار کنند[۳۰]. در جایی دیگر با نکته‌ای اضافی همین روایت نقل شده که در آن خبر، امام صادق(ع) در آغاز از دستور فرزندان خود به نمازخواندن در سن پنج‌سالگی سخن می‌گوید و توصیه می‌فرماید: شما بچه‌هایتان را در سن هفت‌سالگی به خواندن نماز دستور دهید؛ آن‌گاه به گرفتن روزه آن‌گونه که ذکر شد، اشاره می‌فرمایند[۳۱]؛ بنابراین بهتر است کودک قبل از اینکه مکلف بشود، تمرینی برای واجبات شرعی آینده خود داشته باشد. این مسئله برای تربیت دینی فرزندان بسیار سودمند است. دراین‌باره روایات دیگری نیز از سیره معصومان نقل شده که به آن اشاره می‌شود؛ چون مربوط به تربیت عبادی فرزندان است:

  1. در سیره امام سجاد(ع) در تربیت فرزندان این‌گونه نقل شده است: «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) يَأْمُرُ الصِّبْيَانَ يَجْمَعُونَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ وَ يَقُولُ هُوَ خَيْرٌ مِنْ أَنْ يَنَامُوا عَنْهَا»[۳۲]: سیره و روش علی بن الحسین امام سجاد(ع) این بود که دستور می‌داد بچه‌ها بین نماز مغرب و عشا جمع نمایند. ایشان می‌فرمود: این برای آنان بهتر از این است که بدون نماز بخوابند». از امام باقر(ع) نقل شده که دستور می‌دادند بچه‌ها بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع کنند و می‌افزودند: مَا دَامُوا عَلَى وضو قَبْلَ أَنْ يَشْتَغِلُوا[۳۳]: این دستور جمع بین دو نماز تا زمانی است که دارای وضو باشند و به کار دیگری نپرداخته باشند». در نقلی دیگر وقتی که امام سجاد(ع) پیشنهاد جمع بین دو نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را می‌کند، گفته می‌شود آیا نماز را در غیر وقتش بخوانند؟ حضرت می‌فرماید: این بهتر از آن است که بخوابند و نماز نخوانند[۳۴].
  2. ابو‌هارون مکفوف گوید: امام صادق(ع) به من فرمودند: ای ابو‌هارون، ما فرزندانمان را به انجام تسبیح حضرت زهرا(س) دستور می‌دهیم همان‌گونه که به خواندن نماز فرمان می‌دهیم؛ پس ملتزم به تسبیح زهرا(س) باش؛ زیرا کسی که به آن ملتزم باشد گرفتار شقاوت نمی‌شود[۳۵]. شیخ صدوق این روایت را با سندی دیگر نقل کرده است[۳۶].[۳۷]

منابع

پانویس

  1. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ(ع) قَالَ:... وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ‌ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا بَنِي تِسْعِ سِنِينَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ‌ صِيَامِ‌ الْيَوْمِ‌ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا»؛ (کلینی، کافی، ج ۳، ص۴۰۹).
  2. «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِذَا أَتَى عَلَى الصَّبِيِّ سِتُّ سِنِينَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ إِذَا أَطَاقَ‌ الصَّوْمَ‌ وَجَبَ‌ عَلَيْهِ الصِّيَامُ»؛ (شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۳۸۱).
  3. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۳۸۱.
  4. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۱.
  5. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ(ع) قَالَ:... نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ‌ الْعَطَشُ‌ وَ الْغَرَثُ‌ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا بَنِي تِسْعِ سِنِينَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ‌ الْعَطَشُ‌ أَفْطَرُوا»؛ (کلینی، کافی، ج ۳، ص۴۰۹).
  6. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۳.
  7. رهبانیت به معنای ترک دنیا است که در مسیحیت رواج داشته است.
  8. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: جَاءَتِ امْرَأَةُ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ إِلَى النَّبِيِّ(ص) فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عُثْمَانَ يَصُومُ النَّهَارَ وَ يَقُومُ اللَّيْلَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مُغْضَباً يَحْمِلُ نَعْلَيْهِ حَتَّى جَاءَ إِلَى عُثْمَانَ فَوَجَدَهُ يُصَلِّي فَانْصَرَفَ عُثْمَانُ حِينَ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ(ص) فَقَالَ لَهُ يَا عُثْمَانُ لَمْ يُرْسِلْنِي اللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ أَصُومُ‌ وَ أُصَلِّي‌ وَ أَلْمِسُ أَهْلِي فَمَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي وَ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ‌»؛ (کلینی، کافی، ج ۵، ص۴۹۵).
  9. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۴.
  10. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۴.
  11. «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُقْبِلُ بِوَجْهِهِ إِلَى النَّاسِ فَيَقُولُ يَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِذَا طَلَعَ‌ هِلَالُ‌ شَهْرِ رَمَضَانَ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّيَاطِينِ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَ اسْتُجِيبَ الدُّعَاءُ وَ كَانَ لِلَّهِ فِيهِ عِنْدَ كُلِّ فِطْرٍ عُتَقَاءُ يُعْتِقُهُمُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ وَ يُنَادِي مُنَادٍ كُلَّ لَيْلَةٍ هَلْ مِنْ سَائِلٍ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۶۷).
  12. «‌ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يُوصِي وُلْدَهُ إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ فَأَجْهِدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ‌ فِيهِ‌ تُقَسَّمُ‌ الْأَرْزَاقُ‌ وَ تُكْتَبُ الْآجَالُ وَ فِيهِ يُكْتَبُ وَفْدُ اللَّهِ الَّذِينَ يَفِدُونَ إِلَيْهِ وَ فِيهِ لَيْلَةٌ الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۶۶).
  13. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۵.
  14. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ:... وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الصَّوْمُ‌ جُنَّةٌ مِنَ‌ النَّارِ»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۶۲).
  15. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ(ع)‌ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ‌ فَعَلْتُمُوهُ‌ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ مِنْكُمْ كَمَا تَبَاعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ قَالُوا بَلَى قَالَ الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ».
  16. «وَ عَنْ عَلِيٍّ(ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ: صُومُوا تَصِحُّوا».
  17. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۵.
  18. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَوَّلَ مَا بُعِثَ يَصُومُ حَتَّى يُقَالَ مَا يُفْطِرُ وَ يُفْطِرُ حَتَّى يُقَالَ مَا يَصُومُ‌ ثُمَّ‌ تَرَكَ‌ ذَلِكَ وَ صَامَ يَوْماً وَ أَفْطَرَ يَوْماً وَ هُوَ صَوْمُ دَاوُدَ(ع)ثُمَّ تَرَكَ ذَلِكَ وَ صَامَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ الْغُرِّ ثُمَّ تَرَكَ ذَلِكَ وَ فَرَّقَهَا فِي كُلِّ عَشَرَةِ أَيَّامٍ يَوْمَا خَمِيسَيْنِ بَيْنَهُمَا أَرْبِعَاءُ فَقُبِضَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ هُوَ يَعْمَلُ ذَلِكَ»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۹۰).
  19. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ:كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَمْ‌ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ‌ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۸۹).
  20. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۵.
  21. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ الصَّوْمُ‌ لِي‌ وَ أَنَا أَجْزِي‌ عَلَيْهِ‌»؛ (کلینی، کافی، ج ۴، ص۶۳).
  22. کلینی، کافی، ج ۳، ص۴۰۹.
  23. سعدی، گلستان سعدی، ص۱۳۵.
  24. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۷.
  25. «بِهَذَا الْإِسْنَادِ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَلْقَى صِبْيَانُ الْكُتَّابِ أَلْوَاحَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ لِيَخِيرَ بَيْنَهُمْ فَقَالَ أَمَا إِنَّهَا حُكُومَةٌ وَ الْجَوْرُ فِيهَا كَالْجَوْرِ فِي الْحُكْمِ أَبْلِغُوا مُعَلِّمَكُمْ‌ إِنْ‌ ضَرَبَكُمْ‌ فَوْقَ ثَلَاثِ ضَرَبَاتٍ فِي الْأَدَبِ اقْتُصَّ مِنْهُ»؛ (کلینی، کافی، ج ۳، ص۲۶۸).
  26. گلپایگانی، در المنضود ج ۲، ص۷۸۵.
  27. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۸.
  28. «عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ الصِّيَامَ لَيْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَحْدَهُ ثُمَّ قَالَ قَالَتْ مَرْيَمُ: إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا أَيْ صَوْماً صَمْتاً وَ فِي نُسْخَةٍ أُخْرَى أَيْ صَمْتاً فَإِذَا صُمْتُمْ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ لَا تَنَازَعُوا وَ لَا تَحَاسَدُوا قَالَ وَ سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) امْرَأَةً تَسُبُّ جَارِيَةً لَهَا وَ هِيَ صَائِمَةٌ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِطَعَامٍ فَقَالَ لَهَا كُلِي فَقَالَتْ إِنِّي صَائِمَةٌ فَقَالَ كَيْفَ تَكُونِينَ صَائِمَةً وَ قَدْ سَبَبْتِ جَارِيَتَكِ إِنَّ الصَّوْمَ لَيْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِذَا صُمْتَ فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ مِنَ الْحَرَامِ وَ الْقَبِيحِ وَ دَعِ الْمِرَاءَ وَ أَذَى الْخَادِمِ وَ لْيَكُنْ عَلَيْكَ وَقَارُ الصِّيَامِ وَ لَا تَجْعَلْ يَوْمَ صَوْمِكَ كَيَوْمِ فِطْرِكَ»؛ (گلپایگانی، در المنضود، ج ۲، ص۸۸).
  29. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۸.
  30. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۲۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۲۸۲؛ همو، الإستبصار، ج۲، ص۱۲۳: «فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا أَبْنَاءَ تِسْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامٍ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا».
  31. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۰۹؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۲۸۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۸۰؛ همو، الإستبصار، ج۱، ص۴۰۹: «إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي خَمْسِ سِنِينَ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ...».
  32. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۰۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۸، ص۱۱۱.
  33. ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۲۳.
  34. ابن‌اشعث، الجعفریات، ص۵۱: «فَيُقَالُ لَهُمْ يُصَلُّونَ الصَّلَاةَ لِغَيْرِ [فِي غَيْرِ] وَقْتِهَا فَيَقُولُ هُوَ خَيْرٌ مِنْ أَنْ يَنَامُوا عَنْهَا».
  35. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  36. شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۷۹؛ همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۱۶۳.
  37. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۰۷.