روز در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در زبان عربی با دو واژه «یوم» و «نهار» به مفهوم «روز» اشاره شده است. ریشه «نهر» در تشبیهی به رودخانه به معنای وسعت، آمده است و از آنجا که روشنایی در روز منتشر و گسترش یافته، واژه «نهار» بدان اطلاق می‌گردد[۱]. «یوم» نیز در معنا نزدیک به واژه «نهار» است؛ با این تفاوت که یوم در معنای «مدت زمان» و «دوره» نیز به کار می‌رود؛ مانند یونس آیه ۵[۲][۳]؛ همچنان‌که کلمه «نهار» افزون بر معنای روز، بر گسترش نور نیز دلالت دارد، از این‌رو در کاربست واژه «نهار» تقابل آن با «لیل» در نظر است و واژه «یوم» در جایی به‌کار می‌رود که فهماندن گسترش نور در نظر نباشد؛ مانند مواردی که سخن از شمردن ایام باشد که در چنین مقامی می‌گویند: «عشرة أیام» و گفته نمی‌شود «عشرة نهارات»[۴]. خلیل نیز «نهار» را به روشنایی میان طلوع فجر تا غروب آفتاب[۵] و «یوم» را به مقدار زمان میان طلوع آفتاب تا غروب آن تعریف کرده است[۶]. در آیاتی از قرآن، واژه «یوم» افزون بر روز، شب را هم شامل و به کل شبانه‌روز اطلاق می‌گردد؛ مانند ۱۵۵ شعراء[۷] و ۶۵ هود[۸][۹] واژه «نهار» ۵۷ بار[۱۰]. و «یوم» به اشکال گوناگون ۴۷۵ بار[۱۱]. در قرآن کریم تکرار شده‌اند: ۴۴۵ بار مفرد، سه بار مثنا و ۲۷ بار جمع. این دو واژه در قرآن بیشتر برای بیان آیه و نشانه بودن روز، کارکردهای تاریخی روز و روز قیامت به کار رفته‌اند. در آیاتی، روز، پدیده‌ای با مقدار و قلمرو مشخص، مسخر انسان و وسیله تعیین زمان برخی اعمال عبادی و تعیین حساب ماه‌ها و سال‌ها یاد شده است.[۱۲].

اهمیت روز و تأکید قرآن بر آن

روز، بخش‌های آن و برخی از ویژگی‌هایش در قرآن بسیار اهمیت یافته‌اند و نام برخی سوره‌ها از بخش‌های مختلف روز (فلق، ضحی و عصر) و ایام هفته (جمعه)‌اند؛ همچنین خدا در برخی آیات به روز یا بخش‌هایی از آن سوگند یاد کرده که نشانه عظمت و اهمیت آن در درک آیات الهی است. البته برخی مفسران، فلق را در آیه اخیر هر آنچه خدا می‌شکافد، مانند زمین با گیاهان[۱۳] دانسته‌اند و برخی نیز آن را چاهی در جهنم[۱۴].[۱۵].

ترتیب بخش‌های مختلف روز

بخش‌های گوناگون روز، از پیش از طلوع آفتاب تا هنگام غروب آن به مناسبت بیان شده‌اند. به دیده برخی محققان معاصر[۱۶]، ترتیب زمانیآنها بدین شرح است: «فجر» که خود دو گونه صادق و کاذب دارد؛ همچنین «ابکار» قبل از طلوع خورشید است که پایان شب و آغاز روز را نشان می‌دهد و در مقابل «عَشِیّ» به کار می‌رود.[۱۷] واژه «بُکرة» در همین معنا اما هم در مقابل «عَشِیّ»[۱۸] و هم در برابر «أصیل» که هنوز روشنایی روز باقی است[۱۹] به کار می‌رود.

دوره بعدی طلوع آفتاب و بالا آمدن آن «اشراق»[۲۰] است و پس از آن به روشنایی اولیه صبح پس از طلوع خورشید نوبت می‌رسد که از آن به «غَداة» یا «غُدُوّ» تعبیر شده و با تعابیر گوناگون در قرآن ذکر گردیده است: ﴿بِٱلْغَدَوٰةِ وَٱلْعَشِىِّ[۲۱] ﴿بِٱلْغُدُوِّ وَٱلْـَٔاصَالِ[۲۲] روز کاملاً روشن و پیش از ظهر«ضحی» نام دارد.[۲۳] «ظهیر» و «ظهر» نیز پس از «ضحی» خود را می‌نمایاند.[۲۴] سپس وقت «رواح» است[۲۵] و پس از آن «اصیل» یا «آصال» می‌آید.[۲۶] و قسمت آخر روز «عصر»[۲۷] نام دارد.[۲۸] در برخی از منابع نیز چنین ترتیبی با اندکی تفاوت ذکر شده است[۲۹].[۳۰].

کاربردهای روز یا بخشی از آن در قرآن

نشانه و رحمت بودن روز

میان آیات طبیعت و آیات قرآن، هماهنگی دقیقی هست: قرآن آنچه را کائنات به شکل طبیعی بر خدا و توحید او دلالت دارند، در قالب الفاظ بیان می‌کند؛ پیدایی شب و روز و آفتاب و ماه بر وجود خدا و توحید و حکمت او دلالت دارد[۳۱]. قرآن کریم درباره نظام نور و ظلمت و پیدایی شب و روز، تعبیرهای گوناگونی دارد که هر یک به نکته‌ای اشاره دارد و از دریچه خاصی بدان می‌نگرد؛ در آیه ۳۳ انبیاء از آفرینش شب و روز سخن دارد: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ كُلٌّۭ فِى فَلَكٍۢ يَسْبَحُونَ[۳۲]. و گاه آن‌دو را آیه‌ای از آیات الهی می‌شمرد که با محو آیه شب، آیه روز که با درخشندگی همراه است، پدید می‌آید[۳۳]: ﴿وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةًۭ لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ وَكُلَّ شَىْءٍۢ فَصَّلْنَـٰهُ تَفْصِيلًا[۳۴] زمانی روز را که روشنایی آن سبب تلاش و کسب روزی است، از آیات الهی می‌خواند: ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦ مَنَامُكُم بِٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبْتِغَآؤُكُم مِّن فَضْلِهِۦٓ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ يَسْمَعُونَ[۳۵].[۳۶]. هنگامی نیز به تدبیری که بر آفرینش نظام شبانه‌روز حاکم است، اشاره داشته و کوتاه و بلند شدن تدریجی شبانه‌روز را سرچشمه گرفته از علم و تدبیر الهی می‌شناساند[۳۷]. گاه نیز بیرون کشیدن روز از شب را از آیات الهی می‌خواند[۳۸][۳۹] و زمانی از آمد و شد شب و روز یاد می‌کند. گاه از پوشاندن روز با شب و هنگامی از دگرگونی شب و روز به دست خدا: ﴿يُقَلِّبُ ٱللَّهُ ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَعِبْرَةًۭ لِّأُو۟لِى ٱلْأَبْصَـٰرِ[۴۰] و وقتی نیز از پیچاندن شب به روز و روز به شب سخن به میان می‌آورد: ﴿وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيْلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ كُلٌّۭ يَجْرِى لِأَجَلٍۢ مُّسَمًّى أَلَا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفَّـٰرُ[۴۱] هریک از اینها نشانه‌ای از تدبیر و نظم این جهان است که بیانگر علم و قدرت پروردگار آنهاست.

قرآن در بیان شاهکار خلقت روز و شب به سودمندی آنها اشاره می‌کند و مردم را به تفکر در عظمت آنها فرامی‌خواند و از راه سؤال که برای بیدار کردن وجدان خفته غافلان است، از آنان می‌پرسد که اگر نعمت شب به تنهایی بود، انسان همیشه در تاریکی به سر می‌برد؛ یا چنانچه همیشه روز بود و شبی در کار نبود تا انسان استراحت کند، چه رخ می‌داد![۴۲] دقت کننده در این سؤال جز اعتراف به قدرت خدا و یگانگی وی چاره‌ای ندارد[۴۳]. در ادامه این آیات، آفرینش شب و روز را از نعمت، احسان و رحمت خدا به بندگان برمی‌شمرد.[۴۴] رمز رحمت بودن آفرینش شب و روز در این است که اگر شب و روزی در کار نبود، نظام خلقت در جهان ماده به هم می‌خورد[۴۵]. بر همین پایه، در برخی دیگر از آیات، روز را پدیده‌ای مسخر انسان می‌شناساند. قرآن کریم بارها کنار دیگر پدیده‌های طبیعی، روز و شب را در تسخیر انسان و در جهت خدمت به او معرفی می‌کند. این مطلب در آیات قرآن با بیان برخی ویژگی‌های روز یاد شده است. آیاتی، از مبصر و روشنی‌بخش بودن روز یاد می‌کنند. در ۴۷ فرقان[۴۶] از نشور و مایه حرکت و حیات بودن روز، و در ۱۱ نبأ[۴۷] از معاش و مایه زندگی و تکاپو بودن روز سخن می‌رود؛ همچنین آیه ۱۲ اسراء[۴۸] تعیین حساب ماه و سال را با روز و شب بیان می‌کند. برخی از مفسران معاصر در تفسیر این آیه گفته‌اند که با محو شب و روشنگری روز، شمار سال‌ها را بدانید، یکی از روزها را واحد قرار داده و دیگر ایام را به آن گره بزنید و از این راه حساب وقت‌ها و موعدها را بدانید[۴۹] در پاره‌ای آیات، روز پدیده‌ای با مقدار مشخص یاد شده است. خدا روز و شب را بر اساس نظام دقیقی آفرید و قلمرو هر یک مشخص است[۵۰] و هیچ‌گاه از مقدار خود تجاوز نمی‌کند: ﴿لَا ٱلشَّمْسُ يَنۢبَغِى لَهَآ أَن تُدْرِكَ ٱلْقَمَرَ وَلَا ٱلَّيْلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِ وَكُلٌّۭ فِى فَلَكٍۢ يَسْبَحُونَ[۵۱] در روایاتی از امام صادق، امام باقر و امام رضا(ع) با استدلال به این آیه شریفه، خلقت روز پیش از شب بیان شده است[۵۲]. همه اینها به گونه‌ای بیانگر آیات الهی و رحمت خدا بر بندگانش هستند.[۵۳].

ظرف عبادت بودن روز

دسته‌ای از آیات، با تکیه بر اوقات شبانه روز، برای برخی اعمال عبادی ـ مانند نمازهای یومیه ـ همچنین حمد و تسبیح الهی، زمان‌های خاصی یاد می‌کنند. در باره نمازهای یومیه، گاه زمان هر ۵ نماز ذکر شده است: ﴿أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيْلِ وَقُرْءَانَ ٱلْفَجْرِ إِنَّ قُرْءَانَ ٱلْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًۭا[۵۴] برخی ﴿لِدُلُوكِ ٱلشَّمْسِ را هنگام غروب خورشید[۵۵] و بعضی آن را به معنای زوال آفتاب از استواء[۵۶] دانسته‌اند. «غسق لیل» نیز به تاریکی آغاز شب[۵۷]، احاطه تاریکی[۵۸] و شدت آن[۵۹] تفسیر شده است، بنابر روایات اهل‌بیت(ع) «دلوک شمس» هنگام ظهر و «غَسَق لیل» نیمه شب است. بنابراین، نمازهای واجب یومیه که در این قسمت از شبانه روز باید گزارده شوند ۴ نماز «ظهر، عصر، مغرب، عشاء» هستند و با پیوست نماز صبح که «قرآن الفجر» بر آن دلالت دارد، نمازهای پنج‌گانه یومیه کامل می‌گردند[۶۰]. در برخی تفاسیر روایی نیز به این معنا از زبان معصومان(ع) اشاره شده است[۶۱]. گاهی نیز زمان سه نماز بیان شده است: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ[۶۲] ﴿طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ دو طرف روز را شامل می‌شود که نماز صبح و مغرب را بیان می‌کند و عبارت ﴿وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ درباره نماز عشاست[۶۳]. گاه تنها زمان یک نماز در آیات یاد شده است: ﴿حَـٰفِظُوا۟ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلْوُسْطَىٰ وَقُومُوا۟ لِلَّهِ قَـٰنِتِينَ[۶۴] با آنکه در تفسیر ﴿ٱلصَّلَوٰةِ ٱلْوُسْطَىٰ اقوال فراوانی هست ـ به شکلی که قرطبی این اختلافات را تا ۱۰ قول ذکر می‌کند ـ[۶۵] با توجه به سبب نزول آیه و برخی روایات، آن را به نماز ظهر تفسیر کرده‌اند[۶۶]. برای حمد و تسبیح الهی در پاره‌ای از آیات زمان‌های خاصی یاد شده است؛ برخی قرآن پژوهان، حمد و تسبیح را در آیه ﴿فَٱصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ ٱلشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ ءَانَآئِ ٱلَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ[۶۷] به معنای مطلق تسبیح دانسته‌اند[۶۸]؛ ولی بعضی آن را درباره نمازهای واجب یومیه می‌دانند[۶۹]. عبارت ﴿بِٱلْغُدُوِّ وَٱلْـَٔاصَالِ[۷۰] بیانگر ظرف تسبیح الهی است، چنان‌که ﴿بُكْرَةًۭ وَأَصِيلًا[۷۱] و ﴿بُكْرَةًۭ وَعَشِيًّۭا[۷۲] در این موارد، برخی مفسران با تخصیص این دو زمان به تسبیح، آن را به سکون و آرامش در این دو وقت نسبت به دیگر اوقات تعلیل کرده‌اند[۷۳]. در تفاسیر روایی نیز اذکار و اوراد خاصی برای این دو زمان از زبان معصومان یاد شده‌اند[۷۴]؛ اما برخی مفسران آن را به مطلق زمان‌ها تفسیر کرده‌اند[۷۵]. بعضی آن را نماز صبح و عصر[۷۶]؛ ولی از قبیل ذکر مصداق دانسته‌اند[۷۷].[۷۸].

روز قیامت

واژه «یوم» در بسیاری از آیات، در ترکیب «یوم القیامة» آمده و از نام‌های روز قیامت است[۷۹] که با روز مصطلح و مورد نظر فرق دارد.

کارکردهای تاریخی روز

برخی آیات به زمان‌های خاصی در تاریخ نزول وحی اشاره دارند.

قرآن در بیان داستان‌های اقوام پیشین، همچنین مسلمانان مخاطب وحی، از روزهای خاصی سخن می‌راند که ناظر بر برخی قوانین و رخدادها در تاریخ نزول وحی‌اند؛ نمونه‌هایش:

  1. روز عید: ﴿يَوْمُ ٱلزِّينَةِ[۸۰] که موعد حضرت موسی(ع) با ساحران بود؛
  2. روز جدایی حق از باطل: ﴿يَوْمَ ٱلْفُرْقَانِ[۸۱] که درباره روز جنگ بدر است که سپاه اسلام در برابر کافران مکه قرار گرفتند؛
  3. ﴿يَوْمَ ٱلْحَجِّ ٱلْأَكْبَرِ[۸۲] که به روز عید قربان اشاره[۸۳] دارد. برخی مفسران[۸۴] آن را به روز عرفه و برخی[۸۵] نیز آن را به جمیع ایام حج تفسیر کرده‌اند.
  4. ﴿يَوْمِ ٱلْجُمُعَةِ[۸۶] که از نماز جمعه در روز جمعه خبر می‌دهد. مسلمانان با دیدن کاروان‌های تجاری، پیامبر(ص) را در میان خطبه‌های نماز رها کرده و به سوی آن شتافتند.
  5. روز شنبه: یوم السَّبتِ [۸۷] که بیانگر داستان تحریم برخی اعمال در روز شنبه برای قوم یهود است. آنها بدان اعتنا نکردند، در نتیجه، عصیانگران قوم مسخ گردیدند[۸۸]. در پاره‌ای از آیات هم از آفرینش آسمان‌ها و زمین در زمانی خاص مانند ۶ روز و دو روز[۸۹] تقدیر روزی‌ها در ۴ روز[۹۰] نیز فرصت خدا برای شیطان برای اغوای بندگان سست ایمان تا روز معلوم[۹۱]سخن رفته است. روز معلوم از روزهای این دنیا پیش از برپایی قیامت است[۹۲]. گاه روز با صفت خاصی به کار رفته که به آن ماهیت ویژه‌ای می‌بخشد؛ مانند تعبیر «أیام اللّه».[۹۳].

سعادت و نحوست ایام

از دیگر نمونه‌های کاربست روز با ماهیت خاص در قرآن و روایات، «مبارک و سعید بودن» و «شوم و نحس بودن» برخی روزهاست. در دو آیه به «نحوست ایام» اشاره شده است: ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًۭا صَرْصَرًۭا فِىٓ أَيَّامٍۢ نَّحِسَاتٍۢ...[۹۴]، ﴿إِنَّآ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًۭا صَرْصَرًۭا فِى يَوْمِ نَحْسٍۢ مُّسْتَمِرٍّۢ[۹۵]؛ در مقابل، تعبیر «مبارک» نیز در برخی آیات دیده می‌شود، چنان که در باره شب قدر می‌فرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلْنَـٰهُ فِى لَيْلَةٍۢ مُّبَـٰرَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ[۹۶][۹۷]. «نحس»، در اصل به معنای سرخی چشمگیری در افق است که آن را به صورت «نحاس» یعنی «شعله آتش خالی از دود» درمی‌آورد و سپس این واژه بر هر چیز «شوم» در مقابل «سعد» اطلاق شده است[۹۸]. برخی مفسران گفته‌اند که خود روز و وقت، به نحوست و مبارکی وصف نمی‌شود[۹۹]، بلکه سعد و نحس بودن ایام، همه بر اثر رخدادهاست، چون طبیعت زمان از لحاظ مقدار، اجزا، و ابعاضش مانند یکدیگرند و فرقی میان روزها نیست[۱۰۰]. برخی روایات در سعد و نحس بودن ایام در دست است که به اعتقاد برخی بر پایه تقیه بوده‌اند[۱۰۱]. از سویی، عوامل گوناگونی در ایجاد حوادث و تأثیر آنها در ظرف زمان وجود دارند و اینکه کدام عامل و به چه مقدار در نحوست یا سعادت ایام اثر گذارند یا اصلاً اثری ندارند از گستره علم ما بیرون است، بنابراین، برهانی بر انکار سعادت و نحوست نداریم و هر چند که چنین معنایی بعید به نظر آید، بعید بودن غیر از محال بودن است. از نظر شرع، هر چند از سیاق داستان قوم عاد چنین بر آید که نحوست وصف خود آن زمانی است که در آن عذاب نازل گشته، دلالت ندارد که این تأثیر به شکلی بوده که با گردش هفته‌ها دوباره برگردد؛ همچنین سعد و مبارک بودن شب قدر به جهت فضیلت عبادت در آن و غیر قابل قیاس بودن ثواب عبادت در آن شب با سایر شب‌ها و عنایت الهی به بندگانی است که به ساحت عزت و کبریایی خدا روی آورده‌اند، بنابراین، به نظر می‌رسد که سعادت و نحوست بعضی از ایام در روایات، بر اثر وقوع حوادث خاصی در آن روزهاست؛ نه سعادت و نحوست ذاتی و تکوینی[۱۰۲]. در برخی از روایات[۱۰۳] نیز در تعلیل نحوست ایام چنین گفته شده که در این روزها بارها حوادث ناگواری رخ داده است؛ مانند نزول عذاب بر اقوام گذشته؛ نیز بر پایه پاره‌ای روایات[۱۰۴] با پناه بردن به خدا، روزه، خواندن دعا یا بخشی از قرآن یا صدقه می‌توان نحوست این ایام را بی‌اثر کرد[۱۰۵].[۱۰۶].

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص۵۰۶ ـ ۵۰۷، «نهر».
  2. ﴿هُوَ ٱلَّذِى جَعَلَ ٱلشَّمْسَ ضِيَآءًۭ وَٱلْقَمَرَ نُورًۭا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلْحَقِّ يُفَصِّلُ ٱلْـَٔايَـٰتِ لِقَوْمٍۢ يَعْلَمُونَ «اوست که خورشید را تابان و ماه را درخشان آفرید و برای آن برج‌ها نهاد تا شمار سال‌ها و «حساب» را بدانید؛ خداوند آن را جز به حق نیافرید؛ او آیات را برای گروهی که دانشورند روشن بیان می‌کند» سوره یونس، آیه ۵.
  3. قاموس قرآن، ج ۷، ص۲۸۰؛ نک: نهج البلاغه، حکمت ۳۹۶.
  4. المیزان، ج ۱۰، ص۱۳.
  5. العین، ج ۴، ص۴۴، «نهر».
  6. العین، ج ۸، ص۴۳۳، «یوم».
  7. ﴿قَالَ هَـٰذِهِۦ نَاقَةٌۭ لَّهَا شِرْبٌۭ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍۢ مَّعْلُومٍۢ «گفت: این ماده شتری است که از آب بهره‌ای دارد و شما را نیز از آب بهره روز معیّنی است» سوره شعراء، آیه ۱۵۵.
  8. ﴿فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا۟ فِى دَارِكُمْ ثَلَـٰثَةَ أَيَّامٍۢ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍۢ «امّا او را پی کردند، و (صالح) گفت: سه روز در خانه‌های خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعده‌ای بی‌دروغ است» سوره هود، آیه ۶۵.
  9. التحقیق، ج ۱۴، ص۲۸۱؛ قاموس قرآن، ج ۷، ص۲۸۱.
  10. المعجم الاحصائی، ج ۳، ص۱۵۸۲، «نهار».
  11. المعجم الاحصایی، ج ۱، ص۵۸۱، «یوم».
  12. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۷.
  13. التفسیر الواضح، ج ۳، ص۹۲۱.
  14. الدرالمنثور، ج ۶، ص۴۱۸.
  15. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۸.
  16. . Encyclopaedia of the Quran، Vol.۱، p.۵۰۰، Day، times of.
  17. ﴿قَالَ رَبِّ ٱجْعَل لِّىٓ ءَايَةًۭ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَـٰثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًۭا وَٱذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًۭا وَسَبِّحْ بِٱلْعَشِىِّ وَٱلْإِبْكَـٰرِ «گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای» سوره آلعمران، آیه ۴۱.
  18. ﴿فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِۦ مِنَ ٱلْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰٓ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا۟ بُكْرَةًۭ وَعَشِيًّۭا «آنگاه از محراب به سوی قوم خود بیرون شد و به آنان اشاره کرد که: پگاهان و در پایان روز (خداوند را) به پاکی بستأیید» سوره مریم، آیه ۱۱.
  19. ﴿وَٱذْكُرِ ٱسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةًۭ وَأَصِيلًا «و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.
  20. ﴿إِنَّا سَخَّرْنَا ٱلْجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحْنَ بِٱلْعَشِىِّ وَٱلْإِشْرَاقِ «ما کوه‌ها را رام گرداندیم که با وی در پایان روز و بامدادان نیایش می‌کردند» سوره ص، آیه ۱۸.
  21. سوره انعام، آیه ۵۲.
  22. سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
  23. ﴿أَوَأَمِنَ أَهْلُ ٱلْقُرَىٰٓ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًۭى وَهُمْ يَلْعَبُونَ «و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۸.
  24. ﴿وَلَهُ ٱلْحَمْدُ فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَعَشِيًّۭا وَحِينَ تُظْهِرُونَ «و او را در آسمان‌ها و زمین سپاس باد و (نیز) در پایان روز و آنگاه که به نیمروز درآیید» سوره روم، آیه ۱۸.
  25. ﴿وَلِسُلَيْمَـٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌۭ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌۭ وَأَسَلْنَا لَهُۥ عَيْنَ ٱلْقِطْرِ وَمِنَ ٱلْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِۦ وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ «و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.
  26. ﴿وَقَالُوٓا۟ أَسَـٰطِيرُ ٱلْأَوَّلِينَ ٱكْتَتَبَهَا فَهِىَ تُمْلَىٰ عَلَيْهِ بُكْرَةًۭ وَأَصِيلًۭا «و گفتند: افسانه‌های پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر بر او خوانده می‌شود» سوره فرقان، آیه ۵. ﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ طَوْعًۭا وَكَرْهًۭا وَظِلَـٰلُهُم بِٱلْغُدُوِّ وَٱلْـَٔاصَالِ «و هر که در آسمان‌ها و زمین است و سایه‌هایشان خواه و ناخواه سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده می‌برند» سوره رعد، آیه ۱۵.
  27. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۳۵؛ التحریر و التنویر، ج ۳۰، ص۴۶۵.
  28. ﴿بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَٱلْعَصْرِ «سوگند به روزگار،» سوره عصر، آیه ۱.
  29. المفصل، ج ۸، ص۴۶۹.
  30. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۸.
  31. احسن الحدیث، ج ۹، ص۴۳۳.
  32. «و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید (که) هر یک در چرخه‌ای شناورند» سوره انبیاء، آیه ۳۳.
  33. المیزان، ج ۱۳، ص۵۱؛ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۲۱.
  34. «و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سال‌ها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۲.
  35. «و از نشانه‌های او، خوابتان در شب و روز و (روزی) جستنتان از بخشش اوست، همانا در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که سخن نیوشند» سوره روم، آیه ۲۳.
  36. المیزان، ج ۱۶، ص۱۶۷.
  37. المیزان، ج ۱۶، ص۲۳۴.
  38. زبدة التفاسیر، ج ۵، ص۵۱۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۲۶۸.
  39. ﴿وَءَايَةٌۭ لَّهُمُ ٱلَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ «و شب برای (پندگیری) آنان نشانه‌ای است که روز را از آن بیرون می‌کشیم پس ناگاه در تاریکی قرار می‌گیرند» سوره یس، آیه ۳۷.
  40. «خداوند شب و روز را برمی‌گرداند، بی‌گمان در این پندی برای دیده‌وران است» سوره نور، آیه ۴۴.
  41. «آسمان‌ها و زمین را راستین آفریده است؛ شب را به روز و روز را به شب در می‌پیچد و خورشید و ماه را رام کرده است، هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ آگاه باشید که او پیروزمند آمرزگار است» سوره زمر، آیه ۵.
  42. ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِيَاءٍ أَفَلَا تَسْمَعُونَ * قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ «بگو: آیا اندیشیده‌اید که اگر خداوند، شب را تا روز رستخیز برای شما جاودان کند کدام خدا جز خداوند برایتان روشنایی می‌آورد؟ پس آیا نمی‌شنوید؟ * بگو: آیا اندیشیده‌اید که اگر خداوند، روز را تا روز رستخیز برای شما جاودان کند، کدام خدا جز خداوند برایتان شبی می‌آورد تا در آن آرامش گیرید؟ پس آیا نمی‌بینید؟» سوره قصص، آیه ۷۱-۷۲.
  43. مجمع البیان، ج ۷، ص۴۵۴.
  44. ﴿وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «و از بخشایش اوست که شب و روز را برایتان پدید آورد تا در شب آرام گیرید و (روز) از بخشش وی، (روزی خویش) بجویید و باشد که سپاس گزارید» سوره قصص، آیه ۷۳.
  45. روح البیان، ج ۶، ص۴۲۷؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۲۷۰۸؛ مخزن العرفان، ج ۹، ص۴۴۲.
  46. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِى جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيْلَ لِبَاسًۭا وَٱلنَّوْمَ سُبَاتًۭا وَجَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورًۭا «و اوست که شب را برای شما (چون) بالاپوش و خواب را مایه آسایش و روز را انگیختنی (برای جنب و جوش) قرار داد» سوره فرقان، آیه ۴۷.
  47. ﴿وَجَعَلْنَا ٱلنَّهَارَ مَعَاشًۭا «و روز را زمان (تلاش برای) معاش نهادیم؛» سوره نبأ، آیه ۱۱.
  48. ﴿وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةًۭ لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ وَكُلَّ شَىْءٍۢ فَصَّلْنَـٰهُ تَفْصِيلًا «و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سال‌ها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۲.
  49. المیزان، ج ۱۳، ص۵۱.
  50. التبیان، ج ۸، ص۴۶۰.
  51. «نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۴۰.
  52. کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۸۱.
  53. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۸.
  54. «نماز را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.
  55. التحقیق، ج ۳، ص۲۱۹، «دلک».
  56. المصباح، ص۱۹۹، «دلک».
  57. مجمع البحرین، ج ۳، ص۳۱۱، «غسق».
  58. التحقیق، ج ۷، ص۲۲۳، «غسق».
  59. مفردات، ص۳۶۰، «غسق».
  60. المیزان، ج ۱۳، ص۱۷۵.
  61. البرهان، ج ۳، ص۵۶۴.
  62. «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
  63. ارشاد الاذهان، ص۲۳۹.
  64. «بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
  65. تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۰۹.
  66. الصافی، ج ۱، ص۲۶۸.
  67. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  68. من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۱۷۶.
  69. کشف الاسرار، ج ۶، ص۱۹۷.
  70. سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
  71. «و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستأیید» سوره احزاب، آیه ۴۲.
  72. سوره مریم، آیه ۱۱.
  73. المنیر، ج ۹، ص۲۳۱.
  74. نورالثقلین، ج ۲، ص۱۱۴.
  75. بیان السعاده، ج ۲، ص۲۲۶.
  76. زادالمسیر، ج ۴، ص۳۸۱؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۶۲؛ ج ۵، ص۱۵۴.
  77. نمونه، ج ۱۷، ص۳۵۲.
  78. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۱۰.
  79. دانشنامه قرآن، ص۱۷۸۳.
  80. سوره طه، آیه ۵۹.
  81. سوره انفال، آیه ۴۱.
  82. سوره توبه، آیه ۳.
  83. تقریب القرآن، ج ۲، ص۳۶۶.
  84. الجدید، ج ۳، ص۳۱۱.
  85. التبیان، ج ۵، ص۱۷۱.
  86. سوره جمعه، آیه ۹.
  87. ﴿وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعْتَدَوْا۟ مِنكُمْ فِى ٱلسَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا۟ قِرَدَةً خَـٰسِـِٔينَ «و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناخته‌اید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵. ﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبْتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخْتَلَفُوا۟ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ فِيمَا كَانُوا۟ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «(احکام روز) شنبه تنها برای آنان که در آن اختلاف می‌ورزیدند مقرّر شد و به راستی پروردگارت روز رستخیز در آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدند میان آنان داوری می‌کند» سوره نحل، آیه ۱۲۴ و آیات دیگر.....
  88. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۰۹ - ۱۱۱؛ المیزان، ج ۸، ص۳۰۱ - ۳۰۴.
  89. ﴿قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِٱلَّذِى خَلَقَ ٱلْأَرْضَ فِى يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادًۭا ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلْعَـٰلَمِينَ «بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است» سوره فصّلت، آیه ۹.
  90. ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِىَ مِن فَوْقِهَا وَبَـٰرَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَآ أَقْوَٰتَهَا فِىٓ أَرْبَعَةِ أَيَّامٍۢ سَوَآءًۭ لِّلسَّآئِلِينَ«و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصّلت، آیه ۱۰.
  91. ﴿إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْوَقْتِ ٱلْمَعْلُومِ «تا روز آن هنگام معیّن» سوره حجر، آیه ۳۸.
  92. التبیان، ج ۶، ص۳۳۵؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۱۱۶.
  93. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۱۱.
  94. «و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصّلت، آیه ۱۶.
  95. «ما بر آنها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم» سوره قمر، آیه ۱۹.
  96. «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
  97. نمونه، ج ۲۳، ص۴۱ - ۴۲.
  98. مفردات، ص۴۸۵، «نحس».
  99. المنیر، ج ۲۷، ص۱۶۲؛ المیزان، ج ۱۹، ص۷۱.
  100. المیزان، ج ۱۹، ص۷۱.
  101. المیزان، ج ۱۹، ص۷۵؛ احسن الحدیث، ج ۱۰، ص۴۴.
  102. المیزان، ج ۱۹، ص۷۱ - ۷۸.
  103. کنز الدقائق، ج ۱۲، ص۵۴۰ - ۵۴۱.
  104. الخصال، ص۳۹۰؛ بحارالانوار، ج ۵۶، ص۳۱، ۴۶.
  105. المیزان، ج ۱۹، ص۷۵.
  106. طباطبایی‌نژاد، سید سجاد، مقاله «روز»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۱۲.