سوء خلق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
آسیبها و آفات بداخلاقی در جامعه
بداخلاقیها و فساد اخلاقی در جامعه، آسیبها و پیامدهای متعددی در پی دارد که نتیجه آن، انحطاط جامعه و فرو غلتیدن در سراشیبی سقوط است. هر حرکت غلطی مانند پیروی از هواهای نفسانی، مادیگرایی و شهوات جنسی که از انسان سر بزند، یک قدم وی را به فساد و دوری از خدا نزدیک میسازد؛ چنانکه قرآن کریم نتیجه کجروی بنیاسرائیل را که به آزار موسی (ع) پرداخته و از حق بازگشتند، منصرف ساختن آنان از حق میداند[۱]. نتیجه هر لغزش این است که ابتدا اعمال انسان را ناقص و سپس اخلاقیات وی را متزلزل میسازد و او را بیمسئولیت بار میآورد. در مرحله بعد نیز اعتقادات وی را عوض میکند تا اینکه به تدریج هویتش را تغییر داده و اخلاق و اعتقاد وی را خراب میسازد[۲]. مهمترین این آسیبها و آفات آنها عبارتاند از:
از بین رفتن سلامت و سعادت جامعه
از بین رفتن اخلاق و حاکم شدن بیاخلاقیها بر جامعه مانند حرص، هوای نفس، دنیاطلبی و حسادت، موجب از بین رفتن سلامت جامعه و سختی زندگی میگردد[۳]. چنین جامعهای حتی با رعایت دقیق قانون، باز هم سعادتمند نیست. جامعهای که در آن احساس ناامنی از یکدیگر وجود داشته باشد و هر انسانی احساس کند که دیگران نسبت به او حسد و کینه داشته و برایش توطئهچینی میکنند، جامعه مطلوب بشری نبوده و راحتی در آن وجود ندارد[۴].[۵]
گسترش ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه
این ناهنجاریها در دو سطح جهانی و ملی بروز مییابد:
- در سطح جهانی. بسیاری از اختلافات، جنگها، تلخیها و ناکامیها به خاطر دوری از معنویت، اخلاق و دوری از خدا و پیام انبیا است[۶]. در تمام دنیا جوامعی که به معنویت و اخلاق پشت کردهاند گرفتار ناامنی، فاجعه و جنایت شدهاند تا جایی که گاهی یک مادر اقدام به قتل فرزند خود میکند. در چنین جوامعی ثروت هرگز نمیتواند مردم را خوشبخت نماید چنانکه جامعه آمریکا با در اختیار داشتن ثروت زیاد و امکانات فراوان به خاطر دور ماندن از معنویات گرفتار چنین فجایعی است[۷].
- در سطح ملی و داخلی. فاصله گرفتن سیاست از اخلاق، معنویت و فضیلت، و غلبه هواهای نفسانی بر افراد سیاسی، صحنه اجتماعی انسانها را دچار عیب و آفت میسازد[۸]. بسیاری از ناکامیها بر اثر پشت کردن به احکام و اخلاق و ارزشهای اسلامی است[۹].[۱۰]
طغیان و سرکشی
همه طغیانها و سرکشیهایی که در جامعه پدید میآید نتیجه عدم تزکیه و تهذیب نفس است؛ انسان مهذب هیچگاه خود را مستغنی نمیداند. ﴿كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى﴾[۱۱]. خودبینی انسانی که برای خود عظمت و مقام قائل است، سبب طغیان وی میشود. با تهذیب نفس و تزکیه باطن تمام این اختلافات برداشته میشود[۱۲].[۱۳]
از بین رفتن عزت و اقتدار جامعه اسلامی
اخلاق اسلامی اساس کار هر جامعهای است و چنانچه اخلاق مردم اسلامی نباشد و در میان آنان گذشت، صبر، حلم و خوشبینی نباشد، اساس کار از بین رفته و عزت و اقتدار جامعه رو به افول میگذارد. رشد اقتصادی، اقتدار سیاسی و هرگونه تعالی در کشور مقدمه اخلاق حسنه است، و اساس حکومت اسلامی برای تعالی اخلاق، قرب الهی و رشد تربیتی انسانها است[۱۴].[۱۵]
از بین رفتن استقلال کشور
استقلال یک کشور جز با استقلال فرهنگی تأمین نمیشود؛ یک ملت حتی اگر از لحاظ اقتصادی به خودکفایی کامل رسیده باشد و متأثر از قدرتهای بزرگ نباشد، اما فرهنگ، اخلاق، عقاید و باورهای دشمنان و بیگانگان در میان آنان رواج داشته باشد، نمیتواند ادعای استقلال کند[۱۶].[۱۷]
کاهش مشروعیت در نظام اسلامی
در نظام سیاسی اسلام، مردم یکی از ارکان مشروعیت به شمار میروند و از پایههای اساسی دیگر آن اخلاقمداری و رعایت تقوا و عدالت است. حتی اگر تمام مردم بر انتخاب زمامداری که از این ویژگیهای اخلاقی برخوردار نیست اتفاق نظر داشته باشند، از نظر اسلام چنین حکومتی نامشروع است. این امر در تمام ردههای حکومت کاربرد دارد[۱۸].[۱۹]
باز ماندن از سازندگی و آیندهنگری
جوانان کشور باید تلاش کنند با نیرو و نشاط جوانی زمینههای اخلاقی را در خود فراهم ساخته و از آلودگیها و مفاسد اخلاقی خود را دور نگه دارند، چرا که ابتلائات و آلودگیهایی که برخی دچار آن میباشند قابلیت جوان را در زمینه سازندگی آیندهاش و آینده کشور از بین میبرد. دشمن در صدد است آن عواملی که جوانان را تقویت میکند مانند آگاهیهای مذهبی و سیاسی، از بین ببرد. از اینرو جوانان میتوانند با ایفای نقش خود در دوره جوانی، و تقویت بنیانهای اخلاقی، آیندهای درخشان بسازند[۲۰].[۲۱]
غلبه شرّ و فساد
ظلم و ستم، تسلط قدرتها بر ملتها و غارت اموال آنان و بسیاری دیگر از این شرور به خاطر انزوای معنویت و اخلاق انسانی است. منزوی شدن اخلاق و فضیلت و بیان نکردن آن به عنوان ارزشهای والای انسان موجب غلبه شر و فساد بر ملتها میگردد[۲۲]. عمده فجایعی که در سطح جهان بر سر ملتها میآید ناشی از اخلاق سوء و فسادهای اخلاقی افراد است. هر چند ممکن است عوامل دیگر از قبیل عوامل اقتصادی، سیاسی و مانند آن نیز مؤثر باشد اما در ریشه و پایه همه آنها یک عنصر سوء اخلاق وجود دارد[۲۳].[۲۴]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ «و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار میدهید با آنکه میدانید من پیامبر خداوند به سوی شمایم؟ و چون (از حق) بگشتند خدا دلهایشان را بگردانید و خداوند قوم نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره صف، آیه ۵.
- ↑ ر. ک: حسینی بهشتی، سید محمد، شناخت اسلام، ص۲۱۲-۲۱۳؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۱/۹/۱۳۸۰.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۱۰، خامنهای حسینی، سید علی، ۲۹/۴/۱۳۸۸.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۶/۱/۱۳۸۵.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۷۹.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۱/۹/۱۳۷۷.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۱/۴/۱۳۷۴.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۱/۴/۱۳۷۴.
- ↑ علی گرامی|گرامی، علی، اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۰.
- ↑ «حاشا؛ انسان سرکشی میورزد، * چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.
- ↑ علی گرامی|گرامی، علی، اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۰.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۴؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۲/۲/۱۳۷۷.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۱.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۲۴؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۱۵/۹/۱۳۶۸.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۱.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۶/۹/۱۳۸۲؛ ر. ک: همو، مکتوبات، ۷/۳/۱۳۷۱.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۱.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۴/۸/۱۳۷۹.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۱.
- ↑ ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۹۷-۴۹۸؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۱/۹/۱۳۸۰.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۳/۴/۱۳۷۲.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۸۲.