مهره
مَهره از قحطانیان و قبایل یمنی استکه قبل از اسلام طبیعتی غالباً بدوی داشتند و در جنوب شبه جزیره عربستان زندگی میکردند. اینان بعد از فتح مکه و سال وفود، نمایندگانی جهت اظهار اطاعت از رسول خدا (ص) عازم مدینه کرده و مسلمان شدند اما در جزیان ردّه مرتد شده و بیشتر آنها توسط سپاه ابوبکر کشته شدند.
مقدمه
مهره از قبایل یمنی و از نژاد مردم قضاعه است. آنان پیش از اسلام طبیعتی غالباً بدوی داشتند و در سایه سار کشت درختان کندر و پرورش شتر معروف عرب که به «شتر مهری» شهرت داشت، زندگی میکردند. پس از پذیرش اسلام در کنار دیگر قبایل عرب به امر فتوحات پرداختند و در فتوحات اسلامی قرون نخست هجرت بخصوص مصر و اندلس حضور قوی و مشارکت مؤثری را از خود به نمایش گذاشته است[۱].[۲]
نسب مهره
مَهره را از قحطانیان و در شمار قبایل حمیری گفتهاند که مردم آن نسب از مردی به نام مَهرَة بن حَیدان بن عَمرو بن الحَافِ بن قُضَاعه و فرزندانش «الآمریَّ»، «الدین»، «أَشموس»، «نعمیَّ» و «ندغیّ» میبرند[۳].[۴]
موقعیت بلاد مهره
بلاد مهره در منابع قدیم با نام «شحر» شناخته میشده است[۵]. این اقلیم در کنار اقالیم «احقاف» و «عمان» و «حضرموت» اقالیم مشهور جنوب شبه جزیره عربستان را تشکیل میدادهاند. بر این اساس، محدوده جغرافیایی مهره سرزمینی به وسعت عمان تا عدن را شامل میشده است. امروزه این محدوده، در جنوب شرقی شبه جزیره عرب و در منتهیالیه شرقی کشور یمن استانی را به همین نام تشکیل داده است[۶].[۷]
تاریخ قبیله مهره
از نظر سیاسی و اجتماعی، این قبیله از گذشتههای دور در شمار قبایل تأثیرگذار در یمن محسوب میشده است؛ چندان که نام این قبیله در برخی نقوش برجای مانده از عهد قدیم در یمن به چشم میخورد. قدیمیترین نقشی که در آن نامی از مهره به میان آمده است در یکی از کتیبههای المِعسَال در استان «البیضاء» است که در آن به خیزش أحرار یهبأر علیه العاذ یلط بن عم ذخر (العزیالوت) ـ پادشاه حضرموت ـ و مشارکت قبیله مهره در آن در سال ۲۲۰ میلادی سخن رفته است.
مهریها طبیعتی غالباً بدوی داشتند از این رو در برابر کمتر دولت تشکیل یافته در یمن و عمان سر تسلیم فرود آورده بودند. آنان در محدوده جغرافیایی خود مجموعه دولتهایی را تشکیل دادند که تا بیش از هفت قرن ادامه یافت که امارت بنو تبلة بن شماسة مهری و بعد از او امارت ابی دجانه مهری بر الشحر در حوالی قرن پنجم هجری و سلطنت مهریها فی قشن از جمله آن است[۸].
مهره و شحر از لحاظ اقتصادی نیز از قدیم منطقه اقتصادی وسیعی را تشکیل داده بودند. در این منطقه درختان لبان (کندر) به عمل میآمد[۹] که در آن زمان مهمترین کالای تجاری آنان به شمار میرفت به طوری که پادشاهان ممالک جنوبی از جمله فرمانروایان سبأ و «قتبان» و «معین» و «حضرموت» از جهت اقتصادی بر این کالای ارزشمند تکیه داشتند.
همچنین مهره در عرب به شترانش که در سرعت و قدرت ضرب المثل بود، شهره بود[۱۰]، شهرتی که تا به امروز برای آنها باقی است. رجال این قبیله در گذشته، بازاری را در شحر برپا کرده بودند که از بازارهای مشهور عرب به شمار میرفت[۱۱].[۱۲]
زبان مهری
مهریها در محاورات خود از زبان خاص و منحصر بفردی بهره گرفتند که در السنه زبان شناسان و دانشمندان علم ادب به «زبان مهری» موسوم است. این زبان که در اصل لهجه ای از لهجههای عرب یمن قدیم بوده و عمر آن را ـ که تقریباً جز برای مهریها برای دیگران چندان قابل فهم نیست، ـ متجاوز از سیصد هزار سال پیش تخمین زده شده است، قدیمیتر از زبان شبه جزیره عربستان و شام برآورد کردهاند[۱۳].
مَهْرَه در ایام مقارن با ظهور اسلام
هنگام ظهور اسلام، مهره عرصه نزاع دو تن از رجال این قبیله به نام «شخریت بن شحرات مهری» از «بنی شخراة» و «المصبّح بن محارب مهری» از بنی محارب در بهدست گرفتن زمام ریاست این قوم بود. «شخریت» پادشاه اقلیم شرقی شحر و کوههای ظفار و در ناحیه ای که از «جَیْروت» تا «نضون» امتداد داشت، حکومت داشت و «المصبّح» پادشاه اقلیم غربی مشقاص در نجد حکمرانی داشت[۱۴].[۱۵]
اسلام مَهره
نقل است که در پی ظهور اسلام و تشکیل حکومت نبوی (ص) در مدینه، رسول خدا (ص) نامهای به جیفر بن جلندی ـ امیر عمان ـ ارسال داشت و او را به اسلام دعوت کرد. وی اسلام پذیرفت و به تبع او و دعوت وی، دیگر مردمان عمان ـ از جمله قبیله مهره ـ اسلام پذیرفتند[۱۶]. با فتح مکه در سال هشتم هجری و سرعت گرفتن وفود قبایل نزد رسول مکرم اسلام (ص) و اعلان سرسپردگی آنان به اسلام، قبیله مهره نیز نمایندگانی جهت اظهار اطاعت از رسول خدا (ص) عازم مدینه کرد[۱۷].
نمایندگان این قبیله به سرپرستی مَهری بن أبیَض به نزد پیامبر آمدند و رسولالله (ص) آنان را به اسلام دعوت کرد، آنان نیز مسلمان شدند و رسول خدا (ص) به ایشان محبت کرد و فرمانی برای آنان نوشت که: «هیچ کس نباید به ایشان حمله و غارت برد و دامها را در مراتع آنان بدون اجازه بچرانند و برایشان است که احکام اسلام را برپا دارند»[۱۸].[۱۹]
مَهْرَة و جریان ردَّه
قبیله مهره را در شمار متمردان از حکومت مدینه پس از نبی خاتم (ص) گفتهاند. در پی این واقعه، ابوبکر سپاهی را به فرماندهی عکرمة بن ابوجهل به سوی این قبیله گسیل داشت. عکرمه پس از ورود به مهره خود را در مقابل دو رهبر متخاصم دید: یکی «شخریت» که بر مناطق ساحلی این سرزمین تسلط داشت و به لحاظ عده و عُده در اقلیت بود و دیگر «المُصبح» که نفوذش بر مناطق مرتفع مهره بود و در اکثریت بودند. پس هر دو را به بازگشت به اسلام دعوت کرد. دعوت او مورد قبول «شخریت» قرار گرفت اما «المُصبح» امتناع کرد و بدین ترتیب دو طرف آماده نبرد با یکدیگر شدند. جنگ در گرفت؛ سپاه عکرمه به کمک شخریت و هزار تن از مردم قبیله او که به عکرمه پیوستند به پیروزی رسیدند. «المصبح» همراه با بسیاری از مهریها کشته شدند و غنایم بسیاری از آنان نصیب مسلمین شد[۲۰].[۲۱]
مهره و فتوحات اسلامی
با آغاز فتوحات اسلامی در سال دوازدهم هجری، مردم قبیله مهره نیز همگام با بسیاری از قبایل عرب پا به عرصه فتوحات اسلامی نهادند و نقشی پررنگی در فتوحات عراق و شام و خراسان و مغرب عربی و دیگر شهرهایی که به دست مسلمین فتح شد، ایفا نمودند. نمود بارز این حضور گسترده و مؤثر را میتوان در فتوحات شمال آفریقا خصوصاً در فتح مصر جست[۲۲]. پس از انجام فتوحات در شمال آفریقا، به تدریج رزمندگان مهره در اراضی سرزمینهای مفتوحه سکونت اختیار کردند[۲۳].
مهریها و حضور در وقایع و حوادث قرون اولیه اسلامی
علاوه بر جریان فتوحات، آثار حضور مردم قبیله مهره را میتوان در برخی دیگر از رخدادهای قرون نخست اسلامی جست. از جمله این حضور و مشارکت را میتوان در صفین یافت. نبردی که در سال ۳۷ هجری بین سپاه امیرالمؤمنین (ع) و سپاه معاویه در گرفت و در آن جمع بسیاری از دو طرف کشته شدند. منقری در کتاب خود در ذکر شهدای شاخص سپاه امیرالمؤمنین (ع)، به نام «یزید بن واصل مهری» اشاره میکند که این حضور و به احتمال حضور جمعی دیگر از مهریهای همراه او حکایت از مشارکت مردم این قبیله در سپاه کوفه دارد[۲۴]. از دیگر صحنههای حضور پررنگ مهریها در کوفه، انتخاب بشر بن حسان مهری به عنوان فرماندار کوفه از سوی سلیمان بن عبدالملک اموی است[۲۵].[۲۶]
مهریها و مذهب اباضیه
ازدیان از قبایل معروف ساکن در بصره بودند. پس از صفین و با ظهور افکار خارجیگری، این اندیشه به سرعت در بین مردم بخصوص قبیله ازد و تمیم رشد کرد به طوری که بخش اعظمی از سران خوارج بصره را قبیله ازد به خود اختصاص داده بود. پس از جنگ نهروان و به عبارت صحیحتر پس از شهادت علی (ع) که یاران او و همچنین مخالفان و معترضان از خوارج پراکنده شده به دیار خویش رفتند، بصره و کوفه بیش از سایر شهرها خوارج را در خود پذیرا شدند. از آنجا که ازدیان بصره غالباً ازدیانی بودند که در سده نخست هجری از عمان به این شهر کوچ کرده بودند از این رو بین ازد عمان و ازد بصره بواسطه این قرابت و خویشاوندی، پیوند و ارتباط وثیقی حاکم بود. ارتباط میان این خویشاوندان، موجب رفت و آمد میان آنان و یاری و حمایت از همدیگر و در نتیجه نقل و انتقال عقائد و افکارشان به یکدیگر میگردید و چون عمده بزرگان و روسای بصره ازدی و عمانیالاصل بودهاند، افکار خارجی اباضی به سرعت در عمان گسترش یافت و این منطقه به یکی از مهمترین پایگاههای فرقه اباضی بدل گشت[۲۷]. در پی این امر و بواسطه روابط تنگاتنگی که بین مهریها و مردم عمان حاکم بود رفته رفته مهریها هم مانند بسیاری از مردمان عمان، آیین خارجی پذیرفتند و به فرقه اباضیه در آمدند[۲۸].[۲۹]
منابع
پانویس
- ↑ د. علی صالح الخلاقی، دور قبیلة مَهْرَة وأعلامها فی مصر فی القرون الثلاثة الأولی للهجرة (۱)، یافع نیوز.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۷۲؛ ابندرید، الاشتقاق، ج۲، ص۵۵۲؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، ج۳، ص۱۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۶۹.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸. نیز ر. ک. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷.
- ↑ الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۶۹.
- ↑ الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸
- ↑ حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۱۴.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۴۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۳، ص۳۱۶-۳۱۷
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ الموسوعة الحره، مقاله تاریخ المهره. درباره نامه حضرت به جیفر بن جلندی ر. ک. بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۷۸؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۲، ص۳۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۵۵.
- ↑ منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۶۹.
- ↑ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۳، ص۳۱۶-۳۱۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۶، ص۳۳۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ د. علی صالح الخلاقی، دور قبیلة مَهْرَة وأعلامها فی مصر فی القرون الثلاثة الأولی للهجرة (۱)، یافع نیوز.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ص۵۵۶.
- ↑ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۳۰۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر. ک: مجله پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام، مقاله تبیین زمینهها و علل شکلگیری و تداوم مذهب اباضیه در عمان، تألیف مصطفی پیرمرادیان، فرشته بوسعیدی، زهرا حسین هاشمی.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۲۸۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.