مهمترین کتاب‌ها درباره نشانه‌های ظهور کدامند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مهمترین کتاب‌ها درباره نشانه‌های ظهور کدامند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

مهمترین کتاب‌ها درباره نشانه‌های ظهور کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

مصطفی صادقی

حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، در کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» در این‌باره گفته است:

«مهم‌ترین منابع مربوط به نشانه‌های ظهور همان منابع مربوط به مهدی (ع) و غیبت اوست.

از این جمله سه کتاب کهن شیعه: الغیبة نعمانی‌‌، کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق و الغیبة شیخ طوسی است. تقریبا هسته اصلی همه روایات ظهور و علائم را همین سه کتاب تشکیل می‌دهند؛ به خصوص که هریک فصلی از کتاب خود را به نشانه‌های ظهور اختصاص داده‌اند. سهم کتاب نعمانی‌‌ در این موضوع بیشتر است، چون دو باب را به آن اختصاص داده، و در یکی از همه نشانه‌ها سخن گفته و ۶۸ روایت نقل می‌کند و در باب دیگر به روایات "سفیانی" پرداخته است. پس از این سه کتاب باید از منابع مربوط به زندگی معصومین (ع) نام برد که در آنها به مناسبت شرح زندگی امام دوازدهم (ع) به علائم ظهور هم اشاره می‌شود. از این نمونه، کتاب ارشاد شیخ مفید، اعلام الوری طبرسی - که بیشتر مطالب خود را از ارشاد نقل می‌کند - کشف الغمه اربلی و فصول المهمه ابن صباغ[۱] است که علامت‌ها را از کتاب‌های پیشین نقل کرده‌اند. کلینی در روضه کافی، حمیری در قرب الاسناد و مفسرانی چون علی بن ابراهیم و عیاشی ذیل تفسیر برخی آیه‌ها به احادیث علائم اشاره کرده‌اند. علامه مجلسی مجموع مطالب این کتاب‌ها را جمع‌آوری کرده و در بحار الأنوار آورده است[۲].

از میان منابع اهل سنت، قدیمی‌ترین و مهم‌ترین کتابی که در آن از نشانه‌های ظهور سخن به میان آمده الفتن‌ نعیم بن حماد است. پس از او صاحبان صحاح سته، بخشی از احادیث خود را ذیل همین عنوان "فتن و ملاحم" آورده و به علائم ظهور اشاره کرده‌اند، اما شاید بیشترین سهم را در این مورد احمد بن حنبل در المسند دارد. تفاوت منابع اهل سنت با شیعه در این خصوص، دو چیز است: یکی این‌که روایات علائم را با نشانه‌های برپایی قیامت به هم آمیخته‌اند. ازاین‌رو، کتاب‌هایی با عنوان اشراط الساعه یا علامات القیامه نوشته‌اند و روایات مربوط را در آنها ذکر کرده‌اند[۳]. دوم این‌که کتاب‌هایی باعنوان فتن یا ملاحم یا ترکیبی از آن دو نوشته و این احادیث را در آنها آورده‌اند. کتاب‌های ملاحم و فتن به پیش‌گویی‌هایی اختصاص دارد که پیامبر (ص) و صحابه درباره حوادث تلخ و شیرین آینده مسلمانان بیان کرده‌اند. در بیشتر منابع روایی اهل سنت چنین عنوانی وجود دارد و روایات مربوط به ظهور و علائم را می‌توان در آن یافت. گاهی هم این احادیث به صورت کتابی مستقل با همین عنوان جمع‌آوری شده است[۴].

از منابع متأخر که به استناد این کتاب‌ها احادیث مربوط به ظهور را آورده‌اند می‌توان از عقد الدرر فی اخبار المنتظر یوسف بن یحیی مقدسی شافعی‌ و البرهان متقی هندی نام برد.

سید بن طاووس عالم شیعی با استفاده از کتاب‌های ملاحم و فتن اهل سنت کتاب التشریف بالمنن معروف به الملاحم و الفتن را جمع‌آوری کرده است. این کتاب از سه بخش تشکیل شده که بخش اول آن گزیده فتن ابن حماد، بخش دوم آن از کتاب فتن ابو صالح سلیلی و بخش سوم آن از کتاب فتن زکریا بزاز است. بخش آخر کتاب که ملحقات آن به شمار می‌رود از کتاب‌های مختلف شیعه و اهل سنت نقل شده است، ارزش کتاب سید به جهت بخش دوم و سوم آن است چون ملاحم سلیلی و زکریا در دسترس نیست.

اما منابع معاصر را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: تعدادی از آنها فقط به نقل احادیث پرداخته و هیچ اظهارنظر و تحلیلی درباره آن ندارند. حتی به منابع و روایاتی که مأخذ این اخبار به شمار می‌روند توجه نکرده و صحیح و سقیم را جمع‌آوری نموده‌اند. از این جمله می‌توان به معجم الملاحم و الفتن و ترجمه فارسی آن با نام یأتی علی الناس زمان ... و کتاب نوائب الدهور فی علائم الظهور اشاره کرد. دو کتاب الزام الناصب و معجم احادیث المهدی هم گرچه مخصوص نشانه‌ها نیست، به طور گسترده به این روایات می‌پردازند. کتاب‌های دیگری هست که تنها به نقل روایات پرداخته، ولی به این اندازه اهمیت ندارند. دسته دوم آثاری‌اند که به تعدادی از احادیث پرداخته و آنها را توضیح داده‌اند. از این نمونه می‌توان به ملحقات الاحقاق، مأتان و خمسون علامة، علائم الظهور فی المستقبل، عصر الظهور، نشانه‌های یار و ده‌ها کتاب دیگر اشاره کرد. در این میان کتاب‌هایی که به تحلیل و بررسی روایات پرداخته و با دیده نقد به آنها نگریسته‌اند به‌ندرت یافت می‌شوند. کتاب‌های دراسة فی علامات الظهور نوشته جعفر مرتضی عاملی، موسوعة الامام المهدی (ع) نوشته سید محمد صدر، دادگستر جهان از ابراهیم امینی و مقاله نشانه‌های ظهور از اسماعیل اسماعیلی از جمله این نوشته‌های نادر است. البته در همه این نوشته‌ها ملاحظاتی به برداشت و تحلیل نویسندگان هست که به بیان آنها خواهیم پرداخت. بدین جهت و به دلیل ویژگی هر یک از این کتاب‌ها و تفاوت‌هایی که در اسلوب دارند لازم است به بررسی مختصر این چهار کتاب بپردازیم.

  1. الغیبة نعمانی‌‌: نعمانی‌‌ کتاب خود را از مجموعه‌های روایی به خصوص کتاب‌های غیبت که پیش از او تألیف شده فراهم آورده است که به تعدادی از این مصادر ذیل بحث از اعتبار کتب چهارگانه اشاره خواهد شد. با توجه به فراوانی نقل نعمانی‌‌ از ابن عقده، محمد بن همام، احمد بن هوذه و علی بن احمد بندنیجی به خصوص در ابواب نشانه‌های ظهور می‌توان چنین‌ استفاده کرد که این افراد کتابی در موضوع غیبت یا ملاحم و علائم ظهور داشته‌اند که نعمانی‌‌ از آن کتاب‌ها نقل می‌کند. گرچه در فهرست‌های موجود نامی از کتاب‌های آنان نیست. الغیبة نعمانی‌‌ ۲۶ باب دارد و تعداد روایات هر باب کاملا متفاوت است. مؤلف در مقدمه‌ای طولانی علت تألیف کتاب را انحراف گروه‌هایی از شیعیان به خاطر وقوع غیبت امام دوازدهم دانسته و یکی از انگیزه‌های این انحراف‌ها را ضعف ایمان و بی‌توجهی به روایات در موضوع غیبت بیان می‌کند. ازاین‌رو به جمع‌آوری احادیث در این موضوع می‌پردازد. مباحث کلی ابواب این کتاب عبارت‌اند از: لزوم حفظ اسرار اهل بیت، امامت و وصایت، روایات شیعه و اهل سنت درباره دوازده امام، گناه مدعیان دروغین امامت، لزوم وجود حجت در زمین، روایات ائمه درباره غیبت امام دوازدهم، مشکلات شیعه در عصر غیبت و دستور معصومین به صبر و انتظار فرج، معرفی امام زمان و روش و منش آن حضرت، نشانه‌های ظهور، نهی از نام بردن آن امام، اصحاب آن حضرت، سن و مدت حکومت او، رد امامت اسماعیل فرزند امام صادق (ع) و موضوعات جزئی‌تر. بنای مؤلف در تمام کتاب، نقل روایت است و به‌ندرت توضیحی از خود اضافه می‌کند و روایات را در ابواب مختلف تکرار نمی‌کند. مبحث نشانه‌های ظهور در این کتاب مجموعا ۸۶ روایت دارد که ۶۸ عدد از آنها در باب ۱۴ با عنوان "ما جاء فی العلامات التی تکون قبل قیام القائم و یدل علی ان ظهوره یکون بعدها کما قالت الائمه"[۵] و هیجده روایت در باب ۱۸ با عنوان "ما جاء فی ذکر السفیانی و ان امره من المحتوم و انه قبل قیام القائم" آمده است. در بخش‌های دیگر نیز احادیثی درباره نشانه‌های ظهور وجود دارد ولی تعداد آنها زیاد نیست. فهرست‌نویسان به کتاب الغیبة نعمانی‌‌ اشاره کرده‌[۶] و برخی با استفاده از مطالب کتاب می‌گویند نام آن "ملاء العیبه فی طول الغیبة" است[۷]. شیخ مفید پس از بیان مطلبی درباره امامت حضرت مهدی (ع) می‌گوید: "روایات در این باره فراوان است که اصحاب حدیث از شیعه آنها را جمع کرده و در کتب خود آورده‌اند، از جمله ابو عبدالله محمد بن ابراهیم نعمانی در کتابی که درباره غیبت نوشته مشروح آن روایات را بیان کرده است. ازاین‌رو نیازی نیست که ما به تفصیل از آنها یاد کنیم"[۸]. باوجوداین مطالب کتاب نعمانی‌‌ در منابع پس از آن مانند الغیبة شیخ طوسی، اعلام الوری و ملاحم ابن طاووس نقل نشده، ولی متأخران مانند مجلسی در بحار الانوار و حر عاملی در اثبات الهداة از آن روایت کرده‌اند. گرچه این کتاب از اعتبار خاصی برخوردار است. باید توجه داشت که تعدادی از راویان آن از فرقه‌های منحرف شیعه هستند. ازاین‌رو نقل یا استناد به روایات آن به ویژه در موضوع نشانه‌ها نیاز به دقت لازم دارد. تفصیل این مطلب، در مباحث آینده خواهد آمد.
  2. کمال الدین و تمام النعمة[۹] این کتاب نوشته عالم جلیل‌القدر شیعه ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق است که زمان ولادت او مشخص نیست؛ گرچه می‌توان با قرائنی آن را در سال‌های اولیه قرن چهارم تخمین زد. نجاشی تاریخ وفات او را ۳۸۱ ق ثبت کرده و نوشته‌های فراوان وی از جمله سه رساله در موضوع غیبت و کتاب علامات آخر الزمان را شمرده[۱۰]؛ اما از کمال الدین نامی نبرده است. شیخ طوسی ضمن تجلیل از صدوق و اشاره به آگاهی او به رجال و نقاد بودن نسبت به احادیث، از دو کتاب غیبت وی خبر داده که یکی برای اهل ری تألیف شده و از دیگری با وصف کبیر (بزرگ) یاد نموده است[۱۱]. شاید منظور از کتاب الغیبة در بیان نجاشی و طوسی همان کمال الدین باشد؛ زیرا خود مؤلف (شیخ صدوق) نیز در مقدمه کتاب می‌گوید: امام زمان از من خواست کتابی در موضوع غیبت بنویسم [۱۲]. اما به نام آن تصریح نمی‌کند گرچه در تألیفات دیگرش از کمال الدین و تمام النعمه نام برده است[۱۳]. شیخ صدوق در کمال الدین ضمن بیان مناظرات خود و رد شبهات مربوط به امام عصر (ع) به بیان غیبت‌های پیامبران پرداخته تا روشن شود امر غیبت در گذشته هم اتفاق افتاده است. هم‌چنین روایات یکایک ائمه معصومین (ع) را درباره پیش‌گویی غیبت امام دوازدهم نقل می‌کند. وی درباره علائم باب‌ مخصوصی گشوده و پس از بیان ۲۹ روایت در آن می‌گوید: در موضوع نشانه‌های قائم و سیره آن حضرت در کتاب السر المکتوم روایاتی آورده‌ام[۱۴]. اما این کتاب به دست ما نرسیده است. در ابواب دیگر این کتاب روایات اختصاصی علائم وجود ندارد. ابن بابویه (پدر صدوق) نیز در کتاب الامامة و التبصرة من الحیرة به برخی احادیث علائم ظهور اشاره کرده که همه آنها در کمال الدین آمده است. یکی از مشایخ با واسطه صدوق، عبدالله بن جعفر حمیری است که کتابی درباره غیبت داشته‌[۱۵] و به نظر می‌رسد آن‌چه صدوق به واسطه پدرش یا دیگران از او نقل کرده‌اند، از آن کتاب باشد. در مقدمه کتاب، که به قلم یکی از محققان معاصر نوشته شده است، می‌خوانیم: "مؤلف در این کتاب آن‌چه درباره غیبت روایت شده و بین مردم شهرت داشته از صحیح و ضعیف و حسن و مجعول، جمع کرده است. اما فقط به روایات صحیحه یا اجماعی یا متواتر استدلال می‌کند".[۱۶] دلیل این مطلب سخنی از شیخ صدوق است که ذیل بحث دراز عمران می‌گوید: "... این حدیث و دیگر اخبار مربوط به معمرین و غیر آنان مورد اعتماد من در موضوع غیبت نیست، بلکه غیبت به واسطه روایات صحیح پیامبر و ائمه (ع) برای من ثابت شده است"[۱۷]. از توضیحات شیخ صدوق در لابه‌لای روایات استفاده می‌شود که وی در واقع خواسته است با آن‌چه مخالفان شیعه در موضوعات غیبت پیامبران یا طول عمر افراد یا ... گزارش کرده‌اند بر آنان احتجاج کند و گاه تصریح می‌کند که این اخبار شگفت‌تر از وقوع غیبت است؛ ولی تعجب است که چگونه آن را پذیرفته و غیبت امام دوازدهم را انکار می‌کنند[۱۸].
  3. الغیبة شیخ طوسی‌‌: کتاب الغیبة شیخ طوسی‌‌ مجموعه‌ای از احادیث مربوط به قائم آل محمد (ص) با تأکید بر رد فرقه‌هایی است که غیر از امام دوازدهم را مهدی می‌دانند. سند بسیاری از احادیث این کتاب به فضل بن شاذان می‌رسد. او از فقها و متکلمان مورد اعتماد، از بزرگان اصحاب ائمه و مؤلف کتاب‌هایی در موضوعات مربوط به امام عصر (ع) از جمله اثبات الرجعه، کتاب القائم و کتاب الملاحم است[۱۹]. وی هم‌چنین روایات مربوط به علائم ظهور را که استادش شیخ مفید در کتاب ارشاد نقل کرده، آورده است اما از الغیبة نعمانی‌‌ بهره نجسته، گرچه مضمون روایات دو کتاب (الغیبة نعمانی‌‌ و الغیبة طوسی‌‌) در مواردی باهم تطبیق می‌شود. شیخ طوسی در این کتاب پیش از آن‌که به جمع روایات پرداخته باشد به احتجاج در برابر فرقه‌های منحرف شیعه و استناد به گزارش‌های تاریخی مانند اثبات مرگ افرادی که ادعای مهدویت درباره آنان وجود دارد پرداخته است. بخش نشانه‌های ظهور ۵۹ روایت دارد که تعدادی از آنها از معصوم صادر نشده و تعدادی هم از منابع یا راویان اهل سنت نقل شده است. این شیوه در الغیبة نعمانی‌‌ و کمال الدین دست‌کم در بخش علائم یافت نمی‌شود.
  4. الفتن‌[۲۰]: این کتاب از منابع اهل سنت به شمار می‌رود. از آن‌جا که احادیث کتاب الفتن به‌طور گسترده به منابع شیعه راه یافته، لازم است آن را نیز جزء منابع اصلی لحاظ کنیم؛ به خصوص که قدیمی‌ترین منبعی است که احادیث نشانه‌ها در آن یافت می‌شود. (...) کتاب الفتن همانند دیگر کتاب‌هایی که در موضوع ملاحم و فتن نوشته شده است به مهدی اختصاص ندارد، بلکه درباره رویدادهای آینده جهان اسلام تا قیامت سخن می‌گوید و بخشی از آن به مهدی و نشانه‌های ظهور او پرداخته است. ابن حماد بخش قابل توجهی از کتاب خود را به پیش‌گویی‌های صحابه و هم‌چنین احادیثی از رسول خدا درباره بنی امیه، بنی عباس، سفیانی، مهدی و نشانه‌های او، دجال، نزول عیسی (ع) و برخی از نشانه‌های قیامت اختصاص داده است. برخی از ابواب کتاب الفتن عبارت‌اند از: نام فتنه‌های پس از رسول خدا، عدد خلفای پس از آن حضرت، نام خلفای راشدین، نشانه‌های پایان حکومت بنی امیه، قیام بنی عباس، پایان زمان بنی عباس، ابواب مربوط به سفیانی و نام و نسبت و جنگ‌ها و فرو رفتن او در بیداء، پرچم‌های سیاه، ابواب مربوط به مهدی و نام و نسبت و روش او و نشانه‌های قیامش، ابواب مربوط به دجال، فرود آمدن حضرت عیسی (ع)، فتح قسطنطنیه و جاهای دیگر، زلزله‌ها و خسف‌ها، نشانه‌های قیامت و خروج حبشی‌ها و ترک‌ها.

درباره کتاب الفتن چند نکته قابل توجه است:

  1. ابن حماد بیشتر روایات را از صحابه یا تابعین نقل می‌کند و آن‌گونه که انتظار می‌رود سند روایات به رسول خدا نمی‌رسد؛ مثلا از مجموع حدود ۱۷۰ روایت، در باب‌های ۲۹ - ۴۴ این کتاب که درباره مهدی و سفیانی است تنها حدود ۲۵ روایت به معصوم می‌رسد و دیگر اسناد کتاب به افرادی چون کعب الاحبار، محمد بن حنفیه، زهری، ارطاة و ... ختم می‌شود. این‌گونه سندها نه تنها از نظر شیعه ارزشی ندارد در نظر اهل سنت نیز حجت نیست، چون اصطلاحا موقوف به شمار می‌رود، یعنی سند آن به صحابی متوقف می‌شود.
  2. علاوه بر روایات زیادی که ابن حماد از امیر مؤمنان (ع) به عنوان صحابی نقل می‌کند، بخش قابل توجهی از احادیث را به واسطه جابر جعفی از امام باقر (ع) آورده است.
  3. تکرار در کتاب الفتن زیاد است و یک حدیث در ابواب مختلف با سلسله سند واحد ذکر شده است، به‌طوری که به جرأت می‌توان ۴/ ۱ از کتاب را مکرر دانست.
  4. این کتاب و دیگر کتاب‌هایی که درباره ملاحم و فتن نوشته می‌شود، ارتباط مستقیم با ظهور ندارد و بسیاری از روایاتی که درباره آنها ذکر شده پیش‌گویی‌هایی درباره حوادث آینده مسلمانان است و نامی از مهدی و ظهور او در این روایات نیست. با این حال بخش قابل توجهی از این احادیث و آثار در منابع شیعی به عنوان نشانه‌های ظهور امام عصر (ع) تلقی شده است»[۲۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله محمدی ری‌شهری؛
آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«مجموع تألیفاتی که احادیث علائم ظهور را نقل یا بررسی کرده‌اند، به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. کتب غیبت‌نگاری‌: در این دسته، کتاب‌های فراوانی قرار می‌گیرند که هر یک از جهتی، حائز اهمیت است؛ اما در این میان، چهار کتاب اصلی در موضوع علائم ظهور قرار می‌گیرند که دیگر کتاب‌ها احادیث‌شان را غالباً از آنها گرفته‌اند. از این رو، به معرفی مختصر درباره این چهار منبع اصلی مهدویت و ظهور می‌پردازیم:
    1. کتاب الغیبة: این کتاب اثر محمد بن ابراهیم نعمانی معروف به "ابن ابی زینب" از محدثان دوره غیبت صغری است. وفات او را حدود سال ۳۶۰ ه نوشته‌اند. معروف‌ترین مشایخ نعمانی که بیشترین روایات این کتاب از او نقل شده است احمد بن محمد بن سعید معروف به ابن عقده است. از حدود ۸۶ روایت علائم ظهور، حدود ۵۰ حدیث آن از طریق ابن عقده است. وی از محدثان زیدی مذهب است که البته در میان امامیه هم اعتبار دارد. پس از او، احمد بن هوذه و علی بن احمد بندنیجی مشایخ مهم نعمانی‌اند که احتمال می‌رود این افراد کتابی در موضوع غیبت یا ملاحم و علائم ظهور داشته‌اند که نعمانی از آن کتاب‌ها نقل می‌کند. چنانکه یکی از محققان معاصر از نسخه‌ای به نام ملاحم ابن عقده خبر داده و از آن مطالبی را نقل کرده است[۲۲]. گرچه کتاب الغیبه از اعتبار خاصی برخوردار است لکن باید توجه داشت که تعدادی از راویان گزارشگر علامت‌ها از فرقه‌های‌ منحرف شیعه هستند. از این رو هنگام نقل یا استناد به روایات آن به‌ویژه در موضوع نشانه‌ها بایستی دقت لازم را نمود.
    2. کمال الدین و تمام النعمة: این کتاب، تألیف عالم جلیل‌القدر شیعه، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق است که گاهی از آن به کتاب الغیبة هم یاد می‌شود[۲۳]. چنان که نجاشی از آثار وی سه رساله در موضوع غیبت و کتاب علامات آخر الزمان نام برده؛ اما از کمال الدین نامی نبرده است[۲۴]. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین درباره علائم ظهور، باب مخصوصی گشوده و حدود سی حدیث در آن نقل می‌کند. پدرش ابن بابویه نیز در کتاب "الامامة والتبصره من الحیرة"، به برخی احادیث علائم ظهور اشاره کرده که همه آنها در کمال الدین آمده‌اند. یکی از مشایخ با واسطه شیخ صدوق، عبدالله بن جعفر حمیری است که کتابی درباره غیبت داشته‌[۲۵] و ممکن است آنچه شیخ صدوق به واسطه پدرش یا دیگران از او نقل کرده‌اند، از آن کتاب باشد.
    3. کتاب الغیبة: این کتاب، اثر شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی از عالمان بزرگ شیعه است. این کتاب، مجموعه‌ای از احادیث مربوط به قائم آل محمد (ص) با تأکید بر رد فرقه‌هایی است که غیر از امام دوازدهم را مهدی می‌دانند. سند بسیاری از احادیث این کتاب، به فضل بن شاذان می‌رسد که از بزرگان اصحاب ائمه و مؤلف کتاب‌هایی در موضوعات مربوط به امام عصر (ع) از جمله "اثبات الرجعه"، کتاب "القائم و کتاب الملاحم" است[۲۶]. وی همچنین احادیث مربوط به علائم ظهور را که استادش شیخ مفید در کتاب ارشاد نقل کرده، آورده است؛ اما از الغیبة نعمانی، بهره نجسته، گرچه مضمون احادیث دو کتاب (الغیبة نعمانی و الغیبة طوسی]) در مواردی با هم تطبیق می‌شود. بخش نشانه‌های ظهور در این کتاب حدود شصت گزارش است که تعدادی از آنها از معصوم صادر نشده و تعدادی هم از منابع یا راویان اهل سنت نقل شده است. این شیوه در الغیبة نعمانی و کمال الدین، دست کم در بخش علائم یافت نمی‌شود.
    4. کتاب الفتن‌: این کتاب، اثر نعیم بن حماد خزاعی مروزی از محدثان اهل سنت است که به طور گسترده به منابع شیعه راه یافته و از طریق آثاری مانند التشریف بالمنن فی تعریف الفتن مشهور به الملاحم والفتن ابن طاووس در کتب امامیه به آن استناد و استدلال می‌شود. الفتن، قدیمی‌ترین منبع در بحث ملاحم و فتن و به عبارتی همان نشانه‌های ظهور است. ابن حماد در جریان اختلاف معتزله و اشاعره بر سر مخلوق یا حادث بودن قرآن، با عقیده خلیفه وقت، معتصم عباسی مخالف بود و به زندان افتاد و در همان جا بدرود زندگی گفت [۲۷]. درباره وثاقت وی اختلاف نظر است. برخی او را توثیق و بعضی مذمت کرده‌اند[۲۸]. سید ابن طاوس، توثیقات وی را از رجالیان بزرگ اهل سنت آورده و سخنی از تضعیف او نگفته است[۲۹]. کتاب الفتن همانند دیگر کتاب‌هایی که در موضوع ملاحم و فتن نوشته شده است، به مهدی اختصاص ندارد؛ بلکه درباره رویدادهای آینده جهان اسلام تا قیامت سخن می‌گوید و بخشی از این گونه کتب، به مهدی و نشانه‌های ظهور او اختصاص دارد. برخی از ابواب کتاب الفتن، عبارت‌اند از: سفیانی و نام و نسبت و جنگ‌ها و فرو رفتن او در بیداء، پرچم‌های سیاه، ابواب مربوط به مهدی و نام و نسب و روش او و نشانه‌های قیامش، ابواب مربوط به دجال، فرود آمدن حضرت عیسی (ع)، فتح قسطنطنیه و جاهای دیگر، زلزله‌ها و خسف‌ها و ابواب دیگر. بیشتر متون این کتاب از صحابه یا تابعیان نقل شده و سند آن به پیامبر خدا (ص) نمی‌رسد. مثلًا از حدود ۱۷۰ حدیث باب‌های ۲۹ تا ۴۴ این کتاب- که درباره مهدی و سفیانی است- حدود ۲۵ حدیث به پیامبر (ص)، امیرمؤمنان (ع) و امام باقر (ع) می‌رسد و دیگر اسناد کتاب به افرادی چون کعب الأحبار، زهری، ارطاة و ... ختم می‌شود. آنچه به این سه معصوم هم می‌رسد، با طرق غیر شیعی است.
  2. کتب حدیثی‌: برخی از کتب حدیثی که به موضوع سیره اهل بیت (ع) پرداخته‌اند نیز علائم ظهور را نقل و حکایت کرده‌اند. این کتاب‌ها به مناسبت شرح زندگی امام دوازدهم (ع) به علائم ظهور هم اشاره دارند. مانند کتاب "الإرشاد" شیخ مفید، "إعلام الوری‌" طبرسی، "کشف الغمة" اربلی و "الفصول المهمة" ابن صباغ[۳۰] که به بسیاری از احادیث علائم ظهور، اشاره کرده‌اند. علامه مجلسی، مجموع مطالب این کتب را جمع‌آوری کرده و در بحار الأنوار آورده است[۳۱]. سید ابن طاووس با استفاده از کتاب‌های ملاحم و فتن اهل سنت، کتاب "التشریف بالمنن" معروف به الملاحم و الفتن را جمع‌آوری کرده است. این کتاب، از سه بخش تشکیل شده که بخش اول آن، گزیده الفتن ابن حماد است؛ بخش دوم آن، از کتاب الفتن ابوصالح سلیلی (نوشته به سال ۳۰۷ ق) است؛ بخش سوم آن هم از کتاب الفتن زکریا بزاز (نوشته به سال ۳۹۱ ق) است. بخش چهارم کتاب- که ملحقات آن به شمار می‌رود- از کتب مختلف شیعه و اهل سنت نقل شده است. ارزش کتاب سید ابن طاووس به جهت بخش دوم و سوم آن است؛ چون کتاب‌های الفتن سلیلی و زکریا در دسترس نیست و به وسیله وی حفظ شده است. در میان اهل سنت، گذشته از ابن حماد، احمد بن حنبل در مسند خویش احادیث زیادی درباره آخر الزمان آورده است. همچنین است کتاب "عقد الدرر فی أخبار المنتظر" یوسف بن یحیی مقدسی شافعی و البرهان متقی هندی. منابع اهل سنت، احادیث علائم ظهور را با علامت بر پایی قیامت به هم آمیخته‌اند. از این رو، کتاب‌هایی با عنوان اشراط الساعة یا علامات القیامة نوشته‌اند و احادیث مورد نظر را در آن ذکر کرده‌اند[۳۲]. آنان همچنین کتاب‌ها یا ابوابی با عنوان "فتن" نوشته و این احادیث را در آنها آورده‌اند. احادیث ملاحم و فتن به پیشگویی‌هایی اختصاص دارد که پیامبر (ص) و صحابه درباره حوادث تلخ و شیرین آینده مسلمانان بیان کرده‌اند. احادیث مربوط به ظهور و علائم آن هم در این ابواب یا کتاب‌ها آمده‌اند[۳۳].
  3. تألیفات معاصرین‌: در صد ساله اخیر و به‌ویژه در دهه‌های پایانی آن، نگارش درباره علائم ظهور، گسترش فراوانی یافته که در دو گروه تقسیم‌بندی می‌شود:
    1. برخی از این نگاشته‌ها صرفاً به جمع‌آوری و نقل احادیث و گزارش‌های تاریخی کهن در این باره پرداخته‌اند و محدودیتی در منابع، احادیث مسند، روایات شیعی، گزارش‌های تاریخی و متون متفاوت برای خود قائل نبوده و گزارش‌های صحیح و ناصحیح را در کنار هم گرد آورده‌اند. این کتاب‌ها معمولًا روایات مصادر پیش گفته یا مصادر کهن دیگر را جمع‌آوری کرده‌اند. برخی از این نگاشته‌ها از این قرارند:
      1. "الزام الناصب"، علی یزدی حائری.
      2. معجم الملاحم و الفتن، محمود دهسرخی. این کتاب با عنوان یأتی علی الناس زمان ... به زبان فارسی ترجمه شده است.
      3. نوائب الدهور فی علائم الظهور، حسن میرجهانی.
      4. معجم أحادیث الإمام المهدی، زیر نظر علی کورانی(۸ جلد). این کتاب، اگر چه اختصاص به علائم ظهور ندارد، ولی به گونه گسترده به این احادیث پرداخته است.
    2. نگاشته‌هایی که اگر چه جامعیت گروه نخست در نقل احادیث و گزارش‌ها را ندارد، ولی به بررسی احادیث پرداخته و آنها را توضیح داده و یا به نقد آنها پرداخته است. برخی از این نگاشته‌ها از این قرار است:
      1. ملحقات احقاق الحق؛ زیر نظر آیت الله مرعشی نجفی.
      2. مأتان و خمسون علامة، محمد علی طباطبایی.
      3. علائم الظهور فی المستقبل، حسن نجفی.
      4. عصر الظهور، علی کورانی.
      5. نشانه‌های یار، مهدی علیزاده.
      6. دراسة فی علامات الظهور، جعفر مرتضی عاملی. در این کتاب با دید تحلیلی و انتقادی به بررسی علائم ظهور پرداخته شده است.
      7. موسوعة الإمام المهدی (ع)، سید محمد صدر. در این کتاب، زاویه دید تحلیلی و گاه انتقادی در خصوص علائم ظهور یافت می‌شود.
      8. نشانه‌های ظهور، اسماعیل اسماعیلی»[۳۴].

پانویس

  1. ابن صباغ مالکی از اهل سنت است؛ ولی کتاب خود را به شیوه مورّخان شیعه درباره دوازده امام نوشته است.
  2. ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، باب علامات ظهور، ص ۱۸۱- ۲۷۸.
  3. مانند: محمد القرطبی، علامات یوم القیامه؛ عبد اللّه حجّاج، علامات القیامة الکبری؛ خالد الغامدی، اشراط الساعة فی مسند احمد و زوائد الصحیحین؛ عز الدین حسین الشیخ، اشراط الساعه الصغری و الکبری و محمد احمد اسماعیل، المهدی و فقه اشراط الساعة.
  4. مانند: ابو عمرو دانی، السنن الواردة فی الفتن؛ ابن کثیر، النهایه فی الفتن و الملاحم؛ الغزی، فتن فی عصر الظهور و ....
  5. روایاتی که درباره نشانه‌‌های پیش از ظهور قائم رسیده و چنان‌‌که ائمه فرموده‌‌اند نشان می‌‌دهد که ظهور پس از آن نشانه‌‌هاست.
  6. رجال نجاشی، ج ۲، ص ۳۰۲.
  7. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۱۶، ص ۷۶ و ج ۲۲، ص ۱۸۳.
  8. الارشاد، ج ۲، ص ۳۵۰.
  9. گاه از این کتاب "اکمال الدین و اتمام النعمه" یاد می‌‌شود که درست نیست چون مؤلف در کتب دیگرش از آن کمال الدین و تمام النعمة تعبیر کرده است.
  10. رجال نجاشی، ج ۲، ص ۳۱۱- ۳۱۶.
  11. الفهرست، ص ۲۳۸.
  12. کمال الدین، ص ۳۴.
  13. ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸۰؛ علل الشرائع، ص ۲۴۱؛ عیون الاخبار، ج ۱، ص ۶۹ و الخصال، ص ۴۸۰.
  14. کمال الدین، ص ۶۸۴.
  15. رجال نجاشی، ج ۲، ص ۱۹.
  16. کمال الدین، ص ۱۶، مقدمه آقای علی اکبر غفاری.
  17. کمال الدین، ص ۶۶۷.
  18. کمال الدین،، ص ۵۵۸، ۵۶۴ و ۵۷۸.
  19. رجال نجاشی، ج ۲، ص ۱۶۸ و ۱۶۹ مختصری از اثبات الرجعه در مجله تراثنا (شماره ۱۵) منتشر شده و مقایسه آن با الغیبه شیخ نشان می‌‌دهد که یکی از منابع شیخ بوده است.
  20. نگارنده این کتاب را در مجله آینه پژوهش، شماره ۸۴ (اسفند ۱۳۸۲) معرفی کرده است.
  21. صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص ۲۱- ۳۵.
  22. ر.ک: تاریخ سیاسی غیبت، ص ۵۷، ۶۰، ۱۰۰ و ۲۴۵.
  23. ر.ک: کمال الدین، ص ۳۴.
  24. رجال النجاشی، ج ۲، ص ۳۱۱- ۳۱۶.
  25. رجال النجاشی، ج ۲، ص ۱۹.
  26. رجال النجاشی، ج ۲، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
  27. الطبقات الکبری، ج ۷، ص ۳۵۹.
  28. ر.ک: سیر أعلام النبلاء، ج ۱۰، ص ۵۹۷ و ۶۰۹، الکامل فی ضعفاء الرجال، ص ۲۵۱ ش ۸.
  29. الملاحم والفتن، ص ۶۲ و ۶۳.
  30. ابن صباغ مالکی، گرچه از اهل سنت است، ولی کتاب خود را به شیوه مورخان شیعه درباره دوازده امام‌نوشته است.
  31. ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۸۱- ۲۷۸ (باب علامات ظهور).
  32. مانند: علامات یوم القیامة، ابوعبد الله محمدالقرطبی (م ۶۷۱ ق)؛ علامات القیامة الکبری، عبدالله حجاج؛ اشراط الساعة فی مسند احمد و زوائدالصحیحین، خالد الغامدی؛ اشراط الساعة الصغری والکبری، عزالدین حسین الشیخ؛ المهدی و فقه اشراط الساعة، محمد احمد اسماعیل.
  33. مانند: السنن الواردة فی الفتن، ابوعمرو دانی؛ النهایه فی الفتن والملاحم، ابن کثیر؛ فتنٌ فی عصرالظهور، الغزی و ....
  34. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص ۴۱۶-۴۲۲.