گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ (پرسش)
گرایش انجمن حجتیه در گذشته و برنامههای آنها را توضیح دهید؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / انحراف در مهدویت / فرقههای انحرافی |
مدخل اصلی | انجمن خیریه حجتیه مهدویه |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«یکی از گروههایی که در بیش از نیم قرن گذشته در بحثهای مهدویت به نوعی در کانون توجه بودهاند انجمن حجتیه است. سابقه شکلگیری این گروه به جریانهای دهه ۱۳۲۰ ش تا میانههای دهه ۳۰ در جامعه ایران برمیگردد.
در این دوره، دو خطر عمده در حوزه دین پدید آمد:
- حزب توده: این گروه، مرام مارکسیسم را میان جوانان نشر میداد و متدینان، ملیها و رژیم پهلوی همه با آن درگیر بودند.
- بهائیت: در این بخش، فقط متدینان روی آن حساسیت داشتند و پس از شهریور ۱۳۲۰ ش متوجه نفوذ آن، در دستگاه اداری پهلوی شده، به مبارزه با آن پرداختند. طبعا از نگاه متدینان، خطر بهائیان نه فقط کمتر از حزب توده نبود، بلکه پس از سرکوبی حزب توده در سالهای ۳۲- ۳۶ جدّیتر هم شده بود[۱].
برابر خطر دوم، عالمان و مراجع تقلید به مبارزاتی جدّی دست زدند. از میانه دهه ۳۰ یک تشکل مذهبی ویژه با هدف مبارزه با بهائیت تهران و سپس دیگر شهرها پدید آمد. انجمن خیریه حجّتیه مهدویه به سال ۱۳۳۲ ش با تلاش شیخ محمود ذاکرزاده تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی با همکاری جمع زیادی از متدینان که تحت عنوان هیئت مدیره، امور انجمن را اداره میکردند، فعالیت خود را آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت فرهنگی بر ضد این فرقه اشتغال داشت و تلاش میکرد افزون بر جمعآوری اطلاعات، به تربیت نیرو برای مقابله با بهائیان و تبلیغات آنان بپردازد. از آنجا که کار عمده آقای حلبی پس از شهریور بیست، کارهای تبلیغی در قالب منبر بود و در این کار، مهارت و شهرت خاصی به دست آورده بود، همراه جمعی از فعالان مذهبی مشهد و نیز انجمنها و هیأتهای مذهبی، به طور منظم با بهائیان درگیر شدند.
اساسنامه انجمن حاوی اصولی بود که چهارچوب فعالیت آن را مشخص میکرد: تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن، تشکیل کنفرانسها و سمینارهای علمی و دینی در نقاط گوناگون کشور با رعایت مقررات عمومی، چاپ و پخش جزوات و نشریههای علمی و دینی با رعایت مقررات مطبوعاتی کشور، تأسیس کلاسهای تعلیم و تدریس اخلاق و معارف اسلامی با رعایت مقررات عمومی، ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و اماکن ورزشی با رعایت قوانین مربوطه، انجام امور خیریه عمومی و مساعدت فرهنگی مؤسسات اسلامی و برقراری تماس با مجامع بینالمللی با نظر مقامات ذی صلاحیت و ... در تبصره دوم این اساسنامه تأکید شده بود که "انجمن به هیچوجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤلیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت". این، همان تبصرهای بود که انقلابیون پیش و پس از انقلاب، از آن ناراحت بودند.
انجمن در هر شهری، دفتری داشت که تحت عنوان بیت "بیت امام زمان (ع)]] شناخته میشد. این بیت، مسؤلی داشت و زیر نظر وی سه گروه تدریس، تحقیق و ارشاد فعالیت میکردند. گروه نخست به آموزش نیروها در سه مرحله ابتدائی، متوسط و عالی میپرداختند. گروه دوم در پی یافتن افرادی از مسلمانان بودند که تحت تأثیر بهائیها، به این آیین گرویده بودند و گروه سوم، کار ارشاد این افراد را با شیوههای خاصّ خود دنبال میکردند. سخنرانیهای عمومی نیز در محافلی که بیشتر منازل بود، برگزار شده و از سخنرانان معروف استفاده میشد. به طور معمول، در سالروز تولد امام زمان (ع) نیز جشنهایی برگزار میشد. بیشتر افرادی که از بهائیت برمیگشتند، توبهنامه و تبرانامهای مینوشتند که متن بسیاری از آنها در یک مجموعه، در کتابخانه آستان قدس نگهداری میشود. این جلسات بیشتر توسط سخنرانانی اداره میشد که خود انجمن تربیت کرده بود.
نکته قابل توجه آنکه این افراد غیر روحانی بودند. انجمن در این باره استدلالهای ویژه خود را داشت. این نیروها از مدارس برگزیده میشدند و در این میان مدرسه علوی جایگاه خاص خود را داشت. این مدرسه به همان اندازه که خاستگاه بسیاری از نیروهای مذهبی بود که در انقلاب اسلامی فعالانه شرکت کردند، فرصتی برای انجمن بود تا از میان آنان کسانی را برای کارهای فکری و تبلیغی خود گزینش کند[۲].
این انجمن پیش از انقلاب، با فرستادن نامههایی برای برخی مراجع و بزرگان از جمله رهبر فقید انقلاب که در آن اهمیت مبارزه با بهائیت را گوشزد کرده، فعالیتهای خود را در این زمینه شرح میدادند، تأییدیههایی برای خود میگرفتند که امروزه نیز بدانها استناد میکنند[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی نصیری، در مقاله «نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن» در اینباره گفته است:
«پیدایش انجمن خیریه حجّتیه مهدویه در سال ۱۳۳۲ش در ایران تا حدودی از این تفکر متأثر بوده است. و از آنجا که این انجمن، با نگرش خاص خود، به مسایل سیاسی و انحرافات حکومت پهلوی کاری نداشت، عملاً با مزاحمتی از طرف شاه روبرو نشد. قطع حمایت امام خمینی از این انجمن و انتقاد مکرر منادیان مبارزه با حکومت ستمپیشه پهلوی از این انجمن، ناشی از اصرار انجمن مبنی بر عدم دخالت در امور سیاسی بوده است که خود نوعی برداشت از مفهوم انتظار تلقی میشد و سرانجام به انحلال رسمی آن در سال ۱۳۶۲ش انجامید[۴]. بدون تردید، چنین برداشت ناصوابی از پدیده انتظار، از عدم تفطن به تمام جوانب پدیده انتظار و نیز ارتباط آن با سایر آموزههای دینی پدید آمده است»[۵].
|
۲. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«هواداران اندیشهای خاص هستند که به صورت تشکیلاتی منسجم و با نام "انجمن حجتیّه" پیش از انقلاب اسلامی فعالیت میکردند. این گروه معتقد بودند که اقامه حکومت از شؤون امام معصوم (ع) است، بنابراین در عصر غیبت، تشکیل حکومت جایز نیست. این گروه با تبلیغ اینکه وظیفه ما در این عصر، انتظار است و بس، و ما نباید در کارهای سیاسی دخالت کنیم، با مبارزان و طرفداران راه امام خمینی مخالفت میکردند. این بینش با القای گفتاری از قبیل اینکه: از ما کاری ساخته نیست، آقا امام زمان (ع) خود باید بیاید و کارها اصلاح کند، ما موظّف به چنین اموری نیستیم و... روحیه بیتفاوتی، سکوت و سکون و ظلمپذیری را تقویت میکردند. هرچند با تلاش عالمان آگاه و پیروزی انقلاب اسلامی، این باور غلط از صحنه بیرون شد و بسیاری از هواداران آن به صف انقلاب و مبارزان پیوستند، ولی این بدان معنی نیست که این تفکر به کلی ریشهکن شده و دیگر هیچ هواخواهی ندارد، زیرا هنوز در گوشه و کنار، حتی از سوی برخی از خواص به آن دامن زده میشود. از اینروی بسیاری از دانشوران و صاحبنظران، پس از انقلاب اسلامی، برخی به اجمال و برخی به تفصیل به نقد و بررسی این اندیشه و مبانی آن پرداختند[۶]. با نگاهی به گفتهها و نوشتههای طرفداران این نظریه و دلایلی که بدان استناد کردهاند، میتوان گفت که این باور انحرافی از سه راه سرچشمه گرفته است:
|
۳. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«در گذشته "زمان رژیم پهلوی" دو خطر عمده دین را تهدید میکرد:
|
پرسشهای وابسته
- فرق انحرافی به چه معناست؟ (پرسش)
- فرقههای انحرافی مهدویت کدامند؟ (پرسش)
- نقش استعمار در ایجاد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش)
- راههای مقابله با فرق انحرافی کدامند؟ (پرسش)
- علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش)
- چه ضرورتی برای شناخت فرق انحرافی وجود دارد؟ (پرسش)
- چرا امام خمینی با انجمن حجتیه مخالف بود؟ (پرسش)
- گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص ۳۶۸
- ↑ رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص ۳۷۳
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۷، ۱۹۸.
- ↑ برای آگاهی بیشتر در این باره ر.ک: رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران ۱۳۲۰- ۱۳۵۷، ص ۲۲۷- ۲۳۰.
- ↑ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص 116.
- ↑ فقه سیاسی، عمید زنجانی، ج ۲، ص ۱۸۹، امیرکبیر؛ دادگستر جهان، ابراهیم امینی.
- ↑ چشمبهراه مهدی، ص ۱۰۸.
- ↑ در جستجوی قائم، پورطباطبایی، ص ۳۸۹.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۲۷۰.
- ↑ قابل ذکر است بعدها از این شعار دست برداشته و خلاف آن عمل کردند
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۴۰ - ۴۴.