آمرزش در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

آمرزش معادل واژه مغفرت در زبان عربی و از نتایج و آثار استغفار و توبه است[۱]. هرگاه بنده‌ای از سوی خدای متعال مورد آمرزش قرار گیرد، بدین معناست که از عذاب و کیفر گناهان خویش در دنیا و آخرت مصونیت یافته است[۲].

در قرآن کریم بیست‌وهشت بار واژه آمرزش (مغفرت) به کار رفته[۳] و آمرزش خداوند متعال برتر از هرگونه دارایی که آدمیان گرد می‌آورند دانسته شده است؛ ﴿لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ[۴].[۵]

آمرزش، مهم‌ترین جلوه رحمت خدا

از مهم‌ترین جلوه‌های رحمت و لطف خداوند نسبت به بندگان خویش آمرزیدن آنان است. از این رو در قرآن کریم نودویک بار از خداوند متعال با صفت غفور (آمرزنده)، پنج بار با صفت غفّار (بسیار آمرزنده)، و دو بار با عنوان غافر و خیرالغافرین (بهترین آمرزندگان)، یاد شده است[۶]‌.

این صفت در نیایش‌های امام سجاد (ع) نیز دو بار به کار رفته است؛ نخست در نیایش سی و دوم: «وَ اغْفِرْ لِي، إِنَّكَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ‏»؛ «مرا بیامرز، به راستی تو بهترین آمرزندگانی»؛ و بار دیگر در نیایش چهل و هفتم: «إِنَّكَ... خَيْرُ الْغَافِرِينَ‏».آن حضرت، آمرزش را جز به دست خدا نمی‌داند و در واپسین نیایش صحیفه سجادیه، خدا را این‌چنین می‌خواند: «بار خدایا، چونان کسی که نیازمندی‌اش به غایت رسیده و نیرویش به ضعف‌گراییده و گناهانش افزون شده؛ چونان کسی که حاجت خویش را فریادرسی نمی‌یابد و ناتوانی‌اش را نیرو بخشنده‌ای و گناهانش را آمرزنده‌ای جز تو نیست، از تو می‌خواهم ای صاحب جلالت و اکرام...».

امید آمرزش به خدای متعال از آن روست که خداوند به تعبیر امام سجاد (ع)، اهل تقوا و اهل آمرزش است. آمرزش شیرین‌ترین هدیه خدا به بندگان خویش است: «اللَّهُمَّ... أَذِقْنِي‏ حَلَاوَةَ الْمَغْفِرَةِ»[۷].[۸]

برخورداری از آمرزش، یعنی دست‌یابی به بهشت

آمرزش در ادبیات قرآن و صحیفه سجادیه، مفهومی جز دستیابی به بهشت ندارد؛ چنان‌چه امام سجاد (ع) آنگاه که برای پدر و مادر خویش دعا می‌کند از بهشت به عنوان "محل مغفرت" یاد می‌کند: «خداوندا، آن دو را شفیع من گردان، اگر پیش از من آمرزیده‌ای، و مرا شفیع ایشان گردان، اگر پیش از ایشان آمرزیده‌ای، تا من و پدر و مادرم در سایه لطف و رأفت تو، در سرای کرامت و جایگاه مغفرت و رحمت تو (بهشت)، همنشین هم گردیم»[۹].[۱۰]

اعتماد و اطمینان به آمرزش الهی

خداوند در قرآن عزیز همه بندگان گنه‌کارش را از ناامیدی از رحمت و آمرزش خویش منع کرده است: ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۱۱]، بر این پایه، امام زین‌العابدین (ع) در نیایش شبانگاهان خویش با خدا چنین سخن می‌گوید: "به تو ای پروردگار من - اعتماد دارم که مرا می‌آمرزی و تنها تو شایان آنی که بر تو اعتماد کنند. تو بخشنده‌ترین کسی هستی که به او روی توان کرد، تو مهربان‌ترینِ کسی هستی که از او رحمت توان خواست. پس بر من رحمت آور"[۱۲]. «بار خدایا، حاجت به تو آورده‌ام... و اعتمادم به آمرزش و رحمت تو بیشتر از اعتمادم به عمل خویش است، زیرا عرصه رحمت و مغفرت تو پهناور از گناهان من است»[۱۳].

از نظر امام چهارم خداوند آمرزنده گناهان بزرگ است: «إِنَّكَ أَنْتَ... الْغَافِرُ لِلْعَظِيمِ‏»[۱۴]؛ او همه گناهان را می‌آمرزد: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا[۱۵][۱۶]؛ چرا که او مهربان‌ترین مهربانان است: «وَ إِنْ‏ تَغْفِرْ فَأَنْتَ‏ أَرْحَمُ‏ الرَّاحِمِينَ‏»[۱۷].[۱۸]

راه‌های رسیدن به آمرزش الهی

رسیدن به آمرزش الهی سخت نیست. هر کار خیر و نیت پاکی می‌تواند بستری برای آمرزش باشد. امام زین‌العابدین (ع) می‌گوید: بار خدایا،... تو به کَرَم خود، در برابر اندک زمانی عبادت در این دنیای فانی، پاداشی طولانی و جاویدان می‌دهی... فراتر از این، از بنده خود که از روزی تو خورده است و هم بدان توانِ طاعتش بُوَد، عوض مطالبه نکرده‌ای. برای رسیدن به آمرزش تو ابزاری به کار داشته که تو بر سرِ آن بر او تنگ نگرفته‌ای[۱۹].

گریه، از جمله ابزارهای آمرزش الهی است: «ای خدای من! آیا تو گریه کننده‌ات را می‌آمرزی تا من در گریستن شتاب نمایم؟»[۲۰]، چنان‌که "دعا برای پدر و مادر"، زمینه‌ساز برخورداری از آمرزش الهی است: «و مرا به سبب دعایی که در حق پدر و مادرم می‌کنم بیامرز»[۲۱].

آمرزش، احسان خدا به بندگان خویش است: «بار خدایا،... بر من ببخش همان چیزی را که به کسی که به خاطر عفوت تسلیم تو گردیده است، می‌بخشی؛ و به من ارزانی دار آنچه بر تو گران نیست و به کسی که آرزوی آمرزش تو دارد، انعام می‌کنی»[۲۲].[۲۳]

آمرزش، عامل گشایش و توسعه انسان

نکته مهم در فهم ارزشِ آمرزش این است که، آمرزش، عامل گشایش و توسعه انسان است، زیرا او را به رحمت بی‌کرانه خدا متصل می‌سازد: «ای خداوندی که دریای رحمتت پهناور است و عرصه بخشایشت عظیم است، ای خدای بزرگ، ای خدای بخشنده، بر محمد و خاندانش درود بفرست و رحمت خود نصیب من کن و به فضل خویش بر من مهربان باش و به آمرزشت بر من گشایش ده»[۲۴]. بر این پایه است که آمرزش آدمی را به مدارج بالای کرامت می‌رساند؛ امام عرض می‌کند: «بار خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست و فرش‌های کرامت خویش برای من بگستران... و به آمرزش خویش کرامتِ من به کمال رسان... آمین رب‌العالمین»[۲۵][۲۶].[۲۷]

گذشت

گذشت کردن از خطاهای دیگران، خصوصاً در مواردی که باعث اصلاح خطاکار و جبران خطا باشد، خصلتی پسندیده و نیکو به شمار می‌رود. در فرهنگ قرآن دو واژه "عفو" و "صفح" برای دلالت بر این مفهوم به کار می‌رود. عفو به معنای درگذشتن از گناه و خطاست[۲۸]. قرآن می‌فرماید: ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ[۲۹]. واژه صفح از نظر معنایی کارکردی مشابه با عفو دارد با این تفاوت که رساتر و بالاتر از عفو است، زیرا به هنگام صفح حتی سرزنشی هم در کار نیست[۳۰]. در قرآن می‌خوانیم: ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ[۳۱]. با توجه به همین تفاوت در معنا و کاربرد است که در اکثر موارد این دو واژه در قرآن کنار هم به کار رفته‌اند: ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۲].

در مکتب تربیتی اهل‌بیت (ع) درگذشتن از گناهان و چشم‌پوشی از خطاها جایگاه ویژه‌ای دارد. از امام علی‌بن ابی‌طالب (ع) روایت شده است: «أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ‏ عَلَى‏ الْعُقُوبَةِ»[۳۳]؛ «شایسته‌ترین مردم به گذشت کردن کسی است که قدرتش بر کیفر دادن از دیگران بیشتر باشد». و نیز فرموده است: «الصَّفْحُ أَنْ يَعْفُوَ الرَّجُلُ عَمَّا يُجْنَى عَلَيْهِ وَ يَحْلُمَ‏ عَمَّا يَغِيظُهُ‏»[۳۴]؛ «چشم‌پوشی بر این است که انسان از جنایتی که درباره او شده بگذرد، و از آن‌چه او را به خشم آورد شکیبایی ورزد».

عفو و بخشش در دعاهای امام سجاد (ع) انعکاس فراوانی دارد. از برجسته‌ترین این موارد آن است که خدا بخشنده و درگذرنده از خطاهاست: «أَنْتَ الَّذِي سَمَّيْتَ نَفْسَكَ بِالْعَفْوِ فَاعْفُ‏ عَنِّي‏»[۳۵]؛ «تویی که خود را بخشنده نامیده‌ای، پس گناهان من بر من ببخشای. عفو خدا نسبت به گناهان و خطاهای بندگانش از سر تفضل است و الا آنان استحقاقی برای این بخشودگی ندارند». امام سجاد (ع) در این باب می‌گوید: «نعمتت بی‌هیچ سابقه است و عفوت بر مقتضای فضل و احسان توست و عقوبتت بر آیین عدالت است و هر چه تقدیر کنی خیر ما در آن است»[۳۶].

عفو و بخشش خدا دامن‌گیر و فراگیر است: بنده تو، هر چه برکردار بود، بخشایش خود از او دریغ نداری، پس مرا ببخشای[۳۷] در جایی دیگر امام با خدایش چنین مناجات می‌کند: «چه بسا رحمت تو گنهکاران را رسد، و چه بسا ستمکاران که مشمول عفو تو گردند. پس بر محمد و خاندان او درود بفرست و مرا سردسته کسانی قرار ده که از گناهانشان گذشته‌ای»[۳۸].

با این اوصاف تنها راه نجات بهره‌مندی از عفو عظیم خداوند است: «ای خداوند، اگر مشیّت تو بر آن قرار گیرد که ما را عفو کنی، از فضل توست و اگر مشیّت تو بر آن قرار گیرد که ما را عقوبت کنی، از عدل توست. بر ما منت بنه و عفو خود نصیب ما کن و به بخشایش خویش از عذابت نجات بخش، که ما را طاقت آن نیست که به عدل خود با ما رفتار کنی و اگر بخشایش تو نباشد، هیچ یک از ما را نجات نباشد»[۳۹].

یکی از وسایل دسترسی به عفو خدا، به جا آوردن حمد و سپاس الهی است: «(حمد و سپاس خدای را) حمدی که ما را به فرمانبرداری و بخشایش او رساند و خشنودی‌اش را سبب گردد و آموزش او را وسیله باشد»[۴۰]. وسیله دیگر در این عفوطلبی وارد شدن از باب توبه است: «ای خداوند تویی که درِ عفو به روی بندگانت گشوده‌ای و آن را توبه نامیده‌ای»[۴۱].

امام سجاد (ع) واژه صفح را نیز در خصوص بخشش‌خواهی و عفوطلبی به کار برده است: «وَ هَا أَنَا ذَا بَيْنَ يَدَيْكَ... مُسْتَجِيراً بِصَفْحِكَ‏، لَائِذاً بِرَحْمَتِكَ»[۴۲]؛ «ای خداوند این منم که در برابر تو ایستاده‌ام... در سایه عفو تو خزیده‌ام و به جوار رحمت تو پناه جسته‌ام»[۴۳].[۴۴]

منابع

پانویس

  1. نک: مدخل‌های استغفار و توبه.
  2. المفردات فی غریب القرآن.
  3. المعجم المفهرس.
  4. «(بدانید) که آمرزش و بخشایشی از خداوند، از هر آنچه فراهم آورند بهتر است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۷.
  5. باقری‌فر، علی، مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸.
  6. المعجم المفهرس.
  7. دعای ۱۶.
  8. باقری‌فر، علی، مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸.
  9. نیایش بیست ‌و ‌چهارم.
  10. علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹.
  11. «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
  12. نیایش سی ‌و ‌دوم.
  13. نیایش چهل ‌و‌ هشتم.
  14. دعای۶.
  15. «خداوند همه گناهان را می‌آمرزد» سوره زمر، آیه ۵۳.
  16. دعای ۵۰.
  17. دعای ۵۱.
  18. باقری‌فر، علی، مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹.
  19. نیایش سی‌ و هفتم.
  20. نیایش شانزدهم.
  21. نیایش بیست و چهارم.
  22. نیایش چهل ‌و هفتم.
  23. باقری‌فر، علی، مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹.
  24. نیایش چهل‌وهشتم.
  25. نیایش چهل‌ویکم.
  26. الصحیفة السجادیة الکاملة، علی انصاریان، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۱۹؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ‌نامه موضوعی صحیفه سجادیه، سیداحمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای؛ المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی، مطبعة دارالکتب المصریة، ۱۳۶۴ ق، المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ترجمه مصطفی رحیمی نیا، نشر سبحان، چاپ دوم، ۱۳۸۸ ش.
  27. باقری‌فر، علی، مقاله «آمرزش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۰.
  28. المفردات فی غریب القرآن.
  29. «و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.
  30. المفردات فی غریب القرآن.
  31. «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
  32. «و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
  33. گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ج۲، ص۹۴۵.
  34. گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ج۲، ص۹۴۷.
  35. نیایش شانزدهم.
  36. نیایش چهل‌و‌پنجم.
  37. نیایش سی‌ودوم.
  38. نیایش سی‌ونهم.
  39. نیایش دهم.
  40. نیایش یکم.
  41. نیایش چهل‌و‌پنجم.
  42. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  43. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ترجمه غررالحکم، سیدحسین شیخ‌الاسلامی، ج۲، انتشارات انصاریان، قم، ۱۳۷۹، چاپ پنجم؛ المفردات فی غریب القرآن، الراغب الاصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ه‍، الطبع الثانی.
  44. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «گذشت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۸۱.