حجت الاسلام و المسلمین دکتر
رضایی اصفهانی در کتاب
«تفسیر قرآن مهر» در اینباره گفته است:
«قرآن کریم در آیات سی و یکم تا سی و سوم سوره بقره به آموزش آدم و آزمایش فرشتگان به وسیله آن اشاره میکند و میفرماید: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ﴾[۴]
نکتهها و اشارهها:
۱. در این آیات صحنهای از امتحان آدم (ع) و فرشتگان به تصویر کشیده شده که آدم (ع) در آن پیروز شد، ولی فرشتگان موفق نشدند و بار دیگر برتری انسان بر فرشتگان روشن شد.
۲. آزمایش فرشتگان و آدم، یک ارزیابی علمی بود؛ یعنی آنان را در برابر نامها و حقایق و اسرار و علوم هستی قرار دادند و انسان به خاطر ظرف وجودی وسیع خود آنها را آموخت و بیان کرد، ولی فرشتگان به خاطر ظرف وجودی محدود خود نتوانستند پاسخ پرسشهای علمی را تهیه کنند و در امتحان شکست خوردند.
۳. مقصود از «نامها» در این آیات چیست؟
در این مورد چند احتمال دادهاند:
الف) در احادیثی آمده است که مقصود از این نامها همان نامهای رهبران الهی و حجتهای اوست.
ب) در احادیث دیگری آمده که مقصود از نامها، زمینها، کوهها، درهها و همه موجودات است.
ج) منظور از این نامها، همان استعداد نامگذاری چیزهاست که خدا به انسان عطا فرموده است و براساس همین نامگذاری است که علوم بشر شکل میگیرد و نسل به نسل منتقل میشود.
د) منظور اعطای معانی و مفاهیم و مسمّای این نامها به آدم (ع) بوده است که همان علوم و اسرار مربوط به آفرینش و موجودات است؛ پس مقصود، منابع و خزاین چیزهاست، نه صرف لغات.
ه) آموزش نامها، کنایه از قدرت شناخت حقایق و آثار چیزهاست که خدا در نهاد انسان قرار داده و تنها انسان چنین توانی دارد و با استفاده از این توانایی در اسرار جهان میاندیشد و تمام اکتشافات و اختراعات علمی بشر نیز نتیجه همین مطلب است.
و) مقصود همان حقایق غیبی عالم است که نشانه خدا هستند؛ حقایقی که باشعور و عاقل و خزاین چیزهای جهان هستند و نزد خدا ذخیرهاند.
البته این معانی با همدیگر منافاتی ندارند و جمع آنها مشکل نیست و همهی این معانی میتواند مقصود آیه باشد، هر چند احتمال پنجم جالبتر است.
۴. برخی مفسران برآناند که خدای متعال این علوم را به صورت تکوینی به انسان آموخت؛ یعنی در نهاد و وجود او قرار داد و در مدت کوتاهی بارور ساخت؛ همانطور که بیان را به صورت تکوینی به انسان تعلیم داد؛ یعنی استعداد فهم این نامها و اسرار و علوم را در فطرت و سرشت انسان قرار داد.
۵. آیا اگر خدا آن علوم و نامها را به فرشتگان یاد میداد آنها نیز نمیتوانستند مثل آدم بیاموزند و در آزمایش موفق شوند؟
تفاوت فرشتگان با انسان در این بود که انسانها ظرفیت وجودی بیشتری داشتند؛ از این رو این نامها و علوم در ظرف وجودی آنان قرار گرفت و بارور شد، ولی فرشتگان چون برای اهداف دیگری آفریده شده بودند، ظرفیت خاصی داشتند که آمادهی پذیرش این همه علوم و اسرار نبود؛ به عبارت دیگر علوم انسانها با تفکر و خلاقیت افزایش مییابد، اما علوم فرشتگان مثل رایانه با حافظه محدودی است که هر چه به او میدهند بازمیگوید و هنگامی که در این آزمایش معلوم شد که آنان ظرفیت علوم و اسرار نامها را ندارند و از انسان برتر و شایستهتر به خلافت نیستند، به خوبی این حقیقت را پذیرفتند و تسلیم شدند.
۶. در این آیات برای آموزش انسان تعبیر «تعلیم» به کار رفته، اما برای فرشتگان تعبیر «عرضه» به کار رفته است که بالاتر از آموزش است، همانطور که نوار آموزشی با فیلم آموزشی تفاوت دارد؛ پس ممکن است گفته شود که فرشتگان نتوانستند چیزی را که به صورت صدا و تصویر به آنان عرضه شد دریابند، در حالی که انسان با آموزش نازلتری آنها را دریافت و این برتری انسان را نشان میداد.
۷. برخی مفسران برآناند که مقصود از «چیزی که فرشتگان مخفی میکردند» آن است که فرشتگان، در دل، خود را شایستهتر از انسان برای جانشینی خدا در زمین میدانستند و این مطلبی بود که در آیهی قبل بدان اشاره شد، اما تصریح نکردند.
برخی دیگر برآناند که آیه به ابلیس اشاره دارد که در صف فرشتگان قرار داشت و تصمیم داشت در برابر انسان سجده نکند، ولی این مطلب را در دل پنهان میکرد.
این احتمال نیز هست که این آیه به علم وسیع الهی و قلمرو بیکران آن در امور آشکار و پنهان اشاره داشته باشد، همانطور که به مخاطب خود میگوییم «ما همه چیز پنهان و آشکار شما را میدانیم» و لازمه این سخن آن نیست که حتماً چیز مخفی وجود داشته باشد؛ البته مانعی ندارد که هر سه مطلب مقصود آیه باشد.
- با ارزیابی علمی، شایستگی و برتری افراد را ثابت کنید.
- ظرفیت علمی و معلومات افراد، معیار برتری آنها در انتصاب به پست و مقام است.
- دانشمندترین افراد را برای جانشینی خدا و رهبری و خلافت در زمین برگزینید.
- ظرفیت علمی انسان از فرشتگان بیشتر است.
- خدا نامها و علوم و اسراری را در نهاد انسان به ودیعت نهاده است.
- در هنگام شکست علمی تکبّر نورزید برتری علمی دیگران را بپذیرید و اعتراف کنید، که این روش فرشتهخویان است»[۵].