بقیة الله در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

واژه‌شناسی

«بقیه» در لغت به معنای باقی مانده، بازمانده و زیادی چیزی آمده است[۱].

این واژه از ریشه «ب‌‌ ق‌‌ ی» در برابر فناست، از این رو دربردارنده نوعی ثبات و دوام و به معنای باقی‌‌ مانده ثابت و پایدار است[۲].

واژه مذکور نزد عرب به صورت ضرب‌‌المثلی برای خوبی و فضیلت نیز به کار می‌‌رود: "فلانٌ بقية‌‌ القوم یعنی آن شخص از برگزیدگان قوم است[۳].

بقیه الله در قرآن کریم

واژه «بقیة الله» در قرآن تنها یک بار و در داستان‌‌ حضرت شعیب(ع) آمده است که وی پس از برحذر داشتن قوم خویش از کم‌‌فروشی در داد‌‌و‌‌ستدها فرمود: آنچه خداوند برای شما باقی گذارده بهتر است برای شما، اگر ایمان داشته باشید: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ[۴] واژه «بقیه» بدون اضافه به «الله» و دیگر مشتقات از ریشه بقاء در موارد متعددی به کار رفته و در آنها از مسائلی چند سخن به میان آمده است؛ مانند لزوم دوری جستن از سود حاصل از ربا﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَذَرُوا۟ مَا بَقِىَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓا۟ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۵]، ماندگار بودن خدای متعالی﴿إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَـٰيَـٰنَا وَمَآ أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ ٱلسِّحْرِ وَٱللَّهُ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰٓ [۶] و آنچه نزد اوست ﴿مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٍۢ وَلَنَجْزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓا۟ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ[۷]؛ ﴿وَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَىْءٍۢ فَمَتَـٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰٓ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۸]؛ ﴿فَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَىْءٍۢ فَمَتَـٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۹]، باقی ماندن آخرت﴿وَٱلْـَٔاخِرَةُ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰٓ [۱۰] و رزق الهی﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِۦٓ أَزْوَٰجًۭا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰ[۱۱] و اظهار شگفتی از نبودن بقایایی از‌‌ نسل قدیم که از فساد در زمین نهی کنند.﴿فَلَوْلَا كَانَ مِنَ ٱلْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُو۟لُوا۟ بَقِيَّةٍۢ يَنْهَوْنَ عَنِ ٱلْفَسَادِ فِى ٱلْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًۭا مِّمَّنْ أَنجَيْنَا مِنْهُمْ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوا۟ مَآ أُتْرِفُوا۟ فِيهِ وَكَانُوا۟ مُجْرِمِينَ [۱۲] بررسی آیات یاد شده نشان می‌‌دهد که اساساً، بقا و ماندگاری تنها از آن خدای متعالی و اسمای‌‌حسنای وی[۱۳] و چیزی است که وجهه خدایی داشته: ﴿وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ[۱۴] یا نزد او باشد: ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٍۢ...[۱۵] و جز آن از بین رفتنی است: ﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ[۱۶]، ﴿مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٍۢ...[۱۷]، چنان که سودی که از راه حرام (ربا) به دست آید ناپایدار است: ﴿يَمْحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰا۟ وَيُرْبِى ٱلصَّدَقَـٰتِ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۱۸] مقصود از بقیّة الله در آیه یاد شده ﴿بَقِيَّة ٱللَّهِ خَيْرٌۭ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍۢ[۱۹] سود حلالی است که پس از رعایت پیمانه صحیح و دقیق باقی می‌‌ماند[۲۰]، از این رو مال باقی مانده و متمایز از حرام به «الله» اضافه گشته و چنین اضافه‌‌ای حاکی از نوعی شرافت و ارزش است[۲۱]. برخی گفته‌‌اند: مراد از بقیه‌‌الله یا مالی است‌‌ که در دنیا در دست شخص می‌‌ماند یا ثواب خدا (که در آخرت به او می‌‌رسد) یا خشنودی خداست (که نصیب وی می‌‌گردد) و در هر سه صورت بقیة الله خیر است؛ زیرا اگر مراد از بقیة‌‌الله مال باشد خیر بودن آن از این روست که چنین شخصی که در داد و ستد خویش به سود حلال بسنده می‌‌کند، مورد اعتماد مردم واقع می‌‌شود و معامله او رونق یافته، از این راه درهای روزی بر روی او گشوده می‌‌شود و اگر آن را بر ثواب اخروی حمل کنیم، روشن است که دنیا و آنچه در آن است فانی می‌‌شود و ثواب و اجر اخروی، جاوید و از این جهت خیر است و اگر آن را به خشنودی خداوند معنا کنیم خیر بودن بقیة اللّه نیازی به توضیح ندارد[۲۲].

برخی محققان، «بقیة‌‌الله» را در آیه یاد شده به قسط و عدل تفسیر کرده و گفته‌‌اند: خدای سبحان مال را زینت زندگی دنیا می‌‌داند ﴿الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلا [۲۳]؛ اما قسط و عدل را جزو بقیة‌‌الله و باقیات صالحات دانسته، می‌‌فرماید: اگر قسط و عدل را رعایت کنید عدل الهی زنده می‌‌شود و این برای شما بهتر است و‌‌ می‌‌ماند[۲۴].

مفسران به معانی دیگری نیز مانند اطاعت و انقیاد، رزق، موجود مبارک و ارزشمند و رحمت و فضل اشاره‌‌کرده‌‌اند[۲۵]. به نظر می‌‌رسد همه این موارد از باب بیان مصداق باشد و از این رو بر آنها بقیة الله اطلاق شده است و آیه مورد بحث[۲۶] گرچه در مورد خاصی نازل شده؛ اما با توجه به جامعیت و گستردگی ویژه قرآن می‌‌توان بقیّة الله را بر هر وجود سودمند و پایداری که از سوی پروردگار برای بشر مانده و مایه رحمت و خیر و سعادت او شده باشد به کاربرد، از این رو انبیای الهی، امامان و رهبران دینی می‌‌توانند‌‌از بارزترین مصادیق «بقیة‌‌الله» باشند، چنان‌‌که در جوامع روایی بر ائمه‌‌ طاهرین(ع) تطبیق شده است[۲۷] و چون حضرت ولیّ عصر(ع) آخرین امام و تنها بازمانده انبیا و امامان و آخرین ذخیره الهی و یگانه حجت خداوند در روی زمین برای حفظ جوامع انسانی و از بهترین مصداقهای اسمای حسنای الهی و مظاهر قسط و عدل[۲۸] است، می‌‌تواند از روشن‌‌ترین مصادیق «بقیّة اللّه» به شمار آید. گواه این مدعا آن است که‌‌افزون بر ادعیه و زیارات، در روایات فراوانی، از آن حضرت به «بقیّة اللّه» تعبیر شده است؛ امام‌‌ صادق(ع) فرمود: هرگاه خواستید به او خطاب کنید بگویید: «اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّهَ اللَّهِ». سپس به آیه شریفه ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ استشهاد فرمودند[۲۹]. بر پایه روایتی از امام باقر(ع) اولین جمله‌‌ای که امام زمان(ع) هنگام ظهور بر زبان می‌‌آورند آیه شریفه ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ. است و آنگاه می‌‌فرمایند: « أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ » منم آنچه خداوند برای شما باقی گذارده و حجت و خلیفه او»[۳۰].[۳۱]

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج ۱، ص۴۶۷؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۲۲۹، ۲۳۰، «بقی».
  2. القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۶۵۹؛ التحقیق، ج ۱، ص۳۱۷، «بقی».
  3. اقرب الموارد، ج ۱، ص۱۹۱؛ لغت نامه، ج ۳، ص۴۲۵۹.
  4. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
  5. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
  6. «ما به پروردگار خویش ایمان آورده‌ایم تا از گناهان ما و از جادویی که تو ما را بدان وادار کردی درگذرد و خداوند بهتر و پاینده‌تر است» سوره طه، آیه ۷۳.
  7. «آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶
  8. «و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره قصص، آیه ۶۰
  9. «پس آنچه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان است و آنچه نزد خداوند است برای آنان که ایمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توکّل دارند بهتر و پایاتر است» سوره شوری، آیه ۳۶
  10. «با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۷.
  11. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  12. «پس چرا در میان مردم دوره‌هایی که پیش از شما می‌زیسته‌اند خیراندیشانی نبودند که (مردم را) از تباهی در زمین باز دارند- جز گروهی اندک از آنان که ما رهانیده بودیم- و ستمگران در پی ناز و نعمتی افتادند که در آن به سر می‌بردند و گناهکار بودند» سوره هود، آیه ۱۱۶.
  13. تفسیر موضوعی، ج ۷، ص۲۱۳.
  14. «و (تنها) ذات بشکوه و کرامند پروردگارت ماندگار است» سوره الرحمن، آیه ۲۷.
  15. » سوره نحل، آیه ۹۶.
  16. «هر که روی آن (زمین) است از میان رفتنی است» سوره الرحمن، آیه ۲۶.
  17. «آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است» سوره نحل، آیه ۹۶.
  18. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  19. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
  20. الکشاف، ج ۲، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص۲۸۶؛ المیزان، ج ۱۰، ص۳۶۴.
  21. الکشاف، ج ۲، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۲، ص‌‌۱۳۹ ـ ۱۴۰.
  22. التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۴۲.
  23. «دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.
  24. تفسیر موضوعی، ج ۷، ص۲۱۲ ـ ۲۱۳.
  25. جامع‌‌البیان، مج‌‌۷، ج ۱۲، ص۱۳۱ - ۱۳۲؛ مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص۳۲۱؛ الکشاف، ج ۲، ص‌‌۴۱۸.
  26. هود آیه ۸۶
  27. بحارالانوار، ج ۴۶، ص۲۶۴؛ ج ۲۴، ص۲۱۱.
  28. تفسیر موضوعی، ج ۷، ص۲۱۳.
  29. الکافی، ج ۱، ص۴۱۱ ـ ۴۱۲.
  30. الصافی، ج ۲، ص۴۶۸؛ کنزالدقائق، ج ۶، ص۲۲۶.
  31. حجتیان، محمد، مقاله «بقیة الله»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص ۱۳.