سوره ملک
مقدمه
شصت و هفتمین سوره قرآن و هفتاد و هفتمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوع یگانگی ربوبیت خدا و رستاخیز.
این سوره را «مُلک» مینامند، به این مناسبت که در آیه اول آن آمده است: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ﴾[۱].
نام دیگر این سوره «تبارک» است زیرا با این کلمه آغاز میشود، مانند بعضی از سورههای قرآن که با سرآغاز خود نامگذاری میشوند. نامهای دیگرش: «مانِعه» یعنی جلوگیریکننده، «واقیه» نگهدارنده، «مُنجیه» نجاتدهنده و «مَنّاعه» بسیار بازدارنده میباشند.
علت نامگذاری این سوره به عناوین مذکور، این است که هرکس این سوره را تلاوت کند و به آن عمل نماید، او را از عذاب جهنم نجات داده و از رسیدن آتش به او جلوگیری میکند چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود: « هِىَ الْمَانِعَةِ، هِىَ الْمُنْجِيَةُ، تنجيه مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ »[۲]. سوره ملک از عذاب قبر مانع است و انسان را از آن نجات میدهد.
این سوره دارای ۳۰ آیه و به نظر بعضی ۳۱ آیه است که عدد اول مشهور است. «سوره الملک هزار و سیصد حرف است، سیصد و سی کلمه، سی آیت و جمله به مکه فرود آمد، به اجماع مفسران در مکیّات شمرند. و در این سوره هیچ ناسخ و منسوخ نیست»[۳]. از نظر حجم از سورههای «مفصّلات» و در حدود نیم حزب است که در آغاز جزءِ ۲۹ قرار دارد.
رسول خدا (ص) فرمود: هر کس در شب سوره ملک را قرائت کند اجری مانند احیای شب قدر خواهد داشت[۴]. و ایشان خود هرشب پیش از خواب این سوره را قرائت میکردند[۵]. در روایتی دیگر فرمودهاند: دوست دارم که سوره ملک در قلب هر مؤمنی باشد[۶]. همچنین فرمودند: بدانید سوره ملک از طرف قاری و صاحب این سوره در روز قیامت مجادله میکند و برای او طلب آمرزش و مغفرت میکند[۷]. یکی از ارزشها و برتریهای این سوره نجاتدهندگی آن است. ابن عباس میگوید: مردی بر روی قبری نشست در حالی که نمیدانست آنجا قبری است و سوره ملک را قرائت نمود ناگاه صدایی بلند شنید که میگوید: این سوره نجاتدهنده است. این مطلب را به عرض پیامبر خدا (ص) رساندند. ایشان فرمود: این سوره نجاتدهنده از عذاب قبر است[۸].
امام باقر (ع) نیز در فضیلت این سوره فرمودند: سوره ملک، سوره مانعه است و مانع از عذاب قبر میشود و در تورات نیز سوره ملک نوشته شده است. هر کس در شبها این سوره را قرائت نماید عملی زیاد و پاک و نیکو به جا آورده است و از گروه غافلان نوشته نمیشود. من پس از نماز عشای خود به حالت نشسته آن را قرائت میکنم و پدرم امام سجاد (ع) در شب و روز این سوره را قرائت میکرد. هر کس آن را قرائت کند هنگامی که نکیر و منکر از جانب پاهایش وارد قبرش میشوند پاهایش به این دو فرشته میگویند: شمارا به بالاتر از من راهی نیست؛ زیرا این بنده خدا بر روی ما ایستاد و سوره ملک را در شب و روز قرائت میکرد و اگر از جانب شکم و سینهاش بیایند به آنها گفته میشود که شما را به این بنده راهی نیست؛ زیرا او، سینهاش را جایگاه سوره ملک قرار داده است و اگر نکیر و منکر از جانب سرش بیایند زبانش به آن دو میگوید: شما را به پایینتر از من راهی نیست؛ زیرا این بنده خدا به وسیله من سوره ملک را هر شب و روز قرائت میکرد[۹].
عمومیت ربوبیت خدا و انذار به معاد محتوای اصلی سوره هستند. این سوره با تبریک و تحسین خداوند در مورد فرمانروایی و حاکمیت و قدرت مطلقه او آغاز میشود و در آیه دوم، آفرینش مرگ و حیات را در جهت آزمایش الهی و انتخاب اصلح ذکر میکند و در آیه ﴿قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ﴾[۱۰]، آمده است که وقتی نگهبانان جهنم از جهنمیان میپرسند آیا در زندگی دنیوی هشداردهندهای برای شما نیامده بود؟ با تأسف میگویند، چرا، ولی انکار پیشه کردیم.
ساختار سوره
- آیات: ۱-۶ (ربوبیت عام خدا بر جهان).
- آیات: ۱۴-۷ (انذار به روز جزا).
- آیات: ۲۲-۱۵ (برخی نشانههای تدبیر الهی).
- آیات: ۳۰-۲۳ (بیان ربوبیت خدا همراه با انذار).
غرض این سوره بیان عمومیت ربوبیت خدای تعالی برای تمامی عالم است، در مقابل مسلک مشرکین که معتقدند برای هر یک از نواحی عالم ربّی جداگانه که یا از خیل فرشتگان است و یا از مخلوقات دیگر و خدای عزّوجل رب همه عالم نیست، بلکه تنها ربّ آن ارباب است و بس و به همین جهت در سوره بسیاری از نعمتهای الهی از خلقت و تدبیر را نام میبرد، چون در حقیقت ذکر این نعمتها، استدلالی است بر ربوبیت عامه الهی و نیز به همین مناسبت است که سخن را با کلمه «تبارک» آغاز کرده است، چون این کلمه به معنای کثرت صدور برکات از ناحیه خدای عزّوجل است و نیز مکرّر جناب ربوبی را به صفت رحمان که مبالغه در رحمت است میستاید، چون رحمت، همان عطیه در قبال استدعای حاجتمند است و در این سوره سخنی هم از انذار و تهدید آمده و در آخر به مسئله حشر و قیامت منتهی میگردد.
مضامین آیات آن به دو مسئله خلاصه میشود: یکی یگانگی ربوبیت خدا و دوم معاد.
بخش اول ربوبیت عام خدا را تبیین میکند و در تقارن با بخش چهارم است.
بخش دوم انذار به معاد میکند و در تقارن با بخش سوم است که تدیبر الهی را همراه با انذار تبیین کرده است.
بخش سوم در آیاتی به دنبال هم، نشانههای تدبیر الهی را ذکر میکند، تدبیری که ربوبیت خدا را اثبات مینماید و این نشانهها را با انذار و تخویف ذکر نموده است.
بخش چهارم، این آیات نشانههای دیگری از ربوبیت خدای تعالی را به مشرکین تذکر میدهد تا به وسیله آن به وحدانیت خدا در خلقت و تدبیر رهنمایی کند و آن مطالب را توأم با تخویف و تهدید بیان مینماید، همچنان که گفتیم همه سوره این طور است، چیزی که هست باید این را در نظر بگیریم که خدای تعالی بعد از آنکه در جمله ﴿بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ﴾[۱۱]؛ به لجاجت و عناد آنان درباره حق اشاره کرد، سیاق را از خطاب به آنان برگردانید و روی سخن از ایشان برتافته، خطاب را متوجه رسول خدا (ص) کرد و فرمود: حالا تو با آنان سخن بگو و به گوششان بخوان و آیات و نشانههای ربوبیت من در خلقت و تدبیر را که همه بر یگانگیام در ربوبیت دلالت دارند به یادشان بیاور و از عذاب من انذارشان کن: ﴿قُلْ هُوَ الَّذِي﴾[۱۲]، ﴿قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ﴾[۱۳]، ﴿قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ﴾[۱۴]، ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ﴾[۱۵]، و ﴿قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ﴾[۱۶]، ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾[۱۷] را که در همه این آیات میفرماید: تو به آنها چنین و چنان بگو.
نکات: مقصود بالذّات از خلقت، رساندن جزای خیر به بندگان بوده است، چون در آیه: ﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴾[۱۸]؛ سخنی از گناه و کار زشت و کیفر نیامده، تنها عمل خوب را ذکر کرده و فرموده خلقت حیات و موت برای این است که معلوم شود کدام یک عملش بهتر است. پس صاحبان عمل نیک مقصود اصلی از خلقتند و اما دیگران به خاطر آنان خلق شدهاند.
مقدمهای نزدیک به بدیهی است که به لزوم و ضرورت بعث برای جزا حکم میکند؛ زیرا انسانی که به زندگی دنیا قدم نهاده، دنیایی که دنبال آن مرگ است. ناچار عملی و یا به عبارتی دیگر، اعمالی دارد که آن اعمال هم یا خوب است یا بد و ممکن نیست عمل او یکی از این دو صفت را نداشته باشد و از سوی دیگر به حسب فطرت، مجهز به جهانی معنوی و عقلایی است که اگر عوارض سوئی در کار نباشد او را به سوی عمل نیک سوق میدهد و بسیار اندکاند افرادی که اعمالشان متصف به یکی از دو صفت نیک و بد نباشد و اگر باشد در بین اطفال و دیوانگان و سایر مهجورین است. حسن عمل و صلاح آن، غایت و هدف از خلقت انسان است و این نیز معلوم است که صلاح و حسن عمل، اگر مطلوب است برای خودش مطلوب نیست، بلکه بدین جهت مطلوب است که در به هدف رسیدن موجودی دیگر دخالت دارد.
آنچه مطلوب بالذّات است حیات طیبهای است که با هیچ نقصی آمیخته نیست و در معرض لغو و تأثیم قرار نمیگیرد. وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن در آیات ۳ و ۴ تأکید شده است. در کافی به سند خود از سفیان بن عیینه از امام صادق (ع) روایت کرده که در ذیل آیه ﴿لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا...﴾ که فرموده است منظور این نیست که معلوم کند کدامیک بیشتر عمل میکنید، بلکه منظور این است که معلوم کند عمل شما کدامش صوابتر و درستتر است و درستی عمل به خشیت از خدا و نیّت صادقه است. ابوقتاده گفت: من از رسول خدا (ص) از جمله ﴿... أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا...﴾ پرسیدم که منظور از آن چیست؟ فرمود: منظور این است که کدامیک از شما عقل بهتری دارید. آنگاه فرمود: عقل آن کس از شما کاملتر است که خوفش از خدا بیشتر باشد و بهتر در اوامر و نواهی او نظر کند، هرچند که عمل مستحبی او کمتر باشد و نیز در همان کتاب از ابن عمر نقل کرده که گفت: رسول خدا (ص) آیه ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ... أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا...﴾[۱۹] را تلاوت کرد و در معنای جمله آخر فرمود: یعنی کدامتان از حرامهای خدا بیشتر میپرهیزد و واجبات خدا را سریعتر انجام میدهد[۲۰].
در کافی به سند خود از سعد از ابی جعفر (ع) روایت کرده که فرمود: قلب چهار قسم است، قلبی است که در آن هم نفاق است و هم ایمان و قلبی است به کلی منکوس و زیر و رو شده و قلبی است مطبوع و مهر شده و قلبی است ازهر، پرسیدم قلب ازهر کدام است؟ فرمود قلبی است که در آن نوری چون چراغ هست. و اما قلب مطبوع قلب منافق است و قلب ازهر قلب مؤمن است، اگر خدا به او نعمتی دهد شکر میگزارد و اگر مبتلایش کند صبر میکند. و اما قلب منکوس قلب مشرک است، آنگاه این آیه را در معنای قلب منکوس تلاوت کرد: ﴿أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۲۱]؛ و اما قلبی که هم نفاق در آن هست و هم ایمان، قلب مردمی است که در طایف بودند، اگر اجل یکی از آنها در حال نفاق میرسید، هلاک شده بود و اگر در حال ایمان میمرد نجات مییافت.
تفاسیر عرفانی، مطالب زیبایی در باب ربوبیت عام و مطلق خدا نوشتهاند؛ مانند تفسیر کشف الاسرار که مینویسد: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۲۲]. ملک هژده هزار عالم به ید او است، سر همه سروران در قبضه تقدیر او است، گردن همه گردنافرازان در ربقه تسخیر او است، ناصیه همه جبّاران منقاد قهر جبروت او است. در خبر میآید که: «أنا الْمَلِكِ قُلُوبَ الْمُلُوكِ وَ نَوَاصِيهِمْ بِيَدِي اقلبها كَيْفَ أَشَاءُ ». ملک منم، پادشاه بر پادشاهان منم، اعزاز و اذلال بندگان در ید من است، دلهای عالمیان در قبضه من است چنانکه خواهم میگردانم و اسرار ایشان بر حسب مراد خود میرانم. خواهم بخوانم و بخندانم، خواهم بانم و بگریانم. ای شما که عالمیاناید، سینه به سبب ملوک مشغول دارید و دل در ایشان مبندید، دل در دین ما بندید. توکل بر کرم ما کنید ی به درگاه طاعت ما آرید، دینپرست باشید تا دنیا شما را تبع شود. دمت ملک الملوک کنید، تا ملوک جهان شما را خدمت کنند. خدمت او باش مگر شاهان ترا خدمت کنند. چاکر او باش تا سلطان ترا گردد غلام. ملک انسانیت جدا است و ملک دلها جدا و ملک جانها جدا. انسانیت ملک در دنیا راند و دل، ملک در آخرت راند و جان ملک در عالم حقیقت راند. ملک انسانیت این است که: ﴿أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ﴾[۲۳] ملک دل این است که: ﴿یحبّهم ویحبونه﴾ و ملک جان این است که: ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾[۲۴] آن عزیز راه گوید: فردا که علم دریای او به قیامت برآید که: ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ﴾؟ من از گوشه دل خویش دستوری او دری برگشایم و دردی از دردهای او بیرون دهم، تا گرد مت برآید و گوید: ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ﴾[۲۵] اگر معترضی به راه برآید، گویم: او چون ما ضعفا و مساکین دارد میگوید ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ﴾ ما که چون او کی جبّاری داریم چرا نگوئیم ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ﴾، میگوید اگر او را چون ما گانست، ما را چون او خداوند است، کسی را که در حرم قرآن بار داده ند، تا زمانی این خلعت پوشد که: ﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا﴾[۲۶] و زمانی این تشریف یابد که: ﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ﴾[۲۷] و زمانی این بت کشد که: ﴿وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ﴾[۲۸][۲۹].
آیات نامدار
﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۳۰]،
﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴾[۳۱]،
﴿إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۳۲].[۳۳]
منابع
پانویس
- ↑ «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
- ↑ کشف الاسرار.
- ↑ کشف الاسرار.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۰۶.
- ↑ کنز العمال، ح۲۶۴۸.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۶۶.
- ↑ الدعوات، ص۲۷۹.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۳۳.
- ↑ «میگویند: چرا، بیمدهندهای نزد ما آمد اما ما دروغ شمردیم و گفتیم خداوند چیزی فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهی بزرگی نمیباشید» سوره ملک، آیه ۹.
- ↑ «بلکه آنان در تجاوز و رمیدگی پای فشردند» سوره ملک، آیه ۲۱.
- ↑ «بگو اوست که شما را آفرید و برای شما گوش و دیدگان و دلها را پدید آورد امّا اندکی، سپاس میگزارید» سوره ملک، آیه ۲۳.
- ↑ «بگو: اوست که شما را در زمین پدیدار کرد و نزد او گرد آورده میشوید» سوره ملک، آیه ۲۴.
- ↑ «بگو: دانش (آن) نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره ملک، آیه ۲۶.
- ↑ «بگو: به من بگویید اگر خداوند مرا و همراهان مرا هلاک گرداند یا بر ما بخشایش آورد چه کسی کافران را از عذابی دردناک پناه خواهد داد؟» سوره ملک، آیه ۲۸.
- ↑ «بگو: او، همان (خداوند) بخشنده است» سوره ملک، آیه ۲۹.
- ↑ «بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰.
- ↑ «همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید و او پیروز آمرزنده است» سوره ملک، آیه ۲.
- ↑ «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست... که کدام یک نیکوکردارترید.».. سوره ملک، آیه ۱.
- ↑ مجمع البیان.
- ↑ «آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه میرود رهیابتر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه میرود؟» سوره ملک، آیه ۲۲.
- ↑ «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
- ↑ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ «چهرههایی در آن روز شاداب است *(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۳.
- ↑ «فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟» سوره غافر، آیه ۱۶.
- ↑ «تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز، بس» سوره اسراء، آیه ۶۵.
- ↑ «دوستشان میدارد و دوستش میدارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ «و پروردگارشان به آنان شرابی پاک مینوشاند» سوره انسان، آیه ۲۱.
- ↑ کشف الاسرار.
- ↑ «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
- ↑ «همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید و او پیروز آمرزنده است» سوره ملک، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان آنان که در نهان از پروردگارشان بیم دارند، آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره ملک، آیه ۱۲.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره ملک»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.