اثبات ضرورت نبوت در قرآن
ضرورت نبوت به معنای وجوبِ بودنِ نظام نبوت و وجوبِ وجودِ پیامبر از طرف خداست. این ضرورت نیازمند بیان دلایل اثبات ضرورت نبوت است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بر این ضرورت دلالت میکند، مانند آیاتی که عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت؛ تعلیم کتاب و دستورهای الهی و آنچه آدمیان نمیدانند و تهذیب آنها و ... را مطرح کردهاند.
ضرورت نبوت در آیینه آیات قرآن کریم
قرآن کریم و روایات با بیان کارکردهای بعثت به ضرورت آن پرداختهاند:
- عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۱]، انبیا، علاوه بر تشویق مردم به عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت و بتهای ساختگی، پرهیز از بت نفس را نیز توصیه میکردند.
- حکومت و داوری به حق میان مردم و مخالفت با هوای نفسانی: اولاً، بسیاری از قوانین هستند که عقل بشر توان درک آنها را ندارد. ثانیاً، چه بسا احکامی که اگر انسان بخواهد از طریق عقل یا تجربه، به آنها پیببرد، گرفتار ضرر جبرانناپذیر گردد؛ مثل احکام روابط جنسی.
- ایجاد عدالت اجتماعی توسط مردم: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۲].[۳].
- تعلیم کتاب و دستورهای الهی و آنچه آدمیان نمیدانند و تهذیب آنها: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ﴾[۴]، پیامبران آمدهاند تا استعدادهای گسترده آدمیان را در زمینه معرفت و شناخت شکوفا کنند: ﴿يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ...﴾. حکمت، علم توأم با عمل است و نتیجهاش، تهذیب نفس و خودسازی درونی است. برخی آموزههای پیامبران نیز بدون استمداد از وحی، دستیافتنی نیست: ﴿يُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ﴾، یعنی برخی از تعالیم انبیا چنان است که با تکیه بر حس و تجربه و عقل نمیتوان به آن راه یافت[۵].
- آزادی حقیقی انسان: ﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾[۶]، در دیدگاه اسلامی، نادانی، پیروی از هوا و هوس و سلطه ستمگران و... زنجیری است که آزادی حقیقی انسان را میستاند. پیامبران در پی آنند که این قفسهای اسارت را بشکنند: ﴿وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِم﴾؛ زیرا تنها با وجود فطرت نمیتوان از این گمراهیها بیرون آمد[۷].
- اتمامحجت بر مردم: ﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾[۸]، اگر بعثت انبیا نبود، بشر هدایت نیافته میتواند در برابر حقتعالی احتجاج کند که چرا با وجود نقص معرفتی، منبع دیگری را در اختیار قرار ندادی.
- زنده کردن آدمیان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾[۹]، تأمین حیات معنوی، با بعثت پیامبران و اطاعت از آنها میسر است.
- امر به معروف و نهی از منکر و بیان احکام الهی: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۰]، پیروی از رسول الهی و احکام آسمانی، باعث آزادی معنوی و اجتماعی انسان میشود.
- رفع اختلافها: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾[۱۱]، علامه طباطبائی در تفسیر این آیه میفرماید: "انسان بهحسب فطرتش، اجتماعی است، جذب منافع و خودخواهی در اجتماع، باعث اختلاف میگردد لذا نیاز به وضع قوانین است؛ پس اختلاف در دنیا، باعث تشریع دین شد. همچنین، اختلاف در احساسات و ادراکات باعث میشود که هدفها و آرزوها هم مختلف گردند و در نتیجه، اختلاف در افعال و اختلال در نظام اجتماعی پدیدار شود که در اینجا ضرورت تشریع قوانین کلیه، آشکار میگردد"[۱۲].
- تذکر و یادآوری: آدمی پارهای دریافتهای فطری و عقلی دارد که هدایتگر او بهسوی حقیقت و نیکیاند اما چهبسا آنها را به فراموشی میسپارند ازاینرو، یکی از اهداف اصلی پیامبران، یادآوری است: ﴿هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۱۳]. در نتیجه: خداوند سبحان بر اساس حکمت خود و قابلیتهای انسان در پذیرش دعوت، پیامبران را مبعوث ساخت، تا توحید و یکتاپرستی و امیدواری به آخرت را به انسانها بیاموزند و اختلافها و خصومتهای مردم را رفع سازند و با تبشیر و انذار مردم و تشکیل حکومت دینی و آموزش کتاب و حکمت، بر بندگان اتمامحجت نمایند[۱۴].
- مبارزه با ظلم و فساد: ﴿أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ * وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ * وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾[۱۵]؛ ﴿وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ * إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ﴾[۱۶].
آیات و ضرورت نبوت
یکی از پرسشهای اندیشمندان دینی در باره دلیل اثبات ضرورت فرستادن پیامبران از سوی خداوند و به ویژه پیامبر در قرآن است. به تعبیر دیگر آیا ضرورت وحی و ارسال رسل با قطع نظر از مقام ثبوت، دلیلی قابل اثبات دارد، یا خیر؟ در این باره فیلسوفان و متکلمان از گذشتههای دور به دلایلی روی آوردهاند که مورد نقد و بررسی دانشمندان معاصر قرار گرفته است[۱۷]. سخنی که در این باره مطرح است، آیا در قرآن به استدلالی در این ضرورت روی آورده، و یا مفسران از آیاتی از قرآن این گونه استنباط کرده که پیامبران چنین جایگاهی داشته و در نتیجه مسئله را از این زاویه که کارکرد پیامبران بر اساس تعریف وحی چیست، به اثبات آن روی آوردهاند.
- ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۱۸]؛
- ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾[۱۹]؛
- ﴿وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾[۲۰].
نکات آیات
- این آیه سبب تشریع اصل دین و فرستادن پیامبران و تشریع شرایع را بیان میکند، که چرا اصلا دینی تشریع شده، و پیامبرانی را فرستاده و مردم مکلف به پیروی آنان کرده است؟
- نکتهای که در این آیه بیان میشود، رفع اختلاف است. جامعه بشری در ذات خود اختلاف نهفته است. اختلافی که منشاش فطرت و غریزه بشری بود، اختلاف در امر دنیا. خدا به وسیله دین خود، عدهای را به سوی حق هدایت کرد، و حق را که در آن اختلاف میکردند روشن ساخت.
- پیامبرانی که بشارتگر و هشداردهنده بودند، تا برای مردم، پس از [فرستادن] پیامبران، در مقابل خدا [بهانه و] حجتی نباشد، و خدا توانا و حکیم است. از نظر این آیه این گونه بیان میکند که عقل به تنهایی و بدون راهنمایی انبیایی که از ناحیه خدای تعالی مبعوث شوند و شرایعی بیاورند نمیتواند بشر را اداره کند. انبیاء مبعوث میشوند که مردم را از راه وجدان و برهان دعوت بحق کرده، و برای سعادت و خوشبختی و موفقیت آنان بشارت داده، و از عقوبت و گرفتاری آینده بترسانند. و باید توجه داشت که: خداوند متعال برتری و متفوق و حاکم بحق و در برنامههای خود قاطع و عادل است. انبیاء از زمان نوح تا خاتم الانبیاء، برای استمرار دادن این إتمام حجت در جمیع ازمنه و امکنه است[۲۱].
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
منابع
پانویس
- ↑ سوره نحل، آیه۳۶.
- ↑ سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۱ و ۵۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۴؛ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه ۱.
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص ۲۰؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۴.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۶۵.
- ↑ سوره انفال، آیه: ۲۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه: ۱۵۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۲۱۳.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۴-۵۷.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه ۵۲.
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص ۱۹؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۸.
- ↑ سوره شعراء، آیه۱۸۱-۱۸۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه۸۰ و ۸۱.
- ↑ در این باره کتابهای فراوانی نگاشته شده از آن جمله: ابن سینا، بوعلی، الشفاء تصحیح سعید زاید، افست، مکتبه مرعشی، ۱۴۰۴ ق؛، کشف المراد فی شرح الاعتقاد، حلی، مؤسسه نشر اسلامی، تحقیق حسن زاده آملی، چ ۴، ۱۴۱۳ ق. در دوره معاصر: بازرگان، مهدی، راه طی شده، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۳۸؛ منتظری، حسین علی، از آغاز تا انجام، قم، نشر سرایی، ۱۳۸۲؛ طباطبایی، محمد حسین. وحی یا شعور مرموز، قم، دارالفکر، مطهری، مرتضی، نبوت، تهران، صدرا، چ ۵، ۱۳۷۸؛ بهشتی، محمد حسین، شناخت از دیدگاه قرآن، تهران، بقعه، ۱۳۸۰؛ مصباح، محمد تقی، راهنماشناسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵؛ مصباح، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ ۷، ۱۳۸۹؛ ملکیان، بحث نبوت، جزوه درسی؛ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت، تحقیق و تنظیم مرتضی واعظ جوادی، نشر اسراء، ۱۳۸۸؛ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسرا، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۸ ش؛
- ↑ «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
- ↑ «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
- ↑ «و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۴۸.