علم کلی
علم کلی امام یعنی علم تفصیلی به تمام جزئیات. اما در اینکه آیا علم امام کلی است یا اجمالی اختلاف نظر وجود دارد، برخی در این زمینه توقف کردهاند و برخی دیگر براساس ادلهای قائل به علم کلی و تفصیلی شدهاند، بدین معنا که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد و گروهی دیگر قول به اجمال را پذیرفتهاند، این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان (ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام (ع) به همۀ امور جهان به صورت جزئی و تفصیلی آگاه باشد. ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است.
مقدمه
در مورد اینکه آیا علم امام کلی و تفصیلی است و یا اجمالی، سه دیدگاه اساسی وجود دارد، برخی قائل هستند علم امام تفصیلی و به جزئیات است، اما گروهی دیگر آن را اجمالی میدانند.
اقوال در مسأله
دربارۀ قلمرو علوم امامان (ع) در رابطه با محدوده و گسترۀ علم امام در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد:
دیدگاه اول: قول به توقف
برخی از بزرگان مانند شیخ انصاری معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجه روشن و صریحی نمیتوان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمیدهند؛ چراکه بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان (ع) "ما کان و ما یکون" را میدانند[۱]، وارثان علم پیامبرانند و کانون و معدن علماند[۲] و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات[۳] دلالت میکنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند[۴].
دیدگاه دوم: قول به تفصیل
گروهی معتقد به تام بودن علوم ائمه (ع) هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام (ع) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمانها، در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. البته برخی دانشها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است[۵].
دیدگاه دوم و نظر برخی بزرگان
مرحوم مظفر از جمله کسانی است که قائل به عمومیت علم امام است، وی میگوید: "امام به همۀ حوادث گذشته و آینده و به همه موضوعات خارجی علم حضوری دارد"[۶]. مرحوم کلینی[۷] و مشهور علما بر اساس یک سلسله روایات میگویند: ائمه (ع) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم. البته این نوع علم از ابزارهای امامت بود و برای ایشان ایجاد تکلیف نمیکرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند. ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، با خبر هستند[۸].
احادیث دربارۀ دیدگاه دوم
افزون بر این، در جوامع حدیثی شیعه در ابواب علم ائمه، احادیث متعددی دربارۀ علم تفصیلی امامان به حوادث روزگار و از جمله فرجام کارشان موجود است. حماد از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «نحن و الله نعلم ما فی السموات و ما فی الارض و ما فی الجنه و ما فی النار و ما بین ذلک» حماد میگوید: من از این فرمایش حضرت مبهوت شدم و به ایشان نگریستم، حضرت خطاب به من سه بار فرمود: «همه اینها را از کتاب خدا میدانم، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمينَ﴾، سپس باز فرمود: همه اینها را از کتاب خدا میدانم؛ زیرا آن روشنگر همه چیز است و تمام امور را بیان میکند"[۹].
احادیث فراوان دیگری نیز از آگاهی معصومان به جفر، جامعه و مصحف خبر دادهاند. علاوه بر این، اموری همانند لطف الهی، ضرورت اتمام نعمت، شاهد بودن پیامبر و امام بر احوال امت و... ، نیز مقتضی آگاه بودن امامان از جزئیات حوادث است. خلاصه اینکه امام از آنجا که مظهر جمیع صفات جمال و کمال الهیاند؛ لذا از جانب خداوند، دارای علم غیباند و به همۀ امور احاطه دارند ولی از این نکته نباید غفلت کرد که این نوع علم، در اعمال و رفتار و تکالیف آنان اثری ندارد؛ زیرا هیچ گاه مخالف قضا و قدر الهی کاری انجام نمیدهند[۱۰].
دیدگاه سوم: قول به اجمال
گروهی دیگر معتقد به محدودیت علوم امامان (ع) هستند؛ این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان (ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام (ع) به همۀ امور جهان به صورت جزئی و تفصیلی آگاه باشد. برخی نیز به صراحت وجود چنین تمامیتی را نفی کردهاند[۱۱].
دیدگاه سوم و نظر برخی از بزرگان
شیخ مفید مینویسد: "اجماع شیعه تنها بر علم امام (ع) بر احکام شرع منعقد است و لزومی ندارد به تمامی وقایع و جزئیات به تفصیل آگاه باشد؛ لذا اطلاق در علم امام را نمیپذیریم و هرکس چنین قائل شد؛ بدون دلیل و مدرک سخن گفته است"[۱۲].
سیدمرتضی از کسانی است که قائل به محدودیت علم امام بوده و میگوید علم امام شامل تمام موضوعات نمیشود[۱۳]. برخی از کسانی که جملۀ سید مرتضی را نقل کرده و بر ایشان اشکال نگرفتهاند، روشن است این نظریه را قبول دارند، مانند صاحب جواهر[۱۴]، میرزای قمی[۱۵] و...[۱۶].[۱۷]
دلیل اختلاف میان بزرگان
ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است. این اختلافات گاه به حدی است که جمع میان آنها ممکن نیست به گونهایی که گروهی[۱۸]، دیگری را اهل ضلالت میدانند[۱۹].
نتیجه
در مجموع نمیتوان انکار کرد که بخشی از علوم امامان (ع) تفصیلی و جزئی بوده است. آیات قرآن دربارۀ مسائل جزئی احکام، برخی مباحث مربوط به معاد، نکات اخلاقی، حوادث جاری جامعه زمان پیامبران و... بهترین شاهد بر آن است که برخی از علوم پیامبران، به مسائل جزئی مربوط بوده است. پیامبران در حوادث و شرایط مختلف، به خداوند روی میآوردند و از او کمک میخواستند و راهنماییهای وحیانی خداوند، یاور آنان بوده است[۲۰].
پرسشهای وابسته
منابع
- هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
- هاشمی، سید علی، علوم برگزیدگان
- بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه
- رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت
- موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی
- امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام
- پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱
- مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام
- صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام
- نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- منصوری رامسری، خلیل، بیکرانگی علم امام معصوم
- نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی
پانویس
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۱ و ۲۶۲.
- ↑ صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص۵۶ و ۱۱۸.
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص۲۵۷.
- ↑ ر.ک: بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳.
- ↑ مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۷۹، ح ۱.
- ↑ ر.ک: صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص۴۱۱ـ ۴۱۳؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات ص۱۲۸ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ج ۲۶ ص۸ و ج ۹۲ ص۸۵.
- ↑ ر.ک: منصوری رامسری، خلیل، بیکرانگی علم امام معصوم، وبگاه سماموس؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱، پژوهشکدۀ باقرالعلوم؛ امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
- ↑ مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریه، مسأله ۲۰، ص۷۰.
- ↑ الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص۴۹۴. برای اطلاع از دیدگاه سید مرتضی در باره عدم گستردگی علم امام رجوع شود به دیگر آثار سید از جمله: تنزیه الانبیا ص۱۸۰ و کتاب الشافی ص۱۸۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱، ص۱۸۲
- ↑ قوانین الاصول، ج۱، ص۲۲۶
- ↑ کنز الفوائد، ج۱، ص۲۴۵؛ حرعاملی، محمد بن حسن، الفوائد الطوسیه، ص۵۲۰
- ↑ ر.ک: نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص۴۶ ـ ۴۹؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۴۲ـ ۲۴۳؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص۳۸۱؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص۹۷ ـ ۱۰۱.
- ↑ کتاب القضاء، ص۵۱. این کتاب از آیتالله میرزا محمدحسن آشتیانی است
- ↑ ر.ک: صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص۴۱۱ـ ۴۱۳؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علوم برگزیدگان، ص۱۴۰.