علی بن جعفر عریضی در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

علی بن جعفر عریضی، از فرزندان امام صادق (ع) و عموی امام رضا (ع)، مکنی به ابوالحسن بود. او جلیل‌القدر، و ایمان محکمی داشت و یکی از راویان نص بر امامت امام کاظم (ع) و از افراد مورد اعتماد آن حضرت بود. ایشان به واسطه سکونت در عریض (از نواحی مدینه) به عریضی نیز مشهور بود.

علی بن جعفر (ع) می‌گوید: «مردی که به نظر می‌رسید واقفی است به من گفت: راجع به برادرت ابوالحسن - امام موسی کاظم (ع) - چه می‌گویی؟ گفتم: او از دنیا رفت. پرسید: چگونه فهمیدی؟ پاسخ دادم: دارایی او تقسیم شد، زنانش شوهر کردند و امام بعد از او به منصب امامت رسید و ناطق بعد از او به نطق آمد. پرسید: ناطق بعد از او کیست؟ گفتم: پسرش ابو جعفر. گفت: تو مردی کهنسالی، و موقعیت بزرگی داری، و پدرت جعفر بن محمد (ع) است. پس چرا این جملات را در باره این جوان می‌گویی؟ به او گفتم: من تو را نمی‌بینم مگر یک شیطان. سپس علی بن جعفر (ع)، محاسنش را به دست گرفت و به سوی آسمان بلند کرد و گفت: من چه می‌توانم بکنم اگر خدا او را برای امامت اهل می‌داند و این پیرمرد اهلیت آن را ندارد؟ امامت به دست خداست و اوست که از بندگان پاکش بر می‌گزیند و با زیادی سن و غیره کاری ندارد».

علی بن جعفر (ع) کتابی در مناسک حج دارد که از برادر بزرگترش امام موسی بن جعفر (ع) استفاده نموده است. این بزرگوار به استدعای مردم قم به این شهر آمد و در همان جا درگذشت[۱].[۲]

علی بن جعفر در راویان امام رضا در مسندالرضا

او عموی بزرگوار امام رضا(ع) و از سادات اهل بیت و راویان جلیل‌القدر می‌باشد، او از برادرش موسی بن جعفر روایت می‌کند و مسائل او در بین اهل حدیث مشهور است، علی بن جعفر تا زمان امام جواد(ع) در حیات بود و آن جناب را هم درک کرد، مقبره در بهشت در قم به او منسوب می‌باشد و گفته‌اند که او در آنجا مدفون است.

احمد بن ابی عبدالله برقی در رجال خود او را از اصحابه پدرش امام صادق(ع) می‌داند، و شیخ طوسی هم او را از راویان پدر و برادرش ذکر می‌کند و گوید: او کتابی دارد که مسائل خود را از برادرش در آنجا گرد آورده است، و در فهرست خود گوید: علی بن جعفر از ثقات جلیل‌القدر به شمار است، او کتاب‌هایی هم تألیف کرده که موسی بن قاسم بجلی از وی روایت می‌کند.

نجاشی گوید: ابوالحسن علی بن جعفر در ناحیه عریض در نزدیک مدینه ساکن شد و فرزندانش به «عریضی» معروف شدند، او کتابی در حلال و حرام نوشت که گاهی مبوب و گاهی هم غیر مبوب روایت می‌شود، و آن کتاب را علی بن اسباط از وی روایت می‌کند، و علامه حلی نیز او را در بخش اول خلاصه ذکر کرده و گفته‌های نجاشی و شیخ کشی را درباره او نقل می‌کند.

شیخ کشی در رجال خود گوید: علی بن جعفر می‌‌گفت: مردی که خیال می‌کنم از واقفیه بود از من سؤال کرد: برادرت چه کرد؟ گفتم: او درگذشت، گفت: از کجا می‌گویی او در گذشته؟ گفتم: اموال او را تقسیم کردند و زنانش هم شوهر کردند و امام بعد از او هم به سخن آمد، گفت: امام بعد از او کیست؟ گفتم: فرزندش علی، گفت: او چه کرد؟ گفتم: او هم درگذشت گفت: از کجا می‌گویی؟ گفتم: مال او تقسیم شد و زنانش هم شوهر کردند.

گفت: امام بعد از او کیست؟ گفتم: فرزندش ابوجعفر.

او به من گفت: تو با این سن و سال و مقامت و پدرت کسی مانند جعفر بن محمد آن کودک را امام می‌دانی؟ من در پاسخ او گفتم: تو شیطان هستی، راوی گوید: علی بن جعفر در این هنگام محاسن خود را به دست گرفت و آن را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: وقتی که خداوند او را برای امامت اهلیت دهد و مرا با این ریش سفید شایسته آن مقام نداند چه می‌‌توان کرد.

جمال الدین بن عنبة گوید: علی بن جعفر صادق(ع) مکنی به «ابوالحسن» که او را عریضی می‌‌گفتند، کوچک‌ترین فرزند امام صادق بود، هنگامی که پدرش درگذشت او کودک بود، وی عالمی بزرگ به شمار می‌رفت و از برادرش موسی کاظم(ع) روایت می‌کرد و همچنین از پسر عموی پدر خود حسین ذی الدمعه نیز حدیث می‌نمود، و او در زمان امام هادی(ع) درگذشت.

او همراه برادرش محمد بن جعفر در مکه قیام کرد ولی بعد از آن برگشت و از وی جدا شده و به امامت برادر زاده‌اش اعتقاد داشت، او در عریض که جایی در نزدیک مدینه می‌باشد سکونت کرد و از این جهت او و فرزندانش را عریضی هم می‌‌گفتند، از وی چهار فرزند برجای ماندند به نام «محمد»، احمد شعرانی، «حسن» و جعفر اصغر.

کلینی در کافی روایت می‌کند که حسن بن عمار می‌‌گفت: من در مدینه نزد علی بن جعفر بن محمد(ع) بودم، و من مدت دو سال در نزد او ماندم و حدیث‌های او را که از برادرش شنیده بود می‌نوشتم، یکی از روزها ابوجعفر محمد بن علی رضا(ع) در مسجد رسول خدا(ص) بر او وارد شد.

در این هنگام علی بن جعفر بدون کفش و رداء از جای خود برخاست و به او تعظیم کرد و دستش را بوسید، ابوجعفر فرمودند: ای عم بنشین خداوند شما را رحمت کند، گفت: ای سید من چگونه من بنشینم در حالی که شما روی پا ایستاده‌اید هنگامی که ابوجعفر(ع) رفتند، مردم او را سرزنش کردند و گفتند: تو عموی پدر او می‌باشی و این چنین با وی رفتار می‌کنی.

علی بن جعفر متوجه آن مردم معترض شد و گفت: شما ساکت شوید، او دست خود را به محاسن خویش گرفت و گفت: هنگامی که خداوند این محاسن سفید مرا برای امامت شایسته نمی‌داند ولی این جوان را اهلیت امامت داده است مگر می‌‌توان منکر فضیلت شد، من از سخنان شما به خداوند پناه می‌برم و من یکی از بندگان او می‌باشم.

ابونصر بخاری گوید: ابوالحسن علی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین عریضی، کوچک‌ترین فرزند امام صادق(ع) بود، او پدر خود را ندید و از وی روایت نکرد، اکثر روایات او از برادرش موسی کاظم(ع) و از پسر عموی پدرش حسین بن زید می‌باشد، او عالم بزرگی بود و عمر طولانی کرد و در زمان امام هادی(ع) درگذشت و مادرش ام ولد بود.

شیخ مفید در ارشاد گوید: علی بن جعفر از راویان حدیث می‌باشد، او بسیار با ورع و پرهیزکار و با فضل و کمال بود، راهی درست و روشی منظم و صحیح داشت، او ملازم برادرش موسی بن جعفر(ع) شد و او را ترک نگفت و اخبار زیادی از او نقل کرد.

زبیدی در تاج العروس گوید: عریض بر وزن زبیر نام یک دره در نزدیک مدینه منوره است، و در حدیث هم نام آن محل آمده است و امام ابوالحسن علی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین به آنجا منسوب می‌باشد زیرا او و فرزندانش در آنجا سکونت کردند و به عریضی معروف شدند، آنها جماعت زیادی هستند و تعداد آنها در آن منطقه فزونی یافت.

ترمذی در صحیح خود از علی بن جعفر حدیثی نقل می‌کند و آن را در باب مناقب علی(ع) ذکر کرده است، او گوید: نصر بن علی جهضمی گفت: علی ابن جعفر از برادرش موسی بن جعفر و او از پدرانش از علی بن ابی طالب روایت می‌کند که رسول خدا(ص) دست حسن و حسین(ع) را گرفت و فرمود: هرکس من و این دو و پدر و مادر آنها را دوست داشته باشد روز قیامت با من خواهد بود.

ذهبی گوید: علی بن جعفر بن محمد صادق از پدرش و برادرش موسی و ثوری روایت می‌کند، و عبدالعزیز اویسی و نصر بن علی جهضمی و احمد بزی و گروهی دیگر از وی روایت می‌کنند، کسی درباره او چیزی نگفته، از وی حدیث منکری نقل شده که ترمذی درباره آن سکوت کرده است، او حدیث «مَنْ أَحَبَّنِي» را از پدرانش نقل می‌کند.

ابن حجر گوید: علی بن جعفر بن محمد هاشمی علوی از پدرش روایت می‌کند اگر از وی حدیث شنیده باشد، و از برادرش موسی کاظم و پسر عموی پدرش حسین بن زید و ثوری و معتب و ابوسعید مکی روایت می‌کند و از وی فرزندش احمد و محمد و فرزند فرزندش عبدالله حسن بن علی و زید بن علی بن حسین بن زید و فرزندش حسین بن زید و سلمة بن شبیب و گروهی دیگر روایت می‌کنند، پسر برادرش اسماعیل گفت: او در سال ۲۱۰ در گذشت.

مقصود ذهبی از حدیث منکر در روایت علی بن جعفر همان روایت: « مَنْ أَحَبَّنِي وَ أَحَبَّ هَذَيْنِ وَ أَبَاهُمَا وَ أُمَّهُمَا كَانَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ » می‌باشد که به زعم او حدیث درستی نیست، ذهبی که از یک خاندان خوارزمی و ترکمان است هرجا که فضیلتی برای اهل بیت نقل شده باشد میل دارد آن را انکار کند و در سند آن خدشه نماید، با این که ترمذی که یکی از مؤلفان صحاح سته می‌باشد و این حدیث را نقل کرده. او کوشش می‌کند آن را منکر جلوه دهد.

مطلب دیگری که در نقل ترجمه علی بن جعفر انجام داده، او را راوی پدرش می‌داند، در صورتی که علمای انساب نقل می‌کنند علی بن جعفر هنوز کودک بود که پدر بزرگوارش از دنیا رفت، و به گفته ابونصر بخاری وی اصلاً پدر خود را ندیده است، دیگر آنکه نقل کرد علی بن جعفر در سال ۲۱۰ درگذشت و حال آنکه همه علمای انساب و رجال شیعه گفتند: علی بن جعفر امام هادی را نیز درک کرده است.

محمد تقی مجلسی گوید: قبر او در قم مشهور می‌باشد، من شنیدم اهل کوفه از وی درخواست کردند در شهر آنها اقامت کند، و او مدتی در کوفه مقیم شد و کوفیان از وی اخذ حدیث کردند و او هم از حدیث آنها استفاده کرد، بعد از آن مردمان قم از او خواستند در قم اقامت نماید، او هم وارد قم شد و در همان جا در گذشت، فرزندان او در شهرها پراکنده شدند و هرکدام به جایی رهسپار گردیدند.

قبر یکی از اولاد او در اصفهان در قریه حسین برخوردار است که به «سید کمال الدین» معروف می‌باشد که اکنون زیارتگاه می‌باشد، و سادات نطنز اکثراً از اولاد او هستند، و اکنون فرزندان او «سیدابوالمعالی» و «سیدابوعلی» و فرزندان آنها در اصفهان از بزرگان دین و دنیا می‌باشند.

محمد باقر مجلسی دوم در کتاب مزار بحارالانوار گوید: علی بن جعفر که به جلالت مقام معروف و مشهور است و موقعیت او بر همگان روشن می‌باشد در قم مدفون است، و اما این که خبر دفن او در قم صحت دارد و یا نه، در کتب معتبر در این باره چیزی نیست ولی اکنون قبری به نام او در قم هست و روی لوحی، نام وی را نوشته‌اند و این لوح از قدیم در آنجا نهاده شده است.

محدث نوری در خاتمه مستدرک گوید: من از این دو عالم جلیل که از اهل تجربه و فن هستند در شگفت هستم که چگونه از دفن علی بن جعفر در قم سخن گفته‌اند و از روی نوشته‌ای که روی قبر او بوده می‌گویند او در قم دفن شده و یا این که شنیده‌اند که وی به دعوت اهالی قم به این جا آمده و در این شهر درگذشته به‌طور جزم قبر او را در قم بنویسند ولی با دلائلی که اکنون ذکر می‌شود او در قم دفن نشده است:

  1. علی بن جعفر از شخصیت‌های بسیار معروف در میان اولاد ائمه(ع) بوده و به جلالت قدر و علم و فضیلت و تقوا مشهور بود، همگان او را می‌شناخته و در کتاب‌های رجال و انساب ذکرش آمده است، و از خصوصیات او و اولادش سخن گفته‌اند ولی تاکنون در هیچ یک از کتب قدما که مورد اعتماد می‌باشد از بودن قبر او در قم سخنی به میان نیامده است.
  2. علی بن جعفر محدثی بزرگوار و جلیل‌القدر است و اگر او ساکن قم شده بود محدثان قم از وی نام می‌بردند و از احادیث او استفاده می‌کردند، چگونه می‌‌توان این مطلب را درست دانست که اهالی قم از وی دعوت کنند و او هم به قم بیاید ولی محدثان قم که از علاقه‌مندان اهل بیت(ع) بوده‌اند از وی اخذ حدیث نکرده و نامی از وی نبرند و از احادیث او استفاده نکنند. مردمان قم در آن زمان برای اخذ حدیث شد رحال می‌کردند و از این شهر به آن شهر می‌رفتند تا از محدثی حدیث فرا گیرند، آنها هنگامی که شنیدند ابراهیم ثقفی وارد اصفهان شده و در آنجا اقامت گزیده به اصفهان رفتند تا از وی اخذ حدیث کنند، حالا چگونه مردمان قم از یک محدث بزرگی مانند علی بن جعفر که گفته‌اند در این جا سکونت داشته غفلت کنند و نامی از وی نبرند.
  3. حسن بن محمد بن حسن قمی معاصر شیخ صدوق که کتاب تاریخ قم را برای صاحب بن عباد تألیف کرده فصلی از آن را به اولاد ابی طالب که در قم سکونت کرده‌اند اختصاص داده است، او از ورود علویان و اولاد ائمه اطهار(ع) سخن گفته: ولی از علی بن جعفر(ع) نامی نبرده در صورتی که اگر او در قم سکونت داشت از وی هم نام می‌برد زیرا او از بزرگان خاندان امامت می‌باشد.

محدث نوری در پایان بحث خود گوید: حق این است که قبر او در عریض می‌باشد همان گونه که در نزد اهل مدینه معروف است و ما در یکی از سفرها به زیارت قبر او رفتیم، و گنبدی بلند بر قبر او قرار دارد. و ممکن است قبری که در قم می‌باشد به یکی از احفاد او تعلق داشته باشد، و تمام علمای رجال و انساب قبر او را در عریض می‌دانند و در این مورد به کتب انساب مراجعه شود.

او از امام رضا(ع) چند حدیث روایت می‌کند، او می‌گوید: از امام رضا(ع) سؤال کردم: آیا نشستن و یا نماز گزاردن روی فرش‌های حریر و دیبا جایز است؟ امام فرمودند مانعی ندارد و لکن روی آن سجده نکنید.[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۲۸۸-۲۸۹.
  2. محمدی، حسین، رضانامه ص۵۱۱.
  3. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 279-285.