برادری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۹: خط ۱۹:


[[امام خمینی]] [[مسلمانان]] را سفارش شده به [[دوستی]]، نیکویی و [[برادری]] می‌دانست<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۰.</ref> و اوج برادری را مشروط به انجام تعهداتی دوطرفه میان [[برادران]] بیان می‌کرد. ایشان شرط برادری را افزون بر ابراز [[عطوفت]] و [[مهربانی]] به هم و [[خشم]] و [[کینه]] به [[دشمنان]] یکدیگر<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵. </ref> ردکردن [[غیبت]] [[برادر]] [[مؤمن]]<ref>چهل حدیث، ص۳۱۶.</ref> می‌دانست و با استناد به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}}<ref>حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۸۲. </ref> [[معتقد]] بود کسی که غیبت برادرش را رد کند، [[خداوند]] هزاران [[شر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] از او دور می‌کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۶.</ref>. در نگاه ایشان برادر [[ایمانی]]، برادر مؤمنش را تنها نمی‌گذارد و خیر و صلاحی را که برای برادرش خواستار است، برای تمام [[ملت]] می‌خواهد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۵۲.</ref>، ایشان [[اسلام]] را [[دین]] [[رفتار برادرانه]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۳۷۲ و ۳۷۹.</ref> و تأکید داشت در اسلام فرقی میان [[اقوام]]، [[فقیر]] و [[غنی]]، زبان و نژادپرست نیست و همه باهم ملزم به رفتار برادرانه و محبت‌آمیزند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵؛ ج۱۰، ص۱۳۷ و ج۱۵، ص۴۷۱. </ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[برادری (مقاله)| مقاله «برادری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۵.</ref>
[[امام خمینی]] [[مسلمانان]] را سفارش شده به [[دوستی]]، نیکویی و [[برادری]] می‌دانست<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۰.</ref> و اوج برادری را مشروط به انجام تعهداتی دوطرفه میان [[برادران]] بیان می‌کرد. ایشان شرط برادری را افزون بر ابراز [[عطوفت]] و [[مهربانی]] به هم و [[خشم]] و [[کینه]] به [[دشمنان]] یکدیگر<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵. </ref> ردکردن [[غیبت]] [[برادر]] [[مؤمن]]<ref>چهل حدیث، ص۳۱۶.</ref> می‌دانست و با استناد به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}}<ref>حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۸۲. </ref> [[معتقد]] بود کسی که غیبت برادرش را رد کند، [[خداوند]] هزاران [[شر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] از او دور می‌کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۶.</ref>. در نگاه ایشان برادر [[ایمانی]]، برادر مؤمنش را تنها نمی‌گذارد و خیر و صلاحی را که برای برادرش خواستار است، برای تمام [[ملت]] می‌خواهد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۵۲.</ref>، ایشان [[اسلام]] را [[دین]] [[رفتار برادرانه]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۳۷۲ و ۳۷۹.</ref> و تأکید داشت در اسلام فرقی میان [[اقوام]]، [[فقیر]] و [[غنی]]، زبان و نژادپرست نیست و همه باهم ملزم به رفتار برادرانه و محبت‌آمیزند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵؛ ج۱۰، ص۱۳۷ و ج۱۵، ص۴۷۱. </ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[برادری (مقاله)| مقاله «برادری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۵.</ref>
==گستره برادری==
با بررسی مفهوم برادری [[اسلامی]] در [[اندیشه]] امام خمینی، می‌توان آن را در دو بعد جهانی و داخلی از یکدیگر باز [[شناخت]]:
===برادری میان [[امت اسلامی]]===
در [[نظام فکری]] امام خمینی که برگرفته از اسلام است، همه مسلمانان با هم برادرند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۲، ۳۵۹.</ref>. ایشان بر پایه [[کلام الهی]] که همگی را به چنگ زدن به [[ریسمان الهی]] فرا می‌خواند<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref>، توجه به برادری اسلامی را [[دستوری]] حیات‌بخش برای [[پیروزی]] بر [[دشمنان اسلام]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه،‌ ج۳، ص۳۱۸-۳۱۹.</ref> و بر این [[اعتقاد]] بود که [[اخوت اسلامی]] علاوه بر اینکه حکمی [[اخلاقی]] است، حکمی [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و [[اخوت ایمانی]] مورد تأکید خداوند، ویژه مسلمانان یک [[کشور]] نیست. بلکه شامل تمامی [[مسلمانان]] می‌شود<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۲.</ref> ایشان گرفتاری‌های مسلمانان و [[کشورهای اسلامی]] را ناشی از [[بی‌اعتنایی]] به دستورهای [[قرآن]] می‌دانست؛ زیرا [[پایبندی]] به [[احکام]] قرآن موجب [[انسجام]] مسلمانان خواهد شد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳ و ج۱۱، ص۴۹۱.</ref> و [[حفظ]] [[برادری]] میان مسلمانان موجب [[استقلال]] و قطع [[وابستگی]] از غیر مسلمانان می‌گردد<ref>همان، ج۹، ص۲۵۰.</ref>. چنان که ایشان منشأ اشغال [[فلسطین]] را [[ضعف]] پیوند برادری میان [[مسلمین]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳. </ref> و [[آزادی]] آن را در گرو برادری همه [[دولت‌های اسلامی]] معرفی می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۱-۳.</ref>.
[[امام خمینی]] با توجه به اینکه یکی از جلوه‌گاه‌های برادری میان مسلمانان را [[موسم حج]] می‌دانست، [[فلسفه حج]] را گستراندن [[اخوت]] و [[وحدت]] میان مسلمانان ارزیابی می‌کرد و آن را موجب ایجاد [[تعهد]] در میان مسلمانان در قبال [[برادران دینی]] می‌شمرد<ref>همان، ج۱۶، ص۴۰۱ و ۵۱۳.</ref>. ایشان [[معتقد]] بود [[ملت ایران]] بر پایه اخوت و برادری [[اسلامی]] همواره به دنبال این بوده که همراه با دیگر [[ملت‌های مسلمان]] علیه [[دشمن]] اصلی و قدرت‌های بزرگ [[متحد]] شود تا با این [[اتحاد]] کشورهای اسلامی را [[نجات]] دهد<ref>همان، ج۱۶، ص۱۳۹۱- ۱۳۹۲.</ref>. در این چارچوب، اختلاف‌های میان [[شیعه]] و [[سنی]] در [[جهان اسلام]] را مغایر با اصل برادری و پیشبرد [[منافع]] مشترک [[جوامع اسلامی]] می‌شمرد و آن را موجب بهره‌برداری [[دشمنان اسلام]] می‌دانست<ref>همان، ج۶، ص۱۳۳ و ج۱۳، ص۱۵۲ – ۱۵۳.</ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[برادری (مقاله)| مقاله «برادری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۶.</ref>
===برادری میان نیروهای داخلی [[کشور]]===
تقویت برادری در سال‌های [[نهضت اسلامی]] و پس از [[پیروزی انقلاب]]، [[جنگ]] تحمیلی و همچنین برادری میان [[دولت]] و [[ملت]] همواره یکی از دغدغه‌های مهم امام خمینی بود:
#'''دوران [[مبارزه]]''': با آغاز دهه ۱۳۴۰ و شکل‌گیری نهضت اسلامی، کشور نیازمند انسجام میان گروه‌های مخالف [[رژیم پهلوی]] به ویژه نیروهای مذهبی بود؛ بنابراین گسترش [[روحیه برادری]] میان مبارزان، از جمله سیاست‌های امام خمینی شد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۲۴۶- ۲۴۷.</ref>؛ به ویژه اینکه بروز دیدگاه‌هایی مانند [[اسلام]] منهای [[روحانیت]] و برخوردهای [[فکری]] میان [[روحانیان]] و [[روشنفکران]] غیردینی یکی از مسائلی بود که ایشان آن را موجب [[تضعیف]] [[روحیه برادری]] میان نیروهای [[مبارز]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۸۷؛ روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی، ج۳، ص۳۶۶- ۳۶۸.</ref>. [[امام خمینی]] «[[نعمت]]» در [[آیه]] ۱۰۳ [[آل عمران]]، را همان [[برادری]] می‌دانست که میان [[نخبگان]] حوزه و [[دانشگاه]] ایجاد گردید و آن را از [[عنایات]] [[الهی]] می‌شمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۶۰- ۱۶۱.</ref>. ایشان در مقطعی دیگر و برای جلوگیری از [[کشتار]] [[مردم]] در دوران [[مبارزه]] و [[انقلاب]] به دست [[ارتش]]، از همه اقشار خواست ارتش را [[برادر]] خود بدانند و ارتش را در برابر یک [[قیام]] همگانی علیه [[رژیم پهلوی]] [[تشویق]] کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۴۸۷.</ref>. این دیدگاه موجب جداشدن بسیاری از نیروهای ارتش از صف حامیان رژیم پهلوی و پیوستن به صفوف انقلابیان شد<ref>آقاجری، سیدهاشم، انقلاب و ارتش، مجله حضور، ص۱۵۲ – ۱۵۳.</ref>. تجلی تأکیدهای امام خمینی در خصوص برادری را در شعارهای انقلابی، نظیر «برادر ارتشی چرا برادر کشی؟» و همدیگر را برادر خطاب کردن نیروهای انقلابی می‌توان به خوبی [[مشاهده]] کرد.
#'''دوران [[پیروزی انقلاب اسلامی]]''': پس از [[پیروزی انقلاب]]، نیاز به تثبیت و [[حراست]] از دستاوردهای آن [[احساس]] می‌شد؛ به همین دلیل امام خمینی در نخستین روزهای [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] [[معتقدان]] به [[اسلام]]، [[کشور]] و [[ملت]] را ملزم به [[حفظ]] و تقویت روحیه برادری کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۲۲۳. </ref> و برای جلوگیری از [[هرج و مرج]] و شکاف میان ارکان [[اجتماع]] تأکید کرد باید نقیصه جدایی ارتش و ملت حل شود و آنان با یکدیگر برادر باشند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۴۱۷. </ref>. ایشان از ملت می‌خواست [[اختلافات]] را کنار بگذارند و به [[مصالح]] [[برادران]] خود توجه کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۴۱۹. </ref>. در همان دوران، امام خمینی با [[آگاهی]] از اهمیت مسئله برادری ضمن اعزام نماینده‌ای به کردستان در پیامی به مردم این منطقه اعلام کرد، [[نهضت اسلامی]] و اهداف آن [[مظهر]] برادری [[اقوام]] و [[مذاهب]] گوناگون است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۸۴ - ۱۸۵، ۴۱۸، ۴۳۴ و ۴۵۳.</ref>. ایشان از همه [[ملت]] خواست مراقب [[توطئه]] [[تفرقه افکنان]] باشند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۷، ص۱۵۸. </ref>؛ چنان که در اول فروردین ۱۳۶۱، در جمع [[مسئولان]] [[نظام]]، آنان را به [[برادری]] و دوری از درگیری سفارش و تأکید کرد [[قرآن کریم]]<ref>حجر، ۴۷.</ref> نیز [[مؤمنان]] را در [[بهشت]] [[برادر]] یکدیگر شمرده است و تحقق این امر، به شرط محقق شدن آن در این [[دنیا]] است؛ زیرا در [[آخرت]]، صورت [[غیبی]] آنچه [[انسان]] در این دنیا به دست آورده را کسب خواهد کرد؛ از این رو برادری در آخرت، بازتاب استوارکردن برادری در این دنیا، خواهد بود<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۱۴۰.</ref>. [[امام خمینی]] برای تقویت [[روحیه برادری]] میان تمامی اقشار، به خطر [[استبداد]] برآمده از [[اختلاف]] میان [[روشنفکران]] و [[روحانیان]] در [[نهضت]] [[مشروطه]] اشاره کرده و آن را درسی [[عبرت‌آموز]] خوانده است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۱۷۰- ۱۷۲.</ref>.
#'''دوران [[جنگ]] تحمیلی''': از موضوعات مهم مورد اشاره امام خمینی، [[لزوم]] تقویت برادری در [[زمان]] جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]] بود که با آغاز جنگ و وجود [[مشکلات]] داخلی و نوپا بودن [[انقلاب]] [[ضرورت]] تقویت آن بیشتر [[احساس]] می‌شد. امام خمینی گسترش روحیه برادری را که در دوران جنگ موجب [[وحدت]] [[قلوب]] میان [[نیروهای نظامی]] شد، از [[الطاف الهی]] می‌شمرد و این برادری را موجب [[پشتیبانی]] هرچه بیشتر ملت از [[قوای مسلح]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۵، ص۲۶۹.</ref> و تأکید داشت [[ارتش]] و [[سپاه]] در تمامی صحنه‌های [[جبهه]] با یکدیگر همفکر و هم‌خط باشند تا از کمک [[نیروی غیبی]] و [[الهی]] برخوردار شوند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۲۰۲ – ۲۰۳.</ref>. ایشان بر این نکته تأکید می‌ورزید که هر دو نیرو با هم برادرند و باید در ذیل یک [[هدف]] مشترک [[همکاری]] کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۰، ص۲۳۳. </ref>. ایشان که [[معتقد]] بود در جنگ، [[حس]] برادری در همه افراد [[جامعه]] متجلی شد و آن را یکی از دستاوردهای مهم ارزیابی می‌کرد، بر [[حفظ]] این [[روحیه]] پس از پایان [[جنگ]] نیز تأکید داشت<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۲۸۳ و ۳۵۷.</ref>.
#'''[[ملت]] و [[نظام اسلامی]]''': [[امام خمینی]] همچنین [[برادری]] میان ملت و [[دولت]] را مهم می‌دانست و در مقاطع مختلف به آن تأکید می‌کرد. ایشان به دولت متذکر می‌شد، پیشتیبانی ملت از آن و استمرار [[انقلاب اسلامی]] و [[شکست]] نخوردن آن زمانی محقق می‌شود که میان ملت و دولت، برادری [[حاکم]] باشد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۸۷.</ref> و در هشداری به [[مسئولان]] از آنان خواست با [[مردم]] و دیگر مسئولان برادرانه [[رفتار]] کنند؛ زیرا در غیر این صورت همانند [[زمان]] [[رژیم پهلوی]] مردم با رفتن آنان خوشحال خواهند شد. ایشان تأکید می‌کرد که باید میان دولت، مجلس و دیگر [[نهادهای حکومتی]] نیز [[همدلی]] و برادری حاکم شود و [[مخالفت]] با برادرانی که خالصانه [[خدمت]] می‌کنند جایز نیست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۱۴۱. </ref>. ایشان در توصیه‌ای به [[نمایندگان]] مجلس از آنان خواست برادرانه و محترم با یکدیگر رفتار کنند و در تدوین و تصویب [[قوانین]] مجلس به [[احکام اسلام]] پایبند باشند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۴۲۱.</ref>.
اهمیت و [[لزوم]] حفظ برادری میان نیروهای انقلابی برای امام خمینی به حدی بود که طی نامه‌ای جداگانه در سال ۱۳۶۷ که به منشور برادری [[شهرت]] یافت، بر این امر تأکید [[مجدد]] کند. ایشان در این [[نامه]] [[اختلاف]] [[رأی]] و فتوای [[علما]] را عادی و اختلاف در مباحث [[علمی]] دانست و درباره [[اختلافات]] میان [[احزاب]] و جریان‌های موجود نیز نوشت اختلافات میان آنها در اصول کلی [[اسلام]] و [[قرآن]] و [[انقلاب]] نیست، بلکه ناشی از عدم [[وحدت]] در بیان دیدگاه‌ها می‌باشد؛ بنابراین راه رسیدن به وحدت نظر، تبادل و [[احترام]] گذاشتن به نظریات یکدیگر، [[تألیف قلوب]]، از میان بردن کدورت‌ها و دوری از [[هوای نفس]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۷۶- ۱۸۰.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان هر دو [[جناح سیاسی]] به [[استقلال]] و [[پیشرفت]] [[کشور]] اعتقاد دارند؛ بنابراین باید از اشخاصی که به دنبال ایجاد القای [[بدبینی]] و [[فتنه‌انگیزی]] در جامعه‌اند دوری جست؛ زیرا [[کشور]] برای [[سازندگی]] به [[تفکر]] سالم و [[وحدت]] نظر و [[برادری]] نیازمند است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[برادری (مقاله)| مقاله «برادری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۷

مقدمه

برادری، پیوند عاطفی و ایمانی مبتنی بر اشتراکات دینی میان مسلمانان. برادر واژه‌ای است برای نشان دادن پیوند دو فرد که به سبب پدر و مادر مشترک یا یکی از آن دو پدید می‌آید[۱] و به آن، برادر نسبی گفته می‌شود. اما این واژه به صورت استعاره در مفاهیمی مانند هم‌قبیله‌ای، دوستی، شرکت و ایمان نیز به کار می‌رود[۲].[۳]

پیشینه

در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع برادری اشاره شده است. در برخی از این آیات برادری در معنای نسبی آن به کار رفته است، همانند داستان هابیل و قابیل[۴]، داستان موسی(ع) و هارون[۵]، داستان یوسف(ع) و برادرانش[۶] و در برخی دیگر، برادری دینی منظور است[۷]. پاره‌ای از آیات نیز پیامبران(ع) را برادران امت خود خوانده‌اند[۸]. واژه برادری در قرآن به معنای همراهی و همگرایی نیز آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران سخن گفته‌اند[۹]؛ چنان‌که تبذیرکنندگان به سبب همگرایی با شیطان، برادران او معرفی شده‌اند[۱۰]. امام خمینی نیز بارها واژه‌های برادر و برادری را در مفهوم اشتراک دینی و ایمانی میان مسلمانان به کار برده است.[۱۱]

برادری در اسلام

قرآن کریم با بیان اینکه مؤمنان برادر یکدیگرند[۱۲] و نباید به همدیگر ظن و گمان بد ببرند و غیبت یکدیگر را کنند[۱۳]، فرهنگ اخوت و برادری را در جامعه اسلامی پی‌ریزی کرده و پیوند میان آنان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است[۱۴]. عمیق‌ترین نوع برادری، پیوند برادر ایمانی است؛ زیرا اساس برادری این است که هدف برادر همان هدف برادر ایمانی‌اش باشد[۱۵].

رابطه برادری میان مسلمانان همواره مورد توجه پیامبر اکرم(ص) بوده است. بنا به منابع تاریخی و روایات، پیامبر(ص) در آغاز ورود به مدینه برای تحکیم روابط میان مهاجرین و انصار، پیوند برادری (مؤاخاة) برقرار کرد[۱۶] و حضرت علی(ع) را برادر خود در دنیا و آخرت خواند[۱۷]. در روایات اهل بیت(ع) به رابطه برادری توجه و بر آن تأکید شده است؛ چنان که امام حسین(ع) مؤمن را برادر مؤمن و مسلمان را برادر مسلمان دانسته است[۱۸]. در برخی از روایات به جنبه‌های گوناگون برادری دینی و اسلامی اشاره شده و نشانه‌های آن مواسات (غمخوار یکدیگر بودن)[۱۹] یاری رساندن در راه فرمانبرداری از خدا[۲۰]، خیرخواهی، بی‌نیازی به هنگام نیاز و اهتمام به نماز و غیر آن[۲۱] معرفی شده است. برادر دینی باید همواره از حال برادر خود خبر بگیرد[۲۲] و راز وی را نگه دارد و عیب وی را برملا نکند[۲۳] و در برابر برادر دینی خود جدال و فخرفروشی نکند و عناد و حسد نورزد و با او با عطوفت و مهربانی رفتار کند[۲۴]. همچنین در برخی روایات از گسستن پیوند برادری نیز نهی شده[۲۵] و بهترین صدقه آشنایی با حقوق برادر مؤمن شمرده شده است[۲۶].

امام خمینی مسلمانان را سفارش شده به دوستی، نیکویی و برادری می‌دانست[۲۷] و اوج برادری را مشروط به انجام تعهداتی دوطرفه میان برادران بیان می‌کرد. ایشان شرط برادری را افزون بر ابراز عطوفت و مهربانی به هم و خشم و کینه به دشمنان یکدیگر[۲۸] ردکردن غیبت برادر مؤمن[۲۹] می‌دانست و با استناد به روایت امام صادق(ع)[۳۰] معتقد بود کسی که غیبت برادرش را رد کند، خداوند هزاران شر در دنیا و آخرت از او دور می‌کند[۳۱]. در نگاه ایشان برادر ایمانی، برادر مؤمنش را تنها نمی‌گذارد و خیر و صلاحی را که برای برادرش خواستار است، برای تمام ملت می‌خواهد[۳۲]، ایشان اسلام را دین رفتار برادرانه می‌دانست[۳۳] و تأکید داشت در اسلام فرقی میان اقوام، فقیر و غنی، زبان و نژادپرست نیست و همه باهم ملزم به رفتار برادرانه و محبت‌آمیزند[۳۴].[۳۵]

گستره برادری

با بررسی مفهوم برادری اسلامی در اندیشه امام خمینی، می‌توان آن را در دو بعد جهانی و داخلی از یکدیگر باز شناخت:

برادری میان امت اسلامی

در نظام فکری امام خمینی که برگرفته از اسلام است، همه مسلمانان با هم برادرند[۳۶]. ایشان بر پایه کلام الهی که همگی را به چنگ زدن به ریسمان الهی فرا می‌خواند[۳۷]، توجه به برادری اسلامی را دستوری حیات‌بخش برای پیروزی بر دشمنان اسلام می‌دانست[۳۸] و بر این اعتقاد بود که اخوت اسلامی علاوه بر اینکه حکمی اخلاقی است، حکمی اجتماعی و سیاسی است و اخوت ایمانی مورد تأکید خداوند، ویژه مسلمانان یک کشور نیست. بلکه شامل تمامی مسلمانان می‌شود[۳۹] ایشان گرفتاری‌های مسلمانان و کشورهای اسلامی را ناشی از بی‌اعتنایی به دستورهای قرآن می‌دانست؛ زیرا پایبندی به احکام قرآن موجب انسجام مسلمانان خواهد شد[۴۰] و حفظ برادری میان مسلمانان موجب استقلال و قطع وابستگی از غیر مسلمانان می‌گردد[۴۱]. چنان که ایشان منشأ اشغال فلسطین را ضعف پیوند برادری میان مسلمین می‌دانست[۴۲] و آزادی آن را در گرو برادری همه دولت‌های اسلامی معرفی می‌کرد[۴۳].

امام خمینی با توجه به اینکه یکی از جلوه‌گاه‌های برادری میان مسلمانان را موسم حج می‌دانست، فلسفه حج را گستراندن اخوت و وحدت میان مسلمانان ارزیابی می‌کرد و آن را موجب ایجاد تعهد در میان مسلمانان در قبال برادران دینی می‌شمرد[۴۴]. ایشان معتقد بود ملت ایران بر پایه اخوت و برادری اسلامی همواره به دنبال این بوده که همراه با دیگر ملت‌های مسلمان علیه دشمن اصلی و قدرت‌های بزرگ متحد شود تا با این اتحاد کشورهای اسلامی را نجات دهد[۴۵]. در این چارچوب، اختلاف‌های میان شیعه و سنی در جهان اسلام را مغایر با اصل برادری و پیشبرد منافع مشترک جوامع اسلامی می‌شمرد و آن را موجب بهره‌برداری دشمنان اسلام می‌دانست[۴۶].[۴۷]

برادری میان نیروهای داخلی کشور

تقویت برادری در سال‌های نهضت اسلامی و پس از پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی و همچنین برادری میان دولت و ملت همواره یکی از دغدغه‌های مهم امام خمینی بود:

  1. دوران مبارزه: با آغاز دهه ۱۳۴۰ و شکل‌گیری نهضت اسلامی، کشور نیازمند انسجام میان گروه‌های مخالف رژیم پهلوی به ویژه نیروهای مذهبی بود؛ بنابراین گسترش روحیه برادری میان مبارزان، از جمله سیاست‌های امام خمینی شد[۴۸]؛ به ویژه اینکه بروز دیدگاه‌هایی مانند اسلام منهای روحانیت و برخوردهای فکری میان روحانیان و روشنفکران غیردینی یکی از مسائلی بود که ایشان آن را موجب تضعیف روحیه برادری میان نیروهای مبارز می‌دانست[۴۹]. امام خمینی «نعمت» در آیه ۱۰۳ آل عمران، را همان برادری می‌دانست که میان نخبگان حوزه و دانشگاه ایجاد گردید و آن را از عنایات الهی می‌شمرد[۵۰]. ایشان در مقطعی دیگر و برای جلوگیری از کشتار مردم در دوران مبارزه و انقلاب به دست ارتش، از همه اقشار خواست ارتش را برادر خود بدانند و ارتش را در برابر یک قیام همگانی علیه رژیم پهلوی تشویق کنند[۵۱]. این دیدگاه موجب جداشدن بسیاری از نیروهای ارتش از صف حامیان رژیم پهلوی و پیوستن به صفوف انقلابیان شد[۵۲]. تجلی تأکیدهای امام خمینی در خصوص برادری را در شعارهای انقلابی، نظیر «برادر ارتشی چرا برادر کشی؟» و همدیگر را برادر خطاب کردن نیروهای انقلابی می‌توان به خوبی مشاهده کرد.
  2. دوران پیروزی انقلاب اسلامی: پس از پیروزی انقلاب، نیاز به تثبیت و حراست از دستاوردهای آن احساس می‌شد؛ به همین دلیل امام خمینی در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران معتقدان به اسلام، کشور و ملت را ملزم به حفظ و تقویت روحیه برادری کرد[۵۳] و برای جلوگیری از هرج و مرج و شکاف میان ارکان اجتماع تأکید کرد باید نقیصه جدایی ارتش و ملت حل شود و آنان با یکدیگر برادر باشند[۵۴]. ایشان از ملت می‌خواست اختلافات را کنار بگذارند و به مصالح برادران خود توجه کنند[۵۵]. در همان دوران، امام خمینی با آگاهی از اهمیت مسئله برادری ضمن اعزام نماینده‌ای به کردستان در پیامی به مردم این منطقه اعلام کرد، نهضت اسلامی و اهداف آن مظهر برادری اقوام و مذاهب گوناگون است[۵۶]. ایشان از همه ملت خواست مراقب توطئه تفرقه افکنان باشند[۵۷]؛ چنان که در اول فروردین ۱۳۶۱، در جمع مسئولان نظام، آنان را به برادری و دوری از درگیری سفارش و تأکید کرد قرآن کریم[۵۸] نیز مؤمنان را در بهشت برادر یکدیگر شمرده است و تحقق این امر، به شرط محقق شدن آن در این دنیا است؛ زیرا در آخرت، صورت غیبی آنچه انسان در این دنیا به دست آورده را کسب خواهد کرد؛ از این رو برادری در آخرت، بازتاب استوارکردن برادری در این دنیا، خواهد بود[۵۹]. امام خمینی برای تقویت روحیه برادری میان تمامی اقشار، به خطر استبداد برآمده از اختلاف میان روشنفکران و روحانیان در نهضت مشروطه اشاره کرده و آن را درسی عبرت‌آموز خوانده است[۶۰].
  3. دوران جنگ تحمیلی: از موضوعات مهم مورد اشاره امام خمینی، لزوم تقویت برادری در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که با آغاز جنگ و وجود مشکلات داخلی و نوپا بودن انقلاب ضرورت تقویت آن بیشتر احساس می‌شد. امام خمینی گسترش روحیه برادری را که در دوران جنگ موجب وحدت قلوب میان نیروهای نظامی شد، از الطاف الهی می‌شمرد و این برادری را موجب پشتیبانی هرچه بیشتر ملت از قوای مسلح می‌دانست[۶۱] و تأکید داشت ارتش و سپاه در تمامی صحنه‌های جبهه با یکدیگر همفکر و هم‌خط باشند تا از کمک نیروی غیبی و الهی برخوردار شوند[۶۲]. ایشان بر این نکته تأکید می‌ورزید که هر دو نیرو با هم برادرند و باید در ذیل یک هدف مشترک همکاری کنند[۶۳]. ایشان که معتقد بود در جنگ، حس برادری در همه افراد جامعه متجلی شد و آن را یکی از دستاوردهای مهم ارزیابی می‌کرد، بر حفظ این روحیه پس از پایان جنگ نیز تأکید داشت[۶۴].
  4. ملت و نظام اسلامی: امام خمینی همچنین برادری میان ملت و دولت را مهم می‌دانست و در مقاطع مختلف به آن تأکید می‌کرد. ایشان به دولت متذکر می‌شد، پیشتیبانی ملت از آن و استمرار انقلاب اسلامی و شکست نخوردن آن زمانی محقق می‌شود که میان ملت و دولت، برادری حاکم باشد[۶۵] و در هشداری به مسئولان از آنان خواست با مردم و دیگر مسئولان برادرانه رفتار کنند؛ زیرا در غیر این صورت همانند زمان رژیم پهلوی مردم با رفتن آنان خوشحال خواهند شد. ایشان تأکید می‌کرد که باید میان دولت، مجلس و دیگر نهادهای حکومتی نیز همدلی و برادری حاکم شود و مخالفت با برادرانی که خالصانه خدمت می‌کنند جایز نیست[۶۶]. ایشان در توصیه‌ای به نمایندگان مجلس از آنان خواست برادرانه و محترم با یکدیگر رفتار کنند و در تدوین و تصویب قوانین مجلس به احکام اسلام پایبند باشند[۶۷].

اهمیت و لزوم حفظ برادری میان نیروهای انقلابی برای امام خمینی به حدی بود که طی نامه‌ای جداگانه در سال ۱۳۶۷ که به منشور برادری شهرت یافت، بر این امر تأکید مجدد کند. ایشان در این نامه اختلاف رأی و فتوای علما را عادی و اختلاف در مباحث علمی دانست و درباره اختلافات میان احزاب و جریان‌های موجود نیز نوشت اختلافات میان آنها در اصول کلی اسلام و قرآن و انقلاب نیست، بلکه ناشی از عدم وحدت در بیان دیدگاه‌ها می‌باشد؛ بنابراین راه رسیدن به وحدت نظر، تبادل و احترام گذاشتن به نظریات یکدیگر، تألیف قلوب، از میان بردن کدورت‌ها و دوری از هوای نفس است[۶۸]. به اعتقاد ایشان هر دو جناح سیاسی به استقلال و پیشرفت کشور اعتقاد دارند؛ بنابراین باید از اشخاصی که به دنبال ایجاد القای بدبینی و فتنه‌انگیزی در جامعه‌اند دوری جست؛ زیرا کشور برای سازندگی به تفکر سالم و وحدت نظر و برادری نیازمند است[۶۹].[۷۰]

منابع

پانویس

  1. دهخدا، ج۳، ص۳۸۹۷.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۸؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱- ۲۳.
  3. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۵.
  4. مائده، ۲۷ و ۳۱.
  5. مؤمنون، ۴۵.
  6. یوسف، ۷.
  7. آل عمران، ۱۰۳؛ حجر، ۴۷؛ حجرات، ۱۰.
  8. اعراف، ۶۵؛ شعراء، ۱۰۶.
  9. آل عمران، ۱۵۶؛ حشر، ۱۱.
  10. اسراء، ۲۷؛ اعراف، ۲۰۲.
  11. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۵.
  12. حجرات، ۱۰.
  13. حجرات، ۱۲.
  14. انفال، ۶۳.
  15. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۴۶.
  16. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴- ۵۰۷؛ طوسی، الامالی، ص۵۸۷؛ مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال والاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۶۹.
  17. هلالی کوفی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۷۶۰؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، ج۱، ص۱۷۸.
  18. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۱، ص۲۷۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۰۳- ۲۱۳.
  19. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۸۵.
  20. آمدی، ص۴۱۷؛ ورام، ج۲، ص۱۲۳.
  21. حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۰۳ – ۲۰۸.
  22. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۱۹.
  23. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۱، ص۲۸۱.
  24. همان، ج۷۵، ص۲۳۶ و ۲۹۱، ۲۹۲.
  25. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۴، ص۲۱۰.
  26. حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۶، ص۲۲۳.
  27. امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۰.
  28. امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵.
  29. چهل حدیث، ص۳۱۶.
  30. حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۸۲.
  31. امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۶.
  32. امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۵۲.
  33. امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۳۷۲ و ۳۷۹.
  34. امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵؛ ج۱۰، ص۱۳۷ و ج۱۵، ص۴۷۱.
  35. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۵.
  36. امام خمینی، صحیفه، ج۱۲، ۳۵۹.
  37. آل عمران، ۱۰۳.
  38. امام خمینی، صحیفه،‌ ج۳، ص۳۱۸-۳۱۹.
  39. امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۲.
  40. امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳ و ج۱۱، ص۴۹۱.
  41. همان، ج۹، ص۲۵۰.
  42. امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳.
  43. امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۱-۳.
  44. همان، ج۱۶، ص۴۰۱ و ۵۱۳.
  45. همان، ج۱۶، ص۱۳۹۱- ۱۳۹۲.
  46. همان، ج۶، ص۱۳۳ و ج۱۳، ص۱۵۲ – ۱۵۳.
  47. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۶.
  48. امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۲۴۶- ۲۴۷.
  49. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۸۷؛ روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی، ج۳، ص۳۶۶- ۳۶۸.
  50. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۶۰- ۱۶۱.
  51. امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۴۸۷.
  52. آقاجری، سیدهاشم، انقلاب و ارتش، مجله حضور، ص۱۵۲ – ۱۵۳.
  53. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۲۲۳.
  54. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۴۱۷.
  55. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۴۱۹.
  56. امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۱۸۴ - ۱۸۵، ۴۱۸، ۴۳۴ و ۴۵۳.
  57. امام خمینی، صحیفه، ج۷، ص۱۵۸.
  58. حجر، ۴۷.
  59. امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۱۴۰.
  60. امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۱۷۰- ۱۷۲.
  61. امام خمینی، صحیفه، ج۱۵، ص۲۶۹.
  62. امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۲۰۲ – ۲۰۳.
  63. امام خمینی، صحیفه، ج۲۰، ص۲۳۳.
  64. امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۲۸۳ و ۳۵۷.
  65. امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۸۷.
  66. امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۱۴۱.
  67. امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۴۲۱.
  68. امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۷۶- ۱۸۰.
  69. امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۸۰.
  70. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۷.