اهمیت بحث امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: برگردانده‌شده
برچسب‌ها: برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۶: خط ۱۶:
نکردم<ref>{{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...}}. (کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴).</ref>.
نکردم<ref>{{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...}}. (کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴).</ref>.
به روایتی، [[شناخت امام]] و [[معارف قرآن]] و [[پیروی]] از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که [[مردم]] باید نسبت به آن در [[قیامت]] پاسخگو باشند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «من نخستین کسی هستم که [[روز قیامت]] بر [[خدای عزیز]] [[جبار]] وارد شوم با کتابش و [[اهل]] بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من؟»<ref>{{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي}}. (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]] ص ۱۸.</ref>
به روایتی، [[شناخت امام]] و [[معارف قرآن]] و [[پیروی]] از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که [[مردم]] باید نسبت به آن در [[قیامت]] پاسخگو باشند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «من نخستین کسی هستم که [[روز قیامت]] بر [[خدای عزیز]] [[جبار]] وارد شوم با کتابش و [[اهل]] بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من؟»<ref>{{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي}}. (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]] ص ۱۸.</ref>
===تبیین امامت در قرآن کریم===
موضوع [[امامت]] و [[رهبری جامعه]]، از حیاتی‌ترین نیازهای [[بشر]] در عرصه‌های فردی و [[اجتماعی]] است. [[قرآن کریم]] - که پاسخ‌گوی همه نیازهای بشر است و از بیان‌تر و خشک [[زندگی]] بشر فروگذاری نکرده<ref>{{متن قرآن|وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> - قطعاً به موضوع امامت پرداخته است. بر اساس [[روایات]] معتبری که در [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]] نقل شده، چندین [[آیه قرآن]] به صورت صریح یا ضمنی بر [[ولایت]] و [[امامت علی]]{{ع}} دلالت دارد.
====[[آیه ولایت]]====
[[حاکم حسکانی]] در بیان [[شأن نزول آیه]] شریفه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> چندین [[روایت]] از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که این [[آیه]] درباره [[علی بن ابی‌طالب]] نازل شده است<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۲.</ref>. وی برای [[اثبات]] [[تواتر روایات]] درباره [[نزول آیه]] یادشده در [[ولایت علی]]{{ع}}، قضیه [[خاتم‌بخشی]] علی{{ع}} در حال [[نماز]] را با عبارت‌های مختلف از چندین [[شخصیت]] [[صدر اسلام]] از جمله [[انس بن مالک]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۳ - ۲۱۵.</ref>، [[محمد بن حنفیه]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>، [[عطاء بن سائب]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۸.</ref>، [[عبدالملک بن جریج مکی]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۹.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۳.</ref>، [[جابر بن عبدالله أنصاری]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۴ – ۲۲۵.</ref>، [[مقداد بن أسود کندی]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.</ref>، و [[ابوذر غفاری]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۹ – ۲۳۱.</ref> نقل می‌کند که گزارش کرده‌اند [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> در [[اثبات ولایت]] علی{{ع}} نازل شده است.
بنا بر نقل [[عبدالله بن عباس]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۲.</ref>، گروهی از [[اهل کتاب]]، از جمله [[عبدالله بن سلام]] و [[أسد]] و أسید و [[ثعلبة]] و... هنگامی که [[مسلمان]] شدند، [[یهود]] با آنان [[قطع رابطه]] کردند. آنان برای شِکوه نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند. در همان حال آیه یادشده نازل شد و رسول خدا{{صل}} آیه را برای آنان قرائت کرد و آنان عرض کردند: «به [[ولایت خدا]] و [[رسول]] و [[مؤمنین]] [[راضی]] هستیم». در همین حال [[پیامبر]]{{صل}} وارد [[مسجد]] شد و دید سائلی از مسجد بیرون می‌آید. پرسید: «آیا کسی به شما چیزی بخشید؟» وی گفت: «بلی، یک [[انگشتر]] دادند». پرسید: «چه کسی داد؟» [[سائل]] به علی{{ع}} اشاره کرد که در حال نماز بود. [[پیامبر]]{{صل}} [[تکبیر]] گفت و [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> را [[تلاوت]] فرمود<ref>خوارزمی، المناقب، ص۲۶۴؛ طبری، جامع البیان، ج۶، ص۱۸۶ و ۱۸۷.</ref>. سپس [[حسان بن ثابت]] اشعار معروف خود را انشا کرد<ref>{{عربی|أَبَا حَسَنٍ تَفْدِيكَ نَفْسِي وَ مُهْجَتِي‌ وَ كُلُّ بَطِي‌ءٍ فِي الْهُدَى وَ مُسَارِعٌ‌
أَ يَذْهَبُ مَدْحِي وَ الْمُحَبَّرُ ضَائِعاً وَ مَا الْمَدْحُ فِي جَنْبِ الْإِلَهِ بِضَائِعٍ‌
وَ أَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ إِذْ كُنْتَ رَاكِعاً زَكَاةً فَدَتْكَ النَّفْسُ يَا خَيْرَ رَاكِعٍ‌
فَأَنْزَلَ فِيكَ اللَّهُ خَيْرَ وَلَايَةٍ فَبَيَّنَهَا فِي نَيِّرَاتِ الشَّرَائِعٍ‌}}
([[حسکانی]]، شواهد التنزیل، ج۱ ص۲۳۶).</ref>.
====[[آیه تبلیغ]]====
یکی دیگر از [[آیات]] نازل شده پیرامون [[ولایت علی]]{{ع}}، آیه «[[تبلیغ]]» است<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}} «بگو آیا می‌خواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref>. بر اساس روایاتی که در [[منابع شیعه]] و برخی [[منابع اهل سنت]]<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۰ – ۲۵۷.</ref> نقل شده، [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> درباره ولایت علی{{ع}} نازل شده است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پس از برگزاری [[مراسم حج]] [[سال دهم هجری]] ([[حجة الوداع]]) هنگام بازگشت به سوی [[مدینه]]، در [[روز]] [[پنج شنبه]]<ref>طبری آملی، المسترشد ص۴۶۸؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۳۳.</ref>، [[هجدهم ذی‌الحجه]]، به [[غدیر]] خُم از منطقه [[جُحفه]] رسیدند. در آن مکان، آیه شریفه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}} نازل شد و ایشان [[دستور خداوند]] را که [[ابلاغ]] [[ولایت]] و [[امامت علی]]{{ع}} بود، طی مراسمی به [[سمع]] و نظر همه حاضران رسانیدند و فرمودند به غائبان هم رسانده شود<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۵۷.</ref>.
====[[آیه اکمال دین]]====
[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نیز در [[روز]] [[واقعه غدیر خم]]<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷، طبری؛ کتاب الولایة فی طرق حدیث الغدیر» به نقل از: امینی، الغدیر، ج۱، ص۴۲۴ - ۴۲۶.</ref> و به روایتی، بلافاصله پس از [[نصب علی]]{{ع}} به ولایت [[مسلمانان]] نازل شده است<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۵۶؛ طبری، آملی، بشارة المصطفی، ص۲۱۱؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۳.</ref>. بر پایهٔ روایاتی، وقتی این [[آیه]] نازل شد، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با صدای بلند فرمودند: {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِهِ وَ رِضَا الرَّبِّ تَعَالَى بِرِسَالَتِي وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ}}<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ص۲۱۱؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۱.</ref>؛ «[[خدا]] بزرگ است، به خاطر کامل نمودن [[دین]] و تمام ساختن [[نعمت]] و [[خشنودی پروردگار]] به [[رسالت]] من و [[ولایت علی]]».
[[آیات]] اولیه [[سوره معارج]] – {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}}<ref>«خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست * که از آن کافران است، بی‌آنکه بازدارنده‌ای داشته باشد * از سوی خداوند دارنده پایگاه‌ها (ی بلند)» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref> نیز پس از واقعه غدیر خم نازل شده و همه [[علمای شیعه]] و بسیاری از [[مفسران]] و [[محدثان]] علمای [[اهل سنت]] آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۱۰، ص۳۵؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۴۶۰ – ۴۶۶.</ref>.
[[ابن عباس]] درباره کثرت آیات نازل شده درباره علی{{ع}} گفته است: {{متن حدیث|مَا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} إِلَّا وَ عَلِيٌّ رَأْسُهَا وَ أَمِيرُهَا}}<ref>خوارزمی، المناقب، ص۲۶۷؛ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۶۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۱؛ ابن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۵۴؛ ابن عساکر، تاریخ ابن عساکر، ج۲، ص۴۰۹.</ref>؛ «[[خداوند]] آیه‌ای نفرستاده است که در آن {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} باشد، مگر اینکه علی در سرلوحه آن قرار دارد و [[فرمانده]] آن است». از جمله آن [[آیات]] عبارت‌اند از:
#{{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref><ref>بینه/ ۷؛ خوارزمی، المناقب، ص۲۶۶؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۵۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۳۷۹؛ گنجی، کفایة الطالب، ص۲۴۶.</ref>؛
#{{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ}}<ref>«آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.</ref><ref>طبری، جامع البیان، ج۲۱، ص۶۲.</ref>؛
#{{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ...}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref><ref>خوارزمی، المناقب، ص۱۸۸؛ گنجی کفایة الطالب، ص۱۲۲.</ref>؛
#{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref><ref>طبری، جامع البیان، ج۱۰، ص۵۹؛ واحدی، اسباب النزول، ص۱۸۲؛ قرطبی، تفس قرطبی، ج۸، ص۹۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۲۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ص۲۱۸.</ref>؛
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref><ref>سبط ابن جوزی، التذکرة، ص۱۰؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹ ص۱۲۵؛ المناقب، ص۱۸۸؛ گنجی، کفایة الطالب، ص۱۲۱.</ref>.
====[[آیه اولوالامر]]====
برخی [[آیات]] نیز به [[امامت]] و [[ولایت]] همه [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} تطبیق شده است؛ از جمله [[آیه]] [[اطاعت از اولوالامر]]:
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
منظور از [[اولوالامر]] در این [[آیه شریفه]] به تصریح [[روایات]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]] هستند<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ج۱، ص۳۵۰ و ج۲، ص۴۳۷ و ج۳، ص۲۹۴.</ref>.
یکی دیگر از آیاتی که به امامت و ولایت همه ائمه اهل بیت{{عم}} تطبیق شده، آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> است.
مراد از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}، صِرف [[همراهی]] نیست؛ بلکه [[تبعیت]] و [[پیروی]] کردن مد نظر است<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۲.</ref>؛ از این رو همۀ [[علمای شیعه]] و بسیاری از علمای [[اهل سنت]] مراد از «[[صادقین]]» را علی{{ع}} دانسته‌اند<ref>گنجی، کفایة الطالب، ص۲۳۶، به نقل از: الغدیر، ج۲، ص۴۳۰؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۹۰.</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]] ص ۲۱-۲۷.</ref>


== عصاره [[دین]] و [[عامل وحدت جامعه]] ==
== عصاره [[دین]] و [[عامل وحدت جامعه]] ==

نسخهٔ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۳۸

سخن‌نگاشت «امامت و ولایت عصاره اسلام است» از آیت الله محسن اراکی

مقدمه

قرآن، کتاب هدایت الهی است[۱] که جامعه بشری را به اموری استوار راهنمایی می‌کند[۲]. این کتاب آسمانی، به دلیل روشنگری در همه عرصه‌های زندگی[۳]، شفابخش و گستراننده رحمت پروردگار است[۴] و با اندرزهای حکیمانه خود[۵]، راه زندگی صحیح را برای انسان‌ها هموار می‌سازد. پیروی از این کلام وحی، به زندگی انسان، فزونی و برکت می‌دهد[۶]. ویژگی مهم قرآن، گستردگی و فراگیری آن نسبت به همه نیازمندی‌های گذشته و آینده بشر است[۷]؛ به گونه‌ای که چیزی از نیازهای اصلی بشر فروگذار نکرده است[۸].

به همین جهت پیامبر اسلام(ص) قرآن را عامل نجات در فتنه‌های اجتماعی معرفی و توصیه کرده است که مردم در ورطه‌های سخت و وحشت‌زای زندگی، به قرآن پناه ببرند و از پرتوافشانی آن، راه صحیح زندگی را بیابند[۹]. امام سجاد(ع) فرمود: «اگر همه مردم، که مابین مشرق و مغرب هستند، بمیرند، من از تنهایی هراس نکنم پس از آنکه قرآن با من باشد»[۱۰]. یکی از جنبه‌های مهم هدایتگری قرآن، روشنگری نسبت به امامت و رهبری جامعه است. امام صادق(ع) در بیان آیه شریفه ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...[۱۱] فرمود: «يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ‌»؛ «قرآن، مردم را به سوی امام هدایت می‌کند»[۱۲]. منظور از امام، دوازده امام معصوم از خاندان پیامبر اسلام(ص) است. هر کس بخواهد حقیقت امامت را بشناسد و از فتنه‌ها و گمراهی‌ها در موضوع امامت رهایی یابد، باید به قرآن رجوع کند[۱۳]؛ زیرا آنان تنها کسانی هستند که همه حقایق ظاهری و باطنی قرآن را در بر دارند. جابر از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «کسی از میان مردم نمی‌تواند ادعا کند همه قرآن را گرد آورده، مگر دروغگو؛ زیرا قرآن را فقط علی بن ابی‌طالب(ع) و امامان پس از ایشان گردآورده و نگهداری کرده‌اند»[۱۴]. علی بن ابی طالب(ع) میان اصحاب پیامبر اسلام(ص) تنها کسی بود که همواره کنار پیامبر(ص) و شاهد نزول آیات قرآن و معارف آن را به طور مستقیم از ایشان فرامی‌گرفت؛ چنان که حضرت فرمود: آیه‌ای از قرآن بر رسول خدا(ص) نازل نشد جز اینکه ایشان، آن آیه را برای من خواند و املا فرمود و من به خط خود نوشتم. همچنین رسول خدا(ص) تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست که فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید و از زمانی که آن دعا را درباره من کرد، هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ علمی را که املا فرمود و من نوشتم، فراموش نکردم و آنچه را که خدا تعلیمش فرمود از حلال و حرام و امر و نهی گذشته و آینده و نوشته‌ای که بر هر پیغمبر پیش از او نازل شده بود از طاعت و معصیت، به من تعلیم فرمود و من حفظش کردم و حتی یک حرف آن را فراموش نکردم[۱۵]. به روایتی، شناخت امام و معارف قرآن و پیروی از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که مردم باید نسبت به آن در قیامت پاسخگو باشند. رسول خدا(ص) فرمود: «من نخستین کسی هستم که روز قیامت بر خدای عزیز جبار وارد شوم با کتابش و اهل بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با کتاب خدا و اهل بیت من؟»[۱۶].[۱۷]

تبیین امامت در قرآن کریم

موضوع امامت و رهبری جامعه، از حیاتی‌ترین نیازهای بشر در عرصه‌های فردی و اجتماعی است. قرآن کریم - که پاسخ‌گوی همه نیازهای بشر است و از بیان‌تر و خشک زندگی بشر فروگذاری نکرده[۱۸] - قطعاً به موضوع امامت پرداخته است. بر اساس روایات معتبری که در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده، چندین آیه قرآن به صورت صریح یا ضمنی بر ولایت و امامت علی(ع) دلالت دارد.

آیه ولایت

حاکم حسکانی در بیان شأن نزول آیه شریفه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۹] چندین روایت از ابن عباس نقل می‌کند که این آیه درباره علی بن ابی‌طالب نازل شده است[۲۰]. وی برای اثبات تواتر روایات درباره نزول آیه یادشده در ولایت علی(ع)، قضیه خاتم‌بخشی علی(ع) در حال نماز را با عبارت‌های مختلف از چندین شخصیت صدر اسلام از جمله انس بن مالک[۲۱]، محمد بن حنفیه[۲۲]، عطاء بن سائب[۲۳]، عبدالملک بن جریج مکی[۲۴]، عمار بن یاسر[۲۵]، جابر بن عبدالله أنصاری[۲۶]، مقداد بن أسود کندی[۲۷]، و ابوذر غفاری[۲۸] نقل می‌کند که گزارش کرده‌اند آیه شریفه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...[۲۹] در اثبات ولایت علی(ع) نازل شده است.

بنا بر نقل عبدالله بن عباس[۳۰]، گروهی از اهل کتاب، از جمله عبدالله بن سلام و أسد و أسید و ثعلبة و... هنگامی که مسلمان شدند، یهود با آنان قطع رابطه کردند. آنان برای شِکوه نزد رسول خدا(ص) آمدند. در همان حال آیه یادشده نازل شد و رسول خدا(ص) آیه را برای آنان قرائت کرد و آنان عرض کردند: «به ولایت خدا و رسول و مؤمنین راضی هستیم». در همین حال پیامبر(ص) وارد مسجد شد و دید سائلی از مسجد بیرون می‌آید. پرسید: «آیا کسی به شما چیزی بخشید؟» وی گفت: «بلی، یک انگشتر دادند». پرسید: «چه کسی داد؟» سائل به علی(ع) اشاره کرد که در حال نماز بود. پیامبر(ص) تکبیر گفت و آیه ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۳۱] را تلاوت فرمود[۳۲]. سپس حسان بن ثابت اشعار معروف خود را انشا کرد[۳۳].

آیه تبلیغ

یکی دیگر از آیات نازل شده پیرامون ولایت علی(ع)، آیه «تبلیغ» است[۳۴]. بر اساس روایاتی که در منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت[۳۵] نقل شده، آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...[۳۶] درباره ولایت علی(ع) نازل شده است. پیامبر اسلام(ص) پس از برگزاری مراسم حج سال دهم هجری (حجة الوداع) هنگام بازگشت به سوی مدینه، در روز پنج شنبه[۳۷]، هجدهم ذی‌الحجه، به غدیر خُم از منطقه جُحفه رسیدند. در آن مکان، آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ... نازل شد و ایشان دستور خداوند را که ابلاغ ولایت و امامت علی(ع) بود، طی مراسمی به سمع و نظر همه حاضران رسانیدند و فرمودند به غائبان هم رسانده شود[۳۸].

آیه اکمال دین

آیه شریفه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۳۹] نیز در روز واقعه غدیر خم[۴۰] و به روایتی، بلافاصله پس از نصب علی(ع) به ولایت مسلمانان نازل شده است[۴۱]. بر پایهٔ روایاتی، وقتی این آیه نازل شد، پیامبر اسلام(ص) با صدای بلند فرمودند: «اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِهِ وَ رِضَا الرَّبِّ تَعَالَى بِرِسَالَتِي وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ»[۴۲]؛ «خدا بزرگ است، به خاطر کامل نمودن دین و تمام ساختن نعمت و خشنودی پروردگار به رسالت من و ولایت علی». آیات اولیه سوره معارج﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ[۴۳] نیز پس از واقعه غدیر خم نازل شده و همه علمای شیعه و بسیاری از مفسران و محدثان علمای اهل سنت آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند[۴۴].

ابن عباس درباره کثرت آیات نازل شده درباره علی(ع) گفته است: «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِلَّا وَ عَلِيٌّ رَأْسُهَا وَ أَمِيرُهَا»[۴۵]؛ «خداوند آیه‌ای نفرستاده است که در آن ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا باشد، مگر اینکه علی در سرلوحه آن قرار دارد و فرمانده آن است». از جمله آن آیات عبارت‌اند از:

  1. ﴿أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ[۴۶][۴۷]؛
  2. ﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ[۴۸][۴۹]؛
  3. ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ...[۵۰][۵۱]؛
  4. ﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...[۵۲][۵۳]؛
  5. ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[۵۴][۵۵].

آیه اولوالامر

برخی آیات نیز به امامت و ولایت همه ائمه اهل بیت(ع) تطبیق شده است؛ از جمله آیه اطاعت از اولوالامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۵۶]. منظور از اولوالامر در این آیه شریفه به تصریح روایات ائمه دوازده‌گانه شیعه هستند[۵۷]. یکی دیگر از آیاتی که به امامت و ولایت همه ائمه اهل بیت(ع) تطبیق شده، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۵۸] است. مراد از ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ، صِرف همراهی نیست؛ بلکه تبعیت و پیروی کردن مد نظر است[۵۹]؛ از این رو همۀ علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت مراد از «صادقین» را علی(ع) دانسته‌اند[۶۰].[۶۱]

عصاره دین و عامل وحدت جامعه

"امامت" و "ولایت" از چند جهت اهمیت بسزایی دارد:

  1. می‌توان امامت و ولایت را عصارۀ اسلام دانست؛ بدین‌معنا که کلیت دین اسلام در امامت و ولایت خلاصه می‌شود. ازاین‌رو، خطای در فهم موضوع امامت و ولایت، خطای در کلّ اسلام است و انحراف در آن، انحراف از اصل اسلام خواهد بود.
  2. در طول تاریخ، همه نزاع‌ها و اختلاف‌ها ریشه در فهم نادرست از مسئلۀ امامت دارد؛ به‌تعبیر شهرستانی (مؤلف کتاب ملل و نحل): در تاریخ اسلام هیچ جنگی همچون جنگ بر سر امامت رخ نداده است: ما سُلّ سیفٌ في الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سُلّ علی الإمامة[۶۲]. این نکته را می‌توان تعمیم داد و گفت: همه جنگ‌ها در جهان بشر بر سر مسئلۀ امامت بوده است. نه‌تنها همۀ جنگ‌های تاریخ اسلام، بلکه همۀ جنگ‌ها و درگیری‌های انبیا با مخالفانشان - همچون: جنگ حضرت موسی (ع) با فرعون ستمگر، یا جنگ حضرت نوح (ع) با سران طغیان‌گر قومش - بر سرِ امامت و ولایت بوده است؛ حتی جنگ طاغوت‌ها با یکدیگر نیز بر سر همین مسئله بوده است.

ولایت، جامعه بشر را یکی می‌کند و اساساً جوامع بشر با ولایت شکل می‌گیرند. هویت یک جامعه را ولایت و امامت آن جامعه شکل می‌دهد. نه تنها، هویت هر جامعه‌ای با امامت و ولایت آن جامعه شکل می‌گیرد، بلکه قدرت و عزت هر جامعه‌ای نیز وابسته به شکل ولایت و امامت در آن جامعه است. از سوی دیگری، پیروزی و رستگاری، چه در این عالم و چه در عوالم دیگر، همه‌اش با مسئله امامت و ولایت شکل می‌گیرد[۶۳].

نخستین اختلاف در جامعۀ بشری

نخستین اختلافی که در جامعه بشر رخ داد، بر سر "فرمان‌روایی" و "ولایت‌امری" بوده است؛ در ماجرای هابیل و قابیل، روایات صحیحه‌ای وجود دارد که بیان می‌کند اختلاف اصلی بر سر ولایت امر بوده است[۶۴][۶۵].

قابیل با آگاهی از اینکه حضرت آدم (ع) از سوی خدای متعال مأمور شده هابیل را "ولی امر" بعد از خود کند، به او حسد ورزید و او را کشت. بعضی گفته‌اند نزاع هابیل و قابیل بر سرِ دختر بوده است؛ به این صورت که یک دختر جنیه و یک دختر انسیه وجود داشته و پس از قرعه مشخص شد دختر زیبا رو به نام هابیل در آمد. آنگاه قابیل حسادت ورزید و برادرش را کشت[۶۶]. این توجیهات، اعتباری ندارد[۶۷]، بلکه جنگ و نزاع بر ولایت‌امری بعد از حضرت آدم بوده است[۶۸].

بی‌شک، تا مسأله ولایت حل نشود هیچ مسأله‌ای در اسلام حل نخواهد شد؛ نه‌تنها از نظر عملی و در صحنۀ میدانی، مشکلات حل نخواهد شد، بلکه در صحنۀ نظر و اعتقاد نیز اگر مسئلۀ ولایت امر و صاحبان امر در جامعه اسلامی مشخص نشود، هیچ مسأله‌ای حل نخواهد شد و آتش اختلاف و تفرقه دامنگیر همه چیز خواهد بود[۶۹].

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ[۷۰]. تمام اسلام "شریعة الامر" است و چیزی غیر از این نیست. این شریعة الأمر صاحب الامرش همان ولیّ الأمر است؛ بدین رو اگر در تشخیص ولی امر اشتباهی صورت بگیرد، نتیجه‌اش خطای نظری در تشخیص اسلام است و به دنبال آن، این خطای راهبردی به حیطۀ عمل خواهد رسید[۷۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.؛ ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ، «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  2. ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا«بی‌گمان این قرآن به آیین استوراتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
  3. ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵؛ ﴿وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ «و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.
  4. ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو می‌فرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمی‌افزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.
  5. ﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
  6. ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستاده‌ایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.
  7. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹۹.
  8. ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.
  9. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ...». (الکافی، ج۲، ص۵۹۹).
  10. «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي». (الکافی، ج۲، ص۶۰۶).
  11. «بی‌گمان این قرآن به آیین استوراتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
  12. الکافی، ج۱، ص۲۱۶.
  13. امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ أَمْرَنَا مِنَ الْقُرْآنِ‌، لَمْ يَتَنَكَّبِ الْفِتَنَ»؛ «کسی که امر (امامت) ما را از قرآن به دست نیاورد از فتنه‌ها نجات نیابد». (العیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۳).
  14. «عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) يَقُولُ مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ». (کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۸)
  15. «فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...». (کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴).
  16. «أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي». (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).
  17. نجفی، حافظ، مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱ ص ۱۸.
  18. ﴿وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ «و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
  19. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  20. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۲.
  21. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۳ - ۲۱۵.
  22. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷.
  23. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۸.
  24. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۹.
  25. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۳.
  26. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۴ – ۲۲۵.
  27. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.
  28. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۹ – ۲۳۱.
  29. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  30. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۱۲.
  31. «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  32. خوارزمی، المناقب، ص۲۶۴؛ طبری، جامع البیان، ج۶، ص۱۸۶ و ۱۸۷.
  33. أَبَا حَسَنٍ تَفْدِيكَ نَفْسِي وَ مُهْجَتِي‌ وَ كُلُّ بَطِي‌ءٍ فِي الْهُدَى وَ مُسَارِعٌ‌ أَ يَذْهَبُ مَدْحِي وَ الْمُحَبَّرُ ضَائِعاً وَ مَا الْمَدْحُ فِي جَنْبِ الْإِلَهِ بِضَائِعٍ‌ وَ أَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ إِذْ كُنْتَ رَاكِعاً زَكَاةً فَدَتْكَ النَّفْسُ يَا خَيْرَ رَاكِعٍ‌ فَأَنْزَلَ فِيكَ اللَّهُ خَيْرَ وَلَايَةٍ فَبَيَّنَهَا فِي نَيِّرَاتِ الشَّرَائِعٍ‌ (حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱ ص۲۳۶).
  34. ﴿قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ «بگو آیا می‌خواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.
  35. سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۰ – ۲۵۷.
  36. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  37. طبری آملی، المسترشد ص۴۶۸؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۳۳.
  38. مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۵۷.
  39. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  40. کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷، طبری؛ کتاب الولایة فی طرق حدیث الغدیر» به نقل از: امینی، الغدیر، ج۱، ص۴۲۴ - ۴۲۶.
  41. شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۵۶؛ طبری، آملی، بشارة المصطفی، ص۲۱۱؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۳.
  42. طبری آملی، بشارة المصطفی، ص۲۱۱؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۱.
  43. «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست * که از آن کافران است، بی‌آنکه بازدارنده‌ای داشته باشد * از سوی خداوند دارنده پایگاه‌ها (ی بلند)» سوره معارج، آیه ۱-۳.
  44. ثعلبی، الکشف و البیان، ج۱۰، ص۳۵؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۴۶۰ – ۴۶۶.
  45. خوارزمی، المناقب، ص۲۶۷؛ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۶۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۱؛ ابن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۵۴؛ ابن عساکر، تاریخ ابن عساکر، ج۲، ص۴۰۹.
  46. «بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
  47. بینه/ ۷؛ خوارزمی، المناقب، ص۲۶۶؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۵۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۳۷۹؛ گنجی، کفایة الطالب، ص۲۴۶.
  48. «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.
  49. طبری، جامع البیان، ج۲۱، ص۶۲.
  50. «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
  51. خوارزمی، المناقب، ص۱۸۸؛ گنجی کفایة الطالب، ص۱۲۲.
  52. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.
  53. طبری، جامع البیان، ج۱۰، ص۵۹؛ واحدی، اسباب النزول، ص۱۸۲؛ قرطبی، تفس قرطبی، ج۸، ص۹۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۴۲۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ص۲۱۸.
  54. «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
  55. سبط ابن جوزی، التذکرة، ص۱۰؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹ ص۱۲۵؛ المناقب، ص۱۸۸؛ گنجی، کفایة الطالب، ص۱۲۱.
  56. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  57. قندوزی، ینابیع المودة، ج۱، ص۳۵۰ و ج۲، ص۴۳۷ و ج۳، ص۲۹۴.
  58. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  59. طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۲.
  60. گنجی، کفایة الطالب، ص۲۳۶، به نقل از: الغدیر، ج۲، ص۴۳۰؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۹۰.
  61. نجفی، حافظ، مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱ ص ۲۱-۲۷.
  62. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۳۱.
  63. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  64. در روایت، امام صادق (ع) از کسانی که گفته‌اند نزاع فرزندان آدم (ع) در مورد ازدواج و انتخاب همسر بوده به شدت برآشفته شده و به راوی فرموده است: «أَمَا تَسْتَحْيِي أَنْ تَرْوِيَ هَذَا عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ آدَمَ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَفِيمَ قَتَلَ قَابِيلُ هَابِيلَ فَقَالَ: فِي الْوَصِيَّةِ ثُمَّ قَالَ لِي: يَا سُلَيْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى آدَمَ أَنْ يَدْفَعَ الْوَصِيَّةَ وَ اِسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ إِلَى هَابِيلَ، وَ كَانَ قَابِيلُ أَكْبَرَ مِنْهُ، فَبَلَغَ ذَلِكَ قَابِيلَ فَغَضِبَ فَقَالَ: أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَامَةِ وَ الْوَصِيَّةِ فَأَمَرَهُمَا أَنْ يُقَرِّبَا قُرْبَاناً بِوَحْيٍ مِنَ اللَّهِ إِلَيْهِ فَفَعَلاَ، فَقَبِلَ اللَّهُ قُرْبَانَ هَابِيلَ فَحَسَدَهُ قَابِيلُ فَقَتَلَهُ»، «آيا شرم نمی‌کنی كه چنين چيزى را به پیامبر خدا آدم نسبت می‌دهى؟»، گفتم: «پس، از روی چه قابیل، هابیل را کشت؟» فرمود: «به‌سبب وصیّت». آنگاه فرمود: «ای سلیمان! همانا خداوند تبارک‌وتعالی به آدم (ع) وحی فرمود تا وصیّت و اسم اعظم الهی را به هابیل دهد؛ حال آنکه قابیل بزرگ‌تر بود». این سخن به قابیل رسید و خشمگین گشت و گفت: من به کرامت و وصیّت سزاوارترم. پس آدم به فرمان خداوند ایشان را امر کرد تا قربانی پیشکش کنند و چنین کردند و خدا قربانی هابیل را پذیرفت و قابیل نیز رشک ورزید و او را کشت». عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۱، ص۳۱۲؛ فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، الصافی، ج۲، ص۲۸.
  65. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  66. احتمال می‌رود منشأ این تحلیل‌های نادرست، برخی روایات معتبر یا نامعتبر باشد؛ از جمله: «عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ عَلَى آدَمَ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ فَزَوَّجَهَا أَحَدَ اِبْنَيْهِ وَ تَزَوَّجَ الْآخَرُ اِبْنَةَ الْجَانِّ»، «از برید بن معاویۀ عجلی روایت کرده که امام باقر (ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی حوریّه‌ای از بهشت فرو فرستاد و آدم او را بیکی از پسران خود تزویج کرد، و فرزند دیگرش را دختری از بنی جانّ تزویج نمود». ابن‌بابویه (صدوق)، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۳۸۲. در روایتی دیگر نیز آمده است: «فَلَمَّا أَدْرَكَ قَابِيلُ مَا يُدْرِكُ الرَّجُلُ أَظْهَرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ جِنِّيَّةً مِنْ وُلْدِ الْجَانِّ يُقَالُ لَهَا جُهَانَةُ فِي صُورَةِ إِنْسِيَّةٍ فَلَمَّا رَآهَا قَابِيلُ وَمِقَهَا فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى آدَمَ أَنْ زَوِّجْ جُهَانَةَ مِنْ قَابِيلَ فَزَوَّجَهَا مِنْ قَابِيلَ ثُمَّ وُلِدَ لآِدَمَ هَابِيلُ فَلَمَّا أَدْرَكَ هَابِيلُ مَا يُدْرِكُ الرَّجُلُ أَهْبَطَ اللَّهُ إِلَى آدَمَ حَوْرَاءَ وَاِسْمُهَا تُرْكُ الْحَوْرَاءِ فَلَمَّا رَآهَا هَابِيلُ وَمِقَهَا فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى آدَمَ أَنْ زَوِّجْ تُرْكاً مِنْ هَابِيلَ»، «چون قابیل به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند عزّوجلّ، دختری از فرزندان جنّیان را که جهانه نام داشت، به شکل یک انسان ظاهر و آشکار کرد؛ به محض آنکه نگاه قابیل به او افتاد، مهر او نیز به دلش افتاد، پس خداوند به آدم (ع) وحی فرستاد که جهانه را به عقد قابیل در آور و آدم چنین کرد. پس از آن، هابیل به دنیا آمد و چون به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند عزّوجلّ، حوری بهشتی را که ترک نام داشت، به‌سوی آدم و به زمین فرستاد؛ به‌محض آنکه نگاه هابیل به او افتاد، مهر و او به دلش افتاد، پس خداوند به آدم وحی فرستاد که ترک را به عقد هابیل در آور». مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۲۶.
  67. مقصود این است که نزاع هابیل و قابیل بر سر دختر نبوده، بلکه بر سر ولایت الله بعد از آدم بوده، اما اینکه هابیل یا قابیل با چه کسی و چگونه ازدواج کرده‌اند سخنی دیگر است که موضوع بحث ما در اینجا نیست.
  68. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  69. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  70. «سپس تو را بر شریعتی از امر برگماشتیم» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  71. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»