تزکیه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
 
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{ولایت}}
| موضوع مرتبط = تزکیه
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل = [[تزکیه]]
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[تزکیه در لغت]] - [[تزکیه در قرآن]] - [[تزکیه در اخلاق اسلامی]] - [[تزکیه در فقه سیاسی]] - [[تزکیه در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[تزکیه در فقه اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تزکیه]] | [[تزکیه در حدیث]] | [[تزکیه در کلام اسلامی]] | [[تزکیه در فلسفه اسلامی]] | [[تزکیه در عرفان اسلامی]] | [[تزکیه از دیدگاه برون‌دینی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تزکیه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''تزکیه:''' پیراستن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به صفات حمیده.
'''[[تزکیه]]:''' پیراستن نفس از [[صفات رذیله]] و آراستن آن به صفات [[حمیده]].


==واژه‌شناسی لغوی==
== واژه‌شناسی لغوی ==
*تزکیه از ماده "زـ ک ـ و" و در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و کاستی<ref>ترتیب‌العین، ص‌۳۴۸، «زکو».</ref>. و ایجاد رشد، برکت و طهارت<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۱۷، «زکی»؛ النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷؛ لسان العرب، ج‌۶، ص‌۶۴، «زکا».</ref>. در آن یا به معنای دور دانستن شئ از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن<ref>المنجد، ص‌۶۱۶، «زکو».</ref> است. برخی معنای اصلی تزکیه را کنار زدن نادرستی‌ها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده<ref>التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۳ «زکو».</ref> و افزوده‌اند: تفاوت تزکیه با تطهیر و تهذیب در این است که در تطهیر دستیابی به "طهارت" در برابر "رجس" و در تزکیه کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در تهذیب، حاصل شدن صلاح و خلوص، مورد نظر است<ref>التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۴.</ref>. البته به گفته برخی تزکیه مبالغه در تطهیر است<ref>الصافی، ج‌۲، ص‌۳۷۱؛ جوامع‌الجامع، ج‌۲، ص‌۹۲.</ref> وعده‌ای هم گفته‌اند: تطهیر پیراستن و تزکیه آراستن است<ref>التحریر و التنویر، ج‌۱۱، ص‌۲۳.</ref> و به عبارت دیگر تطهیر بیرون راندن آلودگیها و پاک کردن شیء است تا آماده رشد و نمو گردد و تزکیه رشد دادن و به شکوفایی رساندن آن است<ref>المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* [[تزکیه]] از ماده "زـ ک ـ و" و در لغت به معنای [[استوار]] ساختن و دور کردن شئ از [[عیب]] و [[کاستی]]<ref>ترتیب‌العین، ص‌۳۴۸، «زکو».</ref>. و ایجاد [[رشد]]، [[برکت]] و [[طهارت]]<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۱۷، «زکی»؛ النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷؛ لسان العرب، ج‌۶، ص‌۶۴، «زکا».</ref>. در آن یا به معنای دور دانستن شئ از [[عیوب]] و [[گواهی]] به [[پاکی]] و [[طهارت]] آن<ref>المنجد، ص‌۶۱۶، «زکو».</ref> است. برخی معنای اصلی [[تزکیه]] را کنار زدن نادرستی‌ها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده<ref>التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۳ «زکو».</ref> و افزوده‌اند: تفاوت [[تزکیه]] با [[تطهیر]] و [[تهذیب]] در این است که در [[تطهیر]] دستیابی به "[[طهارت]]" در برابر "[[رجس]]" و در [[تزکیه]] کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در [[تهذیب]]، حاصل شدن [[صلاح]] و [[خلوص]]، مورد نظر است<ref>التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۴.</ref>. البته به گفته برخی [[تزکیه]] [[مبالغه]] در [[تطهیر]] است<ref>الصافی، ج‌۲، ص‌۳۷۱؛ جوامع‌الجامع، ج‌۲، ص‌۹۲.</ref> وعده‌ای هم گفته‌اند: [[تطهیر]] پیراستن و [[تزکیه]] آراستن است<ref>التحریر و التنویر، ج‌۱۱، ص‌۲۳.</ref> و به عبارت دیگر [[تطهیر]] بیرون راندن آلودگیها و [[پاک]] کردن شیء است تا آماده [[رشد]] و نمو گردد و [[تزکیه]] [[رشد دادن]] و به [[شکوفایی]] رساندن آن است<ref>المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
*تزکیه در اصطلاح علم اخلاق عبارت از پاک کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه است<ref>جامع‌السعادات، ج‌۱، ص‌۴۰۰؛ معراج‌السعاده، ص‌۷۵ ـ ۷۸.</ref> و برخی برای آن مراحلی برشمرده‌اند؛ از جمله:
* [[تزکیه]] در اصطلاح [[علم اخلاق]] عبارت از [[پاک]] کردن و پیراستن نفس از نقایص و [[صفات رذیله]] و آراستن آن به [[صفات پسندیده]] و [[کمالات]] نفسانیه است<ref>جامع‌السعادات، ج‌۱، ص‌۴۰۰؛ معراج‌السعاده، ص‌۷۵ ـ ۷۸.</ref> و برخی برای آن مراحلی برشمرده‌اند؛ از جمله:
#توبه؛
# [[توبه]]؛
#مشارطه<ref>شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه.</ref>؛
# [[مشارطه]]<ref>شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه.</ref>؛
#محاسبه؛
# [[محاسبه]]؛
#معاتبه و معاقبه<ref>عتاب و عقاب کردن نفس در صورت‌ گناه.</ref><ref>ریاض‌السالکین، ج‌۳، ص‌۱۵۲؛ اخلاق در قرآن، ج‌۱، ص‌۲۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
# [[معاتبه]] و [[معاقبه]]<ref>عتاب و عقاب کردن نفس در صورت‌ گناه.</ref><ref>ریاض‌السالکین، ج‌۳، ص‌۱۵۲؛ اخلاق در قرآن، ج‌۱، ص‌۲۱۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>


==تزکیه در [[قرآن]]==  
== [[تزکیه]] در [[قرآن]] ==  
*تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰‌ بار در [[قرآن]] به کار رفته و افزون بر آن از واژه‌ها و موضوعات دیگر مرتبط با تزکیه نیز استفاده شده‌است. در این موارد عمدتاً از مطالبی چون تزکیه هدف از بعثت [[پیامبران]]{{عربی|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>، رستگاری و مخلّد بودن اهل تزکیه در بهشت{{عربی|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه:۷۶.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref> و عوامل، موانع، آثار و برکات تزکیه{{عربی|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند ...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> سخن به میان آمده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* [[تزکیه]] به معنای [[پاک]] کردن یا [[پاک]] دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰‌ بار در [[قرآن]] به کار رفته و افزون بر آن از واژه‌ها و موضوعات دیگر مرتبط با [[تزکیه]] نیز استفاده شده‌است.
* در این موارد عمدتاً از مطالبی چون [[تزکیه]] [[هدف]] از [[بعثت]] [[پیامبران]]: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>،
* [[رستگاری]] و مخلّد بودن [[اهل]] [[تزکیه]] در [[بهشت]] {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى}}<ref> بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه:۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref>
* و عوامل، موانع، آثار و [[برکات]] [[تزکیه]]: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref>[[سخن]] به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


==اهمیت تزکیه==
== اهمیت [[تزکیه]] ==
*تزکیه نفس از رذایل اخلاقی و شهوات نفسانی به جهت آثار و فوایدی که برای انسان در پی دارد مورد توجه همه ملتها و ادیان الهی بوده و آنان برای تحصیل این امر از روشهای گوناگونی بهره می‌جسته‌اند. برهمائیان، پیروان یکی از مذاهب هند قدیم گرچه به توحید و نبوت اعتقادی نداشتند؛ لکن به تزکیه نفس اهتمام میورزیدند. آنان مدت عمر خویش را به ۴ مرحله تقسیم کرده، یکی از مراحل آن را به ترک لذتهای مادی و دنیوی و پناه بردن به جنگلها برای تزکیه نفس اختصاص داده بودند<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>.
* [[تزکیه]] نفس از [[رذایل اخلاقی]] و [[شهوات]] [[نفسانی]] به جهت آثار و فوایدی که برای [[انسان]] در پی دارد مورد توجه همه ملتها و [[ادیان الهی]] بوده و آنان برای تحصیل این امر از روشهای گوناگونی بهره می‌جسته‌اند. [[برهمائیان]]، [[پیروان]] یکی از [[مذاهب]] [[هند]] قدیم گرچه به [[توحید]] و [[نبوت]] [[اعتقادی]] نداشتند؛ لکن به [[تزکیه]] نفس اهتمام میورزیدند. آنان مدت [[عمر]] خویش را به ۴ مرحله تقسیم کرده، یکی از مراحل آن را به ترک لذتهای مادی و [[دنیوی]] و [[پناه]] بردن به جنگلها برای [[تزکیه]] نفس اختصاص داده بودند<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>.
*فرقه بودایی، مذهب خود را بر تهذیب نفس و مخالفت با هواها بنا کرده بودند. بودا رئیس این فرقه که از شاهزادگان بود در جوانی مادیات و سلطنت را رها کرده و برای ریاضت و معرفت نفس به جنگلها پناه برد<ref>همان، ص‌۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص‌۱۸۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* [[فرقه]] [[بودایی]]، [[مذهب]] خود را بر [[تهذیب نفس]] و [[مخالفت]] با هواها بنا کرده بودند. [[بودا]] [[رئیس]] این [[فرقه]] که از شاهزادگان بود در [[جوانی]] مادیات و [[سلطنت]] را رها کرده و برای [[ریاضت]] و [[معرفت نفس]] به جنگلها [[پناه]] برد<ref>همان، ص‌۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص‌۱۸۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
*مانویه، نفس را از عالم نور می‌دانستند که به عالم تاریک بدن هبوط کرده و معتقد بودند که نفس جز با مرگ و خروج آن از بدن یا ریاضت به سعادت نخواهد رسید<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* مانویه، نفس را از عالم [[نور]] می‌دانستند که به عالم تاریک [[بدن]] [[هبوط]] کرده و [[معتقد]] بودند که نفس جز با [[مرگ]] و خروج آن از [[بدن]] یا [[ریاضت]] به [[سعادت]] نخواهد رسید<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
*صابئیه از دیگر فرقه‌های بت‌پرست و مشرک<ref>جامع‌البیان، ج۱۷، ص‌۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۶.</ref> ـ یا موحد به نظر برخی<ref>مجمع‌البیان، ج۱، ص۲۵۹؛ المنیر، ج‌۱، ص‌۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> ـ تطهیر نفس از شهوات و تهذیب اخلاق را بر خود واجب کرده، راه دستیابی به این مرتبه را ریاضت و دوری از شهوات می‌دانستند<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴؛ الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* صابئیه از دیگر فرقه‌های [[بت‌پرست]] و [[مشرک]]<ref>جامع‌البیان، ج۱۷، ص‌۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۶.</ref> ـ یا [[موحد]] به نظر برخی<ref>مجمع‌البیان، ج۱، ص۲۵۹؛ المنیر، ج‌۱، ص‌۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> ـ [[تطهیر نفس]] از [[شهوات]] و [[تهذیب اخلاق]] را بر خود [[واجب]] کرده، [[راه]] دستیابی به این مرتبه را [[ریاضت]] و دوری از [[شهوات]] می‌دانستند<ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴؛ الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۳۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
*اهل کتاب یعنی یهود، نصارا و مجوس نیز به تزکیه نفس اهتمام فراوانی میورزیدند و در کتب آنان دستورات فراوانی برای اصلاح نفس و تهذیب آن از شهوات وجود دارد، چنان که قرآن‌کریم در آیاتی به برخی اعمال نصارا برای تهذیب نفس همچون ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|﴿{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> و نیز {{عربی|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه:۲۷.</ref><ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>. و برخی اعمال متعبدان یهود چون تلاوت آیات خدا در حال سجده{{عربی|﴿{{متن قرآن| لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ }}﴾}}<ref> آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۳.</ref>، گوشه‌گیری از مردم برای عبادت و خودسازی{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}﴾}}<ref> و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید؛ سوره مریم، آیه:۱۶.</ref>، ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|﴿{{متن قرآن| لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> اشاره کرده‌است. اسلام نیز برای تزکیه نفس و تطهیر پیروان خود از آلودگیهای کفر و گناه و اخلاق ناپسند اهمیت فراوانی قائل شده که این اهتمام را از موارد ذیل می‌توان استفاده کرد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
* [[اهل کتاب]] یعنی [[یهود]]، [[نصارا]] و [[مجوس]] نیز به [[تزکیه]] نفس اهتمام فراوانی می‌ورزیدند و در کتب آنان [[دستورات]] فراوانی برای [[اصلاح]] نفس و [[تهذیب]] آن از [[شهوات]] وجود دارد، چنان که [[قرآن‌کریم]] در آیاتی به برخی [[اعمال]] [[نصارا]] برای [[تهذیب نفس]] همچون [[ترک دنیا]] و [[انتخاب]] [[رهبانیت]]{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}<ref> بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> و نیز {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ }}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه:۲۷.</ref><ref>المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>. و برخی [[اعمال]] متعبدان [[یهود]] چون [[تلاوت آیات]] [[خدا]] در حال [[سجده]]{{متن قرآن|لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ }}<ref> آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۳.</ref>، [[گوشه‌گیری]] از [[مردم]] برای [[عبادت]] و [[خودسازی]]{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}<ref> و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید؛ سوره مریم، آیه:۱۶.</ref>، [[ترک دنیا]] و [[انتخاب]] [[رهبانیت]]{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}<ref> بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> اشاره کرده‌است. [[اسلام]] نیز برای [[تزکیه]] نفس و [[تطهیر]] [[پیروان]] خود از آلودگیهای [[کفر]] و [[گناه]] و [[اخلاق ناپسند]] اهمیت فراوانی قائل شده که این اهتمام را از موارد ذیل می‌توان استفاده کرد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>:
#'''تزکیه هدف بعثت [[انبیا]]{{عم}}:''' قرآن در آیاتی یکی از عمده‌ترین اهداف [[انبیا]]{{عم}} را تزکیه‌ نفس و پاک کردن بشر از آلودگیها دانسته است؛ از جمله در آیه ۱۵۱ سوره بقره خطاب به مسلمانان می‌گوید: ما به سوی شما پیامبری فرستادیم تا با تلاوت آیات الهی شما را از آلودگی‌ها پاک سازد:{{عربی|﴿{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref><ref>نیز‌ ر. ک: سوره آل‌ عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹ ؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
# '''[[تزکیه]] [[هدف بعثت]] [[انبیا]] {{عم}}:''' [[قرآن]] در آیاتی یکی از عمده‌ترین [[اهداف]] [[انبیا]] {{عم}} را [[تزکیه]]‌ نفس و [[پاک]] کردن [[بشر]] از آلودگیها دانسته است؛ از جمله در [[آیه]] ۱۵۱ [[سوره بقره]] خطاب به [[مسلمانان]] می‌گوید: ما به سوی شما [[پیامبری]] فرستادیم تا با [[تلاوت آیات]] [[الهی]] شما را از آلودگی‌ها [[پاک]] سازد: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ }}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref><ref>نیز‌ ر. ک: سوره آل‌ عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
#'''رستگاری در گرو تزکیه:''' رسیدن به فلاح اخروی از بالاترین اهداف مؤمنان است که قرآن راه دستیابی به آن را مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه ذکر کرده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا }}﴾}}<ref> بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.</ref>؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر مؤمنانی را رستگار دانسته است که در جهت تزکیه نفس می‌کوشند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}﴾}}<ref> بی‌گمان مؤمنان رستگارند.همانان که در نماز خویش فروتنند.و آنان که از یاوه رویگردانند.و آنان که دهنده زکاتند سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۴ .</ref> زکات در این آیه اعم از پرداخت زکات و تزکیه نفس است<ref>النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷ «زکا»؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۷۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۷۹ ـ ۸۰؛ الفرقان، ج‌۱۷ ـ ۱۸، ص‌۲۰۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
# '''[[رستگاری]] در گرو [[تزکیه]]:''' رسیدن به [[فلاح]] [[اخروی]] از بالاترین [[اهداف]] [[مؤمنان]] است که [[قرآن]] [[راه]] دستیابی به آن را [[مبارزه]] با [[هواهای نفسانی]] و [[تزکیه]] ذکر کرده است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا }}<ref> بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] در آیاتی دیگر مؤمنانی را [[رستگار]] دانسته است که در جهت [[تزکیه]] نفس می‌کوشند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref> بی‌گمان مؤمنان رستگارند. همانان که در نماز خویش فروتنند. و آنان که از یاوه رویگردانند. و آنان که دهنده زکاتند سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۴.</ref>[[زکات]] در این [[آیه]] اعم از پرداخت [[زکات]] و [[تزکیه]] نفس است<ref>النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷ «زکا»؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۷۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۷۹ ـ ۸۰؛ الفرقان، ج‌۱۷ ـ ۱۸، ص‌۲۰۸.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
#'''تقدم تزکیه بر تعلیم و تعلم:''' [[قرآن]] در ۴ آیه تزکیه را با تعلیم و تعلم در کنار یکدیگر آورده که در سه آیه تزکیه را مقدم داشته: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}﴾}}<ref> به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه:۲</ref> و در یک آیه تعلیم مقدم شده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ }}﴾}}<ref> به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> در اینکه فلسفه این تقدیم و تأخیر چیست و کدام‌یک در واقع بر دیگری تقدم دارد اقوال متعددی در بین مفسران مطرح است؛ ولی آنچه از همه قوی‌تر به نظر می‌رسد این است که تعلیم هرچند از جهت وجود خارجی بر تزکیه مقدم است؛ اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است، زیرا تعلیم و تعلم مقدمه و وسیله‌ای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این هدف بدون تعلیم حاصل می‌شد ضرورتی برای تعلیم نبود<ref>الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.</ref> و تقدم تزکیه در سه آیه از ۴ آیه مؤید همین امر است<ref>الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.</ref>؛ اما اینکه در دعای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} تعلیم بر تزکیه‌ مقدم شده بدان جهت است که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در مقام طلب چند خواسته از خداوند است و در مقام تحقق و عالم خارج علم مقدم بر تزکیه است، زیرا انسان ابتدا باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله آگاه شود و بعد خود را تزکیه‌کند<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
# '''تقدم [[تزکیه]] بر [[تعلیم و تعلم]]:''' [[قرآن]] در ۴ [[آیه]] [[تزکیه]] را با [[تعلیم و تعلم]] در کنار یکدیگر آورده که در سه [[آیه]] [[تزکیه]] را مقدم داشته: {{متن قرآن|وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref> به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه:۲</ref> و در یک [[آیه]] [[تعلیم]] مقدم شده است: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ }}<ref> به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> در اینکه [[فلسفه]] این تقدیم و تأخیر چیست و کدام‌یک در واقع بر دیگری تقدم دارد اقوال متعددی در بین [[مفسران]] مطرح است؛ ولی آنچه از همه قوی‌تر به نظر می‌رسد این است که [[تعلیم]] هرچند از جهت وجود خارجی بر [[تزکیه]] مقدم است؛ اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است، زیرا [[تعلیم و تعلم]] مقدمه و وسیله‌ای برای رسیدن به [[تزکیه]] است که اگر این [[هدف]] بدون [[تعلیم]] حاصل می‌شد ضرورتی برای [[تعلیم]] نبود<ref>الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.</ref> و تقدم [[تزکیه]] در سه [[آیه]] از ۴ [[آیه]] مؤید همین امر است<ref>الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.</ref>؛ اما اینکه در دعای [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} [[تعلیم]] بر [[تزکیه]]‌ مقدم شده بدان جهت است که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در [[مقام]] [[طلب]] چند خواسته از [[خداوند]] است و در [[مقام]] تحقق و عالم خارج [[علم]] مقدم بر [[تزکیه]] است، زیرا [[انسان]] ابتدا باید به [[اعمال صالح]] و [[اخلاق فاضله]] [[آگاه]] شود و بعد خود را [[تزکیه]]‌کند<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۶۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
#'''سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل تزکیه:''' خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتب‌کننده آن سوگند یاد کرده است که تزکیه کننده نفس رستگار خواهد شد:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref> سوگند به خورشید و روشنایی آن،و به ماه چون از پی آن درآید،و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛و به شب چون آن را فرا پوشاند،و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد،و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد،بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹ .</ref> سوگندهای یاد‌ شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین تزکیه نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهد‌بود<ref>نمونه، ج‌۲۷، ص‌۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
# '''سوگندهای متعدد بر [[رستگاری]] [[اهل]] [[تزکیه]]:''' [[خداوند]] در [[سوره شمس]] به [[خورشید و ماه]] و [[شب]] و [[آسمان]] و بناکننده آن و [[زمین]] و گستراننده آن و [[نفس انسان]] و مرتب‌کننده آن [[سوگند]] یاد کرده است که [[تزکیه]] کننده نفس [[رستگار]] خواهد شد: {{متن قرآن|وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref> سوگند به خورشید و روشنایی آن، و به ماه چون از پی آن درآید، و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند، ؛و به شب چون آن را فرا پوشاند، و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد، و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹.</ref> سوگندهای یاد‌ شده نشان آن است که مسئله اصلی [[بشر]] همین [[تزکیه]] نفس است که در صورت وجود آن [[انسان]] [[اهل]] [[سعادت]] و گرنه [[اهل]] [[شقاوت]] و [[بدبختی]] خواهد‌بود<ref>نمونه، ج‌۲۷، ص‌۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


==اسباب تزکیه==
== اسباب [[تزکیه]] ==
*عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در تزکیه نفس نقش دارد. این عوامل عبارت‌اند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
* عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون [[آدمی]] وجود دارد که هریک به نوعی در [[تزکیه]] نفس نقش دارد. این عوامل عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>:
===[[خداوند]]===
=== [[خداوند]] ===
*منشأ همه امور [[خیر]] [[خداوند]] است و تا اراده او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکان‌پذیر نیست، بر این اساس انسان در همه امور از جمله تزکیه نفس نیازمند عنایت الهی و توفیق اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ انسانی به تزکیه خود قادر نخواهد بود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در روایات و ادعیه ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص‌۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص‌۹۵؛ فیض‌القدیر، ج‌۲، ص‌۱۹۴.</ref> یعنی تزکیه‌کننده است و همان‌گونه که تزکیه کننده حقیقی خداست تنها کسی که می‌تواند به حق بر پاکی و تزکیه افراد گواهی دهد خداوند است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}﴾}}<ref> آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره نساء، آیه:۴۹.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که اهل کتاب خود را انسانهایی پاک و برتر از دیگران می‌دانستند که آیه فوق نازل شد و تزکیه کننده حقیقی را خداوند دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۹۰ ـ ۹۱ ؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که خداوند از ظاهر و باطن افراد بهتر از خود آنان آگاهی داشته، می‌تواند پاکی یا ناپاکی آنان را تصدیق کند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* منشأ همه امور خیر [[خداوند]] است و تا [[اراده]] او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکان‌پذیر نیست، بر این اساس [[انسان]] در همه امور از جمله [[تزکیه]] نفس [[نیازمند]] [[عنایت الهی]] و [[توفیق]] اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ [[انسانی]] به [[تزکیه]] خود [[قادر]] نخواهد بود: {{متن قرآن|وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در [[روایات]] و [[ادعیه]] ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص‌۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص‌۹۵؛ فیض‌القدیر، ج‌۲، ص‌۱۹۴.</ref> یعنی [[تزکیه]]‌کننده است و همان‌گونه که [[تزکیه]] کننده [[حقیقی]] خداست تنها کسی که می‌تواند به [[حق]] بر [[پاکی]] و [[تزکیه]] افراد [[گواهی]] دهد [[خداوند]] است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}<ref> آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره نساء، آیه:۴۹.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] فوق [[نقل]] شده که [[اهل کتاب]] خود را انسان‌هایی [[پاک]] و [[برتر]] از دیگران می‌دانستند که [[آیه]] فوق نازل شد و [[تزکیه]] کننده [[حقیقی]] را [[خداوند]] دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۹۰ ـ ۹۱؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که [[خداوند]] از ظاهر و [[باطن]] افراد بهتر از خود آنان [[آگاهی]] داشته، می‌تواند [[پاکی]] یا [[ناپاکی]] آنان را [[تصدیق]] کند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
=== [[رهبران الهی]] ===
* [[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر [[فطرت]] [[پاک]] [[آفریده]] شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای [[شرک]] و [[گناه]] و [[صفات ناپسند]] منزه‌اند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۶.</ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و [[مربّی]] [[انسان‌ها]] از عوامل عمده [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] به شمار می‌روند که با [[تلاوت آیات]] [[قرآن]] و بیان [[احکام الهی]] و [[فضایل اخلاقی]] [[انسان‌ها]] را از [[آلودگی]] [[شرک]] و [[گناه]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] [[پاک]] می‌کنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص‌۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص‌۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمده‌ای در جهت [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] دارند [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} از [[خداوند]] تقاضای فرستادن پیامبرانی می‌کند تا [[نسل]] او را از آلودگیها [[پاک]] کنند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین [[قرآن]] در [[آیات]] ۱۷ ـ ۱۸ [[سوره نازعات]] به [[حضرت موسی]] {{ع}} [[فرمان]] می‌دهد که به سوی [[فرعون]] رفته، او را به [[تزکیه]] فرا خواند: {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از [[تزکیه]] [[بشر]] از سوی [[انبیا]] {{عم}} [[تزکیه]] در قول است؛ یعنی آنان در [[قیامت]] بر [[پاک]] بودن [[نفوس]] [[شهادت]] می‌دهند<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


===[[رهبران الهی]]===
=== پای‌بندی به [[ایمان]] و [[عمل صالح]] ===
*[[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزه‌اند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۶.</ref>{{عربی|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}﴾}}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و مربّی انسانها از عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار می‌روند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسانها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک می‌کنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص‌۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص‌۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}﴾}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی  می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{عربی|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمده‌ای در جهت تزکیه انسانها دارند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می‌کند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمان می‌دهد که به سوی فرعون رفته، او را به تزکیه فرا خواند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است.  (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از تزکیه بشر از سوی [[انبیا]]{{عم}} تزکیه در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت می‌دهند<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* هرچند [[خداوند]] با [[فرستادن پیامبران]] و [[توفیق]] و [[عنایت]] خویش زمینه [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] را فراهم می‌کند؛ ولی این خود افراد هستند که با [[پذیرش]] آگاهانه و آزادانه [[دعوت]] [[انبیا]] و پای‌بندی به [[دستورات]] و مقررات [[الهی]]، خویش را از [[برکات]] [[بعثت پیامبران]] برخوردار ساخته، [[پاکی]] و [[تزکیه]] را برای خود رقم می‌زنند، از این‌رو [[قرآن‌کریم]] در [[آیات]] ۷۵ ـ ۷۶ [[سوره طه]] از یک سو [[بهشت]] و درجات عالی آن را برای [[مؤمنان]] و [[صالحان]] ثابت می‌کند و از سوی دیگر همه آنها را جزای [[اهل]] [[تزکیه]] می‌داند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که [[تزکیه]] بدون [[ایمان]] و [[عمل صالح]] به دست نمی‌آید. در آیه‌ای دیگر، [[قرآن]] [[مؤمنان]] را از [[خودستایی]] و [[پاک]] شمردن خود برحذر داشته و [[خداوند]] را آگاه‌تر به حال تقوا‌پیشگان معرفی کرده است: {{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}<ref> خود را به پاکی نستأیید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این [[آیه]] به دست می‌آید که [[راه]] دستیابی به [[تزکیه]]، [[تقوا]] و عمل است نه ادعای [[پاک]] بودن<ref>الفرقان، ج‌۲۷، ص‌۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در [[آیه]] ۱۸ [[سوره فاطر]] [[تزکیه]] بدل از [[خشیت]] و [[اقامه نماز]] معرفی شده است: {{متن قرآن|وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌دهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق [[تزکیه]] با [[اعمال انسان]] پرده برمی‌دارد، براین اساس می‌توان گفت عمده‌ترین [[فلسفه]] [[تشریع]] [[عبادات]] و مکلّف ساختن [[انسان‌ها]] دور‌کردن آنها از آلودگی‌ها و [[رشد]] و [[تکامل معنوی]] آنان است، چنان که [[قرآن]] در [[آیات]] متعددی به برخی از [[عبادات]] اشاره کرده و آنها را عامل دوری [[انسان]] از آلودگی‌ها دانسته است؛ مانند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>:
# '''[[نماز]]:''' [[نماز]] از عباداتی است که اگر با [[آداب]] و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از [[آلوده]] شدن [[انسان]] به [[گناه]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده [[پاک]] می‌کند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره هود، آیه:۱۱۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] فوق [[نقل]] شده که یکی از [[مسلمانان]] بنام [[ابوالیسر]] برای [[پاک]] شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد که [[آیه]] فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: [[نماز]] تو [[کفاره گناه]] توست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷،۳۰۸؛ منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۰.</ref> در روایتی [[نماز]] همچون آبی دانسته شده است که همه [[گناهان]] بین دو [[نماز]] را محو می‌کند<ref>تهذیب الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: نمازی که با [[آداب]] و شرایط اقامه شود [[گناهان]] را همچون برگ خزان می‌ریزد<ref>منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
# '''[[انفاق در راه خدا]]:''' [[انفاق مال]] چه [[واجب]] و چه [[مستحب]] موجب [[پاک]] شدن و [[تطهیر]] [[قلوب]] از آلودگیها و [[صفات ناپسند]] همچون [[بخل]] و [[دوستی دنیا]] می‌گردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص‌۲۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۶، ص‌۱۰۴؛ نمونه، ج‌۸، ص‌۱۱۷.</ref>: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر [[مفسران]] مراد از [[آیه]] فوق را [[گرفتن زکات]] [[واجب]] دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷؛ المنیر، ج‌۱۱ ـ ۱۲، ص‌۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از [[اموال]] افراد [[گنهکار]] دانسته‌اند که جهت [[کفاره گناه]] خویش می‌پردازند<ref>جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۵؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲.</ref>. [[شأن نزول]] [[آیه]] فوق<ref>جامع‌البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۸۴.</ref> که به [[گناه]] [[ابولبابه]] و گرفتن بخشی از [[اموال]] او از سوی [[پیامبر]] جهت [[کفاره گناه]] اشاره دارد و نیز [[آیه]] بعد که از [[پذیرش]] [[توبه]] [[گناهکاران]] و قبول انفاقهای آنان از سوی [[خداوند]] سخن گفته: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده [[حکم]] [[زکات]] [[واجب]] و انفاقهای دیگر از [[آیه]] با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات‌ ۱۸‌ـ‌ ۱۹ [[سوره لیل]] نیز به [[انفاق در راه خدا]] و نقش آن در [[تزکیه]] اشاره کرده و آن را از [[صفات متقین]] دانسته است: {{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در [[روایات اسلامی]] نیز بر تأثیر [[انفاق]] در [[تزکیه]] و محو [[گناهان]] تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: هر کس [[خانواده]] [[مسلمانی]] را یک شبانه روز [[پذیرایی]] کند [[خداوند]] [[گناهان]] او را محو می‌کند<ref>عوالی‌اللئالی، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ بحارالانوار، ج‌۷۱، ص‌۳۸۹؛ کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۷۷۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


===پای‌بندی به ایمان و عمل صالح===
== موانع [[تزکیه]] ==
*هرچند خداوند با فرستادن پیامبران و توفیق و عنایت خویش زمینه تزکیه انسانها را فراهم می‌کند؛ ولی این خود افراد هستند که با پذیرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبیا و پای‌بندی به دستورات و مقررات الهی، خویش را از برکات بعثت پیامبران برخوردار ساخته، پاکی و تزکیه را برای خود رقم می‌زنند، از این‌رو قرآن‌کریم در آیات ۷۵ ـ ۷۶ سوره طه از یک سو بهشت و درجات عالی آن را برای مؤمنان و صالحان ثابت می‌کند و از سوی دیگر همه آنها را جزای اهل تزکیه می‌داند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند ...بوستان‌هایی جاودان  که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که تزکیه بدون ایمان و عمل صالح به دست نمی‌آید. در آیه‌ای دیگر، قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه‌تر به حال تقوا‌پیشگان معرفی کرده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}﴾}}<ref> خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این آیه به دست می‌آید که راه دستیابی به تزکیه، تقوا و عمل است نه ادعای پاک بودن<ref>الفرقان، ج‌۲۷، ص‌۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در آیه ۱۸ سوره فاطر تزکیه بدل از خشیت و اقامه نماز معرفی شده است{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}﴾}}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌دهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق تزکیه با اعمال انسان پرده برمی‌دارد، براین اساس می‌توان گفت عمده‌ترین فلسفه تشریع عبادات و مکلّف ساختن انسانها دور‌کردن آنها از آلودگی‌ها و رشد و تکامل معنوی آنان است، چنان که قرآن در آیات متعددی به برخی از عبادات اشاره کرده و آنها را عامل دوری انسان از آلودگی‌ها دانسته است؛ مانند<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
* موانع دستیابی [[انسان]] به [[رشد معنوی]] و [[تزکیه]] نفس فراوان است که برخی از آنها عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>:
*'''الف. نماز:''' نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه می‌گردد:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}﴾}}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک می‌کند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}﴾}}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره هود، آیه:۱۱۴.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷،۳۰۸؛ منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۰.</ref> در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو می‌کند<ref>تهذیب الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می‌ریزد<ref>منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
=== [[شیطان]] ===
*'''ب. انفاق در راه خدا:''' انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا می‌گردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص‌۲۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۶، ص‌۱۰۴؛ نمونه، ج‌۸، ص‌۱۱۷.</ref>: {{عربی|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷؛ المنیر، ج‌۱۱ ـ ۱۲، ص‌۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانسته‌اند که جهت کفاره گناه خویش می‌پردازند<ref>جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۵؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲.</ref>. شأن نزول آیه فوق<ref>جامع‌البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۸۴.</ref> که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته:{{عربی|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات‌ ۱۸‌ـ‌ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}﴾}}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود ؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می‌کند<ref>عوالی‌اللئالی، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ بحارالانوار، ج‌۷۱، ص‌۳۸۹؛ کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۷۷۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* از آنجا که [[شیطان]] [[دشمن]] [[انسان]] است<ref>سوره فاطر، آیه:۶.</ref> و [[سوگند]] یاد کرده تا همه [[انسان‌ها]] را [[گمراه]] کند<ref>سوره حجر، آیه:۳۹ ـ ۴۰.</ref> وی یکی‌از عوامل اصلی [[آلوده]] شدن [[انسان‌ها]] به [[گناه]] و مانع عمده تحصیل [[تزکیه]] به شمار می‌رود، بر همین اساس [[قرآن]] [[مؤمنان]] را از [[پیروی]] او برحذر داشته، می‌گوید اگر [[لطف خدا]] نبود ـ با توجه به دامها و وسوسه‌های [[شیطان]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۲۱۰.</ref> ـ هیچ‌کس [[قادر]] به [[تزکیه]] خود نبود: {{متن قرآن|وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
=== [[عصیان]] و [[گناه]] ===
* [[نافرمانی خداوند]] و ارتکاب برخی [[گناهان]] از دیگر اموری است که [[قرآن]] در آیاتی آن را مانع [[تطهیر]] [[قلوب]] [[مؤمنان]] برمی‌شمارد، چنان که در [[آیه]] ۱۷۴ [[سوره بقره]] و [[آیه]] ۷۷ [[سوره آل عمران]] به برخی از این [[گناهان]] از جمله [[پیمان]] شکنی [[یهود]] و [[کتمان]] حقایق به قصد رسیدن به [[مال]] [[دنیا]] اشاره کرده و آن را مانع [[تزکیه]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref> آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره آل عمران، آیه:۷۷.</ref> مراد از عدم [[تزکیه]] این افراد این است که [[خداوند]] آنان را از [[آلودگی]] گناهشان به وسیله [[آمرزش]] [[پاک]] نمی‌کند. البته برخی گفته‌اند: مراد از عدم [[تزکیه]] آن است که [[خداوند]] به [[پاکی]] و [[طهارت]] آنان [[گواهی]] نمی‌دهد<ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.</ref> یا مراد این است که [[خداوند]] این افراد را در [[جایگاه]] [[پاکان]] قرار نمی‌دهد<ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


==موانع تزکیه==
== آثار [[تزکیه]] ==
*موانع دستیابی انسان به رشد معنوی و تزکیه نفس فراوان است که برخی از آنها عبارت‌اند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
* [[تزکیه]] و [[تطهیر نفس]] از آلودگیها آثار و فواید فراوانی برای فرد و [[جامعه]] دارد که در [[درجه]] اوّل این فواید به خود [[تزکیه]] کننده باز می‌گردند: {{متن قرآن|وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ }}<ref> هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> برخی از این فواید عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>:
===شیطان===
=== [[فلاح]] و [[رستگاری]] ===
*از آنجا که شیطان دشمن انسان است<ref>سوره فاطر، آیه:۶.</ref> و سوگند یاد کرده تا همه انسانها را گمراه کند<ref>سوره حجر، آیه:۳۹ ـ ۴۰.</ref> وی یکی‌از عوامل اصلی آلوده شدن انسانها به گناه و مانع عمده تحصیل تزکیه به شمار می‌رود، بر همین اساس قرآن مؤمنان را از پیروی او برحذر داشته، می‌گوید اگر لطف خدا نبود ـ با توجه به دامها و وسوسه‌های شیطان<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۲۱۰.</ref> ـ هیچ‌کس قادر به تزکیه خود نبود:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* [[تزکیه نفس]] موجب [[رستگار]] شدن فرد در [[دنیا]] و [[آخرت]] است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۹.</ref> و نیز {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.
===عصیان و گناه===
=== [[نجات]] از [[آتش جهنم]] ===
*نافرمانی خداوند و ارتکاب برخی گناهان از دیگر اموری است که قرآن در آیاتی آن را مانع تطهیر قلوب مؤمنان برمی‌شمارد، چنان که در آیه ۱۷۴ سوره بقره و آیه ۷۷ سوره آل عمران به برخی از این گناهان از جمله پیمان شکنی یهود و کتمان حقایق به قصد رسیدن به مال دنیا اشاره کرده و آن را مانع تزکیه آنان دانسته است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}﴾}}<ref> آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره آل عمران، آیه:۷۷.</ref> مراد از عدم تزکیه این افراد این است که خداوند آنان را از آلودگی گناهشان به وسیله آمرزش پاک نمی‌کند. البته برخی گفته‌اند: مراد از عدم تزکیه آن است که خداوند به پاکی و طهارت آنان گواهی نمی‌دهد<ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.</ref> یا مراد این است که خداوند این افراد را در جایگاه پاکان قرار نمی‌دهد<ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* پرهیزگارانی که با دادن [[اموال]] خود در [[راه خدا]] نفس خویش را از آلودگی‌ها [[پاک]] می‌کنند از [[آتش جهنم]] [[نجات]] خواهند یافت: {{متن قرآن|وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى }}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>
=== برخورداری از درجات بالای [[بهشت]] ===
* [[پاداش]] مؤمنانی که [[قلوب]] خود را از آلودگیها [[تزکیه]] کرده، [[اعمال صالح]] انجام دهند درجات بالای [[بهشت]] و [[زندگی]] دائمی در آن است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[تزکیه (مقاله)| مقاله «تزکیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.</ref>.


==آثار تزکیه==
== [[تزکیه نفس]] یکی از اسباب [[رستگاری]] ==
*تزکیه و تطهیر نفس از آلودگیها آثار و فواید فراوانی برای فرد و جامعه دارد که در درجه اوّل این فواید به خود تزکیه کننده باز می‌گردند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ }}﴾}}<ref> هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> برخی از این فواید عبارت‌اند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
* هرکس نفس خود را [[تزکیه]] کند، قطعاً [[رستگار]] می‌شود: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹. </ref> [[تزکیه نفس]]، یعنی شخص با [[اطاعت از خدا]] و [[اعمال پسندیده]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از [[کفر]]، [[شرک]]، [[نافرمانی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] [[پاکیزه]] کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با [[تقوا]] و [[علم به معارف]] [[الهی]]، نفس خود را [[رشد]] دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل [[تزکیه]] را [[خدا]] دانسته و در [[تفسیر آیه]] گفته‌اند: کسی [[رستگار]] می‌شود که [[خدا]] نفس او را [[پاکیزه]] کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر [[آیه]] و [[ضعیف]] دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>.
===فلاح و رستگاری===
*"تزکّی" نیز سبب [[رستگاری]] دانسته شده: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴.</ref> که آن را به معنای [[پاکی]] از [[شرک]]، [[کفر]]، [[گناهان]] و [[اخلاق ناپسند]]<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای [[پرداخت حقوق مالی]] [[واجب]]، [[مستحب]] یا هر دو دانسته‌اند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد [[شأن نزول]] [[آیه]]، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را [[زکات]] فطره دانسته‌اند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر [[انفاق]] [[مالی]] در رسیدن به [[رستگاری]]، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> آن کسان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref> به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق {{متن قرآن|قَدْ}} در {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ }}<ref> سوره مؤمنون، آیه: ۱.</ref> بر [[رستگاری]] قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به [[تزکیه نفس]] پرداخته و خود را به [[هواهای نفسانی]] نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref>
*تزکیه نفس موجب رستگار شدن فرد در دنیا و آخرت است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۹.</ref> و نیز {{عربی|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
* کسانی نیز که از [[بخل]] نفس خویش مصون می‌مانند، [[رستگار]] دانسته شده‌اند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref> و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه: ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref> گرچه در [[تفسیر]] شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با [[بخل]]<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از [[مفسران]]، شحّ را همان [[بخل]]<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.</ref> یا [[بخل]] همراه [[حرص]]<ref>روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.</ref> یا حالتی [[نفسانی]] دانسته‌اند که به [[بخل]] و منع [[انفاق]] می‌انجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، [[پرداخت حقوق مالی]] [[واجب]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref><ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>.
===نجات از آتش جهنم===
*پرهیزگارانی که با دادن اموال خود در راه خدا نفس خویش را از آلودگی‌ها پاک می‌کنند از آتش جهنم نجات خواهند یافت: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى }}}}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>
===برخورداری از درجات بالای بهشت===
*پاداش مؤمنانی که قلوب خود را از آلودگیها تزکیه کرده، اعمال صالح انجام دهند درجات بالای بهشت و زندگی دائمی در آن است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند ...بوستان‌هایی جاودان  که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.


==تزکیه نفس یکی از اسباب [[رستگاری]]==
== تزکیه در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱==
*هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار می‌شود: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹. </ref> تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفته‌اند: کسی رستگار می‌شود که خدا نفس او را پاکیزه کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>.
#{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>
*"تزکّی" نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴.</ref> که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانسته‌اند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانسته‌اند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸.</ref>؛ نیز {{عربی|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref> آن کسان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}}<ref> آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref> به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَدْ}}﴾}} در {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ }}﴾}}<ref> سوره مؤمنون، آیه: ۱.</ref> بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref>
#{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>
*کسانی نیز که از بخل نفس خویش مصون می‌مانند، رستگار دانسته شده‌اند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران ، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه: ۹.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref> گرچه در تفسیر شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با بخل<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از مفسران، شحّ را همان بخل<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.</ref> یا بخل همراه حرص<ref>روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.</ref> یا حالتی نفسانی دانسته‌اند که به بخل و منع انفاق می‌انجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، پرداخت حقوق مالی واجب است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref><ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>.
#{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>
#{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>
#{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ ۚ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای کسانی که ایمان آوردید به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید بلکه موقعی که دعوت شده‌اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس به گفتگو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می‌دهد و او به شما از شرم اظهار نمی‌دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست و هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده‌طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و نباید هرگز رسول خدا را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.</ref>
#{{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى * أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى * وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى * أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى * فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى * وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، * که آن نابینا نزد وی آمد، * و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد، * یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند * اما آنکه بی‌نیازی نشان می‌دهد؛ * تو به او می‌پردازی، * و اگر پاکی نپذیرد، تو مسئول نیستی» سوره عبس، آیه ۱-۷.</ref>
#{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>


==منابع==
'''نکته''': در [[آیات]] فوق براین محورها تأکید شده است:
* [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]؛
# تزکیه و [[تطهیر]] [[نفوس]] از [[اهداف]] [[پیامبر اسلام]] [[ذکر]] شده است: {{متن قرآن|وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>
* [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]؛
# تعلق [[اراده خداوند]] به [[تطهیر]] و تزکیه [[اهل بیت پیامبر]] از هر گونه آلودگی به [[دلیل]] حساسیت موضوع [[رسالت]] و تداوم آن: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>
==پانویس==
# رعایت [[حریم]] [[محمد]] {{صل}} و اجتناب از مطالبه کردن چیزی از [[همسران پیامبر]] به صورت رودررو، باعث تزکیه و [[طهارت]] [[قلب]] [[مؤمنان]] و [[همسران پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> # [[پیامبر]] موظف به [[آموزش]] و [[تعلیم]] افراد خواهان [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]]: {{متن قرآن|وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى}}<ref>«و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد،» سوره عبس، آیه ۳.</ref>
{{یادآوری پانویس}}
# [[مسئولیت]] نداشتن [[پیامبر]] در مورد [[اصلاح]] و تزکیه افراد خودکامه و گریزان از [[اصلاح]] و تزکیه: {{متن قرآن|وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى}}<ref>«و اگر پاکی نپذیرد، تو مسئول نیستی» سوره عبس، آیه ۷.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۸۹.</ref>.
{{پانویس2}}
 
== [[تزکیه]] در دانشنامه معاصر قرآن کریم ==
«[[تزکیه]]» از ماده «زَکَوَ» به معنی:
# [[پاک]] کردن، [[پاکیزه]] داشتن
# پاک شمردن، پاک دانستن.
# [[ستایش]] کردن، [[ستودن]]، استعمال شده است.
«تَزَکِی» نیز به معنی:
# پاک شدن، [[خودسازی]]، [[اصلاح]] کردن نفس
# پرداختن [[زکات]]، به کار رفته است.
[[راغب اصفهانی]] گوید: به واسطه [[تزکیه نفس]] و [[پاکیزگی]] آن است که [[انسان]] در [[دنیا]] سزاوار خصلت‌های [[پسندیده]] و در [[آخرت]] مستحق [[اجر]] و [[پاداش الهی]] می‌گردد و این گونه طهارت‌ها در سایه انجام اعمالی است که باعث پاکی انسان می‌شود. البته که گاهی این امر، به [[خدا]] نسبت داده می‌شود به لحاظ این که [[دوست]] دارد تا بنده‌اش این [[پاکی‌ها]] را تحصیل کند، مثل: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد» سوره شمس، آیه ۹.</ref>، و گاهی به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود، چون خدا فاعل [[حقیقی]] آن است مانند [[آیه]] {{متن قرآن|بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.</ref> و در بعضی مواقع [[تطهیر]] به [[رسول خدا]] {{صل}} نسبت داده می‌شود چون اوست که واسطه در وصول این برکت‌ها و پاکی‌ها به [[بندگان]] می‌باشد مانند: {{متن قرآن|تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و گاهی موارد این امر به [[عبادت]] مورد نظر نسبت داده می‌شود چون که این عبادت وسیله رسیدن به تزکیه است، مانند: {{متن قرآن| لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا}}<ref>«تا به تو پسری پاکیزه ببخشم» سوره مریم، آیه ۱۹.</ref>. این واژه در [[قرآن کریم]] بیش از ۲۰ بار به کار رفته است.
 
تزکیه نفس بر دو گونه است:
# تزکیه با عمل که امری پسندیده است.
# [[تزکیه]] با زبان که شخصی خود را ستایش کند، یا در مقابل دیگری خود را به [[عدالت]] و پاکی بستاید که امری [[ناپسند]] است. چنان که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ}}<ref>«پس خود را به پاکی نستأیید» سوره نجم، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى}}<ref>سوره نجم، آیه ۳۲.</ref>.
 
[[تزکیه]] در اصطلاح [[علم اخلاق]]، پیراستن نفس از [[صفات رذیله]] و آراستن آن به [[صفات پسندیده]] است<ref>جامع السعادات، ج۱، ص۴۰۰؛ معراج السعاده، ص۷۵-۷۸.</ref>.
 
در اهمیت تزکیه، همین بس که یکی از [[اهداف پیامبران]]، ایجاد تزکیه در [[نفوس]] [[انسان‌ها]] به حساب آمده است: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>.
 
در [[قرآن کریم]] در چهار موضع تزکیه با [[تعلیم]] آمده که در سه موضع آن تزکیه مقدم شده است: {{متن قرآن|وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد» سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ ‌سوره آل عمران، آیه ۲.</ref> و در یک مورد تعلیم بر تزکیه مقدم شده است، اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است؛ زیرا [[تعلیم و تعلم]] مقدمه و وسیله‌ای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این [[هدف]] بدون تعلیم حاصل می‌شد ضرورتی برای تعلیم نبود<ref>الفرقان، ج۱-۲، ص۱۶۱.</ref> و تقدم [[ترکیه]] در سه [[آیه]] از ۴ آیه مؤید همین امر است؛ اما در دعای ابراهیم‌{{ع}} که در [[مقام]] [[طلب]] چند خواسته از [[خداوند]] است و در مقام تحقق این [[دعاها]] که در عالم خارج می‌باشد ضرورتاً، [[علم]] مقدم بر ترکیه است؛ زیرا [[انسان]] ابتدا باید به [[اعمال صالح]] و [[اخلاق فاضله]] [[آگاه]] شود و بعد خود را تزکیه کند<ref>المیزان، ج۱۹، ص۳۶۵؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷، ص۴۹۹.</ref>.
 
[[پایبندی]] به [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، سبب تزکیه و [[پاکی]] [[نفس آدمی]] می‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند» سوره طه، آیه ۷۵-۷۶.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌ده» سوره فاطر، آیه ۱۸.</ref>. دادن [[صدقات]] و اتفاقات [[واجب]] و [[مستحب]] سبب [[تزکیه]] [[آدمی]] می‌شوند {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و از جمله اموری که مانع تزکیه در [[روح]] و [[جان آدمی]] می‌شود وساوس [[شیطانی]] و انجام [[گناه]] است. {{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید! جز این نیست که او گروه خویش را فرا می‌خواند تا (سرانجام) از دوزخیان باشند» سوره فاطر، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد» سوره حجر، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.</ref>
 
آثار عمده [[تزکیه]] و مهم‌ترین اثر آن، [[رستگاری]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] و برخورداری از نعمت‌های [[بهشت]] جاودان است {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد،» سوره شمس، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن| فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى لا يَصْلاهَا إِلاَّ الأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى}}<ref>«پس شما را از آتشی که زبانه می‌کشد، بیم دادم. که جز نگونبخت‌تر، به آن درنمی‌آید، همان کس که دروغ انگاشت و روی گردانید. و پرهیزگارتر، از آن برکنار داشته خواهد شد، همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود» سوره لیل، آیه ۱۴-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى}}<ref>«و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند» سوره طه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند» سوره طه، آیه ۷۶.</ref>.
 
[[تزکیه نفس]]، تلاش برای دستیابی به عللی است که به [[پاکی]] نفس میانجامد. از جمله واژه‌های همسو با آن، کلمه «[[طهارت]]» و مشقات آن است. [[تزکیه]] و [[تطهیر]] [[نفوس]] از [[اهداف رسالت]] [[پیامبران]] به‌ویژه [[پیامبر خاتم]] {{صل}} است که طی [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، [[دعوت]] به تزکیه شده است. از طرف دیگر هم، [[کتمان]] [[حقایق]] نازل شده در [[کتب آسمانی]] از سوی [[عالمان دینی]]، موجب [[محرومیت]] آنان از تزکیه [[الهی]] می‌شود {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>
 
همچنین [[تحریف]] کتب آسمانی و سوداگری با [[آیات الهی]] که آنها را وسیله [[دنیاطلبی]] نمایند و نیز سوگندهای به ناحق برای دستیابی به کالای دنیا از دیگر عوامل باز دارندگی [[آدمیان]] از ترکیه و طهارت نفس است {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ}}<ref>«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بی‌گمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تزکیه - کوشا (مقاله)]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص:۴۳۳-۴۳۵.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تزکیه - کوشا (مقاله)|مقاله «تزکیه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:تزکیه]]
[[رده:تزکیه]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۴

تزکیه: پیراستن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به صفات حمیده.

واژه‌شناسی لغوی

  1. توبه؛
  2. مشارطه[۱۱]؛
  3. محاسبه؛
  4. معاتبه و معاقبه[۱۲][۱۳].[۱۴]

تزکیه در قرآن

  • تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰‌ بار در قرآن به کار رفته و افزون بر آن از واژه‌ها و موضوعات دیگر مرتبط با تزکیه نیز استفاده شده‌است.
  • در این موارد عمدتاً از مطالبی چون تزکیه هدف از بعثت پیامبران: ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۱۵]،
  • رستگاری و مخلّد بودن اهل تزکیه در بهشت ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى[۱۶]؛ ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى [۱۷]
  • و عوامل، موانع، آثار و برکات تزکیه: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۱۸] ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۹]؛ ﴿وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى [۲۰]سخن به میان آمده است[۲۱].

اهمیت تزکیه

  1. تزکیه هدف بعثت انبیا (ع): قرآن در آیاتی یکی از عمده‌ترین اهداف انبیا (ع) را تزکیه‌ نفس و پاک کردن بشر از آلودگیها دانسته است؛ از جمله در آیه ۱۵۱ سوره بقره خطاب به مسلمانان می‌گوید: ما به سوی شما پیامبری فرستادیم تا با تلاوت آیات الهی شما را از آلودگی‌ها پاک سازد: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ [۳۸][۳۹][۴۰].
  2. رستگاری در گرو تزکیه: رسیدن به فلاح اخروی از بالاترین اهداف مؤمنان است که قرآن راه دستیابی به آن را مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه ذکر کرده است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا [۴۱]؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر مؤمنانی را رستگار دانسته است که در جهت تزکیه نفس می‌کوشند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ[۴۲]زکات در این آیه اعم از پرداخت زکات و تزکیه نفس است[۴۳][۴۴].
  3. تقدم تزکیه بر تعلیم و تعلم: قرآن در ۴ آیه تزکیه را با تعلیم و تعلم در کنار یکدیگر آورده که در سه آیه تزکیه را مقدم داشته: ﴿وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ[۴۵] و در یک آیه تعلیم مقدم شده است: ﴿وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ [۴۶] در اینکه فلسفه این تقدیم و تأخیر چیست و کدام‌یک در واقع بر دیگری تقدم دارد اقوال متعددی در بین مفسران مطرح است؛ ولی آنچه از همه قوی‌تر به نظر می‌رسد این است که تعلیم هرچند از جهت وجود خارجی بر تزکیه مقدم است؛ اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است، زیرا تعلیم و تعلم مقدمه و وسیله‌ای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این هدف بدون تعلیم حاصل می‌شد ضرورتی برای تعلیم نبود[۴۷] و تقدم تزکیه در سه آیه از ۴ آیه مؤید همین امر است[۴۸]؛ اما اینکه در دعای حضرت ابراهیم (ع) تعلیم بر تزکیه‌ مقدم شده بدان جهت است که حضرت ابراهیم (ع) در مقام طلب چند خواسته از خداوند است و در مقام تحقق و عالم خارج علم مقدم بر تزکیه است، زیرا انسان ابتدا باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله آگاه شود و بعد خود را تزکیه‌کند[۴۹][۵۰].
  4. سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل تزکیه: خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتب‌کننده آن سوگند یاد کرده است که تزکیه کننده نفس رستگار خواهد شد: ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا[۵۱] سوگندهای یاد‌ شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین تزکیه نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهد‌بود[۵۲][۵۳].

اسباب تزکیه

  • عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در تزکیه نفس نقش دارد. این عوامل عبارت‌اند از[۵۴]:

خداوند

رهبران الهی

  • پیامبران، امامان و اولیای خاص الهی ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزه‌اند[۶۱]﴿قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا [۶۲] ـ به عنوان واسطه فیض الهی و مربّی انسان‌ها از عوامل عمده تزکیه انسان‌ها به شمار می‌روند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسان‌ها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک می‌کنند[۶۳]﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۶۴]، ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ[۶۵] و نیز ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ [۶۶] و به همین جهت که اینان نقش عمده‌ای در جهت تزکیه انسان‌ها دارند حضرت ابراهیم (ع) از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می‌کند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند: ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۶۷]. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به حضرت موسی (ع) فرمان می‌دهد که به سوی فرعون رفته، او را به تزکیه فرا خواند: ﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى[۶۸]. به نظر برخی مراد از تزکیه بشر از سوی انبیا (ع) تزکیه در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت می‌دهند[۶۹][۷۰].

پای‌بندی به ایمان و عمل صالح

  1. نماز: نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه می‌گردد: ﴿وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ [۷۶] و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک می‌کند: ﴿وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ [۷۷] در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد رسول خدا (ص) آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، پیامبر به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست[۷۸] در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو می‌کند[۷۹] و برپایه روایتی دیگر پیامبر (ص) فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می‌ریزد[۸۰][۸۱].
  2. انفاق در راه خدا: انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا می‌گردد[۸۲]: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۸۳] بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته‌اند[۸۴]؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانسته‌اند که جهت کفاره گناه خویش می‌پردازند[۸۵]. شأن نزول آیه فوق[۸۶] که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته: ﴿أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ [۸۷] مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات‌ ۱۸‌ـ‌ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: ﴿الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى[۸۸]. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله پیامبر (ص) فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می‌کند[۸۹][۹۰].

موانع تزکیه

شیطان

عصیان و گناه

  • نافرمانی خداوند و ارتکاب برخی گناهان از دیگر اموری است که قرآن در آیاتی آن را مانع تطهیر قلوب مؤمنان برمی‌شمارد، چنان که در آیه ۱۷۴ سوره بقره و آیه ۷۷ سوره آل عمران به برخی از این گناهان از جمله پیمان شکنی یهود و کتمان حقایق به قصد رسیدن به مال دنیا اشاره کرده و آن را مانع تزکیه آنان دانسته است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۹۷]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ [۹۸] مراد از عدم تزکیه این افراد این است که خداوند آنان را از آلودگی گناهشان به وسیله آمرزش پاک نمی‌کند. البته برخی گفته‌اند: مراد از عدم تزکیه آن است که خداوند به پاکی و طهارت آنان گواهی نمی‌دهد[۹۹] یا مراد این است که خداوند این افراد را در جایگاه پاکان قرار نمی‌دهد[۱۰۰][۱۰۱].

آثار تزکیه

  • تزکیه و تطهیر نفس از آلودگیها آثار و فواید فراوانی برای فرد و جامعه دارد که در درجه اوّل این فواید به خود تزکیه کننده باز می‌گردند: ﴿وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ [۱۰۲] برخی از این فواید عبارت‌اند از[۱۰۳]:

فلاح و رستگاری

نجات از آتش جهنم

  • پرهیزگارانی که با دادن اموال خود در راه خدا نفس خویش را از آلودگی‌ها پاک می‌کنند از آتش جهنم نجات خواهند یافت: ﴿وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى [۱۰۷][۱۰۸]

برخورداری از درجات بالای بهشت

  • پاداش مؤمنانی که قلوب خود را از آلودگیها تزکیه کرده، اعمال صالح انجام دهند درجات بالای بهشت و زندگی دائمی در آن است: ﴿وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى [۱۰۹][۱۱۰].

تزکیه نفس یکی از اسباب رستگاری

  • هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار می‌شود: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا[۱۱۱] تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده[۱۱۲] خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند[۱۱۳] و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد[۱۱۴] برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفته‌اند: کسی رستگار می‌شود که خدا نفس او را پاکیزه کند[۱۱۵]؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است[۱۱۶].
  • "تزکّی" نیز سبب رستگاری دانسته شده: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى[۱۱۷] که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند[۱۱۸] و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانسته‌اند[۱۱۹] برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانسته‌اند[۱۲۰] به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: ﴿فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۲۱]؛ نیز ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ[۱۲۲]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۲۳]؛ ﴿لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۲۴]، ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ[۱۲۵] به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق ﴿قَدْ در ﴿قَدْ أَفْلَحَ [۱۲۶] بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند[۱۲۷]
  • کسانی نیز که از بخل نفس خویش مصون می‌مانند، رستگار دانسته شده‌اند: ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱۲۸]؛ ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۲۹] گرچه در تفسیر شحّ[۱۳۰] و تفاوت آن با بخل[۱۳۱] سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از مفسران، شحّ را همان بخل[۱۳۲] یا بخل همراه حرص[۱۳۳] یا حالتی نفسانی دانسته‌اند که به بخل و منع انفاق می‌انجامد[۱۳۴]، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، پرداخت حقوق مالی واجب است[۱۳۵][۱۳۶].

تزکیه در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱

  1. ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ[۱۳۷]
  2. ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ[۱۳۸]
  3. ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۱۳۹]
  4. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۱۴۰]
  5. ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴۱]
  6. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ ۚ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۱۴۲]
  7. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۴۳]
  8. ﴿عَبَسَ وَتَوَلَّى * أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى * وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى * أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى * فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى * وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى[۱۴۴]
  9. ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا[۱۴۵]

نکته: در آیات فوق براین محورها تأکید شده است:

  1. تزکیه و تطهیر نفوس از اهداف پیامبر اسلام ذکر شده است: ﴿وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ[۱۴۶]
  2. تعلق اراده خداوند به تطهیر و تزکیه اهل بیت پیامبر از هر گونه آلودگی به دلیل حساسیت موضوع رسالت و تداوم آن: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴۷]
  3. رعایت حریم محمد (ص) و اجتناب از مطالبه کردن چیزی از همسران پیامبر به صورت رودررو، باعث تزکیه و طهارت قلب مؤمنان و همسران پیامبر: ﴿وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ[۱۴۸] # پیامبر موظف به آموزش و تعلیم افراد خواهان اصلاح و تزکیه نفس: ﴿وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى[۱۴۹]
  4. مسئولیت نداشتن پیامبر در مورد اصلاح و تزکیه افراد خودکامه و گریزان از اصلاح و تزکیه: ﴿وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى[۱۵۰][۱۵۱].

تزکیه در دانشنامه معاصر قرآن کریم

«تزکیه» از ماده «زَکَوَ» به معنی:

  1. پاک کردن، پاکیزه داشتن
  2. پاک شمردن، پاک دانستن.
  3. ستایش کردن، ستودن، استعمال شده است.

«تَزَکِی» نیز به معنی:

  1. پاک شدن، خودسازی، اصلاح کردن نفس
  2. پرداختن زکات، به کار رفته است.

راغب اصفهانی گوید: به واسطه تزکیه نفس و پاکیزگی آن است که انسان در دنیا سزاوار خصلت‌های پسندیده و در آخرت مستحق اجر و پاداش الهی می‌گردد و این گونه طهارت‌ها در سایه انجام اعمالی است که باعث پاکی انسان می‌شود. البته که گاهی این امر، به خدا نسبت داده می‌شود به لحاظ این که دوست دارد تا بنده‌اش این پاکی‌ها را تحصیل کند، مثل: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا[۱۵۲]، و گاهی به خداوند نسبت داده می‌شود، چون خدا فاعل حقیقی آن است مانند آیه ﴿بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ[۱۵۳] و در بعضی مواقع تطهیر به رسول خدا (ص) نسبت داده می‌شود چون اوست که واسطه در وصول این برکت‌ها و پاکی‌ها به بندگان می‌باشد مانند: ﴿تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا[۱۵۴] و گاهی موارد این امر به عبادت مورد نظر نسبت داده می‌شود چون که این عبادت وسیله رسیدن به تزکیه است، مانند: ﴿ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا[۱۵۵]. این واژه در قرآن کریم بیش از ۲۰ بار به کار رفته است.

تزکیه نفس بر دو گونه است:

  1. تزکیه با عمل که امری پسندیده است.
  2. تزکیه با زبان که شخصی خود را ستایش کند، یا در مقابل دیگری خود را به عدالت و پاکی بستاید که امری ناپسند است. چنان که می‌فرماید: ﴿فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ[۱۵۶]، ﴿هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى[۱۵۷].

تزکیه در اصطلاح علم اخلاق، پیراستن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده است[۱۵۸].

در اهمیت تزکیه، همین بس که یکی از اهداف پیامبران، ایجاد تزکیه در نفوس انسان‌ها به حساب آمده است: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ[۱۵۹].

در قرآن کریم در چهار موضع تزکیه با تعلیم آمده که در سه موضع آن تزکیه مقدم شده است: ﴿وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ[۱۶۰] و در یک مورد تعلیم بر تزکیه مقدم شده است، اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است؛ زیرا تعلیم و تعلم مقدمه و وسیله‌ای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این هدف بدون تعلیم حاصل می‌شد ضرورتی برای تعلیم نبود[۱۶۱] و تقدم ترکیه در سه آیه از ۴ آیه مؤید همین امر است؛ اما در دعای ابراهیم‌(ع) که در مقام طلب چند خواسته از خداوند است و در مقام تحقق این دعاها که در عالم خارج می‌باشد ضرورتاً، علم مقدم بر ترکیه است؛ زیرا انسان ابتدا باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله آگاه شود و بعد خود را تزکیه کند[۱۶۲].

پایبندی به ایمان و عمل صالح، سبب تزکیه و پاکی نفس آدمی می‌شود: ﴿وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى[۱۶۳]. ﴿إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۱۶۴]. دادن صدقات و اتفاقات واجب و مستحب سبب تزکیه آدمی می‌شوند ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۶۵] و از جمله اموری که مانع تزکیه در روح و جان آدمی می‌شود وساوس شیطانی و انجام گناه است. ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ[۱۶۶]، ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ[۱۶۷]، ﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ[۱۶۸]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۶۹]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷۰]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷۱]

آثار عمده تزکیه و مهم‌ترین اثر آن، رستگاری در دنیا و آخرت و برخورداری از نعمت‌های بهشت جاودان است ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا[۱۷۲]، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى[۱۷۳]، ﴿ فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى لا يَصْلاهَا إِلاَّ الأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى[۱۷۴]، ﴿وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى[۱۷۵]، ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى[۱۷۶].

تزکیه نفس، تلاش برای دستیابی به عللی است که به پاکی نفس میانجامد. از جمله واژه‌های همسو با آن، کلمه «طهارت» و مشقات آن است. تزکیه و تطهیر نفوس از اهداف رسالت پیامبران به‌ویژه پیامبر خاتم (ص) است که طی آیات فراوانی از قرآن، دعوت به تزکیه شده است. از طرف دیگر هم، کتمان حقایق نازل شده در کتب آسمانی از سوی عالمان دینی، موجب محرومیت آنان از تزکیه الهی می‌شود ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷۷]

همچنین تحریف کتب آسمانی و سوداگری با آیات الهی که آنها را وسیله دنیاطلبی نمایند و نیز سوگندهای به ناحق برای دستیابی به کالای دنیا از دیگر عوامل باز دارندگی آدمیان از ترکیه و طهارت نفس است ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ[۱۷۸]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷۹]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۸۰].[۱۸۱]

منابع

پانویس

  1. ترتیب‌العین، ص‌۳۴۸، «زکو».
  2. مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۱۷، «زکی»؛ النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷؛ لسان العرب، ج‌۶، ص‌۶۴، «زکا».
  3. المنجد، ص‌۶۱۶، «زکو».
  4. التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۳ «زکو».
  5. التحقیق، ج‌۴، ص‌۲۹۴.
  6. الصافی، ج‌۲، ص‌۳۷۱؛ جوامع‌الجامع، ج‌۲، ص‌۹۲.
  7. التحریر و التنویر، ج‌۱۱، ص‌۲۳.
  8. المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷.
  9. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  10. جامع‌السعادات، ج‌۱، ص‌۴۰۰؛ معراج‌السعاده، ص‌۷۵ ـ ۷۸.
  11. شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه.
  12. عتاب و عقاب کردن نفس در صورت‌ گناه.
  13. ریاض‌السالکین، ج‌۳، ص‌۱۵۲؛ اخلاق در قرآن، ج‌۱، ص‌۲۱۷.
  14. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  15. پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.
  16. بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه:۷۶.
  17. بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.
  18. از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.
  19. بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.
  20. و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.
  21. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  22. المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۲ ـ ۱۸۳.
  23. همان، ص‌۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص‌۱۸۰.
  24. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  25. المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴.
  26. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  27. جامع‌البیان، ج۱۷، ص‌۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۶.
  28. مجمع‌البیان، ج۱، ص۲۵۹؛ المنیر، ج‌۱، ص‌۱۷۷ ـ ۱۷۹.
  29. المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴؛ الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۳۱.
  30. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  31. بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.
  32. سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه:۲۷.
  33. المیزان، ج‌۶، ص‌۱۸۴ ـ ۱۸۵.
  34. آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۳.
  35. و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید؛ سوره مریم، آیه:۱۶.
  36. بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.
  37. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  38. چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱.
  39. نیز‌ ر. ک: سوره آل‌ عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.
  40. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  41. بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.
  42. بی‌گمان مؤمنان رستگارند. همانان که در نماز خویش فروتنند. و آنان که از یاوه رویگردانند. و آنان که دهنده زکاتند سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۴.
  43. النهایه، ج‌۲، ص‌۱۰۷ «زکا»؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۷۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۷۹ ـ ۸۰؛ الفرقان، ج‌۱۷ ـ ۱۸، ص‌۲۰۸.
  44. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  45. به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه:۲
  46. به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.
  47. الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.
  48. الفرقان، ج‌۱ ـ ۲، ص‌۱۶۱.
  49. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۶۵.
  50. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  51. سوگند به خورشید و روشنایی آن، و به ماه چون از پی آن درآید، و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند، ؛و به شب چون آن را فرا پوشاند، و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد، و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹.
  52. نمونه، ج‌۲۷، ص‌۴۷ ـ ۴۸.
  53. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  54. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  55. اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.
  56. البلد الامین، ص‌۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص‌۹۵؛ فیض‌القدیر، ج‌۲، ص‌۱۹۴.
  57. آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره نساء، آیه:۴۹.
  58. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۹۰ ـ ۹۱؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.
  59. مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۷.
  60. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  61. مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۶.
  62. گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه:۱۹.
  63. التحریر والتنویر، ج۱، ص‌۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص‌۱۶ ـ ۱۷.
  64. و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.
  65. بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.
  66. اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.
  67. پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.
  68. فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.
  69. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۹۵.
  70. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  71. و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.
  72. خود را به پاکی نستأیید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.
  73. الفرقان، ج‌۲۷، ص‌۴۴۷ ـ ۴۴۹.
  74. و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌دهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.
  75. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  76. نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.
  77. و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره هود، آیه:۱۱۴.
  78. مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷،۳۰۸؛ منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۰.
  79. تهذیب الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۱۲.
  80. منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۲.
  81. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  82. منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص‌۲۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۶، ص‌۱۰۴؛ نمونه، ج‌۸، ص‌۱۱۷.
  83. از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.
  84. مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷؛ المنیر، ج‌۱۱ ـ ۱۲، ص‌۲۸.
  85. جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۵؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲.
  86. جامع‌البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۸۴.
  87. آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.
  88. همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.
  89. عوالی‌اللئالی، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ بحارالانوار، ج‌۷۱، ص‌۳۸۹؛ کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۷۷۵.
  90. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  91. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  92. سوره فاطر، آیه:۶.
  93. سوره حجر، آیه:۳۹ ـ ۴۰.
  94. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۲۱۰.
  95. اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.
  96. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  97. بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.
  98. آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره آل عمران، آیه:۷۷.
  99. مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.
  100. مجمع‌البیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۱۱۲.
  101. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  102. هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.
  103. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  104. بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۹.
  105. بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.
  106. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  107. همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۷ - ۱۸.
  108. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  109. و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند...بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.
  110. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تزکیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴.
  111. بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.
  112. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.
  113. تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.
  114. الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.
  115. جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.
  116. روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.
  117. بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴.
  118. الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.
  119. التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج، ص ۵۹۳.
  120. الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.
  121. بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸.
  122. آن کسان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.
  123. آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.
  124. اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.
  125. آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.
  126. سوره مؤمنون، آیه: ۱.
  127. التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.
  128. و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه: ۹.
  129. هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.
  130. کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.
  131. زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.
  132. تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.
  133. روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.
  134. الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.
  135. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.
  136. یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.
  137. «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
  138. «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
  139. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  140. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  141. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  142. «ای کسانی که ایمان آوردید به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید بلکه موقعی که دعوت شده‌اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس به گفتگو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می‌دهد و او به شما از شرم اظهار نمی‌دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست و هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده‌طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و نباید هرگز رسول خدا را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  143. «ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
  144. «روی ترش کرد و رخ بگردانید، * که آن نابینا نزد وی آمد، * و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد، * یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند * اما آنکه بی‌نیازی نشان می‌دهد؛ * تو به او می‌پردازی، * و اگر پاکی نپذیرد، تو مسئول نیستی» سوره عبس، آیه ۱-۷.
  145. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  146. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  147. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  148. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  149. «و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد،» سوره عبس، آیه ۳.
  150. «و اگر پاکی نپذیرد، تو مسئول نیستی» سوره عبس، آیه ۷.
  151. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۸۹.
  152. «بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد» سوره شمس، آیه ۹.
  153. «اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.
  154. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  155. «تا به تو پسری پاکیزه ببخشم» سوره مریم، آیه ۱۹.
  156. «پس خود را به پاکی نستأیید» سوره نجم، آیه ۳۲.
  157. سوره نجم، آیه ۳۲.
  158. جامع السعادات، ج۱، ص۴۰۰؛ معراج السعاده، ص۷۵-۷۸.
  159. «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
  160. «و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد» سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ ‌سوره آل عمران، آیه ۲.
  161. الفرقان، ج۱-۲، ص۱۶۱.
  162. المیزان، ج۱۹، ص۳۶۵؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷، ص۴۹۹.
  163. «و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند» سوره طه، آیه ۷۵-۷۶.
  164. «و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌ده» سوره فاطر، آیه ۱۸.
  165. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  166. «به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید! جز این نیست که او گروه خویش را فرا می‌خواند تا (سرانجام) از دوزخیان باشند» سوره فاطر، آیه ۶.
  167. «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد» سوره حجر، آیه ۳۹.
  168. «بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۴۰.
  169. «ای مؤمنان! گام‌های شیطان را پی نگیرید و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۲۱.
  170. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  171. «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  172. «بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد،» سوره شمس، آیه ۹.
  173. «بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.
  174. «پس شما را از آتشی که زبانه می‌کشد، بیم دادم. که جز نگونبخت‌تر، به آن درنمی‌آید، همان کس که دروغ انگاشت و روی گردانید. و پرهیزگارتر، از آن برکنار داشته خواهد شد، همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود» سوره لیل، آیه ۱۴-۱۸.
  175. «و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند» سوره طه، آیه ۷۵.
  176. «بوستان‌هایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند» سوره طه، آیه ۷۶.
  177. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  178. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بی‌گمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.
  179. «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  180. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  181. کوشا، محمد علی، تزکیه - کوشا (مقاله)، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص:۴۳۳-۴۳۵.