امامت امام صادق: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام صادق
| موضوع مرتبط = امام صادق
| عنوان مدخل  = امامت امام صادق
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[امامت امام صادق در حدیث]] - [[امامت امام صادق در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[امامت امام صادق در حدیث]] - [[امامت امام صادق در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امامت
| پرسش مرتبط  = امامت
}}
}}
== مقدمه ==
[[ابوخالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از [[امام پنجم]] [[حضرت]] [[محمد بن علی]] {{ع}} پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ}}. ابوخالد می‌پرسد: سرورم شما که همگی [[صادق]] هستید چرا اسم او [[صادق]] شده است؟


[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ فَإِنَّ الْخَامِسَ مِنْ وُلْدِهِ الَّذِي اسْمُهُ جَعْفَرٌ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ}}<ref>الإحتجاج علی أهل اللحجاج، ج ۲، ص ۳۱۸ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹. پدرم از پدرانش از رسول خدا روایت فرموده است: آنگاه که فرزندم جعفر بن محمد بن علی ابن حسین بن علی بی أبی طالب متولد شد نامش را صادق بگذارید که پنجمین از سلاله او فرزندی است که نامش جعفر است که از روی تجری بر خدای تعالی و دروغ بستن بر او ادعای امامت می‌کند و او نزد خدا جعفر کذاب و مفتری بر خدای تعالی است و مدعی مقامی است که آهل آن نیست و مخالف پدرش خویش و حسود بر برادر خود است.</ref>.  
برای اثبات '''[[امامت]] [[امام صادق]]{{ع}}''' به سه دسته از [[ادله]] استناد شده است: [[روایات]] نبوی که درباره [[ائمه]]{{ع}} وارد شده و در برخی از آنها مانند [[حدیث لوح]] به اسامی تک تک [[امامان]] اشاره شده است؛ [[روایات]] زیادی از [[امام باقر]]{{ع}} که تصریح به [[جانشینی]] فرزند خود نموده استو دلیل سوم [[افضلیت امام صادق]]{{ع}} است.


[[جابر بن یزید جعفی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از آن حضرت سؤال می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} با دست به [[فرزند]] خود [[جعفر بن محمد]] می‌زند و او را نشان می‌دهد<ref>ر. ک: کافی، ج ۱، ص ۳۰۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۱ و اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>.
== [[ادله]] [[امامت]] ==
در [[اثبات امامت حضرت]] [[صادق]] {{ع}} به سه دسته از [[ادله]] استناد شده است:
# در روایات نبوی به [[امامت]] [[امام صادق]] {{ع}} تصریح شده است. در فرازی از [[حدیث لوح]] آمده است: بعد از [[امام باقر]] {{ع}} شک‌کنندگان در جعفر هلاک خواهند شد و کسی که او را رد کند مرا رد کرده است و این سخن [[حق]] من است که مقام جعفر را گرامی دارم و او را در میان دوستانش و شیعیانش شاد سازم<ref>ر.ک: ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۴۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۲۸؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا {{ع}}، کمال الدین، ج۱، ص۵۷۲؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۴۰.</ref>. [[حدیث معراج]] و [[حدیث]] [[ابی بن کعب]] و [[جابر]] از [[پیامبر]] نیز تصریح بر [[امامت]] [[امام صادق]] می‌کنند<ref> ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۳۶ و ۱۵۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۴۷۴ و ۵۰۱؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۴۲-۴۶.</ref>.
# [[امام باقر]] {{ع}} به طور آشکار نسبت به جانشینی امام صادق{{ع}} [[وصیت]] و به امامتش بعد از خود تصریح کرد و فرمود چون من از میان شما رفتم به فرزندم جعفر [[اقتدا]] کنید و هنگام رحلت شهودی خواست و در حضورشان [[وصایت]] [[امام صادق]] {{ع}} را [[ابلاغ]] و مکتوب کرد<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۴؛ حلی، ابومنصور حسن بن ابویوسف، المستجاد، ص۱۸۸؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۰۹-۹۱۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۳، ص۷۳-۷۵؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳؛ و ج۴۷، ص۱۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۰۷.</ref>:
##[[ابوخالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از [[امام پنجم]] حضرت [[محمد بن علی]] {{ع}} پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ}}.
##[[جابر بن یزید جعفی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از آن حضرت سؤال می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} با دست به [[فرزند]] خود [[جعفر بن محمد]] می‌زند و او را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۰۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۱ و اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>.
## عبدالاعلی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود وقتی که پدرم [[امام باقر]] {{ع}} می‌خواست [[وصیت]] کند و [[ودایع امامت]] را به من بسپارد چهار نفر از [[قریش]] را به عنوان [[شاهد]] طلبید بعد از این که [[وصیت]] و سفارش لازم را انجام داد و [[شهود]] رفتند سؤال کردم برای این کار [[شاهد]] خواستید؟ فرمود: پسر جانم! نخواستم که تو در امر [[امامت]] و کارهای [[وصیت]] مغلوب باشی و [[مردم]] بگویند به او [[وصیت]] نکرده است، خواستم که تو [[حجت]] و [[دلیل]] داشته باشی<ref>{{متن حدیث|يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۰۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.</ref>
# یکی از [[شرایط امام]] این است که [[افضل]] زمان خود باشد. [[امام صادق]] {{ع}} به اتفاق مخالف و موافق در [[علم]] و دیگر [[کمالات انسانی]] [[افضل]] اهل زمانش بود<ref>ر.ک: مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۰۷؛ حلی، ابومنصور حسن بن ابویوسف، المستجاد، ص۱۸۸؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۷.</ref>. [[ابوحنیفه]] پیشوای حنفیه می‌گفت: هرگز در عمرم عالم‌تر و فقیه‌تر از [[جعفر بن محمد]] ندیدم<ref>ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۶۶.</ref> [[منصور دوانیقی]] آن حضرت را به [[علم]] و [[معنویت]] می‌ستود<ref>احمد بن محمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۷۸.</ref> ابوبحر [[جاحظ]] می‌گفت: [[علم]] و [[فقه]] [[جعفر بن محمد]] [[دنیا]] را پر کرده است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۸۹.</ref> قرمانی جایگاه آن حضرت در [[حدیث]] را به منزله سر از بدن می‌داند<ref>فرمانی، ا حمد بن یوسف، اخبار الدول، ص۱۱۲.</ref> مالک ابن انس آن حضرت را بی‌نظیر در [[علم]] و [[فضل]] و [[معنویت]] می‌دانست<ref>ر.ک: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۶۹؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۶۳۶.</ref>.


عبدالاعلی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود وقتی که پدرم [[امام باقر]] {{ع}} می‌خواست [[وصیت]] کند و [[ودایع امامت]] را به من بسپارد چهار نفر از [[قریش]] را به عنوان [[شاهد]] طلبید بعد از این که [[وصیت]] و سفارش لازم را انجام داد و [[شهود]] رفتند سؤال کردم برای این کار [[شاهد]] خواستید؟ فرمود: {{متن حدیث|يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۷.</ref>. پسر جانم! نخواستم که تو در امر [[امامت]] و کارهای [[وصیت]] مغلوب باشی و [[مردم]] بگویند به او [[وصیت]] نکرده است، خواستم که تو [[حجت]] و [[دلیل]] داشته باشی.
[[کرامات]] و کارهای خارق العاده‌ای همچون زنده کردن مرده، بارور شدن درخت خشکیده به دعای حضرت و خبر دادن از [[غیب]] و [[نهان]] افراد و [[استجابت دعا]] و نفرین ایشان از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۳ به بعد؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۲۹۴- ۳۰۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۳۹- ۲۶۸؛ طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب والدر النظیم، ص۶۲۶- ۶۳۷؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱- ۱۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۲، ص۴۰۱- ۵۶۹؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۳، ص۷۶- ۱۵۰.</ref> و اینها همگی مؤید [[امامت]] آن حضرت می‌باشد. برخی از اعلام [[اهل سنت]] نیز ایشان را [[مستجاب]] الدعوه شمرده و آورده‌اند هرگاه چیزی از [[خدا]] می‌خواست هنوز کلامش تمام نشده بود که دعایش [[مستجاب]] می‌شد<ref>نبهانی، شیخ یوسف، جامع کرامات الأولیاء، ج۴، ص۴؛ شبنلجی، مؤمن ابن حسین، نور الابصار، ص۲۲۳.</ref> و مواردی از [[کرامات]] و [[علم]] [[حضرت صادق]] به [[آینده]] را ذکر کرده‌اند<ref>شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۴۱۸؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۶۲؛ امام مزی، جمال الدین، تهذیب الکمال، ج۳، ص۴۳۰-۴۳۱؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۶۶؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۱۸؛ هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۹۰؛ سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۰۹.</ref>.<ref>[[مهدی لطفی|لطفی، مهدی]]، [[امامت امام صادق (مقاله)|امامت امام صادق]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۰.</ref>


[[ابونضره]] گوید: زمانی که [[وفات]] [[امام باقر]] {{ع}} فرا رسید و حضرت در حال احتضار بودند [[فرزند]] خود، [[حضرت صادق]] {{ع}} را فراخواندند تا به ایشان [[وصیت]] کنند، [[زید بن علی]]، برادر [[امام باقر]] {{ع}} گفت: اگر در مورد من به روش [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} [[رفتار]] می‌کردی، به گمانم، کار بدی نبود. یعنی بعد از خود مرا [[امام]] می‌کردی همان طور که بعد از [[امام حسن]] {{ع}} برادر آن [[حضرت]] [[امام حسین]] {{ع}} به [[امامت]] رسیدند. حضرت به او فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَمَانَاتِ لَيْسَتْ بِالْمِثَالِ وَ لَا الْعُهُودُ بِالرُّسُومِ وَ إِنَّمَا هِيَ أُمُورٌ سَابِقَةٌ عَنْ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۴۰ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲ امانات الهی از روی قیاس کردن و تشبیه نمودن افراد به یک دیگر صورت نمی‌گیرد، و اوامر او بستگی به شباهت‌ها ندارد، اینها مسائلی است که قبل از میلاد حجج الهی {{عم}} مشخص شده است.</ref>. سپس [[جابر بن عبدالله]] را فراخوانده، به او فرمودند تا درباره صحیفه‌ای که نزد [[فاطمه زهرا]] {{س}} دیده بود و در آن اسامی [[امامان دوازده‌گانه]] با خصوصیات آنان ثبت شده بود توضیح دهد.
== افضلیت امام صادق ==
 
{{اصلی|افضلیت امام صادق}}
[[هشام بن سالم]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي {{ع}} الْوَفَاةُ قَالَ: يَا جَعْفَرُ أُوصِيكَ بِأَصْحَابِي خَيْراً. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَ اللَّهِ لَأَدَعَنَّهُمْ وَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَكُونُ فِي الْمِصْرِ فَلَا يَسْأَلُ أَحَداً}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶ و الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۸ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲. چون وفات پدرم نزدیک شد، فرمود: ای جعفر! خیر خواهی اصحابم را بتو سفارش می‌کنم. گفتم: قربانت گردم: بخدا آنها را بمقامی از علم رسانم که هر مردی از آنها در هر شهری که باشد، محتاج بسؤال از هیچ کس نباشد.</ref>. [[همام بن نافع]] می‌گوید روزی [[امام باقر]] {{ع}} به اصحابش فرمود: {{متن حدیث|إِذَا افْتَقَدْتُمُونِي فَاقْتَدُوا بِهَذَا فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ أَشَارَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}}}<ref>کفایة الأثر، ص ۲۲۴ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۵.</ref>.
[[دلایل]] متعددی بر افضلیت امام صادق {{ع}} بیان شده است مانند روایتی که در آن [[امام باقر]] {{ع}} در جمع اصحابش از [[امام صادق]] {{ع}} به خیر البریة تعبیر فرموده است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد اینست که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.</ref> و یا [[مالک بن انس]] پیشوای [[مذهب]] مالکی در توصیف [[امام صادق]] {{ع}} می‌گوید: چند گاهی نزد [[جعفر بن محمد]] آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در [[نماز]] بود یا [[روزه]] داشت و یا [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از دانشمندان و [[بندگان]] [[خداوند]] بود که نسبت به [[خداوند تعالی]] [[خوف]] و [[خشیت]] داشت<ref>{{عربی|"وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً وَ إِمَّا صَامِتاً وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ لَا يَتَكَلَّمُ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ كَانَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْعُبَّادِ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ"}}؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی {{صل}}، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر. ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.</ref>
 
[[عبدالغفار بن القاسم]] گوید بر [[امام باقر]] {{ع}} وارد شدم در حالی که جمعی از اصحابش حضور داشتند و سؤال کردم بعد از شما به که [[رجوع]] کنیم؟ فرمود: {{متن حدیث|اِلَی جَعْفَرٍ وَ هُوَ سَیِّدُ اَوْلَادِی وَ ابوالْاَئِمَّةِ صَادِقٌ فِی قَوْلِهِ وَ فِعْلِهِ وَ لَقَدْ سَاَلْتَ عَظِیماً یَا عَبْدَ الْغَفَّارِ وَ اِنَّکَ لَاَهْلُ الْاِجَابَة}}<ref>کفایة الأثر فی النص الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۱.</ref>.
 
[[محمد بن مسلم]] گوید: نزد [[امام باقر]] {{ع}} بودم که فرزندش [[جعفر]] وارد شد [[امام باقر]] {{ع}} او را در آغوش خود فشرد و خطاب به من فرمود: {{متن حدیث|یَا مُحَمَّدُ هَذَا اِمَامُکَ بَعْدِی فَاقْتَدِ بِهِ وَ اقْتَبِسْ مِنْ عِلْمِهِ وَ اللَّهِ اِنَّهُ لَهُوَ الصَّادِقُ الَّذِی وَصَفَهُ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ اِنَّ شِیعَتَهُ مَنْصُورُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اَعْدَاءَهُ مَلْعُونُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ عَلَی لِسَانِ کُلِّ نَبِیٍّ}}<ref> کفایة الأثر فی النص الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۳.</ref>.
 
== [[افضلیت امام صادق]] ==


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۳۳: خط ۳۲:


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}  
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[مهدی لطفی|لطفی، مهدی]]، [[امامت امام صادق (مقاله)|مقاله «امامت امام صادق»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۴۱

برای اثبات امامت امام صادق(ع) به سه دسته از ادله استناد شده است: روایات نبوی که درباره ائمه(ع) وارد شده و در برخی از آنها مانند حدیث لوح به اسامی تک تک امامان اشاره شده است؛ روایات زیادی از امام باقر(ع) که تصریح به جانشینی فرزند خود نموده استو دلیل سوم افضلیت امام صادق(ع) است.

ادله امامت

در اثبات امامت حضرت صادق (ع) به سه دسته از ادله استناد شده است:

  1. در روایات نبوی به امامت امام صادق (ع) تصریح شده است. در فرازی از حدیث لوح آمده است: بعد از امام باقر (ع) شک‌کنندگان در جعفر هلاک خواهند شد و کسی که او را رد کند مرا رد کرده است و این سخن حق من است که مقام جعفر را گرامی دارم و او را در میان دوستانش و شیعیانش شاد سازم[۱]. حدیث معراج و حدیث ابی بن کعب و جابر از پیامبر نیز تصریح بر امامت امام صادق می‌کنند[۲].
  2. امام باقر (ع) به طور آشکار نسبت به جانشینی امام صادق(ع) وصیت و به امامتش بعد از خود تصریح کرد و فرمود چون من از میان شما رفتم به فرزندم جعفر اقتدا کنید و هنگام رحلت شهودی خواست و در حضورشان وصایت امام صادق (ع) را ابلاغ و مکتوب کرد[۳]:
    1. ابوخالد کابلی از امام صادق (ع) درباره امام بعد از امام پنجم حضرت محمد بن علی (ع) پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمود: «مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ».
    2. جابر بن یزید جعفی از امام باقر (ع) درباره امام بعد از آن حضرت سؤال می‌کند. امام باقر (ع) با دست به فرزند خود جعفر بن محمد می‌زند و او را نشان می‌دهد[۴].
    3. عبدالاعلی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود وقتی که پدرم امام باقر (ع) می‌خواست وصیت کند و ودایع امامت را به من بسپارد چهار نفر از قریش را به عنوان شاهد طلبید بعد از این که وصیت و سفارش لازم را انجام داد و شهود رفتند سؤال کردم برای این کار شاهد خواستید؟ فرمود: پسر جانم! نخواستم که تو در امر امامت و کارهای وصیت مغلوب باشی و مردم بگویند به او وصیت نکرده است، خواستم که تو حجت و دلیل داشته باشی[۵].[۶]
  3. یکی از شرایط امام این است که افضل زمان خود باشد. امام صادق (ع) به اتفاق مخالف و موافق در علم و دیگر کمالات انسانی افضل اهل زمانش بود[۷]. ابوحنیفه پیشوای حنفیه می‌گفت: هرگز در عمرم عالم‌تر و فقیه‌تر از جعفر بن محمد ندیدم[۸] منصور دوانیقی آن حضرت را به علم و معنویت می‌ستود[۹] ابوبحر جاحظ می‌گفت: علم و فقه جعفر بن محمد دنیا را پر کرده است[۱۰] قرمانی جایگاه آن حضرت در حدیث را به منزله سر از بدن می‌داند[۱۱] مالک ابن انس آن حضرت را بی‌نظیر در علم و فضل و معنویت می‌دانست[۱۲].

کرامات و کارهای خارق العاده‌ای همچون زنده کردن مرده، بارور شدن درخت خشکیده به دعای حضرت و خبر دادن از غیب و نهان افراد و استجابت دعا و نفرین ایشان از امام صادق (ع) نقل شده است [۱۳] و اینها همگی مؤید امامت آن حضرت می‌باشد. برخی از اعلام اهل سنت نیز ایشان را مستجاب الدعوه شمرده و آورده‌اند هرگاه چیزی از خدا می‌خواست هنوز کلامش تمام نشده بود که دعایش مستجاب می‌شد[۱۴] و مواردی از کرامات و علم حضرت صادق به آینده را ذکر کرده‌اند[۱۵].[۱۶]

افضلیت امام صادق

دلایل متعددی بر افضلیت امام صادق (ع) بیان شده است مانند روایتی که در آن امام باقر (ع) در جمع اصحابش از امام صادق (ع) به خیر البریة تعبیر فرموده است[۱۷] و یا مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی در توصیف امام صادق (ع) می‌گوید: چند گاهی نزد جعفر بن محمد آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در نماز بود یا روزه داشت و یا قرآن تلاوت می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از دانشمندان و بندگان خداوند بود که نسبت به خداوند تعالی خوف و خشیت داشت[۱۸].[۱۹]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منابع

پانویس

  1. ر.ک: ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۳۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۴۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۲۸؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا (ع)، کمال الدین، ج۱، ص۵۷۲؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۴۰.
  2. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۴۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۳۶ و ۱۵۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۴۷۴ و ۵۰۱؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۴۲-۴۶.
  3. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۴؛ حلی، ابومنصور حسن بن ابویوسف، المستجاد، ص۱۸۸؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۰۹-۹۱۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۳، ص۷۳-۷۵؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳؛ و ج۴۷، ص۱۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۰۷.
  4. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۰۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۱ و اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.
  5. «يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ»؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۰۷.
  6. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.
  7. ر.ک: مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۰۷؛ حلی، ابومنصور حسن بن ابویوسف، المستجاد، ص۱۸۸؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۷.
  8. ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۶۶.
  9. احمد بن محمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۷۸.
  10. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۸۹.
  11. فرمانی، ا حمد بن یوسف، اخبار الدول، ص۱۱۲.
  12. ر.ک: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۶۹؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۶۳۶.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۳ به بعد؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۲۹۴- ۳۰۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۳۹- ۲۶۸؛ طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب والدر النظیم، ص۶۲۶- ۶۳۷؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱- ۱۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۲، ص۴۰۱- ۵۶۹؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۳، ص۷۶- ۱۵۰.
  14. نبهانی، شیخ یوسف، جامع کرامات الأولیاء، ج۴، ص۴؛ شبنلجی، مؤمن ابن حسین، نور الابصار، ص۲۲۳.
  15. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۴۱۸؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۶۲؛ امام مزی، جمال الدین، تهذیب الکمال، ج۳، ص۴۳۰-۴۳۱؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۶۶؛ مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۱۸؛ هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۹۰؛ سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۰۹.
  16. لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۰.
  17. کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد اینست که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.
  18. "وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً وَ إِمَّا صَامِتاً وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ لَا يَتَكَلَّمُ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ كَانَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْعُبَّادِ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ"؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی (ص)، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر. ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.
  19. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.