اثبات نصب الهی امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[نصب امام]]''' است. "'''[[اثبات نصب امام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = نصب الهی امام
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اثبات نصب الهی امام در قرآن]] - [[اثبات نصب الهی امام در حدیث]] - [[اثبات نصب الهی امام در نهج البلاغه]] - [[اثبات نصب الهی امام در معارف دعا و زیارات]] - [[اثبات نصب الهی امام در کلام اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل  =
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اثبات نصب امام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[اثبات نصب الهی امام در قرآن]] - [[اثبات نصب الهی امام در حدیث]] - [[اثبات نصب الهی امام در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
}}


==[[ادله عقلی نصب امام]]==
'''[[نصب الهی امام]]''' یکی از موضوعاتی است میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره آن [[اختلاف]] وجود دارد. شیعه براساس ادله عقلی و [[نقلی]] قائل بر آن است که [[جانشینی پیامبر]] و [[خلافت]] و [[امامت]] [[مسلمین]]، مثل خود [[نبوت]] امری [[انتصابی]] و به [[امر خداوند]] و [[نصّ]] خاصّ است. برخی از ادله عقلی عبارت‌اند از اینکه اگر [[نصب امام]] [[الهی]] نباشد [[اختلال نظام]] پیش می‌آید و یا اینکه [[قاعده لطف]] و یا برهان عنایت دال بر چنین مسأله‌ای است. از [[آیات]] در این زمینه نیز می‌توان به [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه منذر و هادی]]؛ [[آیه ولایت]]؛ [[آیه تبلیغ]]؛ [[آیه اکمال دین]]؛ [[آیه اولی الأمر]] و [[آیه ابتلا]] اشاره کرد. [[روایات]] مختلفی نیز در این زمینه وجود دارد.
به دلایل عقلی متعددی بر [[انتصابی بودن]] [[امامت]] استدلال شده است مانند:
#[[دلیل لطف]]: [[دانشمندان]] [[امامیه]] ضمن [[ادله عقلی]] بر [[ضرورت]] [[نصب امام]] به [[دلیل]] [[لطف]] [[تمسک]] کرده‌اند<ref>مانند: شیخ طوسی در مسأله ۵۳ از کتاب رسائل العشر: {{عربی|أن الإمامة لطف، و اللطف واجب علی الله تعالی فی کل وقت}}. خواجه (م ۶۷۲) در تجرید الاعتقاد المقصد الخامس فی: الإمامة (صفحه ۱۸۳) قال: {{عربی|الإمام لطف فیجب نصبه علی الله تعالی تحصیلا للغرض. دلایل الصدق، ج ۴، ص ۲۵۳: {{عربی|إنّ نصب الإمام لطف، و اللطف واجب على اللّه عزّ و جلّ. أمّا الصغرى؛ فلأنّ اللطف هو ما يقرّب إلى الطاعة و يبعّد عن المعصية و لو بالإعداد، و بالضرورة أنّ نصب الإمام كذلك، لما به من تنفيذ الأحكام و رفع الظلم و الفساد و نحوها}}.</ref> خلاصه [[دلیل]] این است: [[نصب امام]] [[لطف]] است؛ [[لطف]] بر [[خداوند]] [[حکیم]] عقلاً [[واجب]] است؛ نتیجه اینکه [[نصب امام]] بر [[خداوند]] [[حکیم]] عقلاً [[واجب]] است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>.
#قبح بی‌توجهی به نصب امام: [[عقل]] سلیم نمی‌پذیرد که [[نبی اکرم]]{{صل}} با آن همه اهتمام به [[امت اسلامی]]، آنان را بدون [[رهبر]] و [[پیشوا]] رها کند. از سوی دیگر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مشکلات [[آینده]] [[جامعه اسلامی]] را به خوبی [[پیش بینی]] نموده و افتراق و تشتت [[امت]] بعد از خود را به آنان خبر داده است<ref>ر.ک: حدیث مقبول بین فریقین که معروف است به حدیث افتراق {{متن حدیث|عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ إِنَ أُمَّةَ مُوسَى افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِيسَى{{ع}} بَعْدَهُ عَلَى اثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ بَعْدِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ}}؛ الخصال، ج ۲، ص ۵۸۵ و نیز ر.ک: مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۲ و سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۴ و سایر منابع اهل سنت.</ref>. بنابراین [[پیامبر]] [[دلسوز]] و مشفق نسبت به [[امت اسلامی]] به [[حکم عقل]] باید برای [[رهبری]] [[امت]] بعد از خودش [[تدبیر]] و چاره جویی کرده و [[جانشین]] و [[خلیفه]] خود را [[تعیین]] کند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>.
#تشخیص صفات امامت در گرو نصب الهی امام: [[امام]] باید [[معصوم]] باشد؛ یعنی از هر گونه [[گناه]] و اشتباهی مصون باشد، همچنین [[امام]] لازم است [[اعلم]] بوده و از [[علم]] خاصّی برخوردار باشد که [[اشتباه]] در آن راه نداشته باشد. حال چگونه می‌توان فهمید که این ویژگی‌ها در شخصی هست یا خیر؟ چه کسی جز [[خدا]] [[قادر]] است شخصی را که واجد [[عصمت]] است و در تمام [[طول عمر]] خود کوچک‌ترین [[گناه]] یا خطایی مرتکب نمی‌شود تشخیص دهد؟. همچنین کسی که می‌تواند مصداق [[اعلم]] [[مردم]] را تشخیص دهد که از همه [[اعلم]] باشد. باید توجّه کرد که [[علم امام]] اکتسابی نیست بلکه از سوی [[خداوند]] به او [[افاضه]] می‌شود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۸۲.</ref>.
#از حیاتی‌ترین فلسفه‌های وجودی امام، ایجاد [[انسجام]] و [[اتحاد]] [[جامعه اسلامی]] است. اگر [[انتخاب امام]] به [[مردم]] واگذار شود، با توجه به [[اختلاف]] سلایق و عدم [[وحدت]] کلمه که در هر عصر و [[نسل]]، [[قطعی]] و گریزناپذیر است، [[نقض غرض]] پیش می‌آید و [[فلسفه امامت]] [[باطل]] خواهد شد<ref>الألفین (ترجمه)، ص۸۶.</ref>؛ چنان‌که پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} تشتّت‌ها و تفرقه‌هایی بر جامعه اسلامی [[سایه]] افکند<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۱۷.</ref>.


==[[ادله نقلی نصب امام]]==
== مقدمه ==
{{اصلی|نصب الهی امام}}
در بحث [[امامت]]، میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، بر سر [[انتصابی]] و [[انتخاب امام|انتخابی]] بودن [[امامت]] و [[خلافت]] بحث است. [[شیعه]]، [[معتقد]] به آن است که [[جانشینی]] [[پیامبر]] و [[خلافت]] و [[امامت]] [[مسلمین]]، مثل خود [[نبوت]] امری [[انتصابی]] و به امر [[خداوند]] و [[نصّ]] خاصّ است و بر این [[عقیده]] [[دلایل]] فراوان [[قرآنی]] و [[حدیثی]] و [[تاریخی]] دارد. امّا [[اهل سنت]] [[معتقد]] به [[انتخاب خلیفه]] از سوی [[مردم]] و [[اهل حلّ و عقد]] و نظر شورایند، هرچند به این اصل تنها دربارۀ [[خلیفۀ اوّل]] [[عقیده]] دارند، چون [[خلیفه دوم]] با [[نصب]] [[ابوبکر]] تعیین شد و [[خلیفه سوم]] با رأی [[شورای شش نفره]] و این آشفتگی، نشان بی‌پایه بودن نظریۀ [[انتخاب]] در امر [[امامت]] و [[خلافت]] را می‌رساند<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)| امامت ۲]]، ص ۵۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== ادله عقلی نصب الهی امام ==
{{اصلی|اثبات نصب الهی امام در کلام اسلامی}}
اعتقاد شیعه [[امامیه]] این است که بر [[خداوند متعال]] لازم است پس از [[پیامبر]] {{صل}} [[امام]] را [[نصب]] کند و این مطلب با دلایل عقلی و [[نقلی]] ثابت می‌گردد. از جمله، هر دلیلی که بر [[وجوب]] [[فرستادن پیامبران]] بیان شده، بر [[نصب امام]] نیز دلالت می‌کند و غیر آن دلائل. دلایل عقلی بر [[وجوب نصب امام]] بر خداوند متعال بسیار است که به چند دلیل اشاره می‌شود:
# '''اختلال نظام معاش و معاد:''' [[امامت]] یعنی [[جانشینی رسول خدا]] {{صل}} در برپایی [[دین]] و [[نظم]] امور [[مسلمانان]] طبق [[قوانین الهی]]» و با توجّه به این تعریف واضح است که حسن معاش و [[معاد]] و [[انتظام]] امور مسلمانان جز به [[اجتماع]] و تمدّن تحقّق نخواهد یافت و محقّق شدن این انتظام، وابسته به [[قوانین]] [[عدل الهی]] است، در غیر این صورت هر کس به مقتضای خواهش‌های نفسانی، متعرّض [[اموال]] و ناموس دیگران خواهد شد و [[هرج و مرج]] بزرگی روی خواهد داد و در اندک زمانی، رشته [[نظام اجتماعی]] از هم خواهد گسیخت. از سوی دیگر، قوانین شرع در هر عصری محتاج به حافظ و [[مفسّر]] و [[مبیّن]] است، تا از [[خطا]] و خلل و [[تغییر]] و [[تحریف]] مصون بمانند وگرنه همان [[لزوم]] [[اختلال نظام]] انسان‌ها ـ در امر معاش و [[معاد]] ـ همچنان به حال خود باقی خواهد ماند. بی‌تردید ایجاد اختلال در [[واجبات]]، از جانب [[خداوند متعال]] علاوه بر [[دلایل نقلی]]، عقلاً نیز [[قبیح]] است، پس همان طور که بر خداوند، اخلال در اصل [[تکلیف]] و قوانین شرعی و نیز اخلال در مبعوث کردن نبی جایز نیست؛ به همین دلیل، اخلال در نصب وصی نیز جایز نیست و بلکه [[اختلال نظام]] بر اثر [[نصب]] نکردن [[وصی]]، شدیدتر و بیشتر است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۱۰۹.</ref>.
# '''اغراء به قبیح و منکرات:''' اگر [[امامت]] و [[خلافت]] از جانب [[خداوند]] نباشد باید بگوییم: - العیاذ بالله - [[حق تعالی]] [[امت]] را به کارهای ناپسند و [[قبیح]] و [[شرور]] و منکرات، اغراء نموده و [[حجّت]] را بر بندگانش تمام نکرده است! زیرا [[خداوند]] عالم به مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]] در بندگانش غرور و [[شهوت]] و میل به سوی کارهای ناپسند قرار داده است و [[بندگان]] نیز بر حسب طبیعت خویش، از انجام دادن [[طاعات]] و تحمّل [[مشقّت]] تکالیف عبادی گریزان هستند! [[عقل]] نیز به تنهایی در این زمینه راهگشا نیست و نمی‌تواند مستقلا بدون مؤیّد و موکّد [[الهی]] در [[انزجار]] بندگان کافی باشد بلکه انگیزه‌های [[شهوانی]] در بیشتر بندگان غالب بر انگیزه‌های [[عقلی]] است. چه بسا در صورت عدم [[نصب امام]] توسط [[خداوند]] عذر ایشان موجّه و [[حجت الهی]] ناتمام خواهد بود؛ البته این هر دو لازم (یعنی اغراء مکلّفین به [[قبایح]] و [[شهوات]] و منکرات و ناتمام بودن حجت الهی بر [[بندگان]]) عقلاً و شرعاً [[باطل]] است؛ زیرا «اغراء و واداشتن بندگان بر کارهای زشت» و «[[مجازات]] آنان بدون [[اتمام حجت]]» [[قبیح]] است و [[افعال]] [[حق تعالی]] از هر امر قبیحی منزّه است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۱۱۴.</ref>.
# '''[[قاعده لطف]]:''' خداوندِ [[حکیم]] تمام اموری را که برای رسیدن [[انسان]] به [[هدف آفرینش]] لازم است باید در [[اختیار]] او قرار دهد. از جمله این امور، [[بعثت پیامبران]] و [[نصب امام]] [[معصوم]] است، پس لازم است که [[خداوند]]، کسی را به [[رسالت]] بفرستد و در زمانی که [[رسول]] نیست، [[جانشین]] و امامی را به جای او نصب کند تا خلق، یله و رها به حال خود نباشند و از [[بیهودگی]] و پوچی [[نجات]] یابند و در جهت رسیدن به [[هدف خلقت]] تلاش کنند، در غیر این صورت لازم می‌آید [[خداوند]] نقض غرض کرده باشد و این کار از [[حکیم]]، [[قبیح]] و صدورش محال است<ref>{{عربی|قال المحقّق الطوسی: الإمام لطف، فیجب نصبه علی الله تحصیلاً للغرض}}. تجرید الاعتقاد، الامامه، المسئلة الأولی، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۱۱۷.</ref>
# '''برهان عنایت:''' برهان عنایت از دلایل عقلی [[نصب امام]] است که [[فلاسفه]] و عرفا درباره‌اش بحث کرده‌اند. عنایت یعنی اعتنا و اهتمام به اینکه [[نظام تکوین]] و [[تشریع]] از هر جهت، احسن (بهترین) باشد. پس عنایت [[علمی]] [[خداوند]]، [[علم خداوند]] به ذاتش است که صدور و [[آفرینش]] با آن تحقق می‌یابد، و عنایت در مقام فعل و چگونگی [[مخلوقات]]، به معنای پیدایی مخلوقات و [[جهان آفرینش]]، بر اساس علم الهی و «[[نظام احسن]]» است. بنابراین عنایت، از صفات [[فعل خداوند]] شمرده می‌شود<ref>تعلیقة علی النهایة الحکمة، محمدتقی مصباح یزدی، ص۴۶۲.</ref>. عنایت در این نوشتار در معنای دومش به کار می‌رود؛ یعنی وجود و [[نصب امام]] در استواری و استحکام نظام تکوین و تشریع، ضروری است<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص ۱۳۲.</ref>.
# '''[[عصمت]]:''' از دیدگاه [[شیعه]]، [[امام]] باید [[معصوم]] و دارای تمام [[فضائل انسانی]] و منزّه از همه [[رذائل]] [[نفسانی]] باشد. از طرف دیگر، صفت عصمت در ظاهر [[خلقت]] و جسم [[آدمی]] نیست که دیده شود و برای دیگران قابل تشخیص باشد، بلکه صفتِ عصمت در [[روح]] و روان و [[باطن]] [[انسان]] است و جز خداوندِ دانایِ رازها و نهان‌ها کسی از آن [[آگاه]] نیست و معصوم تنها با شناساندن [[خداوند]] به واسطه پیامبرش شناخته می‌شود. پس [[نصب]] و [[تعیین امام]] از عهده [[بشر]] خارج است و تنها خداوند می‌داند چه کسی شایسته این مقام است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۱۲۱.</ref>.
 
== ادله نقلی نصب امام ==
=== آیات دال بر [[نصب امام]] ===
{{اصلی|اثبات نصب الهی امام در قرآن}}
[[قرآن کریم]] با [[آیات]] متعددی بر [[انتصابی بودن]] [[امامت]] دلالت می‌‌کند که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:
# '''[[آیه تطهیر]]:''' بخش دوم آیۀ ۳۳ [[سورۀ احزاب]] به آیۀ تطهیر شهرت یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. مفاد [[آیه]] این است که [[عصمت]] [[شرط امامت]] است و از طرفی [[عصمت]] هم جز از جانب [[خدا]] معلوم نمى‌شود و دلیلی هم بر [[عصمت]] کسی وجود ندارد، مگر [[اهل بیت]] {{عم}} که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر [[عصمت]] ایشان است و در نتیجه بر [[امامت]] ایشان نیز دلالت مى‌کند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۴-۸۷.</ref>.
# '''[[آیه منذر و هادی]]:''' وصف "[[هادی]]" در [[آیات]] [[قرآن]] و از جمله در این [[آیه شریفه]] در مقام بلند مانند [[پیامبران]] استعمال شده است. اما از آنجا که [[اسلام]] [[آیین خاتم]] است، [[حضرت علی]] {{ع}} هرچند [[پیامبر]] و دریافت کننده [[وحی]] نیست، اما مطابق صریح [[آیه]] و [[تفسیر]] و تطبیق [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، [[حضرت علی]] {{ع}}، مقام "[[هادی]]" بعد از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را داراست<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)| امامت ۲]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref> و از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} [[منصوب]] از طرف [[خداوند]] بوده است، [[جانشین]] او نیز که دارای [[اوصاف پیامبر]] است باید از طرف خداوند [[نصب]] شده باشد.
# '''[[آیه ولایت]]:''' آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از [[سورۀ مائده]] است که دربارۀ ولايت [[خدا]]، [[رسول]] و [[ائمه]]{{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. همه [[مفسران]] [[اجماع]] دارند که دلالت آیه بر [[امامت]]، واضح است و [[حصر]] موجود در آیه هر احتمال دیگری را برای معنای [[ولایت]]، غیر از [[سلطه]] و [[حکومت]] از بین مى‌برد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۸۳-۸۴.</ref>.
# '''[[آیه تبلیغ]]:''' محدثان و [[مفسران شیعه]] [[اجماع]] دارند که این [[آیه]] دربارۀ [[اعلان]] [[امامت علی بن ابی طالب]] {{ع}} و [[وجوب]] [[انتصاب]] وی سخن می‌گوید<ref>کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۵۰؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ۱۶ ۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۲۴؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ المسترشد، ص۴۶۵؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۵، الأمالی (للصدوق)، ص۳۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۵۸۸؛ البرهان، ج۱، ص۷۹؛ تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲؛ تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص۱۴۳؛ تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۵۸۸؛ المیزان، ج۵، ص۱۹۳ و ۱۹۴.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۲۰؛ [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۹۳-۹۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت ۲]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>
# '''[[آیه اکمال دین]]:''' از آنجا که هر [[مکتب]]، هر اندازه اندیشه‌های [[قوی]] و [[الهی]] داشته باشد، به تنهایی نمی‌تواند خودش را [[حفظ]] کند، بلکه باید یک پاسدار [[حقیقی]] به نام [[رهبر]] در آن [[جامعه]] وجود داشته باشد که با [[معرفت]] و [[ایمان]] والای خود، حافظ و بیان کنندۀ [[احکام دین]] باشد و بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} در صورتی که حضرت [[جانشینی]] بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکام به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه [[تمام دین]] به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید [[رهبر]] و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان [[دینی]] به سمت انحطاط و [[تباهی]] کشیده شود<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>.
# '''[[آیه اولی الأمر]]:''' [[قرآن کریم]] در آیه اولی الامر خطاب به [[مؤمنان]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. [[امتثال]] و [[فرمان]] برداری مطلق و بدون قید و شرط از [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است، بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>. از آنجا که [[عصمت]] امر [[باطنی]] و مخفی است و راهی برای [[شناخت امام]] [[معصوم]] جز [[نصب الهی]] وجود ندارد، عدم [[نصب امام]] [[معصوم]] و عدم [[تنصیص]] و تعیین و [[ابلاغ]]، با [[وجوب اطاعت]] سازگار نیست<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)| امامت ۲]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>.
# '''[[آیه ابتلا]]:''' آیه {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ ...}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود ...؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> معروف به آیه ابتلا است. [[امامت]] مقامی است که باید از جانب [[خداوند]] معین و وضع گردد و به [[اختیار]] [[مردم]] نهاده نشده است. «اصل [[انتصابی]] بودن [[مقام امامت]] از سوی خداوند» به قدری از طریق [[ادله]] قطعیه، ثابت و حتمی است که محکم‌ترین دلیل بر [[امامت ائمه اطهار]] {{عم}} از سوی [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل]] بیت‌{{عم}} می‌باشد و با [[اعتقادات]] و نظریات [[مذهب امامیه]] که منشأ امامت را [[وحی]] و مؤید به تأییدات الهی می‌دانند، همخوان است<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۹۴ ـ ۹۷.</ref>.
 
=== [[روایات]] دال بر [[نصب امام]] ===
{{اصلی|اثبات نصب الهی امام در حدیث}}
در این زمینه با چند گروه از [[روایات]] مواجه هستیم:
# '''روایاتی که [[انتصاب الهی]] و [[نبوی]] را پیش‌شرط [[قطعی]] امامت می‌شمارند:''' روایات گوناگون، هنگام برشمردن ملاک‌های مشروعیت امام، [[نصب]] و [[نص]] را از جدی‌ترین ملاک‌ها می‌دانند؛ مانند: از [[امام باقر]] {{ع}} سؤال شد: [[امام]] با چه چیزی شناخته می‌شود؟ جواب داد: "با ویژگی‌هایی که اولین آنها نص از سوی [[خداوند تبارک و تعالی]] و انتصاب او به عنوان [[پرچم هدایت]] برای [[مردم]] است، به طوری که بر آنان [[حجت]] باشد؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} [[علی]] را [[منصوب]] کرد و با نام و تعیین به مردم شناساند. همچنین [[ائمه]] {{عم}} اولی، دومی را نصب می‌کند"<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر الْبَاقِرَ ع بِمَ يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى يَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِيّاً ع وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَيْنِهِ وَ كَذَلِكَ الْأَئِمَّةُ ع يَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِي‏}}؛ معانی الاخبار، ص۱۰۲؛ إثبات الهداة، ج، ص۳۴۵.</ref>.
# '''روایاتی که پیش از تولد [[ائمه]] به نام آنان تصریح دارند (روایات [[امامیه]]):''' [[احادیث]] فراوانی از [[رسول خدا]] {{صل}} وجود دارد که ایشان قبل از تولد امامان، از آنان نام برده و تعیین را انجام داده است مانند: [[حدیث غدیر]] و [[منزلت]]؛ روایاتی که مفاد آن حصر [[امامت]] در میان [[فرزندان امام حسین]] {{ع}} است؛ روایاتی که در آن به اسامی ائمه از [[علی]] {{ع}} تا [[امام باقر]] {{ع}} تصریح شده است؛ روایاتی که در آن به اسامی همه [[ائمه]] تصریح شده است و روایاتی که در خصوص یک [[امام]] صادر شده و به طور جداگانه بر [[امامت]] هریک از [[ائمه]] دلالت می‌کند.
# '''روایاتی که پیش از تولد ائمه {{عم}} به نام آنان تصریح دارند (اهل سنت):''' بخشی از این [[روایات]] از طریق محدثان [[اهل سنت]] در دسترس است، مانند: [[روایت]] [[غدیر]]، [[منزلت]]، [[یوم‌الدار]] و...<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۲۱-۲۵؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص ۵۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:11246.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|'''امامت در قرآن''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']].
# [[پرونده:1100806.jpg|22px]] [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|'''مکتب در فرآیند نواندیشی''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:1100557.jpg|22px]] [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|'''نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت ۲''']]
# [[پرونده:IM010223.jpg|22px]] [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|'''آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار''']]
# [[پرونده:1100838.jpg|22px]] [[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|'''حقانیت در اوج مظلومیت ج۱''']]
# [[پرونده:IM010560.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۴: خط ۵۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{امامت شناسی}}
[[رده:مقاله‌های اولویت سه]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:نصب الهی امام]]
[[رده:نصب الهی امام]]
[[رده:امامت]]
[[رده:مقاله‌های اولویت سه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۰

نصب الهی امام یکی از موضوعاتی است میان شیعه و اهل سنت درباره آن اختلاف وجود دارد. شیعه براساس ادله عقلی و نقلی قائل بر آن است که جانشینی پیامبر و خلافت و امامت مسلمین، مثل خود نبوت امری انتصابی و به امر خداوند و نصّ خاصّ است. برخی از ادله عقلی عبارت‌اند از اینکه اگر نصب امام الهی نباشد اختلال نظام پیش می‌آید و یا اینکه قاعده لطف و یا برهان عنایت دال بر چنین مسأله‌ای است. از آیات در این زمینه نیز می‌توان به آیه تطهیر؛ آیه منذر و هادی؛ آیه ولایت؛ آیه تبلیغ؛ آیه اکمال دین؛ آیه اولی الأمر و آیه ابتلا اشاره کرد. روایات مختلفی نیز در این زمینه وجود دارد.

مقدمه

در بحث امامت، میان شیعه و اهل سنت، بر سر انتصابی و انتخابی بودن امامت و خلافت بحث است. شیعه، معتقد به آن است که جانشینی پیامبر و خلافت و امامت مسلمین، مثل خود نبوت امری انتصابی و به امر خداوند و نصّ خاصّ است و بر این عقیده دلایل فراوان قرآنی و حدیثی و تاریخی دارد. امّا اهل سنت معتقد به انتخاب خلیفه از سوی مردم و اهل حلّ و عقد و نظر شورایند، هرچند به این اصل تنها دربارۀ خلیفۀ اوّل عقیده دارند، چون خلیفه دوم با نصب ابوبکر تعیین شد و خلیفه سوم با رأی شورای شش نفره و این آشفتگی، نشان بی‌پایه بودن نظریۀ انتخاب در امر امامت و خلافت را می‌رساند[۱].

ادله عقلی نصب الهی امام

اعتقاد شیعه امامیه این است که بر خداوند متعال لازم است پس از پیامبر (ص) امام را نصب کند و این مطلب با دلایل عقلی و نقلی ثابت می‌گردد. از جمله، هر دلیلی که بر وجوب فرستادن پیامبران بیان شده، بر نصب امام نیز دلالت می‌کند و غیر آن دلائل. دلایل عقلی بر وجوب نصب امام بر خداوند متعال بسیار است که به چند دلیل اشاره می‌شود:

  1. اختلال نظام معاش و معاد: امامت یعنی جانشینی رسول خدا (ص) در برپایی دین و نظم امور مسلمانان طبق قوانین الهی» و با توجّه به این تعریف واضح است که حسن معاش و معاد و انتظام امور مسلمانان جز به اجتماع و تمدّن تحقّق نخواهد یافت و محقّق شدن این انتظام، وابسته به قوانین عدل الهی است، در غیر این صورت هر کس به مقتضای خواهش‌های نفسانی، متعرّض اموال و ناموس دیگران خواهد شد و هرج و مرج بزرگی روی خواهد داد و در اندک زمانی، رشته نظام اجتماعی از هم خواهد گسیخت. از سوی دیگر، قوانین شرع در هر عصری محتاج به حافظ و مفسّر و مبیّن است، تا از خطا و خلل و تغییر و تحریف مصون بمانند وگرنه همان لزوم اختلال نظام انسان‌ها ـ در امر معاش و معاد ـ همچنان به حال خود باقی خواهد ماند. بی‌تردید ایجاد اختلال در واجبات، از جانب خداوند متعال علاوه بر دلایل نقلی، عقلاً نیز قبیح است، پس همان طور که بر خداوند، اخلال در اصل تکلیف و قوانین شرعی و نیز اخلال در مبعوث کردن نبی جایز نیست؛ به همین دلیل، اخلال در نصب وصی نیز جایز نیست و بلکه اختلال نظام بر اثر نصب نکردن وصی، شدیدتر و بیشتر است[۲].
  2. اغراء به قبیح و منکرات: اگر امامت و خلافت از جانب خداوند نباشد باید بگوییم: - العیاذ بالله - حق تعالی امت را به کارهای ناپسند و قبیح و شرور و منکرات، اغراء نموده و حجّت را بر بندگانش تمام نکرده است! زیرا خداوند عالم به مقتضای حکمت و مصلحت در بندگانش غرور و شهوت و میل به سوی کارهای ناپسند قرار داده است و بندگان نیز بر حسب طبیعت خویش، از انجام دادن طاعات و تحمّل مشقّت تکالیف عبادی گریزان هستند! عقل نیز به تنهایی در این زمینه راهگشا نیست و نمی‌تواند مستقلا بدون مؤیّد و موکّد الهی در انزجار بندگان کافی باشد بلکه انگیزه‌های شهوانی در بیشتر بندگان غالب بر انگیزه‌های عقلی است. چه بسا در صورت عدم نصب امام توسط خداوند عذر ایشان موجّه و حجت الهی ناتمام خواهد بود؛ البته این هر دو لازم (یعنی اغراء مکلّفین به قبایح و شهوات و منکرات و ناتمام بودن حجت الهی بر بندگان) عقلاً و شرعاً باطل است؛ زیرا «اغراء و واداشتن بندگان بر کارهای زشت» و «مجازات آنان بدون اتمام حجت» قبیح است و افعال حق تعالی از هر امر قبیحی منزّه است[۳].
  3. قاعده لطف: خداوندِ حکیم تمام اموری را که برای رسیدن انسان به هدف آفرینش لازم است باید در اختیار او قرار دهد. از جمله این امور، بعثت پیامبران و نصب امام معصوم است، پس لازم است که خداوند، کسی را به رسالت بفرستد و در زمانی که رسول نیست، جانشین و امامی را به جای او نصب کند تا خلق، یله و رها به حال خود نباشند و از بیهودگی و پوچی نجات یابند و در جهت رسیدن به هدف خلقت تلاش کنند، در غیر این صورت لازم می‌آید خداوند نقض غرض کرده باشد و این کار از حکیم، قبیح و صدورش محال است[۴].[۵]
  4. برهان عنایت: برهان عنایت از دلایل عقلی نصب امام است که فلاسفه و عرفا درباره‌اش بحث کرده‌اند. عنایت یعنی اعتنا و اهتمام به اینکه نظام تکوین و تشریع از هر جهت، احسن (بهترین) باشد. پس عنایت علمی خداوند، علم خداوند به ذاتش است که صدور و آفرینش با آن تحقق می‌یابد، و عنایت در مقام فعل و چگونگی مخلوقات، به معنای پیدایی مخلوقات و جهان آفرینش، بر اساس علم الهی و «نظام احسن» است. بنابراین عنایت، از صفات فعل خداوند شمرده می‌شود[۶]. عنایت در این نوشتار در معنای دومش به کار می‌رود؛ یعنی وجود و نصب امام در استواری و استحکام نظام تکوین و تشریع، ضروری است[۷].
  5. عصمت: از دیدگاه شیعه، امام باید معصوم و دارای تمام فضائل انسانی و منزّه از همه رذائل نفسانی باشد. از طرف دیگر، صفت عصمت در ظاهر خلقت و جسم آدمی نیست که دیده شود و برای دیگران قابل تشخیص باشد، بلکه صفتِ عصمت در روح و روان و باطن انسان است و جز خداوندِ دانایِ رازها و نهان‌ها کسی از آن آگاه نیست و معصوم تنها با شناساندن خداوند به واسطه پیامبرش شناخته می‌شود. پس نصب و تعیین امام از عهده بشر خارج است و تنها خداوند می‌داند چه کسی شایسته این مقام است[۸].

ادله نقلی نصب امام

آیات دال بر نصب امام

قرآن کریم با آیات متعددی بر انتصابی بودن امامت دلالت می‌‌کند که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:

  1. آیه تطهیر: بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به آیۀ تطهیر شهرت یافته است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹]. مفاد آیه این است که عصمت شرط امامت است و از طرفی عصمت هم جز از جانب خدا معلوم نمى‌شود و دلیلی هم بر عصمت کسی وجود ندارد، مگر اهل بیت (ع) که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر عصمت ایشان است و در نتیجه بر امامت ایشان نیز دلالت مى‌کند[۱۰].
  2. آیه منذر و هادی: وصف "هادی" در آیات قرآن و از جمله در این آیه شریفه در مقام بلند مانند پیامبران استعمال شده است. اما از آنجا که اسلام آیین خاتم است، حضرت علی (ع) هرچند پیامبر و دریافت کننده وحی نیست، اما مطابق صریح آیه و تفسیر و تطبیق پیامبر (ص)، حضرت علی (ع)، مقام "هادی" بعد از پیامبر (ص) را داراست[۱۱] و از آنجا که پیامبر(ص) منصوب از طرف خداوند بوده است، جانشین او نیز که دارای اوصاف پیامبر است باید از طرف خداوند نصب شده باشد.
  3. آیه ولایت: آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از سورۀ مائده است که دربارۀ ولايت خدا، رسول و ائمه(ع) است: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۲]. همه مفسران اجماع دارند که دلالت آیه بر امامت، واضح است و حصر موجود در آیه هر احتمال دیگری را برای معنای ولایت، غیر از سلطه و حکومت از بین مى‌برد[۱۳].
  4. آیه تبلیغ: محدثان و مفسران شیعه اجماع دارند که این آیه دربارۀ اعلان امامت علی بن ابی طالب (ع) و وجوب انتصاب وی سخن می‌گوید[۱۴].[۱۵]
  5. آیه اکمال دین: از آنجا که هر مکتب، هر اندازه اندیشه‌های قوی و الهی داشته باشد، به تنهایی نمی‌تواند خودش را حفظ کند، بلکه باید یک پاسدار حقیقی به نام رهبر در آن جامعه وجود داشته باشد که با معرفت و ایمان والای خود، حافظ و بیان کنندۀ احکام دین باشد و بعد از رسول خدا (ص) در صورتی که حضرت جانشینی بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکام به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه تمام دین به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید رهبر و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان دینی به سمت انحطاط و تباهی کشیده شود[۱۶].
  6. آیه اولی الأمر: قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۷]. امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۱۸]. از آنجا که عصمت امر باطنی و مخفی است و راهی برای شناخت امام معصوم جز نصب الهی وجود ندارد، عدم نصب امام معصوم و عدم تنصیص و تعیین و ابلاغ، با وجوب اطاعت سازگار نیست[۱۹].
  7. آیه ابتلا: آیه ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ ...[۲۰] معروف به آیه ابتلا است. امامت مقامی است که باید از جانب خداوند معین و وضع گردد و به اختیار مردم نهاده نشده است. «اصل انتصابی بودن مقام امامت از سوی خداوند» به قدری از طریق ادله قطعیه، ثابت و حتمی است که محکم‌ترین دلیل بر امامت ائمه اطهار (ع) از سوی پیروان مکتب اهل بیت‌(ع) می‌باشد و با اعتقادات و نظریات مذهب امامیه که منشأ امامت را وحی و مؤید به تأییدات الهی می‌دانند، همخوان است[۲۱].

روایات دال بر نصب امام

در این زمینه با چند گروه از روایات مواجه هستیم:

  1. روایاتی که انتصاب الهی و نبوی را پیش‌شرط قطعی امامت می‌شمارند: روایات گوناگون، هنگام برشمردن ملاک‌های مشروعیت امام، نصب و نص را از جدی‌ترین ملاک‌ها می‌دانند؛ مانند: از امام باقر (ع) سؤال شد: امام با چه چیزی شناخته می‌شود؟ جواب داد: "با ویژگی‌هایی که اولین آنها نص از سوی خداوند تبارک و تعالی و انتصاب او به عنوان پرچم هدایت برای مردم است، به طوری که بر آنان حجت باشد؛ زیرا رسول خدا (ص) علی را منصوب کرد و با نام و تعیین به مردم شناساند. همچنین ائمه (ع) اولی، دومی را نصب می‌کند"[۲۲].
  2. روایاتی که پیش از تولد ائمه به نام آنان تصریح دارند (روایات امامیه): احادیث فراوانی از رسول خدا (ص) وجود دارد که ایشان قبل از تولد امامان، از آنان نام برده و تعیین را انجام داده است مانند: حدیث غدیر و منزلت؛ روایاتی که مفاد آن حصر امامت در میان فرزندان امام حسین (ع) است؛ روایاتی که در آن به اسامی ائمه از علی (ع) تا امام باقر (ع) تصریح شده است؛ روایاتی که در آن به اسامی همه ائمه تصریح شده است و روایاتی که در خصوص یک امام صادر شده و به طور جداگانه بر امامت هریک از ائمه دلالت می‌کند.
  3. روایاتی که پیش از تولد ائمه (ع) به نام آنان تصریح دارند (اهل سنت): بخشی از این روایات از طریق محدثان اهل سنت در دسترس است، مانند: روایت غدیر، منزلت، یوم‌الدار و...[۲۳].

منابع

پانویس

  1. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت ۲، ص ۵۲.
  2. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۱۰۹.
  3. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۱۱۴.
  4. قال المحقّق الطوسی: الإمام لطف، فیجب نصبه علی الله تحصیلاً للغرض. تجرید الاعتقاد، الامامه، المسئلة الأولی، ص۳۶۲.
  5. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۱۱۷.
  6. تعلیقة علی النهایة الحکمة، محمدتقی مصباح یزدی، ص۴۶۲.
  7. امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن، ص ۱۳۲.
  8. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۱۲۱.
  9. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  10. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۴-۸۷.
  11. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت ۲، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  12. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  13. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص۸۳-۸۴.
  14. کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۵۰؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ۱۶ ۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۲۴؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ المسترشد، ص۴۶۵؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۵، الأمالی (للصدوق)، ص۳۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۵۸۸؛ البرهان، ج۱، ص۷۹؛ تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲؛ تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص۱۴۳؛ تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۵۸۸؛ المیزان، ج۵، ص۱۹۳ و ۱۹۴.
  15. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰؛ اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۹۳-۹۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت ۲، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  16. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  17. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  18. تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
  19. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت ۲، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  20. و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود ...؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  21. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۹۴ ـ ۹۷.
  22. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر الْبَاقِرَ ع بِمَ يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى يَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِيّاً ع وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَيْنِهِ وَ كَذَلِكَ الْأَئِمَّةُ ع يَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِي‏»؛ معانی الاخبار، ص۱۰۲؛ إثبات الهداة، ج، ص۳۴۵.
  23. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۱-۲۵؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۵۵.