سیره عبادی معصوم: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==سیره | ==معناشناسی== | ||
===سیره=== | |||
این واژه در میان [[علما]] و فقهای | {{اصلی|سیره}} | ||
سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه «سیره» را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و [[کردار]] تعریف کردهاند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییساللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. | |||
«سیره» در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته میشود، نمونههایی از [[اخلاق]] و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل میکردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار میرود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” بهمعنای سیره و روش و هیئت ظاهری افراد بهکار رفته است<ref>ابن اثیر جزری (مبارک)، النهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: {{عربی|الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة}}.</ref>؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و بدرفتار<ref>[[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>. | |||
===عبادت=== | |||
{{اصلی|عبادت}} | |||
واژه «عبادت» از ریشه «[[عبد]]» به معنای [[پرستش]]، [[تعظیم]]، اظهار [[بندگی]]، [[احترام]] گذاردن و پرستیدن آمده است<ref>فرهنگ معاصر، ص۴۱۷.</ref>. [[راغب اصفهانی]] در [[مفردات الفاظ القرآن (کتاب)|مفردات الفاظ القرآن]] میگوید: «[[عبودیت]] به معنای اظهار [[تذلل]] در برابر [[معبود]] و عبادت غایت تذلل و [[خضوع]] در مقابل اوست که فقط [[خداوند]] شایسته آن است»<ref>مفردات قرآن، واژه «عبد»، ص۵۴۲.</ref>. | |||
این واژه در میان [[علما]] و فقهای مسلمان به معنای پرستش [[خدای متعال]] است که از اوصاف [[مؤمنان]] و [[متدینان]] به شمار میرود. عبادت از منظر [[اسلام]] و قرآن در متن [[زندگی]] قرار دارد و با انجام به موقع و درست آن میتوان پارهای از امور لازم مانند [[نظم]]، [[برنامهریزی]]، احترام به حقوق دیگران را آموخت؛ زیرا عباداتی نظیر [[حج]]، [[روزه]] و [[نماز]] دارای برنامهریزی دقیق، [[زمان]] مشخص و اجزا و شرایط معین هستند که اگر این موارد رعایت نشوند، آن عبادت صحیح و قبول نخواهد بود<ref>طهارت روح، ص۴۵.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۷۹.</ref> | |||
==عبادت نیاز [[روح انسان]]== | ==عبادت نیاز [[روح انسان]]== | ||
همانگونه که | همانگونه که جسم [[انسان]] نیازهای زیادی دارد که همه برای تأمین آن نیازها تلاش میکنند، [[روح]] نیز دارای نیازهای گوناگون است که میبایست به آنها توجه کرد و آنها را برآورده ساخت. تفاوتی که میان این دو نوع، نیاز وجود دارد این است که نیازهای جسمی مادی هستند و خیلی زود مورد توجه انسان قرار میگیرند و انسان در صدد تأمین آنها بر میآید، ولی نیازهای روحی و [[معنوی]] به علت غیر محسوس بودن، چندان [[احساس]] و [[ادراک]] نمیشوند. یکی از نیازهای ثابت [[بشر]] در طول [[تاریخ]]، نیاز به پرستش و عبادت بوده است که از [[آغاز آفرینش]] و امروزه نیز از نیازهای جدی او به شمار میآید؛ چراکه عبادت وسیله ارتباط با [[آفریدگار]] و ابزار [[تقرب]] به خداست. در واقع [[سیر]] از مخلوق به [[خالق]] است که در ایجاد [[تعادل]] [[روحی]] و روانی انسان نقش بسزا دارد<ref>طهارت روح، ص۴۶.</ref>. از اینرو خداوند میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. | ||
ذکر [[الله]] مناسبترین، کوتاهترین، آسانترین، کم ضرر و کم هزینهترین راه برای تحصیل [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش روحی]] و روان است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>. | ذکر [[الله]] مناسبترین، کوتاهترین، آسانترین، کم ضرر و کم هزینهترین راه برای تحصیل [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش روحی]] و روان است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>. | ||
[[معصومین]]{{عم}} به این نیاز [[روحی]]، توجه کامل داشته و درباره [[عبادت]] و [[مناجات]] با [[پروردگار]] نهایت جد و جهد را از خود نشان دادهاند. اگر به [[سیره]] آن بزرگوارن نگاه کنیم، عبادت و [[پرستش]] را سرلوحه برنامه [[زندگی]] ایشان میبینیم. [[قرآن کریم]] درباره عبادت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>. | [[معصومین]]{{عم}} به این نیاز [[روحی]]، توجه کامل داشته و درباره [[عبادت]] و [[مناجات]] با [[پروردگار]] نهایت جد و جهد را از خود نشان دادهاند. اگر به [[سیره]] آن بزرگوارن نگاه کنیم، عبادت و [[پرستش]] را سرلوحه برنامه [[زندگی]] ایشان میبینیم. [[قرآن کریم]] درباره عبادت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>. | ||
[[طاووس یمانی]] میگوید: [[علی بن الحسین]]{{ع}} را دیدم از وقت عشا تا [[سحر]] به دور [[کعبه]] [[طواف]] میکرد، چون | [[طاووس یمانی]] میگوید: [[علی بن الحسین]]{{ع}} را دیدم از وقت عشا تا [[سحر]] به دور [[کعبه]] [[طواف]] میکرد، چون خلوت شد، به [[آسمان]] نگریست و عرض کرد: خدایا! [[ستارگان]] در افق ناپدید شدند و چشمان [[مردم]] به [[خواب]] رفتند و درهای تو به روی درخواست کنندگان گشوده شده است. حضرت [[دعا]] میکرد و [[اشک]] میریخت و به [[زمین]] میافتاد و [[سجده]] میکرد. نزدیک رفتم، سرش را به زانو نهادم و گریستم. اشکم سرازیر شد و بر چهرهاش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم بازداشت؟ | ||
==اهتمام به [[عبادت]]== | عرض کردم: یا بن [[رسول الله]]{{صل}}، من طاووس یمانی هستم. این [[زاری]] و [[بیتابی]] برای چیست؟ ما باید چنین [[گریه و زاری]] کنیم که [[گناهکار]] و جفاپیشه هستیم، نه شما که پدرت [[حسین بن علی]]{{ع}} و مادرت [[فاطمه زهرا]]{{س}} و جدت [[رسول خدا]]{{صل}} هستند. فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا طَاوُسُ دَعْ عَنِّي حَدِيثَ أَبِي وَ أُمِّي وَ جَدِّي خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ قُرَشِيّاً}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۸۱ و ۸۲.</ref>؛ «نه نه ای طاووس! سخن درباره آبا و اجداد را کنار بگذار، [[خدا]] [[بهشت]] را برای کسی [[آفریده]] است که [[مطیع خدا]] و [[نیکوکار]] باشد، هر چند [[غلام]] سیاه [[حبشی]] باشد و [[آتش]] را آفریده است برای کسی که [[نافرمانی]] او کند، گرچه آقازادهای از [[قریش]] باشد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۰.</ref>. | ||
یکی از مواردی که در [[سیره معصومین]]{{عم}} به چشم میخورد و همه [[معصومین]]{{عم}} بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در هر [[زمان]] و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژهای داشتند و هنگام فرارسیدن وقت عبادت، بیدرنگ برای انجام آن آماده میشدند. در | |||
رسول خدا{{صل}} در پاسخ به پرسشی درباره محبوبترین عمل نزد خدا، فرمود: {{متن حدیث|الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۲.</ref>؛ «محبوبترین عمل نزد خدا، | == اهتمام به [[عبادت]] == | ||
یکی از مواردی که در [[سیره معصومین]]{{عم}} به چشم میخورد و همه [[معصومین]]{{عم}} بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در هر [[زمان]] و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژهای داشتند و هنگام فرارسیدن وقت عبادت، بیدرنگ برای انجام آن آماده میشدند. در سیره عبادی [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که هرگاه وقت [[نماز]] میرسید، گویا کسی را نمیشناخت و حال [[معنوی]] خاصی پیدا میکرد. صدای [[اذان]] جاذبه خاصی برای او داشت و هنگام اذان به [[بلال]] میفرمود: {{متن حدیث|أَرِحْنَا يَا بِلَالُ}}؛ «بلال ما را از [[غم]] و [[اندوه]] [[آزاد]] کن» و میفرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بیتفاوت بماند، جفا کرده است»<ref>طهارت روح، ص۵۳.</ref>. | |||
رسول خدا{{صل}} در پاسخ به پرسشی درباره محبوبترین عمل نزد خدا، فرمود: {{متن حدیث|الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۲.</ref>؛ «محبوبترین عمل نزد خدا، نماز اول وقت است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر میاندازند، فرمود: {{متن حدیث|لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۳.</ref>؛ «شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمیرسد». | |||
همچنین در [[سیره عبادی امام علی]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت هنگام فرارسیدن وقت نماز، رنگش [[تغییر]] میکرد و لرزه بر اندامش میافتاد. وقتی علت را جویا میشدند، میفرمود: {{متن حدیث|جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ تَعَالَى عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ فِي ضَعْفِي فَلَا أَدْرِي أُحْسِنُ إذا [أَدَاءَ] مَا حَمَلْتُ أَمْ لَا}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ «وقت [[ادای امانت]] [[خدا]] فرا رسید؛ امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]] و [[زمین]] و [[کوهها]] عرضه داشت، ولی آنها زیر بار نرفتند و بر [[انسان]] عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمیدانم آن [[امانت الهی]] را به [[نیکی]] ادا خواهم کرد، یا نه؟». | همچنین در [[سیره عبادی امام علی]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت هنگام فرارسیدن وقت نماز، رنگش [[تغییر]] میکرد و لرزه بر اندامش میافتاد. وقتی علت را جویا میشدند، میفرمود: {{متن حدیث|جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ تَعَالَى عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ فِي ضَعْفِي فَلَا أَدْرِي أُحْسِنُ إذا [أَدَاءَ] مَا حَمَلْتُ أَمْ لَا}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ «وقت [[ادای امانت]] [[خدا]] فرا رسید؛ امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]] و [[زمین]] و [[کوهها]] عرضه داشت، ولی آنها زیر بار نرفتند و بر [[انسان]] عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمیدانم آن [[امانت الهی]] را به [[نیکی]] ادا خواهم کرد، یا نه؟». | ||
افزون بر آنکه خود [[معصومین]]{{عم}} به [[عبادت]] توجه داشتند، [[مردم]] را نیز به آن [[تشویق]] میکردند تا از [[فیض]] انجام عبادت نمانند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۲۳.</ref>؛ «هر کس به سوی مسجدی از [[مساجد]] خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به [[خانه]]، برای هر گامی ده [[حسنه]] مینویسد و ده [[گناه]] از [[نامه]] عملش محو میکند و ده درجه بر درجات او میافزاید». | افزون بر آنکه خود [[معصومین]]{{عم}} به [[عبادت]] توجه داشتند، [[مردم]] را نیز به آن [[تشویق]] میکردند تا از [[فیض]] انجام عبادت نمانند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۲۳.</ref>؛ «هر کس به سوی مسجدی از [[مساجد]] خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به [[خانه]]، برای هر گامی ده [[حسنه]] مینویسد و ده [[گناه]] از [[نامه]] عملش محو میکند و ده درجه بر درجات او میافزاید». | ||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ فِي بَيْتِهِ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مَشَى مِنْ بَيْتِهِ غَيْرَ مُسْتَعْجِلٍ وَ عَلَيْهِ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ إِلَى مُصَلَّاهُ رَغْبَةً فِي جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً وَ لَمْ يَضَعْ أُخْرَى إِلَّا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَتْ عَنْهُ سَيِّئَةٌ وَ رُفِعَتْ لَهُ دَرَجَةٌ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۷۹.</ref>؛ «کسی که در خانه [[وضو]] بسازد و خود را خوشبو کند، آنگاه در حال [[آرامش]] و [[وقار]] برای شرکت در [[نماز جماعت]] به [[مسجد]] رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده میشود و یک درجه بر درجاتش افزوده میگردد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۲.</ref>. | |||
==[[ | == [[درک]] عظمت [[خدای متعال]] در عبادت == | ||
عبادت برای خداست. باید عظمت خدا را در حال عبادت درک کرد و مانند فرد [[ذلیل]] و [[خاضع]] در برابر او ایستاد و کرنش نمود؛ چنان که معصومین{{عم}} در حال عبادت و [[نماز]] چنین حالتی برایشان پیش میآمد و با تمام وجود مجذوب [[پروردگار]] میشدند. درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|أَنَّهُ كَانَ إِذَا تَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ يَصْفَرُّ لَوْنُهُ فَيَقُولُ لَهُ أَهْلُهُ مَا هَذَا الَّذِي يَعْتَادُكَ عِنْدَ الْوُضُوءِ فَيَقُولُ أَ تَدْرُونَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آن حضرت هرگاه برای [[نماز]] [[وضو]] میگرفت، رنگ مبارکش [[تغییر]] میکرد و به زردی میگرایید. خانوادهاش میپرسیدند: این چه حالتی است که در هنگام وضو دارید؟ در پاسخ میفرمود: هیچ میدانید میخواهم در برابر چه کسی [[قیام]] کنم؟» عظمت و کبریای [[حق تعالی]] چنان بر [[امام سجاد]]{{ع}} تأثیر میگذاشت که خود را محو در [[جمال]] او میدید. | |||
[[امام | |||
درباره | همچنین درباره آن حضرت نقل شده است: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ أَخَذَتْهُ الرِّعْدَةُ فَيَقُولُ لِمَنْ يَسْأَلُهُ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي وَ أُنَاجِيَهُ فَلِهَذَا تَأْخُذُنِي الرِّعْدَةُ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «هرگاه امام سجاد{{ع}} برای اقامه نماز حرکت میکرد، لرزه بر اندامش میافتاد و چون کسی از او میپرسید، میفرمود چون میخواهم به [[طاعت]] پروردگارم قیام کنم و با وی راز گویم، لرزه بر اعضایم میافتد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۳.</ref>. | ||
==عبادت به انگیزه [[شکرگزاری]]== | == [[اخلاص در عبادت]] == | ||
خداوند نعمتهای زیادی در [[اختیار انسان]] گزارده است؛ نعمتهای مادی و [[معنوی]] فراوانی که هیچ کس | منظور از اخلاص در عبادت این است که [[انسان]] فقط برای انجام [[فرمان خدا]] و کسب [[رضایت]] او [[پرستش]] کند؛ زیرا [[عبادت]] و پرستش چیزی است که با [[خلوص نیت]] و انگیزه الهی ارتباط عمیق دارد و با [[شرک]] و [[ریا]] و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در [[عبادات]] کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه [[اسلام]] و [[قرآن]]، [[ارزش]] عبادت وابسته به انگیزه [[باطنی]] انسان است و اگر نیت خالص نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدر زیاد باشد، اثر ندارد. [[خداوند]] در قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>. | ||
از اینرو، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای شکرگزاری، [[خدا]] را عبادت میکردند. | |||
درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است: آن قدر عبادت و [[گریه]] میکرد تا بیهوش میشد؛ به ایشان میگفتند: مگر خداوند [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به | [[امام علی]]{{ع}} درباره انگیزه [[عبادی]] خویش میفرماید: {{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}<ref>سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛ «خدایا تو را [[پرستش]] نکردم. به [[طمع]] بهشتت و نه از [[ترس]] جهنمت، بلکه تو را چون شایسته [[عبادت]] یافتم، پرستش کردم». عبادت، بدون چشمداشت به [[بهشت]] و ترس از [[جهنم]]، فقط از [[معصومین]]{{عم}} ساخته است. آن بزرگواران چون [[خداوند]] را شایسته پرستش یافتهاند، او را میپرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از [[دوزخ]] است. | ||
درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: آن حضرت در حال [[نماز]]، سر به [[سجده]] نهاده بود که [[آتش]] در خانهاش افتاد. گفتند: یا بن [[رسول الله]]! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرونشست. آنگاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سر [[مبارک]] از سجده برنداشتی؟ فرمود: {{متن حدیث|نَارُ الْآخِرَةِ}}<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آتش [[آخرت]]». اگر [[خلوص]] و [[خضوع]] در عبادت نباشد، با اندک چیزی [[انسان]] سر از سجده بر میدارد و به اطراف توجه میکند. [[اخلاص]] است که پیوند عمیق با [[معبود]] را برقرار میسازد و [[نمازگزار]] را از توجه به غیر او باز میدارد<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۴.</ref>. | |||
== عبادت به انگیزه [[شکرگزاری]] == | |||
خداوند نعمتهای زیادی در [[اختیار انسان]] گزارده است؛ نعمتهای مادی و [[معنوی]] فراوانی که هیچ کس قادر به شمارش آنها نبوده و نخواهد بود. بهرهگیری از دادههای بیپایان خداوند، [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[منعم]] را به دنبال دارد که این کار بر اساس [[ادراک]] [[فطری]] و [[حکم عقل]] لازم است<ref>باب حادی عشر، ص۲۱۶.</ref>. خداوند، هم بارها به شکرگزاری دستور داده و میفرماید: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ}}<ref>«که خداوند را سپاس گزار!» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>؛ و نیز فرموده است: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ}}<ref>«که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>؛ [[عبادت خدا]]، مناسبترین راه قدردانی از [[نعمتهای الهی]] است. | |||
از اینرو، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای شکرگزاری، [[خدا]] را عبادت میکردند. درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است: آن قدر عبادت و [[گریه]] میکرد تا بیهوش میشد؛ به ایشان میگفتند: مگر خداوند [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به زحمت میاندازید؟ در پاسخ میفرمود: {{متن حدیث|أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً؟!}}؛ «آیا [[بنده]] شاکر [[خدا]] نباشم؟!» {{متن حدیث|وَ كَذَلِكَ كَانَ غَشَيَاتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَصِيِّهِ فِي مَقَامَاتِهِ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «حالت بیهوشیهای امیرالمؤمنین علی{{ع}}، [[وصی]] آن حضرت نیز اینگونه بوده است». آن حضرت همانند [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[شکر]] و [[سپاسگزاری]] از خدا [[عبادت]] میکرد و گاه از هوش میرفت<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۵.</ref>. | |||
== جِدّ و جَهد در عبادت == | |||
[[انسان]] [[مؤمن]] باید برای انجام عبادت تلاش کند و همواره در انجام آن کوشا باشد و تا آنجا که ممکن است به [[راز و نیاز]] با خدا بپردازد. تکامل روحی و [[معنوی]] [[آدمی]] تنها از طریق عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] میسر است. [[قرآن کریم]]، آفرینش بشر را برای عبادت دانسته و میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. عبادت [[معصومین]]{{عم}} از نظر کیفیت و کمیت در سطح بالایی قرار داشت و در [[حقیقت]] کاملترین [[عبادات]] را به جا میآوردند. | |||
در [[سیره]] بسیاری از معصومین{{عم}} آمده است که در اثر عبادت و [[پرستش خدا]] پاهایشان ورم کرده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} در توصیف عبادت رسول خدا{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۵۷.</ref>؛ «[[پیامبر]]{{صل}} آن قدر در [[نماز]] میایستاد که پاهایش ورم میکرد و در [[روزه]] به قدری [[تشنه]] میشد که دهان [[مبارک]] در اثر [[تشنگی]] میخشکید» همچنین [[مغیره]] درباره رسول خدا{{صل}} میگوید: {{عربی|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُصَلِّي حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهُ}}<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۹۶-۹۴.</ref>؛ «رسول خدا{{صل}} آن قدر عبادت میکرد و نماز میخواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود». | در [[سیره]] بسیاری از معصومین{{عم}} آمده است که در اثر عبادت و [[پرستش خدا]] پاهایشان ورم کرده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} در توصیف عبادت رسول خدا{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۵۷.</ref>؛ «[[پیامبر]]{{صل}} آن قدر در [[نماز]] میایستاد که پاهایش ورم میکرد و در [[روزه]] به قدری [[تشنه]] میشد که دهان [[مبارک]] در اثر [[تشنگی]] میخشکید» همچنین [[مغیره]] درباره رسول خدا{{صل}} میگوید: {{عربی|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُصَلِّي حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهُ}}<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۹۶-۹۴.</ref>؛ «رسول خدا{{صل}} آن قدر عبادت میکرد و نماز میخواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود». | ||
[[امام حسین]]{{ع}} همانگونه که مشهور به [[شجاعت]]، [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه خداست، در زمره [[عابدان]] و شب زندهدارانی قرار دارد که [[عمر]] شریفش را در عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] به سر آورده است. درباره | درباره [[فاطمه زهرا]]{{س}} نقل شده است که در اثر عبادت، پاهایش ورم کرده بود. [[امام حسین]]{{ع}} از برادرش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ{{س}} قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۱.</ref>؛ «مادرم [[فاطمه زهرا]]{{س}} را در [[شب جمعه]] دیدم، در [[محراب]] [[عبادت]] ایستاده و تا صبح در حال [[رکوع]] و [[سجود]] بود و برای مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] به نامهایشان زیاد [[دعا]] میکرد». [[حسن بصری]] گوید: {{متن حدیث|مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۴.</ref>؛ «در این [[دنیا]] عابدتر از فاطمه زهرا{{س}} کسی را سراغ ندارم. او آنقدر برای عبادت [[قیام]] کرد تا اینکه پاهایش ورم نمود». | ||
عبدالله بن | |||
[[امام حسین]]{{ع}} همانگونه که مشهور به [[شجاعت]]، [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه خداست، در زمره [[عابدان]] و شب زندهدارانی قرار دارد که [[عمر]] شریفش را در عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] به سر آورده است. درباره سیره عبادی آن حضرت آمده است: {{متن حدیث|لَقَدْ كَانَ قَوَّاماً بِاللَّيْلِ صَوَّاماً بِالنَّهَارِ}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ «امام حسین{{ع}} [[قائم]] اللیل و صائم النهار بود»؛ یعنی شبها [[نماز]] به جا میآورد و روزها [[روزه]] بود. همچنین در توصیف عبادت آن حضرت گفتهاند: {{عربی|كان الحسين{{ع}} فاضلا دينا كثير الصلاة و الصوم و الحج}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ حسین{{ع}} با [[فضیلت]] و متمسک به [[دین]] بود و نماز و روزه و [[حج]] بسیار انجام میداد. هزار رکعت نماز در شب هم در مورد امام حسین{{ع}} نقل شده که بعضی از شبها انجام میداد<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>. | |||
عبدالله بن حازم گوید: از پدرم شنیدم که میگفت: هیچ [[هاشمی]] [[برتر]] از [[علی بن الحسین]]{{ع}} ندیدم. او در شبانه [[روز]] هزار رکعت نماز میخواند<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حَازِمٍ يَقُولُ مَا رَأَيْتُ هَاشِمِيّاً أَفْضَلَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ كَانَ{{ع}} يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ (بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۷).</ref>. هزار رکعت نماز در شبانه روز برای [[امام علی]]{{ع}}<ref>امام باقر{{ع}} درباره عبادت امام علی{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «علی{{ع}} در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند». (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۶).</ref> و [[امام رضا]]{{ع}}<ref>اباصلت هروی در روایتی گفته است: {{متن حدیث|أَنَّ الرِّضَا{{ع}} كَانَ رُبَّمَا يُصَلِّي فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «امام رضا{{ع}} در شب و روز هزار رکعت نماز به جا میآورد» (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۷).</ref> نیز نقل شده است که نشان دهنده جد و جهد آنان در [[عبادت]] میباشد<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۶.</ref>. | |||
== [[گریه]] در عبادت از [[خوف]] [[خدا]] == | |||
عبادتهای شبانه چیزی است که در [[سیره]] همه [[معصومین]]{{عم}} وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر |آن اهتمام ورزیدهاند. از [[رسول خدا]]{{صل}} تا [[امام دوازدهم]]{{ع}} بر نماز شب اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کردهاند. در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است که آن حضرت آن قدر بعد از [[نماز]] میگریست که جانمازش در اثر [[اشک]] چشم،تر میشد. [[امام حسین]]{{ع}} در بیان سیره عبادی رسول خدا{{صل}} فرمودهاند: {{متن حدیث|وَ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْيَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «ایشان آنقدر از [[ترس]] [[خداوند عزوجل]] میگریست که جانمازش، خیس میشد در حالی که هیچ گناهی نداشت». | |||
درباره [[امام علی]]{{ع}} نقل شده است که [[معاویه]] به [[ضرار]] - یکی از [[شیعیان]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} گفت: [[سیره علی]]{{ع}} را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چارهای نداری؛ باید [[رفتار]] او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگیها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا [[سوگند]]، من [[گواهی]] میدهم که او را در برخی زمانها دیدم، هنگامی که شب پردههای [[تاریکی]] را گسترده و [[ستارگان]] غروب کرده بودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود میپیچید و همچون مصیبتزدگان گریه میکرد<ref>{{متن حدیث|وَاللهِ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ غَارَتْ نُجُومَهُ قَابِضاً عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ}}.</ref> و میفرمود: {{متن حدیث|آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ لِلسَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيقِ}}<ref>محجة البیضاء، ج۴، ص۱۸۷.</ref>؛ «آه از کمی توشه برای سفر آخرت و [[ترس]] و [[وحشت]] این راه دور و دراز»<ref>راه روشن (ترجمه محجة البیضاء)، ج۴، ص۲۲۳.</ref>. | |||
[[ابو درداء]] میگوید: علی{{ع}} را دیدم که از [[مردم]] کناره گرفت و از دیدهها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و [[گمان]] بردم که به [[خانه]] رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که میگفت: {{متن حدیث|إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَيْرَ غُفْرَانِكَ وَ لَا أَنَا بِرَاجٍ غَيْرَ رِضْوَانِكَ}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «خدایا! عمرم در [[معصیت]] تو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به [[رضایت]] تو [[دل]] بستهام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جستوجو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی{{ع}} است. علی{{ع}} در دل شب [[نماز]] گزارد و سپس به [[دعا]] و [[گریه]] پرداخت. میگفت: {{متن حدیث|إِلَهِي أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «در [[عفو]] و گذشتت میاندیشم، خطاها بر من آسان میگردد و آنگاه شدت و [[سختی]] حسابرسیات را به یاد میآورم، [[اندوه]] و مصیبتم افزون میشود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر [[حس]] و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: [[خواب]] بر علی{{ع}} [[غلبه]] کرده است، بروم و او را برای نماز صبح بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر [[زمین]] افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> به [[خدا]] [[سوگند]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود. با [[شتاب]] به خانه علی{{ع}} رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با [[فاطمه]]{{س}} در میان گذاشتم. فاطمه{{س}} فرمود: {{متن حدیث|هِيَ وَ اللَّهِ الْغَشْيَةُ الَّتِي تَأْخُذُهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «به خدا سوگند، این حالتی است که از [[خوف]] خدا به علی{{ع}} دست داده است». | |||
درباره [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار کودکان در حال [[گریه]] است. آن [[مرد]] [[گمان]] کرد به خاطر نداشتن اسباب [[بازی]] گریه میکند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه میکنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه [[آفریده]] است؟ فرمود: برای [[دانش]] و [[پرستش]]. گفت: از کجا این را میگویی؟ فرمود: زیرا [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا}}<ref>«آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>؛ گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که کودک هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوبهای بزرگ و کوچک آتش میافروخت، ولی موفق نمیشد تا آنکه از چوبهای کوچک استفاده کرد و من میترسم از چوبهای کوچک [[جهنم]] باشم<ref>زندگانی امام حسن عسکری{{ع}}، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۹.</ref> | |||
[[ | == [[عبادت]] با تهدیدهای [[دشمن]] == | ||
«[[عفیف کندی|عفیف بن قیس کندی]]» از افرادی است که صحنههای [[نماز]] [[پیامبر]]{{صل}} را در [[مسجد الحرام]] [[شاهد]] بوده است. وی از نماز نخستین روزهای [[بعثت نبی اکرم]]{{صل}} خبر داده است و آن را چنین توصیف میکند: در [[روزگار]] [[جاهلیت]] وارد [[مکه]] شدم و همراه [[عباس بن عبدالمطلب]] به مسجد الحرام رفتیم. ناگهان دیدم که مردی آمد و در برابر [[کعبه]] ایستاد. آنگاه پسری را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد؛چیزی نگذشت زنی را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده میکردم که این دو نفر به [[پیروی]] از آن مرد، [[رکوع]] و [[سجود]] مینمودند. این منظره بیسابقه، [[حس]] کنجکاوی مرا تحریک کرد و جریان را از عباس پرسیدم. عباس آنها را به من معرفی کرد<ref>فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۴۳.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} در آغاز بعثت، مورد [[ظلم و ستم]] [[کفار]] [[قریش]] قرار میگرفت و پس از فوت عمویش [[ابوطالب]] و همسرش [[خدیجه]] کسی نبود که از او حمایت کند و [[مشرکان]] بارها به او [[اذیت]] و [[آزار]] میرساندند. روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مسجد الحرام]] مشغول [[نماز]] بود و سردمداران قریش در آنجا جلسهای تشکیل بودند. «عقبة بن ابی معیط» شکمبه شتر [[آلوده]] به کثافات را آورد و در حالی که رسول خدا{{صل}} در [[سجده]] بود، آن را بر پشت حضرت انداخت و جمعیت حاضر خندیدند! حضرت به همان حال در سجده بود تا دختر کوچکش [[فاطمه]]{{س}} آمد و کثافات را از پشت پدر برداشت. سپس رو به جماعت کرد و آنها را مورد ملامت و [[سرزنش]] قرار داد<ref>السیرة النبویة، ص۲۹۶.</ref>. این [[رفتار]] فاطمه{{س}} [[سرمشق]] خوبی برای [[فرزندان]] [[مسلمان]] است تا هنگامی که پدر و مادرشان در معرض خطر و [[تهدید]] قرار گرفتند، از آنها [[دفاع]] نمایند. | |||
[[امام حسین]]{{ع}} در [[ظهر عاشورا]] با وجود رگبار مداوم [[دشمن]]، نماز را برگزار کرد و آخرین [[عبادت]] را زیر رگبار تیرها با کمال [[آرامش]] [[قلب]] به جای آورد. دو رکعت نماز خوف خواندند، در حالی که دو تن از [[اصحاب]] آن حضرت به نام «ظهیر بن قین» و «[[سعید بن عبدالله حنفی]]» با سپر قرار دادن خود، تیرها را از [[امام]]{{ع}} دفع میکردند. وقتی نماز به آخر رسید، سعید که سیزده تیر در بدنش نشسته بود، به [[زمین]] افتاد. امام{{ع}} به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ}}<ref>مقتل الحسین{{ع}}، ص۲۶۵ و ۲۶۶.</ref>؛ «تو در [[بهشت]] در جلو رویم قرار داری»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۱.</ref>. | |||
[[ | == [[دعا]] و [[مناجات]] در عبادت == | ||
واژه «دعا» به معناهای گوناگونی چون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، [[دعوت]] کردن و امثال آن آمده است<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵؛ فرهنگ معاصر، ص۱۹۷.</ref>. راغب در مفردات میگوید: [[دعا]] مانند ندا است، جز آنکه دعا همواره با اسم<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵.</ref> میآید که به آن خوانده شده میگویند. | |||
[[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای دعا میگوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه [[قلبی]] و درخواست [[باطنی]] به صورت درخواست ظاهری که افراد [[بشر]] در بین خود دارند؛ یعنی در برابر [[پروردگار]] خویش، آن حالتی را بگیرند که یک [[انسان]] [[فقیر]] در برابر فرد [[توانگری]]، خود را [[پست]] [[احساس]] میکند و یک حالت [[تذلل]] به خود میگیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز میکند، گردن را کج نموده با حالت [[ذلت]] و [[تضرع]] [[حاجت]] خود را سؤال مینماید<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۲.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای دعا میگوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه [[قلبی]] و درخواست [[باطنی]] به صورت درخواست ظاهری که افراد [[بشر]] در بین خود دارند؛ یعنی در برابر [[پروردگار]] خویش، آن حالتی را بگیرند که یک [[انسان]] [[فقیر]] در برابر فرد [[توانگری]]، خود را [[پست]] [[احساس]] میکند و یک حالت [[تذلل]] به خود میگیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز میکند، گردن را کج نموده با حالت [[ذلت]] و [[تضرع]] [[حاجت]] خود را سؤال مینماید<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۲.</ref>. | ||
[[دعا در قرآن]] و [[حدیث]] به معنای خواندن و | |||
[[دعا در قرآن]] و [[حدیث]] به معنای خواندن و طلب کردن حاجت از [[خدای تبارک و تعالی]] است. درخواست از [[خداوند]] نسبت به افراد متفاوت است. بعضی افراد توجهی به حاجت و خواستن چیزی از [[خدا]] ندارند و چون خدا را شایسته چنین امری یافتهاند، او را میخوانند برخی دیگر نیازهای مادی و [[معنوی]] خود را در نظر دارند و برای تأمین آن نیازها از خدا طلب حاجت میکنند<ref>وسیلة النجاة، (شرح دعای سمات)، ص۱۱.</ref>. هرکس با زبان خودش دعا میکند و همانگونه که [[انسانها]] مختلف هستند و خواستههای گوناگون دارند. زبان دعا نیز متفاوت است دعا و [[مناجات]] در واقع بخشی از دستورات اسلامی است که در [[آیات]] و [[روایات]] تأکید خاصی بر آن شده است و شاید به علت آثار [[روحی]] و [[رفتاری]] فراوانی که در [[دعاها]] وجود دارند، این اندازه مورد تأکید قرار گرفتهاند. | |||
خداوند در [[قرآن کریم]] درباره دعا، [[دستورات]] زیادی دارد که انسانها را به بیان خواستههای درونیشان برای [[آفریدگار]] فرامیخواند و به آنان [[وعده]] [[استجابت]] میدهد. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>. | خداوند در [[قرآن کریم]] درباره دعا، [[دستورات]] زیادی دارد که انسانها را به بیان خواستههای درونیشان برای [[آفریدگار]] فرامیخواند و به آنان [[وعده]] [[استجابت]] میدهد. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>. | ||
[[فاطمه زهرا]]{{س}} در اوقات مختلف و به انگیزههای گوناگون، دست به [[مناجات]] بر میداشت و از [[خداوند]] | [[دعا]] در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز فراوان مورد تأکید قرار گرفته است و برخی را به شاگردان و پیروانشان [[تعلیم]] دادهاند که در اوقات خاصی خوانده میشوند؛ مانند خواندن [[دعای کمیل]] در [[شب جمعه]]، [[دعای ندبه]] در [[صبح]] [[جمعه]]، دعای توسل در شب چهارشنبه و همچنین مناجاتهای مختلفی که در کتابهای دعا ذکر شدهاند و هر کدام تأثیر ویژهای بر جسم و [[روح انسان]] میگذارند. از این رو، [[وظیفه]] [[مردم]] و به ویژه [[نسل جوان]] است که در این [[دعاها]] شرکت کنند و به نیاز [[روحی]] خویش که احتیاج مبرم به تقویت و پرورش دارد، پاسخ دهند. البته باید دعاها را با ویژگیها و شرایط خاص خودشان خواند تا اثربخش باشند. | ||
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه، [[رمضان]]، تأثیر خاصی بر [[انسان]] دارد و در [[سیره معصومین]]{{عم}} بسیار نقل شده است. در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن حضرت در [[ماه رمضان]] با زبان دعا سخن میگفت. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ، لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۵.</ref>؛ «[[علی بن الحسین]]{{ع}} در [[ماه رمضان]] فقط با زبان [[دعا]]، [[تسبیح]] [[استغفار]] و [[تکبیر]] سخن میگفت» | |||
در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ الْمِسْكِينُ}}<ref>سنن النبی، ص۳۷۶.</ref>؛ «هر گاه [[پیامبر]]{{صل}} دعا و [[ابتهال]] میکرد، مانند مسکینی که طعام طلب میکند دستهایش را بالا میبرد». دعاهای پیامبر{{صل}} فراوان بوده است؛ به گونهای که در موارد گوناگون و اوقات مختلف، دعاهایی داشتهاند که در کتابهای دعا و [[سیر]] و [[سنن]] به تفصیل آورده شدهاند<ref>سنن النبی، ص۳۷۸- ۴۶۸.</ref>. | |||
[[فاطمه زهرا]]{{س}} در اوقات مختلف و به انگیزههای گوناگون، دست به [[مناجات]] بر میداشت و از [[خداوند]] طلب حاجت میکرد. این دعاها در مسند [[فاطمه]]{{س}} آمده است. دعا برای برآورده شدن [[حاجت]]، دعا برای دفع [[خواب]] شب، دعا برای [[نجات]] از [[زندان]]، دعا در روزها و اوقات مخصوص، برخی از این دعاها هستند<ref>مسند فاطمه الزهراء{{س}}، ص۲۱۳-۲۵۳.</ref>. | |||
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه، [[رمضان]]، تأثیر خاصی بر [[انسان]] دارد و در [[سیره معصومین]]{{عم}} بسیار نقل شده است. در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن حضرت در [[ماه رمضان]] با زبان دعا سخن میگفت. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ، لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۵.</ref>؛ «[[علی بن الحسین]]{{ع}} در [[ماه رمضان]] فقط با زبان [[دعا]]، [[تسبیح]] [[استغفار]] و [[تکبیر]] سخن میگفت»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۳.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']] | # [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']] | ||
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']] | |||
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۸۶: | خط ۱۱۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیره معصوم]] | [[رده:سیره معصوم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳
معناشناسی
سیره
سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است[۱] و بر این اساس، بسیاری نیز واژه «سیره» را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و کردار تعریف کردهاند[۲].
«سیره» در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته میشود، نمونههایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل میکردند. گاهی هم اخلاق و سیره و سنّت به یک معنی به کار میرود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” بهمعنای سیره و روش و هیئت ظاهری افراد بهکار رفته است[۳]؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و بدرفتار[۴].
عبادت
واژه «عبادت» از ریشه «عبد» به معنای پرستش، تعظیم، اظهار بندگی، احترام گذاردن و پرستیدن آمده است[۵]. راغب اصفهانی در مفردات الفاظ القرآن میگوید: «عبودیت به معنای اظهار تذلل در برابر معبود و عبادت غایت تذلل و خضوع در مقابل اوست که فقط خداوند شایسته آن است»[۶].
این واژه در میان علما و فقهای مسلمان به معنای پرستش خدای متعال است که از اوصاف مؤمنان و متدینان به شمار میرود. عبادت از منظر اسلام و قرآن در متن زندگی قرار دارد و با انجام به موقع و درست آن میتوان پارهای از امور لازم مانند نظم، برنامهریزی، احترام به حقوق دیگران را آموخت؛ زیرا عباداتی نظیر حج، روزه و نماز دارای برنامهریزی دقیق، زمان مشخص و اجزا و شرایط معین هستند که اگر این موارد رعایت نشوند، آن عبادت صحیح و قبول نخواهد بود[۷].[۸]
عبادت نیاز روح انسان
همانگونه که جسم انسان نیازهای زیادی دارد که همه برای تأمین آن نیازها تلاش میکنند، روح نیز دارای نیازهای گوناگون است که میبایست به آنها توجه کرد و آنها را برآورده ساخت. تفاوتی که میان این دو نوع، نیاز وجود دارد این است که نیازهای جسمی مادی هستند و خیلی زود مورد توجه انسان قرار میگیرند و انسان در صدد تأمین آنها بر میآید، ولی نیازهای روحی و معنوی به علت غیر محسوس بودن، چندان احساس و ادراک نمیشوند. یکی از نیازهای ثابت بشر در طول تاریخ، نیاز به پرستش و عبادت بوده است که از آغاز آفرینش و امروزه نیز از نیازهای جدی او به شمار میآید؛ چراکه عبادت وسیله ارتباط با آفریدگار و ابزار تقرب به خداست. در واقع سیر از مخلوق به خالق است که در ایجاد تعادل روحی و روانی انسان نقش بسزا دارد[۹]. از اینرو خداوند میفرماید: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱۰]. ذکر الله مناسبترین، کوتاهترین، آسانترین، کم ضرر و کم هزینهترین راه برای تحصیل اطمینان خاطر و آرامش روحی و روان است[۱۱].
معصومین(ع) به این نیاز روحی، توجه کامل داشته و درباره عبادت و مناجات با پروردگار نهایت جد و جهد را از خود نشان دادهاند. اگر به سیره آن بزرگوارن نگاه کنیم، عبادت و پرستش را سرلوحه برنامه زندگی ایشان میبینیم. قرآن کریم درباره عبادت پیامبر اکرم(ص) میفرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ﴾[۱۲].
طاووس یمانی میگوید: علی بن الحسین(ع) را دیدم از وقت عشا تا سحر به دور کعبه طواف میکرد، چون خلوت شد، به آسمان نگریست و عرض کرد: خدایا! ستارگان در افق ناپدید شدند و چشمان مردم به خواب رفتند و درهای تو به روی درخواست کنندگان گشوده شده است. حضرت دعا میکرد و اشک میریخت و به زمین میافتاد و سجده میکرد. نزدیک رفتم، سرش را به زانو نهادم و گریستم. اشکم سرازیر شد و بر چهرهاش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم بازداشت؟
عرض کردم: یا بن رسول الله(ص)، من طاووس یمانی هستم. این زاری و بیتابی برای چیست؟ ما باید چنین گریه و زاری کنیم که گناهکار و جفاپیشه هستیم، نه شما که پدرت حسین بن علی(ع) و مادرت فاطمه زهرا(س) و جدت رسول خدا(ص) هستند. فرمود: «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا طَاوُسُ دَعْ عَنِّي حَدِيثَ أَبِي وَ أُمِّي وَ جَدِّي خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ قُرَشِيّاً»[۱۳]؛ «نه نه ای طاووس! سخن درباره آبا و اجداد را کنار بگذار، خدا بهشت را برای کسی آفریده است که مطیع خدا و نیکوکار باشد، هر چند غلام سیاه حبشی باشد و آتش را آفریده است برای کسی که نافرمانی او کند، گرچه آقازادهای از قریش باشد»[۱۴].
اهتمام به عبادت
یکی از مواردی که در سیره معصومین(ع) به چشم میخورد و همه معصومین(ع) بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) در هر زمان و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژهای داشتند و هنگام فرارسیدن وقت عبادت، بیدرنگ برای انجام آن آماده میشدند. در سیره عبادی رسول خدا(ص) آمده است که هرگاه وقت نماز میرسید، گویا کسی را نمیشناخت و حال معنوی خاصی پیدا میکرد. صدای اذان جاذبه خاصی برای او داشت و هنگام اذان به بلال میفرمود: «أَرِحْنَا يَا بِلَالُ»؛ «بلال ما را از غم و اندوه آزاد کن» و میفرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بیتفاوت بماند، جفا کرده است»[۱۵].
رسول خدا(ص) در پاسخ به پرسشی درباره محبوبترین عمل نزد خدا، فرمود: «الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا»[۱۶]؛ «محبوبترین عمل نزد خدا، نماز اول وقت است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر میاندازند، فرمود: «لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا»[۱۷]؛ «شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمیرسد».
همچنین در سیره عبادی امام علی(ع) نقل شده است که آن حضرت هنگام فرارسیدن وقت نماز، رنگش تغییر میکرد و لرزه بر اندامش میافتاد. وقتی علت را جویا میشدند، میفرمود: «جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ تَعَالَى عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ فِي ضَعْفِي فَلَا أَدْرِي أُحْسِنُ إذا [أَدَاءَ] مَا حَمَلْتُ أَمْ لَا»[۱۸]؛ «وقت ادای امانت خدا فرا رسید؛ امانتی که خداوند آن را بر آسمان و زمین و کوهها عرضه داشت، ولی آنها زیر بار نرفتند و بر انسان عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمیدانم آن امانت الهی را به نیکی ادا خواهم کرد، یا نه؟».
افزون بر آنکه خود معصومین(ع) به عبادت توجه داشتند، مردم را نیز به آن تشویق میکردند تا از فیض انجام عبادت نمانند. رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ»[۱۹]؛ «هر کس به سوی مسجدی از مساجد خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به خانه، برای هر گامی ده حسنه مینویسد و ده گناه از نامه عملش محو میکند و ده درجه بر درجات او میافزاید».
امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ فِي بَيْتِهِ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مَشَى مِنْ بَيْتِهِ غَيْرَ مُسْتَعْجِلٍ وَ عَلَيْهِ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ إِلَى مُصَلَّاهُ رَغْبَةً فِي جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً وَ لَمْ يَضَعْ أُخْرَى إِلَّا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَتْ عَنْهُ سَيِّئَةٌ وَ رُفِعَتْ لَهُ دَرَجَةٌ»[۲۰]؛ «کسی که در خانه وضو بسازد و خود را خوشبو کند، آنگاه در حال آرامش و وقار برای شرکت در نماز جماعت به مسجد رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده میشود و یک درجه بر درجاتش افزوده میگردد»[۲۱].
درک عظمت خدای متعال در عبادت
عبادت برای خداست. باید عظمت خدا را در حال عبادت درک کرد و مانند فرد ذلیل و خاضع در برابر او ایستاد و کرنش نمود؛ چنان که معصومین(ع) در حال عبادت و نماز چنین حالتی برایشان پیش میآمد و با تمام وجود مجذوب پروردگار میشدند. درباره امام سجاد(ع) آمده است: «أَنَّهُ كَانَ إِذَا تَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ يَصْفَرُّ لَوْنُهُ فَيَقُولُ لَهُ أَهْلُهُ مَا هَذَا الَّذِي يَعْتَادُكَ عِنْدَ الْوُضُوءِ فَيَقُولُ أَ تَدْرُونَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ»[۲۲]؛ «آن حضرت هرگاه برای نماز وضو میگرفت، رنگ مبارکش تغییر میکرد و به زردی میگرایید. خانوادهاش میپرسیدند: این چه حالتی است که در هنگام وضو دارید؟ در پاسخ میفرمود: هیچ میدانید میخواهم در برابر چه کسی قیام کنم؟» عظمت و کبریای حق تعالی چنان بر امام سجاد(ع) تأثیر میگذاشت که خود را محو در جمال او میدید.
همچنین درباره آن حضرت نقل شده است: «إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ أَخَذَتْهُ الرِّعْدَةُ فَيَقُولُ لِمَنْ يَسْأَلُهُ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي وَ أُنَاجِيَهُ فَلِهَذَا تَأْخُذُنِي الرِّعْدَةُ»[۲۳]؛ «هرگاه امام سجاد(ع) برای اقامه نماز حرکت میکرد، لرزه بر اندامش میافتاد و چون کسی از او میپرسید، میفرمود چون میخواهم به طاعت پروردگارم قیام کنم و با وی راز گویم، لرزه بر اعضایم میافتد»[۲۴].
اخلاص در عبادت
منظور از اخلاص در عبادت این است که انسان فقط برای انجام فرمان خدا و کسب رضایت او پرستش کند؛ زیرا عبادت و پرستش چیزی است که با خلوص نیت و انگیزه الهی ارتباط عمیق دارد و با شرک و ریا و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در عبادات کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه اسلام و قرآن، ارزش عبادت وابسته به انگیزه باطنی انسان است و اگر نیت خالص نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدر زیاد باشد، اثر ندارد. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾[۲۵].
امام علی(ع) درباره انگیزه عبادی خویش میفرماید: «إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»[۲۶]؛ «خدایا تو را پرستش نکردم. به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت، بلکه تو را چون شایسته عبادت یافتم، پرستش کردم». عبادت، بدون چشمداشت به بهشت و ترس از جهنم، فقط از معصومین(ع) ساخته است. آن بزرگواران چون خداوند را شایسته پرستش یافتهاند، او را میپرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از دوزخ است.
درباره امام سجاد(ع) آمده است: آن حضرت در حال نماز، سر به سجده نهاده بود که آتش در خانهاش افتاد. گفتند: یا بن رسول الله! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرونشست. آنگاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سر مبارک از سجده برنداشتی؟ فرمود: «نَارُ الْآخِرَةِ»[۲۷]؛ «آتش آخرت». اگر خلوص و خضوع در عبادت نباشد، با اندک چیزی انسان سر از سجده بر میدارد و به اطراف توجه میکند. اخلاص است که پیوند عمیق با معبود را برقرار میسازد و نمازگزار را از توجه به غیر او باز میدارد[۲۸].
عبادت به انگیزه شکرگزاری
خداوند نعمتهای زیادی در اختیار انسان گزارده است؛ نعمتهای مادی و معنوی فراوانی که هیچ کس قادر به شمارش آنها نبوده و نخواهد بود. بهرهگیری از دادههای بیپایان خداوند، لزوم تشکر و قدردانی از منعم را به دنبال دارد که این کار بر اساس ادراک فطری و حکم عقل لازم است[۲۹]. خداوند، هم بارها به شکرگزاری دستور داده و میفرماید: ﴿أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ﴾[۳۰]؛ و نیز فرموده است: ﴿أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ﴾[۳۱]؛ عبادت خدا، مناسبترین راه قدردانی از نعمتهای الهی است.
از اینرو، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) برای شکرگزاری، خدا را عبادت میکردند. درباره پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: آن قدر عبادت و گریه میکرد تا بیهوش میشد؛ به ایشان میگفتند: مگر خداوند گناهان گذشته و آینده شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به زحمت میاندازید؟ در پاسخ میفرمود: «أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً؟!»؛ «آیا بنده شاکر خدا نباشم؟!» «وَ كَذَلِكَ كَانَ غَشَيَاتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَصِيِّهِ فِي مَقَامَاتِهِ»[۳۲]؛ «حالت بیهوشیهای امیرالمؤمنین علی(ع)، وصی آن حضرت نیز اینگونه بوده است». آن حضرت همانند رسول خدا(ص) برای شکر و سپاسگزاری از خدا عبادت میکرد و گاه از هوش میرفت[۳۳].
جِدّ و جَهد در عبادت
انسان مؤمن باید برای انجام عبادت تلاش کند و همواره در انجام آن کوشا باشد و تا آنجا که ممکن است به راز و نیاز با خدا بپردازد. تکامل روحی و معنوی آدمی تنها از طریق عبادت و پرستش خدای متعال میسر است. قرآن کریم، آفرینش بشر را برای عبادت دانسته و میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۳۴]. عبادت معصومین(ع) از نظر کیفیت و کمیت در سطح بالایی قرار داشت و در حقیقت کاملترین عبادات را به جا میآوردند.
در سیره بسیاری از معصومین(ع) آمده است که در اثر عبادت و پرستش خدا پاهایشان ورم کرده بود. امام سجاد(ع) در توصیف عبادت رسول خدا(ص) میفرماید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ»[۳۵]؛ «پیامبر(ص) آن قدر در نماز میایستاد که پاهایش ورم میکرد و در روزه به قدری تشنه میشد که دهان مبارک در اثر تشنگی میخشکید» همچنین مغیره درباره رسول خدا(ص) میگوید: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُصَلِّي حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهُ[۳۶]؛ «رسول خدا(ص) آن قدر عبادت میکرد و نماز میخواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود».
درباره فاطمه زهرا(س) نقل شده است که در اثر عبادت، پاهایش ورم کرده بود. امام حسین(ع) از برادرش امام حسن مجتبی(ع) روایت کرده است: «رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ»[۳۷]؛ «مادرم فاطمه زهرا(س) را در شب جمعه دیدم، در محراب عبادت ایستاده و تا صبح در حال رکوع و سجود بود و برای مردان و زنان مؤمن به نامهایشان زیاد دعا میکرد». حسن بصری گوید: «مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»[۳۸]؛ «در این دنیا عابدتر از فاطمه زهرا(س) کسی را سراغ ندارم. او آنقدر برای عبادت قیام کرد تا اینکه پاهایش ورم نمود».
امام حسین(ع) همانگونه که مشهور به شجاعت، ایثار و فداکاری در راه خداست، در زمره عابدان و شب زندهدارانی قرار دارد که عمر شریفش را در عبادت و پرستش خدای متعال به سر آورده است. درباره سیره عبادی آن حضرت آمده است: «لَقَدْ كَانَ قَوَّاماً بِاللَّيْلِ صَوَّاماً بِالنَّهَارِ»[۳۹]؛ «امام حسین(ع) قائم اللیل و صائم النهار بود»؛ یعنی شبها نماز به جا میآورد و روزها روزه بود. همچنین در توصیف عبادت آن حضرت گفتهاند: كان الحسين(ع) فاضلا دينا كثير الصلاة و الصوم و الحج[۴۰]؛ حسین(ع) با فضیلت و متمسک به دین بود و نماز و روزه و حج بسیار انجام میداد. هزار رکعت نماز در شب هم در مورد امام حسین(ع) نقل شده که بعضی از شبها انجام میداد[۴۱].
عبدالله بن حازم گوید: از پدرم شنیدم که میگفت: هیچ هاشمی برتر از علی بن الحسین(ع) ندیدم. او در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند[۴۲]. هزار رکعت نماز در شبانه روز برای امام علی(ع)[۴۳] و امام رضا(ع)[۴۴] نیز نقل شده است که نشان دهنده جد و جهد آنان در عبادت میباشد[۴۵].
گریه در عبادت از خوف خدا
عبادتهای شبانه چیزی است که در سیره همه معصومین(ع) وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر |آن اهتمام ورزیدهاند. از رسول خدا(ص) تا امام دوازدهم(ع) بر نماز شب اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کردهاند. در سیره رسول خدا(ص) روایت شده است که آن حضرت آن قدر بعد از نماز میگریست که جانمازش در اثر اشک چشم،تر میشد. امام حسین(ع) در بیان سیره عبادی رسول خدا(ص) فرمودهاند: «وَ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْيَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ»[۴۶]؛ «ایشان آنقدر از ترس خداوند عزوجل میگریست که جانمازش، خیس میشد در حالی که هیچ گناهی نداشت».
درباره امام علی(ع) نقل شده است که معاویه به ضرار - یکی از شیعیان علی بن ابی طالب(ع) گفت: سیره علی(ع) را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چارهای نداری؛ باید رفتار او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگیها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا سوگند، من گواهی میدهم که او را در برخی زمانها دیدم، هنگامی که شب پردههای تاریکی را گسترده و ستارگان غروب کرده بودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود میپیچید و همچون مصیبتزدگان گریه میکرد[۴۷] و میفرمود: «آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ لِلسَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيقِ»[۴۸]؛ «آه از کمی توشه برای سفر آخرت و ترس و وحشت این راه دور و دراز»[۴۹].
ابو درداء میگوید: علی(ع) را دیدم که از مردم کناره گرفت و از دیدهها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و گمان بردم که به خانه رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که میگفت: «إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَيْرَ غُفْرَانِكَ وَ لَا أَنَا بِرَاجٍ غَيْرَ رِضْوَانِكَ»[۵۰]؛ «خدایا! عمرم در معصیت تو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به رضایت تو دل بستهام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جستوجو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی(ع) است. علی(ع) در دل شب نماز گزارد و سپس به دعا و گریه پرداخت. میگفت: «إِلَهِي أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي»[۵۱]؛ «در عفو و گذشتت میاندیشم، خطاها بر من آسان میگردد و آنگاه شدت و سختی حسابرسیات را به یاد میآورم، اندوه و مصیبتم افزون میشود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر حس و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: خواب بر علی(ع) غلبه کرده است، بروم و او را برای نماز صبح بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر زمین افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۵۲] به خدا سوگند علی بن ابی طالب(ع) از دنیا رفته بود. با شتاب به خانه علی(ع) رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با فاطمه(س) در میان گذاشتم. فاطمه(س) فرمود: «هِيَ وَ اللَّهِ الْغَشْيَةُ الَّتِي تَأْخُذُهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَی»[۵۳]؛ «به خدا سوگند، این حالتی است که از خوف خدا به علی(ع) دست داده است».
درباره امام حسن عسکری(ع) نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار کودکان در حال گریه است. آن مرد گمان کرد به خاطر نداشتن اسباب بازی گریه میکند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه میکنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه آفریده است؟ فرمود: برای دانش و پرستش. گفت: از کجا این را میگویی؟ فرمود: زیرا خداوند میفرماید: ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا﴾[۵۴]؛ گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که کودک هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوبهای بزرگ و کوچک آتش میافروخت، ولی موفق نمیشد تا آنکه از چوبهای کوچک استفاده کرد و من میترسم از چوبهای کوچک جهنم باشم[۵۵].[۵۶]
عبادت با تهدیدهای دشمن
«عفیف بن قیس کندی» از افرادی است که صحنههای نماز پیامبر(ص) را در مسجد الحرام شاهد بوده است. وی از نماز نخستین روزهای بعثت نبی اکرم(ص) خبر داده است و آن را چنین توصیف میکند: در روزگار جاهلیت وارد مکه شدم و همراه عباس بن عبدالمطلب به مسجد الحرام رفتیم. ناگهان دیدم که مردی آمد و در برابر کعبه ایستاد. آنگاه پسری را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد؛چیزی نگذشت زنی را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده میکردم که این دو نفر به پیروی از آن مرد، رکوع و سجود مینمودند. این منظره بیسابقه، حس کنجکاوی مرا تحریک کرد و جریان را از عباس پرسیدم. عباس آنها را به من معرفی کرد[۵۷].
رسول خدا(ص) در آغاز بعثت، مورد ظلم و ستم کفار قریش قرار میگرفت و پس از فوت عمویش ابوطالب و همسرش خدیجه کسی نبود که از او حمایت کند و مشرکان بارها به او اذیت و آزار میرساندند. روزی پیامبر اکرم(ص) در مسجد الحرام مشغول نماز بود و سردمداران قریش در آنجا جلسهای تشکیل بودند. «عقبة بن ابی معیط» شکمبه شتر آلوده به کثافات را آورد و در حالی که رسول خدا(ص) در سجده بود، آن را بر پشت حضرت انداخت و جمعیت حاضر خندیدند! حضرت به همان حال در سجده بود تا دختر کوچکش فاطمه(س) آمد و کثافات را از پشت پدر برداشت. سپس رو به جماعت کرد و آنها را مورد ملامت و سرزنش قرار داد[۵۸]. این رفتار فاطمه(س) سرمشق خوبی برای فرزندان مسلمان است تا هنگامی که پدر و مادرشان در معرض خطر و تهدید قرار گرفتند، از آنها دفاع نمایند.
امام حسین(ع) در ظهر عاشورا با وجود رگبار مداوم دشمن، نماز را برگزار کرد و آخرین عبادت را زیر رگبار تیرها با کمال آرامش قلب به جای آورد. دو رکعت نماز خوف خواندند، در حالی که دو تن از اصحاب آن حضرت به نام «ظهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله حنفی» با سپر قرار دادن خود، تیرها را از امام(ع) دفع میکردند. وقتی نماز به آخر رسید، سعید که سیزده تیر در بدنش نشسته بود، به زمین افتاد. امام(ع) به او فرمود: «أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ»[۵۹]؛ «تو در بهشت در جلو رویم قرار داری»[۶۰].
دعا و مناجات در عبادت
واژه «دعا» به معناهای گوناگونی چون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، دعوت کردن و امثال آن آمده است[۶۱]. راغب در مفردات میگوید: دعا مانند ندا است، جز آنکه دعا همواره با اسم[۶۲] میآید که به آن خوانده شده میگویند.
علامه طباطبایی در تبیین معنای دعا میگوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه قلبی و درخواست باطنی به صورت درخواست ظاهری که افراد بشر در بین خود دارند؛ یعنی در برابر پروردگار خویش، آن حالتی را بگیرند که یک انسان فقیر در برابر فرد توانگری، خود را پست احساس میکند و یک حالت تذلل به خود میگیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز میکند، گردن را کج نموده با حالت ذلت و تضرع حاجت خود را سؤال مینماید[۶۳].
دعا در قرآن و حدیث به معنای خواندن و طلب کردن حاجت از خدای تبارک و تعالی است. درخواست از خداوند نسبت به افراد متفاوت است. بعضی افراد توجهی به حاجت و خواستن چیزی از خدا ندارند و چون خدا را شایسته چنین امری یافتهاند، او را میخوانند برخی دیگر نیازهای مادی و معنوی خود را در نظر دارند و برای تأمین آن نیازها از خدا طلب حاجت میکنند[۶۴]. هرکس با زبان خودش دعا میکند و همانگونه که انسانها مختلف هستند و خواستههای گوناگون دارند. زبان دعا نیز متفاوت است دعا و مناجات در واقع بخشی از دستورات اسلامی است که در آیات و روایات تأکید خاصی بر آن شده است و شاید به علت آثار روحی و رفتاری فراوانی که در دعاها وجود دارند، این اندازه مورد تأکید قرار گرفتهاند.
خداوند در قرآن کریم درباره دعا، دستورات زیادی دارد که انسانها را به بیان خواستههای درونیشان برای آفریدگار فرامیخواند و به آنان وعده استجابت میدهد. خداوند میفرماید: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾[۶۵].
دعا در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نیز فراوان مورد تأکید قرار گرفته است و برخی را به شاگردان و پیروانشان تعلیم دادهاند که در اوقات خاصی خوانده میشوند؛ مانند خواندن دعای کمیل در شب جمعه، دعای ندبه در صبح جمعه، دعای توسل در شب چهارشنبه و همچنین مناجاتهای مختلفی که در کتابهای دعا ذکر شدهاند و هر کدام تأثیر ویژهای بر جسم و روح انسان میگذارند. از این رو، وظیفه مردم و به ویژه نسل جوان است که در این دعاها شرکت کنند و به نیاز روحی خویش که احتیاج مبرم به تقویت و پرورش دارد، پاسخ دهند. البته باید دعاها را با ویژگیها و شرایط خاص خودشان خواند تا اثربخش باشند.
در سیره رسول خدا(ص) آمده است: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ الْمِسْكِينُ»[۶۶]؛ «هر گاه پیامبر(ص) دعا و ابتهال میکرد، مانند مسکینی که طعام طلب میکند دستهایش را بالا میبرد». دعاهای پیامبر(ص) فراوان بوده است؛ به گونهای که در موارد گوناگون و اوقات مختلف، دعاهایی داشتهاند که در کتابهای دعا و سیر و سنن به تفصیل آورده شدهاند[۶۷].
فاطمه زهرا(س) در اوقات مختلف و به انگیزههای گوناگون، دست به مناجات بر میداشت و از خداوند طلب حاجت میکرد. این دعاها در مسند فاطمه(س) آمده است. دعا برای برآورده شدن حاجت، دعا برای دفع خواب شب، دعا برای نجات از زندان، دعا در روزها و اوقات مخصوص، برخی از این دعاها هستند[۶۸].
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه، رمضان، تأثیر خاصی بر انسان دارد و در سیره معصومین(ع) بسیار نقل شده است. در مورد امام سجاد(ع) آمده است که آن حضرت در ماه رمضان با زبان دعا سخن میگفت. از امام صادق(ع) نقل شده که آن حضرت فرمود: «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ، لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ»[۶۹]؛ «علی بن الحسین(ع) در ماه رمضان فقط با زبان دعا، تسبیح استغفار و تکبیر سخن میگفت»[۷۰].
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۲، ص۲۵۲.
- ↑ ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییساللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
- ↑ ابن اثیر جزری (مبارک)، النهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة.
- ↑ ملکزاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص ۲۷؛ ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۵۹.
- ↑ فرهنگ معاصر، ص۴۱۷.
- ↑ مفردات قرآن، واژه «عبد»، ص۵۴۲.
- ↑ طهارت روح، ص۴۵.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۷۹.
- ↑ طهارت روح، ص۴۶.
- ↑ «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰.
- ↑ «بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۶، ص۸۱ و ۸۲.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۰.
- ↑ طهارت روح، ص۵۳.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۲.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۳.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ ثواب الاعمال و عقابها، ص۲۳.
- ↑ ثواب الاعمال و عقابها، ص۷۹.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۲.
- ↑ کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۳.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ کشف الغمة، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۴.
- ↑ باب حادی عشر، ص۲۱۶.
- ↑ «که خداوند را سپاس گزار!» سوره لقمان، آیه ۱۲.
- ↑ «که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.
- ↑ سنن النبی، ص۸۶.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۵.
- ↑ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۵۷.
- ↑ السیرة النبویة، ج۴، ص۹۶-۹۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۱.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۴.
- ↑ پرتوی از عظمت حسین(ع)، ص۱۶۵.
- ↑ پرتوی از عظمت حسین(ع)، ص۱۶۵.
- ↑ پرتوی از عظمت حسین(ع)، ص۱۶۵.
- ↑ «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حَازِمٍ يَقُولُ مَا رَأَيْتُ هَاشِمِيّاً أَفْضَلَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ كَانَ(ع) يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ»؛ (بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۷).
- ↑ امام باقر(ع) درباره عبادت امام علی(ع) فرمود: «وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ»؛ «علی(ع) در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند». (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۶).
- ↑ اباصلت هروی در روایتی گفته است: «أَنَّ الرِّضَا(ع) كَانَ رُبَّمَا يُصَلِّي فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ أَلْفَ رَكْعَةٍ»؛ «امام رضا(ع) در شب و روز هزار رکعت نماز به جا میآورد» (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۷).
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۶.
- ↑ سنن النبی، ص۸۶.
- ↑ «وَاللهِ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ غَارَتْ نُجُومَهُ قَابِضاً عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ».
- ↑ محجة البیضاء، ج۴، ص۱۸۷.
- ↑ راه روشن (ترجمه محجة البیضاء)، ج۴، ص۲۲۳.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.
- ↑ «ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.
- ↑ «آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
- ↑ زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ص۱۹.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۸۹.
- ↑ فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۴۳.
- ↑ السیرة النبویة، ص۲۹۶.
- ↑ مقتل الحسین(ع)، ص۲۶۵ و ۲۶۶.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۹۱.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵؛ فرهنگ معاصر، ص۱۹۷.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۲.
- ↑ وسیلة النجاة، (شرح دعای سمات)، ص۱۱.
- ↑ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ سنن النبی، ص۳۷۶.
- ↑ سنن النبی، ص۳۷۸- ۴۶۸.
- ↑ مسند فاطمه الزهراء(س)، ص۲۱۳-۲۵۳.
- ↑ بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۵.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۹۳.