چه کسانی رجعت می‌کنند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'بویژه' به 'به‌ویژه')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۲۹: خط ۲۹:
::::::«در برخی [[روایات]]، از بازگشت گذشتگان در [[زمان ظهور]] سخن به میان آمده است. مفاد این گونه [[روایات]] به [[رجعت]] برخی از [[صالحان]] در آن زمان دلالت دارد، اما این بدان معنا نیست که آنان جزو [[سیصد و سیزده]] تن [[اصحاب خاص]] حضرت، یعنی همان افرادی که [[ظهور]] منوط به [[آمادگی]] آنهاست، قرار داشته باشند.
::::::«در برخی [[روایات]]، از بازگشت گذشتگان در [[زمان ظهور]] سخن به میان آمده است. مفاد این گونه [[روایات]] به [[رجعت]] برخی از [[صالحان]] در آن زمان دلالت دارد، اما این بدان معنا نیست که آنان جزو [[سیصد و سیزده]] تن [[اصحاب خاص]] حضرت، یعنی همان افرادی که [[ظهور]] منوط به [[آمادگی]] آنهاست، قرار داشته باشند.
::::::بر اساس منابع روایی، از جمله کسانی که در [[زمان ظهور]] در جمع [[اصحاب]] و سپاهیان [[مهدی]] {{ع}} قرار می‌گیرند، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[شایسته]] و برجسته‌اند که پیش‌تر از [[دنیا]] رفته و [[خداوند]] آنان را دوباره زنده می‌کند تا به [[سپاه مهدی]] {{ع}} ملحق شوند. در میان این اشخاص که در [[روایات]] بعضا از آنها نام برده شده کسانی هستند که جزو امت‌های پیشین بوده‌اند، مانند یوشع بن نون، [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} [[مؤمن]] آل فرعون و [[اصحاب کهف]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.
::::::بر اساس منابع روایی، از جمله کسانی که در [[زمان ظهور]] در جمع [[اصحاب]] و سپاهیان [[مهدی]] {{ع}} قرار می‌گیرند، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[شایسته]] و برجسته‌اند که پیش‌تر از [[دنیا]] رفته و [[خداوند]] آنان را دوباره زنده می‌کند تا به [[سپاه مهدی]] {{ع}} ملحق شوند. در میان این اشخاص که در [[روایات]] بعضا از آنها نام برده شده کسانی هستند که جزو امت‌های پیشین بوده‌اند، مانند یوشع بن نون، [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} [[مؤمن]] آل فرعون و [[اصحاب کهف]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.
::::::برخی دیگر از [[رجعت کنندگان]]، پیشگامان و [[صالحان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} هستند؛ نظیر [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]]<ref>ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>، [[جبیر بن خاربون]]<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.</ref>، [[اسماعیل]] فرزند [[امام صادق]] {{ع}}<ref>ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[عبدالله]] بن شریک عامری<ref>ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[مفضل بن عمر]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.</ref> و...»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:221 -222</ref>.
::::::برخی دیگر از [[رجعت کنندگان]]، پیشگامان و [[صالحان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} هستند؛ نظیر [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]]<ref>ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>، [[جبیر بن خاربون]]<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.</ref>، [[اسماعیل]] فرزند [[امام صادق]] {{ع}}<ref>ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[عبدالله]] بن شریک عامری<ref>ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[مفضل بن عمر]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.</ref> و...»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص221 -222</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛}}
خط ۶۳: خط ۶۳:
:::::#[[فرمانروایی]] کل به من داده شده،
:::::#[[فرمانروایی]] کل به من داده شده،
:::::#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم،
:::::#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم،
:::::#من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۰.</ref>.
:::::#من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۰.</ref>.
:::::*«کسانی که [[رجعت]] می‌کنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[رجعت]] برای همه [[مردم]] نیست، بلکه برای گروه‌هایی خاص است: [[مؤمنان]] خالص و [[کافران]] محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و [[اصحاب]] او که در انتظارش از [[دنیا]] می‌روند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[قیام]] کند، فرستاده‌ای کنار قبر [[مؤمن]] می‌آید و به او می‌گوید: هان ای [[بنده]] [[خدا]]! [[امام]] تو [[قیام]] کرده است. اگر می‌خواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمی‌خواهی و بر آن هستی که هم‌چنان در جوار [[رحمت]] پروردگارت اقامت گزینی، همین‌جا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>.
:::::*«کسانی که [[رجعت]] می‌کنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[رجعت]] برای همه [[مردم]] نیست، بلکه برای گروه‌هایی خاص است: [[مؤمنان]] خالص و [[کافران]] محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و [[اصحاب]] او که در انتظارش از [[دنیا]] می‌روند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[قیام]] کند، فرستاده‌ای کنار قبر [[مؤمن]] می‌آید و به او می‌گوید: هان ای [[بنده]] [[خدا]]! [[امام]] تو [[قیام]] کرده است. اگر می‌خواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمی‌خواهی و بر آن هستی که هم‌چنان در جوار [[رحمت]] پروردگارت اقامت گزینی، همین‌جا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>.
::::::در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمی‌گردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمی‌گردد تا سزای حق‌کشی‌ها و تجاوزگری‌های خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آن‌ها باز می‌گردند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل می‌شود، [[محسن]] فاطمه‌ست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار می‌شود. [[قنفذ]] و آقایش آورده می‌شوند و با تازیانه‌هایی از [[آتش]]، شلاق می‌خورند. اگر یکی از آن شلاق‌ها به دریا زده شود، همه اقیانوس‌های [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش می‌آید، و اگر یکی از آن‌ها به یکی از کوه‌های [[دنیا]] بخورد، ذوب می‌شود و تبدیل به خاکستر می‌گردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق می‌خورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده می‌شود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] می‌داد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت می‌زد. او نیز [[رجعت]] می‌کند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) می‌خورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] می‌کنند و [[امام حسین]] {{ع}} آن‌ها را می‌کشد و برای هرضربتی یک ضربت می‌زند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کرده‌اند، در [[رجعت]] بازمی‌گردند و [[انتقام]] از آن‌ها گرفته می‌شود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعت‌کنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۹.</ref>.
::::::در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمی‌گردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمی‌گردد تا سزای حق‌کشی‌ها و تجاوزگری‌های خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آن‌ها باز می‌گردند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل می‌شود، [[محسن]] فاطمه‌ست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار می‌شود. [[قنفذ]] و آقایش آورده می‌شوند و با تازیانه‌هایی از [[آتش]]، شلاق می‌خورند. اگر یکی از آن شلاق‌ها به دریا زده شود، همه اقیانوس‌های [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش می‌آید، و اگر یکی از آن‌ها به یکی از کوه‌های [[دنیا]] بخورد، ذوب می‌شود و تبدیل به خاکستر می‌گردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق می‌خورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده می‌شود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] می‌داد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت می‌زد. او نیز [[رجعت]] می‌کند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) می‌خورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] می‌کنند و [[امام حسین]] {{ع}} آن‌ها را می‌کشد و برای هرضربتی یک ضربت می‌زند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کرده‌اند، در [[رجعت]] بازمی‌گردند و [[انتقام]] از آن‌ها گرفته می‌شود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعت‌کنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸

الگو:پرسش غیرنهایی

چه کسانی رجعت می‌کنند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت
مدخل اصلیرجعت‌کنندگان
مدخل وابسته؟

چه کسانی رجعت می‌کنند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علی رضا رجالی تهرانی
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«اینکه چه کسانی، رجعت خواهند کرد، به دو دسته روایت برخورد می‌‏‏کنیم. دسته‌‏ای از روایات به‌‏طور کلّی دلالت بر بازگشت مؤمن خالص، و کافر و مشرک خالص دارند و دسته دیگر از روایات اشخاصی را به‌طور خاصّ و جداگانه ذکر نموده‏‌اند. پیرامون دسته اوّل امام صادق (ع) چنین می‌‏فرماید: رجعت همگانی نیست، بلکه خصوصی است، تنها کسانی رجعت می‌‏کنند که مؤمن خالص باشند یا مشرک خالص[۱]. پیرامون دسته دوم، باید گفت که طبق روایات، پیامبران، حضرت اسماعیل صادق الوعد، حضرت عیسی، حضرت خضر، حضرت رسول اکرم (ص)، امیر المؤمنین علی (ع)، امام حسین (ع)، سایر امامان معصوم (ع) و جمعی از اصحاب باوفای پیامبر اسلام و اصحابی چون: سلمان، مقداد، جابر بن عبد اللّه انصاری، مالک اشتر، مفضل بن عمر، و نیز اصحاب کهف و برخی دیگر رجعت خواهند کرد.
امّا با بررسی روایت رجعت استفاده می‌‏شود که نخستین کسی که برای فرمانروایی جهان رجعت می‌‏‏کند، حضرت امام حسین (ع) است. چنانکه امام صادق (ع) فرموده است: نخستین کسی که زمین برای او شکافته می‌‏‏شود و به روی زمین رجعت می‌‏‏کند، حسین بن علی (ع) است[۲] و نیز می‌‏‏فرماید: نخستین کسی که به دنیا رجعت می‌‏‏کند، حسین بن علی (ع) است، به قدری حکومت می‌‏کند که از کثرت سنّ، ابروهایش روی دیدگانش می‌‏‏ریزد[۳]. و همان‏طور که آمد، براساس احادیثی که در ذیل آیه ششم از سوره اسراء وارد شده است، امام حسین (ع) در اواخر حکومت بقیة اللّه (ع) با اصحاب باوفایش رجعت می‌‏‏کند و به همه مردم معرّفی می‌‏‏شود، تا دیگر کسی در مورد آن حضرت دچار تردید نشود. هنگامی که همه مردم او را شناختند، اجل حضرت مهدی(ع) فرا می‌‏‏رسد و دیده از جهان فرو می‌‏بندد. آنگاه امام حسین (ع) آن حضرت را غسل و کفن و حنوط نموده و به خاک می‌‏‏سپرد، که هرگز امام را جز امام غسل نمی‌‏‏دهد.[۴]»[۵].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج ۲، ص ۴۰۸
  2. الزام النّاصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ص ۳۶۰
  3. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۳، ص ۴۶
  4. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۵۶
  5. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۶۶.
  6. ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.
  7. ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.
  8. ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.
  9. ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.
  10. ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.
  11. ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.
  12. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص221 -222
  13. تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۵؛بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۴۱.
  14. المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.
  15. در محضر علامه طباطبایی، سوال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.
  16. همان.
  17. در محضر علامه طباطبایی، سوال صفحه ۱۱۸. متن خبر: من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و (ع). بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.
  18. المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».
  19. المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹؛در محضر علامه طباطبایی، سوال، صفحه ۱۱۷.
  20. مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند. البته روایات دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.
  21. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.
  22. المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.
  23. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۹۸.
  24. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۴۷–۴۸.
  25. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۹۸.
  26. سوره قصص، ۸۵.
  27. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.
  28. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.
  29. همان، ص ۱۰۳.
  30. سوره اسراء، ۶.
  31. کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.
  32. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.
  33. همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.
  34. تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.
  35. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۵۰.
  36. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.
  37. همان، ص ۹۱.
  38. دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).
  39. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.
  40. تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.
  41. تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.
  42. رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.
  43. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۵۹.