تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==[[دانش تفسیر قرآن]]== | ==[[دانش تفسیر قرآن]]== | ||
==[[تاریخ]] و [[مسئولیت]] تفسیر قرآن== | ==[[تاریخ]] و [[مسئولیت]] تفسیر قرآن== | ||
*طبقات [[مفسرین]] [[اهل سنت]] با طبقات [[شیعیان]] متفاوت است. این تفاوت به این سبب است که [[اهل سنت]] [[روایات]] [[صحابه]] و [[تابعین]] را [[حجت]] میدانند و در تفسیر قرآن از آنها استفاده میکنند و حتی عده ای از [[مفسرین]] [[اهل سنت]] ذوق ادبی، [[عرفانی]] و [[فقهی]] خویش را در [[تفسیر]] ملحوظ میکنند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۸۶. </ref>؛ اما [[شیعیان]]، نظرات [[صحابه]] و [[تابعین]] را [[حجت]] نمیدانند مگر اینکه با [[روایات معصومین]] [[تأیید]] شود. بنابر دیدگاه [[شیعه]]، نظرات [[عترت پیامبر]]{{صل}} در تفسیر قرآن مانند نظرات خود [[پیامبر]]{{صل}} [[حجت]] است و تنها روایاتی را معتبر میدانند که از [[پیامبر اسلام]] یا [[امامان معصوم]] [[نقل]] شده باشد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۸۶. </ref>. در واقع [[شیعه]] [[معتقد]] است [[رسالت]] اصلی این امر یعنی تفسیر قرآن بر دوش [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} است؛ چراکه یکی از [[وظایف امام]] در برابر [[قرآن کریم]]، حفظ آن از [[تحریف]] [[معنوی]] است. این مهم با بیان [[تفسیر]] صحیح و [[تأویل]] آن، صورت میگیرد. در [[روایات]] فراوانی، به نقش تفسیری [[امامان معصوم]] اشاره شده است؛ چنانکه در [[تفسیر]] آیۀ {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، بیش از بیست [[روایت]] وجود دارد که مقصود از "[[اهل الذکر]]" را [[ائمه]]{{ع}} معرفی کردهاند، از این [[روایات]] روشن میشود ایشان آشنا به [[قرآن]] و [[سنت]] نبویاند و [[مردم]] [[وظیفه]] دارند در [[فهم]] [[قرآن کریم]] به آنها مراجعه کنند. | *طبقات [[مفسرین]] [[اهل سنت]] با طبقات [[شیعیان]] متفاوت است. این تفاوت به این سبب است که [[اهل سنت]] [[روایات]] [[صحابه]] و [[تابعین]] را [[حجت]] میدانند و در تفسیر قرآن از آنها استفاده میکنند و حتی عده ای از [[مفسرین]] [[اهل سنت]] ذوق ادبی، [[عرفانی]] و [[فقهی]] خویش را در [[تفسیر]] ملحوظ میکنند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۸۶. </ref>؛ اما [[شیعیان]]، نظرات [[صحابه]] و [[تابعین]] را [[حجت]] نمیدانند مگر اینکه با [[روایات معصومین]] [[تأیید]] شود. بنابر دیدگاه [[شیعه]]، نظرات [[عترت پیامبر]]{{صل}} در تفسیر قرآن مانند نظرات خود [[پیامبر]]{{صل}} [[حجت]] است و تنها روایاتی را معتبر میدانند که از [[پیامبر اسلام]] یا [[امامان معصوم]] [[نقل]] شده باشد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۸۶. </ref>. در واقع [[شیعه]] [[معتقد]] است [[رسالت]] اصلی این امر یعنی تفسیر قرآن بر دوش [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} است؛ چراکه یکی از [[وظایف امام]] در برابر [[قرآن کریم]]، حفظ آن از [[تحریف]] [[معنوی]] است. این مهم با بیان [[تفسیر]] صحیح و [[تأویل]] آن، صورت میگیرد. در [[روایات]] فراوانی، به نقش تفسیری [[امامان معصوم]] اشاره شده است؛ چنانکه در [[تفسیر]] آیۀ {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، بیش از بیست [[روایت]] وجود دارد که مقصود از "[[اهل الذکر]]" را [[ائمه]]{{ع}} معرفی کردهاند، از این [[روایات]] روشن میشود ایشان آشنا به [[قرآن]] و [[سنت]] نبویاند و [[مردم]] [[وظیفه]] دارند در [[فهم]] [[قرآن کریم]] به آنها مراجعه کنند. |
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۰
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث تبیین قرآن است. "تفسیر قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفسیر قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر
- تفسیر در لغت به معنای پردهبرداری و رفع ابهام بوده و مراد از تفسیر قرآن، تشخیص دادن و روشن کردن مقصود از کلام الله است؛ اما بنابر تعریفی دیگر، تفسیر دانشی است که چگونگی نزول آیات قرآن و شئون و قصص و اسباب آنها را مشخص میکند و مکی و مدنی و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ و خاص و عام و مطلق و مقید و مجمل و مبین و حلال و حرام و وعد و وعید و امر و نهی و... را از آیات قرآنی نشان میدهد[۱].
علل نیاز به تفسیر
- با این وجود، مشخص میشود آنچه در این بین اهمیت دارد این است که تفسیر قرآن دانش خاصی است که باید بر اساس اصول و قواعد روشن انجام پذیرد؛ چراکه عدم توجه به این قواعد براساس شواهد تاریخی سبب ایجاد انحرافات میشود، چنانکه فرقۀ جبریه با استناد به ظاهر آیاتی نظیر: ﴿يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ﴾[۲] و بدون توجه به تفسیر صحیح آیه مدعی شدند همه کارها مستقیماً با ارادۀ خداوند انجام میگیرد و انسانها در انجام افعال خود هیچگونه اختیاری ندارند[۳].
- بنابراین نیاز به تفسیر قرآن برای مسلمانان یک امر حیاتی است چراکه برداشتهای اشتباه از قرآن فقط نشان دهندۀ این نیست که عده ای برحسب جهل خودشان از قرآن برداشت سطحی میکنند و تفسیر میتواند جهل ناشی از این برداشتها را بر طرف کند، بلکه دلیل دیگرش این است که قرآن، براساس روایات معصومین، معانی بلند و باطنی ژرف دارد چنانکه در روایتی امام باقر(ع) فرمودند: «هیچ آیه ای در قرآن وجود ندارد، مگر اینکه ظاهر و باطنی عمیق دارد»[۴].[۵] اما قرآن تمام این مطالب ژرف را با فصاحت و بلاغت منحصر به فردش به گونۀ مختصر و موجز آورده است و از پرداختن به جزئیات مطالب پرهیز کرده است، با تفسیر قرآن میتوان به تفصیل و جزئیات دست یافت[۶].
دانش تفسیر قرآن
تاریخ و مسئولیت تفسیر قرآن
- طبقات مفسرین اهل سنت با طبقات شیعیان متفاوت است. این تفاوت به این سبب است که اهل سنت روایات صحابه و تابعین را حجت میدانند و در تفسیر قرآن از آنها استفاده میکنند و حتی عده ای از مفسرین اهل سنت ذوق ادبی، عرفانی و فقهی خویش را در تفسیر ملحوظ میکنند[۷]؛ اما شیعیان، نظرات صحابه و تابعین را حجت نمیدانند مگر اینکه با روایات معصومین تأیید شود. بنابر دیدگاه شیعه، نظرات عترت پیامبر(ص) در تفسیر قرآن مانند نظرات خود پیامبر(ص) حجت است و تنها روایاتی را معتبر میدانند که از پیامبر اسلام یا امامان معصوم نقل شده باشد[۸]. در واقع شیعه معتقد است رسالت اصلی این امر یعنی تفسیر قرآن بر دوش ائمۀ معصومین(ع) است؛ چراکه یکی از وظایف امام در برابر قرآن کریم، حفظ آن از تحریف معنوی است. این مهم با بیان تفسیر صحیح و تأویل آن، صورت میگیرد. در روایات فراوانی، به نقش تفسیری امامان معصوم اشاره شده است؛ چنانکه در تفسیر آیۀ ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ﴾[۹]، بیش از بیست روایت وجود دارد که مقصود از "اهل الذکر" را ائمه(ع) معرفی کردهاند، از این روایات روشن میشود ایشان آشنا به قرآن و سنت نبویاند و مردم وظیفه دارند در فهم قرآن کریم به آنها مراجعه کنند.
- در برخی دیگر از روایات، با عباراتی همچون: «عَیْبَةُ وَحْیِ اللَّهِ وَ أَهْلُ دِینِ اللَّهِ»، «بیان کنندۀ وحی خداوند»[۱۰] بر شأن تفسیری امامان تأکید شده است. در برخی روایات، برای وصف امامان از تعبیر: «أَمِینُ اللَّهِ عَلَی وَحْیِهِ»[۱۱] یاد شده است. فراوانی این سنخ روایات به گونهای است که موجب اطمینان نسبت به صدور این مفهوم از پیشوایان دین میشود. این مفهوم در زیارتنامه امام حسین(ع) نیز آمده است: «السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ وَ أَمِینِ اللَّهِ عَلَی وَحْیِهِ»[۱۲]. بنابراین با وجود چنین تواتری از روایات، شیعه به این یقین رسیده است که مفسرین اصلی قرآن کریم ائمه(ع) هستند[۱۳]. چنانکه آنان معتقدند تفسیر قرآن برای اولین بار توسط امام علی(ع) در خطبهها و موعظههایش محقق شد و گاهی چنین امری (تفسیر) از طریق پرسش از حضرت هم حاصل میشد[۱۴].
تقسیمبندی تفسیر قرآن و نهی از تفسیر به رأی
- تفسیر قرآن به لحاظهای گوناگون، تقسیماتی را پذیرفته است؛ از جمله تفسیر روایی، عرفانی، کلامی، فقهی، ادبی، قرآن به قرآن، موضوعی و همچنین تفسیر به رای[۱۵].
- درمیان تمام این تفاسیر، تفسیری که مورد مذمت معصومین(ع) قرار گرفته تفسیر به رای است، تفسیر به رأی یعنی اینکه فرد برای تأیید نظر خودش، آیات قرآن را به نفع خودش تغییر دهد[۱۶]؛ به عنوان مثال فرض کنید کسی اعتقاد داشته باشد خداوند جسم مادی دارد یعنی مثل انسان دارای چشم، چهره، دست و پا است، سپس برای اثبات اعتقادش به سراغ این آیه از قرآن: ﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾[۱۷] میرود و اینچنین استفاده میکند که خداوند دارای جسم مادی است، درحالیکه اگر بدون هیچ پیش داوری و پیشفرضی به سمت قرآن برود متوجه میشود قرآن شدیداً این اعتقاد را نفی میکند، چنانکه دو آیۀ ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾[۱۸] و ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾[۱۹] این مطلب را تأیید میکند[۲۰].
- در برخی از روایات تفسیر به رأی مورد مذمت قرار گرفته است مانند: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هرکس قرآن را از روی رأی خود تفسیر کند میبایست جایگاه خود را برای آتش فراهم کند»[۲۱]. حتی در بعضی از روایات، امامان معصوم چنین تفسیری را مساوی با کفر آدمی میدانند[۲۲].
جستارهای وابسته
- تفاسیر تابعین تابعین
- تفاسیر تک نگار
- تفاسیر عصر جدید
- تفاسیر عصر کهن
- تفسیر اجتهادی
- تفسیر اجمالی قرآن
- تفسیر اِعراب
- تفسیر باطنی
- تفسیر پلورالیستی قرآن
- تفسیر تبیینی قرآن
- تفسیر تحلیلی
- تفسیر تدبری قرآن
- تفسیر تمسکی قرآن
- تفسیر در عصر تابعین
- تفسیر در عصر تدوین
- تفسیر در عصر پیامبر خاتم
- تفسیر درایی
- تفسیر زبدة البیان
- تفسیر سکولاریستی قرآن
- تفسیر سیستمی
- تفسیر عبدالله بن عباس
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر لفظی قرآن
- تفسیر لیبرالیستی قرآن
- تفسیر مأثور
- تفسیر مجمل به مبین
- تفسیر مطلق به مقید
- تفسیر معتزلیان جدید
- تفسیر معنا
- تفسیر معنوی قرآن
- تفسیر موضوع
- تفسیر وجوه قرآن
- تفسیر ترتیبی
- تفسیر مزجی
- تفسیر موضوعی
- تفسیر اهل بیت
- تفسیر پیامبر خاتم
- تفسیر تابعین
- تفسیر دوران نهضتهای اصلاحی
- تفسیر صحابه
- تفسیر عصر جدید
- تفسیر باطن قرآن
- تفسیر ظاهر قرآن
- تفسیر اهلسنت
- تفسیر باطنیه
- تفسیر خوارج
- تفسیر شیعه
- تفسیر متصوفه
- تفسیر اجتماعی
- تفسیر اخلاقی
- تفسیر ادبی
- تفسیر اشاری
- تفسیر به رأی
- تفسیر بیانی
- تفسیر پوزیتیویستی
- تفسیر تاریخی
- تفسیر تربیتی
- تفسیر رمزی
- تفسیر عرفانی
- تفسیر علمی
- تفسیر فقهی
- تفسیر فلسفی
- تفسیر کلامی
- آداب تفسیر قرآن
- آراء تفسیری
- اسرائیلیات در تفسیر
- اقطاب اسرائیلیات
- اقطاب وضّاعین
- اولین مدون تفسیر
- تأویل قرآن
- تدوین تفسیر قرآن
- تفاسیر قرآن
- تفسیر پذیری قرآن
- تفسیر نگاری
- تنزیل قرآن
- توقیفیت تفسیر قرآن
- جری و تطبیق
- روایات تفسیری
- روشهای تفسیری
- سیاق عام
- شرافت تفسیر قرآن
- طرق تفسیری
- غرایب تفسیر
- فضیلت تفسیر قرآن
- قواعد تفسیر
- مبادی تفسیر
- مدارس تفسیر قرآن
- مراتب تفسیر
- مراحل تفسیر
- مصادر نقلی تفسیر
- مفسران
- مقدمات تفسیر
- مکاتب تفسیری
- منابع تفسیر
- تأویل قرآن
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۵.
- ↑ «هر که را بخواهد بیراه وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند » سوره نحل، آیه ۹۳.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا ۷۳
- ↑ «مَا مِنْ آیَةٍ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ»؛ بصائر الدرجات، ص۲۰۳؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۱۹۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۵؛ نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا ۷۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۶.
- ↑ «اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۶۱؛ کافی، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۶۲؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۵۹ و ۲۶۰؛ التوحید، ص۱۵۲؛ الغیبة طوسی، ص۱۴۹.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۵۷. در برخی دیگر از زیارتنامهها نیز این مفهوم بر پیامبر اکرم(ص) اطلاق شده است. برای نمونه، ر.ک: کامل الزیارات، ص۴۲.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا ۷۳؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ «دست خداوند بالای دستهای آنان است» سوره فتح، آیه ۱۰.
- ↑ «چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ «و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا ۷۳.
- ↑ «من فسر القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار»؛ محمد بن حسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۵.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت، ص ۶۳ تا ۷۳