عقیده اهل سنت در رابطه با «ولایت فقیه» چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
خط ۴۵: خط ۴۵:
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش‌]]

نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۱۳

الگو:پرسش غیرنهایی

عقیده اهل سنت در رابطه با «ولایت فقیه» چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / نیابت عامه

عقیده اهل سنت در رابطه با «ولایت فقیه» چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«بعد از پیامبر اسلام، مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند. عدّه‌ای معتقد بودند پیامبر اسلام (ص) جانشینی برای خود تعیین نکرده، و این امر را به عهده امّت گذارده که آنها بنشینند و از میان خود رهبری برگزینند. این گروه را اهل سنت می‌نامند.
گروه دیگری معتقد بودند که جانشین پیامبر (ص) همچون خود او باید معصوم از خطا و گناه باشد و دارای علم وافری که بتواند رهبری معنوی و مادّی مردم را به عهده بگیرد و اساس اسلام را حفظ کرده و تداوم بخشد. و آنها معتقد بودند تعیین چنین کسی تنها از سوی خدا و به وسیله پیامبر (ص)‏ امکان‌پذیر است. و این گروه را امامیه یا شیعه می‌نامند[۱].
نقطه اصلی اختلاف بین شیعه و سنی این است که شیعیان معتقدند که امامت منصبی است الهی که باید از طرف خدای متعال به کسانی که صلاحیت آن را دارند داده شود و خدای متعال به وسیله پیامبر اکرم (ص) این کار را انجام داده و امیرالمؤمنین علی (ع) را جانشین قرار داده... اما اهل سنت معتقدند که امامت الهی همانند نبوت و رسالت با رحلت پیامبر خاتمه یافت و از آن پس، تعیین امام به مردم واگذاشته شد. و حتّی بعضی از بزرگان اهل سنت، تصریح کرده‌اند که اگر کسی به زور اسلحه، بر مردم مسلّط شد اطاعت وی بر دیگران لازم خواهد بود[۲].
شیعه معتقد است ائمه (ع)، اسلام‌شناسانی هستند که هرگز خطا و اشتباه در آنها متصوّر نیست، علوم اسلامی را از پیغمبر اسلام (ص) گرفته‌اند از یک راه رمزی و عینی که بر ما مجهول است، ولی اهل سنت در هیچ‌کدام از صحابه مصونیت از خطا و اشتباه را قائل نیستند، بلکه هزاران اشتباه را از خلفا در مسائل دینی نقل می‌نمایند[۳].
مذاهب چهارگانه اهل سنت بر این معنی اتفاق دارند که امام باید مسلمان، مکلّف، آزاد، قرشی، عادل، مجتهد، شجاع، دارای رأی و نظر صائب، و از نظر شنوایی و گویایی و بینایی سالم باشد. امّا آنچه از کلمات بزرگان استفاده می‌شود این است که ولایت و حاکمیت فقیه امر جدیدی نیست که فقهای شیعه در این زمان‌ها بدعت گذارده باشند بلکه بین مشهور علمای اهل سنت نیز اجتهاد و فقاهت از دیرباز جزو شرایط امام و والی محسوب شده است[۴].
پس اهل سنت بخاطر حفظ نظام امامت را واجب می‌دانند و می‌گویند بر مسلمان‌ها لازم است امامی انتخاب نمایند تا شعائر را پاس بدارد و حقّ مظلوم را از ظالم بگیرد و... ولی در زمان واحد دو نفر امام باشند صحیح نیست و در امام ده شرط قائل هستند. و نیز علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت معتقد هستند بر این که امامت با بیعت دانایان و بزرگان قوم و فهمیده‌ها منعقد می‌شود و همچنین با معرفی امام سابق، خلیفه بعدی محقق می‌گردد و می‌گویند اطاعت از امام واجب است (در غیر معصیت) و همچنین اطاعت از نایب امام و نماینده‌های امام لازم است و جواز جنگ با بغاة از نظر علمای اهل سنت اجماعی است.
شافعی می‌گوید: سیره از پیامبر اکرم (ص) بر جنگ با مشرکان داریم و سیره بر قتال مرتدّین از ابوبکر و بر جنگ با بغاة از امام علی -رضی اللّه تعالی عنه- منعقد شده است.
حنفیه می‌گویند: افرادی که با امام بیعت می‌نمایند چهار طایفه هستند:
  1. عدم اطاعت بدون توجیه، که اینها همانند قطّاع الطریق هستند.
  2. توجیهی دارند برای ممانعت، در صورت تعرّض مقابله می‌شود.
  3. امام را باطل می‌دانند و یا معصیت‌کار، اینها خوارج هستند و در حکم "بغاة" می‌باشند.
  4. مسلمان هستند و بر امام خروج کرده‌اند و ناامنی ایجاد می‌نمایند و این گروه هم همانند بغاة می‌باشند. مالکیه می‌گویند گروه سوم دعوت به توبه می‌شوند و الّا کشته می‌شوند... .
شافعیه و مالکیه و حنابله، هر سه گروه معتقدند جایز نیست امام مسلمین شروع‌کننده جنگ باشد، اگر مورد هجوم قرار گرفتند حق مقابله دارند، چون بغاة مسلمان هستند[۵].
پس اکثر اهل سنت هم در امام و ولی مسلمین شرایطی را قائل هستند و امام مسلمین و حاکم اسلامی باید دارای آن شرایط باشد. اگرچه غالب اهل سنت می‌گویند با زوال آن شروط حاکم اسلامی از حکومت عزل نمی‌شود و اطاعتش باز هم واجب است و مخالفت با او جایز نیست؛ پس شرایطی که شیعه برای امام و ولی فقیه قائل است، اهل سنت اکثر آنها را قائل نیستند و در صورت وجود شرایط با زوالش شیعه معتقد است دیگر ولایت ندارد ولی اهل سنت باز هم تبعیت را لازم می‌دانند»[۶].
  1. نیابت چند نوع می‌باشد؟ (پرسش)
  2. مقصود از نیابت عامه در عصر غیبت کبری چیست؟ (پرسش)
  3. چرا امام مهدی در زمان غیبت کبرا نایب خاص ندارد؟ (پرسش)
  4. به چه کسانی نایبان عام گویند؟ (پرسش)
  5. نیابت عام به چه معناست و روایات در این‏ باره چه می‏‌گوید؟ (پرسش)
  6. نایبان عام امام مهدی در عصر غیبت چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
  7. چگونه می‌‏توانید ثابت کنید که ولی فقیه نایب و جانشین امام مهدی رهبر و ولی جامعه اسلامی است؟ (پرسش)
  8. از کجا معلوم می‌‏شود که مهدی در عصر غیبت کبری واقعا وجود خارجی دارد و صرفا یک فرضیه نیست؟ (پرسش)
  9. آیا حقیقت مفهوم دین اسلام همین است که توسط مراجع دینی برداشت می‌‏شود؟ (پرسش)
  10. در زمان غیبت علما در تبیین حقیقت شریعت چقدر موفق بوده‏‌اند؟ (پرسش)
  11. فقهای دین بر چه اساسی در زمان غیبت کبرا بر دیگران ولایت دارند؟ (پرسش)
  12. آیا نواب عام امام مهدی در زمان غیبت کبرا با آن حضرت ارتباط دارند؟ (پرسش)
  13. چرا امام خمینی را نایب امام مهدی نامیده‌اند؟ عشق و دلدادگی امام خمینی برخاسته از چه بود؟ مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان را بنویسید؟ (پرسش)
  14. آیا درست است که آیت‌الله خامنه‌‏ای نایب امام مهدی هستند؟ مدرک و منابع اطلاعات شما در این زمینه چیست؟ (پرسش)
  15. کدام گروه از افراد جامعه مصداق نایب عام هستند و وظیفه سرپرستی بر دوش آنان گذاشته شده است؟ (پرسش)
  16. آیا پیروی کردن از نائب امام مهدی (ولی فقیه) واجب است؟ (پرسش)
  17. عقیده اهل سنت در رابطه با «ولایت فقیه» چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. آیت اللّه مکارم شیرازى، ۵۰ درس اصول عقاید براى جوانان، قم، انتشارات نسل جوان، صفحه ۲۳۸- ۲۳۷.
  2. مصباح یزدى، آموزش عقاید، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، سازمان تبلیغات اسلامى، ج ۲، ص ۱۳۲، الاحکام السلطانیه،؟ و ترجمه السواد الاعظم از ابو القاسم سمرقندى، ص ۳۲- ۳۰.
  3. استاد شهید مطهرى، امامت و رهبرى، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴، ص ۵۱ و ۵۲.
  4. دراسات فى ولایة الفقیه، قم، المرکز العالمى للدراسات الاسلامیة، ج ۱، ص ۲۷۳، چاپ ۱۴۰۸ﻫ. ق.
  5. عبد الرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، دار احیاء التراث، بیروت، ج ۵، ص ۴۱۶، مبحث شروط الامامیة.
  6. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۸۱-۲۸۵.