رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{پرسش غیرنهایی}} | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]] | | موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]] | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
::::::البته درباره [[اسم اعظم]] و ماهیت آن، اختلافنظر فراوانى وجود دارد (...). [[علامه طباطبایی]] در تفسیر المیزان مىنویسد: اسماء الهى و مخصوصاً اسم اعظم او هرچند در عالم مؤثر بوده و اسباب و وسایطى براى نزول فیض از ذات خداى تعالى در این عالم مشهودند، لیکن این تأثیرشان بهخاطر حقایقشان است؛ نه به الفاظشان که در فلان لغت، دلالت بر فلان معنا دارد و همچنین نه به معانىشان که از الفاظ فهمیده شده و در ذهن تصور مىشود. بلکه معناى این تأثیر این است که خداى تعالى که پدیدآورنده هر چیزى است، هر چیزى را به یکى از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمى است، ایجاد مىکند؛ نه اینکه تنها لفظِ اسم یا معناى مفهوم از آن یا حقیقت دیگرى غیر ذات متعالى خدا چنین تأثیرى داشته باشد.<ref>المیزان، ج٨، ص۴۶۵.</ref>(...) مرحوم [[کفعمى]] نیز در کتاب ''«[[المصباح (کتاب)|مصباح]]»'' درباره [[اسم اعظم]] ۶١ قول را بیان مىکند و مىگوید، "سخن در [[اسم اعظم]]، به آنچه گفته شد منحصر نمىشود".<ref>المصباح، ص٣٠۶.</ref> بنابراین اسم اعظم، تنها اسم و نام کلمه یا اسم صفتى از صفات خدا نیست. بلکه بیشتر مربوط به عمل است. ازاینرو دانستن اسماء الهى و لفظ تنها، کارساز نخواهد بود؛ به همین دلیل "بلعم باعورا"<ref>المیزان، ج٨، ص۴٣٣.</ref> که در عصر [[حضرت موسى]]{{ع}} مىزیست، بر اثر علم و تقوا به مقامى رسیده بود که به اسم اعظم آگاهى یافته بود و به همین دلیل، دعایش مستجاب مىشد. اما وقتى هوسهاى نفسانى به او راه یافت و با [[موسى]]{{ع}} در ماجراى جنگ با عمالقه، مخالفت کرد، این موقعیت از او گرفته شد و دیگر دعایش به استجابت نمىرسید و نور اسم اعظم نیز از او خارج شد و تاریکى گمراهى او را فرا گرفت. خداوند نیز در قرآن او را چنین نکوهش مىکند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ}}﴾}}<ref>«داستان او چون داستان سگ است»؛ سوره اعراف، آیه ١٧۶.</ref> بنابراین اگر کسى به صفات الهى تخلق یابد و داراى مفاهیم این صفات شود، یعنى مظهر این صفات، یا حتى بخشى از این صفات گردد، چنان تکامل روحى مىیابد که مىتواند حامل [[اسم اعظم]] گردد؛ وگرنه یک شخص گناهکار هرگز نمىتواند با تلفظ یک کلمه از اسماء الهى، مستجابالدعوه شود. [[ائمه اطهار]] {{عم}} نیز با طهارت روح و عصمت خدادادى، از این ویژگى برخوردار بودند و به وسیله [[اسم اعظم]] از غیب آگاه مىشدند»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۷-۱۵۰].</ref>. | ::::::البته درباره [[اسم اعظم]] و ماهیت آن، اختلافنظر فراوانى وجود دارد (...). [[علامه طباطبایی]] در تفسیر المیزان مىنویسد: اسماء الهى و مخصوصاً اسم اعظم او هرچند در عالم مؤثر بوده و اسباب و وسایطى براى نزول فیض از ذات خداى تعالى در این عالم مشهودند، لیکن این تأثیرشان بهخاطر حقایقشان است؛ نه به الفاظشان که در فلان لغت، دلالت بر فلان معنا دارد و همچنین نه به معانىشان که از الفاظ فهمیده شده و در ذهن تصور مىشود. بلکه معناى این تأثیر این است که خداى تعالى که پدیدآورنده هر چیزى است، هر چیزى را به یکى از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمى است، ایجاد مىکند؛ نه اینکه تنها لفظِ اسم یا معناى مفهوم از آن یا حقیقت دیگرى غیر ذات متعالى خدا چنین تأثیرى داشته باشد.<ref>المیزان، ج٨، ص۴۶۵.</ref>(...) مرحوم [[کفعمى]] نیز در کتاب ''«[[المصباح (کتاب)|مصباح]]»'' درباره [[اسم اعظم]] ۶١ قول را بیان مىکند و مىگوید، "سخن در [[اسم اعظم]]، به آنچه گفته شد منحصر نمىشود".<ref>المصباح، ص٣٠۶.</ref> بنابراین اسم اعظم، تنها اسم و نام کلمه یا اسم صفتى از صفات خدا نیست. بلکه بیشتر مربوط به عمل است. ازاینرو دانستن اسماء الهى و لفظ تنها، کارساز نخواهد بود؛ به همین دلیل "بلعم باعورا"<ref>المیزان، ج٨، ص۴٣٣.</ref> که در عصر [[حضرت موسى]]{{ع}} مىزیست، بر اثر علم و تقوا به مقامى رسیده بود که به اسم اعظم آگاهى یافته بود و به همین دلیل، دعایش مستجاب مىشد. اما وقتى هوسهاى نفسانى به او راه یافت و با [[موسى]]{{ع}} در ماجراى جنگ با عمالقه، مخالفت کرد، این موقعیت از او گرفته شد و دیگر دعایش به استجابت نمىرسید و نور اسم اعظم نیز از او خارج شد و تاریکى گمراهى او را فرا گرفت. خداوند نیز در قرآن او را چنین نکوهش مىکند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ}}﴾}}<ref>«داستان او چون داستان سگ است»؛ سوره اعراف، آیه ١٧۶.</ref> بنابراین اگر کسى به صفات الهى تخلق یابد و داراى مفاهیم این صفات شود، یعنى مظهر این صفات، یا حتى بخشى از این صفات گردد، چنان تکامل روحى مىیابد که مىتواند حامل [[اسم اعظم]] گردد؛ وگرنه یک شخص گناهکار هرگز نمىتواند با تلفظ یک کلمه از اسماء الهى، مستجابالدعوه شود. [[ائمه اطهار]] {{عم}} نیز با طهارت روح و عصمت خدادادى، از این ویژگى برخوردار بودند و به وسیله [[اسم اعظم]] از غیب آگاه مىشدند»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۷-۱۵۰].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛}} | {{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛}} | ||
[[پرونده:11786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد فائز باقری|باقری]]]] | [[پرونده:11786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد فائز باقری|باقری]]]] | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
::::::«روایات اسم اعظم را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه{{عم}} است و یک حرف آن مخصوص خدای سبحان است، نزد [[آصف بن برخیا]]، کارگزار حضرت سلیمان که کارهای شگفت انجام میداد، تنها یک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۸۷، سه حدیث، باب مااعطی الائمه{{عم}} من اسم الله الاعظم.</ref> اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هیچگاه برای ما روشن نخواهد شد، تنها همین مقدار فهمیده میشود که دارنده این اسم دارای مقام عالی و استثنایی است و خداوند از این حروف به «علم من الکتاب» تعبیر کرده است<ref>[[محمد حسین مظفر]]، [[علم الإمام ۲ (کتاب)|علم الإمام]]{{ع}}، ص۳۶.</ref>»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص۱۱۶.</ref>. | ::::::«روایات اسم اعظم را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه{{عم}} است و یک حرف آن مخصوص خدای سبحان است، نزد [[آصف بن برخیا]]، کارگزار حضرت سلیمان که کارهای شگفت انجام میداد، تنها یک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۸۷، سه حدیث، باب مااعطی الائمه{{عم}} من اسم الله الاعظم.</ref> اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هیچگاه برای ما روشن نخواهد شد، تنها همین مقدار فهمیده میشود که دارنده این اسم دارای مقام عالی و استثنایی است و خداوند از این حروف به «علم من الکتاب» تعبیر کرده است<ref>[[محمد حسین مظفر]]، [[علم الإمام ۲ (کتاب)|علم الإمام]]{{ع}}، ص۳۶.</ref>»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص۱۱۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛}} | |||
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛}} | |||
[[پرونده:847645352.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی شاکر|شاکر]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[اسم اعظم]] عنوانی است که برخی روایات برای بیان سرچشمه [[علم امام]] و آگاهیها و تواناییهای او به آن اشاره دارند. در روایات، یکی از ویژگیهای [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} بهرهمندی کاملتر از [[اسم اعظم]] الهی بیان شده است. روایات در این نکته مشترکاند که [[اسم اعظم]] پروردگار هفتاد و سه حرف دارد: {{عربی|اندازه=150%|« اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفا»}}<ref>کلینی، کافی، ج۱ ، ص: ۲۳۰.</ref> همچنین روایات در این مطلب مشترکاند که بهرهمندی خاتم المرسلین و خاندان ایشان از [[اسم اعظم]]، کاملتر از سایر انبیا و اوصیاست؛ یعنی آگاهی به هفتاد و دو حرف، به ایشان عطا شده است<ref>کلینی، کافی، ج۱ ، ص: ۲۳۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۲۰۸، ۲۰۹ و ۲۱۲؛ طبری، دلائل الإمامه، ۲۱۹.</ref>. | |||
::::::در احادیث، اعمال و رفتار خارق العاده [[عیسی بن مریم]]{{ع}} که قرآن به آنها اشاره دارد و همچنین واکنش آصف به درخواست سلیمان برای احضار تخت بلقیس، ثمره و نتیجه عطا شدن [[اسم اعظم]] به ایشان دانسته شده است؛ <ref>کلینی، کافی، ج۱ ، ص: ۲۳۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۲۰۸، ۲۰۹ و ۲۱۲.</ref>. لذا نباید تصور کرد که مراد از [[اسم اعظم]]، صرفاً لفظ یا کلمهای مانند سایر کلمات رایج باشد؛ بلکه مراد حقیقت عظمی است که حقایق متعددی را در بر میگیرد؛ به تعبیر دیگر، واقعیتهای متعددی تشکیل دهنده [[اسم اعظم]] الهی هستند. [[علامه طباطبایی]] رحمه الله نیز معتقد است [[اسم اعظم]] از قبیل الفاظ و یا مفاهیمی که الفاظ بر آنها دلالت میکنند نیست و اعتقاد به اینکه [[اسم اعظم]] ترکیبی از حروف لفظی باشد، سخن صحیحی نمیباشد<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص: ۳۶۳.</ref>»<ref>[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، [[امامتپژوهی (نشریه)| فصلنامه امامتپژوهی]]، شماره ۶ ص ۱۷۰.</ref>. | |||
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛}} | |||
[[پرونده:11607.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین صالحی مالستانی]]]] | [[پرونده:11607.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین صالحی مالستانی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر]]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
خط ۴۵: | خط ۵۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۶. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۹: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۷. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11273.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]] | [[پرونده:11273.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۹: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۸. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]] | [[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]] | ||
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۶۷: | خط ۷۵: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۹. خانم سیده رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]] | [[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]] | ||
خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' اینباره گفته است: | خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' اینباره گفته است: | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۸: | ||
[[رده:پرسشهای جامع امامت و ولایت]] | [[رده:پرسشهای جامع امامت و ولایت]] | ||
[[رده:پرسشهای علم معصوم]] | [[رده:پرسشهای علم معصوم]] | ||
[[رده:( | [[رده:(ار): پرسشهایی با ۱۰ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:(ار): پرسشهای علم غیب معصوم با ۱۰ پاسخ]] |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۹
رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
![]() | |
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
رابطه اسم اعظم با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
![](https://commons.imamatpedia.com/w/images/thumb/4/47/11738.jpg/100px-11738.jpg)
آیتالله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در اینباره گفته است:
- «آنگونه که در احادیث آمده، اسم اعظم از هفتاد و سه حرف تشکیل یافته و هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه(ع) هست؛ و فقط یک حرف را خداوند متعال برای خود برگزیده است و نزد آصف فقط یک حرف بود که توانست با آن تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم بر هم زدن حاضر کند و آدم، که بهرهاش از آن بیش از سایر انبیاء(ع) بود، تنها بیست و پنج حرف آن را در اختیار داشت[۱]. من گرچه نمیدانم اسم اعظم چیست؟ و چگونه بر هفتاد و سه حرف مشتمل است؟ امّا از این بیان به عظمت شأن ائمۀ اطهار(ع) و بزرگی مقام و گسترۀ علمشان پی میبرم تا جایی که خداوند سبحان، همان یک حرف را که نزد آصف بود، «علمی از کتاب» نامید؛ پس کسی که همۀ حروف در اختیارش است چون باشد؟»[۲]
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
![]()
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
![]() حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
![]()
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ | ||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
![]()
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصومپانویس
|