رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
::::::[[محمد تقی جعفری|علامه جعفری]] میگوید: هیچ مفسر و فقیه و حکیم و فیلسوفی که منابع علم و معرفت آنان همین حواس و اندیشه و تعقل و منقولات است نمیتوانند ادعایی رسوخ در علم (استحکام غیر قابل تزلزل و قطعی مطلق) داشته باشند و چنین ادعایی هم هیچ کس نکرده است. از طرف دیگر با توجه با منابع قطعی که رسوخ در علم را برای امیرالمؤمنین و [[ائمه]]{{ع}} اثبات میکند.<ref>ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج۲۴، ص۱۵۵.</ref> [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|"أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم"}}<ref>«کجایند کسانی که گمان کردهاند که راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ میگویند و به حق ما تجاوز میکنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.</ref> اصول کافی بابی بهعنوان، {{عربی|"بَابُ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّةُ"}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref> منعقد نموده است که چند روایت درآن وجود دارد. از جمله: (...) برید از یکی امامان{{عم}} باقر یا صادق{{ع}} درباره آیه شریفه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش»؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> روایت میکند که فرمود: برترین راسخان در علم رسول خدا است که خداوند تمام آنچه را که بر او نازل کرده تنزیل و تأویلش را نیز به او تعلیم داده است و چنین نیست که خداوند چیزی را به او نازل کند و تاویل آن را به او نیاموزد و اوصیای آن حضرت تمامی آن را میدانند. بعد فرمود: قرآن عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ دارد، وراسخون در علم آن را میدانند.<ref>کافی،ج۱، ص۲۱۳، ح۲. تفسیر العیاشی،ج۱، ص۱۶۴.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در باره علی{{ع}} فرمود: علی پس از من تأویل آنچه را مردم ازقرآن نمیدانند؛ به آنها میآموزد.<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۹.</ref> و علی{{ع}} فرمود: {{عربی|"سَلُونِي عَن كِتَابِ اللهِ عزوجل فَوَاللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْهُ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارَ وَلَا مسیر وَلَا مقام إِلاَّ وَ قَدْ أَقرَأَنِیهَا رَسُولِ اللهِ وَ عَلَّمَنِی تَأوِیلَهَا"}}<ref>«پیرامون کتاب خدا از من بپرسید که بخدا سوگند آیهای از آن در شب یا روز و در طول راه یا جایگاه نازل نشده مگر آنکه پیامبر خدا قرائت آن را با تأویلش به من آموخته است»؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۲۳، ح۱۱۵۸، مجلس۱۸.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۱۹۹.</ref>. | ::::::[[محمد تقی جعفری|علامه جعفری]] میگوید: هیچ مفسر و فقیه و حکیم و فیلسوفی که منابع علم و معرفت آنان همین حواس و اندیشه و تعقل و منقولات است نمیتوانند ادعایی رسوخ در علم (استحکام غیر قابل تزلزل و قطعی مطلق) داشته باشند و چنین ادعایی هم هیچ کس نکرده است. از طرف دیگر با توجه با منابع قطعی که رسوخ در علم را برای امیرالمؤمنین و [[ائمه]]{{ع}} اثبات میکند.<ref>ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج۲۴، ص۱۵۵.</ref> [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|"أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم"}}<ref>«کجایند کسانی که گمان کردهاند که راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ میگویند و به حق ما تجاوز میکنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.</ref> اصول کافی بابی بهعنوان، {{عربی|"بَابُ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّةُ"}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref> منعقد نموده است که چند روایت درآن وجود دارد. از جمله: (...) برید از یکی امامان{{عم}} باقر یا صادق{{ع}} درباره آیه شریفه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش»؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> روایت میکند که فرمود: برترین راسخان در علم رسول خدا است که خداوند تمام آنچه را که بر او نازل کرده تنزیل و تأویلش را نیز به او تعلیم داده است و چنین نیست که خداوند چیزی را به او نازل کند و تاویل آن را به او نیاموزد و اوصیای آن حضرت تمامی آن را میدانند. بعد فرمود: قرآن عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ دارد، وراسخون در علم آن را میدانند.<ref>کافی،ج۱، ص۲۱۳، ح۲. تفسیر العیاشی،ج۱، ص۱۶۴.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در باره علی{{ع}} فرمود: علی پس از من تأویل آنچه را مردم ازقرآن نمیدانند؛ به آنها میآموزد.<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۹.</ref> و علی{{ع}} فرمود: {{عربی|"سَلُونِي عَن كِتَابِ اللهِ عزوجل فَوَاللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْهُ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارَ وَلَا مسیر وَلَا مقام إِلاَّ وَ قَدْ أَقرَأَنِیهَا رَسُولِ اللهِ وَ عَلَّمَنِی تَأوِیلَهَا"}}<ref>«پیرامون کتاب خدا از من بپرسید که بخدا سوگند آیهای از آن در شب یا روز و در طول راه یا جایگاه نازل نشده مگر آنکه پیامبر خدا قرائت آن را با تأویلش به من آموخته است»؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۲۳، ح۱۱۵۸، مجلس۱۸.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۱۹۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
::::::بنابراین، [[رسول اکرم]] و [[جانشینان]] وی از «[[راسخین در علم]]» هستند، همان کسانی که خداوند علمشان به [[تأویل قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و [[علم به تأویل قرآن|عالم بودن ایشان را به تأویل قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] در عرض [[علم]] خود قرار داده است و چگونه با علمی که از صفحه جان، غایب است [[تأویل]] آن را میدانند؟ و چگونه خداوند [[علم]] ایشان را کنار [[علم]] خویش قرار میدهد در حالی که آن [[علم]] نزدشان حضور ندارد و از آن اطلاعی ندارند؟<ref>علم الامام، ص۴۱.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۶۰.]</ref>. | ::::::بنابراین، [[رسول اکرم]] و [[جانشینان]] وی از «[[راسخین در علم]]» هستند، همان کسانی که خداوند علمشان به [[تأویل قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و [[علم به تأویل قرآن|عالم بودن ایشان را به تأویل قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] در عرض [[علم]] خود قرار داده است و چگونه با علمی که از صفحه جان، غایب است [[تأویل]] آن را میدانند؟ و چگونه خداوند [[علم]] ایشان را کنار [[علم]] خویش قرار میدهد در حالی که آن [[علم]] نزدشان حضور ندارد و از آن اطلاعی ندارند؟<ref>علم الامام، ص۴۱.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۶۰.]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ | ||
خط ۵۷: | خط ۵۵: | ||
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: راسخون در علم، [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} بعد از اویند.<ref>«الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ{{عم}} مِنْ بَعْدِهِ»</ref>»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص۶۰.</ref>. | :::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: راسخون در علم، [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} بعد از اویند.<ref>«الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ{{عم}} مِنْ بَعْدِهِ»</ref>»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص۶۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛ | ||
خط ۷۰: | خط ۶۷: | ||
::::::بنابراین چنان که مفسران بسیاری معتقدند، جمله {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ]]}} به {{متن قرآن|اللَّهُ}} عطف شده است و معنای آن این است که خداوند و [[راسخان در علم]] از تأویل آیات متشابه آگاهند، ادامه این آیه نیز بیان حال [[راسخان در علم]] است که آنان به دلیل راسخ بودن در علم، میگویند ما به همه آن قرآن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ماست. این دانش، دانشی گرانبها است که حقایق و معارف عمیق قرآن را در اختیار صاحبان آن میگذارد. به خوبی از لحن آیه پیدا است که علم تأویل دانشی، ویژه است. کسی که چنین دانشی نسبت به قرآن داشته باشد، به طور طبیعی علم ویژهای به معارف دینی دارد؛ زیرا مهمترین منبع معارف دینی، قرآن کریم است در آیه یاد شده، [[راسخان در علم]]، معرفی نشدهاند. چنان که تعبیر [[راسخان در علم]] نشان میدهد، این دانش اختصاص به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ندارد، افرادی مانند [[عبداالله بن عباس]] نیز ادعا کردهاند که از [[راسخان در علم]] میباشند. و امامان شیعه مصداق کاملتر صاحبان این دانش معرفی شدهاند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۲۱ - ۲۲]</ref>. | ::::::بنابراین چنان که مفسران بسیاری معتقدند، جمله {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ]]}} به {{متن قرآن|اللَّهُ}} عطف شده است و معنای آن این است که خداوند و [[راسخان در علم]] از تأویل آیات متشابه آگاهند، ادامه این آیه نیز بیان حال [[راسخان در علم]] است که آنان به دلیل راسخ بودن در علم، میگویند ما به همه آن قرآن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ماست. این دانش، دانشی گرانبها است که حقایق و معارف عمیق قرآن را در اختیار صاحبان آن میگذارد. به خوبی از لحن آیه پیدا است که علم تأویل دانشی، ویژه است. کسی که چنین دانشی نسبت به قرآن داشته باشد، به طور طبیعی علم ویژهای به معارف دینی دارد؛ زیرا مهمترین منبع معارف دینی، قرآن کریم است در آیه یاد شده، [[راسخان در علم]]، معرفی نشدهاند. چنان که تعبیر [[راسخان در علم]] نشان میدهد، این دانش اختصاص به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ندارد، افرادی مانند [[عبداالله بن عباس]] نیز ادعا کردهاند که از [[راسخان در علم]] میباشند. و امامان شیعه مصداق کاملتر صاحبان این دانش معرفی شدهاند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۲۱ - ۲۲]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین بابایی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین بابایی؛ | ||
خط ۸۲: | خط ۷۸: | ||
::::::ثانیاً، روایات معتبر دلالت میکنند بر اینکه [[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[راسخان در علم]] برتر بوده و تمام تنزیل و تأویل قرآن را به تعلیم خدای متعال میدانسته و چنین نبوده است که خدا چیزی بر او نازل کرده و تأویل آن را به او نیاموخته باشد. برخی از آن روایات عبارتند: از [[برید بن معاویه]] نقل شده است که گفت: از یکی از دو [[امام باقر]]{{ع}} یا [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که در تفسیر آیه {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} <ref> تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> فرمود: [[رسول خدا]] برترین [[راسخان در علم]] است. خدای عزّوجلّ همه تأویل و تنزیلی را که بر او نازل کرده به او تعلیم داده است و هرگز چنین نبوده که خدا چیزی بر او نازل کند و تأویل آن را به او یاد نداده باشد و اوصیای پس از او نیز تمام آن را میدانند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۰ و ۲۷۱، حدیث ۲؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۹۹.</ref>»<ref>[[اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن (مقاله)|اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۱.</ref>. | ::::::ثانیاً، روایات معتبر دلالت میکنند بر اینکه [[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[راسخان در علم]] برتر بوده و تمام تنزیل و تأویل قرآن را به تعلیم خدای متعال میدانسته و چنین نبوده است که خدا چیزی بر او نازل کرده و تأویل آن را به او نیاموخته باشد. برخی از آن روایات عبارتند: از [[برید بن معاویه]] نقل شده است که گفت: از یکی از دو [[امام باقر]]{{ع}} یا [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که در تفسیر آیه {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} <ref> تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> فرمود: [[رسول خدا]] برترین [[راسخان در علم]] است. خدای عزّوجلّ همه تأویل و تنزیلی را که بر او نازل کرده به او تعلیم داده است و هرگز چنین نبوده که خدا چیزی بر او نازل کند و تأویل آن را به او یاد نداده باشد و اوصیای پس از او نیز تمام آن را میدانند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۰ و ۲۷۱، حدیث ۲؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۹۹.</ref>»<ref>[[اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن (مقاله)|اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین ناصحیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین ناصحیان؛ | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۹: | ||
::::::بنابراین، تفسیر {{متن قرآن|الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ }} به [[پیامبر]] و ذریه آن حضرت، از باب ذکر مصداق اتم بوده است. با توجه به دلایل و شواهدی که بیان شد، تفسیر {{متن قرآن|الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ }} <ref> استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> را به معصومان نیز باید از همین باب دانست»<ref>[[تأویل و [[راسخان در علم]] (مقاله)|تأویل و [[راسخان در علم]]]]، [[علوم حدیث(نشریه)|ماهنامه علوم حدیث]]، شماره ۱۱، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۴۳ - ۱۴۶.</ref>. | ::::::بنابراین، تفسیر {{متن قرآن|الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ }} به [[پیامبر]] و ذریه آن حضرت، از باب ذکر مصداق اتم بوده است. با توجه به دلایل و شواهدی که بیان شد، تفسیر {{متن قرآن|الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ }} <ref> استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> را به معصومان نیز باید از همین باب دانست»<ref>[[تأویل و [[راسخان در علم]] (مقاله)|تأویل و [[راسخان در علم]]]]، [[علوم حدیث(نشریه)|ماهنامه علوم حدیث]]، شماره ۱۱، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۴۳ - ۱۴۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۰۷: | ||
:::::*'''[[آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|إخبار از معانی باطن قرآن]]''': [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سخنی میفرماید:{{عربی|« ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ، وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي، وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي، وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ، وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُمْ»}}<ref>نهج البلاغه، خ ۱۵۸.</ref>. از اینکه حضرت فرمود: اگر میتوانید قرآن را به سخن در بیاورید، ولی چنین نخواهد شد، یعنی از اسرار و باطن خود چیزی نمیگوید، اما من از اسرار و باطن قرآن خبر میدهم و ناگفتههای آن را درباره هر امری بازگو میکنم. بنابراین، آگاهی از باطن و اسرار قرآن کریم نیز از امتیازات [[اهل بیت]] و راسخون در علم است و به تعبیری، کسی به تأویل قرآن راه مییابد که خود به "مقام مکنون" رسیده باشد<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم ،ج۱۳، ص ۲۳۱.</ref>. برخورداری از مراتب عالی طهارت؛ در روایت أنس آمده که از [[نبی اکرم]] درباره راسخون در علم پرسیدند و حضرت فرمود: "راسخون در علم کسانیاند که به سوگند خویش ماندگار و در گفتار راستگو و قلبی مستقیم و عفت و پاکدامنی برخوردارند»<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۲ ،صص۷ و۱۵۱.</ref>. البته صفات مذکور نشان از تحقق مراتب متعدد آن برحسب افراد مختلف است، و هرکس که متّصف به این صفات بشود و دانش او در راستای متّصفشدن به این صفات در خارج باشد، مشمول مرتبهای از مراتب این صفات قرار میگیرد؛ اما مصداق کامل و نمونه برای این صفات، وجود [[اهل بیت]] عصمت است. برعکس، اگر کسی به حقیقت این صفات متّصف نباشد و دانش ظاهری را در راستای بهرهبرداری عمل درست و مطابق با روح شریعت قرار ندهد، به باطن قرآن و حقایق آن بهرهای نخواهد برد و شاید به همین جهت [[حضرت صادق]]{{ع}} به [[ابو حنیفه]] فرمود: {{عربی|« مَا وَرَّثَكَ اللَّهُ مِنْ كِتَابِهِ حَرْفا»}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.</ref>»<ref>[http://qabasat.iict.ac.ir/article_17615_5a64947858cd0b3d134b00edbff010bc.pdf [[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۲۷ - ۱۲۸.]]]</ref>. | :::::*'''[[آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|إخبار از معانی باطن قرآن]]''': [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سخنی میفرماید:{{عربی|« ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ، وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي، وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي، وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ، وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُمْ»}}<ref>نهج البلاغه، خ ۱۵۸.</ref>. از اینکه حضرت فرمود: اگر میتوانید قرآن را به سخن در بیاورید، ولی چنین نخواهد شد، یعنی از اسرار و باطن خود چیزی نمیگوید، اما من از اسرار و باطن قرآن خبر میدهم و ناگفتههای آن را درباره هر امری بازگو میکنم. بنابراین، آگاهی از باطن و اسرار قرآن کریم نیز از امتیازات [[اهل بیت]] و راسخون در علم است و به تعبیری، کسی به تأویل قرآن راه مییابد که خود به "مقام مکنون" رسیده باشد<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم ،ج۱۳، ص ۲۳۱.</ref>. برخورداری از مراتب عالی طهارت؛ در روایت أنس آمده که از [[نبی اکرم]] درباره راسخون در علم پرسیدند و حضرت فرمود: "راسخون در علم کسانیاند که به سوگند خویش ماندگار و در گفتار راستگو و قلبی مستقیم و عفت و پاکدامنی برخوردارند»<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۲ ،صص۷ و۱۵۱.</ref>. البته صفات مذکور نشان از تحقق مراتب متعدد آن برحسب افراد مختلف است، و هرکس که متّصف به این صفات بشود و دانش او در راستای متّصفشدن به این صفات در خارج باشد، مشمول مرتبهای از مراتب این صفات قرار میگیرد؛ اما مصداق کامل و نمونه برای این صفات، وجود [[اهل بیت]] عصمت است. برعکس، اگر کسی به حقیقت این صفات متّصف نباشد و دانش ظاهری را در راستای بهرهبرداری عمل درست و مطابق با روح شریعت قرار ندهد، به باطن قرآن و حقایق آن بهرهای نخواهد برد و شاید به همین جهت [[حضرت صادق]]{{ع}} به [[ابو حنیفه]] فرمود: {{عربی|« مَا وَرَّثَكَ اللَّهُ مِنْ كِتَابِهِ حَرْفا»}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.</ref>»<ref>[http://qabasat.iict.ac.ir/article_17615_5a64947858cd0b3d134b00edbff010bc.pdf [[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۲۷ - ۱۲۸.]]]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛ | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۴: | ||
:::::۲. '''قول دوم: "علما نیز [[راسخ در علم]] هستند"''': [[فخر رازی]] نیز [[راسخان در علم]] را عموم عالمانی میداند که اولاً: علم بیانتهای خدا را با دلائل قطعی میشناسند. ثانیاً: میدانند قرآن کلام خداست و خداوند بیهوده و باطل نمیگوید. این دلیل مدح آنان است و وقتی این را از خارج دانستیم دیگر به ظاهر آیه بسنده نمیکنیم و می گوییم فقط خداوند است که تأویل آیات را میداند. "پس خداوند در آیه معنای عامی را برای راسخان اراده کرده است و آن علمایی است که دو شرط بالا را داشته باشند"(...)»<ref>[[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]، ص۱۸۴-۱۹۳.</ref>. | :::::۲. '''قول دوم: "علما نیز [[راسخ در علم]] هستند"''': [[فخر رازی]] نیز [[راسخان در علم]] را عموم عالمانی میداند که اولاً: علم بیانتهای خدا را با دلائل قطعی میشناسند. ثانیاً: میدانند قرآن کلام خداست و خداوند بیهوده و باطل نمیگوید. این دلیل مدح آنان است و وقتی این را از خارج دانستیم دیگر به ظاهر آیه بسنده نمیکنیم و می گوییم فقط خداوند است که تأویل آیات را میداند. "پس خداوند در آیه معنای عامی را برای راسخان اراده کرده است و آن علمایی است که دو شرط بالا را داشته باشند"(...)»<ref>[[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]، ص۱۸۴-۱۹۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. آقای بنیسعید لنگرودی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. آقای بنیسعید لنگرودی؛ | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۱: | ||
::::::«[از امام علی {{ع}} نقل است که فرمود:] "بدان ای بنده خدا، که [[راسخین در علم]] کسانی هستند که خداوند ایشان را از فرو افتادن در موانعی که بر سر راه [[غیب]] وجود دارد، بینیاز فرمود؛ در حالی که اقرار دارند که تفسیر مجهولاتی از [[غیب]] محجوب را نمیدانند. پس گفتند: به آن ایمان میآوریم که تمامش از نزد پروردگارمان است. و خداوند ایشان را بخاطر اعتراف به ناتوانی بر آنچه علم ندارند، ستوده؛ و ترک تعمق ایشان در آنچه که تکلیف ندارند از کنه آن جستجو کنند را "[[رسوخ]]" نامیده است"<ref>تفسیر العیاشی جلد۱ صفحه ۱۶۳؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۵۷.</ref>. بنا بر تفسیری که [[راسخین در علم]] را [[ائمه]]{{ع}} میداند، معلوم میشود که در مقابل ایشان هم [[غیب]] محجوب قرار دارد، غیبی که در پرده است و خداوند ایشان را از در افتادن با موانعی که بر سر راه فهم این [[غیوب]] میباشد بینیاز کرده، و ترک تعمقشان را ستوده است»<ref>[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۶۹].</ref>. | ::::::«[از امام علی {{ع}} نقل است که فرمود:] "بدان ای بنده خدا، که [[راسخین در علم]] کسانی هستند که خداوند ایشان را از فرو افتادن در موانعی که بر سر راه [[غیب]] وجود دارد، بینیاز فرمود؛ در حالی که اقرار دارند که تفسیر مجهولاتی از [[غیب]] محجوب را نمیدانند. پس گفتند: به آن ایمان میآوریم که تمامش از نزد پروردگارمان است. و خداوند ایشان را بخاطر اعتراف به ناتوانی بر آنچه علم ندارند، ستوده؛ و ترک تعمق ایشان در آنچه که تکلیف ندارند از کنه آن جستجو کنند را "[[رسوخ]]" نامیده است"<ref>تفسیر العیاشی جلد۱ صفحه ۱۶۳؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۵۷.</ref>. بنا بر تفسیری که [[راسخین در علم]] را [[ائمه]]{{ع}} میداند، معلوم میشود که در مقابل ایشان هم [[غیب]] محجوب قرار دارد، غیبی که در پرده است و خداوند ایشان را از در افتادن با موانعی که بر سر راه فهم این [[غیوب]] میباشد بینیاز کرده، و ترک تعمقشان را ستوده است»<ref>[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۶۹].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۰: | ||
::::::[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن مینویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بیهیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>. | ::::::[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن مینویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بیهیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۴۷: | ||
::::::«{{عربی|«حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَحَدِهِمَا فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} فَرَسُولُ اللَّهِ أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ.»}}<ref>«[[برید بن معاویه]] از یکی از دو امام ([[امام باقر|باقر]] یا [[امام صادق|صادق]]){{عم}} روایت کرده در تفسیر قول خدای عز و جل : «و نمیداند تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم»؛ سوره آل عمران، آیه۷. که فرمود: [[پیامبر خاتم|رسولالله]] افضل راسخون در علم است، خدای عزوجل به او آموخته است هر چه را بدو فرو فرستاده از تنزیل و تأویل، خدا چیزی را که تأویل آن را نمیدانست به وی نازل نمیکرد و اوصیاء پس از وی هم همه آن را میدانند و آن کسانی که تأویل آن را نمیدانند چون عالم [[راسخ در علم]] که میان آنها است از روی علم به آنها بگوید خدا پذیرش آنها را اعلام کرده به قول خود که: «میگویند ما بدان ایمان داریم همه آن از نزد پروردگار ما است» قرآن خاص دارد و عام، محکم دارد و متشابه، ناسخ دارد و منسوخ، و راسخون در علم همه را میدانند»</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۴۲.</ref>. | ::::::«{{عربی|«حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَحَدِهِمَا فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} فَرَسُولُ اللَّهِ أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ.»}}<ref>«[[برید بن معاویه]] از یکی از دو امام ([[امام باقر|باقر]] یا [[امام صادق|صادق]]){{عم}} روایت کرده در تفسیر قول خدای عز و جل : «و نمیداند تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم»؛ سوره آل عمران، آیه۷. که فرمود: [[پیامبر خاتم|رسولالله]] افضل راسخون در علم است، خدای عزوجل به او آموخته است هر چه را بدو فرو فرستاده از تنزیل و تأویل، خدا چیزی را که تأویل آن را نمیدانست به وی نازل نمیکرد و اوصیاء پس از وی هم همه آن را میدانند و آن کسانی که تأویل آن را نمیدانند چون عالم [[راسخ در علم]] که میان آنها است از روی علم به آنها بگوید خدا پذیرش آنها را اعلام کرده به قول خود که: «میگویند ما بدان ایمان داریم همه آن از نزد پروردگار ما است» قرآن خاص دارد و عام، محکم دارد و متشابه، ناسخ دارد و منسوخ، و راسخون در علم همه را میدانند»</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۴۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. خانم دکتر رضاداد (استاد دانشگاه فرهنگیان). | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. خانم دکتر رضاداد (استاد دانشگاه فرهنگیان). |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۵۸
رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم(ع) چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «مهمترین مصادیق علم غیب کداماند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله سید نورالدین شریعتمدار جزایری در مقاله «امام حسین و علم به شهادت» در این باره گفته است:
- «مقصود از راسخان در علم به یقین پیامبر(ص) است، زیرا کسی جز او سزاوار این مقام نیست و علم او با علم خدا در آیه ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾[۱] در یک سیاق آمده است. این آیه، همتا بودن علم پیامبر(ص) با علم خدا را بیان میکند و چون علم خدا حضوری است - نه حصولی - پس علم پیامبر(ص) نیز حضوری است و به جهت آنکه علم به تأویل قرآن از علوم پنهانی و غیب بوده و امام(ع) جانشین پیامبر(ص) است، پس پیامبر(ص) و امام(ع) بر علوم پنهانی و غیب آگاهی دارند»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله مصباح یزدی، در کتاب «قرآنشناسی» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدیفر در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در اینباره گفته است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین باقری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان«بررسی علم اولیای الهی» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود خوشباور، در پایاننامه در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین بابایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین بابایی در مقاله «اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین ناصحیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصحیان در مقاله «تأویل و راسخان در علم» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ردایی در مقاله «قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد منصورآبادی در کتاب «راسخان در علم از دیدگاه فریقین» در اینباره گفته است:
|
۱۰. آقای بنیسعید لنگرودی؛ |
---|
آقای سید محمد جواد بنیسعید لنگرودی در کتاب «شرب مدام در تبیین علم امام» در اینباره گفته است:
|
۱۱. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد صادق عظیمی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در اینباره گفته است:
|
۱۲. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
|
۱۳. خانم دکتر رضاداد (استاد دانشگاه فرهنگیان). |
---|
خانم دکتر علیه رضاداد در مقاله «علم به تأویل آیات قرآن کریم و ائمه معصومین انحصار یا عدم انحصار؟» در اینباره گفته است:
|
پرسشهای مصداقی همطراز
- آیا علم به احكام غیبی الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به شرایع الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به سنت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به کتب و صحف پیامبران علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به حاجات و نیازهای مردم علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به عجایب یا راههای آسمان و زمین علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به عجایب خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به اسم اعظم الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به ضمائر و خطورات قلبی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به اعمال و احوال خلق علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به ایمان یا عدم ایمان افراد علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به زمان و کیفیت مرگ افراد علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به زمان قیامت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به زمان ظهور در آخر الزمان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش».
- ↑ مقاله امام حسین و علم شهادت
- ↑ سوره نساء، آیه: ۸۷.
- ↑ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ کسی که راسخ در علم است، مرز دانش انسانی خود را میداند و چشمداشت فهم حقایق فراتر از فهم و درک انسان را ندارد؛ مثلاً درباره وجود خدا تا آن اندازه که عقل اثبات میکند، میپذیرد و میداند که شناخت حقیقتِ وجود خدا در توان او نیست و در باره امور غیبی مانند بهشت و دوزخ و... ایمان میآورد؛ زیرا میداند حقایقی که مربوط به عالم غیب است، قابل فهم او نیست؛ چون یا باید با چشم ببینیم و یا با عقل اثبات کنیم. چشم آدمی که توان دیدن آن امور غیبی در این عالم را ندارد؛ عقل نیز مفاهیمی کلی را درک میکند و نمیتواند حقیقت آن را در یابد و به ما نشان دهد.
- ↑ قرآنشناسی، ج ۲، ص۲۰۰.
- ↑ ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج۲۴، ص۱۵۵.
- ↑ «کجایند کسانی که گمان کردهاند که راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ میگویند و به حق ما تجاوز میکنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۲۱۳.
- ↑ «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش»؛ سوره آل عمران، آیه ۷.
- ↑ کافی،ج۱، ص۲۱۳، ح۲. تفسیر العیاشی،ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۹.
- ↑ «پیرامون کتاب خدا از من بپرسید که بخدا سوگند آیهای از آن در شب یا روز و در طول راه یا جایگاه نازل نشده مگر آنکه پیامبر خدا قرائت آن را با تأویلش به من آموخته است»؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۲۳، ح۱۱۵۸، مجلس۱۸.
- ↑ علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۱۹۹.
- ↑ راسخان در دانش ما هستیم و ما به تأویل قرآن آگاهیم؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ حسین انصاریان اهل بیت عرشیان فرشنشین، ص۵۳۵-۵۳۶.
- ↑ علم الامام، ص۴۱.
- ↑ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۶۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ الْحُرِّ وَ عِمْرَانَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ»
- ↑ «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ فَرَسُولُ اللَّهِ (ص) أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِقَوْلِهِ- يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ فَالرَّاسِخُونُ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَه»
- ↑ «الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ(ع) مِنْ بَعْدِهِ»
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۶۰.
- ↑ آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۲۱ - ۲۲
- ↑ ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ﴾ که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳ - ۱۹۴.
- ↑ ﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ﴾ و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاندت؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.
- ↑ محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج ۱، ص ۲۶؛ محمد بن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالجبل، ج۲، ص ۱۸۱، نوع چهل و یکم فصل «امهات مآخذ تفسیر»، مأخذ ۴.
- ↑ تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۰ و ۲۷۱، حدیث ۲؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۹۹.
- ↑ اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۱.
- ↑ اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
- ↑ اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
- ↑ و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش میدهد؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۲.
- ↑ و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.
- ↑ کسی که دستش نیکوکار و زبانش راستگو و قلبش استوار و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از راسخان در علم است.
- ↑ امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۲.
- ↑ استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ راه آنان که به نعمت پروردهای؛ سوره فاتحه، آیه: ۷.
- ↑ و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند؛ سوره نساء، آیه: ۶۹.
- ↑ استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|تأویل و راسخان در علم]]، ماهنامه علوم حدیث، شماره ۱۱، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۴۳ - ۱۴۶.
- ↑ کلینی،اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲.
- ↑ نهج البلاغه، خ ۱۵۸.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم ،ج۱۳، ص ۲۳۱.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۲ ،صص۷ و۱۵۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.
- ↑ قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۲۷ - ۱۲۸.
- ↑ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج۳، ص۱۱۴.
- ↑ "عِدَّه مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیدٍ عَنْ أَیوبَ بْنِ الْحُرِّ وَ عِمْرَانَ بْنِ عَلِی عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ"؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی "ط – الإسلامیه"، ج۱، ص ۲۱۳.
- ↑ "﴿وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾ الرَّاسِخُونَ نَحْنُ آلُ مُحَمَّدٍ وَ أَمَرَ اللَّهُ سَائِرَ الْأُمَّه أَنْ یقُولُوا ﴿آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا﴾"؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص ۷۷۱.
- ↑ "أَنَّ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مَنْ قَرَنَهُمُ الرَّسُولُ بِالْکتَابِ وَ أَخْبَرَ أَنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْض" ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب (ع) لابن شهرآشوب، ج۱، ص ۲۸۵.
- ↑ راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص۱۸۴-۱۹۳.
- ↑ تفسیر العیاشی جلد۱ صفحه ۱۶۳؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۵۷.
- ↑ شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۶۹].
- ↑ «بیهیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد ائمه(ع) است». فضل بن شاذان نیشابوری، الایضاح، ص۱۰۸.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۷۱.
- ↑ «برید بن معاویه از یکی از دو امام (باقر یا صادق)(ع) روایت کرده در تفسیر قول خدای عز و جل : «و نمیداند تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم»؛ سوره آل عمران، آیه۷. که فرمود: رسولالله افضل راسخون در علم است، خدای عزوجل به او آموخته است هر چه را بدو فرو فرستاده از تنزیل و تأویل، خدا چیزی را که تأویل آن را نمیدانست به وی نازل نمیکرد و اوصیاء پس از وی هم همه آن را میدانند و آن کسانی که تأویل آن را نمیدانند چون عالم راسخ در علم که میان آنها است از روی علم به آنها بگوید خدا پذیرش آنها را اعلام کرده به قول خود که: «میگویند ما بدان ایمان داریم همه آن از نزد پروردگار ما است» قرآن خاص دارد و عام، محکم دارد و متشابه، ناسخ دارد و منسوخ، و راسخون در علم همه را میدانند»
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۴۲.
- ↑ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
- ↑ امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۲.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۶۶، ص ۸۰.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۸۹، ص ۹۷.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۲۳، ص ۱۹۹.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۲۳، ص ۲۰۵.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۴، ص ۱۰۰.
- ↑ بحارالأنوار، مجلسی، ج۲۳، ص ۱۹۱.
- ↑ پایگاه تخصصی معارف اهل بیت