صد از راه خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
جز (جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال')
خط ۲: خط ۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
یکی از مصداق‌های [[فساد]] در [[زمین]] که در بیش از [[چهل]] [[آیه]] بدان اشاره شده “صد از [[راه]] خدا” است. “صد” در لغت به معنای منع کردن، برگردانیدن و بازداشتن است. اصل در این ماده رویگردانی شدید است و با این لحاظ در مورد مفاهیم [[عدول]]، میل، [[اعراض]] و منع و نیز [[قرب]] و [[اقبال]] به کار می‌رود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۰۲.</ref> {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«باز داشتن (مردم) از راه خداوند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> یعنی باز داشتن [[مردم]] و برگردانیدن آنان از پیمودن راه [[حق]] و [[صراط مستقیم]]؛ همچنین صد به اعراض از راه خدا یعنی [[اسلام]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۳۷.</ref> و اعراض از [[ایمان]] یا جلوگیری مردم از [[ایمان آوردن]]، [[تفسیر]] شده است<ref>سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۴۷۰.</ref>. بر این اساس، “صد از راه خدا” به عنوان یک مفهوم عام، هر نوع [[اقدام]] و فعالیت ایجابی یا سلبی را که مستقیم و غیرمستقیم در فرایند تحقق امور [[نیک]] و [[پسندیده]] [[مرضی]] [[خداوند]] و تحقق [[ارزش‌ها]] و آرمان‌های متعالی اخلال کند، شامل می‌گردد. برخی [[مفسران]]، از باب ذکر مصداق بارز، صد از راه خدا را به بازداشتن از ایمان‌ورزی تفسیر کرده‌اند<ref>ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۸۹.</ref>؛ از این‌رو هرگاه فردی تحت تأثیر اقدام‌های اغواگرایانه و [[انحرافی]] دیگران از ورود به [[دین]] و جرگه [[مؤمنان]] باز داشته شود، مسلماً از پذیرش و [[التزام عملی]] به آن دسته از ارزش‌های متعالی که به تبع [[ایمان]]، زمینه انجام آن مهیا می‌گردد، باز خواهد ماند. در مواردی نیز فرد تحت تأثیر اغوائات محیط، به رغم ایمان صوری از انجام [[اعمال]] [[نیکی]] که به اقتضای ایمان بدان [[مأمور]] شده یا به انجام آن تعلق خاطر دارد؛ باز می‌ماند؛ همچنین این ایجاد مانع ممکن است نسبت به اصل ایمان و تمام اقتضائات [[اعتقادی]]، احساسی و [[رفتاری]] آن صورت پذیرد یا تنها برخی از مظاهر آن را شامل شود. گستره واژه “صد” ظاهراً هم ممانعت ابتدایی و هم ممانعت استمراری در مسیر دین‌ورزی و [[اعتقاد]] و عمل مؤمنانه را در بر می‌گیرد. با این توضیح، تلقی واژه {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} به عنوان یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های منفی و مخل تمایل‌های [[شرعی]] و [[فطری]]، موجه خواهد بود. عبارات [[قرآنی]] دیگر همچون {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}}، “استنکاف از [[عبادت]] خداوند”<ref>{{متن قرآن|لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا}} «مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۲.</ref> و “خاموش کردن [[نور]] خدا”<ref>{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}} «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref> نیز به مثابه عناوین عام ناظر به ارزش‌های منفی تلقی می‌شوند. گفتنی است منشأ “صد” گاه عوامل بیرونی و گاه زمینه‌های اعتقادی و [[روانی]] درونی فرد است که او را مستعد پذیرش اغوائات [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] و القاهای محیط می‌گرداند. در منابع [[اخلاقی]]، غالباً [[دنیا]]، شیطان و [[هواهای نفسانی]] به عنوان عوامل اصلی [[انحراف]] [[انسان]] شمرده شده‌اند<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۷۵-۲۰۹.</ref>. اقدام‌های اغواگرایانه برخی از رسانه‌های مدرن در ایجاد [[انحراف اعتقادی]] و [[اخلاقی]] توده‌ها، مصداق بارز {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۹.</ref>
یکی از مصداق‌های [[فساد]] در [[زمین]] که در بیش از [[چهل]] [[آیه]] بدان اشاره شده “صد از [[راه]] خدا” است. “صد” در لغت به معنای منع کردن، برگردانیدن و بازداشتن است. اصل در این ماده رویگردانی شدید است و با این لحاظ در مورد مفاهیم [[عدول]]، میل، [[اعراض]] و منع و نیز [[قرب]] و اقبال به کار می‌رود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۰۲.</ref> {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«باز داشتن (مردم) از راه خداوند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> یعنی باز داشتن [[مردم]] و برگردانیدن آنان از پیمودن راه [[حق]] و [[صراط مستقیم]]؛ همچنین صد به اعراض از راه خدا یعنی [[اسلام]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۳۷.</ref> و اعراض از [[ایمان]] یا جلوگیری مردم از [[ایمان آوردن]]، [[تفسیر]] شده است<ref>سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۴۷۰.</ref>. بر این اساس، “صد از راه خدا” به عنوان یک مفهوم عام، هر نوع [[اقدام]] و فعالیت ایجابی یا سلبی را که مستقیم و غیرمستقیم در فرایند تحقق امور [[نیک]] و [[پسندیده]] [[مرضی]] [[خداوند]] و تحقق [[ارزش‌ها]] و آرمان‌های متعالی اخلال کند، شامل می‌گردد. برخی [[مفسران]]، از باب ذکر مصداق بارز، صد از راه خدا را به بازداشتن از ایمان‌ورزی تفسیر کرده‌اند<ref>ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۸۹.</ref>؛ از این‌رو هرگاه فردی تحت تأثیر اقدام‌های اغواگرایانه و [[انحرافی]] دیگران از ورود به [[دین]] و جرگه [[مؤمنان]] باز داشته شود، مسلماً از پذیرش و [[التزام عملی]] به آن دسته از ارزش‌های متعالی که به تبع [[ایمان]]، زمینه انجام آن مهیا می‌گردد، باز خواهد ماند. در مواردی نیز فرد تحت تأثیر اغوائات محیط، به رغم ایمان صوری از انجام [[اعمال]] [[نیکی]] که به اقتضای ایمان بدان [[مأمور]] شده یا به انجام آن تعلق خاطر دارد؛ باز می‌ماند؛ همچنین این ایجاد مانع ممکن است نسبت به اصل ایمان و تمام اقتضائات [[اعتقادی]]، احساسی و [[رفتاری]] آن صورت پذیرد یا تنها برخی از مظاهر آن را شامل شود. گستره واژه “صد” ظاهراً هم ممانعت ابتدایی و هم ممانعت استمراری در مسیر دین‌ورزی و [[اعتقاد]] و عمل مؤمنانه را در بر می‌گیرد. با این توضیح، تلقی واژه {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} به عنوان یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های منفی و مخل تمایل‌های [[شرعی]] و [[فطری]]، موجه خواهد بود. عبارات [[قرآنی]] دیگر همچون {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}}، “استنکاف از [[عبادت]] خداوند”<ref>{{متن قرآن|لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا}} «مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۲.</ref> و “خاموش کردن [[نور]] خدا”<ref>{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}} «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref> نیز به مثابه عناوین عام ناظر به ارزش‌های منفی تلقی می‌شوند. گفتنی است منشأ “صد” گاه عوامل بیرونی و گاه زمینه‌های اعتقادی و [[روانی]] درونی فرد است که او را مستعد پذیرش اغوائات [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] و القاهای محیط می‌گرداند. در منابع [[اخلاقی]]، غالباً [[دنیا]]، شیطان و [[هواهای نفسانی]] به عنوان عوامل اصلی [[انحراف]] [[انسان]] شمرده شده‌اند<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۷۵-۲۰۹.</ref>. اقدام‌های اغواگرایانه برخی از رسانه‌های مدرن در ایجاد [[انحراف اعتقادی]] و [[اخلاقی]] توده‌ها، مصداق بارز {{متن قرآن|صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۹.</ref>


==[[آیات]] قرآنی مرتبط==
==[[آیات]] قرآنی مرتبط==

نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۳


مقدمه

یکی از مصداق‌های فساد در زمین که در بیش از چهل آیه بدان اشاره شده “صد از راه خدا” است. “صد” در لغت به معنای منع کردن، برگردانیدن و بازداشتن است. اصل در این ماده رویگردانی شدید است و با این لحاظ در مورد مفاهیم عدول، میل، اعراض و منع و نیز قرب و اقبال به کار می‌رود[۱] ﴿صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ[۲] یعنی باز داشتن مردم و برگردانیدن آنان از پیمودن راه حق و صراط مستقیم؛ همچنین صد به اعراض از راه خدا یعنی اسلام[۳] و اعراض از ایمان یا جلوگیری مردم از ایمان آوردن، تفسیر شده است[۴]. بر این اساس، “صد از راه خدا” به عنوان یک مفهوم عام، هر نوع اقدام و فعالیت ایجابی یا سلبی را که مستقیم و غیرمستقیم در فرایند تحقق امور نیک و پسندیده مرضی خداوند و تحقق ارزش‌ها و آرمان‌های متعالی اخلال کند، شامل می‌گردد. برخی مفسران، از باب ذکر مصداق بارز، صد از راه خدا را به بازداشتن از ایمان‌ورزی تفسیر کرده‌اند[۵]؛ از این‌رو هرگاه فردی تحت تأثیر اقدام‌های اغواگرایانه و انحرافی دیگران از ورود به دین و جرگه مؤمنان باز داشته شود، مسلماً از پذیرش و التزام عملی به آن دسته از ارزش‌های متعالی که به تبع ایمان، زمینه انجام آن مهیا می‌گردد، باز خواهد ماند. در مواردی نیز فرد تحت تأثیر اغوائات محیط، به رغم ایمان صوری از انجام اعمال نیکی که به اقتضای ایمان بدان مأمور شده یا به انجام آن تعلق خاطر دارد؛ باز می‌ماند؛ همچنین این ایجاد مانع ممکن است نسبت به اصل ایمان و تمام اقتضائات اعتقادی، احساسی و رفتاری آن صورت پذیرد یا تنها برخی از مظاهر آن را شامل شود. گستره واژه “صد” ظاهراً هم ممانعت ابتدایی و هم ممانعت استمراری در مسیر دین‌ورزی و اعتقاد و عمل مؤمنانه را در بر می‌گیرد. با این توضیح، تلقی واژه ﴿صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ به عنوان یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های منفی و مخل تمایل‌های شرعی و فطری، موجه خواهد بود. عبارات قرآنی دیگر همچون ﴿صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ، “استنکاف از عبادت خداوند”[۶] و “خاموش کردن نور خدا”[۷] نیز به مثابه عناوین عام ناظر به ارزش‌های منفی تلقی می‌شوند. گفتنی است منشأ “صد” گاه عوامل بیرونی و گاه زمینه‌های اعتقادی و روانی درونی فرد است که او را مستعد پذیرش اغوائات شیطان و هواهای نفسانی و القاهای محیط می‌گرداند. در منابع اخلاقی، غالباً دنیا، شیطان و هواهای نفسانی به عنوان عوامل اصلی انحراف انسان شمرده شده‌اند[۸]. اقدام‌های اغواگرایانه برخی از رسانه‌های مدرن در ایجاد انحراف اعتقادی و اخلاقی توده‌ها، مصداق بارز ﴿صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ است.[۹]

آیات قرآنی مرتبط

  1. نهی از مانع‌سازی و بازداشتن از راه خدا: ﴿وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ...[۱۰].
  2. تأکید بر گمراهی عمیق بازدارندگان از راه خدا: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا[۱۱].
  3. در برخی آیات، بازداشتن از راه خدا از جمله مصداق‌های فساد در زمین شمرده شده است[۱۲] و در آیاتی نیز به برخی از آثار ویرانگر مترتب بر این عمل[۱۳] توجه داده و عاملان آن را به عذاب سخت دنیوی و اخروی بشارت داده است[۱۴].[۱۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۰۲.
  2. «باز داشتن (مردم) از راه خداوند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۳۷.
  4. سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۴۷۰.
  5. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۸۹.
  6. ﴿لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا «مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۲.
  7. ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.
  8. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۷۵-۲۰۹.
  9. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۵۹.
  10. «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آورده‌اند از راه خداوند باز دارید» سوره اعراف، آیه ۸۶.
  11. «به راستی کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند، به گمراهی ژرفی در افتاده‌اند» سوره نساء، آیه ۱۶۷.
  12. ﴿الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ «بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که می‌کردند عذابی می‌افزاییم» سوره نحل، آیه ۸۸.
  13. ﴿الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵؛ ﴿الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ «(خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند» سوره محمد، آیه ۱.
  14. ﴿لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ «آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۴.
  15. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۵۹.