شبهات عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
| عنوان مدخل  = شبهات عصمت
| عنوان مدخل  = شبهات عصمت
| مداخل مرتبط = [[شبهات عصمت در حدیث]] - [[شبهات عصمت در کلام اسلامی]] - [[شبهات عصمت در عرفان اسلامی]] - [[مقام عصمت]]
| مداخل مرتبط = [[شبهات عصمت در حدیث]] - [[شبهات عصمت در کلام اسلامی]] - [[شبهات عصمت در عرفان اسلامی]] - [[مقام عصمت]]
| پرسش مرتبط  = شبهات عصمت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
}}
}}



نسخهٔ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۶

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحیدتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعت
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

عصمت و جبر

  1. آفرینش آدمی‌ به گونه‌ای باشد که بر اثر فقدان عامل معصیت، اصلاً میل و رغبتی به گناه نداشته باشد. به دیگر سخن، چون از گناه احساس لذّت نمی‌کند، زمینه و استعداد گناه در او پدید نیاید، مانند فرشتگان.
  2. بر اثر ممانعت و بازداشتن دیگری، قدرت گناه از آدمی‌ گرفته می‌شود و دیگر توان انجام آن را ندارد مانند سمّی که از دسترس اطفال دور نگه داشته می‌شود.
  3. بینش و آگاهی شخص به گونه‌ای است که به ضررهای گناه آشنایی کامل دارد و یا اینکه به‌دست آمدن لذت طبیعی از گناه ممکن است، به مقابله با آن برمی‌خیزد و از آن برهیز می‌کند، مانند مریضی که بر اثر نهی طبیب، از غذای زیانبار دوری می‌ورزد؛ هر چند ممکن است از خوردن آن لذّت ببرد[۱].

عصمت و تبعیض

  • اگر علم ویژه، تأیید و توفیق الهی دیگران را هم در بر می‌گرفت، آنان نیز می‌توانستند به مقام عصمت برسند. آیا این تبعیض نیست؟
  • در پاسخ باید گفت: خداوند متعال، همه انسان‌ها را بر پایه فطرت توحیدی آفریده است: ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا[۹] و تشخیص فجور و تقوا را به همگان الهام فرموده است: ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۱۰]، ولی برخی از انسان‌ها، همین فطرت را در میان گل‌و‌لای شهوت و غضب دفن می‌کند: ﴿وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا[۱۱]. و برخی دیگر به ندای فطرت پاسخ مثبت می‌دهند و نفس را تزکیه می‌کنند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا[۱۲]؛ خداوند متعال نیز، بر پایه قانون کلّی ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ[۱۳] به پاسخ مثبت این گروه، اجر مضاعف داده و آن گروه را به خودشان وا می‌گذارد. این اجر، با میزان صداقت در پاسخ‌گویی به ندای فطرت هماهنگ است، بدین‌گونه که هر کسی، در پاسخ گفتن صادق‌تر باشد، اجر بیشتری خواهد یافت؛ تا جایی که اجر برخی به صورت "روح‌القدس" بروز می‌کند[۱۴].
  • خداوند متعال، چون با علم بی‌پایان خود، از چگونگی پاسخ‌گویی انسان‌ها آگاهی داشت و می‌دانست که هر کس با اراده خود چه پاسخی خواهد داد و میزان صداقت او در پاسخ مثبت چیست، این اجر را در آغاز آفرینش و پیش از عمل، به انبیا و ائمه(ع) عنایت کرده است، در حالی که به دیگران چنین عنایتی نکرده است.
  • این مطلب در دعای ندبه این‌گونه آمده است: "اولیایی که آنان را برای خودت و دینت برگزیدی و برای آنان نعمت فراوان بی‌زوال در نظر گرفتی. لکن زمانی این نعمت بی‌زوال را برای آنان در نظر گرفتی که با آنان شرط کردی که در این دنیای پست و در مقابل زیورها و نمایش‌های آن، زهد و پارسایی پیش گیرند. آنها نیز این شرط و پیمان را پذیرفتند و تو (از قبل) می‌دانستی که آنها به پیمان وفا خواهند کرد. از این رو آنان را قبول کردی و به خویش نزدیک گرداندی، نامی‌بلند و ستایشی ارجمند به آنان تقدیم داشتی. فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی، با وحی خود گرامی‌شان داشتی، با بذل دانش ویژه خود، از آنان پذیرایی کردی، آنان را وسیله رسیدن به خودت و ابزار دستیابی به بهشتت قراردادی"[۱۵].
  • گفتنی است، همواره حفظ و نگهداری نعمت، دشوارتر از به دست آوردن آن است؛ به‌ویژه نعمتی که میزان خطرپذیری آن زیاد باشد. عصمت، نعمتی است که با اندکی غفلتی آسیب می‌بیند؛ از این رو، حفظ و نگهداری آن بیشتر از اصل به دست آوردنش به مجاهده، تلاش و جدّیت نیاز دارد[۱۶].

عصمت و استغفار

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۵۱.
  2. «و اگر دمدمه‌ای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست» سوره اعراف، آیه ۲۰۰.
  3. «فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ»؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۴۳۶. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكِلْنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَبَعْضِ النَّاسِ...»؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱۰.
  4. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی» سوره اسراء، آیه ۷۳.
  5. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
  6. ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۵۲.
  7. «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  8. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۵۹-۶۲.
  9. «بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
  10. «پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.
  11. «و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۱۰.
  12. «بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد» سوره شمس، آیه ۹.
  13. «اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.
  14. ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۲۵۶.
  15. «أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ، الَّذِي لا زَوالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِيَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلى رِضْوانِكَ...»
  16. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۶۲-۶۴.
  17. «إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِينَ مَرَّةً»؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۴.
  18. بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۵.
  19. «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۵۹.
  20. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد» سوره فتح، آیه ۲.
  21. «مَا كَانَ لَهُ ذَنْبٌ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ ضَمِنَ لَهُ أَنْ يَغْفِرَ ذُنُوبَ شِيعَةِ عَلِيٍّ(ع)»؛ ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۲۶۷.
  22. «همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان»... سوره آل عمران، آیه ۱۷.
  23. «آنان اندکی از شب را می‌خفتند و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۷-۱۸.
  24. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۶۴-۶۷.