شیعه
شیعه به معنای تابع و پیرو، در اصطلاح به کسانی اطلاق میشود که به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابیطالب(ع) معتقدند هرچند معنای خاص آن در برابر اصطلاح اهلسنت قرار دارد. پیدایش شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بوده و پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با آیات قرآن و آموزههای نبوی درباره محبت، مرجعیت علمی، دینی، معنوی و سیاسی اهلبیت(ع) به ویژه مسئله جانشینی پیامبر اکرم(ص) دارد و زمینههای شکلگیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم(ص)پدید آمد. براساس آیات قرآن کریم برخی از ویژگیهای شیعه عبارت است از: بهترین آفریدگان؛ برخورداران از نعمت الهی؛ مصداق شجره طیبه؛ همراهان امام علی(ع) در قیامت؛ پیشتازان ایمان و عمل صالح.
معناشناسی
معنای لغوی
چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و انصار[۱]، فرقه[۲]، تابع و پیرو[۳] و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت[۴] یا توسّع در امری (مادی یا معنوی) است[۵].[۶]
معنای اصطلاحی
در اصطلاح شیعه کسانی را گویند که به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابیطالب(ع) معتقدند. برای نخستین بار، پیامبر اسلام(ص) بود که پس از نزول آیه ۷ سوره بینه، پیروان علی بن ابیطالب را "شیعه" خواند و فرمود: "تو و شیعیانت، روز قیامت رستگار خواهید بود"[۷].[۸]
شیعه به معنای عام، همه دوستداران و پیروان سیاسی امام علی(ع) را دربرمیگیرد؛ اما معنای خاص آن در برابر اصطلاح اهلسنت قرار دارد و نامِ خاصِ گروهی از مسلمانان است که خود را دوستدار و پیرو فکری، اعتقادی و عملی امامان معصوم اهلبیت(ع) دانسته و تقریباً همه آنها به امامت منصوص و بلافصل امام علی(ع) و فرزندان برگزیده او پس از پیامبر اکرم معتقدند[۹].[۱۰]
لفظ "شیعه" در قرآن بهمعنای پیرو آمده است[۱۱]: ﴿وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ﴾[۱۲]؛ همانگونه که در روایاتی از پیامبر(ص) نیز مراد از شیعه، علی(ع) و پیروان او بوده است[۱۳].[۱۴]
شیعه در قرآن
واژه شیعه در مجموع ۱۱ بار در قرآن آمدهاند: ۴ بار به صورت مفرد (شیعه) و به معنای گروهِ همکیش و هممسلک[۱۵]؛ ۵ بار واژه "شِیَع"[۱۶]، جمع شیعه به معنای گروهها و فرقههای دینی و دو بار نیز واژه اشیاع[۱۷] به عنوان جمع یا جمعِ الجمع شیعه[۱۸]. هر چند مفسران، معانی متفاوت و قابل جمعی مانند گروه، فرقه، پیرو، امت، همکیش، همعقیده و مانند آن برای شیعه گفتهاند، تأمل در آیات مربوط نشان میدهد که قرآن کریم هر سه واژه شیعه، شِیع و اَشیاع را فقط درباره گروهها و فرقههای دینی به معنای عام آن به کار برده است. بنابراین، واژه شیعه به معنای فرقه دینی، اعم از کافر و مؤمن، کاربرد قرآنی دارد و به خودی خود فاقد بار معنایی مثبت یا منفی است.
واژه شیعه به معنای اصطلاحی آن در قرآن نیامده است؛ اما مفسران، شماری از آیات را ناظر به ویژگی شیعیان امام علی(ع) یا آنها را کاملترین مصداق آیات دانستهاند. مانند: ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾[۱۹].[۲۰]
پیشینه و پیدایش شیعه
شیعه به معنای کلی دوستداران و پیروان اهلبیت(ع) و به عنوان یک گروه در برابر اهلسنت، مولود طبیعی اسلام است و پیدایش آن پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با آیات قرآن و آموزههای نبوی درباره محبت، مرجعیت علمی، دینی، معنوی و سیاسی اهلبیت(ع) به ویژه مسئله جانشینی پیامبر اکرم(ص) دارد و زمینههای شکلگیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم(ص)پدید آمد[۲۱]. در مقابل، مخالفان، ضمن اختلاف درباره منشأ پیدایش شیعه، آن را به عبداللّه بن سبأ یا حوادثی مانند خلافت امام علی(ع) و شهادت امام حسین(ع) پیوند میدهند[۲۲]. این دیدگاه از سوی علمای شیعه با چالشهای جدی روبهرو و ناپذیرفتنی خوانده شده است[۲۳].[۲۴]
امّا زمینۀ شکلگیری خارجی این گروه و ظهور آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای سقیفه بود. وقتی بعضی از سران قبایل و مهاجرین و انصار در سقیفه برای انتخاب خلیفه گرد آمدند، نام علی (ع) هم به عنوان یکی از نامزدهای خلافت بر سر زبانها بود، ولی نتیجۀ سقیفه برخلاف دستور پیامبر به انتخاب ابوبکر انجامید. آنان که به توصیۀ پیامبر وفادار ماندند و دستاورد سقیفه را قبول نداشتند، بر محور اعتقاد به امامت امام علی (ع) و شایستگی او برای خلافت گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ حضرت فاطمه بود و از بیعت با خلیفه سرباز میزدند. نام کسانی چون عباس بن عبد المطلب، فضل بن عباس، زبیر، خالد بن سعید، مقداد، سلمان، ابوذر، ابن مسعود، عمار یاسر، ابیّ بن کعب، در آن میان به چشم میخورد[۲۵]. همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ فاطمه (ع) به عنوان مرکز تجمع مخالفان خلافت ابوبکر بود و آنان چون حاضر نبودند از خانه بیرون آیند، عمر تصمیم گرفت خانه را به آتش بکشد[۲۶].
تحزّب و شکلگیری اجتماعی سیاسی شیعه، عمدتا در زمان خلافت امام علی (ع) سامان یافت و پس از شهادت امام علی، بر گرد امام حسن (ع) جمع شده با او بیعت کردند. پس از امام مجتبی (ع) بر محور امامت حسین بن علی (ع) گرد آمدند و از او میخواستند که با معاویه بجنگد. این اعتقاد نسبت به امامان معصوم در دورههای بعد نیز ادامه یافت[۲۷] و شیعه به عنوان گروهی که خلافت امویان و عباسیان را قبول نداشتند و به امامت ائمه پایبند بودند به رافضیان نامیده شدند. این لقب، گرچه به عنوان یک توهین به کار میرفت، ولی افتخار شیعه آن بود که حکومت خلفای جائر و غاصب را ردّ میکرد و قبول نداشت.
اصطلاح شیعه به عنوان پیروان، نسبت به مخالفان هم (با توجّه به معنای لغوی شیعه) اطلاق میشد و در متون تاریخی و روایات، هم شیعۀ اهل بیت دیده میشود که رهبری آنان با امامان معصوم بوده است، هم شیعۀ آل ابو سفیان (در سخن امام حسین در روز عاشورا) و شیعۀ بنی امیّه که به پیروان معاویه و یزید و خلفای اموی گفته میشد و این نشانۀ تعارض فکری و اختلاف مبنایی این دو خاندان و دو جریان است. تشیّع، غیر از مسألۀ امامت و خلافت امام علی (ع) و امامان، در مسائل دیگر اعتقادی، فکری، فقهی هم شاخصهای دیگری دارد و فرقههای متعدّد شیعی ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون توحید، قرآن، غلو، تشبیه و تجسیم، بداء، عدل الهی، عصمت انبیا، تقیه، راه تعیین امام، راه استنباط احکام شرع، جایگاه عقل و اجماع، اجتهاد، تخطئه و تصویب، اصول عملی در فقه، در شناخت تشیّع باید مورد توجّه قرار گیرد[۲۸].[۲۹]
شیعه دوازده امامی
شیعیان به فرقههایی انشعاب یافتهاند که از آن میان، شیعه امامیه یا اثنی عشریه ـ شیعه جعفری ـ پر شمارتر است. شیعیان امامیه معتقدند که پیامبر(ص) به صراحت، علی بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند او را خلفای خویش خوانده است. بنابر آموزههای شیعی، امامان دوازدهگانه بر مسلمانان به نیابت از پیامبر(ص) در امور دین و دنیا ولایت دارند. امامان معصوم(ع) به الهام الهی و علم لدنی و منزلتی آسمانی از دیگر انسانها تمایز یافتهاند و دوازدهمین تن از آنان زنده است و در غیبت به سر میبرد و روزی ظهور میکند و جهان را سرشار از عدالت میسازد[۳۰].[۳۱]
اصول شیعی
متکلمان شیعه امامیه درباره شمار اصول دین به اختلاف افتادهاند. نظریه مشهور آن است که اصول دین، سه اصل است: توحید، نبوت و معاد و دو اصل عدل و امامت، اصول مذهباند. بدینسان، ایمان به سه اصل نخست، شرط مسلمانی است و ایمان به دو اصل بعدی، شرط ورود به مذهب[۳۲].
ولایت علی(ع) و امامان معصوم پس از او، عصمت، بداء و رجعت از باورهای بنیادی شیعه امامیه است. فقه شیعه امامیه، بر چهار منبع استوار است: قرآن، سنت، عقل و اجماع. شیعه امامیه نیز در طول تاریخ فرقههایی به خود یافته؛ اما این فرقهها نتوانستهاند پیروان پرشماری برای خود بیابند و بدین روی، دوام و قوام نیافته و مورد توجه قرار نگرفتهاند[۳۳].
عقاید شیعه
شکلگیری اصل شیعه بر پایه اعتقاد به جانشینی و امامت علی بن ابیطالب(ع) از سوی خداوند تعالی پس از پیامبر اکرم(ص) و با معرفی ایشان و استمرار امامت در یازده نفر از فرزندان علی(ع) و فاطمه(س) است که عبارتاند از: حسن بن علی(ع)، حسین بن علی(ع)، علی بن الحسین(ع)، محمد بن علی(ع)، جعفر بن محمد(ع)، موسی بن جعفر(ع)، علی بن موسی(ع)، محمد بن علی(ع)، علی بن محمد(ع)، حسن بن علی(ع) و محمد بن حسن(ع). شیعیان در اصولِ بنیادینِ اسلام چون اصل توحید، نبوت، معاد و ضرورتِ وجود امام و حاکم برای جامعه اسلامی با دیگر مسلمانان مشترکاند[۳۴]. ازجمله عقاید شیعه، عدل الهی است که طایفه معتزله از اهل سنت نیز به سبب همین اعتقاد، به همراه شیعه به «عدلیه» شهرت یافتند و عدل به صورت اصلی از اصول دین شیعه معرفی شد[۳۵].
افزون بر موارد یادشده بخشی از مهمترین محورهای عقاید شیعه عبارتاند از:
- صفات خداوند: متکلمان شیعه با استناد به ادله عقلی و احادیث اهل بیت(ع) بر این عقیدهاند که صفات ذاتی خداوند (علم و قدرت و حیات) عین ذات خداوندند و اگر مغایرتی هست، تنها از جهت مفهومی است[۳۶].
- بعثت و عصمت پیامبران(ع): ضرورت بعثت پیامبران(ع) از مسائل مهم کلامی است و متکلمان شیعه بر این اعتقادند که بعثت انبیا(ع) در تمام زمانها واجب است[۳۷].
- عدم تحریف قرآن: از نگاه شیعه قرآن کریم موجود معجزه جاویدان پیامبر(ص) و به دور از هر گونه تحریف و تغییر و دگرگونی است[۳۸] و روایاتی که جز این را نشان میدهد نوعاً مورد قبول نیست یا بر معانی دیگری بار میشود.
- نفی جبر و تفویض: اعتقاد به نفی جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین[۳۹] از دیگر باورهای شیعه است و این باور حد وسط میان دیدگاه معتزله و جبرگرایی اشاعره است[۴۰].
- شفاعت، توسل و تبرک: اعتقاد به شفاعت، توسل و کمک خواستن از اولیای الهی، ازجمله اعتقادات شیعه به حساب میآید[۴۱].
- بداء: بداء به معنای ظاهرشدن اراده خداوند طبق تغییر اوضاع و شرایط است[۴۲].
- عصمت امام(ع): به باور امامیه، امام(ع) همانند پیامبر(ص) معصوم است[۴۳].
- مهدویت: مهدویت از مباحث مهم و ویژه مذهب شیعه است[۴۴] و شیعیان برآناند که دوازدهمین خلیفه، حضرت مهدی موعود(ع) فرزند حسن بن علی عسکری(ع) به دنیا آمده و اکنون به سبب آماده نبودن شرایط ظهور، از دیدهها غایب است[۴۵].
- عدالت حاکم: شیعه عدالت را از شرایط حاکم و ولیّ امر مسلمانان میداند و معتقد است که اطاعت از حاکمِ غیر عادل جایز نیست[۴۶].
- نفی غلوّ: کسانی که پیامبر(ص) یا ائمه(ع) را بالاتر از جایگاهشان میبرند و خدا میخوانند، در مذهب شیعه کافر و بیرون از دایره اسلام شمرده شدهاند[۴۷].[۴۸]
ویژگیهای شیعه
شماری از آیات قرآن کریم با استناد به احادیث اسلامی، ناظر به امام علی(ع)و شیعیان وی و جایگاه و ویژگیهای آنان تفسیر یا بر آنان تطبیق شدهاند. تفسیرها و تطبیقهای مورد نظر هر چند با چالشهایی به ویژه از سوی مفسران اهلسنت روبهرو شدهاند، با توجه به مستندات فراوان و گوناگون، بر امام علی(ع) و شیعیان راستین وی به عنوان مصادیق بارز آنها تطبیق پذیرند. بدیهی است که این ویژگیها و تطبیقها تنها درباره کسانی صادق است که از نظر اعتقادی و رفتاری به معنای واقعی کلمه، شیعه و پیرو امیرمؤمنان علی(ع)باشند. این ویژگیها عبارتاند از:
- بهترین آفریدگان: قرآن کریم کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح دارند، بهترین آفریدههای خدا شناسانده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾[۴۹] براساس روایات شیعه[۵۰] و سنی [۵۱] رسول خدا(ص)مراد از بهترین آفریدهها (خیر البریّة) را امام علی(ع) و شیعیان وی معرفی کرد[۵۲].
- برخورداران از نعمت الهی: قرآن کریم از گروهی یاد میکند که خداوند نعمتهای خود را به آنان ارزانی داشته است و آنها در شمار گمراهان و کسانی نیستند که مورد خشم الهی قرار گرفتند: ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾[۵۳]. براساس روایات شیعی، گروه یاد شده به شیعیان امام علی(ع) اشاره دارد و مراد از نعمت یاد شده، ولایت آن حضرت است[۵۴].
- مصداق شجره طیبه: قرآن کریم سخنِ پاک (گواهی به توحید) را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه آن در زمین، استوار و شاخههایش در آسماناند: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء﴾[۵۵]. در برخی روایات، پیامبر اکرم(ص)، ریشه، امام علی(ع) تنه، حضرت فاطمه(س) شاخه، امام حسن و امام حسین(ع) میوه و شیعیان و محبان اهلبیت(ع) برگهای "شجره طیّبه" معرفی شدهاند[۵۶].
- همراهان امام علی(ع) در قیامت: قرآن کریم، قیامت را روزی میشناساند که در آن هر گروهی با پیشوایی که برگزیده و از او پیروی کردهاند فراخوانده میشوند تا به حساب آنان رسیدگی شود: ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۵۷] واژه "امام" در آیه را به مواردی مانند پیامبرِ هر امت، کتاب آسمانی، کتاب اعمال و خود اعمال تفسیر کردهاند[۵۸]. براساس برخی روایات، شیعیان امام علی(ع) نیز همراه آن حضرت فراخوانده میشوند[۵۹].
- پیشتازان ایمان و عمل صالح: قرآن کریم از گروهی به عنوان پیشتازانِ عرصه ایمان و عمل صالح سخن گفته است که از مقربان درگاه الهی بوده و از نعمتهای بهشت برخوردارند: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾[۶۰] برخی مفسران، روایاتی را در تفسیر آیه آوردهاند که امام علی(ع) و شیعیان او را مصداق بارز این گروه معرفی کردهاند[۶۱].[۶۲]
مذاهب و فرقههای شیعی
پس از وفات پیامبر(ص) اختلافهایی در میان مسلمانان پدیدار شد که مهمترین آنها اختلاف بر سر جانشینی پیامبر(ص) و اداره حکومت اسلامی بود[۶۳]. در میان اهل سنت، فرقههای متعددی ازجمله اهل حدیث و حنبلیه، مرجئه، خوارج، قَدَریه، معتزله و اشاعره به وجود آمدند[۶۴]. در مذهب شیعه نیز چندین فرقه ظهور کردند[۶۵] که همه آنها به جز شیعه امامیه، زیدیه، اسماعیلیه[۶۶] و علویان[۶۷] در تاریخ از میان رفتهاند. بیشتر شیعیان را شیعیان امامیه (دوازدهامامی) تشکیل میدهند. مستند شیعه دربارۀ امامت، ازجمله روایات متواتر[۶۸] از پیامبر(ص) دربارۀ جانشینی دوازده نفر از قریش است که در منابع روایی شیعه[۶۹] و دیگر مذاهب اسلامی[۷۰] نقل شدهاند.
زیدیه از جمله فرقههای شیعه و کسانیاند که به امامت زید بن علی پس از امام سجاد(ع) معتقدند[۷۱].
اسماعیلیه، معتقدان به امامت اسماعیل فرزند امام صادق(ع) هستند و با اینکه اسماعیل در حیات پدر خود از دنیا رفت، این گروه در مرگ او اختلاف کردند و با انتقال امامت به فرزندان اسماعیل، فرقهای نو ساختند[۷۲]. این فرقه نیز به شاخههایی چون اسماعیلیه خالصه، داوودیه، دروزیه، نزاریه و قرامطه تقسیم شدند[۷۳].
غُلات نیز که به نوعی الوهیت یا نبوت ائمه(ع) معتقد بودند، به شیعه انتساب داده شدهاند[۷۴]؛ ولی ائمه شیعه(ع) انتساب این گروه را به خود نپذیرفتهاند، بلکه آنان را رانده و انکار کردهاند و اعتقادات آنان را کفر شمردهاند و آنان را نفرین کردهاند[۷۵].[۷۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۷۹-۳۸۰؛ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ فکور افشاگر و رضوی، مقاله «شیعه»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۷۹ – ۵۹۶.
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن، ۴/ ۴۹۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۱۷؛ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۳.
- ↑ اوائل المقالات، ص۳۵؛ الشیعة فی الاسلام، ص۱۵؛ نشوء المذاهب و الفرق، ص۳۹ - ۴۰.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۲۸.
- ↑ در قرآن ۱۱۲ بار لفظ شیعه و مشتقات آن بهکار رفته که همه به همان معنای لغوی است.
- ↑ «و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۸، ص۵۸۹؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۱.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
- ↑ سوره مریم، آیه ۶۹؛ سوره قصص، آیه ۱۵؛ سوره صافات، آیه ۸۳.
- ↑ سوره قصص، آیه ۴.
- ↑ سوره سبأ، آیه ۵۴.
- ↑ مجاز القرآن، ج۲، ص۱۵۱؛ تفسير قرطبى، ج۱۴، ص۳۱۸.
- ↑ «راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۲ ـ ۶۴۳.
- ↑ فرق الشیعه، ص۱۷؛ اصل الشیعه و اصولها، ص۴۷؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۳ - ۱۶.
- ↑ اصول مذهب الشیعه، ج۱، ص۸۴ - ۹۹.
- ↑ نک: اصل الشیعه و اصولها، ص۱۷۹ - ۱۸۱؛ و من الحوار اکتشفت الحقیقه، ص۲۷۱ - ۲۷۳؛ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج۱، ص۱۰۸.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۳ ـ ۶۴۶.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴.
- ↑ الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹.
- ↑ به فرقههای دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، شیعه گفته میشود، چون امام علی و امام حسن و امام حسین (ع) را قبول دارند.
- ↑ از جمله در شناخت تشیّع، ر.ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه میگوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۶۳ ـ ۱۶۶؛ فکور افشاگر و رضوی، مقاله «شیعه»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۷۹ – ۵۹۶.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۱۷.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
- ↑ حلی، الباب الحادیعشر، ۱–۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۸۸؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۴۶۱–۴۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۸، ۷۵ و ۴/۸۱۶.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۵۶؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۲۴۱–۲۴۵؛ نراقی، جامع الافکار و ناقد الانظار، ۱/۱۶۷؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۰۸.
- ↑ حلی، کشف المراد، ۳۴۸؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۲۴۳.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۸۱–۸۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۱۵۵؛ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱/۴۶–۴۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۶۳–۵۶۴.
- ↑ مرعشی، سیدنورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱/۳۲۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳/۱۳۰–۱۳۱؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۳/۵۵۵ و ۴/۱۰۰–۱۰۱، ۳۷۴.
- ↑ زمر، ۴۷–۴۸؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۴۶–۱۴۹.
- ↑ حلی، انوار الملکوت، ۲۰۵؛ حلی، الباب الحادیعشر، ۱۱.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداه، ۵/۲۸۰–۲۸۴؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۲–۱۹۶.
- ↑ مفید، الرسالة الثانیه، ۱۱–۱۶؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۴۴–۴۵؛ طوسی، تلخیص الشافی، ۴/۲۱۶.
- ↑ نجفی، جواهر، ۲۱/۴۰۴.
- ↑ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۳۱؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۵.
- ↑ فکور افشاگر و رضوی، مقاله «شیعه»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۷۹ – ۵۹۶.
- ↑ «بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۹؛ نور الثقلین، ج۵، ص۶۴۴ - ۶۴۵.
- ↑ جامع البیان، ج۳۰، ص۳۳۵؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵۹ - ۴۷۵؛ الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹.
- ↑ الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹؛ الصافی، ج۵، ص۳۵۵؛ فتح القدیر، ج۵، ص۵۸۲.
- ↑ «راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.
- ↑ الصافی، ج۱، ص۸۷؛ نور الثقلین، ج۱، ص۲۴.
- ↑ «آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۴؛ تفسیر قمی، ج۱؛ ص۳۶۹؛ تفسیر فرات کوفی، ص۲۲۰.
- ↑ «روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
- ↑ معانی القرآن، ج۴، ص۱۷۶؛ جامع البیان، ج۱۵، ص۱۵۷؛ زاد المسیر، ج۵، ص۴۷.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۳؛ نور الثقلین، ج۳، ص۱۹۲.
- ↑ «و (سوم) پیشتازان پیشتاز آنانند که نزدیکان (به خداوند)اند در بهشتهای پرنعمت» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۲.
- ↑ نور الثقلین، ج۵، ص۲۰۹؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۱۸؛ نمونه، ج۲۳، ص۲۰۵.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۶ ـ ۶۴۸.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ، ۲/۳۵۲.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۰–۲۲.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۱۷۰–۱۷۴.
- ↑ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۶۱.
- ↑ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۸/۴۰۵.
- ↑ ابنحجر، الصواعق المحرقه، ۱/۱۵۰؛ شرفالدین، المراجعات، ۲۸۴–۲۹۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۲۹۰ و ۵۲۹.
- ↑ احمدابنحنبل، مسند، ۵/۱۰۶؛ بخاری، صحیح، ۸/۱۲۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۳/۶۱۸.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ۲۱؛ مفید، اوائل المقالات، ۳۹.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ۶۷–۶۸؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۲۶.
- ↑ جعفریان، اطلس شیعه، ۲۹.
- ↑ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۳۱؛ ابنخلدون، تاریخ، ۱/۲۴۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۸/۳۳۴–۳۳۵.
- ↑ فکور افشاگر و رضوی، مقاله «شیعه»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۷۹ – ۵۹۶.