امام صادق در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'زبان فارسی' به 'زبان فارسی') |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[جایگاه علمی امام]] صادق {{ع}} نیاز به [[کشف]] و بیان ندارد. بنابر گزارش [[مفضل بن عمر]]، آن [[حضرت]] به [[فضل الهی]]، بر جمیع [[خلق]] [[سلطنت]] [[علمی]] داشت و هر آنچه را که در [[شرق]] و [[غرب]] عالم و در [[آسمانها]] و [[زمین]] بود، میدانست<ref>دلائل الامامة، ص۲۶۹.</ref>. [[ابوبصیر]]، [[فضیل بن یسار]]، [[سماعه بن مهران]] و [[امام کاظم]] {{ع}}، از آن حضرت [[روایت]] کردهاند که میفرمود: “جمیع [[علوم]] [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] نزد ماست”<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۲.</ref>. ردیّات آن [[امام]] بر [[اندیشمندان]] نحلههای مختلف مذهبی و مناظرات او با بزرگان علمای [[عامه]] از جمله [[ابوحنیفه]]<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۹۰؛ المناقب، ج۴، ص۲۵۵؛ تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۹.</ref> [[سفیان]] ثوری<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۱۵۷؛ المناقب، ج۴، ص۲۶۹.</ref>، کلبی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۵۰.</ref> و جعد بن [[درهم]]<ref>الأمالی للمرتضی، ج۱، ص۳۸۴.</ref> و نیز گفتوگوهای پی در پی آن حضرت با دهریون عصر خود، چون [[ابن ابیالعوجا]]<ref>الکافی، ج۵، ص۳۶۲؛ التوحید، ص۱۲۶ و ۲۹۵؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۲۰.</ref> و [[ابو شاکر دیصانی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۷۹؛ التوحید، ص۱۲۲ و ۱۳۳.</ref> تراث [[امامیه]] را سرشار کرده است. [[عمرو بن عبید شامی]] پس از گفتوگوی خود با امام در حالی که میگریست، به ایشان میگفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] هر کس با شما در [[علم]] [[دانش]] و [[فضل]] [[نزاع]] کند، هلاک میشود»<ref>الفقیه، ج۳، ص۵۶۹.</ref>. وسعت دانش آن حضرت طیف [[عالمان]] عصر خود را درنوردید و [[حاکمان]] و [[سلاطین]] آن [[روزگار]] را نیز به اعترافاتی شگرف واداشت. بنا بر گزارش [[یعقوبی]]، [[منصور دوانیقی]] حضرت را از مصادیق {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> و از پیشتازان [[خیرات]] میدانست<ref>التاریخ، ج۲، ص۳۸۳.</ref>. | [[جایگاه علمی امام]] صادق {{ع}} نیاز به [[کشف]] و بیان ندارد. بنابر گزارش [[مفضل بن عمر]]، آن [[حضرت]] به [[فضل الهی]]، بر جمیع [[خلق]] [[سلطنت]] [[علمی]] داشت و هر آنچه را که در [[شرق]] و [[غرب]] عالم و در [[آسمانها]] و [[زمین]] بود، میدانست<ref>دلائل الامامة، ص۲۶۹.</ref>. [[ابوبصیر]]، [[فضیل بن یسار]]، [[سماعه بن مهران]] و [[امام کاظم]] {{ع}}، از آن حضرت [[روایت]] کردهاند که میفرمود: “جمیع [[علوم]] [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] نزد ماست”<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۲.</ref>. ردیّات آن [[امام]] بر [[اندیشمندان]] نحلههای مختلف مذهبی و مناظرات او با بزرگان علمای [[عامه]] از جمله [[ابوحنیفه]]<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۹۰؛ المناقب، ج۴، ص۲۵۵؛ تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۹.</ref> [[سفیان]] ثوری<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۱۵۷؛ المناقب، ج۴، ص۲۶۹.</ref>، کلبی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۵۰.</ref> و جعد بن [[درهم]]<ref>الأمالی للمرتضی، ج۱، ص۳۸۴.</ref> و نیز گفتوگوهای پی در پی آن حضرت با دهریون عصر خود، چون [[ابن ابیالعوجا]]<ref>الکافی، ج۵، ص۳۶۲؛ التوحید، ص۱۲۶ و ۲۹۵؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۲۰.</ref> و [[ابو شاکر دیصانی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۷۹؛ التوحید، ص۱۲۲ و ۱۳۳.</ref> تراث [[امامیه]] را سرشار کرده است. [[عمرو بن عبید شامی]] پس از گفتوگوی خود با امام در حالی که میگریست، به ایشان میگفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] هر کس با شما در [[علم]] [[دانش]] و [[فضل]] [[نزاع]] کند، هلاک میشود»<ref>الفقیه، ج۳، ص۵۶۹.</ref>. وسعت دانش آن حضرت طیف [[عالمان]] عصر خود را درنوردید و [[حاکمان]] و [[سلاطین]] آن [[روزگار]] را نیز به اعترافاتی شگرف واداشت. بنا بر گزارش [[یعقوبی]]، [[منصور دوانیقی]] حضرت را از مصادیق {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> و از پیشتازان [[خیرات]] میدانست<ref>التاریخ، ج۲، ص۳۸۳.</ref>. | ||
علاوه بر مناظرات [[دینی]]، گفتوگوهایی از آن حضرت با اندیشمندان سایر علوم نیز برجای مانده که شاهدی دیگر بر وسعت علم آن حضرت است. [[گفتوگو]] با طبیب [[هندی]]<ref>الخصال، ج۲، ص۵۱۲.</ref> و عالم [[نصرانی]]<ref>المناقب، ج۴، ج۲۵۶.</ref> در تشریح و طب، و [[مناظره]] با [[سعد]] [[یمانی]]<ref>الخصال، ج۲، ص۴۸۹.</ref> و هشام خفاف<ref>الکافی، ج۸، ص۳۵۱.</ref> در [[نجوم]]، در کنار [[تسلط]] آن [[حضرت]] به زبانهای گوناگون از جمله [[عبری]]، [[سریانی]] و نبطی از [[جایگاه]] رفیع [[علمی]] آن حضرت حکایت دارد<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.</ref>. عبارت [[فارسی]] آن حضرت در جمع برخی از اهالی [[خراسان]] مبنی بر: هر [[مال]] که از باد آید به دم شود<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.</ref>. نیز از آشنایی آن حضرت با | علاوه بر مناظرات [[دینی]]، گفتوگوهایی از آن حضرت با اندیشمندان سایر علوم نیز برجای مانده که شاهدی دیگر بر وسعت علم آن حضرت است. [[گفتوگو]] با طبیب [[هندی]]<ref>الخصال، ج۲، ص۵۱۲.</ref> و عالم [[نصرانی]]<ref>المناقب، ج۴، ج۲۵۶.</ref> در تشریح و طب، و [[مناظره]] با [[سعد]] [[یمانی]]<ref>الخصال، ج۲، ص۴۸۹.</ref> و هشام خفاف<ref>الکافی، ج۸، ص۳۵۱.</ref> در [[نجوم]]، در کنار [[تسلط]] آن [[حضرت]] به زبانهای گوناگون از جمله [[عبری]]، [[سریانی]] و نبطی از [[جایگاه]] رفیع [[علمی]] آن حضرت حکایت دارد<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.</ref>. عبارت [[فارسی]] آن حضرت در جمع برخی از اهالی [[خراسان]] مبنی بر: هر [[مال]] که از باد آید به دم شود<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.</ref>. نیز از آشنایی آن حضرت با زبان فارسی خبر میدهد. بنابر گزارش [[عمار ساباطی]] آن حضرت نسبت به همه زبانها افصح بود<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۳۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۸۴.</ref> | ||
== [[امام صادق]] {{ع}} از نگاه دانشمندان [[اهلسنت]] == | == [[امام صادق]] {{ع}} از نگاه دانشمندان [[اهلسنت]] == | ||
{{اصلی|مرجعیت علمی امام صادق}} | {{اصلی|مرجعیت علمی امام صادق}} | ||
صرفنظر از یکی - دو استثنا، قاطبه [[عالمان]] [[عامّه]] امام صادق {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. جز [[محمد بن اسماعیل بخاری]](م ۲۵۶ق) که [[احادیث]] [[امام]] را در صحیح خود ترک کرده است، سایر صاحبان کتب ششگانه از آن [[حضرت]] [[روایت]] نمودهاند. بزرگان [[اصحاب]] [[رأی]] و نامداران [[اهل حدیث]]، به رغم [[اختلافات]] گسترده با حضرت در [[فقه]] و [[کلام]]، به شاگردی آن حضرت میبالیدند و از آن جناب با اوصافی بلند یاد مینمودند. [[ابوحنیفه]] امام صادق {{ع}} را “افقه الناس” میخواند<ref>تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰؛ سیر اعلام النبلا، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. مالک بن [[انس]] درباره آن حضرت میگفت: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به هیچ [[قلبی]] خطور نکرده است، بشری [[افضل]] از [[جعفر بن محمد]] در [[علم]] و [[فضل]] و [[تقوا]]<ref>المناقب، ج۴، ص۲۴۸.</ref> همو در بیان حالات امام میگفت: “هیچگاه او را ندیدم مگر اینکه یا [[نماز]] میگزارد، یا [[روزه]] بود، و یا به [[قرائت قرآن]] اشتغال داشت”<ref>تهذیب التهدیب، ج۲، ص۸۸.</ref>. بنابر گزارش [[مزی عمرو بن ثابت]] و [[صالح بن ابیالاسود]]، حضرت در میان اصحاب [[عامه]] {{متن حدیث|سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي}} میگفت و میفرمود: پس از من هیچ کسی شما را به احادیثی مانند احادیث من [[آگاه]] نمیسازد<ref>تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. با این حال برخی از [[اندیشمندان]] [[سنّی]] تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] و ترک احادیث آن حضرت از خود بروز دادهاند. برای نمونه [[محمد بن سعد]](م ۲۳۰ق) آن حضرت را در [[نقل]] [[حدیث ضعیف]] میانگاشت و میگفت: جعفر بن محمد یک بار ادعا میکرد این احادیث را از پدرم شنیدهام و بار دیگر مدعی میشد که در مکتوبات پدرم یافتهام<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. اما او توجه نداشته است که چنین مطلبی - به فرض صدور آن - نافی [[وثاقت]] گوینده نیست، زیرا شرط [[تعارض]]، [[وحدت]] موضوع و همسانی شرایط است. [[ابن حجر عسقلانی]] در ردّ [[پندار]] [[ابن سعد]] و در [[دفاع]] از [[وثاقت]] آن [[امام]]، ذیل این حکایت مینویسد: احتمال دارد [[احادیث]] مختلفی مورد سؤال واقع شده باشد... ، همین پاسخ امام، دلالت بر وثاقت و دقت نظر او دارد<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین {{ع}}؛ دلائل الامامه، محمد الاملی، قم، بعثت، ۱۴۱۳ ق؛ التوحید، محمد بن بابویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ ق، الخصال، | صرفنظر از یکی - دو استثنا، قاطبه [[عالمان]] [[عامّه]] امام صادق {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. جز [[محمد بن اسماعیل بخاری]](م ۲۵۶ق) که [[احادیث]] [[امام]] را در صحیح خود ترک کرده است، سایر صاحبان کتب ششگانه از آن [[حضرت]] [[روایت]] نمودهاند. بزرگان [[اصحاب]] [[رأی]] و نامداران [[اهل حدیث]]، به رغم [[اختلافات]] گسترده با حضرت در [[فقه]] و [[کلام]]، به شاگردی آن حضرت میبالیدند و از آن جناب با اوصافی بلند یاد مینمودند. [[ابوحنیفه]] امام صادق {{ع}} را “افقه الناس” میخواند<ref>تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰؛ سیر اعلام النبلا، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. مالک بن [[انس]] درباره آن حضرت میگفت: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به هیچ [[قلبی]] خطور نکرده است، بشری [[افضل]] از [[جعفر بن محمد]] در [[علم]] و [[فضل]] و [[تقوا]]<ref>المناقب، ج۴، ص۲۴۸.</ref> همو در بیان حالات امام میگفت: “هیچگاه او را ندیدم مگر اینکه یا [[نماز]] میگزارد، یا [[روزه]] بود، و یا به [[قرائت قرآن]] اشتغال داشت”<ref>تهذیب التهدیب، ج۲، ص۸۸.</ref>. بنابر گزارش [[مزی عمرو بن ثابت]] و [[صالح بن ابیالاسود]]، حضرت در میان اصحاب [[عامه]] {{متن حدیث|سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي}} میگفت و میفرمود: پس از من هیچ کسی شما را به احادیثی مانند احادیث من [[آگاه]] نمیسازد<ref>تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. با این حال برخی از [[اندیشمندان]] [[سنّی]] تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] و ترک احادیث آن حضرت از خود بروز دادهاند. برای نمونه [[محمد بن سعد]](م ۲۳۰ق) آن حضرت را در [[نقل]] [[حدیث ضعیف]] میانگاشت و میگفت: جعفر بن محمد یک بار ادعا میکرد این احادیث را از پدرم شنیدهام و بار دیگر مدعی میشد که در مکتوبات پدرم یافتهام<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. اما او توجه نداشته است که چنین مطلبی - به فرض صدور آن - نافی [[وثاقت]] گوینده نیست، زیرا شرط [[تعارض]]، [[وحدت]] موضوع و همسانی شرایط است. [[ابن حجر عسقلانی]] در ردّ [[پندار]] [[ابن سعد]] و در [[دفاع]] از [[وثاقت]] آن [[امام]]، ذیل این حکایت مینویسد: احتمال دارد [[احادیث]] مختلفی مورد سؤال واقع شده باشد... ، همین پاسخ امام، دلالت بر وثاقت و دقت نظر او دارد<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین {{ع}}؛ دلائل الامامه، محمد الاملی، قم، بعثت، ۱۴۱۳ ق؛ التوحید، محمد بن بابویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ ق، الخصال، محمد بن بابویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، محمد بن بابویه، تهران، جهان، ۱۳۷۸ ق، کمالالدین، محمد بن بابویه، تهران، الاسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ علل الشرائع، محمد بن بابویه، قم، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ الفقیه، محمد بن بابویه، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن حجر، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۴ م؛ دعائم الاسلام، نعمان بن حیون، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۳۸۵ ق؛ شرح الاخبار، نعمان بن حیون، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ ق؛ المناقب، محمد بن شهرآشوب، قم، علامه، ۱۳۷۹ ق؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب قم، الداوری، بیتا؛ کشف الغمه، علی الاربلی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ ق؛ کفایه الاثر، علی الخراز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ سیر اعلام النبلاء محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق؛ الخرائج و الجرائح، سعید الراوندی، قم، الامام المهدی، ۱۴۰۹ ق؛ بصائر الدرجات، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق؛ اعلام الوری، فضل الطبرسی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۷ ق؛ تهذیب الاحکام، محمد الطوسی، تهران، اسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ الامالی، علی علم الهدی الشریف المرتضی، قاهره، دارالفکر، ۱۹۹۸ م؛ التفسیر، محمد العیاشی، تهران، العلمیه، ۱۳۸۰ ق؛ اختیار معرفه الرجال، محمد الکشی، مشهد، ۱۴۰۹ ق؛ الکافی، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ بحارالانوار، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳ ق؛ اثبات الوصیة، علی المسعودی، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ ق؛ الارشاد، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ الغیبه، محمد النعمانی، تهران، صدوق، ۱۳۹۷ ق؛ روضة الواعظین، فتال النیسابوری، قم، رضی، ۱۳۷۵ ش؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۰
مقدمه
حضرت امام ابو عبدالله جعفر بن محمد (ع)، ملقب به صادق، پیشوای ششم امامیه است. مادر ارجمند آن حضرت، امّ فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر[۱] راوی حدیث و از پرهیزگارترین زنان زمان خود بود[۲]. دادن لقب “صادق” به امام جعفر بن محمد آنگونه که در روایات امامی گزارش شده، به سفارش رسول خدا[۳] و با هدف تمییز آن حضرت از جعفر کذاب بوده است. این مطلب از ابوخالد کابلی از امام سجاد[۴] و از جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا (ص)[۵] نیز گزارش شده است. بنا بر پارهای از اخبار در دسترس، عالمان یهودی نیز نام آن حضرت را با همین لقب (به عبری: دوموه) از متون مقدس خود گزارش کردهاند[۶].
امام صادق (ع) در حد فاصل سالهای ۸۰ تا ۸۳ در مدینه دیده به جهان گشود. برخی گزارشها میلاد آن حضرت را جمعه و هنگام طلوع فجر دانستهاند[۷]. جایگاه ویژه آن حضرت در نگاه پدر چنان بود که امام باقر (ع) او را “خیر البریّه” و از مصادیق ﴿الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ﴾[۸] میخواند[۹]. امام صادق (ع) در زمان خلافت [فرزند] عبدالملک بن مروان در حالی که بسیار جوان بود، به خواست پدر، جهت مناظره با یک عالم قَدَری به شام سفر کرد و در بحثی کوتاه بر او غلبه یافت[۱۰]. امام صادق (ع) پس از شهادت پدر، چه در مدینه و چه در کوفه، شاگردان فراوانی تربیت کرد. علاوه بر اصحاب امامیه و سایر فرق شیعی، فوجی از دانشمندان اهلسنت چون ابوحنیفه، مالک بن انس، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، و شعبه بن حجاج در برابر آن حضرت زانوی تلمذ زدهاند[۱۱]. شخصیت والا و وسعت علم امام صادق (ع) از یک سو، و موقعیت نسبی فراهم شده جهت نشر معارف دین از سوی دیگر، در کنار سفرهای مکرر آن حضرت به کوفه، شمار شاگردان ایشان را به رقمی حیرتانگیز رساند، به طوری که ابن عقده کوفی (م ۳۳۳ق) در کتاب رجال خود، از چهار هزار نفر شاگردان آن حضرت یاد میکند! [۱۲]. بنا بر گزارشهای موجود، اخصّ شاگردان آن امام، علاوه بر فراگیری همه علوم اسلامی، هر کدام در یک شاخه علمی تخصص مییافتند، به گونهای که آن حضرت غلبه بر شاگردان خاص خود را در رشته مورد تخصصشان، غلبه بر خود میخواند[۱۳]. امام صادق (ع) پس از سالها تلاش و مجاهدت علمی و فرهنگی و تحمل رنجهای فراوان از حکام عصر خود، به سال ۱۴۸ هجری در مدینه به شهادت رسید[۱۴].
مواریث پیامبران و اهلبیت نزد امام صادق (ع)
مطالعه مصادر روایی امامیه نشان میدهد که امام صادق (ع) علاوه بر اشیائی از رسول خدا (ص) مانند خاتم[۱۵]، عمّامه[۱۶] پرچم[۱۷]، لواء[۱۸]، شمشیر[۱۹]، زره[۲۰] و عصای آن حضرت[۲۱]، کتاب جامعه امیرالمؤمنین (ع) [۲۲]، مصحف فاطمه زهرا (س) [۲۳]، جفر احمر[۲۴] و جفر ابیض[۲۵] را نیز به عنوان میراث اهل بیت در اختیار داشته است. از گفتوگوی امام با ابوحنیفه چنان برمی آید که آن حضرت با آنکه احتیاجی به عصا نداشت، اما گاهی از باب تبرک، با عصای رسول خدا (ص) قدم برمیداشت[۲۶].
افزون بر مواریث یادشده، صحف ابراهیم (ع) [۲۷] پیراهن یوسف (ع) [۲۸]، الواح موسی (ع) [۲۹] و خاتم سلیمان (ع) [۳۰] نیز به عنوان مواریث انبیای سلف از جانب رسول خدا (ص) به آن حضرت به ارث رسیده بود. بنابر پارهای از گزارشها، امام صادق (ع) برخی از مواریث یادشده را بیّنه امامت معرفی نمود و آن را یکی از وجوه امتیاز امام بر سایر خلق برشمرد[۳۱].
صحیفه سجادیه نیز یکی دیگر از مواریث اهلبیت است که به املای امام سجاد (ع) و خط امام باقر (ع) و در حضور آن حضرت نگاشته شد[۳۲]. بنابر گزارش متوکل بن هارون، امام صادق (ع) پس از شهادت یحیی بن زید، نسخهای دیگر از صحیفه سجادیه را که به خط زید بن علی الشهید بود، بنا بر وصیت یحیی، به عموزادگان او سپرد و بر حفظ و حراست آن و خارج نساختن آن از مدینه تأکید ورزید[۳۳].[۳۴]
جایگاه علمی امام
جایگاه علمی امام صادق (ع) نیاز به کشف و بیان ندارد. بنابر گزارش مفضل بن عمر، آن حضرت به فضل الهی، بر جمیع خلق سلطنت علمی داشت و هر آنچه را که در شرق و غرب عالم و در آسمانها و زمین بود، میدانست[۳۵]. ابوبصیر، فضیل بن یسار، سماعه بن مهران و امام کاظم (ع)، از آن حضرت روایت کردهاند که میفرمود: “جمیع علوم فرشتگان و پیامبران نزد ماست”[۳۶]. ردیّات آن امام بر اندیشمندان نحلههای مختلف مذهبی و مناظرات او با بزرگان علمای عامه از جمله ابوحنیفه[۳۷] سفیان ثوری[۳۸]، کلبی[۳۹] و جعد بن درهم[۴۰] و نیز گفتوگوهای پی در پی آن حضرت با دهریون عصر خود، چون ابن ابیالعوجا[۴۱] و ابو شاکر دیصانی[۴۲] تراث امامیه را سرشار کرده است. عمرو بن عبید شامی پس از گفتوگوی خود با امام در حالی که میگریست، به ایشان میگفت: «به خدا سوگند هر کس با شما در علم دانش و فضل نزاع کند، هلاک میشود»[۴۳]. وسعت دانش آن حضرت طیف عالمان عصر خود را درنوردید و حاکمان و سلاطین آن روزگار را نیز به اعترافاتی شگرف واداشت. بنا بر گزارش یعقوبی، منصور دوانیقی حضرت را از مصادیق ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۴۴] و از پیشتازان خیرات میدانست[۴۵].
علاوه بر مناظرات دینی، گفتوگوهایی از آن حضرت با اندیشمندان سایر علوم نیز برجای مانده که شاهدی دیگر بر وسعت علم آن حضرت است. گفتوگو با طبیب هندی[۴۶] و عالم نصرانی[۴۷] در تشریح و طب، و مناظره با سعد یمانی[۴۸] و هشام خفاف[۴۹] در نجوم، در کنار تسلط آن حضرت به زبانهای گوناگون از جمله عبری، سریانی و نبطی از جایگاه رفیع علمی آن حضرت حکایت دارد[۵۰]. عبارت فارسی آن حضرت در جمع برخی از اهالی خراسان مبنی بر: هر مال که از باد آید به دم شود[۵۱]. نیز از آشنایی آن حضرت با زبان فارسی خبر میدهد. بنابر گزارش عمار ساباطی آن حضرت نسبت به همه زبانها افصح بود[۵۲].[۵۳]
امام صادق (ع) از نگاه دانشمندان اهلسنت
صرفنظر از یکی - دو استثنا، قاطبه عالمان عامّه امام صادق (ع) را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. جز محمد بن اسماعیل بخاری(م ۲۵۶ق) که احادیث امام را در صحیح خود ترک کرده است، سایر صاحبان کتب ششگانه از آن حضرت روایت نمودهاند. بزرگان اصحاب رأی و نامداران اهل حدیث، به رغم اختلافات گسترده با حضرت در فقه و کلام، به شاگردی آن حضرت میبالیدند و از آن جناب با اوصافی بلند یاد مینمودند. ابوحنیفه امام صادق (ع) را “افقه الناس” میخواند[۵۴]. مالک بن انس درباره آن حضرت میگفت: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به هیچ قلبی خطور نکرده است، بشری افضل از جعفر بن محمد در علم و فضل و تقوا[۵۵] همو در بیان حالات امام میگفت: “هیچگاه او را ندیدم مگر اینکه یا نماز میگزارد، یا روزه بود، و یا به قرائت قرآن اشتغال داشت”[۵۶]. بنابر گزارش مزی عمرو بن ثابت و صالح بن ابیالاسود، حضرت در میان اصحاب عامه «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» میگفت و میفرمود: پس از من هیچ کسی شما را به احادیثی مانند احادیث من آگاه نمیسازد[۵۷]. با این حال برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن جایگاه علمی امام و ترک احادیث آن حضرت از خود بروز دادهاند. برای نمونه محمد بن سعد(م ۲۳۰ق) آن حضرت را در نقل حدیث ضعیف میانگاشت و میگفت: جعفر بن محمد یک بار ادعا میکرد این احادیث را از پدرم شنیدهام و بار دیگر مدعی میشد که در مکتوبات پدرم یافتهام[۵۸]. اما او توجه نداشته است که چنین مطلبی - به فرض صدور آن - نافی وثاقت گوینده نیست، زیرا شرط تعارض، وحدت موضوع و همسانی شرایط است. ابن حجر عسقلانی در ردّ پندار ابن سعد و در دفاع از وثاقت آن امام، ذیل این حکایت مینویسد: احتمال دارد احادیث مختلفی مورد سؤال واقع شده باشد... ، همین پاسخ امام، دلالت بر وثاقت و دقت نظر او دارد[۵۹].[۶۰].[۶۱]
منابع
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۷۲.
- ↑ اثبات الوصیة، ص۱۸۲.
- ↑ کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ الهدایة الکبری، ص۲۴۸.
- ↑ الغیبه، ص۱۰۸.
- ↑ روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲.
- ↑ «آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ التفسیر، ج۱، ص۲۳.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۵.
- ↑ المناقب، ج۴، ص۲۴۷.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۲۷۷.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۲.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۵۶ و ۱۶۰ و ۱۷۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۸۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۱۶.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۵۶ و ۱۶۰ و ۱۷۸.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۵۶ و ۱۶۰ و ۱۷۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ دعائم الاسلام، ج۱، ص۹۵؛ و نیز شرح الاخبار، ج۳، ص۲۹۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۳۹.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۱۸۶؛ اعلام الوری، ج۲۸۴.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ دعائم الاسلام، ج۱، ص۹۵.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۳۶؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۳.
- ↑ التفسیر، ج۲، ص۱۹۳؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵۳؛ الخرائج و الجرائج، ج۲، ص۲۹۶.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۳۳؛ الارشاد، ج۲، ص۱۸۸.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۳۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۸۴.
- ↑ صحیفه، ص۱۶.
- ↑ صحیفه، ص۱۸.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۳.
- ↑ دلائل الامامة، ص۲۶۹.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۲.
- ↑ علل الشرایع، ج۱، ص۹۰؛ المناقب، ج۴، ص۲۵۵؛ تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۹.
- ↑ کشف الغمة، ج۲، ص۱۵۷؛ المناقب، ج۴، ص۲۶۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۵۰.
- ↑ الأمالی للمرتضی، ج۱، ص۳۸۴.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۳۶۲؛ التوحید، ص۱۲۶ و ۲۹۵؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۲۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۷۹؛ التوحید، ص۱۲۲ و ۱۳۳.
- ↑ الفقیه، ج۳، ص۵۶۹.
- ↑ «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ التاریخ، ج۲، ص۳۸۳.
- ↑ الخصال، ج۲، ص۵۱۲.
- ↑ المناقب، ج۴، ج۲۵۶.
- ↑ الخصال، ج۲، ص۴۸۹.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۵۱.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۴-۳۳۷.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۳۴.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۴.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰؛ سیر اعلام النبلا، ج۶، ص۲۵۶.
- ↑ المناقب، ج۴، ص۲۴۸.
- ↑ تهذیب التهدیب، ج۲، ص۸۸.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۲۰.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۴۲۰.
- ↑ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین (ع)؛ دلائل الامامه، محمد الاملی، قم، بعثت، ۱۴۱۳ ق؛ التوحید، محمد بن بابویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ ق، الخصال، محمد بن بابویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش؛ عیون اخبار الرضا (ع)، محمد بن بابویه، تهران، جهان، ۱۳۷۸ ق، کمالالدین، محمد بن بابویه، تهران، الاسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ علل الشرائع، محمد بن بابویه، قم، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ الفقیه، محمد بن بابویه، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن حجر، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۴ م؛ دعائم الاسلام، نعمان بن حیون، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۳۸۵ ق؛ شرح الاخبار، نعمان بن حیون، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ ق؛ المناقب، محمد بن شهرآشوب، قم، علامه، ۱۳۷۹ ق؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب قم، الداوری، بیتا؛ کشف الغمه، علی الاربلی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ ق؛ کفایه الاثر، علی الخراز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ سیر اعلام النبلاء محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق؛ الخرائج و الجرائح، سعید الراوندی، قم، الامام المهدی، ۱۴۰۹ ق؛ بصائر الدرجات، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق؛ اعلام الوری، فضل الطبرسی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۷ ق؛ تهذیب الاحکام، محمد الطوسی، تهران، اسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ الامالی، علی علم الهدی الشریف المرتضی، قاهره، دارالفکر، ۱۹۹۸ م؛ التفسیر، محمد العیاشی، تهران، العلمیه، ۱۳۸۰ ق؛ اختیار معرفه الرجال، محمد الکشی، مشهد، ۱۴۰۹ ق؛ الکافی، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ بحارالانوار، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳ ق؛ اثبات الوصیة، علی المسعودی، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ ق؛ الارشاد، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ الغیبه، محمد النعمانی، تهران، صدوق، ۱۳۹۷ ق؛ روضة الواعظین، فتال النیسابوری، قم، رضی، ۱۳۷۵ ش؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۵.