خشم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امام خمینی]]، «خشم» یا «غضب» را به | [[امام خمینی]]، «خشم» یا «غضب» را به ناپسند و پسندیده تقسیم کرده و غضب ناپسند تجاوزِ [[قوه غضبیه]] از حد [[اعتدال]] است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه [[حق]] و تسلیمشدن در برابر [[عقل]] میباشد. | ||
در [[قرآن]] از [[غضب الهی]] [[سخن]] به میان آمده و [[خداوند]] افرادی را که به هنگام غضب کردن [[خشم]] خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، [[ستایش]] میکند. امام خمینی قوه غضبیه را یکی از [[نعمتهای الهی]] برشمرده که با آن [[دنیا]] و [[آخرت]] آباد میشود؛ زیرا این [[قوه]] برای [[حفظ نظام]] بشری [[خلق]] شده؛ به گونهای که [[اجرای حدود]] و [[سیاسات]] دینیه منوط به آن میباشد و غضب در برابر [[ظلم]] و در میدان [[جهاد]] امری پسندیده است. امام خمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته، و [[حب نفس]] و فضیلتانگاری غضب را از اسباب غضب ناپسند و [[فساد]] [[ایمان]] و [[بدرفتاری]] با [[خانواده]]، را از جمله آثار غضب برمیشمارد. ایشان برای درمان غضب روشهای [[علمی]] چون [[تفکر]] در [[مفاسد]] غضب و عملی چون رفتن از محل غضب بیان کرده است. امام خمینی در موارد رعایت نشدن [[حدود الهی]] و [[مشاهده]] ظلم [[غضبناک]] میشد و توصیه میکرد در برابر [[دشمنان]] با غضب برخورد شود | در [[قرآن]] از [[غضب الهی]] [[سخن]] به میان آمده و [[خداوند]] افرادی را که به هنگام غضب کردن [[خشم]] خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، [[ستایش]] میکند. امام خمینی قوه غضبیه را یکی از [[نعمتهای الهی]] برشمرده که با آن [[دنیا]] و [[آخرت]] آباد میشود؛ زیرا این [[قوه]] برای [[حفظ نظام]] بشری [[خلق]] شده؛ به گونهای که [[اجرای حدود]] و [[سیاسات]] دینیه منوط به آن میباشد و غضب در برابر [[ظلم]] و در میدان [[جهاد]] امری پسندیده است. امام خمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته، و [[حب نفس]] و فضیلتانگاری غضب را از اسباب غضب ناپسند و [[فساد]] [[ایمان]] و [[بدرفتاری]] با [[خانواده]]، را از جمله آثار غضب برمیشمارد. ایشان برای درمان غضب روشهای [[علمی]] چون [[تفکر]] در [[مفاسد]] غضب و عملی چون رفتن از محل غضب بیان کرده است. امام خمینی در موارد رعایت نشدن [[حدود الهی]] و [[مشاهده]] ظلم [[غضبناک]] میشد و توصیه میکرد در برابر [[دشمنان]] با غضب برخورد شود<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref>. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
«غضب» به معنای «خشم» و [[عصبانیت]]<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۱۸۵.</ref> یا جوشش و غلیان [[خون]] برای [[انتقام]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۳۳.</ref> است. در اصطلاح [[علم اخلاق]] غضب [[انسانی]] کیفیتی [[نفسانی]] است که سبب حرکت و [[هیجان نفس]] برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] میشود و برای [[شهوت]] [[انتقامجویی]] میباشد.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴–۲۹۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱.</ref> امام خمینی در تبیین غضب، تعریف [[ابنمسکویه]] را پذیرفته است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.</ref> در مقابل آن [[حلم]]، [[رحمت]] و [[خمود]] است. حلم صفتی است که در اثر [[اعتدال]] در [[قوه غضبیه]] حاصل میشود و کنترل نفس را در [[ناملایمات]] به دست میگیرد و منجر به [[آرامش]] آن میشود.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۰ و ۳۶۷.</ref> [[حلم]] صفت [[شجاعت]] را به همراه دارد<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref> که [[حد وسط]] میان [[جبن]] و [[تهور]] است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹.</ref> و [[رحمت]] به معنای [[رأفت]] و [[رقّت]] [[قلب]] است و این رحمت به دلیل اینکه لازم یا ملزوم حلم است، مقابل [[غضب]] واقع میشود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۲۹ و ۲۴۰.</ref> اما [[خمودی]] صفتی است که بر اثر [[تفریط]] در [[قوه شهویه]] یا غضبیه حاصل میشود | «غضب» به معنای «خشم» و [[عصبانیت]]<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۱۸۵.</ref> یا جوشش و غلیان [[خون]] برای [[انتقام]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۳۳.</ref> است. در اصطلاح [[علم اخلاق]] غضب [[انسانی]] کیفیتی [[نفسانی]] است که سبب حرکت و [[هیجان نفس]] برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] میشود و برای [[شهوت]] [[انتقامجویی]] میباشد.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴–۲۹۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱.</ref> امام خمینی در تبیین غضب، تعریف [[ابنمسکویه]] را پذیرفته است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.</ref> در مقابل آن [[حلم]]، [[رحمت]] و [[خمود]] است. حلم صفتی است که در اثر [[اعتدال]] در [[قوه غضبیه]] حاصل میشود و کنترل نفس را در [[ناملایمات]] به دست میگیرد و منجر به [[آرامش]] آن میشود.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۰ و ۳۶۷.</ref> [[حلم]] صفت [[شجاعت]] را به همراه دارد<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref> که [[حد وسط]] میان [[جبن]] و [[تهور]] است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹.</ref> و [[رحمت]] به معنای [[رأفت]] و [[رقّت]] [[قلب]] است و این رحمت به دلیل اینکه لازم یا ملزوم حلم است، مقابل [[غضب]] واقع میشود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۲۹ و ۲۴۰.</ref> اما [[خمودی]] صفتی است که بر اثر [[تفریط]] در [[قوه شهویه]] یا غضبیه حاصل میشود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸ و ۳۶۹.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] به [[پیروی]] از ابنمسکویه و همسو با دیگر [[دانشمندان]] [[اخلاق]]،<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۳۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۶.</ref> غضب را به دو نوع [[ناپسند]] و [[پسندیده]] تقسیم کرده است: غضب ناپسند و [[شیطانی]] تجاوزِ قوه غضبیه از حد [[عقل]] و اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه [[حق]] و تسلیمشدن در برابر [[عقل سلیم]] و [[اوامر]] انبیای [[عظیمالشأن]]{{ع}} میباشد که دراینصورت از [[جنود]] [[رحمان]] و نوعی شجاعت است | [[امام خمینی]] به [[پیروی]] از ابنمسکویه و همسو با دیگر [[دانشمندان]] [[اخلاق]]،<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۳۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۶.</ref> غضب را به دو نوع [[ناپسند]] و [[پسندیده]] تقسیم کرده است: غضب ناپسند و [[شیطانی]] تجاوزِ قوه غضبیه از حد [[عقل]] و اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه [[حق]] و تسلیمشدن در برابر [[عقل سلیم]] و [[اوامر]] انبیای [[عظیمالشأن]]{{ع}} میباشد که دراینصورت از [[جنود]] [[رحمان]] و نوعی شجاعت است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۶؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۳.</ref>. | ||
واژه غضب با واژگانی چون شجاعت و [[قساوت]] مرتبط است. امام خمینی در بیان فرق غضب ناپسند و شجاعت [[معتقد]] است غضب غیر از شجاعت است و مبادی، آثار و [[خواص]] آن با این صفت متفاوت میباشد؛ زیرا مبدأ شجاعت، قوت و [[اطمینان]] نفس و همچنین اعتدال[[ایمان]] و اهمیتندادن به امور دنیاست که با تعدیل قوه غضبیه و [[تهذیب]] آن حاصل میشود، اما غضب ناپسند از [[ضعف نفس]] و [[تزلزل]] و [[سستی ایمان]] و عدم اعتدال مزاج [[روح]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.</ref> همچنین ایشان قساوت را همان [[غلظت]] و [[سختی]] قلب میداند که مقابل آن رقّت قلب قرار دارد؛ اما غضب حالتی [[نفسانی]] برای [[انتقام]] است که به واسطه آن [[عقل]] [[منحرف]] میشود و از [[ادراک]] بازمیماند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۳۸.</ref> [[غضب]] از صفاتی است که بر [[خداوند متعال]] نیز صادق است؛ ولی این صفت در [[خداوند]] کیف نفسانی نبوده، بلکه از [[کمالات وجودی]] و از [[صفات جلال]] [[حقتعالی]] شمرده میشود | واژه غضب با واژگانی چون شجاعت و [[قساوت]] مرتبط است. امام خمینی در بیان فرق غضب ناپسند و شجاعت [[معتقد]] است غضب غیر از شجاعت است و مبادی، آثار و [[خواص]] آن با این صفت متفاوت میباشد؛ زیرا مبدأ شجاعت، قوت و [[اطمینان]] نفس و همچنین اعتدال[[ایمان]] و اهمیتندادن به امور دنیاست که با تعدیل قوه غضبیه و [[تهذیب]] آن حاصل میشود، اما غضب ناپسند از [[ضعف نفس]] و [[تزلزل]] و [[سستی ایمان]] و عدم اعتدال مزاج [[روح]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.</ref> همچنین ایشان قساوت را همان [[غلظت]] و [[سختی]] قلب میداند که مقابل آن رقّت قلب قرار دارد؛ اما غضب حالتی [[نفسانی]] برای [[انتقام]] است که به واسطه آن [[عقل]] [[منحرف]] میشود و از [[ادراک]] بازمیماند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۳۸.</ref> [[غضب]] از صفاتی است که بر [[خداوند متعال]] نیز صادق است؛ ولی این صفت در [[خداوند]] کیف نفسانی نبوده، بلکه از [[کمالات وجودی]] و از [[صفات جلال]] [[حقتعالی]] شمرده میشود<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۸۰–۸۱ و ۱۰۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
[[قوه غضبیه]] از [[نعمتهای الهی]] است که خداوند در نهاد [[انسان]] قرار داده است تا با استفاده صحیح از آن به [[سعادت]] نایل شود. نسبتدادن تمام [[صفات ناپسند]] به [[خدایان]] در اغلب [[ادیان]] ابتدایی [[جهان]] دیده میشود<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۹۴.</ref> و از ویژگیهای بارز خدایان شمرده شده است.<ref>هومر، ترجمه سعید نفیسی، ۹ و ۴۳–۴۴.</ref> در [[ادیان توحیدی]] این صفت به معنای [[پسندیده]] آن به خداوند نسبت داده شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۶، ۵–۱۳؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۳، ۳۶؛ کتاب مقدس، نامه به اهل روم، ب۱، ۱۸.</ref> در [[آیات قرآن]] نیز از غضب و [[سخط]] [[الهی]] سخن به میان آمده است | [[قوه غضبیه]] از [[نعمتهای الهی]] است که خداوند در نهاد [[انسان]] قرار داده است تا با استفاده صحیح از آن به [[سعادت]] نایل شود. نسبتدادن تمام [[صفات ناپسند]] به [[خدایان]] در اغلب [[ادیان]] ابتدایی [[جهان]] دیده میشود<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۹۴.</ref> و از ویژگیهای بارز خدایان شمرده شده است.<ref>هومر، ترجمه سعید نفیسی، ۹ و ۴۳–۴۴.</ref> در [[ادیان توحیدی]] این صفت به معنای [[پسندیده]] آن به خداوند نسبت داده شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۶، ۵–۱۳؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۳، ۳۶؛ کتاب مقدس، نامه به اهل روم، ب۱، ۱۸.</ref> در [[آیات قرآن]] نیز از غضب و [[سخط]] [[الهی]] سخن به میان آمده است<ref>فاتحه، ۷؛ نساء، ۹۳؛ طه، ۸۶؛ ممتحنه، ۱۳.</ref>. | ||
بحث از غضب و آثار و نتایج آن در کلمات [[اندیشمندان]] و حکمای پیش از [[اسلام]]، مانند حکمای یونان دیده میشود.<ref>ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ۱/۳۰۵؛ افلوطین، اثولوجیا، ۲۱، ۳۹، ۸۲ و ۱۹۳.</ref> به این بحث در [[فرهنگ]] و | بحث از غضب و آثار و نتایج آن در کلمات [[اندیشمندان]] و حکمای پیش از [[اسلام]]، مانند حکمای یونان دیده میشود.<ref>ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ۱/۳۰۵؛ افلوطین، اثولوجیا، ۲۱، ۳۹، ۸۲ و ۱۹۳.</ref> به این بحث در [[فرهنگ]] و معارف اسلامی توجه شده است. خداوند در [[قرآن کریم]] افرادی را که به هنگام غضب کردن [[خشم]] خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، [[ستایش]] کرده است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری میگزینند و چون به خشم آیند درمیگذرند» سوره شوری، آیه ۳۷.</ref> و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به [[غلظت]] که از آثار غضب است، در برابر [[کفار]] امر میکند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref> در [[منابع روایی]] نیز بابی به غضب اختصاص داده شده و مبادی و آثار و [[احکام]] آن بیان شده است.<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۰۲–۳۰۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۷۰/۲۶۲–۲۸۱.</ref> در برخی از [[روایات]]، غضب [[ناپسند]] کلید هر [[شر]] و منشأ همه [[گناهان]] و [[لغزشها]] شمرده شده است<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۰۳.</ref>. | ||
بحث [[غضب]] از اصول مسائل [[علم اخلاق]] است. ابنمسکویه از علمای [[قرن پنجم]] از نخستین [[اندیشمندان اسلامی]] است که در کتاب [[تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق]] به این بحث پرداخت.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق، ۹۷.</ref> پس از او غزالی در [[احیاء علوم الدین]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، احیاء علوم الدین، ۹/۸۸.</ref> و [[خواجه نصیر طوسی]] در [[اخلاق ناصری]] و [[نراقی]] در [[جامع السعادات]] به [[پیروی]] از [[اندیشه]] وی، باب مستقلی به غضب اختصاص داده و دربارهٔ اقسام و فواید و آثار آن سخن گفته و راههای درمانی برای غضب [[ناپسند]] پیشنهاد کردهاند | بحث [[غضب]] از اصول مسائل [[علم اخلاق]] است. ابنمسکویه از علمای [[قرن پنجم]] از نخستین [[اندیشمندان اسلامی]] است که در کتاب [[تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق]] به این بحث پرداخت.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق، ۹۷.</ref> پس از او غزالی در [[احیاء علوم الدین]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، احیاء علوم الدین، ۹/۸۸.</ref> و [[خواجه نصیر طوسی]] در [[اخلاق ناصری]] و [[نراقی]] در [[جامع السعادات]] به [[پیروی]] از [[اندیشه]] وی، باب مستقلی به غضب اختصاص داده و دربارهٔ اقسام و فواید و آثار آن سخن گفته و راههای درمانی برای غضب [[ناپسند]] پیشنهاد کردهاند<ref>خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۲–۱۴۰؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۲۸۹–۳۰۸؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱–۳۳۱؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۳۶–۲۴۲.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] در بیان مفهوم غضب [[کلام]] ابنمسکویه را بهترین کلام در این موضوع میداند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.</ref> ایشان [[حدیث]] هفتم از کتاب [[شرح چهل حدیث]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳.</ref> و مقصد یازدهم از کتاب [[شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۵۶.</ref> را به این موضوع اختصاص داده و به بیان [[حقیقت]] [[قوه غضبیه]] و صفت غضب و آثار و راهکارهای درمان غضب ناپسند پرداخته و در آثار دیگر خود نیز بهمناسبت از آن سخن گفته است | [[امام خمینی]] در بیان مفهوم غضب [[کلام]] ابنمسکویه را بهترین کلام در این موضوع میداند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.</ref> ایشان [[حدیث]] هفتم از کتاب [[شرح چهل حدیث]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳.</ref> و مقصد یازدهم از کتاب [[شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۵۶.</ref> را به این موضوع اختصاص داده و به بیان [[حقیقت]] [[قوه غضبیه]] و صفت غضب و آثار و راهکارهای درمان غضب ناپسند پرداخته و در آثار دیگر خود نیز بهمناسبت از آن سخن گفته است<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref>. | ||
== حقیقت غضب و قوه غضبیه == | == حقیقت غضب و قوه غضبیه == | ||
[[علمای اخلاق]] میان حقیقت غضب و قوه غضبیه فرق گذاشتهاند.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴؛ شبّر، الاخلاق، ۱۴۳.</ref> بعضی صفت غضب را حرکت نفس میدانند که [[غایت]] آن [[شهوت]] [[انتقام]] است که [[عقل]] را محجوب میکند.<ref>خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹.</ref> بعضی آن را صفتی [[نکوهیده]] میدانند که اصل آن از [[آتش]] و حرارت و از ناحیه [[شیطان]] است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۵.</ref> این صفت از قوه غضبیه نشئت میگیرد که در کنار قوای عاقله و شهویه از [[قوای نفس انسانی]] محسوب میشود | [[علمای اخلاق]] میان حقیقت غضب و قوه غضبیه فرق گذاشتهاند.<ref>ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴؛ شبّر، الاخلاق، ۱۴۳.</ref> بعضی صفت غضب را حرکت نفس میدانند که [[غایت]] آن [[شهوت]] [[انتقام]] است که [[عقل]] را محجوب میکند.<ref>خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹.</ref> بعضی آن را صفتی [[نکوهیده]] میدانند که اصل آن از [[آتش]] و حرارت و از ناحیه [[شیطان]] است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۵.</ref> این صفت از قوه غضبیه نشئت میگیرد که در کنار قوای عاقله و شهویه از [[قوای نفس انسانی]] محسوب میشود<ref>فارابی، الجمع بین رأی الحکیمین، ۱۴–۱۶.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] تقسیمبندی [[علمای اخلاق]] در تقسیم قوا به [[قوه عاقله]]، شهویه و غضبیه را پذیرفته<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴ و ۵۱۱.</ref> و [[قوه غضبیه]] را یکی از قوای [[فطری]] و جبلّی و از [[نعمتهای الهی]] برشمرده است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۱–۲۴۲.</ref> که با آن [[دنیا]] و [[آخرت]] [[آدمی]] آباد میشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.</ref> ایشان بر این [[باور]] است که این [[قوه]] برای [[حفظ نظام]] بشری [[خلق]] شده؛ به گونهای که [[اجرای حدود و تعزیرات]] و [[سیاسات]] دینیه و عقلیه و نیز حفظ نظام[[خانواده]] و [[جان]] و [[مال]] منوط به آن میباشد | [[امام خمینی]] تقسیمبندی [[علمای اخلاق]] در تقسیم قوا به [[قوه عاقله]]، شهویه و غضبیه را پذیرفته<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴ و ۵۱۱.</ref> و [[قوه غضبیه]] را یکی از قوای [[فطری]] و جبلّی و از [[نعمتهای الهی]] برشمرده است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۱–۲۴۲.</ref> که با آن [[دنیا]] و [[آخرت]] [[آدمی]] آباد میشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.</ref> ایشان بر این [[باور]] است که این [[قوه]] برای [[حفظ نظام]] بشری [[خلق]] شده؛ به گونهای که [[اجرای حدود و تعزیرات]] و [[سیاسات]] دینیه و عقلیه و نیز حفظ نظام[[خانواده]] و [[جان]] و [[مال]] منوط به آن میباشد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴–۱۳۵؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۱–۲۴۲.</ref>. | ||
امام خمینی استفاده درست از قوه غضبیه را منوط به [[اعتدال]] این قوه دانسته و [[معتقد]] است استفاده نکردن یا استفاده ناصحیح از این قوه، افزون بر [[کفران نعمت]]<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۴.</ref> خروج از حدّ اعتدال نفس است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۵.</ref> و [[انسان]] را از بسیاری از [[کمالات]] و پیشرفتها بازمیدارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.</ref> همچنانکه [[افراط]] در قوه غضبیه در مواقعی موجب [[فساد]] [[ایمان]] و [[شقاوت]] و [[بدبختی]] [[انسان]] میشود،<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.</ref> [[تفریط]] در قوه غضبیه نیز باعث نقصان [[ملکات]] میشود و [[مفاسد]] بسیار و معایب بیشماری ازجمله [[ترس]]، [[ضعف]]، [[سستی]]، [[تنبلی]] و همچنین کمصبری و [[خمودی]] در پی دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۳.</ref> از اینرو [[غضب]] در برابر [[ظلم]] و در [[رویارویی]] با فساد و در موارد [[امر به معروف و نهی از منکر]] و همچنین در میدان [[جهاد]] و [[دفاع]]، امری [[پسندیده]] و لازم است و سستی در آن موجب بروز خطرهای بزرگی در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] میشود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>؛ زیرا [[جامعه انسانی]] همواره در معرض مفاسد و بیماریهایی است که اگر از آن دفع نشود [[نظام جامعه]] سالم به هم میخورد و [[مدنیت]] [[جامعه]] رو به زوال میرود | امام خمینی استفاده درست از قوه غضبیه را منوط به [[اعتدال]] این قوه دانسته و [[معتقد]] است استفاده نکردن یا استفاده ناصحیح از این قوه، افزون بر [[کفران نعمت]]<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۴.</ref> خروج از حدّ اعتدال نفس است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۵.</ref> و [[انسان]] را از بسیاری از [[کمالات]] و پیشرفتها بازمیدارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.</ref> همچنانکه [[افراط]] در قوه غضبیه در مواقعی موجب [[فساد]] [[ایمان]] و [[شقاوت]] و [[بدبختی]] [[انسان]] میشود،<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.</ref> [[تفریط]] در قوه غضبیه نیز باعث نقصان [[ملکات]] میشود و [[مفاسد]] بسیار و معایب بیشماری ازجمله [[ترس]]، [[ضعف]]، [[سستی]]، [[تنبلی]] و همچنین کمصبری و [[خمودی]] در پی دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۳.</ref> از اینرو [[غضب]] در برابر [[ظلم]] و در [[رویارویی]] با فساد و در موارد [[امر به معروف و نهی از منکر]] و همچنین در میدان [[جهاد]] و [[دفاع]]، امری [[پسندیده]] و لازم است و سستی در آن موجب بروز خطرهای بزرگی در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] میشود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>؛ زیرا [[جامعه انسانی]] همواره در معرض مفاسد و بیماریهایی است که اگر از آن دفع نشود [[نظام جامعه]] سالم به هم میخورد و [[مدنیت]] [[جامعه]] رو به زوال میرود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۲.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== صفت [[غضب]] در [[خداوند]] == | == صفت [[غضب]] در [[خداوند]] == | ||
غضب از صفاتی است که در [[متون دینی]] به خداوند نیز نسبت داده شده {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref> <ref>نهج البلاغه، ح۳۰، ۵۰۷.</ref> و از صفات [[قهر]] و [[جلالی]]خداوند است.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۶/۲۱۸.</ref> طبق برخی [[روایات]]<ref>کلینی، کافی، ۲/۵۲۹؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۸۳.</ref> [[رحمت خداوند]] بر غضب او [[غلبه]] دارد. [[امام خمینی]] مانند دیگر علمای [[عرفان]] و [[اخلاق]]<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۳۸۴.</ref> بر این نکته تأکید کرده و [[تفاسیر]] چندی از آن ارائه کرده است؛ مانند ظهور [[محبت الهی]] در مظاهر جمالی<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۲۹.</ref> و تقدم اسمای محیط بر اسمای محاط.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷.</ref> از اینرو [[کتاب خداوند]] با اسم [[رحمن]] و [[رحیم]] آغاز شده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۶۹.</ref> ایشان صفت [[رحمت]] را ذاتی [[پروردگار]] و اوصاف غضب و [[انتقام]] را تبعی میداند<ref>امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۰۳.</ref> و [[معتقد]] است [[رحمت الهی]] گاهی به صورت قهر و غضب جاری میشود<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۸۶.</ref> و حدود، [[تعزیرات]]، [[قصاص]] و امثال آن در [[حقیقت]] رحمت و رأفتی است که به صورت غضب و انتقام جلوه کرده است و حتی [[جهنم]] نیز رحمتی است که به صورت [[غضب الهی]] ظاهر گشته است؛ زیرا بعضی از [[اهل جهنم]] که [[لیاقت]] رسیدن به [[سعادت]] را دارند، تنها با [[پاک]] و خالصشدن در جهنم میتوانند بدان دست یابند | غضب از صفاتی است که در [[متون دینی]] به خداوند نیز نسبت داده شده {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref> <ref>نهج البلاغه، ح۳۰، ۵۰۷.</ref> و از صفات [[قهر]] و [[جلالی]]خداوند است.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۶/۲۱۸.</ref> طبق برخی [[روایات]]<ref>کلینی، کافی، ۲/۵۲۹؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۸۳.</ref> [[رحمت خداوند]] بر غضب او [[غلبه]] دارد. [[امام خمینی]] مانند دیگر علمای [[عرفان]] و [[اخلاق]]<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۳۸۴.</ref> بر این نکته تأکید کرده و [[تفاسیر]] چندی از آن ارائه کرده است؛ مانند ظهور [[محبت الهی]] در مظاهر جمالی<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۲۹.</ref> و تقدم اسمای محیط بر اسمای محاط.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷.</ref> از اینرو [[کتاب خداوند]] با اسم [[رحمن]] و [[رحیم]] آغاز شده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۶۹.</ref> ایشان صفت [[رحمت]] را ذاتی [[پروردگار]] و اوصاف غضب و [[انتقام]] را تبعی میداند<ref>امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۰۳.</ref> و [[معتقد]] است [[رحمت الهی]] گاهی به صورت قهر و غضب جاری میشود<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۸۶.</ref> و حدود، [[تعزیرات]]، [[قصاص]] و امثال آن در [[حقیقت]] رحمت و رأفتی است که به صورت غضب و انتقام جلوه کرده است و حتی [[جهنم]] نیز رحمتی است که به صورت [[غضب الهی]] ظاهر گشته است؛ زیرا بعضی از [[اهل جهنم]] که [[لیاقت]] رسیدن به [[سعادت]] را دارند، تنها با [[پاک]] و خالصشدن در جهنم میتوانند بدان دست یابند<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۳.</ref>.<ref>ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل، غضب (مقاله)| مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== منشأ غضب در [[انسان]] == | == منشأ غضب در [[انسان]] == | ||
امام خمینی همسو با [[علمای اخلاق]]،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۹۹–۱۰۱؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۴۰.</ref> اسباب و منشأهای بسیاری را برای غضب [[ناپسند]] در انسان ذکر کرده که از آن جمله میتوان به [[حبّ دنیا]] که منشأ همه [[گناهان]] است، اشاره کرد؛ زیرا وقتی [[حب دنیا]] در [[دل]] جا گرفت، به مجرد اینکه مزاحمتی برای آن حاصل شد، [[قوه غضب]] به [[جوش]] میآید و عنان و [[اختیار]] را از [[انسان]] سلب میکند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۷.</ref> از دیگر اسباب [[غضب]]، [[حب نفس]] و [[عجب]] و [[افتخار]] و [[لجاجت]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱ و ۱۴۳.</ref> ایشان در مواضعی ریشه غضب را در دو چیز خلاصه میداند که یکی حب نفس و دیگری فضیلتانگاری غضب و [[مفاسد]] حاصل از آن است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.</ref> و بقیه امور به این دو عامل بازمیگردد | امام خمینی همسو با [[علمای اخلاق]]،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۹۹–۱۰۱؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۴۰.</ref> اسباب و منشأهای بسیاری را برای غضب [[ناپسند]] در انسان ذکر کرده که از آن جمله میتوان به [[حبّ دنیا]] که منشأ همه [[گناهان]] است، اشاره کرد؛ زیرا وقتی [[حب دنیا]] در [[دل]] جا گرفت، به مجرد اینکه مزاحمتی برای آن حاصل شد، [[قوه غضب]] به [[جوش]] میآید و عنان و [[اختیار]] را از [[انسان]] سلب میکند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۷.</ref> از دیگر اسباب [[غضب]]، [[حب نفس]] و [[عجب]] و [[افتخار]] و [[لجاجت]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱ و ۱۴۳.</ref> ایشان در مواضعی ریشه غضب را در دو چیز خلاصه میداند که یکی حب نفس و دیگری فضیلتانگاری غضب و [[مفاسد]] حاصل از آن است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.</ref> و بقیه امور به این دو عامل بازمیگردد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== آثار غضب | == آثار غضب ناپسند == | ||
[[امام خمینی]] با استناد به بعضی [[احادیث]]<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۰۳.</ref> غضب ناپسند را کلید هر [[بدی]] دانسته است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸.</ref> ایشان مانند دیگر [[علمای اخلاق]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۲۸۹–۲۹۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱–۳۲۲.</ref> آثار متعددی برای غضب ناپسند برمیشمارد و ازجمله مهمترین آنها [[فساد]] [[ایمان]] است که موجب [[شقاوت]] و [[بدبختی]] [[انسان]] در دو [[جهان]] میگردد<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.</ref>؛ همچنین غضب سبب [[بدرفتاری]] با [[خانواده]]، [[جامعه]]، هتک [[محرمات]]، احتمال وقوع [[قتل نفس]] و [[ناسزاگویی]] به [[نوامیس الهی]] میشود | [[امام خمینی]] با استناد به بعضی [[احادیث]]<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۰۳.</ref> غضب ناپسند را کلید هر [[بدی]] دانسته است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸.</ref> ایشان مانند دیگر [[علمای اخلاق]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۲۸۹–۲۹۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱–۳۲۲.</ref> آثار متعددی برای غضب ناپسند برمیشمارد و ازجمله مهمترین آنها [[فساد]] [[ایمان]] است که موجب [[شقاوت]] و [[بدبختی]] [[انسان]] در دو [[جهان]] میگردد<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.</ref>؛ همچنین غضب سبب [[بدرفتاری]] با [[خانواده]]، [[جامعه]]، هتک [[محرمات]]، احتمال وقوع [[قتل نفس]] و [[ناسزاگویی]] به [[نوامیس الهی]] میشود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷–۱۳۸.</ref>. | ||
در یک نگاه کلی، به [[اعتقاد]] امام خمینی آنچه از [[زشتیها]] و [[ناهنجاریها]] در جامعه دیده میشود، معلول این صفت [[زشت]] است و این بدترین اثر [[اجتماعی]] غضب است. غضب اگر از حدّ خود [[تجاوز]] کند بهسختی جبران میپذیرد؛ ممکن است در انسان به صورت [[ملکه]] در آید و باعث شود صورت برزخی و [[قیامت]] انسان در جانب [[نقص]] به نهایت خود برسد؛ به طوری که طبق [[آیه]]<ref>اعراف، ۱۷۹.</ref> با هیچ موجودی قابل مقایسه نباشد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷.</ref> در [[حقیقت]] صورت غضب در این عالم صورت [[آتش]] [[غضب خداوند]] در آن عالم است و همچنانکه غضب از [[باطن]] [[قلب]] ظاهر میشود ممکن است آتشی که در [[آخرت]] از [[قلب]] بروز میکند صورت همین [[غضب]] باشد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۶؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۸–۲۴۹.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان اگر [[انسان]] [[قوه غضبیه]] را بر خلاف [[هدف]] اصلی بهکارگیرد، مصداق [[ظلوم]] و جهول در [[قرآن]]<ref>احزاب، ۷۲.</ref> میگردد و چون رد [[امانت الهی]] نکرده است از [[غضب خداوند]] در [[امان]] نمیباشد | در یک نگاه کلی، به [[اعتقاد]] امام خمینی آنچه از [[زشتیها]] و [[ناهنجاریها]] در جامعه دیده میشود، معلول این صفت [[زشت]] است و این بدترین اثر [[اجتماعی]] غضب است. غضب اگر از حدّ خود [[تجاوز]] کند بهسختی جبران میپذیرد؛ ممکن است در انسان به صورت [[ملکه]] در آید و باعث شود صورت برزخی و [[قیامت]] انسان در جانب [[نقص]] به نهایت خود برسد؛ به طوری که طبق [[آیه]]<ref>اعراف، ۱۷۹.</ref> با هیچ موجودی قابل مقایسه نباشد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷.</ref> در [[حقیقت]] صورت غضب در این عالم صورت [[آتش]] [[غضب خداوند]] در آن عالم است و همچنانکه غضب از [[باطن]] [[قلب]] ظاهر میشود ممکن است آتشی که در [[آخرت]] از [[قلب]] بروز میکند صورت همین [[غضب]] باشد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۶؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۸–۲۴۹.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان اگر [[انسان]] [[قوه غضبیه]] را بر خلاف [[هدف]] اصلی بهکارگیرد، مصداق [[ظلوم]] و جهول در [[قرآن]]<ref>احزاب، ۷۲.</ref> میگردد و چون رد [[امانت الهی]] نکرده است از [[غضب خداوند]] در [[امان]] نمیباشد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته؛ زیرا در یک لحظه میتواند تمام [[عقاید حقه]]، [[انوار]] [[معرفت]] و [[ایمان]] را بسوزاند و مبدأ هزاران [[جهالت]] و [[سفاهت]] گردد که در تمام [[عمر]] قابل جبران نباشد.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۱.</ref> به اعتقاد ایشان یک نفر با غضب خود ممکن است صدها هزار [[خانواده]] را از میان ببرد؛ به طوری که [[آتش]] غضب هیچ [[حیوانی]] به این ویرانگری و سوزندگی نیست<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۱۰.</ref>؛ زیرا وحشیگری انسان در هنگام غضب برخلاف دیگر حیوانات، هیچ حد و مرزی ندارد و [[جهنم]] غضبش ممکن است تمام [[عالم طبیعت]] را بسوزاند. ایشان [[جنگ]] دوم جهانی را مصداق این امر میداند که آتش غضب یک انسان تمام [[جهان]] را شعلهور کرده است | [[امام خمینی]] خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته؛ زیرا در یک لحظه میتواند تمام [[عقاید حقه]]، [[انوار]] [[معرفت]] و [[ایمان]] را بسوزاند و مبدأ هزاران [[جهالت]] و [[سفاهت]] گردد که در تمام [[عمر]] قابل جبران نباشد.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۱.</ref> به اعتقاد ایشان یک نفر با غضب خود ممکن است صدها هزار [[خانواده]] را از میان ببرد؛ به طوری که [[آتش]] غضب هیچ [[حیوانی]] به این ویرانگری و سوزندگی نیست<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۱۰.</ref>؛ زیرا وحشیگری انسان در هنگام غضب برخلاف دیگر حیوانات، هیچ حد و مرزی ندارد و [[جهنم]] غضبش ممکن است تمام [[عالم طبیعت]] را بسوزاند. ایشان [[جنگ]] دوم جهانی را مصداق این امر میداند که آتش غضب یک انسان تمام [[جهان]] را شعلهور کرده است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۵.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== راههای درمان غضب == | == راههای درمان غضب == | ||
[[روایات]] به برخی راهکارها برای درمان و تسکین غضب [[ناپسند]] اشاره کردهاند؛ چنانکه در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} آمده که شخص [[غضبناک]] درصورتیکه ایستاده است، بنشیند تا غضباش فروکش کند | [[روایات]] به برخی راهکارها برای درمان و تسکین غضب [[ناپسند]] اشاره کردهاند؛ چنانکه در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} آمده که شخص [[غضبناک]] درصورتیکه ایستاده است، بنشیند تا غضباش فروکش کند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۰/۲۶۴.</ref>. | ||
امام خمینی بر این اعتقاد است که معالجه غضب در حال شدت و افزایش حرارت انسان بهطور معمول محال است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.</ref> و تنها در حالت [[آرامش]] و سکون نفس میتوان در صدد درمان آن برآمد | امام خمینی بر این اعتقاد است که معالجه غضب در حال شدت و افزایش حرارت انسان بهطور معمول محال است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.</ref> و تنها در حالت [[آرامش]] و سکون نفس میتوان در صدد درمان آن برآمد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۷–۱۳۸؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۱.</ref>. | ||
ایشان همچون دیگر [[علمای اخلاق]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۴–۱۰۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۹–۱۴۰.</ref> دو راه عمده برای [[مبارزه]] با غضب و علاج آن بیان کرده است: | ایشان همچون دیگر [[علمای اخلاق]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۴–۱۰۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۹–۱۴۰.</ref> دو راه عمده برای [[مبارزه]] با غضب و علاج آن بیان کرده است: | ||
# درمان [[علمی]] که با [[تفکر]] در مبادی و [[مفاسد]] [[غضب]] میتوان به درمان غضب و ریشه آن پرداخت؛ زیرا شدت این صفت گاهی سبب [[گناهان بزرگ]] یا هتک [[محرمات الهی]] میشود | # درمان [[علمی]] که با [[تفکر]] در مبادی و [[مفاسد]] [[غضب]] میتوان به درمان غضب و ریشه آن پرداخت؛ زیرا شدت این صفت گاهی سبب [[گناهان بزرگ]] یا هتک [[محرمات الهی]] میشود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷–۱۳۹.</ref>. | ||
# درمان عملی که این گونه از درمان در آثار [[امام خمینی]] با توضیح بیشتری بیان شده است. ایشان در دو حالت غضب و سکون نفس راههایی برای درمان حالت غضب ارائه کرده است. در حالت غضب تا زمانی که این حالت شدت پیدا نکرده، خود را با وسایلی مانند رفتن از محل غضب و [[تغییر]] حالت [[نشستن و برخاستن]] منصرف سازد و به [[ذکر خدا]] مشغول کند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۰–۱۴۱؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> اما در حالت [[آرامش]] و سکون نفس اساسیترین راه عملی درمان غضب [[ناپسند]] خشکانیدن ماده اصلی آن است؛ زیرا با ریشهکن شدن آن [[خشم]] از وجود [[انسان]] رخت بر میبندد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.</ref> از آنجاکه مهمترین ریشه غضب [[حب]] دنیاست و بیشتر بیماریهای [[نفسانی]] از قبیل [[حب جاه]] و [[مال]] و [[قدرتطلبی]] از آن [[تولید]] میشود، [[انسان]] به جهت شدت علاقهمندی به این امور، در صورت حاصلنشدن هر کدام از آنها، [[قوه]] غضبش به [[هیجان]] میآید؛ از اینرو درمان | # درمان عملی که این گونه از درمان در آثار [[امام خمینی]] با توضیح بیشتری بیان شده است. ایشان در دو حالت غضب و سکون نفس راههایی برای درمان حالت غضب ارائه کرده است. در حالت غضب تا زمانی که این حالت شدت پیدا نکرده، خود را با وسایلی مانند رفتن از محل غضب و [[تغییر]] حالت [[نشستن و برخاستن]] منصرف سازد و به [[ذکر خدا]] مشغول کند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۰–۱۴۱؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> اما در حالت [[آرامش]] و سکون نفس اساسیترین راه عملی درمان غضب [[ناپسند]] خشکانیدن ماده اصلی آن است؛ زیرا با ریشهکن شدن آن [[خشم]] از وجود [[انسان]] رخت بر میبندد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.</ref> از آنجاکه مهمترین ریشه غضب [[حب]] دنیاست و بیشتر بیماریهای [[نفسانی]] از قبیل [[حب جاه]] و [[مال]] و [[قدرتطلبی]] از آن [[تولید]] میشود، [[انسان]] به جهت شدت علاقهمندی به این امور، در صورت حاصلنشدن هر کدام از آنها، [[قوه]] غضبش به [[هیجان]] میآید؛ از اینرو درمان قطعی آن با از میان بردن [[حب دنیا]] و [[حب نفس]] امکانپذیر است؛ زیرا با [[درمان حب دنیا]] نفس دارای سکون و [[طمأنینه]] میشود و آرامش [[قلبی]] برقرار میگردد.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳–۲۵۵.</ref> ایشان داشتن [[همت]] جدی، [[مخالفت]] با [[هوای نفس]]، [[لعن]] بر [[شیطان]] در [[باطن]] و پناهبردن به [[خدا]] را از دیگر راهکارهای درمان این قوه دانسته است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۵.</ref>. | ||
امام خمینی یکی دیگر از راههای درمان غضب را استفاده از عوامل بیرونی میداند و [[معتقد]] است ازجمله راهکارهایی که برای مهار غضب شدید مفید است، [[ترساندن]] شخص از ناحیه [[قدرت]] بالاتر است؛ زیرا غضب غالباً بر افراد پایین یا مساوی ظهور میکند و در صورت عدم امکان مهار [[غضب]] از راه [[علمی]] و عملی از ناحیه شخص، میتوان از این راه مانعِ بروز [[مفاسد]] غضب شد | امام خمینی یکی دیگر از راههای درمان غضب را استفاده از عوامل بیرونی میداند و [[معتقد]] است ازجمله راهکارهایی که برای مهار غضب شدید مفید است، [[ترساندن]] شخص از ناحیه [[قدرت]] بالاتر است؛ زیرا غضب غالباً بر افراد پایین یا مساوی ظهور میکند و در صورت عدم امکان مهار [[غضب]] از راه [[علمی]] و عملی از ناحیه شخص، میتوان از این راه مانعِ بروز [[مفاسد]] غضب شد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل]]، [[غضب (مقاله)| مقاله «غضب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== [[سیره]] [[امام خمینی]] == | == [[سیره]] [[امام خمینی]] == | ||
امام خمینی اهتمام زیادی به رعایت [[اخلاق]] و [[حقوق]] افراد داشت و در موارد رعایت نشدن [[حدود الهی]] و [[مشاهده]] [[ظلم]] و [[مخالفت با قوانین]] [[الهی]] چون [[قصاص]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۴۹–۴۵۲ و ۲۰/۳۱۴، ۳۱۸.</ref> و در مواردی که [[استقلال]] مملکت در معرض خطر قرار میگرفت و [[قوانین]] بر خلاف [[اسلام]] به تصویب میرسید،<ref>زمانی، مصاحبه، ۵/۸۸.</ref> [[غضبناک]] میشد؛ همچنین در جایی که دربارهٔ [[علما]] [[طعن]] یا تعبیری خلاف [[شأن]] بیان میشد، عصبانی میشد<ref>توسلی، مصاحبه، ۲/۱۰۰.</ref> و در مواردی که میدید بعضی افراد [[مسئول]] با افراد نیازمند بهخوبی برخورد نمیکنند، با [[تندی]] برخورد میکرد.<ref>کریمی، خاطره، ۱/۲۲۲.</ref> ایشان [[مسئولان]] را به [[خدمت]] و [[مدارا با مردم]] سفارش میکرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.</ref> و توصیه میکرد با [[عطوفت]] و [[رحمت]] با یکدیگر برخورد کنند و در برابر [[دشمنان]] سرسخت باشند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۴.</ref> و با غضب و [[خشم]] با دشمنان برخورد کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۶.</ref> و در [[حقیقت]] [[دیانت]] جز [[وفاداری]] و [[محبت]] به [[حق]] و اظهار خشم از [[باطل]] نیست | امام خمینی اهتمام زیادی به رعایت [[اخلاق]] و [[حقوق]] افراد داشت و در موارد رعایت نشدن [[حدود الهی]] و [[مشاهده]] [[ظلم]] و [[مخالفت با قوانین]] [[الهی]] چون [[قصاص]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۴۹–۴۵۲ و ۲۰/۳۱۴، ۳۱۸.</ref> و در مواردی که [[استقلال]] مملکت در معرض خطر قرار میگرفت و [[قوانین]] بر خلاف [[اسلام]] به تصویب میرسید،<ref>زمانی، مصاحبه، ۵/۸۸.</ref> [[غضبناک]] میشد؛ همچنین در جایی که دربارهٔ [[علما]] [[طعن]] یا تعبیری خلاف [[شأن]] بیان میشد، عصبانی میشد<ref>توسلی، مصاحبه، ۲/۱۰۰.</ref> و در مواردی که میدید بعضی افراد [[مسئول]] با افراد نیازمند بهخوبی برخورد نمیکنند، با [[تندی]] برخورد میکرد.<ref>کریمی، خاطره، ۱/۲۲۲.</ref> ایشان [[مسئولان]] را به [[خدمت]] و [[مدارا با مردم]] سفارش میکرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.</ref> و توصیه میکرد با [[عطوفت]] و [[رحمت]] با یکدیگر برخورد کنند و در برابر [[دشمنان]] سرسخت باشند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۴.</ref> و با غضب و [[خشم]] با دشمنان برخورد کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۶.</ref> و در [[حقیقت]] [[دیانت]] جز [[وفاداری]] و [[محبت]] به [[حق]] و اظهار خشم از [[باطل]] نیست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۴.</ref>.<ref>ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل، غضب (مقاله)| مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۴
مقدمه
امام خمینی، «خشم» یا «غضب» را به ناپسند و پسندیده تقسیم کرده و غضب ناپسند تجاوزِ قوه غضبیه از حد اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه حق و تسلیمشدن در برابر عقل میباشد.
در قرآن از غضب الهی سخن به میان آمده و خداوند افرادی را که به هنگام غضب کردن خشم خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، ستایش میکند. امام خمینی قوه غضبیه را یکی از نعمتهای الهی برشمرده که با آن دنیا و آخرت آباد میشود؛ زیرا این قوه برای حفظ نظام بشری خلق شده؛ به گونهای که اجرای حدود و سیاسات دینیه منوط به آن میباشد و غضب در برابر ظلم و در میدان جهاد امری پسندیده است. امام خمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته، و حب نفس و فضیلتانگاری غضب را از اسباب غضب ناپسند و فساد ایمان و بدرفتاری با خانواده، را از جمله آثار غضب برمیشمارد. ایشان برای درمان غضب روشهای علمی چون تفکر در مفاسد غضب و عملی چون رفتن از محل غضب بیان کرده است. امام خمینی در موارد رعایت نشدن حدود الهی و مشاهده ظلم غضبناک میشد و توصیه میکرد در برابر دشمنان با غضب برخورد شود[۱].
معناشناسی
«غضب» به معنای «خشم» و عصبانیت[۲] یا جوشش و غلیان خون برای انتقام[۳] است. در اصطلاح علم اخلاق غضب انسانی کیفیتی نفسانی است که سبب حرکت و هیجان نفس برای غلبه و پیروزی میشود و برای شهوت انتقامجویی میباشد.[۴] امام خمینی در تبیین غضب، تعریف ابنمسکویه را پذیرفته است.[۵] در مقابل آن حلم، رحمت و خمود است. حلم صفتی است که در اثر اعتدال در قوه غضبیه حاصل میشود و کنترل نفس را در ناملایمات به دست میگیرد و منجر به آرامش آن میشود.[۶] حلم صفت شجاعت را به همراه دارد[۷] که حد وسط میان جبن و تهور است[۸] و رحمت به معنای رأفت و رقّت قلب است و این رحمت به دلیل اینکه لازم یا ملزوم حلم است، مقابل غضب واقع میشود.[۹] اما خمودی صفتی است که بر اثر تفریط در قوه شهویه یا غضبیه حاصل میشود[۱۰].
امام خمینی به پیروی از ابنمسکویه و همسو با دیگر دانشمندان اخلاق،[۱۱] غضب را به دو نوع ناپسند و پسندیده تقسیم کرده است: غضب ناپسند و شیطانی تجاوزِ قوه غضبیه از حد عقل و اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه حق و تسلیمشدن در برابر عقل سلیم و اوامر انبیای عظیمالشأن(ع) میباشد که دراینصورت از جنود رحمان و نوعی شجاعت است[۱۲].
واژه غضب با واژگانی چون شجاعت و قساوت مرتبط است. امام خمینی در بیان فرق غضب ناپسند و شجاعت معتقد است غضب غیر از شجاعت است و مبادی، آثار و خواص آن با این صفت متفاوت میباشد؛ زیرا مبدأ شجاعت، قوت و اطمینان نفس و همچنین اعتدالایمان و اهمیتندادن به امور دنیاست که با تعدیل قوه غضبیه و تهذیب آن حاصل میشود، اما غضب ناپسند از ضعف نفس و تزلزل و سستی ایمان و عدم اعتدال مزاج روح است.[۱۳] همچنین ایشان قساوت را همان غلظت و سختی قلب میداند که مقابل آن رقّت قلب قرار دارد؛ اما غضب حالتی نفسانی برای انتقام است که به واسطه آن عقل منحرف میشود و از ادراک بازمیماند.[۱۴] غضب از صفاتی است که بر خداوند متعال نیز صادق است؛ ولی این صفت در خداوند کیف نفسانی نبوده، بلکه از کمالات وجودی و از صفات جلال حقتعالی شمرده میشود[۱۵].[۱۶]
پیشینه
قوه غضبیه از نعمتهای الهی است که خداوند در نهاد انسان قرار داده است تا با استفاده صحیح از آن به سعادت نایل شود. نسبتدادن تمام صفات ناپسند به خدایان در اغلب ادیان ابتدایی جهان دیده میشود[۱۷] و از ویژگیهای بارز خدایان شمرده شده است.[۱۸] در ادیان توحیدی این صفت به معنای پسندیده آن به خداوند نسبت داده شده است.[۱۹] در آیات قرآن نیز از غضب و سخط الهی سخن به میان آمده است[۲۰].
بحث از غضب و آثار و نتایج آن در کلمات اندیشمندان و حکمای پیش از اسلام، مانند حکمای یونان دیده میشود.[۲۱] به این بحث در فرهنگ و معارف اسلامی توجه شده است. خداوند در قرآن کریم افرادی را که به هنگام غضب کردن خشم خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، ستایش کرده است ﴿وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ﴾[۲۲] و پیامبر اکرم(ص) را به غلظت که از آثار غضب است، در برابر کفار امر میکند ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾[۲۳] در منابع روایی نیز بابی به غضب اختصاص داده شده و مبادی و آثار و احکام آن بیان شده است.[۲۴] در برخی از روایات، غضب ناپسند کلید هر شر و منشأ همه گناهان و لغزشها شمرده شده است[۲۵].
بحث غضب از اصول مسائل علم اخلاق است. ابنمسکویه از علمای قرن پنجم از نخستین اندیشمندان اسلامی است که در کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق به این بحث پرداخت.[۲۶] پس از او غزالی در احیاء علوم الدین[۲۷] و خواجه نصیر طوسی در اخلاق ناصری و نراقی در جامع السعادات به پیروی از اندیشه وی، باب مستقلی به غضب اختصاص داده و دربارهٔ اقسام و فواید و آثار آن سخن گفته و راههای درمانی برای غضب ناپسند پیشنهاد کردهاند[۲۸].
امام خمینی در بیان مفهوم غضب کلام ابنمسکویه را بهترین کلام در این موضوع میداند.[۲۹] ایشان حدیث هفتم از کتاب شرح چهل حدیث[۳۰] و مقصد یازدهم از کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل[۳۱] را به این موضوع اختصاص داده و به بیان حقیقت قوه غضبیه و صفت غضب و آثار و راهکارهای درمان غضب ناپسند پرداخته و در آثار دیگر خود نیز بهمناسبت از آن سخن گفته است[۳۲].
حقیقت غضب و قوه غضبیه
علمای اخلاق میان حقیقت غضب و قوه غضبیه فرق گذاشتهاند.[۳۳] بعضی صفت غضب را حرکت نفس میدانند که غایت آن شهوت انتقام است که عقل را محجوب میکند.[۳۴] بعضی آن را صفتی نکوهیده میدانند که اصل آن از آتش و حرارت و از ناحیه شیطان است.[۳۵] این صفت از قوه غضبیه نشئت میگیرد که در کنار قوای عاقله و شهویه از قوای نفس انسانی محسوب میشود[۳۶].
امام خمینی تقسیمبندی علمای اخلاق در تقسیم قوا به قوه عاقله، شهویه و غضبیه را پذیرفته[۳۷] و قوه غضبیه را یکی از قوای فطری و جبلّی و از نعمتهای الهی برشمرده است[۳۸] که با آن دنیا و آخرت آدمی آباد میشود.[۳۹] ایشان بر این باور است که این قوه برای حفظ نظام بشری خلق شده؛ به گونهای که اجرای حدود و تعزیرات و سیاسات دینیه و عقلیه و نیز حفظ نظامخانواده و جان و مال منوط به آن میباشد[۴۰].
امام خمینی استفاده درست از قوه غضبیه را منوط به اعتدال این قوه دانسته و معتقد است استفاده نکردن یا استفاده ناصحیح از این قوه، افزون بر کفران نعمت[۴۱] خروج از حدّ اعتدال نفس است[۴۲] و انسان را از بسیاری از کمالات و پیشرفتها بازمیدارد.[۴۳] همچنانکه افراط در قوه غضبیه در مواقعی موجب فساد ایمان و شقاوت و بدبختی انسان میشود،[۴۴] تفریط در قوه غضبیه نیز باعث نقصان ملکات میشود و مفاسد بسیار و معایب بیشماری ازجمله ترس، ضعف، سستی، تنبلی و همچنین کمصبری و خمودی در پی دارد.[۴۵] از اینرو غضب در برابر ظلم و در رویارویی با فساد و در موارد امر به معروف و نهی از منکر و همچنین در میدان جهاد و دفاع، امری پسندیده و لازم است و سستی در آن موجب بروز خطرهای بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی میشود[۴۶]؛ زیرا جامعه انسانی همواره در معرض مفاسد و بیماریهایی است که اگر از آن دفع نشود نظام جامعه سالم به هم میخورد و مدنیت جامعه رو به زوال میرود[۴۷].[۴۸]
صفت غضب در خداوند
غضب از صفاتی است که در متون دینی به خداوند نیز نسبت داده شده ﴿قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ﴾[۴۹] [۵۰] و از صفات قهر و جلالیخداوند است.[۵۱] طبق برخی روایات[۵۲] رحمت خداوند بر غضب او غلبه دارد. امام خمینی مانند دیگر علمای عرفان و اخلاق[۵۳] بر این نکته تأکید کرده و تفاسیر چندی از آن ارائه کرده است؛ مانند ظهور محبت الهی در مظاهر جمالی[۵۴] و تقدم اسمای محیط بر اسمای محاط.[۵۵] از اینرو کتاب خداوند با اسم رحمن و رحیم آغاز شده است.[۵۶] ایشان صفت رحمت را ذاتی پروردگار و اوصاف غضب و انتقام را تبعی میداند[۵۷] و معتقد است رحمت الهی گاهی به صورت قهر و غضب جاری میشود[۵۸] و حدود، تعزیرات، قصاص و امثال آن در حقیقت رحمت و رأفتی است که به صورت غضب و انتقام جلوه کرده است و حتی جهنم نیز رحمتی است که به صورت غضب الهی ظاهر گشته است؛ زیرا بعضی از اهل جهنم که لیاقت رسیدن به سعادت را دارند، تنها با پاک و خالصشدن در جهنم میتوانند بدان دست یابند[۵۹].[۶۰]
منشأ غضب در انسان
امام خمینی همسو با علمای اخلاق،[۶۱] اسباب و منشأهای بسیاری را برای غضب ناپسند در انسان ذکر کرده که از آن جمله میتوان به حبّ دنیا که منشأ همه گناهان است، اشاره کرد؛ زیرا وقتی حب دنیا در دل جا گرفت، به مجرد اینکه مزاحمتی برای آن حاصل شد، قوه غضب به جوش میآید و عنان و اختیار را از انسان سلب میکند.[۶۲] از دیگر اسباب غضب، حب نفس و عجب و افتخار و لجاجت است.[۶۳] ایشان در مواضعی ریشه غضب را در دو چیز خلاصه میداند که یکی حب نفس و دیگری فضیلتانگاری غضب و مفاسد حاصل از آن است[۶۴] و بقیه امور به این دو عامل بازمیگردد[۶۵].[۶۶]
آثار غضب ناپسند
امام خمینی با استناد به بعضی احادیث[۶۷] غضب ناپسند را کلید هر بدی دانسته است.[۶۸] ایشان مانند دیگر علمای اخلاق[۶۹] آثار متعددی برای غضب ناپسند برمیشمارد و ازجمله مهمترین آنها فساد ایمان است که موجب شقاوت و بدبختی انسان در دو جهان میگردد[۷۰]؛ همچنین غضب سبب بدرفتاری با خانواده، جامعه، هتک محرمات، احتمال وقوع قتل نفس و ناسزاگویی به نوامیس الهی میشود[۷۱].
در یک نگاه کلی، به اعتقاد امام خمینی آنچه از زشتیها و ناهنجاریها در جامعه دیده میشود، معلول این صفت زشت است و این بدترین اثر اجتماعی غضب است. غضب اگر از حدّ خود تجاوز کند بهسختی جبران میپذیرد؛ ممکن است در انسان به صورت ملکه در آید و باعث شود صورت برزخی و قیامت انسان در جانب نقص به نهایت خود برسد؛ به طوری که طبق آیه[۷۲] با هیچ موجودی قابل مقایسه نباشد.[۷۳] در حقیقت صورت غضب در این عالم صورت آتش غضب خداوند در آن عالم است و همچنانکه غضب از باطن قلب ظاهر میشود ممکن است آتشی که در آخرت از قلب بروز میکند صورت همین غضب باشد.[۷۴] به اعتقاد ایشان اگر انسان قوه غضبیه را بر خلاف هدف اصلی بهکارگیرد، مصداق ظلوم و جهول در قرآن[۷۵] میگردد و چون رد امانت الهی نکرده است از غضب خداوند در امان نمیباشد[۷۶].
امام خمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته؛ زیرا در یک لحظه میتواند تمام عقاید حقه، انوار معرفت و ایمان را بسوزاند و مبدأ هزاران جهالت و سفاهت گردد که در تمام عمر قابل جبران نباشد.[۷۷] به اعتقاد ایشان یک نفر با غضب خود ممکن است صدها هزار خانواده را از میان ببرد؛ به طوری که آتش غضب هیچ حیوانی به این ویرانگری و سوزندگی نیست[۷۸]؛ زیرا وحشیگری انسان در هنگام غضب برخلاف دیگر حیوانات، هیچ حد و مرزی ندارد و جهنم غضبش ممکن است تمام عالم طبیعت را بسوزاند. ایشان جنگ دوم جهانی را مصداق این امر میداند که آتش غضب یک انسان تمام جهان را شعلهور کرده است[۷۹].[۸۰]
راههای درمان غضب
روایات به برخی راهکارها برای درمان و تسکین غضب ناپسند اشاره کردهاند؛ چنانکه در روایتی از امام کاظم(ع) آمده که شخص غضبناک درصورتیکه ایستاده است، بنشیند تا غضباش فروکش کند[۸۱].
امام خمینی بر این اعتقاد است که معالجه غضب در حال شدت و افزایش حرارت انسان بهطور معمول محال است[۸۲] و تنها در حالت آرامش و سکون نفس میتوان در صدد درمان آن برآمد[۸۳].
ایشان همچون دیگر علمای اخلاق[۸۴] دو راه عمده برای مبارزه با غضب و علاج آن بیان کرده است:
- درمان علمی که با تفکر در مبادی و مفاسد غضب میتوان به درمان غضب و ریشه آن پرداخت؛ زیرا شدت این صفت گاهی سبب گناهان بزرگ یا هتک محرمات الهی میشود[۸۵].
- درمان عملی که این گونه از درمان در آثار امام خمینی با توضیح بیشتری بیان شده است. ایشان در دو حالت غضب و سکون نفس راههایی برای درمان حالت غضب ارائه کرده است. در حالت غضب تا زمانی که این حالت شدت پیدا نکرده، خود را با وسایلی مانند رفتن از محل غضب و تغییر حالت نشستن و برخاستن منصرف سازد و به ذکر خدا مشغول کند.[۸۶] اما در حالت آرامش و سکون نفس اساسیترین راه عملی درمان غضب ناپسند خشکانیدن ماده اصلی آن است؛ زیرا با ریشهکن شدن آن خشم از وجود انسان رخت بر میبندد.[۸۷] از آنجاکه مهمترین ریشه غضب حب دنیاست و بیشتر بیماریهای نفسانی از قبیل حب جاه و مال و قدرتطلبی از آن تولید میشود، انسان به جهت شدت علاقهمندی به این امور، در صورت حاصلنشدن هر کدام از آنها، قوه غضبش به هیجان میآید؛ از اینرو درمان قطعی آن با از میان بردن حب دنیا و حب نفس امکانپذیر است؛ زیرا با درمان حب دنیا نفس دارای سکون و طمأنینه میشود و آرامش قلبی برقرار میگردد.[۸۸] ایشان داشتن همت جدی، مخالفت با هوای نفس، لعن بر شیطان در باطن و پناهبردن به خدا را از دیگر راهکارهای درمان این قوه دانسته است[۸۹].
امام خمینی یکی دیگر از راههای درمان غضب را استفاده از عوامل بیرونی میداند و معتقد است ازجمله راهکارهایی که برای مهار غضب شدید مفید است، ترساندن شخص از ناحیه قدرت بالاتر است؛ زیرا غضب غالباً بر افراد پایین یا مساوی ظهور میکند و در صورت عدم امکان مهار غضب از راه علمی و عملی از ناحیه شخص، میتوان از این راه مانعِ بروز مفاسد غضب شد[۹۰].[۹۱]
سیره امام خمینی
امام خمینی اهتمام زیادی به رعایت اخلاق و حقوق افراد داشت و در موارد رعایت نشدن حدود الهی و مشاهده ظلم و مخالفت با قوانین الهی چون قصاص[۹۲] و در مواردی که استقلال مملکت در معرض خطر قرار میگرفت و قوانین بر خلاف اسلام به تصویب میرسید،[۹۳] غضبناک میشد؛ همچنین در جایی که دربارهٔ علما طعن یا تعبیری خلاف شأن بیان میشد، عصبانی میشد[۹۴] و در مواردی که میدید بعضی افراد مسئول با افراد نیازمند بهخوبی برخورد نمیکنند، با تندی برخورد میکرد.[۹۵] ایشان مسئولان را به خدمت و مدارا با مردم سفارش میکرد[۹۶] و توصیه میکرد با عطوفت و رحمت با یکدیگر برخورد کنند و در برابر دشمنان سرسخت باشند[۹۷] و با غضب و خشم با دشمنان برخورد کنند[۹۸] و در حقیقت دیانت جز وفاداری و محبت به حق و اظهار خشم از باطل نیست[۹۹].[۱۰۰]
منابع
پانویس
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۱۸۵.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۳۳.
- ↑ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴–۲۹۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.
- ↑ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۰ و ۳۶۷.
- ↑ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۲۹ و ۲۴۰.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۷۸ و ۳۶۹.
- ↑ مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۳۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۶؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۳۸.
- ↑ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۸۰–۸۱ و ۱۰۸.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۹۴.
- ↑ هومر، ترجمه سعید نفیسی، ۹ و ۴۳–۴۴.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ب۶، ۵–۱۳؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۳، ۳۶؛ کتاب مقدس، نامه به اهل روم، ب۱، ۱۸.
- ↑ فاتحه، ۷؛ نساء، ۹۳؛ طه، ۸۶؛ ممتحنه، ۱۳.
- ↑ ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ۱/۳۰۵؛ افلوطین، اثولوجیا، ۲۱، ۳۹، ۸۲ و ۱۹۳.
- ↑ «و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری میگزینند و چون به خشم آیند درمیگذرند» سوره شوری، آیه ۳۷.
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
- ↑ کلینی، کافی، ۲/۳۰۲–۳۰۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۷۰/۲۶۲–۲۸۱.
- ↑ کلینی، کافی، ۲/۳۰۳.
- ↑ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق، ۹۷.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، احیاء علوم الدین، ۹/۸۸.
- ↑ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۲–۱۴۰؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۲۸۹–۳۰۸؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱–۳۳۱؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۳۶–۲۴۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۳.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۷–۲۵۶.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۹۴؛ شبّر، الاخلاق، ۱۴۳.
- ↑ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۸–۱۳۹.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۵.
- ↑ فارابی، الجمع بین رأی الحکیمین، ۱۴–۱۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴ و ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۱–۲۴۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴–۱۳۵؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۱–۲۴۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۴؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۳.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۲.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ «بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.
- ↑ نهج البلاغه، ح۳۰، ۵۰۷.
- ↑ مدنی، ریاض السالکین، ۶/۲۱۸.
- ↑ کلینی، کافی، ۲/۵۲۹؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۸۳.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۳۸۴.
- ↑ امام خمینی، دعاء السحر، ۲۹.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۶۹.
- ↑ امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۰۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۸۶.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۳۳.
- ↑ ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل، غضب (مقاله)| مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۹۹–۱۰۱؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۴۰.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱ و ۱۴۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۳.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ کلینی، کافی، ۲/۳۰۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۲۸۹–۲۹۹؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۲۱–۳۲۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷–۱۳۸.
- ↑ اعراف، ۱۷۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۶؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۸–۲۴۹.
- ↑ احزاب، ۷۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۷۱.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۱۰.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۴۵.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۷۰/۲۶۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۷–۱۳۸؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۱.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۴–۱۰۵؛ خواجهنصیر، اخلاق ناصری، ۱۳۹–۱۴۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۷–۱۳۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۰–۱۴۱؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۱–۲۵۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳–۲۵۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۴۹–۴۵۲ و ۲۰/۳۱۴، ۳۱۸.
- ↑ زمانی، مصاحبه، ۵/۸۸.
- ↑ توسلی، مصاحبه، ۲/۱۰۰.
- ↑ کریمی، خاطره، ۱/۲۲۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۴.
- ↑ ابوالفضل یغمایی |یغمایی، ابوالفضل، غضب (مقاله)| مقاله «غضب»، دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۴۹۹ – ۵۰۴.