|
|
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{پرسش غیرنهایی}}
| |
| {{جعبه اطلاعات پرسش | | {{جعبه اطلاعات پرسش |
| | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] |
| | موضوع فرعی = [[فلسفه انتظار]] چیست؟
| | | تصویر = 7626626268.jpg |
| | تصویر = 7626626268.jpg | | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] |
| | اندازه تصویر = 200px
| | | مدخل اصلی = [[فلسفه انتظار]] |
| | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] | | | مدخل وابسته = |
| | مدخل اصلی = [[فلسفه انتظار]] | | | تعداد پاسخ = ۱ |
| | مدخل وابسته = | |
| | پاسخدهنده = | |
| | پاسخدهندگان = 3 پاسخ
| |
| }} | | }} |
| '''[[فلسفه انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | | '''[[فلسفه انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. |
|
| |
|
| ==عبارتهای دیگری از این پرسش==
| | == پاسخ جامع اجمالی == |
| ==پاسخ نخست== | | * '''فلسفه انتظار''' به تمامی بحث های مقدماتی کلیات انتظار اطلاق میشود و شامل سه حوزه اصلی است: |
| [[پرونده:11466.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی]]]]
| | # '''[[چیستی انتظار]]:''' به معنای [[حقیقت انتظار]] یا [[ارکان مقوم انتظار]]؛ |
| ::::::آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[[انتظار عامل مقاومت (کتاب)|انتظار عامل مقاومت]]»'' در مجموعه ''«[[سلسله مباحث امامت و مهدویت (کتاب)|سلسله مباحث امامت و مهدویت]]»'' در اینباره گفتهاست:
| | # '''[[هستی انتظار]]:''' به معنای «[[علت وجود انتظار]]» که از آن به «[[ضرورت انتظار]]» یاد میشود؛ |
| ::::::«[[انتظار مصلح]] [[آخر الزمان]] و [[مهدی موعود]]، علاوه بر ریشههای [[استوار]] مذهبی و [[اسلامی]]، دارای عالیترین [[فلسفه]] [[اجتماعی]] است.
| | # '''[[چرایی انتظار]]:''' به معنای [[علت غایی انتظار]] که به دو نحو قابل تطبیق است: «[[علت غایی خدای متعال از تشریع انتظار]]» برای بندگان یا «[[اهداف الهی انتظار]]» که می توان از آن به «[[علت تشریع انتظار]]» یاد کرد و «[[علت غایی انسان منتظر]]» از انجام عمل انتظار که می توان از آن به «[[اهداف منتظر]]». |
| ::::::[[مسلمانان]] [[عقیده]] دارند که [[انقلاب]] [[اسلام]]، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیهای مدنیت منهای [[شرف]] و [[انسانیت]] [[نجات]] پیدا میکند و بازگشت به عقب و [[ارتداد]] و عقبگرد، خلاف اصل و خلاف [[نهضت]] [[انبیا]] و [[تعالیم]] [[اسلام]] است.
| |
| ::::::اگر چه دنیای مادی امروز به ظاهر رو به [[جاهلیت]] گذارده و اهداف عالی انسانی و [[حقیقت]] و [[فضیلت]] و ما به الامتیاز [[بشر]] از حیوان، در بسیاری از [[جوامع]] فراموش شده، و [[طغیان]] و [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و [[تجاوز]] و [[زور]] و [[استبداد]] و قلدری و [[استثمار]] و شهوترانی و نابکاری و [[خیانت]] و [[ناامنی]] به صورتها و جلوههای نو در [[جهان]] رایج شده و روز به روز رایجتر میشود؛ و اگر چه الفاظ و کلمات [[صلح]]، [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[مساوات]]، [[برادری]]، [[همکاری]]، [[تعاون]] و [[بشر]] [[دوستی]] را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ و اگر چه فاصله بین [[زورمندان]] و [[فرماندهان]] و زیردستان و فرمانبران هر روز زیادتر و رابطه آنها با یکدیگر به رابطه دو [[انسان]] برابر هیچ شباهت ندارد؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا [[دو هزار و پانصد سال]]، تا سه هزار سال، و پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی [[بشر]] و سیر کمالی او و خلاف [[عقیده]] و [[آرمان]] او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی [[سرکوب]] و ریشهکن خواهد شد.
| |
| ::::::این جاهلی مسلکی هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش [[تبلیغ]] شود، و هر چند که [[آموزش]] و [[فرهنگ]] را با [[زور]] قوای انتظامی با آن همگام و همراه سازند، [[عاقبت]] در برابر منطق آسمانی، [[قرآن]] که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. و در برابر [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. و در مقابل منطق [[وحی]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. و [[آیات]] بسیار دیگر [[شکست]] میخورد، و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش میشکند. [[فساد]]، [[فحشا]]، نابکاری [[جوانان]] و بانوان، وضع بسیار ننگین و پر از آلودگیهای [[زن]] در شرق و غرب [[جهان]] امروز و [[خیانت]] و جنایت، هر چه جلو برود؛ و هر چه نیروهای مادی، این [[فسادها]] را تهییج کند و آن را برای [[منافع]] پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جنبش و [[انقلاب]] را علیه این [[مفاسد]]، کوبندهتر و ضربت آن را بر کاخهای [[فساد]] و [[طغیان]]، کاریتر میسازد.
| |
| ::::::'''[[مقاومت]] در برابر بازگشت به [[جاهلیت]]:''' مسلمانی که با چنین [[فکر]] و [[عقیده]] آینده گرا [[زندگی]] میکند، هرگز با گروههای [[فاسد]] و [[مشرک]] و خدانشناس همراه نمیشود و تا میتواند تقدم و نوگرایی و آیندهبینی خود را حفظ کرده، ثابت و [[استوار]] به سوی [[هدف]] پیش میرود. او [[اطمینان]] دارد و به [[یقین]] میداند که بساط [[ظلم]] و [[فساد]] برچیده شدنی است، چون بر [[جامعه]] و بر [[فطرت]] [[بشر]] تحمیل است و آینده برای [[پرهیزکاران]] و [[زمین]] از آن شایستگان است: {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. بنابراین [[مسلمان]] [[تسلیم]] [[ظلم]] و [[فساد]] نمیشود و با [[ستمگران]] و مفسدان همکار و همراه و هم صدا نخواهد شد. این اصل [[انتظار]] مانند یک [[قوه]] مبقیه و عامل بقا و [[پایداری]]، طرفداران [[حق]] و [[عدالت]] و اسلامخواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استعباد، [[جهل]] و [[شرک]]، [[بشر]] پرستی و [[فساد]] انگیزی پایدار نگه میدارد و همواره بر روشنی چراغ امیداوری [[منتظران]] و [[ثبات]] قدم و [[مقاومت]] آنها میافزاید و آنان را در انجام [[وظایف]]، شور و [[شوق]] و [[نشاط]] میدهد.
| |
| ::::::این اصل [[انتظار]] است که در [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] صفوف طرفداران [[حق]] را فشردهتر و مقاومتر میکند و آنها را به [[نصرت]] [[خدا]] و [[فتح]] و [[ظفر]] نوید میدهد و گوش آنها را همواره با صداهای نوید بخش [[قرآن]] آشنا میدارد: {{متن قرآن|قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«بگو چشم به راه باشید که ما نیز چشم به راهیم» سوره انعام، آیه ۱۵۸.</ref>.{{متن قرآن|فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}}<ref>«پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>. {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. خاص و عام، و [[شیعه]] و [[سنی]]، از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] کردهاند که فرمود: {{متن حدیث|" لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ اَلْيَوْمَ حَتَّى يَظْهَرَ فِيهِ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"}}؛ «یعنی اگر نماند از [[دنیا]] مگر یک روز، [[خداوند متعال]] آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از [[فرزندان]] من که نامش نام من و کنیهاش [[کنیه]] من باشد، [[زمین]] را پر از [[عدل و قسط]] کند، همچنانکه از [[جور]] و [[ظلم]] پر شده باشد».
| |
| ::::::این [[انتظار]]، ضعف و [[سستی]] و [[مسامحه]] در انجام [[تکالیف]] و [[وظایف]] نیست و عذر کسی در ترک [[مبارزه]] مثبت یا منفی و ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]] نمیباشد؛ و [[سکوت]] و بیحرکتی و بیتفاوتی و [[تسلیم]] به وضع موجود و [[یأس]] و [[ناامیدی]] را هرگز با آن نمیتوان توجیه کرد. این [[انتظار]]، حرکت، [[نهضت]]، [[فداکاری]]، طرد [[انحراف]] و [[مبارزه]] با بازگشت به عقب و [[ارتداد]] است؛ [[مکتب]] زنده و سازنده [[اسلام]] و [[محمد]] و [[علی]] و زهرا و [[حسن]] و [[حسین]] و [[زین العابدین]] و [[جعفر بن محمد]] و تمام [[ائمه]] {{عم}} و [[اصحاب]] و [[یاران خاص]] و [[پیروان]] آنها است. اگر نادانان یا مغرضان آن را بطور دیگر [[تفسیر]] کرده و آن را [[مکتب]] کنار رفتهها و کنار گذاشته شدهها، بیچارهها، مأیوسان، تن به [[خواری]] دادگان، چاپلوسان و دینفروشان، معرفی کنند، خود در ردیف [[یهود]] که مصداق {{متن قرآن|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ}}<ref>«کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند» سوره نساء، آیه ۴۶.</ref> میباشند، قرار دادهاند. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>»<ref>[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[انتظار عامل مقاومت (کتاب)|انتظار عامل مقاومت]]، [[سلسله مباحث امامت و مهدویت (کتاب)|سلسله مباحث امامت و مهدویت]]،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==پاسخهای دیگر== | | == پرسشهای وابسته == |
| {{یادآوری پاسخ}} | | {{پرسمان انتظار فرج}} |
| {{جمع شدن|۱. آیتالله جعفری؛}}
| |
| [[پرونده:11748.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی جعفری]]]]
| |
| ::::::آیتالله '''[[محمد تقی جعفری]]'''، در کتاب ''«[[امید و انتظار (کتاب)|امید و انتظار]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«چند عامل را میتوان به عنوان انگیزه مزبور در نظر گرفت:
| |
| :::::#عدم [[رضایت]] به وضع موجود که معمولاً دامنگیر اغلب [[مردم]] و انسانهای [[جوامع]] است که از مشاهده [[پایمال شدن حقوق]] [[انسانها]] و [[تجاوز]] و تعدیلهایی ناشی میشود که گریبان [[اکثریت]] چشمگیر آنان را به شدت میفشارد. این [[نارضایتی]] و کراهت، چون بر احساسهای ناگوار و نابسامانیهای [[زندگی]] بشری مبتنی است که "فردا"هایی را میخواهد تا از ناملایمات رها شود، بدون این که "فردا"یی واقعی را که [[بشر]] در آن زمان [[نجات]] پیدا خواهد کرد، بشناسد و بخواهد. به عبارت معمولتر: چنین اشخاصی، رهایی از وضعِ دردآورِ زمانِ خود را میخواهند و میطلبند، بدون اینکه از آن "فردا" و آن زمان خبری داشته باشند.
| |
| :::::#عدم [[رضایت]] تکاملی. گروههای بسیار فراوانی از کمالیافتگان بشری، در هر زمانی که [[زندگی]] کنند و در هر [[موقعیت]] از [[فرهنگ]] و [[تمدن بشری]] که قرار بگیرند، موقعیتی بالاتر از آن را میجویند و هرگز به وضع موجود [[قناعت]] نمیکنند. این که نباید به هیچ موقعیتی از کیفیتهای [[زندگی]] در روی [[زمین]] قانع شد، مستند به یک احساس ریشهدار است که اگر عوامل تخدیرآفرین، آن را خاموش نسازد، [[بشر]] با استناد به آن همواره به [[آینده]] عالیتر از گذشته مینگرد و آن را به صورت جدی میخواهد. اساسیترین عامل [[گریز]] از وضع موجود، همانگونه که اشاره کردیم، همان احساسی است که از [[لزوم]] گسترش ذات (من) در همه [[جهان هستی]] ریشه میگیرد، زیرا این احساس وضع موجودی را که [[بشر]] به دست آورده و در آن به [[زندگی]] میپردازد، مانند زندانی میبیند که دیوارها و سقف آن را، خود وی ساخته و پرداخته است، اگرچه زندان تجسمی از [[بهترین]] [[فرهنگها]] و تمدنهای ساختهشده انسانی باشد! در این [[دنیا]] که کمیتهای محدودکننده و کیفیتهای رنگآمیزی کننده، [[زندگی]] [[انسان]] را محدود و مشخص میسازد، [[انسان]] نمیتواند ذات یا "منِ" خود را زندانی کند، زیرا هر آنچه که ذاتِ (من) [[آدمی]] آن را دریافت و بر آن مسلط شد، کوچکتر از "منِ" [[انسان]] خواهد نمود، اگرچه [[جهان هستی]] باشد. این اشخاص، اگرچه عالیتر از گروه 1 میاندیشند، با این حال، اینان نیز نمیتوانند انگیزه اصلیِ [[گریز]] از وضع موجود و گرایش به [[آیین]] را، آنگونه که [[حقیقت]] در این مسئله ایجاب میکند، دریابند.
| |
| :::::#عدمِ رضایتِ [[مقدس]]. این [[رضایت]]، عالیترین انگیزه است. توضیح این نوع انگیزه چنین است: [[انسان]] دارای استعدادها، قوا و سرمایههای فراوان و خیرهکنندهای است که با توجه به دو مطلب پیشین، هیچ وضع و موقعیتی، او را نمیتواند اشباع کند، اگرچه عالیترین [[فرهنگها]] و تمدنها و [[جوامع]] را برای خود سامان داده باشد، زیرا عظمتِ "منِ" او به حدی است که هیچ چیزی نمیتواند او را احاطه و اشباع نماید. به قول عدهای از صاحبنظرانِ فلسفیِ [[شرق]]، مانند [[مولوی]] و نیز برخی متفکران [[غرب]]، مانند پاسکال: [[انسان]]، موجودی است که مرکزش همه جا (در مرکزِ همه جاست) و محیطش هیچ کجا نیست. از طرف دیگر، هیچ [[پیشرفت]] و گسترش [[علمی]] و سلطهای در این کیهان بزرگ نتوانسته است "منِ" [[انسان]] را به موقعیتی که خود برای خود ساخته است، قانع نماید.
| |
| ::::::این عدم [[قناعت]] و [[رضایت]]، یک پدیده بیاساس نیست، بلکه ریشههای آن را باید از جنبه گرایشِ جدیِ او به ماورای [[طبیعت]] - که جزءِ ذاتِ [[ناب]] و فطرتِ سلیمِ اوست - جستجو کرد، نه از سطوح و ابعادِ طبیعیِ محضِ "من"، زیرا "من" با سطوح و ابعاد خود، هم تلقینپذیر است و هم تخدیرپذیر و قابل [[انحراف]] از اصل "صیانت ذات<ref>صیانت ذات، این، همان اصلالاصول و در حقیقت موجودیت انسان است که بدون کمترین استثناء، گرداننده حیاتِ انسانهاست. به عبارت دیگر: حفظ و مدیریت خویشتن.</ref> تکاملی" به خودخواهیِ تباهکننده خود و [[جامعه]] است. "منِ انسانی" با جنبه گرایش به ماورای [[طبیعت]] است که با عامل عدم [[رضایت]] [[مقدس]]، همواره در [[انتظار]] [[ایام الله]] (روزهای [[الهی]]) به سر میبرد»<ref>[[محمد تقی جعفری|جعفری، محمد تقی]]، [[امید و انتظار (کتاب)|امید و انتظار]]، ص 37-40.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
|
| {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
| | == پانویس == |
| [[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیبالله طاهری]]]]
| | {{پانویس}} |
| [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست:
| |
| :::::*«[[مسلمانان]] عموماً و [[شیعیان]] خصوصاً منتظرند که سراسر [[گیتی]] را [[عدل]] و [[علم]] و [[توحید]] و [[ایمان]] و [[برابری]] و [[برادری]] فرا گیرد و آن [[رهبری]] که وعده [[ظهور]] او در [[قرآن]] و صدها [[احادیث]] معتبر وارد شده است، ظاهر شود و [[آیین]] توحیدی [[اسلام]] را که درشرق و غرب [[جهان]] وارد شده است، ظاهر کرده و گسترش دهد و [[امت]] واحد، [[حکومت]] واحد، قانون واحد و [[نظام]] واحد تمام افراد [[بشر]] را متحد، همصدا، همقدم و به هم پیوسته سازد. این [[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح]] [[منتظر]] است که [[شیعه]] را در جریان زمان برای [[مقاومت]] در برابر صدمات و لطماتی که بر دعوتی وارد میشده و آن را متلاشی میکرد، پرورش داد و [[فکر]] [[شیعه]] را که [[فکر]] [[خالص]] اسلامی است و [[جامعه]] [[شیعه]] را از زوال و انقراض نگاه داشت و تا امروز این [[فکر]] و [[عقیده]] و [[ایمان]]، عامل بقای [[شیعه]] و [[پایداری]] و [[استقامت]] اوست. شیعیانی که با آن وضع جانگزای [[حکومت]] [[بنیامیه]] و [[بنیعباس]] روبرو شده بودند، آنچنان که تمام حیثیات و [[شؤون]] ظاهری و [[اجتماعی]] آنها الغا شده و از همه [[مشاغل]] محروم و در همه جا مورد تعقیب و زیر نظر جاسوسان [[حکومت]] قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجههای غیر قابل [[تحمل]] دیگر را [[تحمل]] میکردند، اگر [[منتظر]] و اینده بین نبودند و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدالت]] و [[شکست]] [[باطل]] و [[ستم]] نداشتند، با اینکه همه چیز را از دست رفته میدیدند، هر برایشان حال [[مقاومت]] باقی نمیماند و همه اگر در [[دل]] [[شکست]] خورده و [[تسلیم]] میگشتند و از دگرگون شدن اوضاع، عوض شدن و ورق خوردن صفحه [[تاریخ]] [[ناامید]] میشدند، ریشه هر [[نهضت]] و حرکت و [[پایداری]] در آنها خشک میشد. اما [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امام علی|علی]]{{ع}} وعده داده و [[قرآن مجید]] نیز [[بشارت]] داده است که این [[دین]] پایدار نمیماند و این راه بسته نمیشود و این [[نزاع]] و [[نبرد]] [[حق]] و [[باطل]] با [[غلبه]] ظاهری [[جباران]] [[تاریخ]]، مانند [[یزید]] ولید و زیاد و [[حجاج]] و [[هارون]] و دیگران نیز پایان نمیپذیرد. پس از [[رحلت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و [[شهادت]] [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} و [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} تا به امروز، ریشه تمام حرکات و نهضتهای [[شیعه]] و [[مسلمین]] علیه [[باطل]] و استثمارگران، همین فسلفه [[اجتماعی]] [[انتظار]] و [[عقیده]] به ادامه [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] تا [[پیروزی]] مطلق بوده است که میبینیم همیشه از میان شکستها و پیروزی مطلق بوده است که میبینیم همیشه از میان شکستها و پیروزیهایی [[آشکار]] و در عین [[ذلت]] ظاهری، پرتو شعاع [[عزت]] و [[سربلندی]] و آقایی نمودار شده است و ارادهها و همتها به حرکت و جنبش در میآید و افراد با [[اراده]] و مصمم و [[متعهد]] وارد میدان میشوند و هرچه [[دشمنان]] [[حق]] و [[عدالت]]، [[مسلمانان]] را میکشند و به زندان میاندازند و هرگونه [[شکنجه]] و عذابی را درباره آنها [[اجرا]] میکنند و آنها را از اجرای [[قوانین]] [[اسلام]] و برقرار کردن شعائر دینی، با [[زور]] و تطمیع باز میدارند، و [[تعلیم]] و تربیتشان و مطبوعات و تبلیغات و تمام وسایل ارتباط جمعی و رسانههای گروهی را ضد [[اسلام]] و [[منحرف]] کننده میسازند. این است فسلفه بزرگ [[اجتماعی]] [[انتظار]] [[ظهور]] و یکی از [[اسرار]] [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از این رو، [[ثواب]] [[منتظرین]]، مانند [[ثواب]] مجاهدین و بلکه [[شهیدان]] [[بدر]] و احد است. این همان فلسفهای است که در [[ادیان]] گذشته نیز مایه [[امیدواری]] [[پیروان]] آنها و مشوق آنان به [[استقامت]] و [[پایداری]] و [[مقاومت]] و [[جهاد]] بوده است. در [[حقیقت]]، [[انتظار]]، [[فلسفه]] محکم و [[استواری]] است که مورد توجه تمام [[ادیان]] بوده و همه به این [[عقیده]] داشتهاند، به این معنا که از سنن و نوامیس ثابتی است که همه [[ادیان آسمانی]] در بقای خود از آن مایه گرفته و همه در [[انتظار]] آیندهای عالیتر و بهتر بودهاند. [[اسلام]] نیز که [[دین]] جامع و خاتم است به تمام آنها نوید داده که [[خورشید]] جهانتاب [[اسلام]] طلوع خواهد کرد، عالم و تمام [[پیروان ادیان]] را از [[انتظار]] بیرون خواهد آورد. مسأله [[انتظار]] در [[اسلام]] در [[ظهور]] [[مصلح]] و [[منجی]] [[آخرالزمان]] و ولی دوران، [[حضرت مهدی]] {{ع}} که در بیت [[رسالت]] و از [[فرزند]] [[امام علی|علی]] و [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} و نهمین [[فرزند]] [[امام حسین|حسین]] است، خلاصه شد.
| |
| :::::بنابراین، چنانکه از بررسیهای عمیق و دقیق در [[تاریخ]] و در فسلفه [[ادیان]] و در [[قرآن کریم]] و [[احادیث]] و [[روایات]] استفاده میشود، [[فلسفه انتظار]]، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم در تمام [[ادیان آسمانی]] وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای [[جامعه]] [[مسلمانان]] است<ref> آیت الله صافی، امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۹ - ۲۱۱.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}} | |
|
| |
|
| {{جمع شدن|۳. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
| | [[رده:پرسش]] |
| [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]]
| | [[رده:پرسمان مهدویت]] |
| ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«[[فلسفه انتظار]]، دمیدن [[روح]] [[امیدواری]] و [[پایداری]] است. [[انتظار]] و [[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح]]، [[شیعه]] را در جریان زمان، برای [[مقاومت]] پرورش داد و [[جامعه]] [[شیعه]] را از زوال نگاه داشت و تا امروز، این [[عقیده]]، عامل بقای [[شیعه]] و [[پایداری]] اوست. شیعیانی که با وضعیت اسفبار [[حکومت]] [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، روبهرو شده بودند، اگر [[منتظر]] و آیندهبین نبودند و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدالت]] نداشتند، هرگز برایشان حال [[مقاومت]] باقی نمیماند و از دگرگون شدن اوضاع [[ناامید]] میشدند و ریشه هرحرکت و [[پایداری]] در آنها خشک میشد. اما [[قرآن کریم]] [[بشارت]] داده و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[حضرت علی]] {{ع}} نیز وعده دادهاند که این [[دین]]، پایدار میماند و همیشه، [[حق]] پیروز است. پس از [[رحلت]] [[رسول خدا]] {{صل}} تا به امروز، ریشه همه حرکتها و نهضتهای [[شیعه]] علیه [[باطل]]، همین [[فلسفه انتظار]] و [[عقیده]] به ادامه [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] بوده است. این همان فلسفهای است که در [[ادیان]] گذشته نیز مایه [[امیدواری]] [[پیروان]] آنها و مشوق آنان به [[پایداری]] بوده است. پس [[فلسفه انتظار]]، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم، در تمام [[ادیان آسمانی]] وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای [[جامعه]] [[مسلمانان]] است<ref>امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۴. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛}}
| |
| [[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
| |
| ::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«[[فلسفه انتظار]] میتواند گاهی از منحطترین و زمانی از مترقیترین فلسفهها باشد. منحطترین میشود به هنگامی که برداشتها از آن تخدیری و بدینگونه باشد که برای ایجاد تحول و تغییر باید دست به دامان یافتن مدد غیبی زد و [[منتظر]] بود که [[رهبری]] آسمانی برای [[نجات]] [[مردم]] بپا خیزد بدون اینکه خود [[مردم]] را در این زمینه وظیفهای باشد. این چنین [[انتظار]] که متاسفانه گریبانگیر عدهای از [[مردم]] است در [[دین]] وجود ندارد، امری است ساختگی و حتی بهتر است بگوئیم پدید آمده از سوی کسانی که میخواهند [[جامعه]] را به سوی فنا و نابودی بکشانند، [[مردم]] را تحت [[استعمار]] و [[استثمار]] [[فکری]] خود قرار داده و از حاصل کوشش و تلاش از استفاده کنند.
| |
| ::::::مترقیترین به هنگامی است که [[انسان]] خود [[زمینهساز]] تحقق [[انتظار]] باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد [[وظیفه]] از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان [[اقدام]] نماید. او میداند که [[نظام]] حیات بر اساس قواعد [[علت]] و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل [[حاکم]] بر [[طبیعت]] محو و فانی شوند تا او به خواسته [[دل]] برسد.
| |
| ::::::بر این اساس [[انتظار]] نوع اول عامل رکود و در جا زدن، [[منتظر]] ماندن، و در حین آن طعمه [[بلاها]] و عقوبتها شدن است و [[انتظار]] نوع دوم عامل حرکت و ترقی و سببی برای [[پیشرفت]]، [[انجام وظیفه]] و سببسازی است. [[دشمن]] از [[انتظار]] نوع اول استقبال میکند وحتی میکوشد آن را پرو بال دهد، فلسفهاش را در اذهان بگستراند. در حالی که از این نوع دوم [[وحشت]] و [[خوف]] دارد. سعی مینماید از رشد و گسترش آن جلوگیر باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص39-40.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| ==پرسشهای وابسته==
| |
| | |
| ==منبعشناسی جامع مهدویت==
| |
| {{پرسشهای وابسته}}
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مهدویت|مقالهشناسی مهدویت]]؛
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای مهدویت|پایاننامهشناسی مهدویت]].
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| ==پانویس==
| | [[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] |
| {{یادآوری پانویس}}
| | [[رده:پرسشهای مربوط به انتظار فرج]] |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:پرسش]]
| |
| [[رده:مهدویت]]
| |
| [[رده:پرسش]]
| |
| [[رده:پرسشهای مهدویت]]
| |
| [[رده:(ات): پرسشهایی با ۳ پاسخ]]
| |
| [[رده:(ات): پرسشهای مهدویت با ۳ پاسخ]] | |
| [[رده:اتمام لینک داخلی]] | |