بحث:انتظار ویرانگر به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حمایت از مظلوم' به 'حمایت از مظلوم')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|۲۰. آقای ملایی؛}}
[[پرونده:13681211.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::آقای '''[[محمد رضا ملایی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر (مقاله)| انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«عده‌ای بر این باورند که [[قیام]] برای [[احیای اسلام]] در [[زمان غیبت]] جایز نبوده حتی [[اقرار]] به [[مفاسد]] و جرائم و [[منکرات]] [[حکام]] [[جور]]، [[مشروع]] است و لازم است با ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]]، موجبات انتشار [[ظلم]] و تعمیم [[فساد]] که زمینه [[قیام]] [[امام غائب]] است فراهم گردد و به منظور تسریع این امر، [[اطاعت]] از [[حاکم]] [[ظالم]] حتی آن هنگام که درصدد [[قتل]] شخص برمی‌آید و یا قصد گرفتن [[اموال مسلمین]] را دارد، [[واجب]] است<ref> کاظم جعفر المصباح، الامام المهدی و مفهوم الانتظار، ص ۳۱.</ref>.
::::::'''[[تقیه]] در [[زمان غیبت کبری]]:''' [[پیروان]] این نظریه بر این عقیده‌اند که مفهوم [[تقیه]] به [[جامعه مسلمین]] اجازه می‌دهد تا [[زمان غیبت]] را به استراحت و جموداندیشی و تراخی گذرانده و با [[دشمنان دین]] در مهادنه و مسالمت به سر ببرند هرچند این مسالمت به تعطیلی [[احکام اسلام]] بینجامد. چنین تلقی‌ای از [[تقیه]]، مستند به روایاتی است‌<ref>الکافی، ج ۲، ص ۲۱۷: باب التقیة... و ۲۲۳: باب الکتمان...، ص ۲۲۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۲۸: باب صوم یوم الشک...، ص ۱۲۶ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۰۴- ۲۲۴، باب وجوب التقیة مع الخوف إلی خر.</ref> که مختص به [[تقیه]] می‌باشد و معتقدان به این نظریه، با برداشتی سوء به سراغ آن [[نصوص]] رفتند و مفهوم [[تقیه]] را بدون در نظر گرفتن شرایط آن به‌عنوان قاعده عام و مطلق استخراج کرده و بر این باورند که این مفهوم، صلاحیت انطباق در هر زمان و هر مکان در [[عصر غیبت]] را دارد<ref> کاظم جعفر المصباح، الامام المهدی و مفهوم الانتظار،  ص ۳۲.</ref>.
::::::'''استناد به مقاطعی از [[سیره]] [[ائمه اطهار]]{{عم}}:''' [[بیعت]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[ابو بکر]] از روی اکراه، عدم [[اعتراض]] [[حضرت علی]] بر مهاجمان به بیت‌ [[فاطمه]] {{س}} عدم [[اعتراض]] [[حضرت علی]] بر [[تبعید]] [[ابوذر]] توسط [[عثمان]]، [[صلح امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه]] و... از جمله شواهدی هستند که توسط [[پیروان]] [[نظریه ]]"[[انتظار]] منفعل" مورد استفاده قرار می‌گیرند.
::::::در راستای تن دادن به چنین [[فرهنگی]] از [[انتظار]] است که [[احکام]] قطعی‌ای همچون [[امر به معروف و نهی از منکر]] و حتی [[تقیه]] [[ذبح]] شده و پذیرفتن [[حکومت]] [[طاغوت]] سهل می‌گردد.
::::::عوامل متعددی مثل [[عداوت]] تند و فراگیر نسبت به [[ائمه]]{{عم}}، حذف خونین [[شیعیان]]- توسط [[حکام]] [[بنی امیه]] و [[آل مروان]] و [[بنی العباس]] و حتی در این اواخر توسط امپراتوری عثمانی‌ها<ref> کاظم جعفر المصباح، الامام المهدی و مفهوم الانتظار،  ص ۱۱۵.</ref> و بعد از آن- و نیز [[جهل]] و عدم اطلاع از [[حقیقت امامت]] و قواعد آن و خصائص [[امام]] و نیز تحریفاتی که توسط [[دشمنان]] [[شیعه]] در رابطه با [[معارف]] [[شیعه]] رخ داد، [[کمک]] شایانی به پا گرفتن این تلقی منفعلانه از [[فرهنگ انتظار]] کرد<ref> کاظم جعفر المصباح، الامام المهدی و مفهوم الانتظار،  ص ۱۲۷.</ref>»<ref>[[محمد رضا ملایی|ملایی، محمد رضا]]، [[انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر (مقاله)| انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر]]، ص: ۴۴۳-۴۴۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
==نویسنده: آقای واثق==
==نویسنده: آقای واثق==
==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
==برداشت‌های اشتباه از [[انتظار]]==
==برداشت‌های اشتباه از [[انتظار]]==
*نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی و [[فهم]] [[نادرست]] از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیام‌های پیش از ظهور]] وارد شده است<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>. برخی تلاش کرده‌اند تصویری غلط و مخرب از [[انتظار]] ارائه دهند که در واقع نتیجه آن ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>، برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]]<ref>ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.</ref>. این نوع [[انتظار]] در مقابل [[انتظار مثبت]] است که می‌توان گفت برداشتی سطحی و غیر واقعی از [[روایات]] {{متن حدیث|"یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا (بَعْدَ مَا) مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} است<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>.  
*نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیام‌های پیش از ظهور]] وارد شده است<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>. برخی تلاش کرده‌اند تصویری غلط و مخرب از [[انتظار]] ارائه دهند که در واقع نتیجه آن ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>، برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]]<ref>ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.</ref>. این نوع [[انتظار]] در مقابل [[انتظار مثبت]] است که می‌توان گفت برداشتی سطحی و غیر واقعی از [[روایات]] {{متن حدیث|"یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا (بَعْدَ مَا) مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} است<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>.  
*برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بی‌ثمر بودن تلاش‌های [[زمینه‌ساز]] اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند [[سخن امام]] [[زین العابدین]]{{ع}}: «بخدا [[سوگند]] هیچ یک از ما [[پیش از ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} [[خروج]] نکند جز آنکه حکایتش حکایت جوجه‏ای است که پیش از درآمدن بالهایش از میان آشیانه خود پرواز کند، پس [[کودکان]] او را بگیرند و با او بازی کنند».<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!"}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۶۴</ref> برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]]{{ع}}: هر پرچمی که قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است».<ref>{{متن حدیث|"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ"}} نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۱۱۴</ref> [[امام صادق]]{{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است<ref>{{متن حدیث|"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۹۵</ref>: «هر پرچمی که قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است که در برابر [[خداوند عزوجل]] (چون بتان ساختگی) پرستیده شود».<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>  
*برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بی‌ثمر بودن تلاش‌های [[زمینه‌ساز]] اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند [[سخن امام]] [[زین العابدین]]{{ع}}: «بخدا [[سوگند]] هیچ یک از ما [[پیش از ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} [[خروج]] نکند جز آنکه حکایتش حکایت جوجه‏ای است که پیش از درآمدن بالهایش از میان آشیانه خود پرواز کند، پس [[کودکان]] او را بگیرند و با او بازی کنند».<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!"}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۶۴</ref> برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]]{{ع}}: هر پرچمی که قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است».<ref>{{متن حدیث|"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ"}} نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۱۱۴</ref> [[امام صادق]]{{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است<ref>{{متن حدیث|"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۹۵</ref>: «هر پرچمی که قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است که در برابر [[خداوند عزوجل]] (چون بتان ساختگی) پرستیده شود».<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>  
*برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با‌ توجه به [[عمومیت]] لفظ " کُلُّ" و اضافه آن به واژه "رَایَةٍ" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بی‌نتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ پس از واژه "طَاغُوتٌ" در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین الهی]] برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همان‌گونه که [[امام باقر]]{{ع}} در تأیید [[قیام]] حق‌طلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]]{{ع}} ستود و با هدایت‌ بخش [[خواندن]] [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود<ref>{{متن حدیث|"لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَةٌ أَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًی لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَی صَاحِبِکُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًی"}} نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۲۵۶</ref>: «در بین پرچم‌های هیچ پرچمی هدایتگرتر از [[پرچم یمانی]] نیست، آن [[پرچم هدایت]] است زیرا به سوی [[صاحب شما]] [[دعوت]] می‌کند،... هر وقت [[یمانی]] [[قیام]] کرد به سوی او بشتاب زیرا که [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است».<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>  
*برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با‌ توجه به [[عمومیت]] لفظ " کُلُّ" و اضافه آن به واژه "رَایَةٍ" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بی‌نتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ پس از واژه "طَاغُوتٌ" در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین الهی]] برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همان‌گونه که [[امام باقر]]{{ع}} در تأیید [[قیام]] حق‌طلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]]{{ع}} ستود و با هدایت‌ بخش [[خواندن]] [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود<ref>{{متن حدیث|"لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَةٌ أَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًی لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَی صَاحِبِکُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًی"}} نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۲۵۶</ref>: «در بین پرچم‌های هیچ پرچمی هدایتگرتر از [[پرچم یمانی]] نیست، آن [[پرچم هدایت]] است زیرا به سوی [[صاحب شما]] [[دعوت]] می‌کند،... هر وقت [[یمانی]] [[قیام]] کرد به سوی او بشتاب زیرا که [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است».<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶</ref>  
خط ۱۹: خط ۹:
===احتراز اولین برداشت اشتباه از [[انتظار]]===
===احتراز اولین برداشت اشتباه از [[انتظار]]===
*[[انتظار]]، [[مذهب]] احتراز: عده‌ای با تفسیری سطحی از [[انتظار]] گفته‌اند: [[انتظار]] یعنی اینکه افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و [[منتظر]] بمانند تا شخص [[موعود]] بیاید و همۀ امور را سامان دهد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.</ref>. آنان بر این عقیده‌اند، [[انتظار]] موجب رکود و فرار از تعهد‌های [[اجتماعی]] و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به محیط اطراف و [[سرنوشت]] خود و اجتماع می‌شود. در این زمینه گفته شده است: "[[انتظار]] [[مذهب]] احتراز است، مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشه‌گیری می‌کشاند و [[مانع]] تلاش می‌شود، مذهبی است که نمی‌تواند کاری صورت دهد، پس دهن‌کجی می‌کند و کنار می‌کشد<ref>ر.ک. حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص ۳۱، به نقل از کتاب حلاج ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>. [[آیت الله]] مکارم شیرازی می‌‌نویسد: "همین برداشت از [[انتظار]] است که عده‌ای را وادار نموده است تا بنویسند: "... [[انتظار]] توده‌های رنجدیده را در یک عالم رؤیایی فرو می‌برد و از آنچه در اطراف آنها می‌گذرد غافل می‌سازد و آنها را به فرار از تعهدهای [[اجتماعی]] [[تشویق]] می‌کند و به عبارت دیگر از نظر فردی عاملی است برای رکود و توقف و از نظر [[اجتماعی]] وسیله‌ای است برای خاموش ساختن جنبش‌های ضدّ استعماری"<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۹۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.</ref>. در این نگرش ([[انتظار منفی]] و ویرانگر)، [[انتظار]]، عامل رکود و عقب‏‌ماندگی است و [[منتظران]] از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست می‌‏‏شویند و در برابر [[زور]] و فشار و [[ظلم]] و [[فساد]] راه خاموشی و [[سکوت]] در پیش می‌‏گیرند<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>. انتظاری بدینگونه نوعی عقب‌گرد، [[ارتداد]] و حتی [[انحراف]] از [[آیات]] تحرک‌بخش [[قرآن]] است. عامل زبونی، [[بی‌عدالتی]]، [[نابرابری]]، رکود و سکون و کناره‌گیری است. این [[اطمینان]] باید حاصل شود [[امید]] به اینکه دیگران بیایند و زیر بازوی کسی که خود [[امر به معروف و نهی از منکر]] کرده بگیرند، فردی ساکت را در مقری توام با [[آسایش]] فراغ قرار دهند امری بیهوده و بی‌حساب است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷ و ۳۸؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.</ref>.
*[[انتظار]]، [[مذهب]] احتراز: عده‌ای با تفسیری سطحی از [[انتظار]] گفته‌اند: [[انتظار]] یعنی اینکه افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و [[منتظر]] بمانند تا شخص [[موعود]] بیاید و همۀ امور را سامان دهد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.</ref>. آنان بر این عقیده‌اند، [[انتظار]] موجب رکود و فرار از تعهد‌های [[اجتماعی]] و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به محیط اطراف و [[سرنوشت]] خود و اجتماع می‌شود. در این زمینه گفته شده است: "[[انتظار]] [[مذهب]] احتراز است، مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشه‌گیری می‌کشاند و [[مانع]] تلاش می‌شود، مذهبی است که نمی‌تواند کاری صورت دهد، پس دهن‌کجی می‌کند و کنار می‌کشد<ref>ر.ک. حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص ۳۱، به نقل از کتاب حلاج ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>. [[آیت الله]] مکارم شیرازی می‌‌نویسد: "همین برداشت از [[انتظار]] است که عده‌ای را وادار نموده است تا بنویسند: "... [[انتظار]] توده‌های رنجدیده را در یک عالم رؤیایی فرو می‌برد و از آنچه در اطراف آنها می‌گذرد غافل می‌سازد و آنها را به فرار از تعهدهای [[اجتماعی]] [[تشویق]] می‌کند و به عبارت دیگر از نظر فردی عاملی است برای رکود و توقف و از نظر [[اجتماعی]] وسیله‌ای است برای خاموش ساختن جنبش‌های ضدّ استعماری"<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۹۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.</ref>. در این نگرش ([[انتظار منفی]] و ویرانگر)، [[انتظار]]، عامل رکود و عقب‏‌ماندگی است و [[منتظران]] از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست می‌‏‏شویند و در برابر [[زور]] و فشار و [[ظلم]] و [[فساد]] راه خاموشی و [[سکوت]] در پیش می‌‏گیرند<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>. انتظاری بدینگونه نوعی عقب‌گرد، [[ارتداد]] و حتی [[انحراف]] از [[آیات]] تحرک‌بخش [[قرآن]] است. عامل زبونی، [[بی‌عدالتی]]، [[نابرابری]]، رکود و سکون و کناره‌گیری است. این [[اطمینان]] باید حاصل شود [[امید]] به اینکه دیگران بیایند و زیر بازوی کسی که خود [[امر به معروف و نهی از منکر]] کرده بگیرند، فردی ساکت را در مقری توام با [[آسایش]] فراغ قرار دهند امری بیهوده و بی‌حساب است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷ و ۳۸؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.</ref>.
*به طور کلی هرگونه برداشتی که از آن، بوی ایستایی و سکون و بی‌تحرکی به مشام رسد، به طور کامل [[نادرست]] است. از این‌رو این برداشت و تلقی از [[انتظار]] همواره مورد [[مذمت]] و [[سرزنش]] بزرگان [[دین]] قرار گرفته و همواره [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} از آن پرهیز داده شده‌اند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟</ref>.
*به طور کلی هرگونه برداشتی که از آن، بوی ایستایی و سکون و بی‌تحرکی به مشام رسد، به طور کامل نادرست است. از این‌رو این برداشت و تلقی از [[انتظار]] همواره مورد [[مذمت]] و [[سرزنش]] بزرگان [[دین]] قرار گرفته و همواره [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} از آن پرهیز داده شده‌اند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟</ref>.


===[[شیوع فساد]] برای اتفاق افتادن [[ظهور]] اشتباهی دیگر از [[انتظار]]===
===[[شیوع فساد]] برای اتفاق افتادن [[ظهور]] اشتباهی دیگر از [[انتظار]]===
*[[زمینه سازی]] [[ظهور]] با [[کمک]] به رواج [[فساد]] و [[گناه]]: عده‌ای [[انتظار]] را به معنای تلاش برای [[پر شدن جهان از ظلم]] و [[فساد]] و [[گناه]] [[تفسیر]] می‌کنند. ایشان معتقدند [[انتظار]] یعنی آماده کردن [[زمینۀ ظهور]] و چون [[حضرت]] زمانی [[ظهور]] می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] شود پس ما باید دیگران را به [[گناه]] [[تشویق]] نماییم تا هر چه سریع‌تر [[ظلم]] و [[فساد]] [[جهان]] را فراگیرد و [[زمینۀ ظهور]] [[امام]] فراهم گردد<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>. [[امام خمینی]] در این باره می‌فرماید: "دسته‌ای دیگر [[فکر]] می‌کنند [[انتظار]] آن است که به [[گناه]] دامن بزنیم و دیگران را نیز به [[معصیت]] [[تشویق]] نماییم. یک دسته‌ای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن زد به [[گناه]] ها، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و [[حضرت]] تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده [[لوح]] هم بودند. منحرف‌هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‌زدند"<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>.  
*[[زمینه سازی]] [[ظهور]] با [[کمک]] به رواج [[فساد]] و [[گناه]]: عده‌ای [[انتظار]] را به معنای تلاش برای [[پر شدن جهان از ظلم]] و [[فساد]] و [[گناه]] [[تفسیر]] می‌کنند. ایشان معتقدند [[انتظار]] یعنی آماده کردن [[زمینۀ ظهور]] و چون [[حضرت]] زمانی [[ظهور]] می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] شود پس ما باید دیگران را به [[گناه]] [[تشویق]] نماییم تا هر چه سریع‌تر [[ظلم]] و [[فساد]] [[جهان]] را فراگیرد و [[زمینۀ ظهور]] [[امام]] فراهم گردد<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>. [[امام خمینی]] در این باره می‌فرماید: "دسته‌ای دیگر [[فکر]] می‌کنند [[انتظار]] آن است که به [[گناه]] دامن بزنیم و دیگران را نیز به [[معصیت]] [[تشویق]] نماییم. یک دسته‌ای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن زد به [[گناه]] ها، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و [[حضرت]] تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده [[لوح]] هم بودند. منحرف‌هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‌زدند"<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>.  
*این گروه [[معتقد]] است [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، گسترش و [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹.</ref>. نتیجۀ چنین نگاه منفی به [[انتظار]] این است که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی<ref>ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵.</ref>.
*این گروه [[معتقد]] است [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، گسترش و [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹.</ref>. اینها قائلند به منظور تسریع امر [[ظهور]]، [[اطاعت از حاکم]] [[ظالم]] حتی آن هنگام که درصدد [[قتل]] شخص برمی‌آید و یا قصد گرفتن [[اموال مسلمین]] را دارد نیز [[واجب]] است. [[پیروان]] این نظریه بر این عقیده‌اند مفهوم [[تقیه]] به [[جامعۀ مسلمین]] اجازه می‌دهد تا [[زمان غیبت]] را به استراحت و جموداندیشی و تراخی گذرانده و با [[دشمنان دین]] در مهادنه و مسالمت به سر ببرند هرچند این مسالمت به تعطیلی [[احکام اسلام]] بینجامد. معتقدان به این نظریه، مفهوم [[تقیه]] را بدون در نظر گرفتن شرایط آن به عنوان قاعدۀ عام و مطلق استخراج کرده و بر این باورند که این مفهوم، صلاحیت انطباق در هر زمان و هر مکان در [[عصر غیبت]] را دارد<ref>ر.ک. ملایی، محمدرضا، انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۵.</ref>. نتیجۀ چنین نگاه منفی به [[انتظار]] این است که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی<ref>ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵.</ref>.
*برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلم‌ها]] و [[تبعیض‌ها]] و اختناق‌ها و [[حق]] کشی‌ها و [[تباهی‌ها]] ناشی می‌شود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صفحه اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود؛ برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر پلیدی‌ای به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، رواست، زیرا {{عربی|"اَلْغَایَاتُ تُبَرِّرُ الْمَبَادی"}} [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]]، هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند، در عمق ضمیر و [[اندیشه]]، با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم می‌کنند. این نوع برداشت با [[اصلاحات]] مخالف است و [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] را به عنوان مقدمۀ انفجار [[مقدس]]، موجه و مطلوب می‌شمارد<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>. کسانی که چنین ایده‌ای دارند، به [[مصلحان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]] با نوعی [[عداوت]] و [[بغض]] می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]{{ع}} می‌شمارند<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام ج ۲۱ ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>.
*برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلم‌ها]] و [[تبعیض‌ها]] و اختناق‌ها و [[حق]] کشی‌ها و [[تباهی‌ها]] ناشی می‌شود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صفحه اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود؛ برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر پلیدی‌ای به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، رواست، زیرا {{عربی|"اَلْغَایَاتُ تُبَرِّرُ الْمَبَادی"}} [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]]، هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند، در عمق ضمیر و [[اندیشه]]، با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم می‌کنند. این نوع برداشت با [[اصلاحات]] مخالف است و [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] را به عنوان مقدمۀ انفجار [[مقدس]]، موجه و مطلوب می‌شمارد<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>. کسانی که چنین ایده‌ای دارند، به [[مصلحان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]] با نوعی [[عداوت]] و [[بغض]] می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]{{ع}} می‌شمارند<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام ج ۲۱ ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.</ref>.
*عوامل متعددی مثل [[عداوت]] تند و فراگیر نسبت به [[ائمه]] {{ع}}، حذف خونین [[شیعیان]] و نیز [[جهل]] و عدم اطلاع از [[حقیقت امامت]] و قواعد آن و خصائص [[امام]] و نیز تحریفاتی که توسط [[دشمنان]] [[شیعه]] در رابطه با [[معارف]] [[شیعه]] رخ داد، [[کمک]] شایانی به پا گرفتن این تلقی منفعلانه از [[فرهنگ انتظار]] کرد<ref>ر.ک. ملایی، محمدرضا، انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۵.</ref>.


===مشغول بودن به [[وظایف]] فردی و نه [[اجتماعی]] اشتباهی دیگر دربارۀ [[انتظار]]===
===مشغول بودن به [[وظایف]] فردی و نه [[اجتماعی]] اشتباهی دیگر دربارۀ [[انتظار]]===
*صرف [[دعا]] و عمل به [[تکلیف]]: [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: "عده‌ای [[انتظار]] را در این می‌بینند که برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] [[دعا]] کنند. این گروه ضمن عمل به [[تکالیف دینی]] خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیت‌ها در [[جامعه]] می‌بینند [[امر به معروف]] هم می‌کنند ولی هیچ [[اقدام]] عملی برای محو [[ظلم و ستم]] انجام نمی‌دهند، بعضی [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]]، در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچو [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]] {{ع}} بود. اینها به [[تکالیف شرعی]] خودشان هم عمل می‌کردند و [[نهی از منکر]] هم می‌کردند و [[امر به معروف]] هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>.
*صرف [[دعا]] و عمل به [[تکلیف]]: [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: "عده‌ای [[انتظار]] را در این می‌بینند که برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] [[دعا]] کنند. این گروه ضمن عمل به [[تکالیف دینی]] خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیت‌ها در [[جامعه]] می‌بینند [[امر به معروف]] هم می‌کنند ولی هیچ [[اقدام عملی]] برای محو [[ظلم و ستم]] انجام نمی‌دهند، بعضی [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]]، در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچو [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]] {{ع}} بود. اینها به [[تکالیف شرعی]] خودشان هم عمل می‌کردند و [[نهی از منکر]] هم می‌کردند و [[امر به معروف]] هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>.
*ایشان در ادامه می‌فرماید: "عده‌ای [[فکر]] می‌کنند [[انتظار]] آن است که بنشینند و [[دعا]] کنند تا [[حضرت]] بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود عمل می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. این گروه و تفکرشان این گونه است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر [[ملت‌ها]] چه می‌گذرد، بر [[ملت]] ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند انشاء [[الله]] درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.</ref>.
*ایشان در ادامه می‌فرماید: "عده‌ای [[فکر]] می‌کنند [[انتظار]] آن است که بنشینند و [[دعا]] کنند تا [[حضرت]] بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود عمل می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. این گروه و تفکرشان این گونه است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر [[ملت‌ها]] چه می‌گذرد، بر [[ملت]] ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند انشاء [[الله]] درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند<ref>ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.</ref>.
*اینکه [[منتظر]] باشیم [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای [[نادرست]] است. وای بر حال جامعه‌ای که اینچنین بیاندیشند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>.
*اینکه [[منتظر]] باشیم [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای نادرست است. وای بر حال جامعه‌ای که اینچنین بیاندیشند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>.


===[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]]===
===[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]]===
*[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]]: از جمله برداشت‌های قابل نقد، تفسیری است که [[انتظار]] را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی می‌نماید: "[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]] است، [[منتظر]]، معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. [[مذهب]] [[انتظار]] مذهبی است که حرف دارد و می‌تواند کاری انجام دهد. این [[منتظر]] به آنچه هست [[دل]] نمی‌بندد و به آنچه که باید باشد می‌اندیشد. او مهاجم به [[ظلم]] است و این [[اعتراض]] ریشه در یک [[مبارزه]] و "نه [[تاریخی]] دارد" "نه"ای که از [[سقیفه]] و از زبان [[علی]]{{ع}} شنیده شد"<ref>شریعتی، علی، انتظار مذهب اعتراض.</ref>. هرچند این [[تفسیر]]؛ [[انتظار]] را موجب تخدیر و [[تسلیم]] نمی‌داند و از این جهت تفسیری مطلوب است اما در برابر این نظریه هم دو پرسش مطرح است. اول اینکه دامنۀ این [[اعتراض]] تا کجاست؟ تا [[رفاه]]، تا [[عدالت]]، تا عرفان، تا [[آزادی]] تا [[شکوفایی]] و [[تکامل]] و یا... و دوم اینکه پی‌آمد این [[اعتراض]] چیست؟ چه باری بر دوش [[منتظر]] می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی همراه می‌شود؟ در مورد پرسش اول باید بگوییم آرمان‌های [[دینی]] از [[تکامل]] و [[شکوفایی]] استعداد [[آدمی]]، بالاتر است، چون زمانی که [[انسان]] به [[تکامل]] هم برسد، باز مسأله این است که می‌خواهد در چه جهتی [[مصرف]] شود؟ رشد یا خُسر؟ در مورد پرسش دوم هم باید گفت [[منتظر]] [[مهدی]] آماده است و برای [[سلطان]] و تسلط [[مهدی]]{{ع}} [[زمینه‌سازی]] می‌کند چنانچه در [[حدیث]] آمده است<ref>میزان الحکمة، ج ۲، ص ۵۶۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷.</ref>: {{متن حدیث|"فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ"}}<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>
*[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]]: از جمله برداشت‌های قابل نقد، تفسیری است که [[انتظار]] را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی می‌نماید: "[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]] است، [[منتظر]]، معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. [[مذهب]] [[انتظار]] مذهبی است که حرف دارد و می‌تواند کاری انجام دهد. این [[منتظر]] به آنچه هست [[دل]] نمی‌بندد و به آنچه که باید باشد می‌اندیشد. او مهاجم به [[ظلم]] است و این [[اعتراض]] ریشه در یک [[مبارزه]] و "نه [[تاریخی]] دارد" "نه"ای که از [[سقیفه]] و از زبان [[علی]]{{ع}} شنیده شد"<ref>شریعتی، علی، انتظار مذهب اعتراض.</ref>. هرچند این [[تفسیر]]؛ [[انتظار]] را موجب تخدیر و [[تسلیم]] نمی‌داند و از این جهت تفسیری مطلوب است اما در برابر این نظریه هم دو پرسش مطرح است. اول اینکه دامنۀ این [[اعتراض]] تا کجاست؟ تا [[رفاه]]، تا [[عدالت]]، تا عرفان، تا [[آزادی]] تا [[شکوفایی]] و [[تکامل]] و یا... و دوم اینکه پی‌آمد این [[اعتراض]] چیست؟ چه باری بر دوش [[منتظر]] می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی همراه می‌شود؟ در مورد پرسش اول باید بگوییم آرمان‌های [[دینی]] از [[تکامل]] و [[شکوفایی]] استعداد [[آدمی]]، بالاتر است، چون زمانی که [[انسان]] به [[تکامل]] هم برسد، باز مسأله این است که می‌خواهد در چه جهتی [[مصرف]] شود؟ رشد یا خُسر؟ در مورد پرسش دوم هم باید گفت [[منتظر]] [[مهدی]] آماده است و برای [[سلطان]] و تسلط [[مهدی]]{{ع}} [[زمینه‌سازی]] می‌کند چنانچه در [[حدیث]] آمده است<ref>میزان الحکمة، ج ۲، ص ۵۶۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷.</ref>: {{متن حدیث|"فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ"}}<ref>ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.</ref>
===[[انتظار]] خاموش===
===[[انتظار]] خاموش===
*[[انتظار]] خاموش: به دیدگاه کسانی اطلاق می‌شود که پدیده [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} را تنها معلول [[اراده]] و [[مشیت الهی]] می‌دانند و برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند. به همین جهت، در [[عصر غیبت]] نیز [[شیعیان]] را به [[زمینه‌سازی]] و تهیه [[مقدمات ظهور]] [[مکلف]] نمی‌دانند. این نگرش منفی و منفعلانه به موضوع [[انتظار]]، از نگاه سطحی و تلقی [[نادرست]] نسبت به مفاد برخی روایاتی ناشی می‌شود که در مورد نفی هر گونه [[قیام]] و حرکتی در [[عصر انتظار]] و بطلان و یا نافرجام بودن آن [[نقل]] شده است. [[امام صادق]]{{ع}} به [[ابوبصیر]] فرمود<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۹۵: {{متن حدیث|"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}</ref>: «هر پرچمی قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} برافراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] بوده، [[اطاعت]] او [[خروج]] از [[اطاعت]] خداست».<ref>ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>  
*[[انتظار]] خاموش: به دیدگاه کسانی اطلاق می‌شود که پدیده [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} را تنها معلول [[اراده]] و [[مشیت الهی]] می‌دانند و برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند. به همین جهت، در [[عصر غیبت]] نیز [[شیعیان]] را به [[زمینه‌سازی]] و تهیه [[مقدمات ظهور]] [[مکلف]] نمی‌دانند. این نگرش منفی و منفعلانه به موضوع [[انتظار]]، از نگاه سطحی و تلقی نادرست نسبت به مفاد برخی روایاتی ناشی می‌شود که در مورد نفی هر گونه [[قیام]] و حرکتی در [[عصر انتظار]] و بطلان و یا نافرجام بودن آن [[نقل]] شده است. [[امام صادق]]{{ع}} به [[ابوبصیر]] فرمود<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۹۵: {{متن حدیث|"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}</ref>: «هر پرچمی قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} برافراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] بوده، [[اطاعت]] او [[خروج]] از [[اطاعت]] خداست».<ref>ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>  
*این نوع برداشت منفی از ظاهر [[روایات]]، بر این [[استدلال]] [[استوار]] است که اقدامات [[زمینه‌ساز]] برای [[ظهور]]، مستلزم [[قیام]] [[علیه ]][[حاکمان جور]] و تغییر [[وضع سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] است؛ در حالی که چنین اقداماتی اولاً طبق [[روایات]]، محکوم به بطلان و [[حرام]] است؛ ثانیاً بی‌نتیجه و محکوم به [[شکست]] است. بنابراین، در [[زمان غیبت]] جز [[سکوت]] و به [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نشستن، راه دیگری وجود ندارد! غافل از اینکه این نوع [[روایات]]، به قیام‌هایی ناظر است که به نام [[مهدی موعود]]{{ع}} صورت گیرد نه هر نوع [[قیام]] و [[اقدام]] اصلاحی ولو برای [[اقامه حق]] و [[احیای دین]]<ref>ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>.
*این نوع برداشت منفی از ظاهر [[روایات]]، بر این [[استدلال]] [[استوار]] است که اقدامات [[زمینه‌ساز]] برای [[ظهور]]، مستلزم [[قیام]] علیه [[حاکمان جور]] و تغییر [[وضع سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] است؛ در حالی که چنین اقداماتی اولاً طبق [[روایات]]، محکوم به بطلان و [[حرام]] است؛ ثانیاً بی‌نتیجه و محکوم به [[شکست]] است. بنابراین، در [[زمان غیبت]] جز [[سکوت]] و به [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نشستن، راه دیگری وجود ندارد! غافل از اینکه این نوع [[روایات]]، به قیام‌هایی ناظر است که به نام [[مهدی موعود]]{{ع}} صورت گیرد نه هر نوع [[قیام]] و [[اقدام]] اصلاحی ولو برای [[اقامه حق]] و [[احیای دین]]<ref>ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>.
===[[طاغوت]] بودن [[حکومت]] [[قبل از ظهور]]===
===[[طاغوت]] بودن [[حکومت]] [[قبل از ظهور]]===
*دیدگاه کسانی که هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر [[علمی]] [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟</ref>. برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بی‌ثمر بودن تلاش‌های [[زمینه‌ساز]] اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند سخن [[امام زین العابدین ]]{{ع}}: هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است«به [[خدا]] [[سوگند]] کسی از ما [[خانواده]] [[پیش از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} [[خروج]] نکند جز اینکه بمانند جوجه‏ای است که پیش از رسیدن و نیرومند شدن پرهایش از آشیانه خود بپرد و بزمین افتد و [[کودکان]] او را بگیرند و با او بازی کنند»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!}}؛ کافی، ج ۸، ص ۲۶۴.</ref> برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]] {{ع}}: «هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است»<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِم صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: «هر پرچمی که [[پیش از ظهور]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} افراشته شود [[صاحب]] آن [[طاغوت]] و [[سرکش]] باشد و چون بتی است که در برابر [[خدا]] عز و جل پرستیده شود»<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با‌ توجه به [[عمومیت]] لفظ "کُلُّ" و اضافۀ آن به واژۀ "رَایَةٍ" که نکره است، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]] {{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند.  
*دیدگاه کسانی که هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر [[علمی]] [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟</ref>. برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بی‌ثمر بودن تلاش‌های [[زمینه‌ساز]] اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند سخن [[امام زین العابدین ]]{{ع}}: هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است«به [[خدا]] [[سوگند]] کسی از ما [[خانواده]] [[پیش از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} [[خروج]] نکند جز اینکه بمانند جوجه‏ای است که پیش از رسیدن و نیرومند شدن پرهایش از آشیانه خود بپرد و بزمین افتد و [[کودکان]] او را بگیرند و با او بازی کنند»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!}}؛ کافی، ج ۸، ص ۲۶۴.</ref> برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]] {{ع}}: «هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است»<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِم صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: «هر پرچمی که [[پیش از ظهور]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} افراشته شود [[صاحب]] آن [[طاغوت]] و [[سرکش]] باشد و چون بتی است که در برابر [[خدا]] عز و جل پرستیده شود»<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با‌ توجه به [[عمومیت]] لفظ "کُلُّ" و اضافۀ آن به واژۀ "رَایَةٍ" که نکره است، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]] {{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند.  
*غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یاد شده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بی‌نتیجه و [[باطل]] شمارند؛ غافل از آنکه یاد کرد جمله {{متن حدیث|یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ}} پس از واژه "طَاغُوتٌ" در [[کلام امام]] [[صادق]] {{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین الهی]] برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} فراخواند، قطعاً مخاطب اینگونه [[روایات]] نخواهد بود، همان‌گونه که [[امام باقر]] {{ع}} در تأیید [[قیام]] حق‌طلبانۀ [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]] {{ع}} ستود و با هدایت‌بخش [[خواندن]] [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث|لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَةٌ أَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًی لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَی صَاحِبِکُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًی}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>.  
*غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یاد شده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بی‌نتیجه و [[باطل]] شمارند؛ غافل از آنکه یاد کرد جمله {{متن حدیث|یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ}} پس از واژه "طَاغُوتٌ" در [[کلام امام]] [[صادق]] {{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین الهی]] برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} فراخواند، قطعاً مخاطب اینگونه [[روایات]] نخواهد بود، همان‌گونه که [[امام باقر]] {{ع}} در تأیید [[قیام]] حق‌طلبانۀ [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]] {{ع}} ستود و با هدایت‌بخش [[خواندن]] [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث|لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَةٌ أَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًی لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَی صَاحِبِکُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًی}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>.  
*با درنگ در مجموع این‌گونه [[روایات]]، بی‌پایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] [[آشکار]] می‌گردد، زیرا [[روایات]] پیش‌گفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصاً از شمول [[روایات]] دسته دوم بیرون‌اند. در [[حقیقت]]، این‌گونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصت‌طلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یاد شده به قیام‌هایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]] {{ع}} انجام می‌گیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامۀ حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آماده‌سازی]] مقدمات [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند سخن [[رسول خدا]] {{صل}}: «مردمی از [[شرق]] [[قیام]] می‏کنند و زمینه را برای [[حکومت]] [[مهدی]] آماده می‏کنند»<ref>{{متن حدیث|یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ}}؛ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref> افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت]] از [[مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>.
*با درنگ در مجموع این‌گونه [[روایات]]، بی‌پایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] [[آشکار]] می‌گردد، زیرا [[روایات]] پیش‌گفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصاً از شمول [[روایات]] دسته دوم بیرون‌اند. در [[حقیقت]]، این‌گونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصت‌طلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یاد شده به قیام‌هایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]] {{ع}} انجام می‌گیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامۀ حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آماده‌سازی]] مقدمات [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند سخن [[رسول خدا]] {{صل}}: «مردمی از [[شرق]] [[قیام]] می‏کنند و زمینه را برای [[حکومت]] [[مهدی]] آماده می‏کنند»<ref>{{متن حدیث|یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ}}؛ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref> افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>.


==[[علت]] برداشت‌های ناصحیح از [[انتظار]]==
==[[علت]] برداشت‌های ناصحیح از [[انتظار]]==
خط ۴۷: خط ۳۸:
*نتایج چنین [[تفاسیر]] غلطی از [[انتظار]] این است که این نوع برداشت و [[انتظار]] از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]، منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "[[اباحی‌گری]]" شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۶ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص ؟؟؟</ref>. چنین انتظاری ویرانگر، [[اسارت]] بخش، فلج کننده و نوعی [[اباحی‌گری]] است<ref>ر.ک. حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۴۰.</ref>. جنبۀ منفی [[انتظار]] سبب می‌شود که [[انسان]] از تحرک و فعالیت در جهت ساختن خود و [[جامعه]] و تلاش برای پیدایش [[حکومت اسلامی]] باز ماند و به عنصری بی‌تفاوت تبدیل شود<ref>ر.ک. انصاری عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۱۷.</ref>.
*نتایج چنین [[تفاسیر]] غلطی از [[انتظار]] این است که این نوع برداشت و [[انتظار]] از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]، منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "[[اباحی‌گری]]" شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۶ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص ؟؟؟</ref>. چنین انتظاری ویرانگر، [[اسارت]] بخش، فلج کننده و نوعی [[اباحی‌گری]] است<ref>ر.ک. حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۴۰.</ref>. جنبۀ منفی [[انتظار]] سبب می‌شود که [[انسان]] از تحرک و فعالیت در جهت ساختن خود و [[جامعه]] و تلاش برای پیدایش [[حکومت اسلامی]] باز ماند و به عنصری بی‌تفاوت تبدیل شود<ref>ر.ک. انصاری عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۱۷.</ref>.
*با چنین اندیشه‌ای، حرکت اصلاحی همۀ [[مصلحان]] و آزاداندیشان و [[انبیا]] و صلحا زیر سؤال خواهد رفت که نه تنها از آنان [[تمجید]] نمی‌شود بلکه مذموم و مورد [[سرزنش]] قرار می‌گیرند و باید همۀ حدود و [[مقررات اسلامی]] و انسانی که به نوعی در [[شایستگی]] [[اخلاق]] بشری نقش دارد و موجب [[آرامش]] و [[اطمینان]] و بهداشت روان [[بشریت]] می‌گردد، تعطیل شود. این‌گونه برداشت با هیچ یک از [[موازین]] [[الهی]] و انسانی و با هیچ یک از [[ادیان آسمانی]] سازگار نیست. تنها و تنها برخی از [[مستکبران]] و کوته‌نظران سراغ چنین [[تفسیر]] قشری می‌روند و آن را اشاعه می‌دهند تا به چپاول خویش ادامه دهند و یا چند صباحی را در [[سکوت]] و [[زندگی]] بدون درگیری و [[مبارزه]] به سر برند و حیات حیوانی خود را دنبال نمایند<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.</ref>.
*با چنین اندیشه‌ای، حرکت اصلاحی همۀ [[مصلحان]] و آزاداندیشان و [[انبیا]] و صلحا زیر سؤال خواهد رفت که نه تنها از آنان [[تمجید]] نمی‌شود بلکه مذموم و مورد [[سرزنش]] قرار می‌گیرند و باید همۀ حدود و [[مقررات اسلامی]] و انسانی که به نوعی در [[شایستگی]] [[اخلاق]] بشری نقش دارد و موجب [[آرامش]] و [[اطمینان]] و بهداشت روان [[بشریت]] می‌گردد، تعطیل شود. این‌گونه برداشت با هیچ یک از [[موازین]] [[الهی]] و انسانی و با هیچ یک از [[ادیان آسمانی]] سازگار نیست. تنها و تنها برخی از [[مستکبران]] و کوته‌نظران سراغ چنین [[تفسیر]] قشری می‌روند و آن را اشاعه می‌دهند تا به چپاول خویش ادامه دهند و یا چند صباحی را در [[سکوت]] و [[زندگی]] بدون درگیری و [[مبارزه]] به سر برند و حیات حیوانی خود را دنبال نمایند<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.</ref>.
*چه بسیار از انتظارها که به جای [[سازندگی]] ویرانگری می‌کنند، به جای [[پیشرفت]] موجب عقب رفتن و برگشت را فراهم می‌سازند و به جای توجه به [[آینده]] استقبال از گذشته دارند. برداشت‌های [[نادرست]] از [[انتظار]] برداشت‌ها و اصالت‌ها را از [[انسان]] سلب می‌کند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل می‌سازد. اینکه [[منتظر]] باشیم [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای [[نادرست]] است. وای بر حال جامعه‌ای که این چنین بیندیشند. اندیشه‌های منحط در این طریقند که در [[انجام وظیفه]] [[تنبلی]] وکوتاهی کنند. بدین نظر در جنبه [[انتظار]] بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم می‌کنند. آنان از مشی [[انتظار]] قاعد بودن، امضای وضع موجود را دریافته‌اند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی [[تحریف]] و حتی ساخته دست [[دشمنان]] برای بهره‌گیری‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] است. [[انتظار]] نه تنها [[آرامش]] موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بی‌عدالتی‌هاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>.
*چه بسیار از انتظارها که به جای [[سازندگی]] ویرانگری می‌کنند، به جای [[پیشرفت]] موجب عقب رفتن و برگشت را فراهم می‌سازند و به جای توجه به [[آینده]] استقبال از گذشته دارند. [[برداشت‌های نادرست از انتظار]] برداشت‌ها و اصالت‌ها را از [[انسان]] سلب می‌کند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل می‌سازد. اینکه [[منتظر]] باشیم [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای نادرست است. وای بر حال جامعه‌ای که این چنین بیندیشند. اندیشه‌های منحط در این طریقند که در [[انجام وظیفه]] [[تنبلی]] وکوتاهی کنند. بدین نظر در جنبه [[انتظار]] بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم می‌کنند. آنان از مشی [[انتظار]] قاعد بودن، امضای وضع موجود را دریافته‌اند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی [[تحریف]] و حتی ساخته دست [[دشمنان]] برای بهره‌گیری‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] است. [[انتظار]] نه تنها [[آرامش]] موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بی‌عدالتی‌هاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>.
*شاید بتوان گفت: [[علت]] [[تفسیر]] [[انتظار مخرب]] از [[روایات]] {{متن حدیث|"یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} از آن جهت است که [[روایات]] مذکور در بردارنده یک [[تشبیه]] است. آنان [[گمان]] کرده‌اند در [[تشبیه]] باید وجه شبه در مشبه به تقویت گردد و اثبات شود تا [[رسالت]] خودش را انجام دهد که نتیجه نهایی همان است که در مفهوم [[انتظار مخرب]] ارائه گردید و آن همه بار منفی را به دنبال داشت. لکن گویندگان این نظریه باید بدانند که بر اساس آرای [[دانشمندان]] [[فصاحت]] و [[بلاغت]] در [[علم]] بیان، وجه شبه را باید در مشبه تقویت کرد؛ همانند "[[حسین]] مثل شیر است" که اثبات [[شجاعت]] در شیر مورد [[نیاز]] نیست، بلکه نگاهی گذرا بر درندگی او [[کفایت]] می‌کند. پس باید تلاش شود تا [[شجاعت]] و [[جسارت]] در [[حسین]] به اثبات برسد که این [[رسالت]] [[تشبیه]] است. حال برابر صدها [[حدیث]] از [[پیامبر خدا]]{{صل}} و [[معصومان]]{{ع}}، باید با ایجاد [[صلاح]] و [[گسترش عدالت]] و [[امنیت عمومی]] و بهداشت روانی جهانی زمینه‌ای فراهم شود تا آن [[ذخیره الهی]] [[ظهور]] کند و آن را [[تکامل]] بخشد و [[زمین]] را [[بهشت]] برین سازد که این معنا و مفهوم [[انتظار]] است و [[احادیث]] فوق، مُثبِت آن خواهد بود<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.</ref>.
*شاید بتوان گفت: [[علت]] [[تفسیر]] [[انتظار مخرب]] از [[روایات]] {{متن حدیث|"یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} از آن جهت است که [[روایات]] مذکور در بردارنده یک [[تشبیه]] است. آنان [[گمان]] کرده‌اند در [[تشبیه]] باید وجه شبه در مشبه به تقویت گردد و اثبات شود تا [[رسالت]] خودش را انجام دهد که نتیجه نهایی همان است که در مفهوم [[انتظار مخرب]] ارائه گردید و آن همه بار منفی را به دنبال داشت. لکن گویندگان این نظریه باید بدانند که بر اساس آرای [[دانشمندان]] [[فصاحت]] و [[بلاغت]] در [[علم]] بیان، وجه شبه را باید در مشبه تقویت کرد؛ همانند "[[حسین]] مثل شیر است" که اثبات [[شجاعت]] در شیر مورد [[نیاز]] نیست، بلکه نگاهی گذرا بر درندگی او [[کفایت]] می‌کند. پس باید تلاش شود تا [[شجاعت]] و [[جسارت]] در [[حسین]] به اثبات برسد که این [[رسالت]] [[تشبیه]] است. حال برابر صدها [[حدیث]] از [[پیامبر خدا]]{{صل}} و [[معصومان]]{{ع}}، باید با ایجاد [[صلاح]] و [[گسترش عدالت]] و [[امنیت عمومی]] و بهداشت روانی جهانی زمینه‌ای فراهم شود تا آن [[ذخیره الهی]] [[ظهور]] کند و آن را [[تکامل]] بخشد و [[زمین]] را [[بهشت]] برین سازد که این معنا و مفهوم [[انتظار]] است و [[احادیث]] فوق، مُثبِت آن خواهد بود<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.</ref>.



نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۸

نویسنده: آقای واثق

پاسخ تفصیلی

برداشت‌های اشتباه از انتظار

احتراز اولین برداشت اشتباه از انتظار

  • انتظار، مذهب احتراز: عده‌ای با تفسیری سطحی از انتظار گفته‌اند: انتظار یعنی اینکه افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و منتظر بمانند تا شخص موعود بیاید و همۀ امور را سامان دهد[۱۳]. آنان بر این عقیده‌اند، انتظار موجب رکود و فرار از تعهد‌های اجتماعی و بی‌تفاوتی نسبت به محیط اطراف و سرنوشت خود و اجتماع می‌شود. در این زمینه گفته شده است: "انتظار مذهب احتراز است، مذهبی است که منتظر را به گوشه‌گیری می‌کشاند و مانع تلاش می‌شود، مذهبی است که نمی‌تواند کاری صورت دهد، پس دهن‌کجی می‌کند و کنار می‌کشد[۱۴]. آیت الله مکارم شیرازی می‌‌نویسد: "همین برداشت از انتظار است که عده‌ای را وادار نموده است تا بنویسند: "... انتظار توده‌های رنجدیده را در یک عالم رؤیایی فرو می‌برد و از آنچه در اطراف آنها می‌گذرد غافل می‌سازد و آنها را به فرار از تعهدهای اجتماعی تشویق می‌کند و به عبارت دیگر از نظر فردی عاملی است برای رکود و توقف و از نظر اجتماعی وسیله‌ای است برای خاموش ساختن جنبش‌های ضدّ استعماری"[۱۵]. در این نگرش (انتظار منفی و ویرانگر)، انتظار، عامل رکود و عقب‏‌ماندگی است و منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست می‌‏‏شویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه خاموشی و سکوت در پیش می‌‏گیرند[۱۶]. انتظاری بدینگونه نوعی عقب‌گرد، ارتداد و حتی انحراف از آیات تحرک‌بخش قرآن است. عامل زبونی، بی‌عدالتی، نابرابری، رکود و سکون و کناره‌گیری است. این اطمینان باید حاصل شود امید به اینکه دیگران بیایند و زیر بازوی کسی که خود امر به معروف و نهی از منکر کرده بگیرند، فردی ساکت را در مقری توام با آسایش فراغ قرار دهند امری بیهوده و بی‌حساب است[۱۷].
  • به طور کلی هرگونه برداشتی که از آن، بوی ایستایی و سکون و بی‌تحرکی به مشام رسد، به طور کامل نادرست است. از این‌رو این برداشت و تلقی از انتظار همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته و همواره پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) از آن پرهیز داده شده‌اند[۱۸].

شیوع فساد برای اتفاق افتادن ظهور اشتباهی دیگر از انتظار

مشغول بودن به وظایف فردی و نه اجتماعی اشتباهی دیگر دربارۀ انتظار

  • صرف دعا و عمل به تکلیف: امام خمینی در این زمینه می‌فرماید: "عده‌ای انتظار را در این می‌بینند که برای تعجیل در ظهور امام زمان دعا کنند. این گروه ضمن عمل به تکالیف دینی خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیت‌ها در جامعه می‌بینند امر به معروف هم می‌کنند ولی هیچ اقدام عملی برای محو ظلم و ستم انجام نمی‌دهند، بعضی انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(ع) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب (ع) بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‌کردند و نهی از منکر هم می‌کردند و امر به معروف هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند"[۲۷].
  • ایشان در ادامه می‌فرماید: "عده‌ای فکر می‌کنند انتظار آن است که بنشینند و دعا کنند تا حضرت بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به تکالیف فردی خود عمل می‌کنند ولی نسبت به مسایل جامعه بی‌تفاوت هستند. این گروه و تفکرشان این گونه است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که صالح بودند[۲۸].
  • اینکه منتظر باشیم امام خود بیاید و کارها را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم فکری خطرناک و اندیشه‌ای نادرست است. وای بر حال جامعه‌ای که اینچنین بیاندیشند[۲۹].

انتظار مذهب اعتراض

انتظار خاموش

طاغوت بودن حکومت قبل از ظهور

علت برداشت‌های ناصحیح از انتظار

نتیجه گیری

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶
  2. ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  3. ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.
  4. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱.
  5. «"وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ(ع) إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!"» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۶۴
  6. «"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ(ع) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ"» نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۱۱۴
  7. «"کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۸ ص ۲۹۵
  8. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶
  9. «"لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَةٌ أَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَةُ هُدًی لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَی صَاحِبِکُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْیَمَانِیُّ فَانْهَضْ إِلَیْهِ فَإِنَّ رَایَتَهُ رَایَةُ هُدًی"» نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة ص ۲۵۶
  10. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶
  11. «"یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ"» شرح الأخبار، ج ۳ ص ۵۶۳؛ کشف الغمة ج ۲ ص ۴۷۷
  12. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶
  13. ر.ک. مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.
  14. ر.ک. حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص ۳۱، به نقل از کتاب حلاج ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  15. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۹۲ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.
  16. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
  17. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷ و ۳۸؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.
  18. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟
  19. ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.
  20. ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  21. ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹.
  22. ر.ک. ملایی، محمدرضا، انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۵.
  23. ر.ک. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵.
  24. ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۵؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۵۹؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.
  25. ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۷، ۳۸؛ موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام ج ۲۱ ص ۱۴؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۶۳.
  26. ر.ک. ملایی، محمدرضا، انتظار امنیت امر به معروف و نهی از منکر، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۵.
  27. ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  28. ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷.
  29. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.
  30. شریعتی، علی، انتظار مذهب اعتراض.
  31. میزان الحکمة، ج ۲، ص ۵۶۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷.
  32. ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  33. کافی، ج ۸، ص ۲۹۵: «"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"»
  34. ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.
  35. ر.ک. صمدی، قنبرعلی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.
  36. ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  37. «وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ(ع) إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!»؛ کافی، ج ۸، ص ۲۶۴.
  38. «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِم صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.
  39. «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.
  40. الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.
  41. «یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ»؛ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.
  42. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.
  43. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴ ؛ حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۵۷
  44. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.
  45. کافی، ج ۴، ص ۲۶۰: «"أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا"»
  46. ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.
  47. ر.ک. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۵؛ هدایت نیا، فرج الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۶.
  48. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵.
  49. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۵۷
  50. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۶ ؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴ ؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تونه‌ای مجتبی، موعود نامه، ص ۱۳۱؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفه‌های انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص ؟؟؟
  51. ر.ک. حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۴۰.
  52. ر.ک. انصاری عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۱۷.
  53. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.
  54. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.
  55. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص ۶۷ ـ ۶۹.
بازگشت به صفحهٔ «انتظار ویرانگر به چه معناست؟ (پرسش)».