بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'استعباد' به 'استبعاد')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
==این بخش در همینجا بماند==
==این بخش در همینجا بماند==
===[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]===
===[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]===
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی]] [[نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|""مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|""مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>
*می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
*می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.




==نویسنده: آقای قاضی زاده==
==نویسنده: آقای قاضی زاده==
==پاسخ جامع قبل==
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۳.</ref>:
# '''[[اعتراض به وضع موجود]]'''<ref>ر.ک. [[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>.
# '''[[آگاهی از وضع مطلوب]]'''<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۶.</ref>، البته حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن [[شناخت]] [[منتظر]] نسبت به ابعاد روحی روانی [[انسان]] هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در [[جهان]] [[حاکم]] است و شرایطی که در آن [[زندگی]] می‌کند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد و بعد از این [[شناخت]]، [[آگاهی از وضع مطلوب]] برای شخص [[منتظر]] معنا پیدا می‌‌کند، چراکه بعد از این [[شناخت]] شخص [[منتظر]] در [[انتظار]] روزی می‌‌نشیند که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند و چشیدن این طعم حاصل نمی‌شود مگر به وسیلۀ [[آگاهی از وضع مطلوب]] در [[آینده]]<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟</ref>. البته این [[آگاهی]] به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص [[منتظر]] حاصل نمی‌شود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توان وضع مطلوب را در [[آینده]] ارزیابی کرد؟<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref> اما همین دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] که روزی [[روشنایی]] و [[عدالت]] سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت می‌‌تواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم [[انتظار]] باشد<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. در هر صورت [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوب در [[آینده]] رکن دیگر برای حاصل شدن [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷؛[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟</ref>.
# '''[[اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب]]''': این [[اعتقاد]] با دو پیش فرض حاصل می‌‌شود [[آگاهی]] به وضع مطلوب و جزم به این [[آگاهی]]. به این ترتیب تعریف از [[اعتقاد]]، نقش اساسی دیگری برای شکل گیری [[ارکان انتظار]] ایجاد می‌‌کند<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>؛ چراکه [[انسان]]، به [[دلیل]] دارا بودن ظرفیت‌های فراوان، همواره برای رشد [[فکری]] و [[معنوی]] خود در تلاش است و چون این امر در [[زمان غیبت]] به [[دلیل]] نبودن [[امام]] بسیار سخت یا شاید بتوان گفت در مواقعی ناممکن است، به همین [[دلیل]] با [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای مطلوب به [[انتظار فرج]] می‌‌نشیند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴؛ [[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴؛ [[علی اصغر احمدی|احمدی، علی اصغر]]، [[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>. [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای که در آن [[مردم]] [[جهان]] از [[بیدادگری]]، [[استبداد]] و فشار [[نجات]] پیدا می‌‌کنند و [[اضطراب]] ها، [[ناامنی‌ها]] و افکارهای خبیث ضد انسانی از بین می‌‌رود<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>. با توجه به این توضیحات روشن می‌‌گردد این رکن از [[انتظار]] تنها مخصوص [[مذهب شیعه]] نیست زیرا [[اعتقاد]] به اینکه سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیبایی‌ها را می‌‌چشد فقط در [[مذهب شیعه]] ریشه ندارد، بلکه در تمام [[ادیان]] این نوع از [[اعتقاد]] وجود دارد، تفاوت در این است که در [[مذهب شیعه]] این اتفاق توسط فرد خاصی حاصل می‌‌شود اما در [[مذاهب]] دیگر این اتفاق [[عظیم]] توسط هر [[نجات دهنده]] می‌‌تواند حاصل شود<ref>ر.ک. [[مهدی مهریزی|مهریزی، مهدی]]، [[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]]، ص؟؟</ref>. بنابراین [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] و روی کار آمدن [[حکومت حق]] و [[عدل مطلق]]، در [[حقیقت]] [[اعتقاد]] به این است که آیندۀ [[دنیا]] یک آیندۀ امیدبخش و مسرت‌بخشی برای همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>.
# '''[[اشتیاق به وضع مطلوب]]''':<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه این [[اشتیاق]] [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است. یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمی‌شود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را می‌بیند<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۷-۲۹۸؛ [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۴.</ref> و شاید به همین [[علت]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزش‌ترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>.<ref>ر.ک. [[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت]]، ص؟؟؟</ref> اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>.
# '''[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب|اقدام]] و [[عمل برای تحقق وضع مطلوب]]''':<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref>، یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع قدم بردارد<ref>ر.ک. [[مهدی مهریزی|مهریزی، مهدی]]، [[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]]، ص؟؟؟؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>. این امر موجب می‌‌شود [[انتظار]] در وجود [[انسان]] [[منتظر]] تثبیت شود<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref> به طوری که شخص [[منتظر]] به واسطۀ روحیۀ با ثباتی که در خود احساس می‌کند هرگز خود را [[تسلیم]] فضای نامناسب نکرده، بلکه درصدد تغییر وضعیت موجود برمی‌آید<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref>. حال می‌‌خواهد این عمل به هر اندازه ای باشد زیرا [[اعمال]] [[منتظر]]، نشان دهندۀ [[صداقت]] در [[انتظار]] و مایۀ تقویت [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>. به بیان دیگر [[منتظر واقعی]]، در محدودۀ [[قدرت]] و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را وظیفۀ خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط]] و [[عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]]، از جمله مصادیق [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>. از جملۀ این اقدامات [[افشاگری]] نسبت به قوائد و قوانینی است که سازمان‌های جهانی برای [[انسان‌ها]] [[تبیین]] کرده‌اند، به این صورت که شخص [[منتظر]] با [[افشاگری]] نشان می‌‌دهد سازمان‌هایی که قواعد و [[قوانین]] برای [[بشر]] می‌‌سازند، فقط دنبال توطئه‌اند، نه پاسداری از [[حقوق بشر]]، این شعارهای به ظاهر خیرخواهانه از سوی آنان [[توطئه]] ای بیش نیست، [[توطئه]] ای برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]؛ [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود می‌خواهند نشان دهند این سازمان‌های بین‌المللی، حتی دادگاه‌های بین‌المللی، سازمان‌هائی ضعیف و ذلیلی هستند که در [[اختیار]] قدرتمندان [[ظالم]] است و رأیشان فقط در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان است<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>. البته باید توجه داشت در زمینۀ [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] [[مقاومت]] ریشۀ اصلی آن است. [[انتظار]] که در چارچوب "[[زمینه‌سازی ظهور]]" خواستار اصالت‌بخشی به مبانی و مؤلفه‌های‌ هویت‌ [[اسلامی]] است؛ می‌تواند در چارچوبی‌ خلّاقانه‌ و بی‌بدیل، به‌ بهسازی‌ عناصر‌ درونی [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] نظیر ظلم‌ستیزی‌، صبر‌ و [[ایثار]] [[کمک]] کند. [[مقاومت]] و [[فرهنگ]] مقاومتی، در [[دل]] [[انتظار]] و مؤلفه‌های آن نهادینه‌ است‌. [[امید]]، نگاه به [[آینده]] و انتظارِ‌ برطرف‌ شدن‌ مشکلات، هموارکنندۀ راه‌ مقاومت‌ در رفع آن مشکل‌ است‌. انتظار‌ بدون‌ [[استقامت]] و [[پایداری]] همچون پوسته‌ای‌ بدون مغز و قالبی بی‌محتواست. کسی که در مسیر [[انتظار]] [[صبر]] و [[مقاومت]] را از دست بدهد‌، انتظار‌ را نیز از دست داده است‌. از‌ این‌رو‌، جوهر‌ اصلی‌ [[انتظار]]، "[[مقاومت]] و [[پایداری‌]]" است‌<ref>ر.ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علی‌آباد|فلاح علی‌آباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۱۵ ـ ۱۶.</ref>.
==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
==[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]==
==[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]==
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است. چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی]] [[نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref> چراکه [[امامان معصوم]] [[مظهر]] همۀ [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: «ما ریشۀ همه خوبی‌هاییم و همۀ [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جملل [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همل بدی‌هاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|"نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّد الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا"}}؛ کافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>.
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است. چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref> چراکه [[امامان معصوم]] [[مظهر]] همۀ [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: «ما ریشۀ همه خوبی‌هاییم و همۀ [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جملل [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همل بدی‌هاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|"نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّد الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا"}}؛ کافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>.
*بنابراین، همه [[منتظران راستین]] [[وظیفه]] دارند [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. چراکه اگر [[شناخت]] و [[معرفت]] نباشد نمی‌توانند، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ بزنند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری کنند<ref>.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>. می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.  
*بنابراین، همه [[منتظران راستین]] [[وظیفه]] دارند [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. چراکه اگر [[شناخت]] و [[معرفت]] نباشد نمی‌توانند، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ بزنند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری کنند<ref>.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>. می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.  
==[[ارکان انتظار]]==
==[[ارکان انتظار]]==
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.</ref>:  
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.</ref>:  
===[[اعتراض به وضع موجود]]===
===[[اعتراض به وضع موجود]]===
*اولین رکن [[انتظار]] [[اعتراض به وضع موجود]] است<ref>ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref>. [[منتظر راستین]]، کسی است که به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]]، وضع موجود را بر نمی‌تابد بلکه [[محروم]] بودن جامعۀ بشری از [[نعمت]] [[حضور ظاهری امام]] نیز او را [[آزار]] می‌دهد. او بر خود لازم می‌داند همۀ عواملی که باعث [[غیبت]] آن [[حضرت]] شده است را به اندازه [[توان]] خود برطرف کند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد، حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>.  
*اولین رکن [[انتظار]] [[اعتراض به وضع موجود]] است<ref>ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref>. [[منتظر راستین]]، کسی است که به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]]، وضع موجود را بر نمی‌تابد بلکه [[محروم]] بودن [[جامعۀ بشری]] از [[نعمت]] [[حضور ظاهری امام]] نیز او را [[آزار]] می‌دهد. او بر خود لازم می‌داند همۀ عواملی که باعث [[غیبت]] آن [[حضرت]] شده است را به اندازه [[توان]] خود برطرف کند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد، حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>.  
*بنابراین [[اعتراض]] در هر درجه‌ای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقۀ شدید به آنچه که نیست و باید باشد، عنصر اول [[ارکان انتظار]] محسوب می‌شود؛ زیرا عدم [[قناعت]] به داشته‌ها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشته‌ها می‌کند و این سرگردانی و تلاش برای داشتن که معمولاً با [[امید]] به یافتن همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>.ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
*بنابراین [[اعتراض]] در هر درجه‌ای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقۀ شدید به آنچه که نیست و باید باشد، عنصر اول [[ارکان انتظار]] محسوب می‌شود؛ زیرا عدم [[قناعت]] به داشته‌ها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشته‌ها می‌کند و این سرگردانی و تلاش برای داشتن که معمولاً با [[امید]] به یافتن همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>.ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
===[[آگاهی از وضع مطلوب]]===
===[[آگاهی از وضع مطلوب]]===

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۲

مربوط به سؤال نیست

این بخش در همینجا بماند

تولی و تبری ریشه و هدف انتظار


نویسنده: آقای قاضی زاده

پاسخ جامع قبل

  1. اعتراض به وضع موجود[۱۲]: بدون تردید وضع موجود در عصر غیبت، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری امام ناشی شده است. منتظر واقعی، به سبب محروم بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمی‌پذیرد[۱۳] و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم انتظار فرج است یعنی اعتراض به وضع موجود. کسی که از وضع موجود راضی باشد، نمی‌تواند منتظر وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را منتظر نامید[۱۴]، چراکه اعتراض به وضع موجود فقط برای بهبود وضیعت شخصی منتظران نیست بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء ارکان انتظار باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران ظالم جهان باشد، به عبارتی اعتراض به وضع موجود یعنی اعتراض به ابراز قدرت زمامداران خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود زندگی را به کام مردم مستضعف تلخ و ناگوار کرده‌اند. اعتراض به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و ارزش انسانی را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند[۱۵].
  2. آگاهی از وضع مطلوب[۱۶]، البته حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن شناخت منتظر نسبت به ابعاد روحی روانی انسان هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در جهان حاکم است و شرایطی که در آن زندگی می‌کند، با عظمت وجودی انسان و شأن او تناسبی ندارد و بعد از این شناخت، آگاهی از وضع مطلوب برای شخص منتظر معنا پیدا می‌‌کند، چراکه بعد از این شناخت شخص منتظر در انتظار روزی می‌‌نشیند که طعم خوش عدالت و معنویت را حس کند و چشیدن این طعم حاصل نمی‌شود مگر به وسیلۀ آگاهی از وضع مطلوب در آینده[۱۷]. البته این آگاهی به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص منتظر حاصل نمی‌شود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توان وضع مطلوب را در آینده ارزیابی کرد؟[۱۸] اما همین دلگرمی مؤمنین نسبت به آینده که روزی روشنایی و عدالت سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت می‌‌تواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم انتظار باشد[۱۹]. در هر صورت آگاهی نسبی به وضع مطلوب در آینده رکن دیگر برای حاصل شدن انتظار است[۲۰].
  3. اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب: این اعتقاد با دو پیش فرض حاصل می‌‌شود آگاهی به وضع مطلوب و جزم به این آگاهی. به این ترتیب تعریف از اعتقاد، نقش اساسی دیگری برای شکل گیری ارکان انتظار ایجاد می‌‌کند[۲۱]؛ چراکه انسان، به دلیل دارا بودن ظرفیت‌های فراوان، همواره برای رشد فکری و معنوی خود در تلاش است و چون این امر در زمان غیبت به دلیل نبودن امام بسیار سخت یا شاید بتوان گفت در مواقعی ناممکن است، به همین دلیل با اعتقاد به آینده ای مطلوب به انتظار فرج می‌‌نشیند[۲۲]. اعتقاد به آینده ای که در آن مردم جهان از بیدادگری، استبداد و فشار نجات پیدا می‌‌کنند و اضطراب ها، ناامنی‌ها و افکارهای خبیث ضد انسانی از بین می‌‌رود[۲۳]. با توجه به این توضیحات روشن می‌‌گردد این رکن از انتظار تنها مخصوص مذهب شیعه نیست زیرا اعتقاد به اینکه سرانجام، این دنیا طعم عدالت و زیبایی‌ها را می‌‌چشد فقط در مذهب شیعه ریشه ندارد، بلکه در تمام ادیان این نوع از اعتقاد وجود دارد، تفاوت در این است که در مذهب شیعه این اتفاق توسط فرد خاصی حاصل می‌‌شود اما در مذاهب دیگر این اتفاق عظیم توسط هر نجات دهنده می‌‌تواند حاصل شود[۲۴]. بنابراین اعتقاد به ظهور حضرت مهدی و روی کار آمدن حکومت حق و عدل مطلق، در حقیقت اعتقاد به این است که آیندۀ دنیا یک آیندۀ امیدبخش و مسرت‌بخشی برای همۀ انسان هاست[۲۵].
  4. اشتیاق به وضع مطلوب:[۲۶]، چراکه این اشتیاق حاکم بر تمام فعالیت‌های ذهنی و روحی و رفتاری شخص منتظر است. یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر تسلیم حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمی‌شود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را می‌بیند[۲۷] و شاید به همین علت است که در روایات، انتظار برترین و با ارزش‌ترین عبادت شمرده شده چنانکه پیامبر اکرم (ص) می‌‌فرماید: «"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»[۲۸].[۲۹] اما نکته ای که نباید از آن غفلت کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم امید و اشتیاق به آینده است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است[۳۰].
  5. اقدام و عمل برای تحقق وضع مطلوب:[۳۱]، یعنی هر کس به میزان توانایی خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع قدم بردارد[۳۲]. این امر موجب می‌‌شود انتظار در وجود انسان منتظر تثبیت شود[۳۳] به طوری که شخص منتظر به واسطۀ روحیۀ با ثباتی که در خود احساس می‌کند هرگز خود را تسلیم فضای نامناسب نکرده، بلکه درصدد تغییر وضعیت موجود برمی‌آید[۳۴]. حال می‌‌خواهد این عمل به هر اندازه ای باشد زیرا اعمال منتظر، نشان دهندۀ صداقت در انتظار و مایۀ تقویت انتظار است[۳۵]. به بیان دیگر منتظر واقعی، در محدودۀ قدرت و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای مهدوی را وظیفۀ خویش می‌داند. تکامل انسان و جامعه، کوشش در مسیر بازسازی جامعه بر اساس قسط و عدل، و مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی، از جمله مصادیق اقدام برای تحقق وضع مطلوب است[۳۶]. از جملۀ این اقدامات افشاگری نسبت به قوائد و قوانینی است که سازمان‌های جهانی برای انسان‌ها تبیین کرده‌اند، به این صورت که شخص منتظر با افشاگری نشان می‌‌دهد سازمان‌هایی که قواعد و قوانین برای بشر می‌‌سازند، فقط دنبال توطئه‌اند، نه پاسداری از حقوق بشر، این شعارهای به ظاهر خیرخواهانه از سوی آنان توطئه ای بیش نیست، توطئه ای برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از مستضعفان؛ منتظران، با افشاگری خود می‌خواهند نشان دهند این سازمان‌های بین‌المللی، حتی دادگاه‌های بین‌المللی، سازمان‌هائی ضعیف و ذلیلی هستند که در اختیار قدرتمندان ظالم است و رأیشان فقط در حد حفظ و حمایت از موقعیتشان است[۳۷]. البته باید توجه داشت در زمینۀ اقدام برای تحقق وضع مطلوب مقاومت ریشۀ اصلی آن است. انتظار که در چارچوب "زمینه‌سازی ظهور" خواستار اصالت‌بخشی به مبانی و مؤلفه‌های‌ هویت‌ اسلامی است؛ می‌تواند در چارچوبی‌ خلّاقانه‌ و بی‌بدیل، به‌ بهسازی‌ عناصر‌ درونی فرهنگ مقاومت و پایداری نظیر ظلم‌ستیزی‌، صبر‌ و ایثار کمک کند. مقاومت و فرهنگ مقاومتی، در دل انتظار و مؤلفه‌های آن نهادینه‌ است‌. امید، نگاه به آینده و انتظارِ‌ برطرف‌ شدن‌ مشکلات، هموارکنندۀ راه‌ مقاومت‌ در رفع آن مشکل‌ است‌. انتظار‌ بدون‌ استقامت و پایداری همچون پوسته‌ای‌ بدون مغز و قالبی بی‌محتواست. کسی که در مسیر انتظار صبر و مقاومت را از دست بدهد‌، انتظار‌ را نیز از دست داده است‌. از‌ این‌رو‌، جوهر‌ اصلی‌ انتظار، "مقاومت و پایداری‌" است‌[۳۸].

پاسخ تفصیلی

تولی و تبری ریشه و هدف انتظار

ارکان انتظار

اعتراض به وضع موجود

آگاهی از وضع مطلوب

اعتقاد به تحقق وضع مطلوب

امید اشتیاق به وضع مطلوب

اقدام برای تحقق وضع مطلوب

نتیجه گیری

  • بنابراین ساختار به وجود آمدن انتظار از دو عنصر تشکیل شده است:
  1. ریشه که هدف ایجاد انتظار است و آن تولی نسبت به خداوند و دوستان خداوند و تبری نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اولیا خداوند است.
  2. ارکان انتظار که شامل: اعتراض به وضع موجود؛ آگاهی از وضع مطلوب؛ اعتقاد به تحقق وضع مطلوب؛ امید اشتیاق به وضع مطلوب و اقدام برای تحقق وضع مطلوب است.

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۳، ح۷.
  2. مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن کریم، سوره معارج، آیه ۶ و ۷.
  3. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰، ح۱۷.
  4. من إنتظر أمراً تهیّأ له؛ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۳۵.
  5. بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۳، ح۲۶.
  6. «و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸؛ سوره قصص، آیه ۸۳.
  7. نیلی‌پور، مهدی، عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار.
  8. «""مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.
  9. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  10. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  11. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.
  12. ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۰۴.
  13. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  14. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  15. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  16. ر.ک. دیرباز، عسکر، روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر، ص۱۱۶.
  17. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟
  18. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  19. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  20. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷؛پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟
  21. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  22. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴؛ باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ احمدی، علی اصغر، شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.
  23. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  24. ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟
  25. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  26. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  27. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۷-۲۹۸؛ موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴.
  28. تحف العقول، ص ۳۷.
  29. ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟
  30. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  31. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  32. ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
  33. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  34. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  35. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  36. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.
  37. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  38. ر.ک: عرفان، امیر محسن و فلاح علی‌آباد، محمد علی، تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت، ص ۱۵ ـ ۱۶.
  39. «"مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.
  40. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  41. «"نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّد الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا"»؛ کافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.
  42. .ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  43. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
  44. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.
  45. ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۰۴.
  46. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  47. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  48. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  49. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  50. .ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  51. ر.ک. دیرباز، عسکر، روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر، ص۱۱۶.
  52. .ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.
  53. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  54. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر.
  55. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  56. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  57. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  58. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷؛پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.
  59. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  60. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴؛ باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ احمدی، علی اصغر، شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.
  61. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  62. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  63. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  64. ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟
  65. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  66. ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  67. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۷-۲۹۸؛ موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴.
  68. تحف العقول، ص ۳۷.
  69. ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفه‌های انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟
  70. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
  71. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  72. ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
  73. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  74. ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.
  75. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  76. «"لِیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۲۰.
  77. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.
  78. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  79. ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
  80. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.
  81. ر.ک: عرفان، امیرمحسن، فلاح علی آباد، محمدعلی، تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت، ص ۱۵ ـ ۱۶.