آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = آیه مودت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = آیه مودت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آیات امامت امام علی]]''' و '''[[آیات فضائل امام علی]]''' است. "'''[[آیه مودت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[آیه مودت در تفسیر و علوم قرآنی]] - [[آیه مودت در حدیث]] - [[آیه مودت در کلام اسلامی]] - [[آیه مودت در معارف و سیره فاطمی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آیه مودت در قرآن]] | [[آیه مودت در حدیث]] | [[آیه مودت در کلام اسلامی]] | [[آیه مودت در گفتگوهای بین‌المذاهب]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آیه مودت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==[[آیۀ مودت]] و [[شأن نزول]]==
== مقدمه ==
*[[آیۀ مودت]] آیه‌ای است که [[اجر]] [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} را [[مودّت]] [[خویشاوندان]] آن [[حضرت]] بیان می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>
یکی از [[آیات قرآنی]] که به آن بر [[امامت اهل بیت پیامبر]] {{صل}} استدلال شده، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم‌» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> است که به اختصار آیه «مودت» نامیده می‌شود. [[خداوند]] در آیه ۲۳ [[سوره شوری]] فرموده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
*دو [[شأن نزول]] برای [[آیه]] ذکر شده است:
# [[شأن نزول]] اول می‌‌گوید: روزی [[مشرکان]] [[مکه]] در جایی گرد آمدند و گفتند: «آیا [[محمد]] در برابر آنچه آورده است، مزدی می‌خواهد؟» این [[آیه]] در پاسخ آنان فرود آمد و [[مردم]] را بر [[مودت]] [[پیامبر]] و [[خویشاوندان]] [[مأمور]] ساخت<ref>ر.ک: تفسیر آیة المودة، ص۲۵؛ روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۰؛ المیزان‌، ج۱۸، ص ۴۳.</ref>. براساس این [[شأن نزول]] [[آیه]] مکی است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۱.</ref>.
# [[شأن نزول]] دوم می‌‌گوید: چون [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] [[حکومت اسلامی]] را بنیان گذاشت به دشواری‌های [[مالی]] دچار گشت. [[انصار]] نزد او آمدند و [[اموال]] خویش را به [[حضرت]] عرضه کردند. در این هنگام [[آیه]] نازل شد و [[پیامبر]]{{صل}} آن را بر [[انصار]] خواند و فرمود: «[[نزدیکان]] مرا پس از من [[دوست]] بدارید». [[انصار]] با [[شادی]] و [[رضایت]] از محضر [[پیامبر]]{{صل}} بیرون رفتند؛ اما [[منافقان]]، گفتند این سخن، افترائی است که [[محمد]] بر [[خدا]] بسته و می‌خواهد ما را از این پس ذلیل [[خویشان]] خود کند. آن گاه آیه نازل گشت<ref>مجمع البیان‌، ج۹، ص۲۹؛ تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص ۴۰۲. </ref>. بر این اساس [[آیه]] [[مدنی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۱.</ref>.


==[[تفسیر]] [[آیۀ مودت]]==
== آیه مودت در کتب کلامیون شیعی و سنی ==
*[[مفسران]] تفسیرهای متفاوتی برای [[آیۀ مودت]] [[نقل]] کرده‌اند از جمله:
[[خواجه نصیر الدین طوسی]] در تجرید الاعتقاد، آنجا که از طریق [[افضلیت امیرالمؤمنین]] {{ع}} بر [[امامت]] آن حضرت [[استدلال]] کرده است، [[آیه مودت]] را یکی از [[دلایل]] [[افضلیت]] آن حضرت به شمار آورده و گفته است: {{عربی|و وجوب المحبة}}. [[علامه حلّی]] در شرح آن گفته است: «این نوزدهمین وجه افضلیت امیرالمؤمنین {{ع}} است. تقریر آن چنین است: [[محبت]] و [[مودت]] [[علی]] {{ع}} نه دیگر [[صحابه]]، [[واجب]] بوده است، پس او بر دیگر [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} [[برتر]] است. بیان مقدمه اول آن است که او از اولی القربی است، پس مودتش به [[دلیل]] [[کلام خداوند]]: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> واجب است»<ref>کشف المراد، ص۵۳۴.</ref>.
#معنای‌ «[[قربی]]» [[تقرب به خداوند]] است و «[[مودة فی القربی]]» به معنای [[مودت به خدا]] از راه [[تقرب]] به او و از گذر [[طاعت]] است. بنابراین، مراد [[آیه]] این است: من مزدی از شما نمی‌خواهم مگر اینکه از راه [[تقرب به خدا]]، بدو [[مودت]] ورزید<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۲؛ المیزان‌، ج۱۸ ص ۴۵؛ تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص ۴۰۷؛ پیام قرآن‌، ج۹، ص ۲۲۵.</ref>. اما این [[تفسیر]] [[نادرست]] است؛ زیرا معنای [[آیه]] بنابر آن چنین می‌شود: «از شما می‌خواهم [[اطاعت خدا]] را [[دوست]] بدارید». در حالی که معنای درست این است: «از شما می‌خواهم [[خدا]] را [[اطاعت]] کنید نه اینکه تنها آن را [[دوست]] بدارید»؛ چون [[تقرب به خدا]] را حتی [[مشرکان]] [[دوست]] داشتند و بتان را به همین جهت می‌پرستیدند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۲.</ref>.
#واژۀ «[[قربی]]» به معنای [[خویشاوندی]] است؛ نه [[خویشاوندان]]<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۰؛ پیام قرآن‌، ج۹، ص۲۲۶.</ref>. [[قریش]]، [[پیامبر]]{{صل}} را [[تکذیب]] و با او [[دشمنی]] می‌کردند. از این رو، [[خداوند متعال]] [[دستور]] داد [[پیامبر]]{{صل}} از آنان بخواهد اگر [[ایمان]] نمی‌آورند، دست کم [[دشمنی]] نکنند؛ زیرا با [[پیامبر]]{{صل}} خویشاوندند. این [[تفسیر]] نیز مردود است؛ زیرا درخواست مزد جایی درست است که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی به آنها رسانَد و در اینجا چنین نیست. [[مشرکان]] [[قریش]] [[هدایت]] نیافته و [[ایمان]] نیاورده بودند؛ بلکه [[دشمنی]] نیز می‌کردند. اگر کسی بگوید آنان [[ایمان]] آورده بودند باید گفت: در این صورت، دیگر [[دشمنی]] تحقق ندارد تا [[پیامبر]] از آنان بخواهد به عنوان [[اجر]]، از آن دست بردارند<ref>المیزان‌، ج۱۸، ص ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۲.</ref>
#مراد از «[[قربی]]» همان [[خویشاوندی]] است؛ اما خطاب [[آیه]] به [[قریش]] نیست؛ بلکه به [[انصار]] است؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} از سوی [[مادر]] با آنان [[خویشاوند]] بود<refروح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۰.</ref>. این برداشت نیز [[نادرست]] است؛ زیرا [[محبت]] [[انصار]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنان بود که نیازی به سفارش نداشت. آنان [[پیامبر]] را از [[مکه]] به [[شهر]] خویش بردند، گرامی‌اش داشتند و [[پیمان]] بستند همچون [[خانواده]] خویش از او [[دفاع]] کنند. چنین نیز کردند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۲ ـ۵۳.</ref>.
#خطاب [[آیه]] به [[قریش]] است و مراد از [[مودت به قربی]] [[مودت]] به سبب [[خویشاوندی]] است؛ اما [[مودت]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[قریش]]، نه [[مودت]] [[قریش]] به [[پیامبر]]{{صل}}. معنای [[آیه]] در این صورت چنین می‌شود: «من در برابر کوششم، هیچ نمی‌خواهم؛ ولی [[محبت]] من به شما روا نمی‌دارد که در [[گمراهی]] رهایتان کنم»<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.</ref>. اشکال [[تفسیر]] این است که با حد و مرزی که [[خداوند]] برای [[دعوت]] و [[هدایت]] گذاشته، سازگار نیست؛ زیرا [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، وظیفۀ [[پیامبر]]{{صل}} را تنها [[دعوت]] دانسته و به او فرموده است [[هدایت]] به دست تو نیست و تنها از آنِ من است. همچنین فرموده است: «[[پیامبر]] نباید از اینکه [[کفار]] [[دعوت]] او را نمی‌پذیرند، [[اندوهگین]] شود و خود را به [[سختی]] اندازد. وظیفۀ او تنها [[ابلاغ]] است»<ref>{{متن قرآن|مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ}}«بر پیامبر جز پیام رسانی نیست و خداوند آنچه را آشکار می‌دارید و آنچه را نهان می‌کنید می‌داند» سوره مائده، آیه ۹۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>
#مراد از «[[قربی]]» [[خویشاوندان]] [[مردم]] است. بدین ترتیب معنای [[آیه]] چنین می‌شود: «هیچ مزدی از شما نمی‌خواهم جز آنکه با خویشانتان [[مهربانی]] کنید»<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.</ref>. اما این [[تفسیر]] نیز [[نادرست]] است؛ زیرا در [[فرهنگ اسلامی]] [[محبت]] به [[نزدیکان]] به صورت مطلق [[پسندیده]] نیست<ref>سورۀ مجادله، آیۀ ۲۲.</ref>؛ بلکه تابع شرط‌هایی است. بنابراین، سیاق [[آیه]] چنان است که نمی‌تواند مخصص یا [[مقید]] [[آیۀ قربی]] باشد. دیگر آنکه اگر [[محبت]]، محبتی خاص است دیگر نمی‌توان همۀ [[قریش]] یا مخاطبان دیگر را بدهکار پنداشت و آنان را به پرداخت چنین مزدی موظف دانست<ref>المیزان‌، ج ۱۸، ص ۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>
#نظریۀ [[شیعه]] این است که مراد از «[[مودت به قربی]]» [[دوستی]] با [[خویشاوندان]] ویژۀ [[پیامبر]] {{صل}} است. این [[خویشاوندان]] عبارت‌اند از همان [[عترت]] و [[اهل بیت]]. چنانچه روایاتی را که «[[مودت به قربی]]» را به [[دوستی]] [[عترت]] و [[اهل بیت]] [[تفسیر]] کرده‌اند به روایاتی که [[مردم]] را در [[فهم قرآن]] به [[اهل بیت]] ارجاع می‌دهند پیوند دهیم، شکی نمی‌ماند که مراد از [[مزد رسالت]]، محبتی است که با آن [[مردم]] به [[اهل بیت]] مراجعه می‌نمایند و آنها را [[مرجع]] [[علمی]] و عملی خود قرار می‌دهند و از این گذر با راهنمایان [[راستین]] خویش پیوند می‌خورند و به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] می‌رسند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>.


==اشکالات وارد بر [[تفسیر]] [[شیعه]] از [[آیه]]==
[[علامه حلی]]، در دو کتاب دیگر خود، یعنی «[[منهاج الکرامه (کتاب)|منهاج الکرامه]]»<ref>منهاج الکرامة، ص۱۴۷.</ref> و «[[نهج الحق و کشف الصدق (کتاب)|نهج الحق و کشف الصدق]]»<ref>نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۵.</ref> به آیه «مودت» بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} استدال کرده است. [[زین‌الدین بیاضی]] در «[[الصراط‌ المستقیم الی مستحقی‌ التقدیم (کتاب)|الصراط‌ المستقیم الی مستحقی‌ التقدیم]]»<ref>الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۱، ص۱۸۸.</ref>، [[عبدالرزاق لاهیجی]] در «[[گوهر مراد (کتاب)|گوهر مراد]]»<ref>گوهر مراد، ص۵۴۶.</ref>، [[سید عبدالله شبر]] در «[[حق الیقین فی معرفه اصول الدین (کتاب)|حق الیقین فی معرفه اصول الدین]]»<ref>حق الیقین فی معرفه اصول الدین، ج۱، ص۱۹۹.</ref> و [[سید علی موسوی بهبهانی]] در «[[مصباح الهدایة فی اثبات الولایة (کتاب)|مصباح الهدایة فی اثبات الولایة]]»<ref>مصباح الهدایة إلی اثبات الولایة، ص۱۷۴-۱۷۹.</ref> نیز به [[آیه]] «مودت» بر [[افضلیت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} استدال کرده‌اند.
*برخی [[مخالفان]] بر [[تفسیر]] [[شیعه]]  اشکالاتی وارد کرده‌اند از جمله:
#برخی گفته اند: این [[تفسیر]] متهم ساختن [[پیامبر]]{{صل}} است به اینکه همانند دیگر [[مردم]] برای [[آینده]] [[خویشان]] و [[فرزندان]] خود [[نگرانی]] می‌کند و [[دین خدا]] را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان می‌سازد<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.</ref>. این‌ اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند [[مردم]] با [[عترت]]، به خود آنان می‌رسد نه به [[عترت]]. [[پیامبر]]{{صل}} در [[حقیقت]]، نگران [[مردم]] بوده است نه [[خاندان]] خویش<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>.
#برخی دیگر گفته‌اند: اگر مراد از [[قربی]] [[عترت پیامبر]]{{صل}} است با آیۀ‌ {{متن قرآن|وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ}}<ref>«و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمی‌خواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا [[مودت]] [[اهل بیت]]{{ع}} بنابر نظریۀ [[شیعه]] از باب مجاز "[[اجر]]" خوانده می‌شود و در [[حقیقت]]، سودی که در این میان پدید می‌آید نصیب [[مردم]] می‌شود نه [[عترت]]. علاوه بر آنکه [[آیه]] [[مدنی]] است و [[مسلمانان]] [[مدینه]] هم به [[عصمت پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] بودند و چنین اتهام‌هایی را در [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} به هیچ وجه وارد نمی‌دانستند و اگر هم بتوان این [[اتهام]] را محتمل دانست، باید در بسیاری [[آیات]] دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که [[قرآن]] [[اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]]{{صل}} را [[واجب]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند  (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> و همچنین است [[آیه]] [[خمس]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.</ref> و ازدواج‌های [[پیامبر]]{{صل}}<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴.</ref>.
==[[آیه مودت]] در [[حدیث]]==
*[[روایات]] فراوانی از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] شده‌اند که بر درستی نظریه [[شیعه]] [[گواهی]] می‌دهند، از جمله:
#پس از [[نزول]] [[آیۀ مودت]] از [[پیامبر]] {{صل}} پرسیدند: «یا [[رسول الله]]! [[خویشاوندان]] تو کیانند که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] است؟» فرمود: «[[علی]] و [[فاطمه]] و دو [[فرزند]] آنان» و این پاسخ را سه بار بر زبان آورد<ref>{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً الْآيَةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أُمِرْنَا بِمَوَدَّتِهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَااحقاق الحق‌، ج۳، ص۲؛ ج ۱۴، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی‌، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰؛ الدرّ المنثور، ج ۶، ص ۷؛  مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستّه، ج ۱، ص۲۵۹}}</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>  
#چون [[علی بن الحسین]]{{ع}} را به [[اسارت]] بر دروازه [[دمشق]] آوردند، مردی شامی گفت: «خدای را [[سپاس]] که شما را کشت و از ریشه برکند!» [[حضرت]] بدو فرمود: «آیا [[قرآن]] خوانده‌ای؟» گفت: «آری!» فرمود: «سوره‌های حامیم را خوانده‌ای؟» گفت: «نه». فرمود: «آیا این را خوانده‌ای که: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ گفت: «آیا شما همانانید که این [[آیه]] فرموده است؟» فرمود: «آری»<ref>الدر المنثور، ج۶، ص ۷؛ تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص ۴۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴.</ref>
#[[امام باقر]]{{ع}}، دربارۀ این آیه و [[مودّت]] ذی القربی می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ وَ اللَّهِ فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ {{صل}} فِی أَهْلِ بَیْتِهِ}}<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۲۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>


==ثمرات [[مودت]] نسبت به [[خاندان پیامبر]]{{صل}}==
این [[استدلال]] از سوی افرادی چون [[ابن تیمیه]] در «[[منهاج السنة النبویة (کتاب)|منهاج السنة النبویة]]»<ref>این کتاب در رد کتاب «منهاج الکرامة» علامه حلی نوشته شده است</ref>، [[فضل بن روزبهان]] در «[[ابطال نهج الباطل و اهمال کشف العاطل (کتاب)|ابطال نهج الباطل و اهمال کشف العاطل]]»<ref>این کتاب در رد کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی نوشته شده است.</ref> و [[عبدالعزیز دهلوی]] در «[[التحفه الاثنا عشریه (کتاب)|التحفه الاثنا عشریه]]»<ref>این کتاب در رد ادله شیعه بر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} نوشته شده است.</ref> مورد نقد واقع شده است و از سوی عالمان شیعه، مانند [[میر حامد حسین هندی]] در «[[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات الانوار]]»<ref>این کتاب در پاسخ به اشکالات عبدالعزیز دهلوی نگارش یافته است.</ref>، قاضی [[نورالله شوشتری]] در «[[احقاق الحق و ازهاق الباطل (کتاب)|احقاق الحق و ازهاق الباطل]]»<ref>این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.</ref>، شیخ [[محمد حسین مظفر]] در «[[دلائل الصدق لنهج الحق (کتاب)|دلائل الصدق لنهج الحق]]»<ref>این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.</ref>، [[سید شرف‌الدین عاملی]] در «[[الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء (کتاب)|الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء]]»<ref>الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء {{س}} درباره چند آیه قرآنی در فضایل حضرت زهرا {{س}} نگارش یافته است.</ref> و [[سید علی میلانی]] در «[[نفحات الازهار (کتاب)|نفحات الازهار]]»<ref>این کتاب، تلخیص و تعریب کتاب «عقبات الأنوار» است.</ref> به نقدها و اشکالات آنان پاسخ داده شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۱.</ref>.
*[[مهرورزی]] نسبت به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} و [[مودّت]] [[اهل بیت]]{{ع}} برای امّتی که چنین برخورد [[حق]] شنا‌‌سا‌‌‌نه‌ای نسبت به [[صاحب]] [[دعوت]] محمّدی دارند<ref>ر.ک: نفحات الأزهار، ج ۲۰ ص ۱۵۵.</ref>، ثمراتی دارد مانند:
#تشکّر از زحمات [[پیامبر]]{{صل}} در ادای [[رسالت الهی]] و [[هدایت مردم]] به [[دین خدا]]؛
#عامل [[گرایش]] به [[خوبی‌ها]] و [[فضیلت‌ها]] از طریق الگوهای کمال است؛ [[اهل بیت]]، پیوسته به این [[آیه]] استناد می‌کردند تا [[امّت]] را نسبت به ادای [[حق]] آنان یادآوری ‌کنند.
#[[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|أَدِّبُوا أولادکم [[علی]] حبّی وَ حُبُّ أَهْلِ بیتی وَ الْقُرْآنِ}}<ref>«فرزندان خود را با محبت خاندان من تربیت کنید»؛ ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۴۱۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۲۲۸.</ref>. این [[مودّت]]، مایۀ [[نجات]] [[انسان]] در [[آخرت]] و نشانۀ [[پاکی]] مولد و [[رحمت]] و [[لطف الهی]] به دوستداران این [[خاندان]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>.


==نتیجه گیری==
== آیه مودت و امامت عامه ==
*در نتیجه بزرگترین ابراز [[مودّت]] نسبت به این [[خاندان]]، [[پذیرش رهبری]] و [[امامت]] آنان و مقدم داشتن ایشان بر دیگران و [[حجّت]] شمردن [[قول و فعل]] آنان است و وقتی [[مودّت]]، [[واجب]] [[الهی]] باشد، [[اطاعت]] نیز [[تکلیف]] [[الهی]] است و [[شایستگی]] و [[برتری]] همه جانبۀ آنان معیار [[لزوم]] این [[اطاعت]] است. پس [[آیۀ مودت]]، از پشتوانه‌ها و [[دلایل امامت]] [[ائمه]]{{ع}} محسوب می‌شود، چون [[مودّت]]، تنها [[محبت]] [[قلبی]] نیست، بلکه [[فرمانبرداری محبّانه]] و [[اطاعت]] مطلق از [[مقام ولایت]] آنان است و تنها امر تشریفاتی و [[اخلاقی]] نیست، بلکه فریضۀ [[الهی]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸.</ref>.
[[سیره]] همه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] {{عم}} بر آن بوده که هرگز از [[امّت]] خود در مقابل ابلاغ رسالت الهی و [[هدایت]] آنان چیزی مطالبه نمی‌کردند؛ در حالی که [[خداوند]] در [[آیه]] ۲۳ [[سوره شوری]]، مطالبه حقّی از [[امّت اسلام]] می‌نماید که با دقّت در بیان آیه روشن می‌شود که حامل [[پیام]] خاصی در راستای [[رسالت]] حضرتش می‌باشد؛ به این ترتیب که:
اولاً، [[شکر]] امّت در قبال زحمات رسالت [[نبوی]] {{صل}}، [[اجابت]] [[دعوت]] آن حضرت است؛ ثانیاً، راه بهره‌مندی از هدایت [[رسول خدا]] {{صل}}، ابراز [[مودّت]] به [[ذریه]] [[طیبه]] آن حضرت است؛ ثالثاً، با توجه به آنکه مودّت در لغت به معنای ابراز محبتی است که در عمل ظاهر شود، [[مودت]] به اولیای الهی {{عم}} هنگامی محقق می‌شود که محب در راستای هدایت و [[امتثال]] [[فرامین]] آنان گام بردارد. بنابراین، امر به مودّت به ذوی‌القربای [[رسول اکرم]] {{عم}} در آیه، اشاره به اصل [[تولّی و تبرّی]] دارد؛ به این ترتیب که خداوند امر به [[تولّی]] به [[ولایت]] آن دسته از ذوی‌القربای [[پیامبراکرم]] {{صل}} می‌نماید که [[عصمت]] آنان مانند حضرتش به ضمانت [[الهی]] و [[علم]] آنان به [[تعلیم]] [[پروردگار]] باشد. خداوند همچنین امر به [[تبرّی]] از [[دشمنان]] آنان می‌نماید<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص ۵۵۱.</ref>.


==منابع==
از [[آیه مودت]]، می‌توان با سه بیان مختلف در موضوع [[امامت عامه]] [[اقامه برهان]] کرد.
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]


==جستارهای وابسته==
=== بیان اول ===
با توجه به واژه‌های کلیدی آیه، از جمله مودت و [[ذوی‌القربی]] و نیز [[اجر رسالت]] و [[ارتباط]] آنها در [[سیاق آیه]] مورد [[استدلال]]، می‌توان [[برهان]] اول را با [[حد وسط]] قرار دادن [[اجر رسالت]] بیان کرد.


==پانویس==
صورت منطقی برهان اول را با بهره‌مندی از [[آیات]] نازله درباره اجر رسالت [[انبیا]] [[الهی]] {{عم}} و مقایسه آنها با [[آیه مودت]]، می‌توان به صورت زیر تشکیل داد:
{{یادآوری پانویس}}
 
{{پانویس2}}
اولاً، [[خداوند]] اجر رسالت را استقرار در [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] بیان می‌دارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>.
 
عکس مستوی این [[آیه]] می‌تواند برای قیاسی اقترانی قرار گیرد و بگوییم: پذیرش هدایت انبیا {{صل}} و اتخاذ [[صراط مستقیم الهی]] و درنتیجه، [[تولّی]] به [[ولایت]] انبیا الهی {{عم}}، اجر رسالت آنان و از جمله [[رسول خدا]] {{صل}} محسوب می‌گردد.
 
ثانیاً، آیه مودت را صغرای [[قیاس]] قرار داده و می‌گوییم: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؛ بنابراین: اجر رسالت رسول خدا {{صل}} تنها با ابراز [[مودت]] و [[اطاعت]] و [[تولی]] به ولایت ذوی‌القربای حضرتش {{عم}} ادا می‌گردد.
 
نتیجۀ قیاس آنکه: پذیرش [[هدایت الهی]] و استقرار در صراط مستقیم [[پروردگار]] و تولی به ولایت رسول خدا {{صل}}، با ابراز مودت اطاعت به ذوی‌القربای آن حضرت {{عم}} و تولی به ولایت آنان حاصل می‌گردد.
 
اکنون با توجه به مباحثی که در طی برهان گذشت، می‌توانیم با کمک نتیجه قیاس اول، شکل منطقی قیاس دومی را ترتیب دهیم که در آن کبرای قیاس، نتیجه قیاس قبلی است و صغرای آن برگرفته از بحث لغوی مطرح شده در آغاز استدلال و نیز [[روایات]] وارده از [[مقام عصمت]] است:
 
اولاً، استقرار در صراط مستقیم الهی با مودت و اطاعت و تولی به ولایت ذوی‌القربای رسول خدا {{صل}} حاصل می‌گردد.
 
ثانیاً، ذوی‌القربای حضرتش {{عم}} در آیه مودت، منحصر در افراد حاضر در [[حدیث کسا]] و [[ائمه معصومین]] از [[ذریه]] حضرتش {{عم}} هستند.
 
نتیجه آنکه: [[صراط مستقیم الهی]] با ابراز [[مودت]] و [[اطاعت]] و [[تولی]] به [[ولایت ائمه]] [[هدی]] {{عم}} حاصل می‌گردد. [[بدیهی]] است که لازمه تولی به [[ولایت امام]] [[معصوم]]، وجود و حضور دائمی او در میان [[امت]] است. به این ترتیب، [[آیه مودت]]، [[امامت عامه]] را [[اثبات]] می‌نماید<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص ۵۷۴.</ref>.
 
=== بیان دوم ===
این بیان با محوریت [[ضرورت عقلی]] [[شکر منعم]] تبیین شده است. به این ترتیب که: تحقق [[شکر]] صحیح از [[بنده]] در درگاه [[پروردگار]]، متوقف بر سه امر است: اولاً، [[معرفت]] به اصل [[نعمت]]؛ ثانیاً، معرفت به [[صاحب نعمت]] و ثالثاً، فراگیری راه صحیح استفاده و ابراز نعمت در جهت رضای مُنعِم. [[آیه شریفه]] با بیانی [[زیبا]]، هر سه امر را متوقف بر مودت به [[اهل بیت]] {{عم}} بیان می‌دارد؛ به گونه‌ای که اگر امت مودت [[مرضی]] رضای [[رسول خدا]] {{صل}} را نسبت به ذوی‌القربای حضرتش {{عم}} به جا آوردند، [[شکر نعمت]] آن حضرت را ادا کرده‌اند و در غیر این صورت، به هر نحو که تشکر از آن حضرت بنمایند، [[اجر]] و شکر [[رسالت]] را ادا ننموده‌اند.
 
[[خداوند]] در آیه مودت ابتدا با امری ارشادی [[وجوب]] شکر زحمات رسول خدا {{صل}} و اعطای [[فضل]] کبیر به [[امت اسلام]] به [[برکت]] وجود حضرتش را بیان می‌دارد و به طور عام به امت اسلام گوشزد می‌نماید که عقلاً و شرعاً [[واجب]] است که [[اجر رسالت]] حضرتش را به طور کامل ادا نمایند. در این جهت، آنچه تأکید شده، [[ادای اجر رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} است؛ خواه حضرتش این اجر را برای خود بخواهد و یا امری [[الهی]] و برای [[صلاح]] امت اسلام باشد. در هر صورت، آنچه را که [[عقل]] ثابت می‌نماید، وجوب ادای اجر رسالت و شکر نعمت از صاحب نعمت [[ولایت]] است. البته با تحلیل [[عقلی]] و استدلال [[قرآنی]] (چنان‌که در بیان اول گذشت) روشن است که این اجر در جهت [[سعادت]] امت و با تولی کامل به ولایت حضرتش {{صل}} حاصل می‌گردد.
 
ثانیاً، [[آیه]] در [[سیاق]] استثنای از عموم [[نفی]]، [[شکر نعمت]] [[قرآن]] و [[رسالت]] حضرتش را منحصر در [[مودت]] به [[اهل بیت]] {{عم}} بیان می‌دارد. به این ترتیب، [[آیه شریفه]] هر سه محور برای تحقق [[شکر]] کامل را خلاصه در مودت به اهل بیت {{عم}} بیان می‌دارد. به این ترتیب، [[خداوند]] [[وجوب]] [[مولوی]] ابراز مودت [[قربی]] را به دنبال بیان [[ضرورت عقلی]] [[شکر منعم]] برای [[امت اسلام]] [[تکلیف]] می‌نماید.
 
توضیح آنکه: [[عقل]] درشکر وجود [[رسول خدا]] {{صل}} در میان [[امت]]، امر وجوبی به مودت به آن حضرت می‌نماید. با توجه به آنکه در [[آیه]] قبل خداوند [[وعده]] [[سعادت ابدی]] به [[مؤمنین]] و [[فضل]] کبیر را [[بشارت]] می‌دهد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«ستمگران را می‌بینی که از آنچه انجام داده‌اند هراسانند در حالی که (کیفر) آن بر آنان واقع خواهد شد و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند، نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره شوری، آیه ۲۲.</ref>.
 
پس روشن می‌گردد که «فضل کبیر» در آیه قبل از آیه مورد [[استدلال]]، اشاره به [[مقامات]] برجسته مؤمنین در [[دنیا]] و [[آخرت]] دارد که به واسطه [[ایمان به رسول]] [[خدا]] {{صل}} به ایشان [[تفضّل]] شده است. عقلاً چنین فضل کبیری شکر عظیمی را به درگاه رسول خدا {{صل}} می‌طلبد. به این ترتیب، فحوای [[آیه مودت]] چنین است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} {{عربی|علی رسالتی یعنی الفضل الکبیر}} {{متن قرآن|أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ}}. آیه شریفه درادامه، مودت را به اقتراف [[حسنه]] معنا می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}} با توجه به معنای اقتراف -یعنی ذوب شدن در امری- مودت کامل به رسول خدا {{صل}} یعنی ذوب شدن در [[ولایت]] آن حضرت؛ تا به آنجا که نه تنها کمترین مخالفتی در عمل با آن حضرت ابراز ننماید، بلکه در [[اعتقاد قلبی]] نیز کمترین [[نارضایتی]] نسبت به [[فرامین]] آن حضرت نداشته باشد. تنها در این صورت است که [[شکر]] کامل از [[خداوند]] و [[رسول خدا]] {{صل}} محقق گردیده است.
 
در [[آیه مودت]]، خداوند اصل [[عقلی]] [[شکر نعمت]] رسول خدا {{صل}} را که عبارت از ابراز ارادت و [[مودت]] به آن حضرت است، با مودت به [[اهل بیت]] {{عم}} بیان می‌دارد. درنتیجه، همه آثاری که [[عقل]] بر مودت به [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} قرار می‌دهد، خداوند وجوباً بر مودت بر اهل بیت {{عم}} بیان می‌دارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}.
 
نتیجه آنکه: هر سه محوری که عقلاً [[وجوب]] شکر نعمت وجود رسول خدا {{صل}} را ثابت می‌کرد، در مودت به اهل بیت {{عم}} خلاصه می‌گردد. به این ترتیب، [[شناخت قرآن]] و [[هدایت]] [[نبوی]] -به عنوان اصلی‌ترین [[نعمت الهی]]- و نیز [[شناخت]] [[مقام ولایت الهی]] و رسولش {{صل}} -به عنوان صاحبان اصلی [[نعمت]]- و نیز تنها راه منحصر بفرد ابراز و استفاده و برخورداری از نعمت [[هدایت الهی]] در [[آیه]] مورد [[استدلال]]، در مودت به اهل بیت {{عم}} خلاصه شده است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص۵۷۵ ـ ۵۷۷.</ref>.
 
[[حد وسط]] در این بیان، اصل عقلی وجوب [[شکر منعم]] است. به این ترتیب که خداوند در آیه مودت، با توجه به این اصل، [[ضرورت]] تشکر از رسول خدا {{صل}} و [[ادای اجر رسالت]] آن حضرت را عقلاً و شرعاً یادآور می‌شود و آیه در صدد بیان راه صحیح شکر نعمت وجود رسول خدا {{صل}} و [[هدایت ارشادی]] حضرتش و ارائه [[قرآن]] از طرف خداوند به [[برکت]] وجود [[مقدس]] آن حضرت است.
 
در این بیان، اولاً، [[ضرورت عقلی]] شکر رسول خدا {{صل}} را ثابت کردیم و ثانیاً، شکر رسول خدا {{صل}} را بنا بر صریح آیه، عیناً به شکر از ذوی‌القربای حضرتش {{عم}} برگرداندیم. به این ترتیب ثابت شد که اگر شکر نعمت و نیز [[صاحب نعمت]] [[واجب]] است، شکر نعمت وجود مقدس رسول خدا {{صل}} و هدایت ایشان، تنها با مودت به ذوی‌القربای حضرتش {{عم}} امکان‌پذیر است. صورت منطقی این [[برهان]] طی قیاسات زیر تبیین می‌گردد:
 
صورت اول:
 
عقلاً ابراز [[مودت]] و [[قدردانی]] از [[رسول خدا]] {{صل}}، [[شکر]] از حضرتش است؛ شکر از رسول خدا {{صل}} ([[صاحب نعمت]]) عقلاً و شرعاً [[واجب]] است؛ نتیجه آنکه: ابراز مودت به [[رسول]] خدا‌{{صل}}، که در عمل [[تولی]] به [[ولایت]] حضرتش می‌باشد، عقلاً و شرعاً واجب است.
 
صورت دوم:
 
صورت دوم [[قیاس]] را می‌توان به اشکال گوناگون اقترانی و یا استثنایی بیان کرد. به این ترتیب که با استفاده از نتیجه قیاس اول، قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم و بگوییم: اگر شکر [[رسالت]] رسول خدا {{صل}} ([[اجر رسالت]]) واجب است، آن امر(بنابر [[آیه مودت]]) منحصر در مودت به اقربای حضرت {{عم}} است و لکن شکر رسالت حضرتش {{صل}} واجب است؛ پس مودت به اقربای حضرتش نیز واجب است.
 
[[اثبات]] تلازم در قیاس استثنایی به این ترتیب است که: اولاً، شکر رسالت رسول خدا {{صل}} در عمل، تولی به ولایت آن حضرت است و بنا بر آیه مودت، به تولی از اقربای حضرتش {{عم}} باز می‌گردد. بنابراین، شکر رسالت حضرتش منحصراً در تولی به ولایت اقربای آن حضرت محقق می‌شود و آن، بنا بر آیه مودت، منحصراً در مودت به اقربای آن حضرت است. پس تولی به ولایت [[نبوی]] از طریق مودت به اقربای خاص آن حضرت، یعنی تولی به ولایت آنان محقق می‌شود.
 
ثانیاً، بنا بر آیه مودت، [[شکر نعمت]] نبوی واجب است؛ پس تولی به ولایت ذوی‌القربای مذکور در آیه مودت نیز واجب است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص ۵۷۹.</ref>.
 
=== بیان سوم ===
در این بیان به شکر نعمت [[هدایت]] نبوی و رابطه [[کامل‌ترین]] شکر آن حضرت با بهره‌مندی از کامل‌ترین [[هدایت الهی]] و استقرار بر [[صراط مستقیم]]، به واسطه مودت به [[اهل بیت]] {{عم}} اشاره شده است. درنتیجه، اثبات می‌شود که آیه مودت اشاره به نزدیکترین و [[بهترین]] راه [[تقرب به خداوند]] دارد. در ابتدا [[سیر]] [[برهان]] را به صورت منطقی بیان می‌داریم و سپس به تبیین تلازمات آن می‌پردازیم.
 
اولاً، عقلاً شکر نعمت از اوجب [[واجبات]] است. از آنجا که [[نعمت]] به معنای خوشگواری و [[سازگاری]] امری با [[طبیعت]] مادی و یا [[معنوی]] [[انسان]] است، امری نسبی است و درنتیجه، رابطه مستقیمی میان شدت و [[ضعف]] بزرگی و [[ارزشمندی]] [[نعمت]] با مرتبه [[شکر]] آن وجود دارد؛ هر مقدار که نعمت باارزش‌تر باشد، شکر بیشتری را می‌طلبد.
 
[[حد وسط]] در برهان سوم، [[ضرورت]] [[ادای اجر رسالت]] بود؛ به این ترتیب که [[اجر]] همه [[انبیای الهی]] {{عم}} و [[انتظار]] [[پروردگار]] در قبال [[منت]] بزرگی که با انزال [[کتب آسمانی]] و [[ارسال رسل]] {{عم}} بر آنان دارد، [[تولی]] به [[ولایت]] آنان و استقرار در [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] ایشان است؛ که در [[آیات قرآن]] با اتخاذ [[سبیل]] الی الرب بیان شده است. به این ترتیب، [[قیاس]] اقترانی را با کمک از اصل [[عقلی]] و [[آیه مودت]] و نیز [[آیه]] ۵۷ فرقان به صورت زیر ترتیب می‌دهیم
 
اولاً، اجر هر [[نبی]]، اتخاذ سبیل الی الرب است: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>. عکس مستقیم این آیه کبرای قیاس قرار می‌گیرد؛ به این ترتیب که: اتخاذ راه [[توحید]] و استقرار بر صراط مستقیم، اجر هر نبی است.
 
ثانیاً، اجر [[رسول خدا]] {{صل}} منحصراً با [[مودت]] به [[اهل بیت]] {{عم}} تحصیل می‌شود.
 
نتیجه آنکه: استقرار بر صراط مستقیم هدایت، تنها با ابراز مودت به اهل بیت {{عم}} حاصل می‌گردد. با [[عنایت]] به تحلیل لغوی و [[سیاق]] آیه مودت (که به معنای ابراز [[محبت]] تنها نیست؛ بلکه مراد تولی به ولایت و [[اطاعت]] از [[مقام]] [[امامت اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] رسول خدا {{عم}} و نیز [[تبری از دشمنان]] آنان است) نتیجه [[استدلال]] به این ترتیب است: استقرار بر [[صراط مستقیم الهی]]، تنها با تولی عملی و نظری به [[ولایت ائمه]] [[هدی]] {{عم}} که ذوی‌القربای حضرتش هستند محقق می‌گردد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵]]، ص۵۸۰ ـ ۵۹۰.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵''']]
# [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:آیه مودت]]
[[رده:آیه مودت]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۵

مقدمه

یکی از آیات قرآنی که به آن بر امامت اهل بیت پیامبر (ص) استدلال شده، آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۱] است که به اختصار آیه «مودت» نامیده می‌شود. خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری فرموده است: ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۲].

آیه مودت در کتب کلامیون شیعی و سنی

خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الاعتقاد، آنجا که از طریق افضلیت امیرالمؤمنین (ع) بر امامت آن حضرت استدلال کرده است، آیه مودت را یکی از دلایل افضلیت آن حضرت به شمار آورده و گفته است: و وجوب المحبة. علامه حلّی در شرح آن گفته است: «این نوزدهمین وجه افضلیت امیرالمؤمنین (ع) است. تقریر آن چنین است: محبت و مودت علی (ع) نه دیگر صحابه، واجب بوده است، پس او بر دیگر اصحاب پیامبر (ص) برتر است. بیان مقدمه اول آن است که او از اولی القربی است، پس مودتش به دلیل کلام خداوند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۳] واجب است»[۴].

علامه حلی، در دو کتاب دیگر خود، یعنی «منهاج الکرامه»[۵] و «نهج الحق و کشف الصدق»[۶] به آیه «مودت» بر امامت امیرالمؤمنین (ع) استدال کرده است. زین‌الدین بیاضی در «الصراط‌ المستقیم الی مستحقی‌ التقدیم»[۷]، عبدالرزاق لاهیجی در «گوهر مراد»[۸]، سید عبدالله شبر در «حق الیقین فی معرفه اصول الدین»[۹] و سید علی موسوی بهبهانی در «مصباح الهدایة فی اثبات الولایة»[۱۰] نیز به آیه «مودت» بر افضلیت و امامت امیرالمؤمنین (ع) استدال کرده‌اند.

این استدلال از سوی افرادی چون ابن تیمیه در «منهاج السنة النبویة»[۱۱]، فضل بن روزبهان در «ابطال نهج الباطل و اهمال کشف العاطل»[۱۲] و عبدالعزیز دهلوی در «التحفه الاثنا عشریه»[۱۳] مورد نقد واقع شده است و از سوی عالمان شیعه، مانند میر حامد حسین هندی در «عبقات الانوار»[۱۴]، قاضی نورالله شوشتری در «احقاق الحق و ازهاق الباطل»[۱۵]، شیخ محمد حسین مظفر در «دلائل الصدق لنهج الحق»[۱۶]، سید شرف‌الدین عاملی در «الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء»[۱۷] و سید علی میلانی در «نفحات الازهار»[۱۸] به نقدها و اشکالات آنان پاسخ داده شده است[۱۹].

آیه مودت و امامت عامه

سیره همه انبیا و اولیای الهی (ع) بر آن بوده که هرگز از امّت خود در مقابل ابلاغ رسالت الهی و هدایت آنان چیزی مطالبه نمی‌کردند؛ در حالی که خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری، مطالبه حقّی از امّت اسلام می‌نماید که با دقّت در بیان آیه روشن می‌شود که حامل پیام خاصی در راستای رسالت حضرتش می‌باشد؛ به این ترتیب که: اولاً، شکر امّت در قبال زحمات رسالت نبوی (ص)، اجابت دعوت آن حضرت است؛ ثانیاً، راه بهره‌مندی از هدایت رسول خدا (ص)، ابراز مودّت به ذریه طیبه آن حضرت است؛ ثالثاً، با توجه به آنکه مودّت در لغت به معنای ابراز محبتی است که در عمل ظاهر شود، مودت به اولیای الهی (ع) هنگامی محقق می‌شود که محب در راستای هدایت و امتثال فرامین آنان گام بردارد. بنابراین، امر به مودّت به ذوی‌القربای رسول اکرم (ع) در آیه، اشاره به اصل تولّی و تبرّی دارد؛ به این ترتیب که خداوند امر به تولّی به ولایت آن دسته از ذوی‌القربای پیامبراکرم (ص) می‌نماید که عصمت آنان مانند حضرتش به ضمانت الهی و علم آنان به تعلیم پروردگار باشد. خداوند همچنین امر به تبرّی از دشمنان آنان می‌نماید[۲۰].

از آیه مودت، می‌توان با سه بیان مختلف در موضوع امامت عامه اقامه برهان کرد.

بیان اول

با توجه به واژه‌های کلیدی آیه، از جمله مودت و ذوی‌القربی و نیز اجر رسالت و ارتباط آنها در سیاق آیه مورد استدلال، می‌توان برهان اول را با حد وسط قرار دادن اجر رسالت بیان کرد.

صورت منطقی برهان اول را با بهره‌مندی از آیات نازله درباره اجر رسالت انبیا الهی (ع) و مقایسه آنها با آیه مودت، می‌توان به صورت زیر تشکیل داد:

اولاً، خداوند اجر رسالت را استقرار در صراط مستقیم هدایت بیان می‌دارد و می‌فرماید: ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۲۱].

عکس مستوی این آیه می‌تواند برای قیاسی اقترانی قرار گیرد و بگوییم: پذیرش هدایت انبیا (ص) و اتخاذ صراط مستقیم الهی و درنتیجه، تولّی به ولایت انبیا الهی (ع)، اجر رسالت آنان و از جمله رسول خدا (ص) محسوب می‌گردد.

ثانیاً، آیه مودت را صغرای قیاس قرار داده و می‌گوییم: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى؛ بنابراین: اجر رسالت رسول خدا (ص) تنها با ابراز مودت و اطاعت و تولی به ولایت ذوی‌القربای حضرتش (ع) ادا می‌گردد.

نتیجۀ قیاس آنکه: پذیرش هدایت الهی و استقرار در صراط مستقیم پروردگار و تولی به ولایت رسول خدا (ص)، با ابراز مودت اطاعت به ذوی‌القربای آن حضرت (ع) و تولی به ولایت آنان حاصل می‌گردد.

اکنون با توجه به مباحثی که در طی برهان گذشت، می‌توانیم با کمک نتیجه قیاس اول، شکل منطقی قیاس دومی را ترتیب دهیم که در آن کبرای قیاس، نتیجه قیاس قبلی است و صغرای آن برگرفته از بحث لغوی مطرح شده در آغاز استدلال و نیز روایات وارده از مقام عصمت است:

اولاً، استقرار در صراط مستقیم الهی با مودت و اطاعت و تولی به ولایت ذوی‌القربای رسول خدا (ص) حاصل می‌گردد.

ثانیاً، ذوی‌القربای حضرتش (ع) در آیه مودت، منحصر در افراد حاضر در حدیث کسا و ائمه معصومین از ذریه حضرتش (ع) هستند.

نتیجه آنکه: صراط مستقیم الهی با ابراز مودت و اطاعت و تولی به ولایت ائمه هدی (ع) حاصل می‌گردد. بدیهی است که لازمه تولی به ولایت امام معصوم، وجود و حضور دائمی او در میان امت است. به این ترتیب، آیه مودت، امامت عامه را اثبات می‌نماید[۲۲].

بیان دوم

این بیان با محوریت ضرورت عقلی شکر منعم تبیین شده است. به این ترتیب که: تحقق شکر صحیح از بنده در درگاه پروردگار، متوقف بر سه امر است: اولاً، معرفت به اصل نعمت؛ ثانیاً، معرفت به صاحب نعمت و ثالثاً، فراگیری راه صحیح استفاده و ابراز نعمت در جهت رضای مُنعِم. آیه شریفه با بیانی زیبا، هر سه امر را متوقف بر مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد؛ به گونه‌ای که اگر امت مودت مرضی رضای رسول خدا (ص) را نسبت به ذوی‌القربای حضرتش (ع) به جا آوردند، شکر نعمت آن حضرت را ادا کرده‌اند و در غیر این صورت، به هر نحو که تشکر از آن حضرت بنمایند، اجر و شکر رسالت را ادا ننموده‌اند.

خداوند در آیه مودت ابتدا با امری ارشادی وجوب شکر زحمات رسول خدا (ص) و اعطای فضل کبیر به امت اسلام به برکت وجود حضرتش را بیان می‌دارد و به طور عام به امت اسلام گوشزد می‌نماید که عقلاً و شرعاً واجب است که اجر رسالت حضرتش را به طور کامل ادا نمایند. در این جهت، آنچه تأکید شده، ادای اجر رسالت پیامبر گرامی اسلام (ص) است؛ خواه حضرتش این اجر را برای خود بخواهد و یا امری الهی و برای صلاح امت اسلام باشد. در هر صورت، آنچه را که عقل ثابت می‌نماید، وجوب ادای اجر رسالت و شکر نعمت از صاحب نعمت ولایت است. البته با تحلیل عقلی و استدلال قرآنی (چنان‌که در بیان اول گذشت) روشن است که این اجر در جهت سعادت امت و با تولی کامل به ولایت حضرتش (ص) حاصل می‌گردد.

ثانیاً، آیه در سیاق استثنای از عموم نفی، شکر نعمت قرآن و رسالت حضرتش را منحصر در مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. به این ترتیب، آیه شریفه هر سه محور برای تحقق شکر کامل را خلاصه در مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. به این ترتیب، خداوند وجوب مولوی ابراز مودت قربی را به دنبال بیان ضرورت عقلی شکر منعم برای امت اسلام تکلیف می‌نماید.

توضیح آنکه: عقل درشکر وجود رسول خدا (ص) در میان امت، امر وجوبی به مودت به آن حضرت می‌نماید. با توجه به آنکه در آیه قبل خداوند وعده سعادت ابدی به مؤمنین و فضل کبیر را بشارت می‌دهد و می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ[۲۳].

پس روشن می‌گردد که «فضل کبیر» در آیه قبل از آیه مورد استدلال، اشاره به مقامات برجسته مؤمنین در دنیا و آخرت دارد که به واسطه ایمان به رسول خدا (ص) به ایشان تفضّل شده است. عقلاً چنین فضل کبیری شکر عظیمی را به درگاه رسول خدا (ص) می‌طلبد. به این ترتیب، فحوای آیه مودت چنین است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا علی رسالتی یعنی الفضل الکبیر ﴿أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ. آیه شریفه درادامه، مودت را به اقتراف حسنه معنا می‌کند و می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا با توجه به معنای اقتراف -یعنی ذوب شدن در امری- مودت کامل به رسول خدا (ص) یعنی ذوب شدن در ولایت آن حضرت؛ تا به آنجا که نه تنها کمترین مخالفتی در عمل با آن حضرت ابراز ننماید، بلکه در اعتقاد قلبی نیز کمترین نارضایتی نسبت به فرامین آن حضرت نداشته باشد. تنها در این صورت است که شکر کامل از خداوند و رسول خدا (ص) محقق گردیده است.

در آیه مودت، خداوند اصل عقلی شکر نعمت رسول خدا (ص) را که عبارت از ابراز ارادت و مودت به آن حضرت است، با مودت به اهل بیت (ع) بیان می‌دارد. درنتیجه، همه آثاری که عقل بر مودت به رسول گرامی اسلام (ص) قرار می‌دهد، خداوند وجوباً بر مودت بر اهل بیت (ع) بیان می‌دارد و می‌فرماید: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.

نتیجه آنکه: هر سه محوری که عقلاً وجوب شکر نعمت وجود رسول خدا (ص) را ثابت می‌کرد، در مودت به اهل بیت (ع) خلاصه می‌گردد. به این ترتیب، شناخت قرآن و هدایت نبوی -به عنوان اصلی‌ترین نعمت الهی- و نیز شناخت مقام ولایت الهی و رسولش (ص) -به عنوان صاحبان اصلی نعمت- و نیز تنها راه منحصر بفرد ابراز و استفاده و برخورداری از نعمت هدایت الهی در آیه مورد استدلال، در مودت به اهل بیت (ع) خلاصه شده است[۲۴].

حد وسط در این بیان، اصل عقلی وجوب شکر منعم است. به این ترتیب که خداوند در آیه مودت، با توجه به این اصل، ضرورت تشکر از رسول خدا (ص) و ادای اجر رسالت آن حضرت را عقلاً و شرعاً یادآور می‌شود و آیه در صدد بیان راه صحیح شکر نعمت وجود رسول خدا (ص) و هدایت ارشادی حضرتش و ارائه قرآن از طرف خداوند به برکت وجود مقدس آن حضرت است.

در این بیان، اولاً، ضرورت عقلی شکر رسول خدا (ص) را ثابت کردیم و ثانیاً، شکر رسول خدا (ص) را بنا بر صریح آیه، عیناً به شکر از ذوی‌القربای حضرتش (ع) برگرداندیم. به این ترتیب ثابت شد که اگر شکر نعمت و نیز صاحب نعمت واجب است، شکر نعمت وجود مقدس رسول خدا (ص) و هدایت ایشان، تنها با مودت به ذوی‌القربای حضرتش (ع) امکان‌پذیر است. صورت منطقی این برهان طی قیاسات زیر تبیین می‌گردد:

صورت اول:

عقلاً ابراز مودت و قدردانی از رسول خدا (ص)، شکر از حضرتش است؛ شکر از رسول خدا (ص) (صاحب نعمت) عقلاً و شرعاً واجب است؛ نتیجه آنکه: ابراز مودت به رسول خدا‌(ص)، که در عمل تولی به ولایت حضرتش می‌باشد، عقلاً و شرعاً واجب است.

صورت دوم:

صورت دوم قیاس را می‌توان به اشکال گوناگون اقترانی و یا استثنایی بیان کرد. به این ترتیب که با استفاده از نتیجه قیاس اول، قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم و بگوییم: اگر شکر رسالت رسول خدا (ص) (اجر رسالت) واجب است، آن امر(بنابر آیه مودت) منحصر در مودت به اقربای حضرت (ع) است و لکن شکر رسالت حضرتش (ص) واجب است؛ پس مودت به اقربای حضرتش نیز واجب است.

اثبات تلازم در قیاس استثنایی به این ترتیب است که: اولاً، شکر رسالت رسول خدا (ص) در عمل، تولی به ولایت آن حضرت است و بنا بر آیه مودت، به تولی از اقربای حضرتش (ع) باز می‌گردد. بنابراین، شکر رسالت حضرتش منحصراً در تولی به ولایت اقربای آن حضرت محقق می‌شود و آن، بنا بر آیه مودت، منحصراً در مودت به اقربای آن حضرت است. پس تولی به ولایت نبوی از طریق مودت به اقربای خاص آن حضرت، یعنی تولی به ولایت آنان محقق می‌شود.

ثانیاً، بنا بر آیه مودت، شکر نعمت نبوی واجب است؛ پس تولی به ولایت ذوی‌القربای مذکور در آیه مودت نیز واجب است[۲۵].

بیان سوم

در این بیان به شکر نعمت هدایت نبوی و رابطه کامل‌ترین شکر آن حضرت با بهره‌مندی از کامل‌ترین هدایت الهی و استقرار بر صراط مستقیم، به واسطه مودت به اهل بیت (ع) اشاره شده است. درنتیجه، اثبات می‌شود که آیه مودت اشاره به نزدیکترین و بهترین راه تقرب به خداوند دارد. در ابتدا سیر برهان را به صورت منطقی بیان می‌داریم و سپس به تبیین تلازمات آن می‌پردازیم.

اولاً، عقلاً شکر نعمت از اوجب واجبات است. از آنجا که نعمت به معنای خوشگواری و سازگاری امری با طبیعت مادی و یا معنوی انسان است، امری نسبی است و درنتیجه، رابطه مستقیمی میان شدت و ضعف بزرگی و ارزشمندی نعمت با مرتبه شکر آن وجود دارد؛ هر مقدار که نعمت باارزش‌تر باشد، شکر بیشتری را می‌طلبد.

حد وسط در برهان سوم، ضرورت ادای اجر رسالت بود؛ به این ترتیب که اجر همه انبیای الهی (ع) و انتظار پروردگار در قبال منت بزرگی که با انزال کتب آسمانی و ارسال رسل (ع) بر آنان دارد، تولی به ولایت آنان و استقرار در صراط مستقیم هدایت ایشان است؛ که در آیات قرآن با اتخاذ سبیل الی الرب بیان شده است. به این ترتیب، قیاس اقترانی را با کمک از اصل عقلی و آیه مودت و نیز آیه ۵۷ فرقان به صورت زیر ترتیب می‌دهیم

اولاً، اجر هر نبی، اتخاذ سبیل الی الرب است: ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۲۶]. عکس مستقیم این آیه کبرای قیاس قرار می‌گیرد؛ به این ترتیب که: اتخاذ راه توحید و استقرار بر صراط مستقیم، اجر هر نبی است.

ثانیاً، اجر رسول خدا (ص) منحصراً با مودت به اهل بیت (ع) تحصیل می‌شود.

نتیجه آنکه: استقرار بر صراط مستقیم هدایت، تنها با ابراز مودت به اهل بیت (ع) حاصل می‌گردد. با عنایت به تحلیل لغوی و سیاق آیه مودت (که به معنای ابراز محبت تنها نیست؛ بلکه مراد تولی به ولایت و اطاعت از مقام امامت اهل بیت عصمت و طهارت رسول خدا (ع) و نیز تبری از دشمنان آنان است) نتیجه استدلال به این ترتیب است: استقرار بر صراط مستقیم الهی، تنها با تولی عملی و نظری به ولایت ائمه هدی (ع) که ذوی‌القربای حضرتش هستند محقق می‌گردد[۲۷].

منابع

پانویس

  1. «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم‌» سوره شوری، آیه ۲۳.
  2. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  3. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  4. کشف المراد، ص۵۳۴.
  5. منهاج الکرامة، ص۱۴۷.
  6. نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۵.
  7. الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۱، ص۱۸۸.
  8. گوهر مراد، ص۵۴۶.
  9. حق الیقین فی معرفه اصول الدین، ج۱، ص۱۹۹.
  10. مصباح الهدایة إلی اثبات الولایة، ص۱۷۴-۱۷۹.
  11. این کتاب در رد کتاب «منهاج الکرامة» علامه حلی نوشته شده است
  12. این کتاب در رد کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی نوشته شده است.
  13. این کتاب در رد ادله شیعه بر امامت امیرالمؤمنین (ع) نوشته شده است.
  14. این کتاب در پاسخ به اشکالات عبدالعزیز دهلوی نگارش یافته است.
  15. این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
  16. این دو اثر در پاسخ به فضل بن روزبهان نگارش یافته است.
  17. الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء (س) درباره چند آیه قرآنی در فضایل حضرت زهرا (س) نگارش یافته است.
  18. این کتاب، تلخیص و تعریب کتاب «عقبات الأنوار» است.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۹۱.
  20. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۵۱.
  21. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  22. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۷۴.
  23. «ستمگران را می‌بینی که از آنچه انجام داده‌اند هراسانند در حالی که (کیفر) آن بر آنان واقع خواهد شد و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند، نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره شوری، آیه ۲۲.
  24. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص۵۷۵ ـ ۵۷۷.
  25. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۵۷۹.
  26. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  27. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص۵۸۰ ـ ۵۹۰.