سوره طارق در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سوره طارق | |||
| عنوان مدخل = سوره طارق | |||
| مداخل مرتبط = [[سوره طارق در علوم قرآنی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
هشتاد و ششمین [[سوره]] [[قرآن]] و سی و ششمین آن به | هشتاد و ششمین [[سوره]] [[قرآن]] و سی و ششمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در [[مکه]] با موضوع [[آفرینش انسان]] و [[معاد]]. این سوره را به این مناسبت «طارق» مینامند که در آغاز آن به [[آسمان]] و طارق (= شباینده و اختر شگرفی که در شب ظاهر میشود) [[سوگند]] یاد شده است {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)» سوره طارق، آیه ۱.</ref>. دارای ۱۷ [[آیه]]، ۶۱ کلمه و ۲۵۴ حرف است. از سورههای «مفصلات» و اولین سوره از سورههای سیزدهگانه «اوساط» است. همچنین پانزدهمین سورهای است که با سوگند آغاز میشود. | ||
در این سوره [[خداوند]] با سوگند به آسمان و شباینده، به آفرینش انسان اشاره میکند و با یادآوری این که [[آدمی]] از چه چیز [[آفریده]] شده است میفرماید که بیگمان به بازگرداندن او در [[قیامت]] توانا است، همان [[روز]] که رازها و نهانیها آشکار میگردد. آنگاه از | در این سوره [[خداوند]] با سوگند به آسمان و شباینده، به آفرینش انسان اشاره میکند و با یادآوری این که [[آدمی]] از چه چیز [[آفریده]] شده است میفرماید که بیگمان به بازگرداندن او در [[قیامت]] توانا است، همان [[روز]] که رازها و نهانیها آشکار میگردد. آنگاه از عظمت قرآن که آن سخنی [[قاطع]] است و [[هزل]] نیست، [[سخن]] میگوید<ref>تفسیر الجلالین، ص۸۰۳؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۱۲۶۳.</ref>. | ||
این سوره [[مردم]] را نسبت به معاد [[انذار]] داده و به مطلق بودن [[قدرت خدا]] [[استدلال]] کرده و سخن خود را با تأکید قرین نموده و ضمناً به [[حقیقت]] آن روز اشاره میکند و سوره را با [[تهدید]] [[کفار]] ختم مینماید<ref>المیزان.</ref>. | این سوره [[مردم]] را نسبت به معاد [[انذار]] داده و به مطلق بودن [[قدرت خدا]] [[استدلال]] کرده و سخن خود را با تأکید قرین نموده و ضمناً به [[حقیقت]] آن روز اشاره میکند و سوره را با [[تهدید]] [[کفار]] ختم مینماید<ref>المیزان.</ref>. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[میبدی]] در [[تأویل]] [[سوره طارق]] نوشته است: قوله: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}. [[رب العالمین]] در قرآن فراوان قسم یاد میکند. بعضی به ذات قدیم خویش، چنانک: {{متن قرآن|قُلْ إِي وَرَبِّي}}<ref>«بگو آری سوگند به پروردگارم که بیگمان حقّ است» سوره یونس، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن میگویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref>، بعضی به صفات [[کریم]] خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ}}<ref>«قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ}}<ref>«صاد، سوگند به قرآن بیانگر (که تو از پیامبرانی)» سوره ص، آیه ۱.</ref>. بعضی به مفعولات و مصنوعات خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالنَّازِعَاتِ}}<ref>«سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ}}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالذَّارِيَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)،» سوره طارق، آیه ۱.</ref> و امثاله. [[مؤمن]] [[موحد]]، [[الله]] را جل جلاله بیسوگند [[باور]] دارد، به هر چه گوید [[تصدیق]] و تحقیق آرد، لکن به جلال عز خویش [[سوگند]] یاد میکند تأکید و [[تأیید]] را، تعریف و تشریف را تا [[دوست]] میشنود، به [[جان]] مینازد [[دشمن]] میشنود، بدل میگدازد. | [[میبدی]] در [[تأویل]] [[سوره طارق]] نوشته است: قوله: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}. [[رب العالمین]] در قرآن فراوان قسم یاد میکند. بعضی به ذات قدیم خویش، چنانک: {{متن قرآن|قُلْ إِي وَرَبِّي}}<ref>«بگو آری سوگند به پروردگارم که بیگمان حقّ است» سوره یونس، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن میگویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref>، بعضی به صفات [[کریم]] خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ}}<ref>«قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ}}<ref>«صاد، سوگند به قرآن بیانگر (که تو از پیامبرانی)» سوره ص، آیه ۱.</ref>. بعضی به مفعولات و مصنوعات خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالنَّازِعَاتِ}}<ref>«سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ}}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالذَّارِيَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)،» سوره طارق، آیه ۱.</ref> و امثاله. [[مؤمن]] [[موحد]]، [[الله]] را جل جلاله بیسوگند [[باور]] دارد، به هر چه گوید [[تصدیق]] و تحقیق آرد، لکن به جلال عز خویش [[سوگند]] یاد میکند تأکید و [[تأیید]] را، تعریف و تشریف را تا [[دوست]] میشنود، به [[جان]] مینازد [[دشمن]] میشنود، بدل میگدازد. | ||
{{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}، {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ}}<ref>«هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است،» سوره طارق، آیه ۴.</ref> جواب قسم است. سوگند یاد میکند که هیچ کس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و [[نگهبانی]] هست، همان است که جای دیگر گفت: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> بر شما گوشواناناند فریشتگان دبیران و نویسندگان بر شما [[موکل]] کردهاند تا گفتار و [[کردار]] شما مینویسند و آن گه بر [[مصطفی]]{{صل}} عرضه میکنند چنان که در خبر است. {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا كَانَتْ مِنْ حَسَنَةٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ مَا كَانَتْ مِنْ سَيِّئَةٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ}}. | {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}، {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ}}<ref>«هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است،» سوره طارق، آیه ۴.</ref> جواب قسم است. سوگند یاد میکند که هیچ کس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و [[نگهبانی]] هست، همان است که جای دیگر گفت: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> بر شما گوشواناناند فریشتگان دبیران و نویسندگان بر شما [[موکل]] کردهاند تا گفتار و [[کردار]] شما مینویسند و آن گه بر [[مصطفی]] {{صل}} عرضه میکنند چنان که در خبر است. {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا كَانَتْ مِنْ حَسَنَةٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ مَا كَانَتْ مِنْ سَيِّئَةٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ}}. | ||
مؤمن موحد [[معتقد]] چون میداند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند. | مؤمن موحد [[معتقد]] چون میداند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند. | ||
قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریدهاند و از بهر چه آفریدهاند؟. | قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریدهاند و از بهر چه آفریدهاند؟. [[خداوند]] صورتی آفرید که برای [[سجده]] کردن و چشمی که برای [[اشک]] ریختن و جسمی که برای [[خدمت]] و دلی که برای [[شناخت]] و درونی که برای [[دوست داشتن]] [[شایستگی]] دارد]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ}}<ref>«و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. که خداوند[[زبان]] شما را به [[شهادت]] و دلهایتان را به [[معرفت]] و [[سعادت]] و بدنهایتان را برای خدمت و [[عبادت]] [[زینت]] کرد و آنها را آراست. | ||
{{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف | {{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف رحم، تو را به صورت [[نیکو]] بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، همچنین پس از آنکه تو را در [[قبر]]، [[خاک]] گردانید برای عرضه بر [[پیامبران]] و [[خداوند]] میآراید. قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>. کوزه که در آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند. | ||
[[رب]] العزة، نطفه را در | [[رب]] العزة، نطفه را در رحم نهاد و نگونسار نگه داشت، به [[قدرت]] خود. رب العزة بعضی از [[مخلوقات]] بر صورت ساجدان آفریدی چون مار و ماهی و حشرات، بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات. این همه بر [[سجود]] و [[رکوع]] و [[قعود]] مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و [[آدمی]] را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و [[قیام]] است و او را در آن [[اختیار]] و [[استطاعت]] داده لاجرم مستوجب [[مدح]] و ثنا شده که: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ...}}<ref>«آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>. {{عربی|"سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثم رزقه لاظهار الكرم، ثم يميته لاظهار الجبروت، ثم يحييه لاظهار الثواب و العقاب {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>}}<ref>کشف الاسرار.</ref>. | ||
از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است: | از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است: | ||
بخش اول: [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ }}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است. | '''بخش اول:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ }}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است. | ||
بخش دوم: آیه {{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ }}<ref>«۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید. بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.</ref>. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوبارهاش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمیکند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] میشود. | '''بخش دوم:''' آیه {{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ }}<ref>«۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید. بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.</ref>. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوبارهاش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمیکند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] میشود. | ||
بخش سوم: [[آیه]] {{متن قرآن| وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ}}<ref> | '''بخش سوم:''' [[آیه]] {{متن قرآن| وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ}}<ref>«و سوگند به آسمان بارانزا، و به زمین برشکافته (از گیاه)، که آن (قرآن) گفتاری جدّی و قاطع است، و هزل نیست» سوره طارق، آیه ۱۱-۱۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[زمین]] که [[قرآن]] سخنی [[قاطع]] و به دور از [[بیهودگی]] و [[شوخی]] است. | ||
بخش چهارم: آیه {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند، من نیز تدبیری میکنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.</ref>. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] میکنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند. | '''بخش چهارم:''' آیه {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند، من نیز تدبیری میکنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.</ref>. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] میکنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند. | ||
[[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمهای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به | [[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمهای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تأویلی [[عرفانی]] در لمعهای اشراقی پرداخته و در بحث [[هدایتی]] [[عقل]]، [[ثابت]] میکند که [[نگهبان]] [[انسان]] و خارج کنندهاش از [[نقص]] به کمال، فرشتهای [[روحانی]] است که فعال معقولات است و سپس به [[اثبات]] عوالم سه گانه [[حس]] و مثال و عقل؛ و [[موت]] و فزع و صعق به [[معاد]] او میپردازد. و در پایان نیز [[مناجات]] [[زیبایی]] را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به [[اخلاق]] [[پروردگار]] یگانه و از [[خواب]] بیخبران بیدار شو و از خفتگاه [[نادانان]] که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به [[جنبش]] درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به [[هدایت]] بپیما <ref>ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.</ref>. | ||
محور مطالب این [[سوره]] دو چیز است: یکی هشدار نسبت به معاد و دیگری [[نعمت]] قرآن و جایگاه والای آنکه جدا کننده [[حق]] از [[باطل]] است. | محور مطالب این [[سوره]] دو چیز است: یکی هشدار نسبت به معاد و دیگری [[نعمت]] قرآن و جایگاه والای آنکه جدا کننده [[حق]] از [[باطل]] است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در این [[سوره]]، سه دلیل برای [[اثبات]] [[معاد جسمانی]] و بازگشت دوباره [[روح]] به [[بدن]] مادی بیان شده است. در دلیل نخست با یادآوری [[قدرت خداوند]] در [[آفرینش انسان]] از نطفهای ناچیز، به [[قدرت]] مطلق خداوند برای بازگرداندن دوباره [[جسم]] [[انسان]] و پیوستنش به روح [[استدلال]] میکند. سپس با یادآوری [[قانون]] عمومی برگشتپذیری پدیدههای مادی که در آسمان و زمین جاری است، دلیل دیگری برای اثبات امکان بازسازی دوباره جسم انسان بیان میکند. سوم آنکه انسان موجودی ممکن است و [[قدرت الهی]] بر او [[غلبه]] دارد.<ref>تفسیر ساختاری.</ref>.<ref>[[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | در این [[سوره]]، سه دلیل برای [[اثبات]] [[معاد جسمانی]] و بازگشت دوباره [[روح]] به [[بدن]] مادی بیان شده است. در دلیل نخست با یادآوری [[قدرت خداوند]] در [[آفرینش انسان]] از نطفهای ناچیز، به [[قدرت]] مطلق خداوند برای بازگرداندن دوباره [[جسم]] [[انسان]] و پیوستنش به روح [[استدلال]] میکند. سپس با یادآوری [[قانون]] عمومی برگشتپذیری پدیدههای مادی که در آسمان و زمین جاری است، دلیل دیگری برای اثبات امکان بازسازی دوباره جسم انسان بیان میکند. سوم آنکه انسان موجودی ممکن است و [[قدرت الهی]] بر او [[غلبه]] دارد.<ref>تفسیر ساختاری.</ref>.<ref>[[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سوره طارق]] | [[رده:سوره طارق]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۱
مقدمه
هشتاد و ششمین سوره قرآن و سی و ششمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوع آفرینش انسان و معاد. این سوره را به این مناسبت «طارق» مینامند که در آغاز آن به آسمان و طارق (= شباینده و اختر شگرفی که در شب ظاهر میشود) سوگند یاد شده است ﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ﴾[۱]. دارای ۱۷ آیه، ۶۱ کلمه و ۲۵۴ حرف است. از سورههای «مفصلات» و اولین سوره از سورههای سیزدهگانه «اوساط» است. همچنین پانزدهمین سورهای است که با سوگند آغاز میشود.
در این سوره خداوند با سوگند به آسمان و شباینده، به آفرینش انسان اشاره میکند و با یادآوری این که آدمی از چه چیز آفریده شده است میفرماید که بیگمان به بازگرداندن او در قیامت توانا است، همان روز که رازها و نهانیها آشکار میگردد. آنگاه از عظمت قرآن که آن سخنی قاطع است و هزل نیست، سخن میگوید[۲].
این سوره مردم را نسبت به معاد انذار داده و به مطلق بودن قدرت خدا استدلال کرده و سخن خود را با تأکید قرین نموده و ضمناً به حقیقت آن روز اشاره میکند و سوره را با تهدید کفار ختم مینماید[۳].
میبدی در تأویل سوره طارق نوشته است: قوله: ﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ﴾. رب العالمین در قرآن فراوان قسم یاد میکند. بعضی به ذات قدیم خویش، چنانک: ﴿قُلْ إِي وَرَبِّي﴾[۴]، ﴿وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾[۵]، بعضی به صفات کریم خویش چنانک: ﴿وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ﴾[۶]، ﴿وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ﴾[۷]. بعضی به مفعولات و مصنوعات خویش چنانک: ﴿وَالْمُرْسَلَاتِ﴾[۸]، ﴿وَالنَّازِعَاتِ﴾[۹]، ﴿وَالْعَادِيَاتِ﴾[۱۰]، ﴿وَالذَّارِيَاتِ﴾[۱۱]، ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ﴾[۱۲]، ﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ﴾[۱۳] و امثاله. مؤمن موحد، الله را جل جلاله بیسوگند باور دارد، به هر چه گوید تصدیق و تحقیق آرد، لکن به جلال عز خویش سوگند یاد میکند تأکید و تأیید را، تعریف و تشریف را تا دوست میشنود، به جان مینازد دشمن میشنود، بدل میگدازد.
﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ﴾، ﴿إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ﴾[۱۴] جواب قسم است. سوگند یاد میکند که هیچ کس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و نگهبانی هست، همان است که جای دیگر گفت: ﴿وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ﴾[۱۵] بر شما گوشواناناند فریشتگان دبیران و نویسندگان بر شما موکل کردهاند تا گفتار و کردار شما مینویسند و آن گه بر مصطفی (ص) عرضه میکنند چنان که در خبر است. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا كَانَتْ مِنْ حَسَنَةٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ مَا كَانَتْ مِنْ سَيِّئَةٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ».
مؤمن موحد معتقد چون میداند که از حق جل جلاله بر وی گوشوان است و نگهبان، باید که لباس مراقبت در پوشد و گوش به احوال و اقوال و اعمال خود دارد و ساحت سینه خود از لوث غفلت پاک دارد. ﴿أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى﴾[۱۶] بر دوام ورد خود سازد، ﴿وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ﴾[۱۷] در پیش دیده خود دارد، ﴿وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ﴾[۱۸]. نقش نگین یقین خود گرداند.
قوله: ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ﴾[۱۹]، تا در نگرد مردم که او را خود از چه چیز آفریدهاند و از بهر چه آفریدهاند؟. خداوند صورتی آفرید که برای سجده کردن و چشمی که برای اشک ریختن و جسمی که برای خدمت و دلی که برای شناخت و درونی که برای دوست داشتن شایستگی دارد]: ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۲۰]. که خداوندزبان شما را به شهادت و دلهایتان را به معرفت و سعادت و بدنهایتان را برای خدمت و عبادت زینت کرد و آنها را آراست.
﴿خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ﴾[۲۱]. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه زن، اول نطفه بود و به قدرت خود علقه گردانید، پس به مشیت خود مضغه ساخت، پس به اراده خود عظام را پدید آورد. به جود خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر مادر و پدرت جلوه کند، در صدف رحم، تو را به صورت نیکو بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، همچنین پس از آنکه تو را در قبر، خاک گردانید برای عرضه بر پیامبران و خداوند میآراید. قال الله تعالی: ﴿وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا﴾[۲۲]. کوزه که در آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند.
رب العزة، نطفه را در رحم نهاد و نگونسار نگه داشت، به قدرت خود. رب العزة بعضی از مخلوقات بر صورت ساجدان آفریدی چون مار و ماهی و حشرات، بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات. این همه بر سجود و رکوع و قعود مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و آدمی را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و قیام است و او را در آن اختیار و استطاعت داده لاجرم مستوجب مدح و ثنا شده که: ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ...﴾[۲۳]. "سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثم رزقه لاظهار الكرم، ثم يميته لاظهار الجبروت، ثم يحييه لاظهار الثواب و العقاب ﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[۲۴][۲۵].
از جهت ساختاری سوره طارق به ۴ بخش قابل تقسیم است:
بخش اول: آیه ﴿وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ﴾[۲۶]. سوگند به آسمان و ستاره درخشنده آنکه انسان به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است.
بخش دوم: آیه ﴿فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ ﴾[۲۷]. اگر انسان به خلقت خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوبارهاش را در قیامت انکار نمیکند. روزی که ضمائر قلوب و عقاید فاش و محاسبه میشود.
بخش سوم: آیه ﴿ وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ﴾[۲۸]. سوگند به آسمان و زمین که قرآن سخنی قاطع و به دور از بیهودگی و شوخی است.
بخش چهارم: آیه ﴿إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا﴾[۲۹]. کفار برای خاموش کردن اسلام توطئه میکنند ولی خداوند، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند.
ملاصدرا تفسیری تأویلی - حکمی، بر سوره طارق نوشته است و برخی دلایل تجرد و جاودانگی نفس و تقسیم سه گانه عوالم به عالم دنیا و برزخ و آخرت و امکان عقلی رستاخیز انسان در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمهای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود خدا در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تأویلی عرفانی در لمعهای اشراقی پرداخته و در بحث هدایتی عقل، ثابت میکند که نگهبان انسان و خارج کنندهاش از نقص به کمال، فرشتهای روحانی است که فعال معقولات است و سپس به اثبات عوالم سه گانه حس و مثال و عقل؛ و موت و فزع و صعق به معاد او میپردازد. و در پایان نیز مناجات زیبایی را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به اخلاق پروردگار یگانه و از خواب بیخبران بیدار شو و از خفتگاه نادانان که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به جنبش درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به هدایت بپیما [۳۰].
محور مطالب این سوره دو چیز است: یکی هشدار نسبت به معاد و دیگری نعمت قرآن و جایگاه والای آنکه جدا کننده حق از باطل است.
قرینه سوگندها ﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ﴾ و آیه ﴿إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ﴾[۳۱] و آیات دیگری که رجوع همه موجودات را به سوی خداوند اعلام نموده و سیاق آیات قبل که راجع به معاد است و این که «الصدع» تعبیر دیگری از «انشقاق» عمیق و همه جانبه زمین میباشد، این آیات باید ناظر به وضع نهایی آسمان و زمین و پراکنده شدن و برگشت آنها به سوی عالم فوق ماده و طبیعت باشد. ذات، نوعی اشعار به طبیعت و خاصیت ذاتی دارد: آسمان به طبیعت خود برگشتنی و زمین به طبیعت خود شکافته و جدا شدنی میباشد[۳۲].
در این سوره، سه دلیل برای اثبات معاد جسمانی و بازگشت دوباره روح به بدن مادی بیان شده است. در دلیل نخست با یادآوری قدرت خداوند در آفرینش انسان از نطفهای ناچیز، به قدرت مطلق خداوند برای بازگرداندن دوباره جسم انسان و پیوستنش به روح استدلال میکند. سپس با یادآوری قانون عمومی برگشتپذیری پدیدههای مادی که در آسمان و زمین جاری است، دلیل دیگری برای اثبات امکان بازسازی دوباره جسم انسان بیان میکند. سوم آنکه انسان موجودی ممکن است و قدرت الهی بر او غلبه دارد.[۳۳].[۳۴]
منابع
پانویس
- ↑ «سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)» سوره طارق، آیه ۱.
- ↑ تفسیر الجلالین، ص۸۰۳؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۱۲۶۳.
- ↑ المیزان.
- ↑ «بگو آری سوگند به پروردگارم که بیگمان حقّ است» سوره یونس، آیه ۵۳.
- ↑ «پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن میگویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.
- ↑ «قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.
- ↑ «صاد، سوگند به قرآن بیانگر (که تو از پیامبرانی)» سوره ص، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)،» سوره طارق، آیه ۱.
- ↑ «هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است،» سوره طارق، آیه ۴.
- ↑ «و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.
- ↑ «آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.
- ↑ «و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.
- ↑ «و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.
- ↑ «پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.
- ↑ «و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
- ↑ «از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید» سوره طارق، آیه ۶-۷.
- ↑ «و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
- ↑ کشف الاسرار.
- ↑ «سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.
- ↑ «۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید. بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.
- ↑ «و سوگند به آسمان بارانزا، و به زمین برشکافته (از گیاه)، که آن (قرآن) گفتاری جدّی و قاطع است، و هزل نیست» سوره طارق، آیه ۱۱-۱۴.
- ↑ «آنان نیرنگی میبازند، من نیز تدبیری میکنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.
- ↑ «بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست،» سوره طارق، آیه ۸.
- ↑ پرتوی از قرآن.
- ↑ تفسیر ساختاری.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره طارق»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.