نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +== منبعشناسی جامع مهدویت == {{منبعشناسی جامع}})) |
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵↵==' به '}} ==') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | نمایه وابسته = | ||
| مدخل اصلی = [[مهدویت]] | |||
| نمایه وابسته | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
| مدخل اصلی | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''نظر [[مهدی]]پژوهان معاصر درباره [[دجال]] چیست؟ ''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''نظر [[مهدی]]پژوهان معاصر درباره [[دجال]] چیست؟ ''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1100794.jpg|بندانگشتی|100px|راست|[[مهدی علیزاده]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«برخی از معاصرین چنین فرمودهاند: | |||
# مرحوم آیت الله [[صدر الدین صدر]] در اثر خود "المهدی" تنها به ذکر پنج روایت از دو کتاب [[اهل سنت]] - یعنی عقد الدرر و الصواعق المحرقه - اکتفا میکند<ref>المهدی، صدر الدین صدر، ترجمه محمد جواد نجفی، صص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>. | |||
# لطفالله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] در دو قسمت از کتاب "منتخب الاثر"، از [[دجال]] یاد میکند: | |||
* '''یکم:''' "فی خروج الدجال" که ذیل آن به نقل شش روایت از کتب [[اهل سنت]] میپردازند. | |||
* '''دوم:''' باب نهم از فصل هفتم "فی انه {{ع}} یقتل الدجال" که در آن یک حدیث از: اکمال الدین و یک حدیث از اربعین مرحوم خاتون آبادی نقل میکنند<ref>منتخب الاثر، صص ۴۶۰ - ۴۶۲ و ۴۸۰.</ref>. | |||
# [[آیت الله ابوطالب تجلیل]] در "من هو المهدی" و شیخ [[محمد فقیه]] در "السفیانی و علامات الظهور" با وجود این که روایات [[علائم ظهور]] را از عامه و خاصه نقل کردهاند، هیچ ذکری از "[[دجال]]" به میان نیاوردهاند<ref>ر.ک: من هو المهدی، صص ۱۱۲ - ۱۲۲، السفیانی و علامات الظهور، محمد فقیه، صص ۲۴ - ۱۸۳.</ref>. | |||
# [[ابراهیم امینی|آیت الله ابراهیم امینی]] در "دادگستر جهان"، با تردید بسیار به مسئله [[دجال]] نگاه کرده و آن را از رسوبات تفکر مسیحی<ref>دجال در فرهنگ مسیحی «Anti christ» نامیده میشود. ر.ک: THE ENCYCLOPEDIA AMERICANA, Vol ۲, PP. ۶۲b ه ۷۲ NEW CATHOLIC ENCYCLOPEDIA, Vol ۱, PP. ۶۱۶ ه ۸۱۶ THE ENCYCLOPEDIA OF RELIGION, Vol ۱ ه ۲, PP. ۱۲۳ ه ۷۲۳.</ref> میداند که به کتابهای [[اهل سنت]] راه یافته است. ایشان بسیاری از روایات [[دجال]] را ضعیف و غیر قابل اعتماد دانسته و در نهایت با بیرغبتی، اصل وجود او را قابل پذیرش میشمارند؛ ولی کیستی او، اوصاف و سیرهاش و سایر امور مرتبط به وی را مبهم دانسته و مسکوت عنه میگذارند<ref>ر.ک: دادگستر جهان، صص ۲۲۳ - ۲۲۶.</ref>. | |||
# [[کامل سلیمان]] در "یوم الخلاص" احادیث [[شیعه]] و [[سنی]] را درباره [[دجال]] ذکر کرده ولکن پیش از ذکر آنها میگوید: "مسئله [[دجال]]، قضیهای مبهم بوده و بالفعل غیر قابل پذیرش است. زیرا اولاً: اخبار آن غیر معتبرند. ثانیاً: امور جعلی در آنها مشاهده میشود که با بلندترین صدا، فریاد زده و اعتراف میکند که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]] {{عم}} از ابراز داشتن این خرافات و اراجیف منزهند. ثالثاً: اساساً برخی از اینروایات جعلی بوده و سندشان ساختگی است. "اما برخی علائم ذکر شده درباره [[دجال]] بر بعضی پدیدههای شوم امروزی منطبق است که آدمی را متقاعد میسازد که اخبار صحیح این باب نیازمند به تأویل است؛ یعنی زبان این روایات سمبلیک است ... بار دیگر تکرار میکنم که تقریباً با یقین میتوانم بگویم ۹۰% احادیث [[دجال]]، جعلی است و زبان ۱۰% باقیمانده نیز رمزی است و این بدان معناست که مقصود از [[دجال]]، افراد دیگری از زمره جباران و سفاکان و مفسدان و احتمالاً برخی از سران دژخیم یهود صهیونیست است؛ ولی در مجموع اکنون نمیتوانم احتمال صدور سخنانی از [[پیشوایان]] دین را که راویان عمق آن را درنیافته و از اینرو، تخیلات و برداشتهای پنداری خویش را بدان افزوده باشند، نفی کنم..."<ref>یوم الخلاص، صص ۷۱۱ و ۷۱۲.</ref>. | |||
# علامه [[سید محمد صدر]] در جلد سوم موسوعه ارزشمند الامام المهدی با عنوان "تاریخ الغیبة الکبری" بحث مفصلی را به بررسی مسئله [[دجال]] اختصاص داده است. وی معتقد است اکثر قریب به اتفاق اخبار [[دجال]] مبتلای به دو اشکال جدی هستند: | |||
* '''الف) ضعف سندی''' | |||
* '''ب) دلالت بر ایجاد معجزات مضله''' (که به لحاظ قوانین کلامی محال است؛ یعنی خداوند سبحان قدرت خرق عادات و اظهار معجزه را به افراد ضال و مضل تفویض نمیکند). ایشان سرانجام به این جمعبندی میرسد که وجود [[دجال]] امری است حق، لکن مراد از آن یک فرد مشخص با همان اوصاف کذایی نیست، بلکه مقصود یک سری پدیدههای اجتماعی - فرهنگی است<ref>ر.ک: تاریخ الغیبة الکبری، ص ۵۱۷.</ref>. | |||
* '''توصیف [[دجال]] به زبان نمادین''' | |||
همانگونه که پیش از این گفتیم در میان مهدیپژوهان، محققی که بیش از دیگران بر رمزی بودن زبان احادیث در قضیه [[دجال]] تأکید داشته و مفصلتر بدان پرداخته است، علامه [[سید محمد صدر]] در جلد سوم موسوعة الامام المهدی است که در اینجا خلاصه سخنان ایشان را نقل میکنیم. | |||
مفهوم [[دجال]]، سمبل پیچیدهترین و خطرناکترین دشمن [[اسلام]] و خداست و این در واقع، توصیف تمدن و جهانبینی ماتریالیستی غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنی به خود ندیده است. در احادیث [[دجال]] آمده است: "از زمان خلق آدم تا روز قیامت، امری خطیرتر از [[دجال]] وجود ندارد"، و استفاده از کلمه "أمر" خود بیانگر این حقیقت است که [[دجال]] یک شخص معین نبوده، بلکه یک جریان فرهنگی - اقتصادی - سیاسی ضد توحیدی و ضد دینی است. | |||
در روایات باب وارد شده است: "از ترفندهای [[دجال]] این است که به آسمان دستور میدهد که ببارد و در پی آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر میکند برویان و به دنبال آن، زمین رستن آغاز خواهد کرد"، و این چیزی است که تمدن غربی بر اساس پیشرفتهای خیرهکننده در عرصه فنآوری صنعتی و پیشرفت در زمینههای فیزیک فضایی و بیوشیمی و دهها شاخه دیگر علمی و با سیطره همهجانبه بر منابع طبیعی، بدان دست یافته است<ref>در مورد ریزش باران و رویش گیاه و تسلط انسان بر آنها، امروزه شاهد تکنیکهایی هستیم که تا دو قرن پیش، شاید هیچ کس به ذهنش نیز خطور نمیکرد مانند: پدیده به اصطلاح باردار کردن ابرها و باران مصنوعی و کشاورزی بدون خاک (بر روی آب) و...</ref>. | |||
بدیهی است که این شعبدهها و تردستیهایی که از آستین تمدن مادی غرب بیرون میآید، تا چه حد اذهان سطحینگر و سادهاندیش را مسحور و مرعوب خود میسازد. در اخبار [[دجال]] آمده است: "از شگردها و شیوههای اوست که اگر بر محلهای عبور کند و مورد تکذیب و روی گرداندن اهل آن واقع شود، کسی از آنان زنده نخواهد ماند و اگر بر محلهای بگذرد و مورد استقبال و تصدیق اهل آن قرار گیرد، آسمان را گوید که بر آنان ببار و زمین را امر کند که بر ایشان برویان تا آنجا که زان پس، دامهای ایشان در نهایت فربهی و شیرآوری و... خواهند شد". و این، پدیدهای است که ما امروزه در صحنه بینالملل و روابط به اصطلاح شمال - جنوب به خوبی شاهد آن هستیم؛ هر جامعهای که خود را در آغوش غرب استکباری انداخته و حلقه سرسپردگی آنان را در گوش کند، از نظر اقتصادی و رفاهی مورد توجه غرب قرار میگیرد و هر کشوری که بخواهد در مقابل ارزشهای غربی (مانند: قرائت غربی حقوق بشر) یا سیاستهای غربی بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه میشود. | |||
درباره [[دجال]] در جوامع روایی میخوانیم: "[[دجال]] با رساترین فریاد خود که همه عالمیان بشنوند بانگ میزند: به سویم بشتابید ای هواداران من! منم آن کس که "خَلَق فَسوی" و منم آن که "قدر فهدی" آری! "أنا ربکم الأعلی". همه این اوصاف در مورد تمدن غربی صادق است. غرب مادی و متافیزیک ستیز از طریق امپراطوری اهریمنی و جهانی رسانهها و شبکههای عظیم صوتی - تصویری - مطبوعاتی با ترویج اخلاق، حقوق، ارزشها و هنر مادی، ولایت خود بر شئون انسان را فریاد میکند و با حرکت خزنده فراگیر خویش، آدمی را در چنبره و قبضه خویش گرفته و از عالم علوی جدا ساخته است. | |||
وسایل ارتباط جمعی، بلندگوی تبلیغ ارزشها و هنجارهای مادیاند و قوانین دست ساز بشر غربی با هزار نوع تدلیس و آرایش و چاشنی به هاضمه فکر جامعه جهانی خورانده میشود و به این شکل، تمدن مادی و فرهنگ دینستیز غربی، ولایت و سرپرستی خود را بر معاش و معاد انسان و سعادت و رستگاری وی اعلام میدارد و ولایت هر منبع غیبی و متافیزیکی را نفی میکند که در واقع این جز کوس خدایی زدن و ادعای ربوبیت کردن، نیست<ref>نفی ربوبیت الهی و اصل خودبسندگی در واقع جنینی است که از لقاح بذرهای «اومانیسم» و «سکولاریسم» - یعنی دو مؤلفه بنیادین تفکر معاصر غرب - متولد میشود.</ref>. | |||
از احوال غریب [[دجال]] است که به همراه او آب و آتشی دیده میشود که آن آب در حقیقت آتش و آن آتش در واقع آب است، بنابراین هر کس این دو را مشاهده کرد، باید در آن آتش در آید که همانا آبی است بس زلال. چه کسی است که نداند آب گوارای لذتهای دنیوی و مشتهیات حیوانی و تکاثر ثروت و رفاه مادی که غرب ماده باور و ماده پرست به کام انسان عطشناک میریزد، چیزی جز آتش سعادت سوز و شرافت سوز نیست، و نیز کیست که نداند آنچه که غربِ از آسمان بریده و زمینگیر شده! زشت و ضد ارزش معرفی کند، در حقیقت جز آب حیات رستگاری نیست. | |||
[[دجال]] در تراث روایی ما، یک چشم معرفی شده است و گفته شده که چشم دیگر او کور است و قطعاً این وصف، زیبنده تفکر و تمدن مادهزده غربی میباشد؛ چه آن که غرب از دو بخش عالم و هستی آدمی یعنی ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را میبیند و اساساً توانایی مشاهده معنا و معنویت و روح و روحانیت را ندارد و این یعنی او از یک چشم محروم است و یکی از دو سمت و سوی جغرافیای هستی را ندیده و هرگز درک نکرده است. سرانجام در احادیث میخوانیم که "هیچ جایی از زمین باقی نمیماند مگر آن که [[دجال]] در آن گام مینهد و حضور خود را اعلام میکند به جز [[مکه]] و [[مدینه]]؛ زیرا فرشتهای با شمشیری بر فراز این دو ناحیه مقدسه ایستاده و از ورود [[دجال]] به آنها جلوگیری میکند". | |||
از زمانی که استعمار قدیم در لباس استعمار نوین، تجدید حیات کرد و با استعمار فکری - فرهنگی و استکباری اقتصادی، اختاپوسوار با بازوهای پلید خود به اطراف و اکناف چنگاندازی کرده، هیچ قسمتی از کره خاکی از لوث وجود او بر کنار نمانده و همه کشورهای جهان سایه شوم او را بر سر خود حس کردهاند. همه فرهنگها مقهور ارزشها و هنجارهای غربی قرار گرفته است مگر ایدئولوژی مترقی و حیاتبخش [[اسلام]] ناب که در حدیث فوق با زبان سمبلیک، حرم الهی [[مکه]] و حرم نبوی [[مدینه]] - سرای [[توحید]] و [[نبوت]] - نماد آن قلمداد شده است و این به آن معناست که تفکر اِلحادی نوین غرب هرگز [[اسلام]] اصیل را مقهور نخواهد ساخت که {{عربی|"الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ"}}<ref>موسوعة الامام المهدی، تاریخ الغیبة الکبری، صص ۵۱۱ - ۵۱۷ و ۵۳۲ و ۵۳۵.</ref>»<ref>[[مهدی علیزاده|علیزاده، مهدی]]، [[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)]]، ص۴۵-۵۰.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان خروج دجال}} | {{پرسمان خروج دجال}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای مربوط به خروج دجال]] | [[رده:پرسشهای مربوط به خروج دجال]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۳
نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
«برخی از معاصرین چنین فرمودهاند:
- مرحوم آیت الله صدر الدین صدر در اثر خود "المهدی" تنها به ذکر پنج روایت از دو کتاب اهل سنت - یعنی عقد الدرر و الصواعق المحرقه - اکتفا میکند[۱].
- لطفالله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] در دو قسمت از کتاب "منتخب الاثر"، از دجال یاد میکند:
- یکم: "فی خروج الدجال" که ذیل آن به نقل شش روایت از کتب اهل سنت میپردازند.
- دوم: باب نهم از فصل هفتم "فی انه (ع) یقتل الدجال" که در آن یک حدیث از: اکمال الدین و یک حدیث از اربعین مرحوم خاتون آبادی نقل میکنند[۲].
- آیت الله ابوطالب تجلیل در "من هو المهدی" و شیخ محمد فقیه در "السفیانی و علامات الظهور" با وجود این که روایات علائم ظهور را از عامه و خاصه نقل کردهاند، هیچ ذکری از "دجال" به میان نیاوردهاند[۳].
- آیت الله ابراهیم امینی در "دادگستر جهان"، با تردید بسیار به مسئله دجال نگاه کرده و آن را از رسوبات تفکر مسیحی[۴] میداند که به کتابهای اهل سنت راه یافته است. ایشان بسیاری از روایات دجال را ضعیف و غیر قابل اعتماد دانسته و در نهایت با بیرغبتی، اصل وجود او را قابل پذیرش میشمارند؛ ولی کیستی او، اوصاف و سیرهاش و سایر امور مرتبط به وی را مبهم دانسته و مسکوت عنه میگذارند[۵].
- کامل سلیمان در "یوم الخلاص" احادیث شیعه و سنی را درباره دجال ذکر کرده ولکن پیش از ذکر آنها میگوید: "مسئله دجال، قضیهای مبهم بوده و بالفعل غیر قابل پذیرش است. زیرا اولاً: اخبار آن غیر معتبرند. ثانیاً: امور جعلی در آنها مشاهده میشود که با بلندترین صدا، فریاد زده و اعتراف میکند که رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین (ع) از ابراز داشتن این خرافات و اراجیف منزهند. ثالثاً: اساساً برخی از اینروایات جعلی بوده و سندشان ساختگی است. "اما برخی علائم ذکر شده درباره دجال بر بعضی پدیدههای شوم امروزی منطبق است که آدمی را متقاعد میسازد که اخبار صحیح این باب نیازمند به تأویل است؛ یعنی زبان این روایات سمبلیک است ... بار دیگر تکرار میکنم که تقریباً با یقین میتوانم بگویم ۹۰% احادیث دجال، جعلی است و زبان ۱۰% باقیمانده نیز رمزی است و این بدان معناست که مقصود از دجال، افراد دیگری از زمره جباران و سفاکان و مفسدان و احتمالاً برخی از سران دژخیم یهود صهیونیست است؛ ولی در مجموع اکنون نمیتوانم احتمال صدور سخنانی از پیشوایان دین را که راویان عمق آن را درنیافته و از اینرو، تخیلات و برداشتهای پنداری خویش را بدان افزوده باشند، نفی کنم..."[۶].
- علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعه ارزشمند الامام المهدی با عنوان "تاریخ الغیبة الکبری" بحث مفصلی را به بررسی مسئله دجال اختصاص داده است. وی معتقد است اکثر قریب به اتفاق اخبار دجال مبتلای به دو اشکال جدی هستند:
- الف) ضعف سندی
- ب) دلالت بر ایجاد معجزات مضله (که به لحاظ قوانین کلامی محال است؛ یعنی خداوند سبحان قدرت خرق عادات و اظهار معجزه را به افراد ضال و مضل تفویض نمیکند). ایشان سرانجام به این جمعبندی میرسد که وجود دجال امری است حق، لکن مراد از آن یک فرد مشخص با همان اوصاف کذایی نیست، بلکه مقصود یک سری پدیدههای اجتماعی - فرهنگی است[۷].
- توصیف دجال به زبان نمادین
همانگونه که پیش از این گفتیم در میان مهدیپژوهان، محققی که بیش از دیگران بر رمزی بودن زبان احادیث در قضیه دجال تأکید داشته و مفصلتر بدان پرداخته است، علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة الامام المهدی است که در اینجا خلاصه سخنان ایشان را نقل میکنیم.
مفهوم دجال، سمبل پیچیدهترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع، توصیف تمدن و جهانبینی ماتریالیستی غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنی به خود ندیده است. در احادیث دجال آمده است: "از زمان خلق آدم تا روز قیامت، امری خطیرتر از دجال وجود ندارد"، و استفاده از کلمه "أمر" خود بیانگر این حقیقت است که دجال یک شخص معین نبوده، بلکه یک جریان فرهنگی - اقتصادی - سیاسی ضد توحیدی و ضد دینی است.
در روایات باب وارد شده است: "از ترفندهای دجال این است که به آسمان دستور میدهد که ببارد و در پی آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر میکند برویان و به دنبال آن، زمین رستن آغاز خواهد کرد"، و این چیزی است که تمدن غربی بر اساس پیشرفتهای خیرهکننده در عرصه فنآوری صنعتی و پیشرفت در زمینههای فیزیک فضایی و بیوشیمی و دهها شاخه دیگر علمی و با سیطره همهجانبه بر منابع طبیعی، بدان دست یافته است[۸].
بدیهی است که این شعبدهها و تردستیهایی که از آستین تمدن مادی غرب بیرون میآید، تا چه حد اذهان سطحینگر و سادهاندیش را مسحور و مرعوب خود میسازد. در اخبار دجال آمده است: "از شگردها و شیوههای اوست که اگر بر محلهای عبور کند و مورد تکذیب و روی گرداندن اهل آن واقع شود، کسی از آنان زنده نخواهد ماند و اگر بر محلهای بگذرد و مورد استقبال و تصدیق اهل آن قرار گیرد، آسمان را گوید که بر آنان ببار و زمین را امر کند که بر ایشان برویان تا آنجا که زان پس، دامهای ایشان در نهایت فربهی و شیرآوری و... خواهند شد". و این، پدیدهای است که ما امروزه در صحنه بینالملل و روابط به اصطلاح شمال - جنوب به خوبی شاهد آن هستیم؛ هر جامعهای که خود را در آغوش غرب استکباری انداخته و حلقه سرسپردگی آنان را در گوش کند، از نظر اقتصادی و رفاهی مورد توجه غرب قرار میگیرد و هر کشوری که بخواهد در مقابل ارزشهای غربی (مانند: قرائت غربی حقوق بشر) یا سیاستهای غربی بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه میشود.
درباره دجال در جوامع روایی میخوانیم: "دجال با رساترین فریاد خود که همه عالمیان بشنوند بانگ میزند: به سویم بشتابید ای هواداران من! منم آن کس که "خَلَق فَسوی" و منم آن که "قدر فهدی" آری! "أنا ربکم الأعلی". همه این اوصاف در مورد تمدن غربی صادق است. غرب مادی و متافیزیک ستیز از طریق امپراطوری اهریمنی و جهانی رسانهها و شبکههای عظیم صوتی - تصویری - مطبوعاتی با ترویج اخلاق، حقوق، ارزشها و هنر مادی، ولایت خود بر شئون انسان را فریاد میکند و با حرکت خزنده فراگیر خویش، آدمی را در چنبره و قبضه خویش گرفته و از عالم علوی جدا ساخته است.
وسایل ارتباط جمعی، بلندگوی تبلیغ ارزشها و هنجارهای مادیاند و قوانین دست ساز بشر غربی با هزار نوع تدلیس و آرایش و چاشنی به هاضمه فکر جامعه جهانی خورانده میشود و به این شکل، تمدن مادی و فرهنگ دینستیز غربی، ولایت و سرپرستی خود را بر معاش و معاد انسان و سعادت و رستگاری وی اعلام میدارد و ولایت هر منبع غیبی و متافیزیکی را نفی میکند که در واقع این جز کوس خدایی زدن و ادعای ربوبیت کردن، نیست[۹].
از احوال غریب دجال است که به همراه او آب و آتشی دیده میشود که آن آب در حقیقت آتش و آن آتش در واقع آب است، بنابراین هر کس این دو را مشاهده کرد، باید در آن آتش در آید که همانا آبی است بس زلال. چه کسی است که نداند آب گوارای لذتهای دنیوی و مشتهیات حیوانی و تکاثر ثروت و رفاه مادی که غرب ماده باور و ماده پرست به کام انسان عطشناک میریزد، چیزی جز آتش سعادت سوز و شرافت سوز نیست، و نیز کیست که نداند آنچه که غربِ از آسمان بریده و زمینگیر شده! زشت و ضد ارزش معرفی کند، در حقیقت جز آب حیات رستگاری نیست.
دجال در تراث روایی ما، یک چشم معرفی شده است و گفته شده که چشم دیگر او کور است و قطعاً این وصف، زیبنده تفکر و تمدن مادهزده غربی میباشد؛ چه آن که غرب از دو بخش عالم و هستی آدمی یعنی ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را میبیند و اساساً توانایی مشاهده معنا و معنویت و روح و روحانیت را ندارد و این یعنی او از یک چشم محروم است و یکی از دو سمت و سوی جغرافیای هستی را ندیده و هرگز درک نکرده است. سرانجام در احادیث میخوانیم که "هیچ جایی از زمین باقی نمیماند مگر آن که دجال در آن گام مینهد و حضور خود را اعلام میکند به جز مکه و مدینه؛ زیرا فرشتهای با شمشیری بر فراز این دو ناحیه مقدسه ایستاده و از ورود دجال به آنها جلوگیری میکند".
از زمانی که استعمار قدیم در لباس استعمار نوین، تجدید حیات کرد و با استعمار فکری - فرهنگی و استکباری اقتصادی، اختاپوسوار با بازوهای پلید خود به اطراف و اکناف چنگاندازی کرده، هیچ قسمتی از کره خاکی از لوث وجود او بر کنار نمانده و همه کشورهای جهان سایه شوم او را بر سر خود حس کردهاند. همه فرهنگها مقهور ارزشها و هنجارهای غربی قرار گرفته است مگر ایدئولوژی مترقی و حیاتبخش اسلام ناب که در حدیث فوق با زبان سمبلیک، حرم الهی مکه و حرم نبوی مدینه - سرای توحید و نبوت - نماد آن قلمداد شده است و این به آن معناست که تفکر اِلحادی نوین غرب هرگز اسلام اصیل را مقهور نخواهد ساخت که "الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ"[۱۰]»[۱۱].
پرسشهای وابسته
- دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنا و مفهوم دجال چیست؟ (پرسش)
- تعبیر مسیخ دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- چرا دجال مسیح نامیده شده است؟ (پرسش)
- چرا لقب مسیح به عیسی بن مریم داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیها و اوصاف مسیح چیست؟ (پرسش)
- بهترین امتها و آنکه به زودی با دجال پیکار خواهد کرد کیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتی میان دو اسم مسیح و دجال وجود دارد؟ (پرسش)
- دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- یک چشم بودن دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا دجال همان سفیانی است؟ (پرسش)
- خروج دجال در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- چه ارتباطی بین دجال و فتح قسطنطنیه وجود دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان دجال و اشراط الساعة وجود دارد؟ (پرسش)
- خروج دجال چه ارتباطی با رویداد آخر الزمان و ظهور دارد؟ (پرسش)
- هشدار پیامبران درباره خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- اولین سرزمینی که دجال وارد آن میشود کجاست؟ (پرسش)
- چه کسانی از دجال پیروی میکنند و چه سرنوشتی در انتظار آنان است؟ (پرسش)
- صفات و ویژگیهای یاران دجال چیست؟ (پرسش)
- آیا پیش از ظهور دجال آسمان نمیبارد؟ (پرسش)
- نشانه خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- چند دروغگو پیش از ظهور دجال ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی دجال چیست؟ (پرسش)
- چه ویژگیهای برای دجال شمرده شده است؟ (پرسش)
- وضعیت مردم در زمان خروج دجال چگونه است؟ (پرسش)
- پناهگاه مسلمانان هنگام خروج دجال کجاست؟ (پرسش)
- مدت اقامت دجال در زمین چقدر است؟ (پرسش)
- آیا یهودیان دجال را از نژاد خود میدانند؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف دجالهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- مقصود از خروج دجال که از نشانههای ظهور به حساب آمده چیست؟ (پرسش)
- آیا دجال واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- در روایات چه صفاتی برای دجال بیان شده است؟ (پرسش)
- نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ (پرسش)
- حضرت عیسی در کجا دجال را به هلاکت میرساند؟ (پرسش)
- دجال در اندیشه مسیحیت چگونه معرفی شده است؟ (پرسش)
- سرانجام دجال چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ المهدی، صدر الدین صدر، ترجمه محمد جواد نجفی، صص ۲۵۷ و ۲۵۸.
- ↑ منتخب الاثر، صص ۴۶۰ - ۴۶۲ و ۴۸۰.
- ↑ ر.ک: من هو المهدی، صص ۱۱۲ - ۱۲۲، السفیانی و علامات الظهور، محمد فقیه، صص ۲۴ - ۱۸۳.
- ↑ دجال در فرهنگ مسیحی «Anti christ» نامیده میشود. ر.ک: THE ENCYCLOPEDIA AMERICANA, Vol ۲, PP. ۶۲b ه ۷۲ NEW CATHOLIC ENCYCLOPEDIA, Vol ۱, PP. ۶۱۶ ه ۸۱۶ THE ENCYCLOPEDIA OF RELIGION, Vol ۱ ه ۲, PP. ۱۲۳ ه ۷۲۳.
- ↑ ر.ک: دادگستر جهان، صص ۲۲۳ - ۲۲۶.
- ↑ یوم الخلاص، صص ۷۱۱ و ۷۱۲.
- ↑ ر.ک: تاریخ الغیبة الکبری، ص ۵۱۷.
- ↑ در مورد ریزش باران و رویش گیاه و تسلط انسان بر آنها، امروزه شاهد تکنیکهایی هستیم که تا دو قرن پیش، شاید هیچ کس به ذهنش نیز خطور نمیکرد مانند: پدیده به اصطلاح باردار کردن ابرها و باران مصنوعی و کشاورزی بدون خاک (بر روی آب) و...
- ↑ نفی ربوبیت الهی و اصل خودبسندگی در واقع جنینی است که از لقاح بذرهای «اومانیسم» و «سکولاریسم» - یعنی دو مؤلفه بنیادین تفکر معاصر غرب - متولد میشود.
- ↑ موسوعة الامام المهدی، تاریخ الغیبة الکبری، صص ۵۱۱ - ۵۱۷ و ۵۳۲ و ۵۳۵.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۴۵-۵۰.