دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«دجال در احادیث اهل سنت: این پدیده در آموزههای اسلامی بر پایه پیشگوییهایی در احادیث است که در آینده، پیش خواهد آمد. غالب احادیث این موضوع در مصادر اهل سنت آمدهاند[۱]. ابن حماد، محدث سنی مذهب، در مهمترین کتابی که دربردارنده حوادث آخر الزمان است، هفت باب از کتاب الفتن خود را به دجال اختصاص داده و دهها خبر درباره او آورده است، اگر چه در دیگر مصادر حدیثی اهل سنت هم احادیث دجال وجود دارد[۲]. غالب عالمان اهل سنت دجال را شخص معینی دانستهاند که مشخصات او در احادیث آمده و او در آخر الزمان، ظهور خواهد کرد[۳]؛اما کسانی هم هستند که اوصاف دجال را در احادیث اشاره به شخص معینی نمیدانند[۴]. مضامین این احادیث از نظر اوصاف دجال و نیز کارهایی که انجام میدهد، مختلف است. در برخی از این احادیث، عنوان "مسیح" بر دجال اطلاق شده است. شارحان کتب حدیثی اهل سنت، در ضبط این نام و نیز وجه تسمیه آن دچار اختلاف شدهاند[۵]. از این رو، احادیث این موضوع را از نظر اعتبار، میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: دستهای از آنها محتوایی معقول دارند و مخالف با ضروریات عقلی نیستند. از این رو، مانع عقلی و شرعی از پذیرش این دسته احادیث نیست؛ اما دستهای دیگر از احادیث این موضوع، دارای مطالبی متناقض و غیر معقول و نامتناسب با حکمت الهی است. از این رو، این دسته احادیث یا باید تأویل شوند و یا این که آنها را طرح و طرد کرد[۶].
دجال در احادیث شیعه: در مصادر شیعی، دجال به عنوان علامت ظهور نقل نشده است. بیشتر احادیث دجال، به نقل از منابع غیر شیعی به آنها راه یافته است[۷]. در این احادیث- که بسیار کم هستند- دجال به عنوان یک پدیده آخر الزمانی معرفی شده است[۸]. اگر چه برخی عالمان همچون شیخ مفید[۹]، مدعی وجود اخباری در علامت بودن ظهور دجال، برای ظهور حجت (ع) شدهاند. ولی حتی ایشان نیز در هنگام شمارش نزدیک به چهل علامت ظهور در کتاب ارشاد، از دجال به عنوان نشانه ظهور یاد نکرده است. ظاهراً اشاره به دجال در کتاب دیگر ایشان ناشی از اختلاط اشراط الساعة و علائم ظهور است که پیش از این به عنوان یک آسیب در شناخت علائم ظهور، از آن یاد کردیم» [۱۰].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
«احادیث حکایت حال دجال در کتب اهل سنت حجم عظیمی را تشکیل میدهد در حالی که در منابع شیعی با روایات اندکی در این خصوص روبروییم و در مقایسه باید گفت روایات باب دجال در منابع عامه دهها برابر همان احادیث در جوامع روایی خاصه است. بر اساس حجم قابل توجه روایات اهل سنت، میبینیم که کتابهای مستقل فراوانی از سوی ایشان در خصوص دجال نگاشته شده است مانند:
برای آگاهی بیشتر از حجم روایات دجال در کتب اصلی روایی اهل سنت، کافی است نگاهی گذرا داشته باشیم به صحیح مسلم؛ ابوالحسین مسلم بن حجاج قشیری در صحیح خود از حدود ۲۸ طریق!! روایات مربوط به دجال و چهره و اوصافش، نحوه قیام، منش و رفتار، عقاید و جنایات و مفاسد و پیروان و اتباع و چگونگی کشته شدن و محل به درک واصل شدنش، را ذکر میکند که در اینجا به نقل پنج طریق از آنها اکتفا میکنیم:
سخنی قابل توجه از تفتازانی: سعد الدین تفتازانی (متوفای ۷۹۳ ق) در کتاب کلامی معروف "شرح المقاصد" - که از معتبرترین کتب کلامی اهل سنت است - در بخش ملحقات باب امامت و تحت عنوان "خاتمه" چنین عنوان میکند که: خروج مهدی (ع) و نزول عیسی بن مریم (ع) از طریق اخبار آحاد صحیح به ما رسیده، ولی اخبار خروج دجال قریب به متواتر معنوی است[۱۲]!! این سخن از سعد تفتازانی که یکی از بزرگترین متکلمان اهل سنت است، بیانگر میزان توجه و اعتقاد - حداقل بخشی از برادران – اهل سنت به قضیه دجال در برابر مسئله مهدویت است. (سخن وی به ویژه از این جهت حائز اهمیت است که بر اساس برخی از مبانی کلامی، مسائل اصول دین و اعتقادات به وسیله خبر واحد - هر چند صحیح - قابل اثبات نیست، بر خلاف اخبار متواتر که میتوانند مستند عقاید کلامی واقع شوند). اما در مورد انباء الدجال در کتب شیعه، مناسب است که ابتدا مروری داشته باشیم بر کتب قدمای اصحاب و در مرحله دوم نگاهی داشته باشیم به کتب علما و مهدیپژوهان معاصر. میدانیم که مهمترین کتب روایی ما در بحث مهدویت عبارتاند از:
با نگاهی به کتب فوق، روشن میشود که در کتابهای "الکافی"، "الغیبة نعمانی" و "الارشاد" حتی یک حدیث نیز در مورد دجال روایت نشده است!! در حالی که در مورد "سفیانی"، " خسف البیداء"، "صیحه و ندای آسمانی" و "قتل نفس زکیه" و... روایات بسیاری نقل شده است و گذشته از این نشانههای مشهور و حتمی، مثلاً در "الارشاد" به بیش از ۵۰ علامت تصریح شده است ولی از دجال هیچ سخنی به میان نیامده است.از طرفی مجموع روایاتی که در آنها به دجال اشاره رفته و در اکمال الدین صدوق و الغیبة شیخ الطائفه وارد شده است، به ده عدد نمیرسد! از این پنج منبع که بگذریم کتاب "إعلام الوری بأعلام الهدی" تألیف شیخ فضل بن حسن طبرسی که از عمده کتابهای مرجع در مبحث امامشناسی است، نیز علیرغم ذکر احادیث متعدد درباره "سفیانی"، "قتل نفس زکیه" و "خسف البیداء" و... در مورد دجال روایتی را نقل نمیکند. البته باید افزود که در کتابهای معتبری چون "الخصال" تألیف شیخ صدوق، "تفسیر علی بن ابراهیم قمی"، "الملاحم و الفتن" تألیف سید بن طاووس و "الخرائج و الجرائح" تألیف هبة الله راوندی، روایات اندکی در مورد دجال وارد شده است»[۱۳]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین روحی برندق؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر کاوس روحی برندق و دیگر نویسندگان مقاله «دجال در نگاه احادیث فریقین» در اینباره گفتهاند:
«خروج دجال یکی از علائم بحثبرانگیز و جنجالی ظهور به شمار میرود که در احادیث شیعه و اهلتسنن مطرح شده و شمار احادیث در اینباره در جوامع روایی اهلتسنن بیشتر از جوامع روایی شیعه است[۱۴]. در احادیث شیعه، خروج دجال پیش از ظهور حضرت ولی عصر (ع) از مسلمات به شمار آمده است[۱۵]، ولی از نشانههای حتمی ظهور نیست؛ بلکه امری بداپذیر است و طبق مصلحت، وقوع یا عدم وقوع آن امکان دارد[۱۶]؛ لکن اهلتسنن معتقدند ظهور دجال جزء علائم حتمی ظهور است[۱۷]»[۱۸].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود الهامی، در کتاب «آخرین امید» در اینباره گفته است:
«موضوع دجال بیش از آنچه در روایات شیعه است از طرق اهل تسنن نقل شده است و قسمت عمده آن را احمد بن حنبل در کتاب مسند و ترمذی در صحیح خود و ابنماجه در سنن و مسلم در صحیح و ابن اثیر در نهایه از عبدالله بن عمر و ابو سعید خدری و جابر بن عبدالله انصاری نقل کردهاند. مرحوم صدوق در این زمینه میگوید: متعصبین اهل تسنن اینگونه اخبار را تصدیق میکنند و آن را درباره دجال و غیبت وی و زنده بودنش را در این مدت طولانی روایت نمودهاند که در آخر زمان خروج میکند ولی درباره قائم باور نمیکنند که او مدت طولانی غائب میشود آنگاه آشکار میگردد و جهان را پر از عدل و داد میکند چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد با اینکه پیامبر و امامان از این موضوع صریحاً سخن گفتهاند؟![۱۹]»[۲۰]. |
۴.آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«نگارنده در مورد دجال به نتیجه قطعی نرسیده است، زیرا روایاتی که در مورد دجال نقل شده، غالبا مورد اعتماد نیستند، و در ضمن آنها مطالبی هست که یقینا جعلی هستند و متن آنها گواه است بر اینکه سخن معصوم نیست. در این حدیثها ذوق و قریحه جاعلین اثر گذاشته، طبق سلیقه و ذوق آنها جعل شده است. و آنچه از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده در میان احادیث جعلی دستگاه خلافت گم شده است و تشخیص آنها بسیار دشوار مینماید. به احتمال قوی در احادیث رسول اکرم (ص) مطالب مربوط به دجال به یک فرد معین مربوط میشود، و به اصطلاح: دجال شخصی است نه نوعی، ولی در مورد تطبیق آن به شخص معین، به نتیجه مشخصی نرسیدهام، اگرچه احتمال قوی میدهم که به یکی از سران رژیم اشغالگر قدس مربوط باشد که سلاح را همهچیز میپندارند و سرنوشت بشریت را وابسته به مسابقات تسلیحاتی میدانند و نمیدانند که نزدیک است همین سلاحها به دست مرد دیگری که با نیروی برتر (جهان غیب) مربوط است از کار بیفتد و دیگر، طرحهای شیطانی آنها کارگر نیفتد. و لذا این خدانشناسها همه خواستههای خود را توسط رژیم اشغالگر قدس و از طریق یهودیان آمریکا، از ایالات متحده میخواهند و دیگر کشورهای منطقه را به هیچ میانگارند و برای آنها فخر میفروشند و کوس "انا ربکم الاعلی" میزنند!!. برخی از صفاتی که در مورد دجال در احادیث وارد شده، مانند کور بودن یک چشم و بیرون آمدن آن چون دانه عناب، و مانند مطالبی که در مورد مرکب معروف او (خر دجال) گفته شده، مطالبی است که باید گذشت زمان آنها را معنی کند. دجال از ماده "دجل" است و معنای آن: دروغگو، حقهباز، افسونگر، متقلب و تزویرکار است[۲۱]. از ظواهر اخبار استفاده میشود که دجال هنگامی خروج میکند که حضرت بقیة الله بر سفیانی پیروز شده، وارد عراق گشته، استانبول را فتح کرده، عازم فلسطین باشد و برای نابود ساختن آن جرثومه فساد از قلب خاورمیانه به سوی عکا عزیمت نماید، تا از این طریق مصر و دیگر کشورهای آفریقایی را فتح فرماید. آنچه از روایات اهل بیت عصمت و طهارت در منابع و مآخذ نقل شده بسیار فراوانست که ما تعداد بسیار اندکی را به عنوان نمونه در اینجا میآوریم و مسئولیت آن را به عهده راویان و ناقلان میگذاریم. و به قدر امکان، مطالب مبهم آن را بیان میکنیم. رسول اکرم (ص) میفرماید:"دجال از سجستان خروج میکند"[۲۲]. "دجال از یکی از دهکدههای اصفهان به نام یهودا خروج میکند، که آنجا از شهرهای سلاطین ایرانی است و بر مرکبی سوار میشود که بسیار زشت و کریه المنظر است، چشمش کور است، ناخن و استخوان پیشانیاش شکستگی دارد، افعیها از او بیرون میآید، پشتش قوز دارد، هر سلاحی را در دست خود کج میکند حتی نیزه و کمان را، تا سینه در دریا فرو میرود، کوتاهقد و کهنسال است و در میان دو چشمش نوشته شده: کافر"[۲۳]. امیر مؤمنان (ع) میفرماید:"دجال بزرگ خروج میکند، چشم راستش معیوب است و چشم چپش خونآلود است، گویی خون بسته است، حدقه چشمش چون یک دانه عناب روی آب شناور است"[۲۴]. امام باقر (ع) میفرماید:"دجال از طرف مشرق از شهر خراسان خروج میکند، سپس با هشتاد هزار نفر به جلگه کرمان فرود آید، صورت لشکریانش چون سپرهایی است که پوست بر روی آن کشیده باشند"[۲۵]. از این حدیث استفاده میشود که قسمتی از پیروان او از چین و خاور دور خواهد بود. امام صادق (ع) میفرماید:"دجال بانگ میزند که این بهشت منست برای کسی که مرا سجده کند و هرکس امتناع ورزد او را به آتش میبرم. این فریاد را همه انس و جن میشنوند"[۲۶]. معنای این حدیث امروز بسیار معقول است، زیرا کافیست که در پشت تریبون قرار بگیرد و فریاد بکشد و از همه رسانههای گروهی فریادش بلند شود و بگوش همگان برسد. "هرکس از او پیروی کند او را انفاق میکند و لذا هفتاد هزار نفر از بیچارهترین مردمان از اصفهان از او پیروی میکنند"[۲۷]»[۲۸]. |
پرسشهای وابسته
- دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنا و مفهوم دجال چیست؟ (پرسش)
- تعبیر مسیخ دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- چرا دجال مسیح نامیده شده است؟ (پرسش)
- چرا لقب مسیح به عیسی بن مریم داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیها و اوصاف مسیح چیست؟ (پرسش)
- بهترین امتها و آنکه به زودی با دجال پیکار خواهد کرد کیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتی میان دو اسم مسیح و دجال وجود دارد؟ (پرسش)
- دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- یک چشم بودن دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا دجال همان سفیانی است؟ (پرسش)
- خروج دجال در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- چه ارتباطی بین دجال و فتح قسطنطنیه وجود دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان دجال و اشراط الساعة وجود دارد؟ (پرسش)
- خروج دجال چه ارتباطی با رویداد آخر الزمان و ظهور دارد؟ (پرسش)
- هشدار پیامبران درباره خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- اولین سرزمینی که دجال وارد آن میشود کجاست؟ (پرسش)
- چه کسانی از دجال پیروی میکنند و چه سرنوشتی در انتظار آنان است؟ (پرسش)
- صفات و ویژگیهای یاران دجال چیست؟ (پرسش)
- آیا پیش از ظهور دجال آسمان نمیبارد؟ (پرسش)
- نشانه خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- چند دروغگو پیش از ظهور دجال ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی دجال چیست؟ (پرسش)
- چه ویژگیهای برای دجال شمرده شده است؟ (پرسش)
- وضعیت مردم در زمان خروج دجال چگونه است؟ (پرسش)
- پناهگاه مسلمانان هنگام خروج دجال کجاست؟ (پرسش)
- مدت اقامت دجال در زمین چقدر است؟ (پرسش)
- آیا یهودیان دجال را از نژاد خود میدانند؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف دجالهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- مقصود از خروج دجال که از نشانههای ظهور به حساب آمده چیست؟ (پرسش)
- آیا دجال واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- در روایات چه صفاتی برای دجال بیان شده است؟ (پرسش)
- نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ (پرسش)
- حضرت عیسی در کجا دجال را به هلاکت میرساند؟ (پرسش)
- دجال در اندیشه مسیحیت چگونه معرفی شده است؟ (پرسش)
- سرانجام دجال چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک: منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، ج ۳، ص ۱۰۳- ۱۱۱.
- ↑ ر.ک: المسند، ج ۱، ص ۲۴۲ و ۲۹۸ و ج ۲، ص ۹۵ و ۱۰۴ و ج ۴، ص ۷- ۶ و ج ۵، ص ۱۴۵ و ۳۸۹، صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۸ و ج ۸، ص ۱۸۰- ۱۷۹ و ۱۹۵، سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۰۷ و ۵۰۸ و ....
- ↑ منتخب الأثر، ج ۳، ص ۲۸۴- ۲۸۸.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۳، ص ۳۱۷.
- ↑ ر.ک: تنویر الحوالک، ص ۲۲۳، فتح الباری، ج ۲، ص ۲۶۴ و ج ۶، ص ۳۴۰ و ج ۱۳، ص ۸۲، عمده القاری، ج ۲، ص ۹۴، الدیباج علی مسلم، ج ۱، ص ۲۱۵.
- ↑ ر.ک: نهایة البدایة و النهایة، ج ۱، ص ۹۶ و ۱۰۱- ۱۰۵ و ۱۶۱.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶.
- ↑ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۹۸، الغیبة، طوسی، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶.
- ↑ ر.ک: الفصول العشرة، ص ۱۲۱.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص ۴۵۷ - ۴۵۸.
- ↑ ر.ک: صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۰۷ و ج ۴، ص ۱۲۰ و ج ۸، صص ۱۷۹ و ۱۹۳ و ۲۰۵ و ۲۹۶ و صحیح مسلم همراه با شرح نووی شافعی، ج ۱۸، صص ۵۸ - ۷۸، برای آگاهی از احادیث دجال در منابع اهل سنت نگاه کنید به: سنن ترمذی، ج ۴، ص ۴۷۷؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ۱۳۴۷؛ عقد الدرر، صص ۳۲۹ - ۳۷۳؛ الدر المنثور، ج ۳، ص ۶۰؛ صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۰۵ و ج ۹، صص ۶۰ و ۶۱ و ۷۵؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۱۶۱ و ۱۷۱؛ البیان، ص ۱۰۴؛ الصواعق المحرقه، ص ۱۶۵؛ العطر الوردی، ص ۵۷؛ الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه، قنوجی بخاری، ص ۱۱۳؛ مشارق الانوار فی فوز اهل الاعتبار، عدوی حمزاوی، ص ۱۱۴؛ ینابیع الموده، قندوزی، ج ۳، چاپ بیروت - مؤسسه الأعلمی، ص ۹۲؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، المناوی، ص ۲۷۹؛ الفصول المهمه، ص ۲۸۹؛ الفتاوی الحدیثیه، شهاب الدین ابن حجر هیتمی مکی، ص ۳۷؛ الیواقیت و الجواهر، عبدالوهاب شعرانی، ص ۴۱۰.
- ↑ شرح المقاصد، چاپ اولنمشدر - ترکیه، ج ۱، ص ۳۰۷.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۴۳-۴۵.
- ↑ نک: صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۳، ۲۷۲ و ۲۹۳.
- ↑ صدر، سید محمد، موسوعة الامام المهدی، ج۲، ۵۱۱.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ۲۲۳.
- ↑ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۴، ۱۰۵.
- ↑ روحی برندق، کاوس، نیلساز، نصرت، صدری،سحر؛ دجال در نگاه احادیث فریقین، ص127-159.
- ↑ کمال الدین، مرحوم صدوق، به نقل بحار، ج۵۲، ص۲۰۰.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۳۲۲
- ↑ مرحوم خزائلی معنای وسیعتر و مشخصات جامعتری بیان کرده که متأسفانه مدرک خود را نگفته است و لذا از آوردن آن خودداری میکنیم، علاقمندان به کتاب «اعلام قرآن» بخش «مسیح دجال» مراجعه فرمایند.
- ↑ " يَخْرُجُ الدَّجَّالُ مِنْ سِجِسْتَانَ "؛منتخب الاثر، ص ۴۲۵؛ الزام الناصب، ص ۶۴؛ الامام المهدی، ص ۲۱۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ بشارة الاسلام، ص ۵.
- ↑ " إِنَّهُ يَخْرُجُ مِنَ الْمَشْرِقُ مِنْ قَرْيَةٍ يُقَالُ لَهَا يهوداء وَ هِيَ قَرْيَةُ مِنْ قُرَى أَصْفَهَانَ وَ بَلْدَةٍ مِنْ بَلَدَانِ الْأَكَاسِرَةِ. تَحْتَهُ حِمَارُ أَ قَمَرُ، وَ هُوَ مطموس الْعَيْنِ مَكْسُورُ الظُّفُرِ وَ النَّظَرِ، وَ يَخْرُجُ مِنْهُ الْحَيَاةِ وَ هُوَ محدودب الظُّهْرِ، قَدْ صُوِّرَ كُلِّ سِلَاحُ فِي يَدَيْهِ حَتَّى الرُّمْحُ وَ الْقَوْسُ، يَخُوضُ الْبِحَارُ إِلَى الْكَعْبِ. وَ هُوَ قَصِيرُ الْقَامَةِ، كَهْلُ، مَكْتُوبُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ: كَافِرُ "؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۹۳؛ الزام الناصب، ص ۲۰۲، ۲۲۸.
- ↑ " يَخْرُجُ الدَّجَّالُ الْأَكْبَرِ، الْأَعْوَرُ الْمَمْسُوحُ الْعَيْنِ الْيُمْنَى، وَ الْأُخْرَى كانها ممزوجة بِالدَّمِ، لَكَأَنَّهَا فِي الْحُمْرَةُ عَلَقَةً، تاتي الْحَدَقَةِ كَهَيْئَةِ حَبَّةِ الْعِنَبِ الطافية عَلَى الْمَاءِ "؛ الزام الناصب، ص ۲۰۲؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۰۷؛ بشارة الاسلام، ص ۴۴.
- ↑ " ألدجال يَخْرُجُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ مِنْ مَدِينَةِ خُرَاسَانَ ثُمَّ يَهْبِطُ حَدْرُ كِرْمَانَ فِي ثَمَانِينَ أَلْفاً، وَ أَتْبَاعِهِ كَأَنَّ وُجُوهَهُمُ الْمَجَانُّ الْمُطْرَقَةُ "؛الملاحم و الفتن، ص ۱۲۶.
- ↑ " يُصَرَّحْ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ: هَذِهِ جَنَّتِي لِمَنْ سجدلي، وَ مَنْ أَبِي أَدْخَلْتَهُ النَّارِ! "؛ الزام الناصب، ص ۲۶۱.
- ↑ " وَ هُوَ يُعْطِي مَنْ يُقِرُّ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، فَيَتَّبِعَهُ مِنْ أَصْفَهَانَ سَبْعُونَ أَلْفاً، وَ يَتْبَعَهُ أسوا النَّاسِ! "؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۶۶؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۰.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 845-860.