آیا دجال نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ (پرسش)
آیا دجال نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
آیا دجال نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- برداشتهای رمزی و کنایی از دجال چیست؟
پاسخ نخست
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در این باره گفته است:
«دجال منحصر به یک فرد نیست بلکه عنوانی است کلّی برای افراد پر تزویر و حیلهگر؛ و پر مکر و فریب و حقّه باز که برای کشیدن تودههای مردم به دنبال خود از هر وسیلهای استفاده میکنند، و بر سر راه هر انقلاب سازندهای که در ابعاد مختلف صورت میگیرد ظاهر میشوند. در حدیث معروفی که از صحیح "ترمذی" نقل شده میخوانیم که پیامبر (ص) فرمود:"اِنَّهُ لَمْ يَكُن نَبيٌ بَعْدَ نوحٍ اِلاّ أنْذَرَ قَوْمَهُ اَلدَّجَّالَ وَ اِنِّي أنذِرُكُمُوهُ"[۱]. مسلّماً انبیای پیشین به مردم عصر خود نسبت به فتنه دجّالی که در آخر زمان آشکار میشود و هزاران سال با آنها فاصله دارد هشدار نمیدادند. بخصوص که در پایان حدیث میخوانیم:"فَوَصَفَهُ لَنَا رَسُولُ اَللَّهِ فَقَالَ لَعَلَّهُ سَيُدْرِكُهُ بَعْضُ مَنْ رَآنِي اَوْ سَمِعَ كَلاَمِي" [۲]. به احتمال قوی ذیل حدیث اشاره به طاغیان و فریبکاران خطرناکی همچون بنی امیّه و افرادی همانند معاویه است که در لباس "خال المؤمنین" و عنوان "کاتب وحی" به مکر و فریب و تزویر و بیرون راندن مردم از صراط مستقیم به سوی آداب و سنن جاهلی، و زنده کردن نظام طبقاتی و حکومت استبدادی و خودکامه، و روی کار آوردن ناصالحان چاپلوس، و جنایتکاران بیباک، و کنار زدن صلحا و فضلا و مردان لایق، پرداختند. و نیز در حدیث دیگری در همان کتاب میخوانیم: پیامبر (ص) در مورد دجال فرمود: "مَا مِنْ نَبِيٍ إِلاَّ وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ وَ لَكِنِّي سَأَقُولُ لَكُمْ فِيهِ قَوْلاً لَمْ يَقُلْهُ نَبِيٌ لِقَوْمِهِ، إِنَّهُ أَعْوَرُ" [۳]. تکیه روی زمان "نوح" در بعضی از این احادیث، شاید به خاطر اشاره به دورترین زمان باشد؛ یا عدم وجود دجّالها در زمانهای پیش از نوح به سبب این باشد که نخستین آئین و شریعت را نوح آورد، و یا به خاطر عدم نفوذ حیلهها و تزویرها در جوامع انسانی پیشین بوده است. جالب توجّه این که در پارهای از احادیث آمده است که پیش از ظهور مهدی (ع) ۳۰ دجال ظهور خواهد کرد![۴]. حتّی در اناجیل نیز اشاره به ظهور دجال شده است. در رساله دوّم یوحنا [۵] میخوانیم: "شنیدهاید که دجال میآید الحال هم دجّالان بسیار ظاهر شدهاند" و این عبارت نیز تعدّد دجّالها را تأکید میکند. در حدیث دیگری میخوانیم:"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ نَحْوٌ مِنْ سِتِّينَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُونَ أَنَا نَبِيٌ" [۶]. گرچه در این روایت عنوان دجّال به میان نیامده، ولی اجمالاً از آن بر میآید که مدّعیان دروغین و فریبکار در آخر زمان محدود به یک یا چند نفر نخواهد بود.
- به هر حال، آنچه را نمیتوان در آن تردید کرد این است که هنگام فراهم شدن زمینههای انقلاب، در هر جامعهای که باشد، افراد فریبکاری که در واقع پاسدار نظامهای فاسد و فرسودهاند برای نگاهداری وضع موجود، و بهرهبرداری از زمینههای فکری و اجتماعی مردم به نفع اهداف نادرست خود، دست به تزویر و حیلهگری میزنند، و حتّی شعارهای انقلابی میدهند، و این یکی از بزرگترین موانع راه اصلاح و انقلاب راستین است. اینها دجّالانی هستند که همه پیامبران، امّت خویش را از آنها بر حذر داشتند و نسبت به نقشه های فریبنده آنها هشدار دادند. لکن پیش از ظهور مهدی و آن انقلاب عظیم و وسیع و راستین، هر قدر زمینههای فکری و روانی و اجتماعی در سطح جهانی آمادهتر میگردد، فعّالیّت این دجّالان که یکی از بعد از دیگری ظهور میکنند افزایش مییابد؛ تا در پیشرفت زمینههای انقلابی وقفه ایجاد نمایند و به هزار حیله و فن برای منحرف ساختن افکار دست زنند. البتّه هیچ مانعی ندارد که یک دجال بزرگ در رأس همه آنها باشد»[۷].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله طبسی؛ |
---|
آیتالله نجمالدین طبسی، در کتاب «تا ظهور ج۱» در اینباره گفته است:
«در نوشتار قدماء، در این رابطه چیزی نیافتیم، شاید عدم تعرض به این موضوع، حاکی از احراز فرد بودن دجال است، از این رو، آن را مسألهای ثابت شده دانستهاند. اما بعضی از معاصرین مانند آیت الله ناصر مکارم شیرازی (البته میفرماید: عنوانی است کلی برای افراد پرتزویر و حیلهگر و پرمکر و فریب)[۸] و شهید سید محمد صدر[۹] معتقداند که دجال جریانی فکری است نه یک شخص خاص. اما در مقابل بعضی دیگر، دجال را فرد میدانند یا لااقل احتمال اول را بعید و فاقد دلیل میشمرند. البته تعابیری که درباره دجال در روایات آمده با جریان بودن او سازگار نیست، مثلا در روایات آمده است که امام زمان (ع) یا عیسی ابن مریم دجال امیر المؤمنین را به قتل میرساند، در همین روایت کمال الدین (گرچه اشکال سندی دارد) حضرت، از دجال نام برده و فرموده است: "الدَّجَّالُ صائد بْنِ الصَّيْدِ، يَخْرُجُ مِنْ بَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا: أَصْبَهَانَ " یا در حدیث دیگری فرموده است: "از بلخ ظاهر میشود" و تعابیر دیگری که با نهاد بودن و جریان فرهنگی بودن دجال، مناسبت ندارد؛ بلکه با شخص خاص بودن وی سازگاری دارد. قرینه سیاق، در حدیثی که میفرماید: "خُرُوجُ دَابَّةُ الْأَرْضِ وَ الدَّجَّالُ وَ نُزُولُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا " بر فرد بودن دجال دلالت دارد، زیرا حضرت عیسی (ع) فرد است و "دابة الارض" نیز فرد خاص است. بر این اساس، قرینه سیاق اقتضا دارد که دجال نیز فرد باشد. از دیدگاه ما نیز دجال شخص خاصی است، البته جریان سیاسی و فرهنگی بودن او را نفی نمیکنیم؛ ولی معتقدیم دجال فردی است که جریانی را نیز به همراه دارد.
به هر حال تطبیق دجال و ویژگیها و نشانههای او و الاغش با بعضی از اختراعات کنونی و آینده، یا رئیس دولتی مادی صرف و دارای دستگاه تبلیغاتی بسیار نیرومند و غیره، چیزی نیست که بتوان بر آن اعتماد کرد. ما نیز با دیدگاه آقای علی دوانی موافقیم. و اگر دیدگاه آقای علی دوانی را تأیید نکنیم، سخن آیت الله سید محمد صدر و آیت الله ناصر مکارم شیرازی را نیز به یقین نخواهیم پذیرفت. چرا؟ زیرا شواهد زیادی داریم که دجال فردی خاص است، از جمله:
بحث اینجاست که بلخ و سیستان و مرو و خراسان چه نسبتی میتواند با فرهنگ غرب داشته باشد؟[۱۶] و این خود یکی از شواهدی است که دجال فرد است نه طرز فکر و فرهنگ و لاأقل اگر هم اشاره به فرهنگ باشد باز فردی مبتکر و مبتدع است که جلودار آن فرهنگ فاسد خواهد بود. در مجموع، شاید از این عبارات چنین استفاده شود که دجال اشاره به فرهنگ و تفکری انحرافی است که سرزمینهای اسلامی گرفتار آن خواهند شد»[۱۷]. |
۲. آیتالله ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«در احادیث برای معرفی دجال، اوصافی را بیان کردهاند که بسیار وحشتانگیز و غیر عادیاند: چشمان او را به اشکال گوناگون و عجیب[۱۸]، میان چشمان او کافر نوشته شده[۱۹]، قدش تا ابرها میرسد[۲۰]، در پیشانی او شاخ وجود دارد[۲۱]، و .... وجود این اوصاف غیر طبیعی، باعث شده است که عدهای، تصور معنای حقیقی برای دجال را برنتابند. از این رو این افراد، احتمال میدهند که این اوصاف، نمادین و نشانگر موجودی خبیث یا یک جریان فتنهگر انحرافی باشند[۲۲]» [۲۳].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رمضانیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رمضانیان، در کتاب «شرایط و علائم حتمی ظهور» در اینباره گفته است:
چون این دو با یکدیگر تفاوتی اساسی و ماهوی دارند زیرا:
|
4. حجت الاسلام و المسلمین روحی برندق؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر کاوس روحی برندق و دیگر نویسندگان مقاله «دجال در نگاه احادیث فریقین» در اینباره گفتهاند:
«دانشمندان اسلامی درباره دجال دیدگاه واحدی ندارند. گروهی آن را شخصی واقعی از افراد انسانی میدانند و گروهی دیگر، آن را نمادی برای گروههای انحرافی آخرالزمان معرفی کردهاند. بسیاری از دانشمندان اهلتسنن بر اینکه دجال شخص واقعی است که در آخرالزمان ظهور میکند اتفاق نظر دارند[۴۱]. برای نمونه، کرمانی - شارح صحیح بخاری - تصریح میکند: "هو شَخْصُ بِعِينَةٍ "[۴۲]؛ سپس برخی از قدرتها و امور خارقالعادهای را که خداوند به او داده است ذکر کرده و فلسفه اعطای آن را امتحان مردم میداند[۴۳]. ابناثیر جزری نیز میگوید: در احادیث به صورت فراوان از دجال یاد شده است و او در آخرالزمان ظهور میکند[۴۴]. همچنین ابنمنظور به نقل از ابنسیده آورده است: دجال تکچشم مردی از یهود است که در آخرالزمان خروج میکند[۴۵]. نووی نیز در شرح صحیح مسلم درباره احادیث دجال میگوید: این احادیث که مسلم و غیر او درباره ماجرای دجال نقل کردهاند، دلیل مذهب اهل حق در اثبات صحت وجود دجال و اینکه او شخص واقعی است، به شمار میآید[۴۶]. او در ادامه، این دیدگاه را دیدگاه اهلسنت و تمامی محدثان و فقیهان و صاحبنظران برشمرده و آنگاه در مقابل میگوید: برخلاف کسانی که وجود دجال را انکار کرده و آن را باطل میشمارند، مانند پیروان مذهب خوارج، جهمیه و برخی از معتزله[۴۷]. همچنین ابنحجر به نقل از قاضی عیاض آورده است: این احادیث دلیل اهلسنت است بر اثبات وجود دجال و اینکه او شخص معینی است ... آنگاه هیچکس نمیتواند این مرد را بکشد[۴۸]. عبده -از دانشمندان اهل تسنن- از طرفداران نظریه سمبل است و دجال را رمز خرافات و دغلکاریها و زشتیها میداند که در صورت استقرار شریعت به صورت واقعیاش و عمل به اسرار و احکام حکمتآمیز دین، از بین میرود: "إِنَّ الدَّجَّالِ رمز للخرافات وَ الدَّجَّالِ وَ الْقَبَائِحِ الَّتِي تَزُولُ بتقرير الشَّرِيعَةِ عَلَى وَجْهِهَا وَ الْأَخْذِ بأسرارها وَ حُكْمُهَا "[۴۹].
در هر حال، بر فرض صحت این روایات، احتمال تأویل این روایات و رمزی بودن و جنبه سمبلیک داشتن آنها بسیار است[۶۱]. همچنین بعید نیست که منظور از دجال، با آن شرایط و اوصاف، قدرتهای بزرگ و اهریمنی باشند[۶۲]. با دید کلی و صرفنظر از برخی تردیدها، میتوان دیدگاهها درباره شخصیت دجال را به دو دسته تقسیم کرد: |
5. حجت الاسلام و المسلمین الهینژاد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین الهینژاد در مقاله «نمادگرایی در نشانههای ظهور» در اینباره گفتهاند:
«در میان نشانههای آخر الزمان و علائم ظهور، بحث دجال از پردامنهترین مباحث در روایات فریقین است. در بین ویژگیهای شخصی و پیرامونی دجال، موضوع نماد یا شخص بودن دجال از چالش برانگیزترین مباحث به شمار میرود. به طور کلی پیرامون دجال و شاخصههای او سه نظریه مطرح است: نظریه اول بر انسان بودن دجال تأکید داشته که خود باز به دو دیدگاه فرد بودن یا گروه بودن دجال تقسیم میشود[۶۴]. نظریه دوم به انسان نبودن دجال رأی داده و در این فرض دجال در قالب جریان و یا سیستم سیاسی، اجتماعی، تمدنی و... تعریف میشود[۶۵] بیتردید کسانی که به شخص یا گروه بودن دجال اعتراف دارند لزوماً به عادی و طبیعی بودن زبان روایات دجال نظر دارند و در مقابل افرادی که به جریان و سیستم بودن دجال اعتراف میکنند در واقع به نماد و سمبلیک بودن آن تأکید مینمایند. نظریه سوم که نظریه مختار است به تلفیق و تجمیع دو نظریه گذشته پرداخته و رأی به حقیقتگرائی و نمادگرائی پیرامون روایات دجال داده است یعنی نه نمادگرائی صرف در مورد دجال را میپذیرد و نه استعمال حقیقی صرف، زیرا بر اساس شواهد و قرائن که در روایات آمده؛ دجال قاتلی به نام حضرت عیسی (ع) دارد[۶۶] و نیز خاستگاهی به نام شهرهای مختلف اصفهان[۶۷]، قسطنطنیه[۶۸]، بصره[۶۹] و خراسان[۷۰] دارد که همگی دلیل بر فرد و یا افراد بودن دجال است و از طرفی با وجود شاخصههای افسانهای که در روایات از فعالیت دجال آمده و نیز وجود مرکب افسانهای و کارهای خرق عادی که از او سر میزند همگی نظریه رقیب یعنی نمادگرائی را تقویت مینماید. چنان که رسول گرامی اسلام (ص) در وصف دجال میفرماید: دجال بر حماری که فاصله بین دو گوشش یک میل[۷۱] است خروج کند، او به همراه بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب خروج میکند[۷۲]؛ همچنین امیر مومنان علی (ع) در بیان شاخصههای دجال میفرماید: چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستاره صبح میدرخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آغشته به خون است. در بین دو چشم او (پیشانی او) کلمه "کافر" نوشته شده که هر باسواد و بیسوادی میتواند آن را بخواند. داخل دریاها میشود و آفتاب با او در گردش است. پیش روی او کوهی از دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم گمان میکنند طعام (گندم) میباشد. او در زمان قحطی شدیدی خروج میکند، بر الاغی سفید رنگ (مایل به سبز و کبود) سوار است که هر گامش به اندازه یک میل راه است. و منزل به منزل زمین را طی میکند و از هیچ آبی نمیگذرد مگر اینکه تا روز قیامت در زمین فرورفته و خشکیده میشود. با صدای بلند به طوری که جن و انس و شیاطین از مشرق تا مغرب صدای او را میشنوند ندا میدهد که: ای دوستان من! به سوی من آیید، منم آن کسی که بشر را آفریدم و اندام آنان را معتدل و متناسب ساختم و هر کسی را قدر و اندازهای داده و هدایت و راهنمایی میکنم! من آن خدای بزرگ شما هستم![۷۳]»[۷۴]. |
6. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در اینباره گفته است:
«اهل تحقیق با توجه به مشکلات موجود در روایات دجال، این روایات را بر معنایی رمزی و کنایی حمل کرده و دجال را سمبل پدیدهای دانستهاند که در آخرالزمان ظهور میکند و موجب گمراهی گسترده مردم میشود.
|
پرسشهای وابسته
- دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنا و مفهوم دجال چیست؟ (پرسش)
- تعبیر مسیخ دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- چرا دجال مسیح نامیده شده است؟ (پرسش)
- چرا لقب مسیح به عیسی بن مریم داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیها و اوصاف مسیح چیست؟ (پرسش)
- بهترین امتها و آنکه به زودی با دجال پیکار خواهد کرد کیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتی میان دو اسم مسیح و دجال وجود دارد؟ (پرسش)
- دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- یک چشم بودن دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا دجال همان سفیانی است؟ (پرسش)
- خروج دجال در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- چه ارتباطی بین دجال و فتح قسطنطنیه وجود دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان دجال و اشراط الساعة وجود دارد؟ (پرسش)
- خروج دجال چه ارتباطی با رویداد آخر الزمان و ظهور دارد؟ (پرسش)
- هشدار پیامبران درباره خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- اولین سرزمینی که دجال وارد آن میشود کجاست؟ (پرسش)
- چه کسانی از دجال پیروی میکنند و چه سرنوشتی در انتظار آنان است؟ (پرسش)
- صفات و ویژگیهای یاران دجال چیست؟ (پرسش)
- آیا پیش از ظهور دجال آسمان نمیبارد؟ (پرسش)
- نشانه خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- چند دروغگو پیش از ظهور دجال ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی دجال چیست؟ (پرسش)
- چه ویژگیهای برای دجال شمرده شده است؟ (پرسش)
- وضعیت مردم در زمان خروج دجال چگونه است؟ (پرسش)
- پناهگاه مسلمانان هنگام خروج دجال کجاست؟ (پرسش)
- مدت اقامت دجال در زمین چقدر است؟ (پرسش)
- آیا یهودیان دجال را از نژاد خود میدانند؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف دجالهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- مقصود از خروج دجال که از نشانههای ظهور به حساب آمده چیست؟ (پرسش)
- آیا دجال واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- در روایات چه صفاتی برای دجال بیان شده است؟ (پرسش)
- نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ (پرسش)
- حضرت عیسی در کجا دجال را به هلاکت میرساند؟ (پرسش)
- دجال در اندیشه مسیحیت چگونه معرفی شده است؟ (پرسش)
- سرانجام دجال چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال برحذر داشت، من نیز شما را بر حذر میدارم!؛ صحیح ترمذی، باب ما جاء فی الدّجال، ص۴۲.
- ↑ سپس پیامبر (ص) صفات او را برای ما بیان کردو گفت شاید پارهای از آنها که مرا دیده اند یا سخن مرا شنیدهاند عصر او را درک کنند!
- ↑ هیچ پیامبری نبود مگر این که قوم خود را از فتنه دجّال بر حذر داشت، ولی من جمله ای درباره او میگویم که هیچ پیامبری به قوم خود نگفته، من میگویم او یک چشمیاست!
- ↑ سنن ابی داوود
- ↑ باب ۱، جمله ۶ و ۷.
- ↑ پیامبر (ص) فرمود: رستاخیز بر پا نمیشود مگر آن که شصت نفر دروغگو ظهور خواهند کرد که همه ادّعای نبوت میکنند!؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۷۱ -۱۷۵.
- ↑ حکومت جهانی مهدی، ص ۱۷۱.
- ↑ الغیبة الکبری، ص ۵۳۲، ج ۳، ص ۱۴.
- ↑ چاپ هشتم، ص ۱۹۲.
- ↑ الغیبة الکبری، ج ۳، ص ۱۴۱.
- ↑ مهدی موعود -ترجمه بحار الانوار- ص ۹۶۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۸۹ و ج ۵۲، ص ۱۹۰.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۵۵.
- ↑ مصنف عبد الرزاق، ج ۱۱، ص ۳۹۶.
- ↑ مصنف عبد الرزاق، ج ۱۱، ص ۳۹۶.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۳۷۲-۳۷۵.
- ↑ ر.ک: سنن الترمذی، ج ۳، ص ۳۴۹، ح ۲۳۴۲، مسند ابن حنبل، ج ۳، ص ۱۱۵ و ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: مسند ابن حنبل، ج ۳، ص ۳۶۷.
- ↑ ر.ک: المصنف، ج ۸، ص ۶۵۷، ح ۶۱.
- ↑ المصنف، ج ۸، ص ۶۵۷، ح ۶۱.
- ↑ تاریخ بعد الظهور، ص ۱۹۲- ۲۰۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص ۴۵۹.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۱۳، ح ۸۶.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام نعمت، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۸۹ و، ج ۵۲، ص ۱۹۰.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۵۵.
- ↑ کمال الدین
- ↑ کمال الدین
- ↑ مصنف عبدالرزاق، ج ۱۱، ص ۳۹۶.
- ↑ فتن ابن حماد، ص ۱۴۹.
- ↑ مهدی موعود- ترجمه بحارالانوار، ص ۹۶۹.
- ↑ تا ظهور، ج ۲، ص ۳۷۲ و ۳۷۳.
- ↑ الغیبة الکبری، ج ۳.
- ↑ الغیبة الکبری، ج ۳، ص ۱۴۱.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص ۵۳۲-۵۳۶
- ↑ حکومت جهانی حضرت مهدی (ع)، ص ۱۷۱.
- ↑ حکومت جهانی حضرت مهدی (ع).
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۶۳.
- ↑ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۴-۶۹.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۳، ۲۸۲.
- ↑ دجال شخص واقعی است؛ کرمانی، محمد بن یوسف، الکواکب الدراری فی شرح صحیح البخاری، ج۲۴، ۱۸۵.
- ↑ کرمانی، محمد بن یوسف، الکواکب الدراری فی شرح صحیح البخاری، ج۲۴، ۱۸۵.
- ↑ ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ۱۰۲.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ۲۳۶.
- ↑ نووی، یحیی بن شرف، شرح صحیح مسلم، ج۱۸، ۵۸.
- ↑ نووی، یحیی بن شرف، شرح صحیح مسلم، ج۱۸، ۵۸.
- ↑ عسقلانی (ابنحجر)، فتح الباری، ج۱۶، ۲۱۸-۲۲۰.
- ↑ قلمونی (رشیدرضا)، محمد رشید بن علی رضا بن محمد، المنار، ج۳، ۳۱۷.
- ↑ صدر، سید محمد، موسوعة الامام المهدی، ۱۹۲ - ۲۰۳؛ نیز نک: صدر، سید محمد، موسوعة الامام المهدی، ۴۸۳-۴۸۴ و ۵۳۲.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۳، ۲۸۷.
- ↑ نک: صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۳، ۳۰۱.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۳، ۳۰۱.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ۹۶۸.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۲، ۳۷۲-۳۷۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ۱۷۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ۱۷۵.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ۲۲۵ – ۲۲۶.
- ↑ سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ۷۱۱ – ۷۱۲.
- ↑ سید الحسنی، الدجال؛ بحث عقائدی، ۱۲۳ – ۱۲۴.
- ↑ رضوانی، علیاصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ۴۴۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان مجله حوزه، چشم به راه مهدی، ۶۹.
- ↑ روحی برندق، کاوس، نیلساز، نصرت، صدری،سحر؛ دجال در نگاه احادیث فریقین، ص127-159.
- ↑ کرمانی، محمد بن یوسف، الکواکب الدراری فی شرح صحیح البخاری، ج ۲۴، ص ۱۸۵. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة، ج ۲، ص ۱۰۲. نووی، یحیی بن شرف، شرح صحیح مسلم، ج ۱۸، ص ۵۸. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج ۳، ص ۲۸۷. طبسی، نجم الدین، تا ظهور، ج ۲، ص ۳۷۲
- ↑ رشید رضا، محمد، المنار، ج ۳، ص ۳۱۷. صدر، سید محمد، موسوعة الامام المهدی، ص ۱۹۲
- ↑ ابن حنبل، احمد بن محمد، المسند، ج ۳، ص ۴۲۰
- ↑ ابن حنبل، احمد بن محمد، المسند، ج ۳، ص ۲۲۴
- ↑ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۴۷۶
- ↑ الدانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن، ص ۱۱۷۶
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص ۲۵۰
- ↑ میل به کسر میم، واحد مسافت است و مقدارش ثلث فرسنگ میباشد. (علی اکبر دهخدا، فرهنگنامه دهخدا، واژه میل)
- ↑ إِنَّهُ يَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَيْنَ أُذُنَيْهِ مِيلٌ يَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ مَاءٍ...؛ صدوق، محمد کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۲۹
- ↑ عَيْنُهُ الْيُمْنَى مَمْسُوحَةٌ وَ الْعَيْنُ الْأُخْرَى فِي جَبْهَتِهِ تُضِيءُ كَأَنَّهَا كَوْكَبُ الصُّبْحِ فِيهَا عَلَقَةٌ كَأَنَّهَا مَمْزُوجَةٌ بِالدَّمِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مَكْتُوبٌ كَافِرٌ يَقْرَؤُهُ كُلُّ كَاتِبٍ وَ أُمِّيٍّ يَخُوضُ الْبِحَارَ وَ تَسِيرُ مَعَهُ الشَّمْسُ بَيْنَ يَدَيْهِ جَبَلٌ مِنْ دُخَانٍ وَ خَلْفَهُ جَبَلٌ أَبْيَضُ يَرَى النَّاسُ أَنَّهُ طَعَامٌ يَخْرُجُ حِينَ يَخْرُجُ فِي قَحْطٍ شَدِيدٍ تَحْتَهُ حِمَارٌ أَقْمَرُ خُطْوَةُ حِمَارِهِ مِيْلٌ تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ مَنْهَلًا مَنْهَلًا لَا يَمُرُّ بِمَاءٍ إِلَّا غَارَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ يَسْمَعُ مَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّيَاطِينِ يَقُولُ إِلَيَّ أَوْلِيَائِي أَنَا الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ قَدَّرَ فَهَدى أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى...؛ صدوق، محمد کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۲۷
- ↑ الهینژاد؛حسین، نمادگرایی در نشانههای ظهور، ص 28 - 30.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص ۶۶۲.
- ↑ برای مطالعه بیشتر در زمینه موضوع دجال ر.ک: منتخب الاثر، ج ۳، صص ۲۷۵-۳۰۴؛ سعید ایوب، عقیدة المسیح الدجال فی الأدیان قراءة فی المستقبل، چاپ اول: بیروت، دار الهادی، ۱۴۱۱ ه.ق؛ ابن کثیر الدمشقی، المسیح الدجال، تحقیق: ابو محمد اشرف بن عبد المقصود، چاپ اول: بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیة، ۱۴۱۹ ه.ق؛ محمود کلهر، "دجال دروغگوی فریبنده، موعود، سال اول، مهر و آبان ۱۳۷۵؛ "دجال (آنتی کریست) در کتاب مقدس"، ترجمه: اسماعیل نعمت اللهی، موعود، سال ششم، ش ۳۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۱؛ "دجال از نگاهی دیگر"، موعود، سال دهم، ش ۶۷، شهریور ۱۳۸۵.
- ↑ شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۳۹ -۱۴۱.